#اللهم_عجل_لولیک_فرج
#مجلس_یزید
.
درمجلس یزید ملعون وقایع ومصائب زیادی رخ داده است.
یزید کاخش رابه #زیورآلات زیادی تزئین کرده بود. پرده ها وفرشهای رنگانگ ازفرشهای مصری وموصلی، تختهایی بجواهر هفت رنگ، #کرسی های زرین وشالهای کشمیری برروی آنها بود، پرده رقیق زنبوری #سلطانی نصب کرده بود که زنان آل ابوسفیان آراسته به تماشای اسراء بنشینند.
سفره بساط انواع شراب وآلات قمار و #شطرنج برپاکرد ودستور داد اهلبیت راوارد کنند.
ازطرفی افرادی رابرای دیدن اسراء بمجلس دعوت کرده بود. #اعیان واشراف، ارکان #سفراء و وزراء و #ایلچیان روم و #فرنگ، وزیران دوَل خارجی، رؤسا حک وجذام، لحم وحمیر، #اشعرین و #عثمانین، بزرگانی از #أحبار یهود و #جواثلیق نصرانی همه درمجلس حاضر بودند.
سه ساعت اسراء در ورودی کاخ معطل شدند که درین مدت توقف اهانتهای عظیمی به آل الله شد.
از #تماشاچی و #فراشان درخانه، غلامان و کنیزان تا اهل منصب، #شرطیه و #جلاوزه هرکه ناسزایی گفته ومسخره میکرد وازبالای بام خاک وخاکستر وسنگ پرتاب میکرده و میرقصیدند.
مروان بن حکم خبیث نیز درکنار یزید بود. همینکه خبردادند که سرحسین را آوردند #یزید_ولدالزنا خندید وگفت انتقام رااز آل پیامبر گرفتم.
#مروان_حرامزاده نیزوقتی چشمش بسرمطهر افتاد دامن خودش راتکان میداد میرقصید وبحضرت ناسزا میگفت.
هنگامی که اسیران راوارد مجلس کردند یزید نام آنان رامیپرسید. وقتی امام سجاد رادید. پرسید این مردکیست؟ گفتند علی بن الحسین؟
گفت پس مگر اورا نکشتید؟
گفتند اوبرادر بزرگترش بودکه کشتیم واین علی بیماربود وطاقت جنگ نداشت. صدازد اورا بکشید؟
تاسه مرتبه یزید دستورکشتن حضرت راداد. وهردفعه حضرت زینب وحضرت ام کلثوم سلام الله علیهما #مانع میشدند ویزید درمقابل بزرگان حاضر نمیتوانست مخدرات رانیزبکشد. چون قصد کشتن زنان راهم داشت ولی اهل مجلس اورا #شماتت کردند.
یزید به امام گفت #عجیب است که پدرت نام همه پسرانش را علی گذاشته است.
حضرت فرمودند ازشدت محبتی که به پدرش داشته، همه اولاد رامسمی به علی نمود.
یزید دنبال #بهانه میگشت که امام رابکشد ولی هرچه میگفت جواب #محکم ومنطقی میشنید.
او دید، امام تسبیحی رابا نوک انگشت میچرخانند. گفت این چکاریست که درحضور #سلاطین میکنی؟
حضرت ازقول پیامبر فرمود هرکس بعدازنماز صبح حرف نزده بگوید
"اللهم إنی أصبحت أسبحک وأمجدک وأحمدک واُهلّلک بعدد ما ادیر" وبعد تسبیح راتاشب بگرداند برایش ذکر ثبت میشود واگرشب بخواند وتسبیح #زیرفرش بگذارد تاصبح برایش ذکرنوشته میشود. یزید ازین جواب #درمانده شد ودیگر سخن نگفت.
ریاض القدس ج۲ ص۳۰۶
.
#پست_مشترک
#مجلس_یزید
.
درمجلس یزید ملعون وقایع ومصائب زیادی رخ داده است.
یزید کاخش رابه #زیورآلات زیادی تزئین کرده بود. پرده ها وفرشهای رنگانگ ازفرشهای مصری وموصلی، تختهایی بجواهر هفت رنگ، #کرسی های زرین وشالهای کشمیری برروی آنها بود، پرده رقیق زنبوری #سلطانی نصب کرده بود که زنان آل ابوسفیان آراسته به تماشای اسراء بنشینند.
سفره بساط انواع شراب وآلات قمار و #شطرنج برپاکرد ودستور داد اهلبیت راوارد کنند.
ازطرفی افرادی رابرای دیدن اسراء بمجلس دعوت کرده بود. #اعیان واشراف، ارکان #سفراء و وزراء و #ایلچیان روم و #فرنگ، وزیران دوَل خارجی، رؤسا حک وجذام، لحم وحمیر، #اشعرین و #عثمانین، بزرگانی از #أحبار یهود و #جواثلیق نصرانی همه درمجلس حاضر بودند.
سه ساعت اسراء در ورودی کاخ معطل شدند که درین مدت توقف اهانتهای عظیمی به آل الله شد.
از #تماشاچی و #فراشان درخانه، غلامان و کنیزان تا اهل منصب، #شرطیه و #جلاوزه هرکه ناسزایی گفته ومسخره میکرد وازبالای بام خاک وخاکستر وسنگ پرتاب میکرده و میرقصیدند.
مروان بن حکم خبیث نیز درکنار یزید بود. همینکه خبردادند که سرحسین را آوردند #یزید_ولدالزنا خندید وگفت انتقام رااز آل پیامبر گرفتم.
#مروان_حرامزاده نیزوقتی چشمش بسرمطهر افتاد دامن خودش راتکان میداد میرقصید وبحضرت ناسزا میگفت.
هنگامی که اسیران راوارد مجلس کردند یزید نام آنان رامیپرسید. وقتی امام سجاد رادید. پرسید این مردکیست؟ گفتند علی بن الحسین؟
گفت پس مگر اورا نکشتید؟
گفتند اوبرادر بزرگترش بودکه کشتیم واین علی بیماربود وطاقت جنگ نداشت. صدازد اورا بکشید؟
تاسه مرتبه یزید دستورکشتن حضرت راداد. وهردفعه حضرت زینب وحضرت ام کلثوم سلام الله علیهما #مانع میشدند ویزید درمقابل بزرگان حاضر نمیتوانست مخدرات رانیزبکشد. چون قصد کشتن زنان راهم داشت ولی اهل مجلس اورا #شماتت کردند.
یزید به امام گفت #عجیب است که پدرت نام همه پسرانش را علی گذاشته است.
حضرت فرمودند ازشدت محبتی که به پدرش داشته، همه اولاد رامسمی به علی نمود.
یزید دنبال #بهانه میگشت که امام رابکشد ولی هرچه میگفت جواب #محکم ومنطقی میشنید.
او دید، امام تسبیحی رابا نوک انگشت میچرخانند. گفت این چکاریست که درحضور #سلاطین میکنی؟
حضرت ازقول پیامبر فرمود هرکس بعدازنماز صبح حرف نزده بگوید
"اللهم إنی أصبحت أسبحک وأمجدک وأحمدک واُهلّلک بعدد ما ادیر" وبعد تسبیح راتاشب بگرداند برایش ذکر ثبت میشود واگرشب بخواند وتسبیح #زیرفرش بگذارد تاصبح برایش ذکرنوشته میشود. یزید ازین جواب #درمانده شد ودیگر سخن نگفت.
ریاض القدس ج۲ ص۳۰۶
.
#پست_مشترک
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#دهم_صفرخروج_کاروان_اسراءازشام_بطرف_کربلا
#دهم_صفرروزدفن_وخروج_بعضی_از_رؤوس_مطهر
.
در روز دهم صفر بنابه مشهور، اسراءآل الله بهمراه سرمطهر سیدالشهداء علیه السلام وبعض دیگر رؤوس ازشام بطرف کربلا راه افتادند. وهمچنین تعدادی از رؤوس را امام دردمشق دفن کردند. وبدستور یزید بعضی ازسرهابه مصر وبه مدینه وبه مناطق دیگری منتقل شد. ودرمکانِ #دفن_رؤوس اختلاف است.
بعدازمجالس متعدد، #یزید اهلبیت راچند روز درخرابه ای جای دادکه #سقف نداشت و روزهاازشدت گرما پوست آنان سوخته وپاره شده بود. وشبها ازسرما پناه نداشتند ودیوارش شکافهای بزرگی داشت که ازکوچه داخل #خرابه پیدابود واهلبیت ازترس خراب شدن دیوارها درامان نبودند. این خرابه معبرعبور ومرور مردم بود واسراء درگوشه ای ازآن جای داشتند.
بادستوریزید سرمطهرسیدالشهداء راشبی به دروازه شام وگاهی ازمناره مسجد #آویزان میکردند. گاهی دستورمیداد #سر رابه کاخ اوببرند وشرابخواری میکرد وگاهی ازدرب کاخ وگاهی درمقابل خرابه آویزان میکردند.
وبقیه سرهارا ازدربهای مختلف مساجدشهر آویزان کردند. صورت مطهرسیدالشهداء راسیاه کرده بودند ولی بازمثل #خورشید میدرخشید.
آل الله بامهلتی که ازیزید گرفته بودند درین چند روزعزاداری کردند. چون درراه هرگاه صدای بگریه بلندمیشد باتازیانه وکعب نیزه برسرشان میکوبیدند.
برای #شهادت_حضرت_رقیه علیهاالسلام نیزاهل حرم مثل روزعاشورا بیتاب شدند وصدای #زجه وگریه بلندشد.
بالاخره یزید وقتی #اوضاع جامعه برضدخود دید وازعواقب جنایتش ترسید به #امام_سجاد علیه السلام گفت "اذکر حاجتک الثلاث"سه چیزبخواهید تاانجام دهم.
حضرت فرمودندسرمطهرپدرم رابمن دهید.
دوم "أن تردّعلینا ماأخذمنّا" آنچه ازما #غارت کردید برگردانید. یزیدگفت بهترازآن میدهم.
فرمودنمیخواهیم #ارزانی خودت باد. آنچه که بردند لباسهای جده ام فاطمه، مقنعه ها، #گردنبند وپیراهنهای حضرت بودکه غارت کردند.
وسوم مارا بحرم جدمان برگردان.
یزید نیزگفت برای برگشت آزادهستید.
حضرت فرمودبسوی کربلارفته وازآنجا بمدینه برمیگردیم.
بدستور یزید #محامل وشترانی آماده کردند وطلا و #زیورآلات واموال زیاد ولباسهای فاخری رادرمحامل گذاشتند. پس یزیدگفت این #پولها راعوض خون حسین بردارید.
صدای ناله بلندشد حضرت ام کلثوم علیهاالسلام فرمود چه #بی_حیایی ای ملعون، تمام دنیا برابریک موی برادرانم نمیشود وسرمبارک خودراچنان بر #چوبه_محمل کوبید که #شکست وخون تازه برکجاوه جاری شد واهل حرم آن اموال رابیرون ریخته وحرکت کردند.
ریاض القدس ج۲ ص۳۳۰
عین الدموع ص۹۷
بحارالانوار ج۴۵ ص۱۹۷
.
