در حقیقت در قرن هجدهم کسی که شغلی بزرگ ندارد و از عنوان عالی برخوردار نیست درحکم هیچ است.

📚 ولتر
✍ ونسان بادر
📄 صفحه ۸۰

📗 @PouyaKetab 📗

اکثریت مردم جهان به منزله‌ی الوارهایی پوسیده‌اند که فقط در صورتی که همه چیز بسامان باشد می‌توان روی آن‌ها حساب کرد. این حکم درباره‌ی بیشتر عوام مردم ساری و جاری است. پس باید دید برتری خواص بر عوام از چه جهت است. این برتری یا از جهت پوشش و رفتار است یا از جهت آداب و زبان.

📚 ولتر
✍ ونسان بادر
📄 صفحه ۸۳

📘 @PouyaKetab 📘

پاریس واقعاً شهر دسیسه‌ها، پستی‌ها و زشتی‌های بی‌شمار است اما در اروپای قرن هجدهم پاریس در عین حال شهر برتری است که در آن احساسات آدمی با جوهر زندگی و نبوغ خردمندانه و هنرمندانه آمیخته است‌.

📚 ولتر
✍ ونسان بادر
📄 صفحه ۱۰۱

📓 @PouyaKetab 📓

اگر انسانی بخواهد در زندگی شریف و آزاد باشد چه کارها چه بسیار کارها که در پیش دارد! برای روحی خرده‌گیر و ناآرام چون او واژگون کردن تابوها، به ریشخند گرفتن خرافات مندرس، برافکندن رسوم کهنه و سرانجام امحاء امتیازات ناحق و ناموجه، هوسی اجتناب‌ناپذیر است.

📚 ولتر
✍ ونسان بادر
📄 صفحه ۱۰۵

📖 @PouyaKetab 📖

مرد شریفی که جز بی‌پولی عیبی ندارد، معلوم است که برای دختری که در رفاه بزرگ شده و ذوق تجمل‌پرستی دارد زندگی مقتصدانه دشوار است.

📚 ولتر
✍ ونسان بادر
📄 صفحه ۱۱۴

📔 @PouyaKetab 📔

در قرن هجدهم کسانی که بر اثر عشقی تن به ازدواج می‌دهند بی‌ذوق تلقی می‌شوند‌.

📚 ولتر
✍ ونسان بادر
📄 صفحه ۱۱۶

📙 @PouyaKetab 📙

از آغاز تاریخ مسیحیت نیمی از مردم جهان را با افسانه‌ی بهشت و جهان دیگر فریفته‌‌اند. باید بدین حماقت پایان داد! بهشت در روی همین زمین است نهایت آن‌که باید آن را با هوشمندی و فعالیت به وجود آوریم. کلیسا، با چشم‌بندی‌هایش بزرگ‌ترین مانع در راه پیشرفت دانش است.

📚 ولتر
✍ ونسان بادر
📄 صفحه ۱۱۸

📕 @PouyaKetab 📕

ولتر: «تا زمانی که در فرانسه چند تنی این‌سان به من ابراز علاقه می‌کنند برای من پیدا کردن پناهگاهی دیگر غیرممکن است: وطن آن‌جاست که محبتی هست...» راه‌حلی بسیار بسیار زیبا.

📚 ولتر
✍ ونسان بادر
📄 صفحه ۱۲۱

📗 @PouyaKetab 📗

همواره همه چیز به کام انسان نیست و در زندگی هیچ چیز نمی‌تواند برای همیشه قاطع و‌ پایدار باشد.

📚 ولتر
✍ ونسان بادر
📄 صفحه ۱۷۳

📘 @PouyaKetab 📘

پیداست که پادشاهی مستبد و متفکری آزادمنش نمی‌توانند با یکدیگر سازشی داشته باشند.

📚 ولتر
✍ ونسان بادر
📄 صفحه ۲۱۰

📓 @PouyaKetab 📓

برای آن‌که زندگی هرچه بیشتر به زیبایی و راحتی بگراید ولتر در‌ جست‌وجوی پناهگاهی است که در آن‌جا بتواند به نبرد خویش برای آزادی و‌ رفاه انسان‌ها ادامه دهد.

📚 ولتر
✍ ونسان بادر
📄 صفحه ۲۱۴

📖 @PouyaKetab 📖

مردی که خود را شریک غم و شادی هم‌نوعان خود می‌داند و در بند زندگانی انسان‌هاست فقط هنگامی به آرامش دست می‌یابد که مرده باشد.

📚 ولتر
✍ ونسان بادر
📄 صفحه ۲۱۵

📔 @PouyaKetab 📔

باید مردم بفهمند و خوب بدانند که تنها هستند، بله تنهای تنها!

