فرهنگ سیاسی
2.98K subscribers
5.79K photos
1.3K videos
15 files
2.94K links
گامی به سوی دوستی و زندگی متعالی شهروندی در جامعه ایرانی با رعایت قوانین و مقررات
Download Telegram
آشنایی با نخستین مدرسه علوم سیاسی

نخستین مدرسه علوم سیاسی تهران در نیمه شعبان مورخ ۲۸آذرماه ۱۲۷۸هـ.ش به دستور مظفرالدین شاه برای تدریس علوم عالیه و تهیه جوانان عالم و کارآمد برای آتیه ادارات دولتی در چارچوب وزارت امور خارجه تاسیس شد. این مدرسه پس از مدرسه طب دارالفنون، دومین نهاد علمی بود که در رشته تخصصی احداث شد. مدرسه علوم سیاسی ابتدا در خانه نصرالله خان سالاری برپا شد که چهار سال بعد به دلیل خرابی ساختمان، به خیابان برق نزدیک بانک شاهنشاهی منتقل شد و بعدها توسط اعانات دانشجویان در کوچه اتابک بین خیابان لاله زار و علاءالدوله (فردوسی فعلی) به مبلغ یکصدو۵۰هزار ریال خریداری شد. مدرسه علوم سیاسی ابتدا دارای یک کلاس بود که در سال های بعد کلاس های دوم، سوم و چهارم اضافه شد. بودجه این نهاد براساس زمان مظفرالدین شاه مبلغ چهارهزار تومان بود اما در آینده دانش آموزان مجبور بودند که شهریه بپردازند. عمر این مدرسه بیش از ۳۰سال نبود و سرانجام در سال ۱۳۰۵ از وزارت امور خارجه جدا و به وزارت معارف ملحق شد و سپس با مدرسه حقوق و اقتصاد ادغام شد. در خرداد ۱۳۱۳هـ .ش که دانشگاه تهران تاسیس شد، بیشتر مدرسه های عالی آن زمان مانند دارالمعلمین عالی، مدرسه حقوق و علوم سیاسی مدرسه عالی طب در دانشگاه ادغام شدند. در واقع حیات مستقل مدرسه سیاسی هنگامی که با مدرسه حقوق درهم آمیخت پایان گرفت و هویت پیشین خود را از دست داد.

روسای مدرسه علوم سیاسی:

ریاست این مدرسه در ابتدا برعهده میرزاحسن خان مشیر الملک بود. وی در نطق افتتاحیه مدرسه اظهار داشت که هدف مدرسه علوم سیاسی این است که از میان خانواده های نجیب و اصیل مملکت شاگرد بپذیرد. بعد از سفر مشیرالملک به اروپا، موتمن الملک ریاست این مدرسه را برعهده گرفت. از دیگر افراد سرشناسی که به ریاست این مدرسه منصوب شدند محمدعلی فروغی (ذکاءالملک) بود که در آنجا به تدریس ادبیات می پرداخت و سرانجام مرحوم علی اکبر دهخدا در سال ۱۲۹۹ به ریاست آن منصوب شد تا اینکه مدرسه علوم سیاسی از وزارت امور خارجه جدا شد.

پذیرش در مدرسه علوم سیاسی:

مدرسه سیاسی در تهران موقعیت ممتازی داشت و از بهترین مدرسه های پایتخت به شمار می رفت. داوطلبان این مدرسه اکثرا شاگردان دارالفنون و علمیه بودند. اما برای پذیرش شاگرد در مدرسه علوم سیاسی، شناخت اصالت خانوادگی، صلاحیت اخلاقی و پذیرفته شدن در آزمون ورودی و درنهایت موافقت وزیر امور خارجه از شروط اصلی به حساب می آمد. آزمون ورودی این مدرسه بدین گونه بود که داوطلبان باید در دروس صرف عربی، حساب، خط، انشا، املا و قرآن نمره مقبول می گرفتند به این روش که عده ای ممتحن می نشستند و داوطلب به نزدشان می رفت و پرسش های آنها را پاسخ می داد. بعدها وزارت امور خارجه از شرایط ورود به مدرسه مقداری کاست و یک سال بر سنوات تحصیل افزود. شرط سنی برای ورود به این مدرسه بین ۱۵ تا ۲۰ سال بود.

دروس مدرسه علوم سیاسی:

دروسی که در ابتدا در این مدرسه ارایه می شد شامل تاریخ، جغرافیا، حقوق بین الملل و زبان فرانسه بود که توسط مشیرالملک تنظیم شده بود. وی همچنین درس فقه را به برنامه درسی افزود و معتقد بود که محصلان مدرسه نباید غافل از حقوق اسلامی باشند، این مساله در ابتدا باعث مخالفت های شدید شد چراکه اعتقاد بر این بود که در این مدرسه، جمعی از افراد فوکلی گرد هم می نشینند و صحبت از علوم فرنگی در میان شان رایج است و فراگرفتن فقه در حد و صلاحیت طالب علوم دینی است، اما مشیرالملک با این استدلال که مقصود از تدریس فقه، تربیت فقیه نیست بلکه آشنا کردن جوانان با اصول فقه اسلامی است، توانست موافقت سایرین را جلب کند. در سال های بعد دروس ادبیات، حقوق دیپلماسی اقتصاد، حکمت، شیمی، منطق، علم النفس (روان شناسی) به سایر دروس اضافه شد. در این مدرسه دروسی که ارایه می شد فاقد کتاب بود و محمدعلی فروغی کتبی را برای آن تالیف‌ کرد.