#پست_مشترک
#دهم_صفرخروج_کاروان_اسراءازشام_بطرف_کربلا
#دهم_صفرروزدفن_وخروج_بعضی_از_رؤوس_مطهر
.
در روز دهم صفر بنابه مشهور، اسراءآل الله بهمراه سرمطهر سیدالشهداء علیه السلام وبعض دیگر رؤوس ازشام بطرف کربلا راه افتادند. وهمچنین تعدادی از رؤوس را امام دردمشق دفن کردند. وبدستور یزید بعضی ازسرهابه مصر وبه مدینه وبه مناطق دیگری منتقل شد. ودرمکانِ #دفن_رؤوس اختلاف است.
بعدازمجالس متعدد، #یزید اهلبیت راچند روز درخرابه ای جای دادکه #سقف نداشت و روزهاازشدت گرما پوست آنان سوخته وپاره شده بود. وشبها ازسرما پناه نداشتند ودیوارش شکافهای بزرگی داشت که ازکوچه داخل #خرابه پیدابود واهلبیت ازترس خراب شدن دیوارها درامان نبودند. این خرابه معبرعبور ومرور مردم بود واسراء درگوشه ای ازآن جای داشتند.
بادستوریزید سرمطهرسیدالشهداء راشبی به دروازه شام وگاهی ازمناره مسجد #آویزان میکردند. گاهی دستورمیداد #سر رابه کاخ اوببرند وشرابخواری میکرد وگاهی ازدرب کاخ وگاهی درمقابل خرابه آویزان میکردند.
وبقیه سرهارا ازدربهای مختلف مساجدشهر آویزان کردند. صورت مطهرسیدالشهداء راسیاه کرده بودند ولی بازمثل #خورشید میدرخشید.
آل الله بامهلتی که ازیزید گرفته بودند درین چند روزعزاداری کردند. چون درراه هرگاه صدای بگریه بلندمیشد باتازیانه وکعب نیزه برسرشان میکوبیدند.
برای #شهادت_حضرت_رقیه علیهاالسلام نیزاهل حرم مثل روزعاشورا بیتاب شدند وصدای #زجه وگریه بلندشد.
بالاخره یزید وقتی #اوضاع جامعه برضدخود دید وازعواقب جنایتش ترسید به #امام_سجاد علیه السلام گفت "اذکر حاجتک الثلاث"سه چیزبخواهید تاانجام دهم.
حضرت فرمودندسرمطهرپدرم رابمن دهید.
دوم "أن تردّعلینا ماأخذمنّا" آنچه ازما #غارت کردید برگردانید. یزیدگفت بهترازآن میدهم.
فرمودنمیخواهیم #ارزانی خودت باد. آنچه که بردند لباسهای جده ام فاطمه، مقنعه ها، #گردنبند وپیراهنهای حضرت بودکه غارت کردند.
وسوم مارا بحرم جدمان برگردان.
یزید نیزگفت برای برگشت آزادهستید.
حضرت فرمودبسوی کربلارفته وازآنجا بمدینه برمیگردیم.
بدستور یزید #محامل وشترانی آماده کردند وطلا و #زیورآلات واموال زیاد ولباسهای فاخری رادرمحامل گذاشتند. پس یزیدگفت این #پولها راعوض خون حسین بردارید.
صدای ناله بلندشد حضرت ام کلثوم علیهاالسلام فرمود چه #بی_حیایی ای ملعون، تمام دنیا برابریک موی برادرانم نمیشود وسرمبارک خودراچنان بر #چوبه_محمل کوبید که #شکست وخون تازه برکجاوه جاری شد واهل حرم آن اموال رابیرون ریخته وحرکت کردند.
ریاض القدس ج۲ ص۳۳۰
عین الدموع ص۹۷
بحارالانوار ج۴۵ ص۱۹۷
.
#پست_مشترک
#اللهم_عجل_لولیک_فرج
#مجلس_یزید
.
در مجالس یزید ملعون وقایع و مصائب زیادی رخ داده است.
یزید کاخش رابه #زیورآلات زیادی تزئین کرده بود. پرده ها وفرشهای رنگانگ ازفرشهای مصری وموصلی، تختهایی بجواهر هفت رنگ، #کرسی های زرین وشالهای کشمیری بر روی آنها بود، پرده رقیق زنبوری #سلطانی نصب کرده بود که زنان آل ابوسفیان آراسته به تماشای اسراء بنشینند.
سفره بساط انواع شراب وآلات قمار و #شطرنج برپاکرد ودستور داد اهلبیت راوارد کنند.
ازطرفی افرادی رابرای دیدن اسراء به مجلس دعوت کرده بود. #اعیان واشراف، ارکان #سفراء و وزراء و #ایلچیان روم و #فرنگ، وزیران دوَل خارجی، رؤسا حک وجذام، لحم وحمیر، #اشعرین و #عثمانین، بزرگانی از #أحبار یهود و #جواثلیق نصرانی همه درمجلس حاضر بودند.
سه ساعت اسراء در ورودی کاخ معطل شدند که درین مدت توقف اهانتهای عظیمی به آل الله شد.
از #تماشاچی و #فراشان درخانه، غلامان وکنیزان تا اهل منصب، #شرطیه و #جلاوزه هرکه ناسزایی گفته ومسخره میکرد واز بالای بام خاک وخاکستر وسنگ پرتاب میکرده و میرقصیدند.
مروان بن حکم خبیث نیز درکنار یزید بود. همینکه خبردادند که سرحسین را آوردند #یزید_ولدالزنا خندید وگفت انتقام را از آل پیامبر گرفتم.
#مروان_حرامزاده نیز وقتی چشمش بسرمطهر افتاد دامن خودش راتکان میداد میرقصید وبه حضرت ناسزا میگفت.
هنگامی که اسیران را وارد مجلس کردند یزید نام آنان را میپرسید. وقتی امام سجاد رادید. پرسید این مردکیست؟ گفتند علی بن الحسین؟
گفت پس مگر اورا نکشتید؟
گفتند اوبرادر بزرگترش بودکه کشتیم واین علی بیماربود وطاقت جنگ نداشت. صدازد اورا بکشید!
تاسه مرتبه یزید دستور کشتن حضرت راداد. هردفعه حضرت زینب وحضرت ام کلثوم علیهماالسلام #مانع میشدند. یزید قصد کشتن زنان راهم داشت ولی اهل مجلس اورا #شماتت کردند ودر مقابل حضار نمیتوانست مخدرات را بکشد.
یزید به امام گفت #عجیب است که پدرت نام همه پسرانش را علی گذاشته است. حضرت فرمودند ازشدت محبتی که به پدرش داشته، همه اولاد رامسمی به علی نمود.
یزید دنبال #بهانه میگشت که امام رابکشد ولی هرچه میگفت جواب #محکم ومنطقی میشنید.
او دید، امام تسبیحی رابا نوک انگشت میچرخانند. گفت این چکاریست که درحضور #سلاطین میکنی؟
حضرت ازقول پیامبر فرمود هرکس بعدازنماز صبح حرف نزده بگوید:
"اللهم إنی أصبحت أسبحک وأمجدک وأحمدک واُهلّلک بعدد ما ادیر" وبعد تسبیح راتاشب بگرداند برایش ذکر ثبت میشود واگرشب بخواند وتسبیح #زیرفرش بگذارد تاصبح برایش ذکرنوشته میشود. یزید ازاین جواب #درمانده شد ودیگر سخن نگفت.
ریاض القدس ج۲ص۳۰۶
.
@post_moshtarak
#مجلس_یزید
.
در مجالس یزید ملعون وقایع و مصائب زیادی رخ داده است.
یزید کاخش رابه #زیورآلات زیادی تزئین کرده بود. پرده ها وفرشهای رنگانگ ازفرشهای مصری وموصلی، تختهایی بجواهر هفت رنگ، #کرسی های زرین وشالهای کشمیری بر روی آنها بود، پرده رقیق زنبوری #سلطانی نصب کرده بود که زنان آل ابوسفیان آراسته به تماشای اسراء بنشینند.
سفره بساط انواع شراب وآلات قمار و #شطرنج برپاکرد ودستور داد اهلبیت راوارد کنند.
ازطرفی افرادی رابرای دیدن اسراء به مجلس دعوت کرده بود. #اعیان واشراف، ارکان #سفراء و وزراء و #ایلچیان روم و #فرنگ، وزیران دوَل خارجی، رؤسا حک وجذام، لحم وحمیر، #اشعرین و #عثمانین، بزرگانی از #أحبار یهود و #جواثلیق نصرانی همه درمجلس حاضر بودند.
سه ساعت اسراء در ورودی کاخ معطل شدند که درین مدت توقف اهانتهای عظیمی به آل الله شد.
از #تماشاچی و #فراشان درخانه، غلامان وکنیزان تا اهل منصب، #شرطیه و #جلاوزه هرکه ناسزایی گفته ومسخره میکرد واز بالای بام خاک وخاکستر وسنگ پرتاب میکرده و میرقصیدند.
مروان بن حکم خبیث نیز درکنار یزید بود. همینکه خبردادند که سرحسین را آوردند #یزید_ولدالزنا خندید وگفت انتقام را از آل پیامبر گرفتم.
#مروان_حرامزاده نیز وقتی چشمش بسرمطهر افتاد دامن خودش راتکان میداد میرقصید وبه حضرت ناسزا میگفت.
هنگامی که اسیران را وارد مجلس کردند یزید نام آنان را میپرسید. وقتی امام سجاد رادید. پرسید این مردکیست؟ گفتند علی بن الحسین؟
گفت پس مگر اورا نکشتید؟
گفتند اوبرادر بزرگترش بودکه کشتیم واین علی بیماربود وطاقت جنگ نداشت. صدازد اورا بکشید!
تاسه مرتبه یزید دستور کشتن حضرت راداد. هردفعه حضرت زینب وحضرت ام کلثوم علیهماالسلام #مانع میشدند. یزید قصد کشتن زنان راهم داشت ولی اهل مجلس اورا #شماتت کردند ودر مقابل حضار نمیتوانست مخدرات را بکشد.
یزید به امام گفت #عجیب است که پدرت نام همه پسرانش را علی گذاشته است. حضرت فرمودند ازشدت محبتی که به پدرش داشته، همه اولاد رامسمی به علی نمود.
یزید دنبال #بهانه میگشت که امام رابکشد ولی هرچه میگفت جواب #محکم ومنطقی میشنید.
او دید، امام تسبیحی رابا نوک انگشت میچرخانند. گفت این چکاریست که درحضور #سلاطین میکنی؟
حضرت ازقول پیامبر فرمود هرکس بعدازنماز صبح حرف نزده بگوید:
"اللهم إنی أصبحت أسبحک وأمجدک وأحمدک واُهلّلک بعدد ما ادیر" وبعد تسبیح راتاشب بگرداند برایش ذکر ثبت میشود واگرشب بخواند وتسبیح #زیرفرش بگذارد تاصبح برایش ذکرنوشته میشود. یزید ازاین جواب #درمانده شد ودیگر سخن نگفت.