📚 ولتر
✍ ونسان بادر
📄 صفحه ۲۱۶

📙 @PouyaKetab 📙

به عقیده‌ی ژان ژاک روسو، پیشرفت علم نوع بشر را به سوی تمدنی عاری از معنی سوق می‌دهد و انسان‌های عمیق و منطقی را دچار انحراف می‌کند.

📚 ولتر
✍ ونسان بادر
📄 صفحه ۲۲۴

📕 @PouyaKetab 📕

ژان ژاک روسو می‌گوید عدم مساوات انسان‌ها امری طبیعی نیست بلکه مولود مدنیت است که با پیچیده کردن امور جامعه رفته رفته حکومتی مستبد را جانشین حکومت قانونی می‌سازد‌.

ولتر جواب می‌دهد: نه آقای روسو، فقط در سایه‌ی پیشرفت علوم و صنایع و تجارت است که آدمیان به مساوات دست می‌یابند... و اما آنچه تو گفته‌ای جز تصوری مضحک و خیالی باطل نیست. یک فرد انسان در برابر کره‌ی زمین همچون شپشی در برابر کوهی است اما همین انسان قادر است اندیشه‌ها را درهم آمیزد و بهتر شود!

📚 ولتر
✍ ونسان بادر
📄 صفحات ۲۲۴ - ۲۲۵

📗 @PouyaKetab 📗

به عقیده‌ی روسو یک مرد ثروتمند حق ندارد حتی از دنیا شکایت کند تا چه رسد شک کردن در وجود خداوند. چه عقیده‌ی احمقانه‌ای! درست است که مردم فقیر همواره چنین اندیشیده‌اند اما هیچ فیلسوفی به چنین دلیلی تکیه نمی‌کند.

📚 ولتر
✍ ونسان بادر
📄 صفحه ۲۲۶

📘 @PouyaKetab 📘

برای کاندید زندگی خالی از هرگونه لطافت است اما پایان داستان برای خدمت به انسانیت. فعالیت و کوششی برپاست که عنصر اساسی‌اش در یک جمله خلاصه می‌شود و آن این‌که «باغ خود را آباد کنیم.»

📚 ولتر
✍ ونسان بادر
📄 صفحه ۲۳۵

📓 @PouyaKetab 📓

در تولوز یک مرد پروتستان پسرش را که کاتولیک شده است کشته است. کاخ‌نشین لامذهب فرنه جز اندکی متأثر نیست زیرا برای او کاتولیک و پروتستان هر دو از یک طویله‌اند.

📚 ولتر
✍ ونسان بادر
📄 صفحه ۲۴۷

📖 @PouyaKetab 📖

جهان انسانیت را می‌توان در دو کلمه خلاصه کرد: تاریکی‌ها و روشنایی‌ها.

📚 ولتر
✍ ونسان بادر
📄 صفحه ۲۶۷

«پایان کتاب»

📔 @PouyaKetab 📔

------- 2025.01.01 ------- (109)

۹۰۱- #احترام_به_حقیقت
۹۰۲- #راهنمای_چه
۹۰۳- #کلنل_شابر
۹۰۴- #بند‌ها
۹۰۵- #سکوتم_تقدیم_به_شما
۹۰۶- #در_ماه_اوت_همدیگر_را_می‌بینیم
۹۰۷- #مادربزرگ_من
۹۰۸- #بلبشو_دره
۹۰۹- #نیم‌_قرن_با_بورخس
۹۱۰- #فئودور_داستایفسکی

۹۱۱- #به_زمامداران_شوروی
۹۱۲- #بی‌بال‌وپر
۹۱۳- #دل_آدمی
۹۱۴- #شهرهای_سفید
۹۱۵- #نگارش_در_تعارض
۹۱۶- #عشق_و_فداکاری_زن
۹۱۷- #عشق_و_نفرت
۹۱۸- #ما_رو_ببخش
۹۱۹- #جنگ_شکر_در_کوبا
۹۲۰- #مدونا_با_پالتوی_پوست

۹۲۱- #اصول_روانکاوی_فروید
۹۲۲- #درخشش
۹۲۳- #در_دوردست‌های_خودم
۹۲۴- #آینده_بشر
۹۲۵- #راهنمای_زندگی
۹۲۶- #وانهاده
۹۲۷- #هرگز_نبودن_بهتر_است
۹۲۸- #ضدخاطرات
۹۲۹- #کوه_جادو
۹۳۰- #اوژنی_گرانده

