گل واژه
26 subscribers
2.15K photos
42 videos
16 files
3 links
Download Telegram
با من بيا
مگو كجا!
تنها
با من بيا
با من بيا تا درد،
تا زخم
با من بيا تا نشانت دهم
عشقم را آغاز از كجاست ...

با من بيا
با من بيا تا خونی كه از لبم چكيد
تا خونی كه از سكوتم
تا مرگ
با من بيا
تا دوباره به نوشداروی تو
روئينه جانی تازه بگيرم .
تا شرابی باشی
كه عشقی را سيراب می‌كند .
با من بيا تا طعم آتش را دوباره احساس كنم
آتشی از عشق و شراب

#پابلو_نرودا

@pome_music
گفته بودم؛
فراموشی زمان می‌خواهد..
اشتباه بود
فراموشی زمان نمی‌خواهد
فراموشی دل می‌خواست
که آن هم پیش تو ماند.

ُزدمیر_آصف
ترجمه‌: سیامک تقى‌زاده
@pome_music
گفتا که: دلت کجاست؟
گفتم: برِ او
پرسید که: او کجاست؟
گفتم: در دل

#ابوسعید_ابوالخیر


@pome_music
از پله های
یک ساختمان بلند بالا رفتم.
حتی،
فکر برگشت
خسته ام می کرد.
تو چطور...
چطور از ایــــــن همه
"دوست داشتن" برگشتی ؟!

#نبی_پور

@pome_music
دل ما با تو چنان است که خود می دانی
گوشه چشم تو با ما نه چنان است که بود

نیست ممکن که دل ما ز وفا برگردد
ما همانیم اگر یار همان است که بود

#صائب_تبریزی
@pome_music
و اما
نیمه شبی من خواهم رفت !
از دنیایی که
مال من نیست
از زمینی که مرا
بیهوده بدان بسته‌ اند ...

#احمد_شاملو


@pome_music
نسیم صبح سعادت بدان نشان که تو دانی
گذر به کوی فلان کن در آن زمان که تو دانی

تو پیک خلوت رازی و دیده بر سر راهت
به مردمی نه به فرمان چنان بران که تو دانی

بگو که جان عزیزم ز دست رفت خدا را
ز لعل روح فزایش ببخش آن که تو دانی

من این حروف نوشتم چنان که غیر ندانست
تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی

خیال تیغ تو با ما حدیث تشنه و آب است
اسیر خویش گرفتی بکش چنان که تو دانی

امید در کمر زرکشت چگونه ببندم
دقیقه‌ایست نگارا در آن میان که تو دانی

یکیست ترکی و تازی در این معامله حافظ
حدیث عشق بیان کن بدان زبان که تو دانی

#حافظ
@pome_music
تو آمدی ز دورها و دورها
ز سرزمین عطرها و نورها‌

مرا ببر امید دلنواز من
ببر به شهر شعرها و شورها
به راه پر ستاره می کشانیم
فراتر از ستاره می نشانیم

کنون که آمدیم تا به اوجها
مرا بشوی با شراب موجها
مرا بپیچ در حریر بوسه ات
مرا بخواه در شبان دیرپا

مرا دگر رها مکن
مرا از این ستاره ها جدا مکن

#فروغ_فرخزاد

@pome_music
گفتی: غزل بگو! چه بگویم؟ مجال کو؟
شیرین من، برای غزل شور و حال کو؟

پر می‌زند دلم به هوای غزل، ولی
گیرم هوای پر زدنم هست، بال کو؟

گیرم به فال نیک بگیرم بهار را
چشم و دلی برای تماشا و فال کو؟

تقویم چارفصل دلم را ورق زدم
آن برگ‌های سبزِِ سرآغاز سال کو؟

رفتیم و پرسش دل ما بی‌جواب ماند
حال سؤال و حوصله‌‌ی قیل و قال کو؟

#قيصر_امين_پور
@pome_music
شده هی گم بشوی در خودت و
دم نزنی؟
من غریبانه ترین حالتِ دردم بخدا

#نگار_قاسمی
@pome_music
شايد هنوز هم
در پشت چشم‌های له شده
در عمق انجماد
يك چيز نيمه زنده‌ی مغشوش
بر جای مانده بود...

#فروغ_فرخزاد
@pome_music
ناگهان چقدر زود دیر می شود !...
حرفهای ما هنوز ناتمام...
تا نگاه می کنی 
وقت رفتن است

بازهم همان حکایت همیشگی !
پیش از انکه با خبر شوی
لحظه ی عزیمت تو نا گزیر می شود

ای...
ای دریغ و حسرت همیشگی
ناگهان چقدر زود دیر می شود!