ریاض القدس ج۲ص۳۰۶
.
@post_moshtarak
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#دهم_صفرخروج_کاروان_اسراءازشام_بطرف_کربلا
#دهم_صفرروزدفن_وخروج_بعضی_از_رؤوس_مطهر
.
دهم ماه صفر بنابر مشهور اسراء آل الله به همراه سرمطهر سیدالشهداء علیه السلام و دیگر رؤوس از شام به طرف کربلا راه افتادند.
بنابر اقوال مختلف تعدادی از رؤوس مطهر دردمشق مدفون گردید. وبدستور یزید بعضی ازسرها به مصر ومدینه وایران و مناطق دیگری چرخانده شده وبعصی دفن گشت. ودرمکانِ #دفن_رؤوس اختلاف است.
بعدازمجالس متعدد، #یزید اهلبیت راچند روز درخرابه ای جای دادکه #سقف نداشت. روزها ازشدت گرما پوست آنان سوخته وپاره شده بود وشبها ازسرما پناه نداشتند. دیوارش شکافهای بزرگی داشت که ازکوچه داخل #خرابه پیدابود واهلبیت ازترس خراب شدن دیوارها درامان نبودند. این خرابه معبر عبور ومرور مردم بود واسراء درگوشه ای ازآن جای داشتند.
بادستور یزید سرمطهر سیدالشهداء راشبی به دروازه شام وگاهی ازمناره مسجد #آویزان میکردند. گاهی دستورمیداد #سر رابه کاخ اوببرند وشرابخواری میکرد وگاهی ازدرب کاخ وگاهی درمقابل خرابه آویزان میکردند.
وبقیه سرهارا ازدربهای مختلف مساجدشهر آویزان کردند. صورت مطهرسیدالشهداء راسیاه کرده بودند ولی بازمثل #خورشید میدرخشید.
آل الله نیز دراین چند روز درخرابه عزاداری میکردند. چون درراه هرگاه صدا گریه بلندمیشد باتازیانه وکعب نیزه برسرشان میکوبیدند.
در #شهادت_حضرت_رقیه نیزاهل حرم مثل روزعاشورا بیتاب شدند وصدای #زجه وگریه بلندشد.
بالاخره یزید وقتی #اوضاع جامعه برضد خود دید برای ظاهرسازی به #امام_سجاد علیه السلام گفت: "اذکر حاجتک الثلاث"سه چیز بخواهید تاانجام دهم.
حضرت فرمودند سرمطهر پدرم رابه من بدهید.
دوم "أن تردّ علینا ماأخذ منّا" آنچه ازما #غارت کردید برگردانید. یزید گفت بهتر ازآن میدهم.
فرمودند نمیخواهیم #ارزانی خودت باد. آنچه که بردند لباسهای جده ام فاطمه، مقنعه ها، #گردنبند وپیراهنهای حضرت بود که غارت کردند.
وسوم مارا به حرم جدمان برگردان. ما به سوی کربلا رفته وازآنجا به مدینه برمیگردیم.
ریاض القدس ج۲ص۳۳۰
یزید خبیث برای اذیت بیشتر دستورداد #محامل وشترانی آماده کنند وطلا و #زیورآلات واموال زیاد ولباسهای فاخری رادرمحامل گذاشتند. پس یزیدگفت این #پولها راعوض خون حسین بردارید.
صدای ناله بلندشد حضرت ام کلثوم علیهاالسلام فرمودند چه #بی_حیایی ای ملعون، تمام دنیا برابر یک موی برادرانم نمیشود وسرمبارک خود راچنان بر #چوبه_محمل کوبیدند که سرحضرت #شکست وخون تازه برکجاوه جاری شد واهل حرم آن اموال رابیرون ریخته وحرکت کردند.
عین الدموع ص۹۷
بحارالانوار ج۴۵ص۱۹۷
.
@post_moshtarak
#دهم_صفرخروج_کاروان_اسراءازشام_بطرف_کربلا
#دهم_صفرروزدفن_وخروج_بعضی_از_رؤوس_مطهر
.
دهم ماه صفر بنابر مشهور اسراء آل الله به همراه سرمطهر سیدالشهداء علیه السلام و دیگر رؤوس از شام به طرف کربلا راه افتادند.
بنابر اقوال مختلف تعدادی از رؤوس مطهر دردمشق مدفون گردید. وبدستور یزید بعضی ازسرها به مصر ومدینه وایران و مناطق دیگری چرخانده شده وبعصی دفن گشت. ودرمکانِ #دفن_رؤوس اختلاف است.
بعدازمجالس متعدد، #یزید اهلبیت راچند روز درخرابه ای جای دادکه #سقف نداشت. روزها ازشدت گرما پوست آنان سوخته وپاره شده بود وشبها ازسرما پناه نداشتند. دیوارش شکافهای بزرگی داشت که ازکوچه داخل #خرابه پیدابود واهلبیت ازترس خراب شدن دیوارها درامان نبودند. این خرابه معبر عبور ومرور مردم بود واسراء درگوشه ای ازآن جای داشتند.
بادستور یزید سرمطهر سیدالشهداء راشبی به دروازه شام وگاهی ازمناره مسجد #آویزان میکردند. گاهی دستورمیداد #سر رابه کاخ اوببرند وشرابخواری میکرد وگاهی ازدرب کاخ وگاهی درمقابل خرابه آویزان میکردند.
وبقیه سرهارا ازدربهای مختلف مساجدشهر آویزان کردند. صورت مطهرسیدالشهداء راسیاه کرده بودند ولی بازمثل #خورشید میدرخشید.
آل الله نیز دراین چند روز درخرابه عزاداری میکردند. چون درراه هرگاه صدا گریه بلندمیشد باتازیانه وکعب نیزه برسرشان میکوبیدند.
در #شهادت_حضرت_رقیه نیزاهل حرم مثل روزعاشورا بیتاب شدند وصدای #زجه وگریه بلندشد.
بالاخره یزید وقتی #اوضاع جامعه برضد خود دید برای ظاهرسازی به #امام_سجاد علیه السلام گفت: "اذکر حاجتک الثلاث"سه چیز بخواهید تاانجام دهم.
حضرت فرمودند سرمطهر پدرم رابه من بدهید.
دوم "أن تردّ علینا ماأخذ منّا" آنچه ازما #غارت کردید برگردانید. یزید گفت بهتر ازآن میدهم.
فرمودند نمیخواهیم #ارزانی خودت باد. آنچه که بردند لباسهای جده ام فاطمه، مقنعه ها، #گردنبند وپیراهنهای حضرت بود که غارت کردند.
وسوم مارا به حرم جدمان برگردان. ما به سوی کربلا رفته وازآنجا به مدینه برمیگردیم.
ریاض القدس ج۲ص۳۳۰
یزید خبیث برای اذیت بیشتر دستورداد #محامل وشترانی آماده کنند وطلا و #زیورآلات واموال زیاد ولباسهای فاخری رادرمحامل گذاشتند. پس یزیدگفت این #پولها راعوض خون حسین بردارید.
صدای ناله بلندشد حضرت ام کلثوم علیهاالسلام فرمودند چه #بی_حیایی ای ملعون، تمام دنیا برابر یک موی برادرانم نمیشود وسرمبارک خود راچنان بر #چوبه_محمل کوبیدند که سرحضرت #شکست وخون تازه برکجاوه جاری شد واهل حرم آن اموال رابیرون ریخته وحرکت کردند.
عین الدموع ص۹۷
بحارالانوار ج۴۵ص۱۹۷
.
@post_moshtarak
Forwarded from #پست_مشترک
#اللهم_عجل_لولیک_فرج
#مجلس_یزید
.
در مجالس یزید ملعون وقایع و مصائب زیادی رخ داده است.
یزید کاخش رابه #زیورآلات زیادی تزئین کرده بود. پرده ها وفرشهای رنگانگ ازفرشهای مصری وموصلی، تختهایی بجواهر هفت رنگ، #کرسی های زرین وشالهای کشمیری بر روی آنها بود، پرده رقیق زنبوری #سلطانی نصب کرده بود که زنان آل ابوسفیان آراسته به تماشای اسراء بنشینند.
سفره بساط انواع شراب وآلات قمار و #شطرنج برپاکرد ودستور داد اهلبیت راوارد کنند.
ازطرفی افرادی رابرای دیدن اسراء به مجلس دعوت کرده بود. #اعیان واشراف، ارکان #سفراء و وزراء و #ایلچیان روم و #فرنگ، وزیران دوَل خارجی، رؤسا حک وجذام، لحم وحمیر، #اشعرین و #عثمانین، بزرگانی از #أحبار یهود و #جواثلیق نصرانی همه درمجلس حاضر بودند.
سه ساعت اسراء در ورودی کاخ معطل شدند که درین مدت توقف اهانتهای عظیمی به آل الله شد.
از #تماشاچی و #فراشان درخانه، غلامان وکنیزان تا اهل منصب، #شرطیه و #جلاوزه هرکه ناسزایی گفته ومسخره میکرد واز بالای بام خاک وخاکستر وسنگ پرتاب میکرده و میرقصیدند.
مروان بن حکم خبیث نیز درکنار یزید بود. همینکه خبردادند که سرحسین را آوردند #یزید_ولدالزنا خندید وگفت انتقام را از آل پیامبر گرفتم.
#مروان_حرامزاده نیز وقتی چشمش بسرمطهر افتاد دامن خودش راتکان میداد میرقصید وبه حضرت ناسزا میگفت.
هنگامی که اسیران را وارد مجلس کردند یزید نام آنان را میپرسید. وقتی امام سجاد رادید. پرسید این مردکیست؟ گفتند علی بن الحسین؟
گفت پس مگر اورا نکشتید؟
گفتند اوبرادر بزرگترش بودکه کشتیم واین علی بیماربود وطاقت جنگ نداشت. صدازد اورا بکشید!
تاسه مرتبه یزید دستور کشتن حضرت راداد. هردفعه حضرت زینب وحضرت ام کلثوم علیهماالسلام #مانع میشدند. یزید قصد کشتن زنان راهم داشت ولی اهل مجلس اورا #شماتت کردند ودر مقابل حضار نمیتوانست مخدرات را بکشد.
یزید به امام گفت #عجیب است که پدرت نام همه پسرانش را علی گذاشته است. حضرت فرمودند ازشدت محبتی که به پدرش داشته، همه اولاد رامسمی به علی نمود.
یزید دنبال #بهانه میگشت که امام رابکشد ولی هرچه میگفت جواب #محکم ومنطقی میشنید.
او دید، امام تسبیحی رابا نوک انگشت میچرخانند. گفت این چکاریست که درحضور #سلاطین میکنی؟
حضرت ازقول پیامبر فرمود هرکس بعدازنماز صبح حرف نزده بگوید:
"اللهم إنی أصبحت أسبحک وأمجدک وأحمدک واُهلّلک بعدد ما ادیر" وبعد تسبیح راتاشب بگرداند برایش ذکر ثبت میشود واگرشب بخواند وتسبیح #زیرفرش بگذارد تاصبح برایش ذکرنوشته میشود. یزید ازاین جواب #درمانده شد ودیگر سخن نگفت.
