گل واژه
25 subscribers
2.15K photos
42 videos
16 files
3 links
Download Telegram
گفتم به هیچکس دل خود رانمی دهم
اما دلم برای همان هیچکس گرفت

افسردگی به خسته دلی از زمانه نیست
افسرده آن دلی است که ازهم نفس گرفت.

#فاضل_نظری

@pome_music
این هدیه را اگر نپذیری کجا برم؟
جان است، جان! اگر تو نگیری کجا برم؟

یار عزیز! یوسف من کم تحمل است
این برده را برای اسیری کجا برم؟

بخت مرا سیاه چو گیسوی خود مخواه
موی سفید را سر پیری کجا برم؟

ای قلب زخم خورده‌ی بیمار، من تو را
گر پیش پای دوست نمیری کجا برم؟

جان هدیه‌ای‌ست پیشکش آورده از خودت
این هدیه را اگر نپذیری کجا برم؟

#فاضل_نظری
@pome_music
ای که گفتی عشق را ،از یاد بردن سخت نیست
عشق را شاید، ولی هرگز مَرا نشناختی

#فاضل_نظری

@pome_music
موسیقیِ سکوت
صدایی شنیدنی است

بگذار گفتگو
به زبان هنر شود

#فاضل_نظری
@pome_music
ای رفته کم کم از دل و جان! ناگهان بیا
مثل خدا به یاد ستمدیدگان بیا

قصد من از حیات، تماشای چشم توست
از چشم زخم بدنظران در امان بیا

جام شراب نیست که در کف گرفته است
خون می خورد ز دست غمت ارغوان بیا

ای لحظه ای که در سر هر شاخه فکر توست
ای نوبهار تا به ابد جاودان بیا

این صید را به معجزه‌ی عشق زنده کن
عیسای من به دیدن این نیمه جان بیا

یک عمر آمدم به در خانه ات، تو نیز
یکدم به خانه‌ی من بی خانمان بیا

#فاضل_نظری
@pome_music
تو را هوای به آغوش من رسیدن نیست
و گرنه فاصله ما هنوز یک قدم است

#فاضل_نظری
@pome_music
مرگ در قاموس ما از بی وفایی بهتر است
در قفس با دوست مردن از رهایی بهتر است

قصه ی فرهاد دنیا را گرفت ای پادشاه
دل به دست آوردن از کشور گشایی بهتر است

تشنگانِ مِهر محتاج ترحم نیستند
کوشش بیهوده در عشق از گدایی بهتر است

باشد ای عقل معاش اندیش، با معنای عشق -
آشنایم کن ولی نا آشنایی بهتر است

فهم این رندی برای اهل معنا سخت نیست
دلبری خوب است، اما دلربایی بهتر است

هر کسی را تاب دیدار سر زلف تو نیست
اینکه در آیینه گیسو می گشایی بهتر است

کاش دست دوستی هرگز نمی دادی به من
« آرزوی وصل » از « بیم جدایی » بهتر است

#فاضل_نظری
@pome_music
اینقدر اگر معطل پرسش نمی شدم
شاید قطار عشق مرا جا نمی گذاشت

#فاضل_نظری
@pome_music
بی لشکریم، حوصله‌ی شرح قصه نیست
فرمانبریم، حوصله‌ی شرح قصه نیست

با پرچم سفید به پیکار می‌رویم
ما کمتریم، حوصله‌ی شرح قصه نیست !

فریاد می‌زنند ببینید و بشنوید
کور و کریم، حوصله‌ی شرح قصه نیست

تکرار نقش کهنه‌ی خود در لباس نو
بازیگریم، حوصله‌ی شرح قصه نیست

آیینه‌ها به دیدن هم خو گرفته‌اند
یکدیگریم، حوصله‌ی شرح قصه نیست

همچون انار خون دل از خویش می‌خوریم
غم پروریم، حوصله‌ی شرح قصه نیست

آیا به راز گوشه‌ی چشم سیاه دوست
پی می بریم؟ حوصله‌ی شرح قصه نیست

#فاضل_نظری
@pome_music
با لب سُرخٓت مرا یاد خدا انداختی
روزگارت خوش که از میخانه,مسجد ساختی

روی ماه خویش را در برکه میدیدی ولی
سهم ماهی های عاشق را چه خوش پرداختی

ما برای باتو بودن عمر خود را باختیم
بد نبود ای دوست گاهی هم تو دل می باختی

من به خاک افتادم اما این جوانمردی نبود
می توانستی نتازی بر من,اما تاختی

ای که گفتی عشق را از یاد بردن سخت نیست
عشق را شاید,ولی هرگز مرا نشناختی

#فاضل_نظری
@pome_music
اما تو بگو «دوستی» ما به چه قیمت؟
امروز به این قیمت، فردا به چه قیمت؟

یك عمر جدایی به هوای نفسی وصل
گیرم كه جوان گشت زلیخا به چه قیمت

#فاضل_نظری
@pome_music
این چیست که چون دلهره افتاده به جانم
حال همه خوب است، من اما نگرانم

در فکر تو بستم چمدان را و همین فکر
مثل خوره افتاده به جانم که بمانم

چیزی که میان تو و من نیست غریبی است
صد بار تو را دیده ام ای غم به گمانم؟

انگار که یک کوه سفر کرده از این دشت
اینقدر که خالی شده بعد از تو جهانم

از سایه ی سنگین تو من کمترم آیا؟
بگذار به دنبال تو خود را بکشانم

ای عشق، مرا بیشتر از پیش بمیران
آنقدر که تا دیدن او زنده بمانم.

#فاضل_نظری
@pome_music
دیدن روی تو در خویش ز من خواب گرفت
آه از آیینه که تصویر تو را قاب گرفت

خواستم نوح شوم، موج غمت غرقم کرد
کشتی ام را شب طوفانی گرداب گرفت

در قنوتم ز خدا «عقل» طلب می کردم
«عشق» اما خبر از گوشه ی محراب گرفت

نتوانست فراموش کند مستی را
هر که از دست تو یک قطره می ناب گرفت

کی به انداختن سنگ پیاپی در آب
ماه را می شود از حافظه‌ی آب گرفت؟!

#فاضل_نظری
@pome_music
انگار که از مشت قفس رستی و رفتی
یکباره به روی همه در بستی و رفتی

هر لحظه ‌ی همراهی ما خاطره ای بود
اما تو به یک خاطره پیوستی و رفتی

نفرین به وفاداری‌ات ای دوست که با من
پیمان سر پیمان شکنی بستی و رفتی

چون خاطره‌ ی غنچه ‌ی پرپر شده در باد
در حافظه‌ ی باغچه ها هستی و رفتی

جا ماندن تصویر تو در سینه‌ ی من! آه!
این آینه را آه که نشکستی و رفتی

#فاضل_نظری
@pome_music
خواب دیدیم که رؤیاست، ولی رؤیا نیست
عمر جز حسرت دیروز و غم فردا نیست

هنر عشق فراموشی عمر است، ولی
خلق را طاقت پیمودن این صحرا نیست

ای پریشانی آرام! کجایی ای مرگ؟
در پری خانه ی ما حوصله ی غوغا نیست

موجِ شوریده دل آشفته ی ماه است ولی
ماه را طاقت آشفتگی دریا نیست

بر گل فرش، به جان کندن خود فهمیدیم
مرگ هم چاره ی دل تنگی ماهی ها نیست

#فاضل_نظری
@pome_music