دوره تحصیل در مدرسه علوم سیاسی:

این مدرسه دارای چهار سال تحصیلی بود و دانش آموزان برای اینکه وارد سال های بعد شوند باید تصدیق قبولی دوره اول را دریافت می کردند که حداقل نمره قبولی ۱۲ بود و کمتر از آن فرد مردود به حساب می آمد. اخراج از مدرسه در صورتی بود که شاگرد سه سال متوالی از عهده امتحان یک کلاس برنمی آمد. امتحانات سال آخر نیز با نظارت وزرات امورخارجه صورت می گرفت. تصدیق نامه پایان دوره مدرسه باید به امضای استادان و رییس مدرسه نیز می رسید. ارزش این تصدیق نامه برابر رتبه لیسانس بود و دارندگان این دیپلم به پیشنهاد وزیر امورخارجه و تصویب شاه وقت، به سفارت خانه ها و کنسولگری های ایران در خارج می رفتند یا در وزارت امورخارجه، مشغول به خدمت می شدند.

شاگردان مدرسه علوم سیاسی:

این مدرسه که کار خود را با ۱۷ شاگرد آغاز کرد، دانش آموختگان مشهوری را تحویل جامعه داد که میرزا عبدالله خان مستوفی و علی اکبر دهخدا از آن جمله اند.
بامدادتان نیکو دوستان🌹

@politicalculture
پنجم دی ماه، سالروز درگذشت اشو زرتشت است. بدون شک مهمترین پیام زرتشت یکتاپرستی ایرانیان در زمانی است که شاید تمام ملت های آن دوران به پرستش موهومات مشغول بودند.....

@politicalculture
کشف پایگاه نظامی هخامنشیان در شمال اسرائیل

باستان شناسان توانستند یک پایگاه نظامی متعلق به دوران ایران باستان را در شمال اسرائیل در نزدیکی شهر عکا کشف کنند.

قدمت این پایگاه به حدود ۲۵۰۰ سال پیش و دوران حکمرانی هخامنشیان بر ایران زمین برمی‌گردد.

گمان می‌رود این پایگاه نظامی که در سایت باستان شناسی «تل كيسون» قرار دارد، متعلق به نظامیان ارتش کمبوجیه، بزرگترین پسر کوروش کبیر باشد و در جریان حملات ایرانیان به مصر باستان در سالهای ۵۲۰ قبل از میلاد ساخته شده باشد.

بر اساس مطالعات انجام شده، احتمالا کمبوجیه در این پایگاه ارتش خود را جمع و سپس از این منطقه به سرزمین‌های تحت قلمرو پادشاهان نیل حمله کرده است.

حفاری‌های این منطقه تحت نظارت تیمی از پژوهشگران دانشگاه شیکاگو و در دو مرحله انجام شد؛ مرحله اول حفاری‌ها به سال ۲۰۱۶ میلادی برمی‌گردد و مرحله دوم آن نیز در سال ۲۰۱۸ انجام شده است

پادشاهی هخامنشی در سالهای ۵۸۰ قبل از میلاد توسط کوروش کبیر و پس از غلبۀ او بر مادها، لیدی‌ها و کلدانی‌ها بنیان گذاشته شد. کمبوجیه پسر ارشد او نیز رویای پدر و حکمرانی بر کل منطقه را در سر داشت /یورونیوز

@politicalculture
دکتر صادق زیباکلام:

از فردای پیروزی انقلاب ، تفکری در ایران ظاهر شد مبنی بر اینکه ریشۀ مشکلات اقتصادی کشور در وجود باندهای مافیایی اقتصادی نهفته است .

یعنی اگر آجر و آهن و گوجه‌فرنگی گران میشود ، اگر قیر و سیمان و لاستیک کمیاب میشود ، اگر همه اقدامات و برنامه‌ها برای مهار تورم نقش بر آب میشود ، اگر علیرغم درآمدهای نجومی کشور ثروتمندان ثروتمندتر میشوند و فقرا فقیرتر و در یک کلام اگر به جای پیشرفت و توسعه اقتصادی فقط پسرفت میکنیم همگی به واسطۀ وجود یک مافیای اقتصادی و مخفی در قدرت است که از آن پشتیبانی میکنند ...