ریاض القدس ج۲ص۳۰۶
.
@post_moshtarak
#مجلس_یزید
.
در مجالس یزید ملعون وقایع و مصائب زیادی رخ داده است.
یزید کاخش رابه #زیورآلات زیادی تزئین کرده بود. پرده ها وفرشهای رنگانگ ازفرشهای مصری وموصلی، تختهایی بجواهر هفت رنگ، #کرسی های زرین وشالهای کشمیری بر روی آنها بود، پرده رقیق زنبوری #سلطانی نصب کرده بود که زنان آل ابوسفیان آراسته به تماشای اسراء بنشینند.
سفره بساط انواع شراب وآلات قمار و #شطرنج برپاکرد ودستور داد اهلبیت راوارد کنند.
ازطرفی افرادی رابرای دیدن اسراء به مجلس دعوت کرده بود. #اعیان واشراف، ارکان #سفراء و وزراء و #ایلچیان روم و #فرنگ، وزیران دوَل خارجی، رؤسا حک وجذام، لحم وحمیر، #اشعرین و #عثمانین، بزرگانی از #أحبار یهود و #جواثلیق نصرانی همه درمجلس حاضر بودند.
سه ساعت اسراء در ورودی کاخ معطل شدند که درین مدت توقف اهانتهای عظیمی به آل الله شد.
از #تماشاچی و #فراشان درخانه، غلامان وکنیزان تا اهل منصب، #شرطیه و #جلاوزه هرکه ناسزایی گفته ومسخره میکرد واز بالای بام خاک وخاکستر وسنگ پرتاب میکرده و میرقصیدند.
مروان بن حکم خبیث نیز درکنار یزید بود. همینکه خبردادند که سرحسین را آوردند #یزید_ولدالزنا خندید وگفت انتقام را از آل پیامبر گرفتم.
#مروان_حرامزاده نیز وقتی چشمش بسرمطهر افتاد دامن خودش راتکان میداد میرقصید وبه حضرت ناسزا میگفت.
هنگامی که اسیران را وارد مجلس کردند یزید نام آنان را میپرسید. وقتی امام سجاد رادید. پرسید این مردکیست؟ گفتند علی بن الحسین؟
گفت پس مگر اورا نکشتید؟
گفتند اوبرادر بزرگترش بودکه کشتیم واین علی بیماربود وطاقت جنگ نداشت. صدازد اورا بکشید!
تاسه مرتبه یزید دستور کشتن حضرت راداد. هردفعه حضرت زینب وحضرت ام کلثوم علیهماالسلام #مانع میشدند. یزید قصد کشتن زنان راهم داشت ولی اهل مجلس اورا #شماتت کردند ودر مقابل حضار نمیتوانست مخدرات را بکشد.
یزید به امام گفت #عجیب است که پدرت نام همه پسرانش را علی گذاشته است. حضرت فرمودند ازشدت محبتی که به پدرش داشته، همه اولاد رامسمی به علی نمود.
یزید دنبال #بهانه میگشت که امام رابکشد ولی هرچه میگفت جواب #محکم ومنطقی میشنید.
او دید، امام تسبیحی رابا نوک انگشت میچرخانند. گفت این چکاریست که درحضور #سلاطین میکنی؟
حضرت ازقول پیامبر فرمود هرکس بعدازنماز صبح حرف نزده بگوید:
"اللهم إنی أصبحت أسبحک وأمجدک وأحمدک واُهلّلک بعدد ما ادیر" وبعد تسبیح راتاشب بگرداند برایش ذکر ثبت میشود واگرشب بخواند وتسبیح #زیرفرش بگذارد تاصبح برایش ذکرنوشته میشود. یزید ازاین جواب #درمانده شد ودیگر سخن نگفت.
ریاض القدس ج۲ص۳۰۶
.
@post_moshtarak
Forwarded from #پست_مشترک
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#دهم_صفرخروج_کاروان_اسراءازشام_بطرف_کربلا
#دهم_صفرروزدفن_وخروج_بعضی_از_رؤوس_مطهر
.
دهم ماه صفر بنابر مشهور اسراء آل الله به همراه سرمطهر سیدالشهداء علیه السلام و دیگر رؤوس از شام به طرف کربلا راه افتادند.
بنابر اقوال مختلف تعدادی از رؤوس مطهر دردمشق مدفون گردید. وبدستور یزید بعضی ازسرها به مصر ومدینه وایران و مناطق دیگری چرخانده شده وبعصی دفن گشت. ودرمکانِ #دفن_رؤوس اختلاف است.
بعدازمجالس متعدد، #یزید اهلبیت راچند روز درخرابه ای جای دادکه #سقف نداشت. روزها ازشدت گرما پوست آنان سوخته وپاره شده بود وشبها ازسرما پناه نداشتند. دیوارش شکافهای بزرگی داشت که ازکوچه داخل #خرابه پیدابود واهلبیت ازترس خراب شدن دیوارها درامان نبودند. این خرابه معبر عبور ومرور مردم بود واسراء درگوشه ای ازآن جای داشتند.
بادستور یزید سرمطهر سیدالشهداء راشبی به دروازه شام وگاهی ازمناره مسجد #آویزان میکردند. گاهی دستورمیداد #سر رابه کاخ اوببرند وشرابخواری میکرد وگاهی ازدرب کاخ وگاهی درمقابل خرابه آویزان میکردند.
وبقیه سرهارا ازدربهای مختلف مساجدشهر آویزان کردند. صورت مطهرسیدالشهداء راسیاه کرده بودند ولی بازمثل #خورشید میدرخشید.
آل الله نیز دراین چند روز درخرابه عزاداری میکردند. چون درراه هرگاه صدا گریه بلندمیشد باتازیانه وکعب نیزه برسرشان میکوبیدند.
در #شهادت_حضرت_رقیه نیزاهل حرم مثل روزعاشورا بیتاب شدند وصدای #زجه وگریه بلندشد.
بالاخره یزید وقتی #اوضاع جامعه برضد خود دید برای ظاهرسازی به #امام_سجاد علیه السلام گفت: "اذکر حاجتک الثلاث"سه چیز بخواهید تاانجام دهم.
حضرت فرمودند سرمطهر پدرم رابه من بدهید.
دوم "أن تردّ علینا ماأخذ منّا" آنچه ازما #غارت کردید برگردانید. یزید گفت بهتر ازآن میدهم.
فرمودند نمیخواهیم #ارزانی خودت باد. آنچه که بردند لباسهای جده ام فاطمه، مقنعه ها، #گردنبند وپیراهنهای حضرت بود که غارت کردند.
وسوم مارا به حرم جدمان برگردان. ما به سوی کربلا رفته وازآنجا به مدینه برمیگردیم.
ریاض القدس ج۲ص۳۳۰
یزید خبیث برای اذیت بیشتر دستورداد #محامل وشترانی آماده کنند وطلا و #زیورآلات واموال زیاد ولباسهای فاخری رادرمحامل گذاشتند. پس یزیدگفت این #پولها راعوض خون حسین بردارید.
صدای ناله بلندشد حضرت ام کلثوم علیهاالسلام فرمودند چه #بی_حیایی ای ملعون، تمام دنیا برابر یک موی برادرانم نمیشود وسرمبارک خود راچنان بر #چوبه_محمل کوبیدند که سرحضرت #شکست وخون تازه برکجاوه جاری شد واهل حرم آن اموال رابیرون ریخته وحرکت کردند.
عین الدموع ص۹۷
بحارالانوار ج۴۵ص۱۹۷
.
@post_moshtarak
#دهم_صفرخروج_کاروان_اسراءازشام_بطرف_کربلا
#دهم_صفرروزدفن_وخروج_بعضی_از_رؤوس_مطهر
.
دهم ماه صفر بنابر مشهور اسراء آل الله به همراه سرمطهر سیدالشهداء علیه السلام و دیگر رؤوس از شام به طرف کربلا راه افتادند.
بنابر اقوال مختلف تعدادی از رؤوس مطهر دردمشق مدفون گردید. وبدستور یزید بعضی ازسرها به مصر ومدینه وایران و مناطق دیگری چرخانده شده وبعصی دفن گشت. ودرمکانِ #دفن_رؤوس اختلاف است.
بعدازمجالس متعدد، #یزید اهلبیت راچند روز درخرابه ای جای دادکه #سقف نداشت. روزها ازشدت گرما پوست آنان سوخته وپاره شده بود وشبها ازسرما پناه نداشتند. دیوارش شکافهای بزرگی داشت که ازکوچه داخل #خرابه پیدابود واهلبیت ازترس خراب شدن دیوارها درامان نبودند. این خرابه معبر عبور ومرور مردم بود واسراء درگوشه ای ازآن جای داشتند.
بادستور یزید سرمطهر سیدالشهداء راشبی به دروازه شام وگاهی ازمناره مسجد #آویزان میکردند. گاهی دستورمیداد #سر رابه کاخ اوببرند وشرابخواری میکرد وگاهی ازدرب کاخ وگاهی درمقابل خرابه آویزان میکردند.
وبقیه سرهارا ازدربهای مختلف مساجدشهر آویزان کردند. صورت مطهرسیدالشهداء راسیاه کرده بودند ولی بازمثل #خورشید میدرخشید.
آل الله نیز دراین چند روز درخرابه عزاداری میکردند. چون درراه هرگاه صدا گریه بلندمیشد باتازیانه وکعب نیزه برسرشان میکوبیدند.
در #شهادت_حضرت_رقیه نیزاهل حرم مثل روزعاشورا بیتاب شدند وصدای #زجه وگریه بلندشد.
بالاخره یزید وقتی #اوضاع جامعه برضد خود دید برای ظاهرسازی به #امام_سجاد علیه السلام گفت: "اذکر حاجتک الثلاث"سه چیز بخواهید تاانجام دهم.
حضرت فرمودند سرمطهر پدرم رابه من بدهید.
دوم "أن تردّ علینا ماأخذ منّا" آنچه ازما #غارت کردید برگردانید. یزید گفت بهتر ازآن میدهم.
فرمودند نمیخواهیم #ارزانی خودت باد. آنچه که بردند لباسهای جده ام فاطمه، مقنعه ها، #گردنبند وپیراهنهای حضرت بود که غارت کردند.
وسوم مارا به حرم جدمان برگردان. ما به سوی کربلا رفته وازآنجا به مدینه برمیگردیم.
ریاض القدس ج۲ص۳۳۰
یزید خبیث برای اذیت بیشتر دستورداد #محامل وشترانی آماده کنند وطلا و #زیورآلات واموال زیاد ولباسهای فاخری رادرمحامل گذاشتند. پس یزیدگفت این #پولها راعوض خون حسین بردارید.
صدای ناله بلندشد حضرت ام کلثوم علیهاالسلام فرمودند چه #بی_حیایی ای ملعون، تمام دنیا برابر یک موی برادرانم نمیشود وسرمبارک خود راچنان بر #چوبه_محمل کوبیدند که سرحضرت #شکست وخون تازه برکجاوه جاری شد واهل حرم آن اموال رابیرون ریخته وحرکت کردند.