۹۳۱- #سکوت
۹۳۲- #فریاد_مرگ
۹۳۳- #پیتی_گریلی
۹۳۴ـ #ایزابل_بروژ
۹۳۵- #برادر_بزرگ‌تر
۹۳۶- #اکتاویو_پاز_صدایی_از_آن_خود
۹۳۷- #آن‌که_گفت_آری_و_آن‌که_گفت_نه
۹۳۸- #پاکون
۹۳۹- #فرهنگ_فشرده_نقل‌قول‌های_معروف_جهان
۹۴۰- #سیمای_فلسفی_زندگی

۹۴۱- #این‌جا_چه_می‌کنی_شاعر؟
۹۴۲- #حرف‌هایی_با_دخترم_درباره_اقتصاد
۹۴۳- #باغ_سیب_باران
۹۴۴- #پوپوف
۹۴۵- #این‌جا_همه_آدم‌ها_این‌جوری‌اند
۹۴۶- #فلاسفه_چه_می‌گویند؟ ۱ و ۲
۹۴۷- #جزیره_سرخ
۹۴۸- #قلاده_قرمز
۹۴۹- #خودخواهان
۹۵۰- #سیری_در_تنهایی

۹۵۱- #ژوردن_کم‌عقل
۹۵۲- #یاس_فلسفی
۹۵۳ـ #اراسموس_روتردامی_و_روزگارش
۹۵۴- #یکشنبه‌های_تابستان
۹۵۵ـ #زندگی_و_آثار_فئودور_داستایفسکی
۹۵۶- #گناه_دوم
۹۵۷- #رئالیسم_در_ادبیات_و_هنر
۹۵۸- #معشوق_مجازی
۹۵۹- #تخم‌مرغ‌های_شوم
۹۶۰- #بوی_دارچین_می‌دهم

۹۶۱- #صدای_انسانی_و_تئاتر_جیبی
۹۶۲- #اعترافات_یک_کتابخوان_معمولی
۹۶۳- #بنرجی_چرا_خودکشی_کرد؟
۹۶۴- #نوکیسه‌ها
۹۶۵- #تسخیر_نان
۹۶۶- #سرگذشت_انسان
۹۶۷- #لباس_نو_امپراتور
۹۶۸- #پیر_دختر
۹۶۹- #گذرگاه_دانایی
۹۷۰- #نمایش‌_یک_رؤیا

۹۷۱- #مارگاک
۹۷۲- #سونات_اشباح
۹۷۳- #پدر
۹۷۴- #خانه‌_سوخته
۹۷۵- #پلیکان
۹۷۶- #پاریا_قوی‌تر
۹۷۷- #دوازده_بعلاوه_یک
۹۷۸- #روزهای_بی‌پایان
۹۷۹- #هجوم
۹۸۰- #خانم_بئاته_و_پسرش

۹۸۱- #در_کسوت_ماه
۹۸۲- #امان_از_دست_احمق‌ها
۹۸۳- #زندگی_تعطیلات_بین_دو_دنیاست
۹۸۴- #دختر_دم‌بخت
۹۸۵- #عشق_با_گام‌های_مینور
۹۸۶ـ #اسکار_و_خانم_صورتی
۹۸۷- #سیری_در_اندیشه‌های_برشت
۹۸۸- #آدم_حسابی
۹۸۹- #سنگ_آفتاب_روزهای_اشتغال_سمندر
۹۹۰- #جستارهایی_اندر_مصایب_نوشتن

۹۹۱- #پنجاه‌_سال_نویسندگی
۹۹۲- #روزهای_آرام_در_کلیشی
۹۹۳- #آسیا
۹۹۴- #باران
۹۹۵- #آخرین_ایستگاه
۹۹۶- #خاطرات_جوجه_تیغی
۹۹۷- #نوشتن_زندگی
۹۹۸- #نامه‌هایی_از_روسیه
۹۹۹- #دانه_زیر_برف
۱۰۰۰- #خواهران_ظلمات

۱۰۰۱- #کتاب_۱۹۸۵
۱۰۰۲- #مومو
۱۰۰۳- #سوتنیکوف
۱۰۰۴- #شهر_ان
۱۰۰۵- #هرولد_و_مود
۱۰۰۶- #سونیچکا
۱۰۰۷- #انتظار_فراموشی
۱۰۰۸- #دور_باطل
۱۰۰۹- #ولتر

عنوان کتاب‌های خوانده‌ شده‌ی قبلی ( که در ۷ سال و یک ماه اخیر خوانده‌ام) را می‌توانید با زدن هشتگ زیر جست‌وجو کنید.

#پویا_کتاب

@KitapHayattir
@PouyaKetab