 #قیصر_امین_پور
@pome_music
آه ای یقین گم‌شده!
ای ماهیِ گریز!
در برکه‌های آینه لغزیده توبه‌تو

من آبگیرِ صافی‌ام اینک
به سِحرِ عشق؛
از برکه‌های آینه
راهی به من بجو ...

#احمد_شاملو

@pome_music
‌‏به باز آمدنت چنان دلخوشم
‌‏که طفلی به صبحِ عید
‌‏پرستویی به ظهر بهار
‌‏و من به دیدن تو
‌‏چنان در آینه‌ات مشغولم
‌‏که جهان از کنارم می‌گذرد

#علی_باباچاهی

@pome_music
"یه شب مهتاب"

یه شب مهتاب
ماه میاد تو خواب
منو می بره
کوچه به کوچه
باغ انگوری
باغ آلوچه
دره به دره
صحرا به صحرا
اونجا که شبا
پشت بیشه ها
یه پری میاد
ترسون و لرزون
پاشو میذاره
تو آب چشمه
شونه می کنه
موی پریشون

یه شب مهتاب
ماه میاد تو خواب
منو می بره
ته اون دره
اونجا که شبا
یکه و تنها
تک درخت بید
شاد و پر امید
می کنه به ناز
دستشو دراز
که یه ستاره
بچکه مث
یه چیکه بارون
به جای میوه ش
سر یه شاخه ش
بشه آویزون

یه شب مهتاب
ماه میاد تو خواب
منو می بره
از توی زندون
مث شب پره
با خودش بیرون
می بره اونجا
که شب سیاه
تا دم سحر
شهیدای شهر
با فانوس خون
جار می کشن
تو خیابونا
سر میدونا
عمو یادگار
مرد کینه دار
مستی یا هشیار؟
خوابی یا بیدار؟

مستیم و هشیار
شهیدای شهر
خوابیم و بیدار
شهیدای شهر
آخرش یه شب
ماه میاد بیرون
از سر اون کوه
بالای دره
روی این میدون
رد میشه خندون
یه شب ماه میاد…

#احمد_شاملو


@pome_music
تا زمانی که رسیدن به تو امکان دارد
زندگی درد قشنگیست که جریان دارد

زندگی درد قشنگیست به جز شبهایش
که بدون تو فقط خواب پریشان دارد

یک نفر نیست تو را قسمت من گرداند؟
کار خیر است اگر این شهر مسلمان دارد!

خواب بد دیده ام ای کاش خدا خیر کند
خواب دیدم که تو رفتی، بدنم جان دارد!

شیخ و من هر دو طلبکار بهشتیم، ولی
من به تو، او به نماز خودش ایمان دارد

اینکه یک روز مهندس برود در پی شعر
سر و سریست که با موی پریشان دارد

"من از آن روز که در بند توام" فهمیدم
زندگی درد قشنگیست که جریان دارد

#علی_صفری
@pome_music
برایت خواهم نوشت
از حدیث تلخ بغض‌های تا ابد
از قناعت به یک خاطره ،
یک یاد ،
یک شب مهتاب
از صبوری من و جای خالی‌ تو
و شب‌های من

برایت خواهم نوشت
حتی تو هم برای من نبودی
حتی تو هم برای من نبودی....

#نیکی‌_فیروزکوهی

@pome_music
ما ترک سر بگفتیم، تا دردسر نباشد
غیر از خیال جانان، در جان و سر نباشد

در روی هر سپیدی، خالی سیاه دیدم
بالاتر از سیاهی، رنگی دگر نباشد

رنگ قبول مردان، سبز و سفید باشد
نقش خیال رویش، در هر پسر نباشد

چشم وصال بینان، چشمی‌ست بر هدایت
سری که باشد او را، در هر بصر نباش

در خشک و تر بگشتم، مثلت دگر ندیدم
مثل تو خوبرویی، در خشک و تر نباشد

شرحت کسی نداند، وصفت کسی نخواند
همچون تو ماه سیما، در بحر و بر نباشد

سعدی به هیچ معنی، چشم از تو برنگیرد
تا از نظر چه خیزد، کاندر نظر نباشد

#سعدی
@pome_music
تا در آن حلقه‌ی زلف تو گرفتار شدم
سوختم تا که من از عشق خبردار شدم

من چه کردم که چنین از نظرت افتادم
چاره‌ای کن که به لطف تو گنهکار شدم 

خواب دیدم که سر زلف تو در دستم بود
بوی عطری به مشامم زد و بیدار شدم 

تا در آن سلسله‌ی زلف تو افتادم من
بی‌سبب چیست که پیش نظرت خوار شدم

برو ای باد صبا بر سر کویش تو بگو
که ز مهجوری تو دست و دل از کار شدم

جان به لب آمد و راز تو نگفتم به کسی
نقد جان دادم و عشق تو خریدار شدم

#شاطر_عباس_صبوحی
@pome_music