عین الدموع ص۹۷
بحارالانوار ج۴۵ص۱۹۷
.
@post_moshtarak
#اللهم_عجل_لولیک_فرج
#مجلس_یزید
.
در مجالس یزید ملعون وقایع و مصائب زیادی رخ داده است.
یزید کاخش رابه #زیورآلات زیادی تزئین کرده بود. پرده ها وفرشهای رنگانگ ازفرشهای مصری وموصلی، تختهایی بجواهر هفت رنگ، #کرسی های زرین وشالهای کشمیری بر روی آنها بود، پرده رقیق زنبوری #سلطانی نصب کرده بود که زنان آل ابوسفیان آراسته به تماشای اسراء بنشینند.
سفره بساط انواع شراب وآلات قمار و #شطرنج برپاکرد ودستور داد اهلبیت راوارد کنند.
ازطرفی افرادی رابرای دیدن اسراء به مجلس دعوت کرده بود. #اعیان واشراف، ارکان #سفراء و وزراء و #ایلچیان روم و #فرنگ، وزیران دوَل خارجی، رؤسا حک وجذام، لحم وحمیر، #اشعرین و #عثمانین، بزرگانی از #أحبار یهود و #جواثلیق نصرانی همه درمجلس حاضر بودند.
سه ساعت اسراء در ورودی کاخ معطل شدند که درین مدت توقف اهانتهای عظیمی به آل الله شد.
از #تماشاچی و #فراشان درخانه، غلامان وکنیزان تا اهل منصب، #شرطیه و #جلاوزه هرکه ناسزایی گفته ومسخره میکرد واز بالای بام خاک وخاکستر وسنگ پرتاب میکرده و میرقصیدند.
مروان بن حکم خبیث نیز درکنار یزید بود. همینکه خبردادند که سرحسین را آوردند #یزید_ولدالزنا خندید وگفت انتقام را از آل پیامبر گرفتم.
#مروان_حرامزاده نیز وقتی چشمش بسرمطهر افتاد دامن خودش راتکان میداد میرقصید وبه حضرت ناسزا میگفت.
هنگامی که اسیران را وارد مجلس کردند یزید نام آنان را میپرسید. وقتی امام سجاد رادید. پرسید این مردکیست؟ گفتند علی بن الحسین؟
گفت پس مگر اورا نکشتید؟
گفتند اوبرادر بزرگترش بودکه کشتیم واین علی بیماربود وطاقت جنگ نداشت. صدازد اورا بکشید!
تاسه مرتبه یزید دستور کشتن حضرت راداد. هردفعه حضرت زینب وحضرت ام کلثوم علیهماالسلام #مانع میشدند. یزید قصد کشتن زنان راهم داشت ولی اهل مجلس اورا #شماتت کردند ودر مقابل حضار نمیتوانست مخدرات را بکشد.
یزید به امام گفت #عجیب است که پدرت نام همه پسرانش را علی گذاشته است. حضرت فرمودند ازشدت محبتی که به پدرش داشته، همه اولاد رامسمی به علی نمود.
یزید دنبال #بهانه میگشت که امام رابکشد ولی هرچه میگفت جواب #محکم ومنطقی میشنید.
او دید، امام تسبیحی رابا نوک انگشت میچرخانند. گفت این چکاریست که درحضور #سلاطین میکنی؟
حضرت ازقول پیامبر فرمود هرکس بعدازنماز صبح حرف نزده بگوید:
"اللهم إنی أصبحت أسبحک وأمجدک وأحمدک واُهلّلک بعدد ما ادیر" وبعد تسبیح راتاشب بگرداند برایش ذکر ثبت میشود واگرشب بخواند وتسبیح #زیرفرش بگذارد تاصبح برایش ذکرنوشته میشود. یزید ازاین جواب #درمانده شد ودیگر سخن نگفت.
ریاض القدس ج۲ص۳۰۶
.
@post_moshtarak
#مجلس_یزید
.
در مجالس یزید ملعون وقایع و مصائب زیادی رخ داده است.
یزید کاخش رابه #زیورآلات زیادی تزئین کرده بود. پرده ها وفرشهای رنگانگ ازفرشهای مصری وموصلی، تختهایی بجواهر هفت رنگ، #کرسی های زرین وشالهای کشمیری بر روی آنها بود، پرده رقیق زنبوری #سلطانی نصب کرده بود که زنان آل ابوسفیان آراسته به تماشای اسراء بنشینند.
سفره بساط انواع شراب وآلات قمار و #شطرنج برپاکرد ودستور داد اهلبیت راوارد کنند.
ازطرفی افرادی رابرای دیدن اسراء به مجلس دعوت کرده بود. #اعیان واشراف، ارکان #سفراء و وزراء و #ایلچیان روم و #فرنگ، وزیران دوَل خارجی، رؤسا حک وجذام، لحم وحمیر، #اشعرین و #عثمانین، بزرگانی از #أحبار یهود و #جواثلیق نصرانی همه درمجلس حاضر بودند.
سه ساعت اسراء در ورودی کاخ معطل شدند که درین مدت توقف اهانتهای عظیمی به آل الله شد.
از #تماشاچی و #فراشان درخانه، غلامان وکنیزان تا اهل منصب، #شرطیه و #جلاوزه هرکه ناسزایی گفته ومسخره میکرد واز بالای بام خاک وخاکستر وسنگ پرتاب میکرده و میرقصیدند.
مروان بن حکم خبیث نیز درکنار یزید بود. همینکه خبردادند که سرحسین را آوردند #یزید_ولدالزنا خندید وگفت انتقام را از آل پیامبر گرفتم.
#مروان_حرامزاده نیز وقتی چشمش بسرمطهر افتاد دامن خودش راتکان میداد میرقصید وبه حضرت ناسزا میگفت.
هنگامی که اسیران را وارد مجلس کردند یزید نام آنان را میپرسید. وقتی امام سجاد رادید. پرسید این مردکیست؟ گفتند علی بن الحسین؟
گفت پس مگر اورا نکشتید؟
گفتند اوبرادر بزرگترش بودکه کشتیم واین علی بیماربود وطاقت جنگ نداشت. صدازد اورا بکشید!
تاسه مرتبه یزید دستور کشتن حضرت راداد. هردفعه حضرت زینب وحضرت ام کلثوم علیهماالسلام #مانع میشدند. یزید قصد کشتن زنان راهم داشت ولی اهل مجلس اورا #شماتت کردند ودر مقابل حضار نمیتوانست مخدرات را بکشد.
یزید به امام گفت #عجیب است که پدرت نام همه پسرانش را علی گذاشته است. حضرت فرمودند ازشدت محبتی که به پدرش داشته، همه اولاد رامسمی به علی نمود.
یزید دنبال #بهانه میگشت که امام رابکشد ولی هرچه میگفت جواب #محکم ومنطقی میشنید.
او دید، امام تسبیحی رابا نوک انگشت میچرخانند. گفت این چکاریست که درحضور #سلاطین میکنی؟
حضرت ازقول پیامبر فرمود هرکس بعدازنماز صبح حرف نزده بگوید:
"اللهم إنی أصبحت أسبحک وأمجدک وأحمدک واُهلّلک بعدد ما ادیر" وبعد تسبیح راتاشب بگرداند برایش ذکر ثبت میشود واگرشب بخواند وتسبیح #زیرفرش بگذارد تاصبح برایش ذکرنوشته میشود. یزید ازاین جواب #درمانده شد ودیگر سخن نگفت.
ریاض القدس ج۲ص۳۰۶
.
@post_moshtarak
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#دهم_صفرخروج_کاروان_اسراءازشام_بطرف_کربلا
#دهم_صفرروزدفن_وخروج_بعضی_از_رؤوس_مطهر
.
دهم ماه صفر بنابر مشهور اسراء آل الله به همراه سرمطهر سیدالشهداء علیه السلام و دیگر رؤوس از شام به طرف کربلا راه افتادند.
بنابر اقوال مختلف تعدادی از رؤوس مطهر دردمشق مدفون گردید. وبدستور یزید بعضی ازسرها به مصر ومدینه وایران و مناطق دیگری چرخانده شده وبعصی دفن گشت. ودرمکانِ #دفن_رؤوس اختلاف است.
بعدازمجالس متعدد، #یزید اهلبیت راچند روز درخرابه ای جای دادکه #سقف نداشت. روزها ازشدت گرما پوست آنان سوخته وپاره شده بود وشبها ازسرما پناه نداشتند. دیوارش شکافهای بزرگی داشت که ازکوچه داخل #خرابه پیدابود واهلبیت ازترس خراب شدن دیوارها درامان نبودند. این خرابه معبر عبور ومرور مردم بود واسراء درگوشه ای ازآن جای داشتند.
بادستور یزید سرمطهر سیدالشهداء راشبی به دروازه شام وگاهی ازمناره مسجد #آویزان میکردند. گاهی دستورمیداد #سر رابه کاخ اوببرند وشرابخواری میکرد وگاهی ازدرب کاخ وگاهی درمقابل خرابه آویزان میکردند.
وبقیه سرهارا ازدربهای مختلف مساجدشهر آویزان کردند. صورت مطهرسیدالشهداء راسیاه کرده بودند ولی بازمثل #خورشید میدرخشید.
آل الله نیز دراین چند روز درخرابه عزاداری میکردند. چون درراه هرگاه صدا گریه بلندمیشد باتازیانه وکعب نیزه برسرشان میکوبیدند.
در #شهادت_حضرت_رقیه نیزاهل حرم مثل روزعاشورا بیتاب شدند وصدای #زجه وگریه بلندشد.
بالاخره یزید وقتی #اوضاع جامعه برضد خود دید برای ظاهرسازی به #امام_سجاد علیه السلام گفت: "اذکر حاجتک الثلاث"سه چیز بخواهید تاانجام دهم.
حضرت فرمودند سرمطهر پدرم رابه من بدهید.
دوم "أن تردّ علینا ماأخذ منّا" آنچه ازما #غارت کردید برگردانید. یزید گفت بهتر ازآن میدهم.
فرمودند نمیخواهیم #ارزانی خودت باد. آنچه که بردند لباسهای جده ام فاطمه، مقنعه ها، #گردنبند وپیراهنهای حضرت بود که غارت کردند.
وسوم مارا به حرم جدمان برگردان. ما به سوی کربلا رفته وازآنجا به مدینه برمیگردیم.
ریاض القدس ج۲ص۳۳۰
یزید خبیث برای اذیت بیشتر دستورداد #محامل وشترانی آماده کنند وطلا و #زیورآلات واموال زیاد ولباسهای فاخری رادرمحامل گذاشتند. پس یزیدگفت این #پولها راعوض خون حسین بردارید.
صدای ناله بلندشد حضرت ام کلثوم علیهاالسلام فرمودند چه #بی_حیایی ای ملعون، تمام دنیا برابر یک موی برادرانم نمیشود وسرمبارک خود راچنان بر #چوبه_محمل کوبیدند که سرحضرت #شکست وخون تازه برکجاوه جاری شد واهل حرم آن اموال رابیرون ریخته وحرکت کردند.
