Psycho.methods
3.21K subscribers
90 photos
12 videos
7 files
235 links
.
دیدن خود از بیرون ودیدن دیگری از درون.
Download Telegram
Psycho.methods
برای فهم برخی مسائل ، دانش کافی نیست #معرفت لازمه. #به_کجا_چنین_شتابان
🗞 تازه‌ها

#دکتر_نصیر_قائمی. روان‌‌پزشک‌
برگردان: #دکتر_امیرحسین_جلالی_ندوشن

توصیه‌های یکی از بنیانگذاران روان‌شناسی مدرن
دیدگاه هانس آیزنک از رشته‌ی ما در سال ۱۹۸۹

پیش‌درآمد: دکتر سید نصیر قائمی روان‌پزشک نامدار ایرانی و استاد دانشگاه اموری در امریکا که در کشور هم به واسطه ایده‌هایی که در زمینه‌های مختلف از جمله اختلال خلقی دارد و بابت سخنرانی‌هایی که هر چند سال یک‌بار در مراکز دانشگاهی چون بیمارستان روزبه انجام داده شناخته شده وبلاگی دارد و در آن یادداشت‌های کوتاهی پیرامون دیدگاه‌های خود در حوزه‌های مختلف از جمله روان‌پزشکی معاصر یا نقد جریان‌های تاریخی و امروزی به رشته تحریر در می‌آورد.

هانس آیزنک بزرگ‌ترین روان‌شناسی است که ممکن است بشناسید یا نشناسید. او هزاران مقاله منتشر کرد و به طور کلی به عنوان تأثیرگذارترین رهبر در روان‌شناسی حرفه‌ای در انگلستان در اواسط قرن بیستم -اگر نگوییم اروپا و بیش‌تر کشورهای جهان- دیده می‌شد. او پیشرو در بنیان‌گذاری رشته‌ی روان‌شناسی شناختی رفتاری، پیشرو در کاربرد ژنتیک در روان‌شناسی، پیشرو در تحقیقات شخصیتی (ایجاد ساختار اساسی سیستم مشهور NEO)، پیشرو در روان‌شناسی سیاسی و پیشروترین روان‌شناس سرسخت ضد فرویدی دوران خود بود. هر یک از این دستاوردها قابل توجه بود، اما او همه‌ی آنها را داشت.

آیزنک دشمنان زیادی داشت، و هنوز هم دارد، و اعتبارش به دلیل شواهد بعدی سرقت ادبی، و ارتباط بعدی او با صنعت دخانیات در تلاش برای ادعای ضرر کمتر از آنچه واقعاً با سیگار وجود داشت، نابود شد. من به محدودیت‌های او اشاره می‌کنم فقط برای اینکه آنها را تصدیق کنم و بپذیرم که او نقاط ضعف هم دارد. اما آیزنک نقاط قوتی داشت و کمک‌های مهمی به روان‌شناسی و روان‌پزشکی کرد. و من فکر می کنم مهم است که ایده‌های او را جدی بگیریم.

توصیه می‌کنم خود را به صفحه ویکی پدیا او محدود نکنید. او به معنای واقعی کلمه ده‌ها کتاب نوشت. اگر می‌خواهید ورای روایت داستان‌های تاریخی روان‌شناسی و روان‌پزشکی، محتوای آن را بهتر هم درک کنید، برخی از آنها را بخوانید.

زمانی که در سال ۱۹۹۰ دانشجوی پزشکی در لندن بودم، او را ملاقات کردم. مربی پژوهشی‌ام در ویرجینیا، لیندون ایوز، یک متخصص ژنتیک رفتاری، که توسط آیزنک راهنمایی شده بود و از همکاران نزدیک در تحقیقات ژنتیک رفتاری بود، من را به او معرفی کرد.

به بیمارستان مادزلی رفتم و به دفتر آیزنک هدایت شدم، آنجا با من ملاقات کرد و مرا به کافه تریا برد. قهوه خوردیم و یک ساعتی صحبت کردیم.
من او را فردی روشنفکر و مهربان، و شاید تاثیرگذارتر از همه، مستقل یافتم.

در ادامه گزیده‌ای از گفتگوی ما نقل شده.

او گفت:

«یک بار از [بی. اسکینر [پیشرو در رفتارگرایی] پرسیدم که چرا نقش ژنتیک و فیزیولوژی عصبی را نادیده گرفته و در نظریه روان‌شناسی خود تنها بر محیط تاکید دارد. او پاسخ داد که پیروانش از غیر آن حمایت نخواهند کرد.»

آیزنک از افول رهبران بزرگ در روان‌شناسی و روان‌پزشکی ابراز تاسف کرد: "بیشتر دانشمندان دانشمند نیستند." او برای آینده‌ام به عنوان یک روان‌‌پزشک توصیه‌هایی به من کرد:

«ای جوان، اجازه دهید به شما بگویم: بیشتر روان‌پزشکان عصبی هستند. آنها مشکلات خاص خود را دارند. به یاد بیاور. و سبک زندگی قرص‌خوار را انتخاب نکن. با وجود نیازهای مالی، همیشه می‌توانی تحقیقات دانشگاهی در مقیاس کوچک انجام دهی. هر تحقیقی که می‌توانی انجام بده و زمان زیادی را در مسابقه دریافت کمک هزینه تلف نکن. امروزه بسیاری از مردم زمان بیشتری را برای نگارش پیشنهادهایی جهت دریافت کمک هزینه صرف می‌کنند تا تحقیقات واقعی انجام دهند. حرفه‌ی دانشگاهی به یک تجارت تبدیل شده، چنین مواردی در دوران جوانی من نبود. اکثر دانشمندان اکنون دانشمند نیستند. آنها ۵ تا ۹ تکنسین هستند.

من اغلب به این فکر می‌کردم که چرا به نظر می‌رسد قلمرویی از رهبران علمی در روان‌شناسی وجود دارد. زمانی که من برای اولین بار وارد حرفه شدم، هال، مک دوگال، ثورندایک، واتسون، اسکینر حضور داشتند - رهبران بزرگ! ولی الان هیچ کدام نیستند، آنها کجا رفتند؟ من فکر می‌کنم به این دلیل است که علم استقلال خود را از دست داده و به مکانی برای تکنسین‌ها تبدیل شده است.»