عین الدموع ص۹۷
بحارالانوار ج۴۵ص۱۹۷
.
@post_moshtarak
#دهم_صفرخروج_کاروان_اسراءازشام_بطرف_کربلا
#دهم_صفرروزدفن_وخروج_بعضی_از_رؤوس_مطهر
.
دهم ماه صفر بنابر مشهور اسراء آل الله به همراه سرمطهر سیدالشهداء علیه السلام و دیگر رؤوس از شام به طرف کربلا راه افتادند.
بنابر اقوال مختلف تعدادی از رؤوس مطهر دردمشق مدفون گردید. وبدستور یزید بعضی ازسرها به مصر ومدینه وایران و مناطق دیگری چرخانده شده وبعصی دفن گشت. ودرمکانِ #دفن_رؤوس اختلاف است.
بعدازمجالس متعدد، #یزید اهلبیت راچند روز درخرابه ای جای دادکه #سقف نداشت. روزها ازشدت گرما پوست آنان سوخته وپاره شده بود وشبها ازسرما پناه نداشتند. دیوارش شکافهای بزرگی داشت که ازکوچه داخل #خرابه پیدابود واهلبیت ازترس خراب شدن دیوارها درامان نبودند. این خرابه معبر عبور ومرور مردم بود واسراء درگوشه ای ازآن جای داشتند.
بادستور یزید سرمطهر سیدالشهداء راشبی به دروازه شام وگاهی ازمناره مسجد #آویزان میکردند. گاهی دستورمیداد #سر رابه کاخ اوببرند وشرابخواری میکرد وگاهی ازدرب کاخ وگاهی درمقابل خرابه آویزان میکردند.
وبقیه سرهارا ازدربهای مختلف مساجدشهر آویزان کردند. صورت مطهرسیدالشهداء راسیاه کرده بودند ولی بازمثل #خورشید میدرخشید.
آل الله نیز دراین چند روز درخرابه عزاداری میکردند. چون درراه هرگاه صدا گریه بلندمیشد باتازیانه وکعب نیزه برسرشان میکوبیدند.
در #شهادت_حضرت_رقیه نیزاهل حرم مثل روزعاشورا بیتاب شدند وصدای #زجه وگریه بلندشد.
بالاخره یزید وقتی #اوضاع جامعه برضد خود دید برای ظاهرسازی به #امام_سجاد علیه السلام گفت: "اذکر حاجتک الثلاث"سه چیز بخواهید تاانجام دهم.
حضرت فرمودند سرمطهر پدرم رابه من بدهید.
دوم "أن تردّ علینا ماأخذ منّا" آنچه ازما #غارت کردید برگردانید. یزید گفت بهتر ازآن میدهم.
فرمودند نمیخواهیم #ارزانی خودت باد. آنچه که بردند لباسهای جده ام فاطمه، مقنعه ها، #گردنبند وپیراهنهای حضرت بود که غارت کردند.
وسوم مارا به حرم جدمان برگردان. ما به سوی کربلا رفته وازآنجا به مدینه برمیگردیم.
ریاض القدس ج۲ص۳۳۰
یزید خبیث برای اذیت بیشتر دستورداد #محامل وشترانی آماده کنند وطلا و #زیورآلات واموال زیاد ولباسهای فاخری رادرمحامل گذاشتند. پس یزیدگفت این #پولها راعوض خون حسین بردارید.
صدای ناله بلندشد حضرت ام کلثوم علیهاالسلام فرمودند چه #بی_حیایی ای ملعون، تمام دنیا برابر یک موی برادرانم نمیشود وسرمبارک خود راچنان بر #چوبه_محمل کوبیدند که سرحضرت #شکست وخون تازه برکجاوه جاری شد واهل حرم آن اموال رابیرون ریخته وحرکت کردند.
عین الدموع ص۹۷
بحارالانوار ج۴۵ص۱۹۷
.
@post_moshtarak
#اللهم_عجل_لولیک_فرج
#مجلس_یزید
.
در مجالس یزید ملعون وقایع و مصائب زیادی رخ داده است.
یزید کاخش رابه #زیورآلات زیادی تزئین کرده بود. پرده ها وفرشهای رنگانگ ازفرشهای مصری وموصلی، تختهایی بجواهر هفت رنگ، #کرسی های زرین وشالهای کشمیری بر روی آنها بود، پرده رقیق زنبوری #سلطانی نصب کرده بود که زنان آل ابوسفیان آراسته به تماشای اسراء بنشینند.
سفره بساط انواع شراب وآلات قمار و #شطرنج برپاکرد ودستور داد اهلبیت راوارد کنند.
ازطرفی افرادی رابرای دیدن اسراء به مجلس دعوت کرده بود. #اعیان واشراف، ارکان #سفراء و وزراء و #ایلچیان روم و #فرنگ، وزیران دوَل خارجی، رؤسا حک وجذام، لحم وحمیر، #اشعرین و #عثمانین، بزرگانی از #أحبار یهود و #جواثلیق نصرانی همه درمجلس حاضر بودند.
سه ساعت اسراء در ورودی کاخ معطل شدند که درین مدت توقف اهانتهای عظیمی به آل الله شد.
از #تماشاچی و #فراشان درخانه، غلامان وکنیزان تا اهل منصب، #شرطیه و #جلاوزه هرکه ناسزایی گفته ومسخره میکرد واز بالای بام خاک وخاکستر وسنگ پرتاب میکرده و میرقصیدند.
مروان بن حکم خبیث نیز درکنار یزید بود. همینکه خبردادند که سرحسین را آوردند #یزید_ولدالزنا خندید وگفت انتقام را از آل پیامبر گرفتم.
#مروان_حرامزاده نیز وقتی چشمش بسرمطهر افتاد دامن خودش راتکان میداد میرقصید وبه حضرت ناسزا میگفت.
هنگامی که اسیران را وارد مجلس کردند یزید نام آنان را میپرسید. وقتی امام سجاد رادید. پرسید این مردکیست؟ گفتند علی بن الحسین؟
گفت پس مگر اورا نکشتید؟
گفتند اوبرادر بزرگترش بودکه کشتیم واین علی بیماربود وطاقت جنگ نداشت. صدازد اورا بکشید!
تاسه مرتبه یزید دستور کشتن حضرت راداد. هردفعه حضرت زینب وحضرت ام کلثوم علیهماالسلام #مانع میشدند. یزید قصد کشتن زنان راهم داشت ولی اهل مجلس اورا #شماتت کردند ودر مقابل حضار نمیتوانست مخدرات را بکشد.
یزید به امام گفت #عجیب است که پدرت نام همه پسرانش را علی گذاشته است. حضرت فرمودند ازشدت محبتی که به پدرش داشته، همه اولاد رامسمی به علی نمود.
یزید دنبال #بهانه میگشت که امام رابکشد ولی هرچه میگفت جواب #محکم ومنطقی میشنید.
او دید، امام تسبیحی رابا نوک انگشت میچرخانند. گفت این چکاریست که درحضور #سلاطین میکنی؟
حضرت ازقول پیامبر فرمود هرکس بعدازنماز صبح حرف نزده بگوید:
"اللهم إنی أصبحت أسبحک وأمجدک وأحمدک واُهلّلک بعدد ما ادیر" وبعد تسبیح راتاشب بگرداند برایش ذکر ثبت میشود واگرشب بخواند وتسبیح #زیرفرش بگذارد تاصبح برایش ذکرنوشته میشود. یزید ازاین جواب #درمانده شد ودیگر سخن نگفت.
ریاض القدس ج۲ص۳۰۶
.
@post_moshtarak
#مجلس_یزید
.
در مجالس یزید ملعون وقایع و مصائب زیادی رخ داده است.
یزید کاخش رابه #زیورآلات زیادی تزئین کرده بود. پرده ها وفرشهای رنگانگ ازفرشهای مصری وموصلی، تختهایی بجواهر هفت رنگ، #کرسی های زرین وشالهای کشمیری بر روی آنها بود، پرده رقیق زنبوری #سلطانی نصب کرده بود که زنان آل ابوسفیان آراسته به تماشای اسراء بنشینند.
سفره بساط انواع شراب وآلات قمار و #شطرنج برپاکرد ودستور داد اهلبیت راوارد کنند.
ازطرفی افرادی رابرای دیدن اسراء به مجلس دعوت کرده بود. #اعیان واشراف، ارکان #سفراء و وزراء و #ایلچیان روم و #فرنگ، وزیران دوَل خارجی، رؤسا حک وجذام، لحم وحمیر، #اشعرین و #عثمانین، بزرگانی از #أحبار یهود و #جواثلیق نصرانی همه درمجلس حاضر بودند.
سه ساعت اسراء در ورودی کاخ معطل شدند که درین مدت توقف اهانتهای عظیمی به آل الله شد.
از #تماشاچی و #فراشان درخانه، غلامان وکنیزان تا اهل منصب، #شرطیه و #جلاوزه هرکه ناسزایی گفته ومسخره میکرد واز بالای بام خاک وخاکستر وسنگ پرتاب میکرده و میرقصیدند.
مروان بن حکم خبیث نیز درکنار یزید بود. همینکه خبردادند که سرحسین را آوردند #یزید_ولدالزنا خندید وگفت انتقام را از آل پیامبر گرفتم.
#مروان_حرامزاده نیز وقتی چشمش بسرمطهر افتاد دامن خودش راتکان میداد میرقصید وبه حضرت ناسزا میگفت.
هنگامی که اسیران را وارد مجلس کردند یزید نام آنان را میپرسید. وقتی امام سجاد رادید. پرسید این مردکیست؟ گفتند علی بن الحسین؟
گفت پس مگر اورا نکشتید؟
گفتند اوبرادر بزرگترش بودکه کشتیم واین علی بیماربود وطاقت جنگ نداشت. صدازد اورا بکشید!
تاسه مرتبه یزید دستور کشتن حضرت راداد. هردفعه حضرت زینب وحضرت ام کلثوم علیهماالسلام #مانع میشدند. یزید قصد کشتن زنان راهم داشت ولی اهل مجلس اورا #شماتت کردند ودر مقابل حضار نمیتوانست مخدرات را بکشد.
یزید به امام گفت #عجیب است که پدرت نام همه پسرانش را علی گذاشته است. حضرت فرمودند ازشدت محبتی که به پدرش داشته، همه اولاد رامسمی به علی نمود.
یزید دنبال #بهانه میگشت که امام رابکشد ولی هرچه میگفت جواب #محکم ومنطقی میشنید.
او دید، امام تسبیحی رابا نوک انگشت میچرخانند. گفت این چکاریست که درحضور #سلاطین میکنی؟
حضرت ازقول پیامبر فرمود هرکس بعدازنماز صبح حرف نزده بگوید:
"اللهم إنی أصبحت أسبحک وأمجدک وأحمدک واُهلّلک بعدد ما ادیر" وبعد تسبیح راتاشب بگرداند برایش ذکر ثبت میشود واگرشب بخواند وتسبیح #زیرفرش بگذارد تاصبح برایش ذکرنوشته میشود. یزید ازاین جواب #درمانده شد ودیگر سخن نگفت.
ریاض القدس ج۲ص۳۰۶
.
@post_moshtarak
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#دهم_صفرخروج_کاروان_اسراءازشام_بطرف_کربلا
#دهم_صفرروزدفن_وخروج_بعضی_از_رؤوس_مطهر
.
دهم ماه صفر بنابر مشهور اسراء آل الله به همراه سرمطهر سیدالشهداء علیه السلام و دیگر رؤوس از شام به طرف کربلا راه افتادند.
بنابر اقوال مختلف تعدادی از رؤوس مطهر دردمشق مدفون گردید. وبدستور یزید بعضی ازسرها به مصر ومدینه وایران و مناطق دیگری چرخانده شده وبعضی دفن گشت. ودرمکانِ #دفن_رؤوس اختلاف است.
بعدازمجالس متعدد، #یزید اهلبیت راچند روز درخرابه ای جای دادکه #سقف نداشت. روزها ازشدت گرما پوست آنان سوخته وپاره شده بود وشبها ازسرما پناه نداشتند. دیوارش شکافهای بزرگی داشت که ازکوچه داخل #خرابه پیدابود واهلبیت ازترس خراب شدن دیوارها درامان نبودند. این خرابه معبر عبور ومرور مردم بود واسراء درگوشه ای ازآن جای داشتند.
بادستور یزید سرمطهر سیدالشهداء راشبی به دروازه شام وگاهی ازمناره مسجد #آویزان میکردند. گاهی دستورمیداد #سر رابه کاخ اوببرند وشرابخواری میکرد وگاهی ازدرب کاخ وگاهی درمقابل خرابه آویزان میکردند.
وبقیه سرهارا ازدربهای مختلف مساجدشهر آویزان کردند. صورت مطهرسیدالشهداء راسیاه کرده بودند ولی بازمثل #خورشید میدرخشید.
آل الله نیز دراین چند روز درخرابه عزاداری میکردند. چون درراه هرگاه صدا گریه بلندمیشد باتازیانه وکعب نیزه برسرشان میکوبیدند.
در #شهادت_حضرت_رقیه نیزاهل حرم مثل روزعاشورا بیتاب شدند وصدای #زجه وگریه بلندشد.
بالاخره یزید وقتی #اوضاع جامعه برضد خود دید برای ظاهرسازی به #امام_سجاد علیه السلام گفت: "اذکر حاجتک الثلاث"سه چیز بخواهید تاانجام دهم.
حضرت فرمودند سرمطهر پدرم رابه من بدهید.
دوم "أن تردّ علینا ماأخذ منّا" آنچه ازما #غارت کردید برگردانید. یزید گفت بهتر ازآن میدهم.
فرمودند نمیخواهیم #ارزانی خودت باد. آنچه که بردند لباسهای جده ام فاطمه، مقنعه ها، #گردنبند وپیراهنهای حضرت بود که غارت کردند.
وسوم مارا به حرم جدمان برگردان. ما به سوی کربلا رفته وازآنجا به مدینه برمیگردیم.
ریاض القدس ج۲ص۳۳۰
یزید خبیث برای اذیت بیشتر دستورداد #محامل وشترانی آماده کنند وطلا و #زیورآلات واموال زیاد ولباسهای فاخری رادرمحامل گذاشتند. پس یزیدگفت این #پولها راعوض خون حسین بردارید.
صدای ناله بلندشد حضرت ام کلثوم علیهاالسلام فرمودند چه #بی_حیایی ای ملعون، تمام دنیا برابر یک موی برادرانم نمیشود وسرمبارک خود راچنان بر #چوبه_محمل کوبیدند که سرحضرت #شکست وخون تازه برکجاوه جاری شد واهل حرم آن اموال رابیرون ریخته وحرکت کردند.
عین الدموع ص۹۷
بحارالانوار ج۴۵ص۱۹۷
.
@post_moshtarak
#دهم_صفرخروج_کاروان_اسراءازشام_بطرف_کربلا
#دهم_صفرروزدفن_وخروج_بعضی_از_رؤوس_مطهر
.
دهم ماه صفر بنابر مشهور اسراء آل الله به همراه سرمطهر سیدالشهداء علیه السلام و دیگر رؤوس از شام به طرف کربلا راه افتادند.
بنابر اقوال مختلف تعدادی از رؤوس مطهر دردمشق مدفون گردید. وبدستور یزید بعضی ازسرها به مصر ومدینه وایران و مناطق دیگری چرخانده شده وبعضی دفن گشت. ودرمکانِ #دفن_رؤوس اختلاف است.
بعدازمجالس متعدد، #یزید اهلبیت راچند روز درخرابه ای جای دادکه #سقف نداشت. روزها ازشدت گرما پوست آنان سوخته وپاره شده بود وشبها ازسرما پناه نداشتند. دیوارش شکافهای بزرگی داشت که ازکوچه داخل #خرابه پیدابود واهلبیت ازترس خراب شدن دیوارها درامان نبودند. این خرابه معبر عبور ومرور مردم بود واسراء درگوشه ای ازآن جای داشتند.
بادستور یزید سرمطهر سیدالشهداء راشبی به دروازه شام وگاهی ازمناره مسجد #آویزان میکردند. گاهی دستورمیداد #سر رابه کاخ اوببرند وشرابخواری میکرد وگاهی ازدرب کاخ وگاهی درمقابل خرابه آویزان میکردند.
وبقیه سرهارا ازدربهای مختلف مساجدشهر آویزان کردند. صورت مطهرسیدالشهداء راسیاه کرده بودند ولی بازمثل #خورشید میدرخشید.
آل الله نیز دراین چند روز درخرابه عزاداری میکردند. چون درراه هرگاه صدا گریه بلندمیشد باتازیانه وکعب نیزه برسرشان میکوبیدند.
در #شهادت_حضرت_رقیه نیزاهل حرم مثل روزعاشورا بیتاب شدند وصدای #زجه وگریه بلندشد.
بالاخره یزید وقتی #اوضاع جامعه برضد خود دید برای ظاهرسازی به #امام_سجاد علیه السلام گفت: "اذکر حاجتک الثلاث"سه چیز بخواهید تاانجام دهم.
حضرت فرمودند سرمطهر پدرم رابه من بدهید.
دوم "أن تردّ علینا ماأخذ منّا" آنچه ازما #غارت کردید برگردانید. یزید گفت بهتر ازآن میدهم.
فرمودند نمیخواهیم #ارزانی خودت باد. آنچه که بردند لباسهای جده ام فاطمه، مقنعه ها، #گردنبند وپیراهنهای حضرت بود که غارت کردند.
وسوم مارا به حرم جدمان برگردان. ما به سوی کربلا رفته وازآنجا به مدینه برمیگردیم.
ریاض القدس ج۲ص۳۳۰
یزید خبیث برای اذیت بیشتر دستورداد #محامل وشترانی آماده کنند وطلا و #زیورآلات واموال زیاد ولباسهای فاخری رادرمحامل گذاشتند. پس یزیدگفت این #پولها راعوض خون حسین بردارید.
صدای ناله بلندشد حضرت ام کلثوم علیهاالسلام فرمودند چه #بی_حیایی ای ملعون، تمام دنیا برابر یک موی برادرانم نمیشود وسرمبارک خود راچنان بر #چوبه_محمل کوبیدند که سرحضرت #شکست وخون تازه برکجاوه جاری شد واهل حرم آن اموال رابیرون ریخته وحرکت کردند.
عین الدموع ص۹۷
بحارالانوار ج۴۵ص۱۹۷
.
@post_moshtarak
#اللهم_عجل_لولیک_فرج
#مجلس_یزید
.
در مجالس یزید ملعون وقایع و مصائب زیادی رخ داده است.
یزید کاخش رابه #زیورآلات زیادی تزئین کرده بود. پرده ها وفرشهای رنگانگ ازفرشهای مصری وموصلی، تختهایی بجواهر هفت رنگ، #کرسی های زرین وشالهای کشمیری بر روی آنها بود، پرده رقیق زنبوری #سلطانی نصب کرده بود که زنان آل ابوسفیان آراسته به تماشای اسراء بنشینند.
سفره بساط انواع شراب وآلات قمار و #شطرنج برپاکرد ودستور داد اهلبیت راوارد کنند.
ازطرفی افرادی رابرای دیدن اسراء به مجلس دعوت کرده بود. #اعیان واشراف، ارکان #سفراء و وزراء و #ایلچیان روم و #فرنگ، وزیران دوَل خارجی، رؤسا حک وجذام، لحم وحمیر، #اشعرین و #عثمانین، بزرگانی از #أحبار یهود و #جواثلیق نصرانی همه درمجلس حاضر بودند.
سه ساعت اسراء در ورودی کاخ معطل شدند که درین مدت توقف اهانتهای عظیمی به آل الله شد.
از #تماشاچی و #فراشان درخانه، غلامان وکنیزان تا اهل منصب، #شرطیه و #جلاوزه هرکه ناسزایی گفته ومسخره میکرد واز بالای بام خاک وخاکستر وسنگ پرتاب میکرده و میرقصیدند.
مروان بن حکم خبیث نیز درکنار یزید بود. همینکه خبردادند که سرحسین را آوردند #یزید_ولدالزنا خندید وگفت انتقام را از آل پیامبر گرفتم.
#مروان_حرامزاده نیز وقتی چشمش بسرمطهر افتاد دامن خودش راتکان میداد میرقصید وبه حضرت ناسزا میگفت.
هنگامی که اسیران را وارد مجلس کردند یزید نام آنان را میپرسید. وقتی امام سجاد رادید. پرسید این مردکیست؟ گفتند علی بن الحسین؟
گفت پس مگر اورا نکشتید؟
گفتند اوبرادر بزرگترش بودکه کشتیم واین علی بیماربود وطاقت جنگ نداشت. صدازد اورا بکشید!
تاسه مرتبه یزید دستور کشتن حضرت راداد. هردفعه حضرت زینب وحضرت ام کلثوم علیهماالسلام #مانع میشدند. یزید قصد کشتن زنان راهم داشت ولی اهل مجلس اورا #شماتت کردند ودر مقابل حضار نمیتوانست مخدرات را بکشد.
یزید به امام گفت #عجیب است که پدرت نام همه پسرانش را علی گذاشته است. حضرت فرمودند ازشدت محبتی که به پدرش داشته، همه اولاد رامسمی به علی نمود.
یزید دنبال #بهانه میگشت که امام رابکشد ولی هرچه میگفت جواب #محکم ومنطقی میشنید.
او دید، امام تسبیحی رابا نوک انگشت میچرخانند. گفت این چکاریست که درحضور #سلاطین میکنی؟
حضرت ازقول پیامبر فرمود هرکس بعدازنماز صبح حرف نزده بگوید:
"اللهم إنی أصبحت أسبحک وأمجدک وأحمدک واُهلّلک بعدد ما ادیر" وبعد تسبیح راتاشب بگرداند برایش ذکر ثبت میشود واگرشب بخواند وتسبیح #زیرفرش بگذارد تاصبح برایش ذکرنوشته میشود. یزید ازاین جواب #درمانده شد ودیگر سخن نگفت.
ریاض القدس ج۲ص۳۰۶
.
@post_moshtarak
#مجلس_یزید
.
در مجالس یزید ملعون وقایع و مصائب زیادی رخ داده است.
یزید کاخش رابه #زیورآلات زیادی تزئین کرده بود. پرده ها وفرشهای رنگانگ ازفرشهای مصری وموصلی، تختهایی بجواهر هفت رنگ، #کرسی های زرین وشالهای کشمیری بر روی آنها بود، پرده رقیق زنبوری #سلطانی نصب کرده بود که زنان آل ابوسفیان آراسته به تماشای اسراء بنشینند.
سفره بساط انواع شراب وآلات قمار و #شطرنج برپاکرد ودستور داد اهلبیت راوارد کنند.
ازطرفی افرادی رابرای دیدن اسراء به مجلس دعوت کرده بود. #اعیان واشراف، ارکان #سفراء و وزراء و #ایلچیان روم و #فرنگ، وزیران دوَل خارجی، رؤسا حک وجذام، لحم وحمیر، #اشعرین و #عثمانین، بزرگانی از #أحبار یهود و #جواثلیق نصرانی همه درمجلس حاضر بودند.
سه ساعت اسراء در ورودی کاخ معطل شدند که درین مدت توقف اهانتهای عظیمی به آل الله شد.
از #تماشاچی و #فراشان درخانه، غلامان وکنیزان تا اهل منصب، #شرطیه و #جلاوزه هرکه ناسزایی گفته ومسخره میکرد واز بالای بام خاک وخاکستر وسنگ پرتاب میکرده و میرقصیدند.
مروان بن حکم خبیث نیز درکنار یزید بود. همینکه خبردادند که سرحسین را آوردند #یزید_ولدالزنا خندید وگفت انتقام را از آل پیامبر گرفتم.
#مروان_حرامزاده نیز وقتی چشمش بسرمطهر افتاد دامن خودش راتکان میداد میرقصید وبه حضرت ناسزا میگفت.
هنگامی که اسیران را وارد مجلس کردند یزید نام آنان را میپرسید. وقتی امام سجاد رادید. پرسید این مردکیست؟ گفتند علی بن الحسین؟
گفت پس مگر اورا نکشتید؟
گفتند اوبرادر بزرگترش بودکه کشتیم واین علی بیماربود وطاقت جنگ نداشت. صدازد اورا بکشید!
تاسه مرتبه یزید دستور کشتن حضرت راداد. هردفعه حضرت زینب وحضرت ام کلثوم علیهماالسلام #مانع میشدند. یزید قصد کشتن زنان راهم داشت ولی اهل مجلس اورا #شماتت کردند ودر مقابل حضار نمیتوانست مخدرات را بکشد.
یزید به امام گفت #عجیب است که پدرت نام همه پسرانش را علی گذاشته است. حضرت فرمودند ازشدت محبتی که به پدرش داشته، همه اولاد رامسمی به علی نمود.
یزید دنبال #بهانه میگشت که امام رابکشد ولی هرچه میگفت جواب #محکم ومنطقی میشنید.
او دید، امام تسبیحی رابا نوک انگشت میچرخانند. گفت این چکاریست که درحضور #سلاطین میکنی؟
حضرت ازقول پیامبر فرمود هرکس بعدازنماز صبح حرف نزده بگوید:
"اللهم إنی أصبحت أسبحک وأمجدک وأحمدک واُهلّلک بعدد ما ادیر" وبعد تسبیح راتاشب بگرداند برایش ذکر ثبت میشود واگرشب بخواند وتسبیح #زیرفرش بگذارد تاصبح برایش ذکرنوشته میشود. یزید ازاین جواب #درمانده شد ودیگر سخن نگفت.
ریاض القدس ج۲ص۳۰۶
.
@post_moshtarak
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#دهم_صفرخروج_کاروان_اسراءازشام_بطرف_کربلا
#دهم_صفرروزدفن_وخروج_بعضی_از_رؤوس_مطهر
.
دهم ماه صفر بنابر مشهور اسراء آل الله به همراه سرمطهر سیدالشهداء علیه السلام و دیگر رؤوس از شام به طرف کربلا راه افتادند.
بنابر اقوال مختلف تعدادی از رؤوس مطهر دردمشق مدفون گردید. وبدستور یزید بعضی ازسرها به مصر ومدینه وایران و مناطق دیگری چرخانده شده وبعضی دفن گشت. ودرمکانِ #دفن_رؤوس اختلاف است.
بعدازمجالس متعدد، #یزید اهلبیت راچند روز درخرابه ای جای دادکه #سقف نداشت. روزها ازشدت گرما پوست آنان سوخته وپاره شده بود وشبها ازسرما پناه نداشتند. دیوارش شکافهای بزرگی داشت که ازکوچه داخل #خرابه پیدابود واهلبیت ازترس خراب شدن دیوارها درامان نبودند. این خرابه معبر عبور ومرور مردم بود واسراء درگوشه ای ازآن جای داشتند.
بادستور یزید سرمطهر سیدالشهداء راشبی به دروازه شام وگاهی ازمناره مسجد #آویزان میکردند. گاهی دستورمیداد #سر رابه کاخ اوببرند وشرابخواری میکرد وگاهی ازدرب کاخ وگاهی درمقابل خرابه آویزان میکردند.
وبقیه سرهارا ازدربهای مختلف مساجدشهر آویزان کردند. صورت مطهرسیدالشهداء راسیاه کرده بودند ولی بازمثل #خورشید میدرخشید.
آل الله نیز دراین چند روز درخرابه عزاداری میکردند. چون درراه هرگاه صدا گریه بلندمیشد باتازیانه وکعب نیزه برسرشان میکوبیدند.
در #شهادت_حضرت_رقیه نیزاهل حرم مثل روزعاشورا بیتاب شدند وصدای #زجه وگریه بلندشد.
بالاخره یزید وقتی #اوضاع جامعه برضد خود دید برای ظاهرسازی به #امام_سجاد علیه السلام گفت: "اذکر حاجتک الثلاث"سه چیز بخواهید تاانجام دهم.
حضرت فرمودند سرمطهر پدرم رابه من بدهید.
دوم "أن تردّ علینا ماأخذ منّا" آنچه ازما #غارت کردید برگردانید. یزید گفت بهتر ازآن میدهم.
فرمودند نمیخواهیم #ارزانی خودت باد. آنچه که بردند لباسهای جده ام فاطمه، مقنعه ها، #گردنبند وپیراهنهای حضرت بود که غارت کردند.
وسوم مارا به حرم جدمان برگردان. ما به سوی کربلا رفته وازآنجا به مدینه برمیگردیم.
ریاض القدس ج۲ص۳۳۰
یزید خبیث برای اذیت بیشتر دستورداد #محامل وشترانی آماده کنند وطلا و #زیورآلات واموال زیاد ولباسهای فاخری رادرمحامل گذاشتند. پس یزیدگفت این #پولها راعوض خون حسین بردارید.
صدای ناله بلندشد حضرت ام کلثوم علیهاالسلام فرمودند چه #بی_حیایی ای ملعون، تمام دنیا برابر یک موی برادرانم نمیشود وسرمبارک خود راچنان بر #چوبه_محمل کوبیدند که سرحضرت #شکست وخون تازه برکجاوه جاری شد واهل حرم آن اموال رابیرون ریخته وحرکت کردند.
عین الدموع ص۹۷
بحارالانوار ج۴۵ص۱۹۷
.
@post_moshtarak
#دهم_صفرخروج_کاروان_اسراءازشام_بطرف_کربلا
#دهم_صفرروزدفن_وخروج_بعضی_از_رؤوس_مطهر
.
دهم ماه صفر بنابر مشهور اسراء آل الله به همراه سرمطهر سیدالشهداء علیه السلام و دیگر رؤوس از شام به طرف کربلا راه افتادند.
بنابر اقوال مختلف تعدادی از رؤوس مطهر دردمشق مدفون گردید. وبدستور یزید بعضی ازسرها به مصر ومدینه وایران و مناطق دیگری چرخانده شده وبعضی دفن گشت. ودرمکانِ #دفن_رؤوس اختلاف است.
بعدازمجالس متعدد، #یزید اهلبیت راچند روز درخرابه ای جای دادکه #سقف نداشت. روزها ازشدت گرما پوست آنان سوخته وپاره شده بود وشبها ازسرما پناه نداشتند. دیوارش شکافهای بزرگی داشت که ازکوچه داخل #خرابه پیدابود واهلبیت ازترس خراب شدن دیوارها درامان نبودند. این خرابه معبر عبور ومرور مردم بود واسراء درگوشه ای ازآن جای داشتند.
بادستور یزید سرمطهر سیدالشهداء راشبی به دروازه شام وگاهی ازمناره مسجد #آویزان میکردند. گاهی دستورمیداد #سر رابه کاخ اوببرند وشرابخواری میکرد وگاهی ازدرب کاخ وگاهی درمقابل خرابه آویزان میکردند.
وبقیه سرهارا ازدربهای مختلف مساجدشهر آویزان کردند. صورت مطهرسیدالشهداء راسیاه کرده بودند ولی بازمثل #خورشید میدرخشید.
آل الله نیز دراین چند روز درخرابه عزاداری میکردند. چون درراه هرگاه صدا گریه بلندمیشد باتازیانه وکعب نیزه برسرشان میکوبیدند.
در #شهادت_حضرت_رقیه نیزاهل حرم مثل روزعاشورا بیتاب شدند وصدای #زجه وگریه بلندشد.
بالاخره یزید وقتی #اوضاع جامعه برضد خود دید برای ظاهرسازی به #امام_سجاد علیه السلام گفت: "اذکر حاجتک الثلاث"سه چیز بخواهید تاانجام دهم.
حضرت فرمودند سرمطهر پدرم رابه من بدهید.
دوم "أن تردّ علینا ماأخذ منّا" آنچه ازما #غارت کردید برگردانید. یزید گفت بهتر ازآن میدهم.
فرمودند نمیخواهیم #ارزانی خودت باد. آنچه که بردند لباسهای جده ام فاطمه، مقنعه ها، #گردنبند وپیراهنهای حضرت بود که غارت کردند.
وسوم مارا به حرم جدمان برگردان. ما به سوی کربلا رفته وازآنجا به مدینه برمیگردیم.
ریاض القدس ج۲ص۳۳۰
یزید خبیث برای اذیت بیشتر دستورداد #محامل وشترانی آماده کنند وطلا و #زیورآلات واموال زیاد ولباسهای فاخری رادرمحامل گذاشتند. پس یزیدگفت این #پولها راعوض خون حسین بردارید.
صدای ناله بلندشد حضرت ام کلثوم علیهاالسلام فرمودند چه #بی_حیایی ای ملعون، تمام دنیا برابر یک موی برادرانم نمیشود وسرمبارک خود راچنان بر #چوبه_محمل کوبیدند که سرحضرت #شکست وخون تازه برکجاوه جاری شد واهل حرم آن اموال رابیرون ریخته وحرکت کردند.
عین الدموع ص۹۷
بحارالانوار ج۴۵ص۱۹۷
.
@post_moshtarak