و هرگاه هم سخنی از وضعیت اقتصادی مردم به‌میان آمد عده‌ای شروع به سر دادن یکسری شعارهای تکراری و رنگ و رو رفته کردند مثلا : اینکه چرا قوۀ قضاییه از عزم و اراده جدی برای مبارزه با فساد برخوردار نیست ، اینکه چرا قوه قضاییه شهرام جزایری و بابک زنجانی را چهارشقه نمی کند تا عبرتی برای سایرین شود ، اینکه چرا نام دانه درشت‌ها اعلام نمیشود ، اینکه عامل اصلی بحران اقتصادی ایران استکبار جهانی و اسراییل است و از این دست ادبیات که آن قدر تکرار شده‌اند که بچه‌های دبستانی هم دیگر آن ها را حفظند ...

اما موفقیت و توسعۀ اقتصادی کشورهایی مانند ترکیه ، مالزی ، برزیل ، آرژانتین ، هند ، چین ، امارات و امثالهم که اکثرشان تا همین چهار دهه قبل از ایران عقب‌تر بودند نشان میدهد داستان‌های مافیا و باندهای قدرت چیزی جز افسانه نیست.

منظورم این است آن آقازاده‌ای که جلوی واردات سیگار را گرفته یا آن خانمی که واردات آهن را در انحصار دارد یا آن آقازاده‌ای که قند و شکر دستش است هیچکدام علت اصلی بحران اقتصادی ایران نیستند بلکه همۀ آنها معلول یا محصول یک اقتصاد درماندۀ دولتی و ورشکسته‌اند که باعث رویش اینگونه علف‌های هرز شده است پس مادامی که آقایان به جای مبارزه با علت اصلی یعنی اقتصاد دولتی به دنبال معلول‌هایی مانند مافیای اقتصادی ، دست‌های نامرئی ، دشمن و سایر چیزها هستند این قافله هم تا به حشر لنگ خواهد ماند ...

همین کشور ترکیه در همسایگی‌مان نه یک پیت نفت دارد نه یک کپسول گاز اما در پرتو یک برنامه اقتصادی اصولی امروز بدل به اقتصادی شده که شانه به شانۀ کشورهای اروپایی نظیر اسپانیا و ایتالیا می‌ساید و ما هنوز اندر خم همان کوچۀ بن‌بستیم !!

@politicalculture
سانحه واژگونی اتوبوس دانشگاه آزاد اسلامی و از دست رفتن چند تن از دانشجویان و سرنشینان آن را تسلیت عرض می نماییم و آرزو می کنیم که به روزی برسیم که اخبار زندگی و شادی در جامعه ایرانی منتشر شود.

@politicalculture
عجم اوغلو نظریه پرداز سیاسی ترک معتقد است:

کشورها زمانی پیشرفت می کنند که،

قوانین سیاسی و اقتصادی را طوری ساخته باشند که ظرفیت های هر شهروند را در جهت نوآوری ، سرمایه گذاری و پیشرفت ، آزاد کرده باشند!

@politicalculture
این اندیشه زیباست:

ستيز من تنها با تاریکی است و برای ستیزه و نبرد با تاریکی هم، شمشیر روی تاریکی نمی‌کشم، بلکه چراغ می‌افروزم.

@politicalculture
برگزیت اقتصاد انگلیس را با کمترین رشد از ۲۰۰۹ مواجه کرد

 روز سه شنبه، اتاق بازرگانی انگلیس پیش بینی کرد که به علت متوقف شدن سرمایه گذاری های شرکتی و تقاضای ضعیف مصرف کننده در آستانه برگزیت، اقتصاد انگلیس در سال جاری و سال آینده کمترین رشد خود از رکود اقتصادی قبلی تا کنون را تجربه خواهد کرد.

این گروه اعلام کرد که رشد اقتصادی انگلیس در سال ۲۰۱۸ برابر با ۱.۲ درصد خواهد شد و سپس با اندکی افزایش در سال ۲۰۱۹ به ۱.۳ درصد خواهد رسید. این دو سال ضعیف ترین رشد اقتصادی از سال ۲۰۰۹، که اقتصاد انگلیس تازه از رکود اقتصادی جهانی سر برآورده بود، تا کنون را به ثبت خواهند رساند/رویترز

@politicalculture
سلام، صبحتان بخیر🌹

@politicalculture
کتابخانه ای در انگلستان بنا شد زیرا ساختمان قبلی قدیمی بود.
اما برای انتقال میلیون ها کتاب بودجه کافی در دسترس نبود.
تنها حلال مشکلات کارمند جوان کتابخانه بود.
او آگهی منتشر کرد:
همه می توانند به رایگان کتابها را امانت بگیرند و برای بازگرداندن به نشانی جدید تحویل دهند.

برای موفقیت کافیست کمی متفاوت بیندیشید ...

@politicalculture
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این پیر مرد آرزوی بازی برای تیم محبوبش رو داشته
بازیکنای تیم، این کار رو براش انجام دادن 🌹
کاش ما هم یاد بگیریم تا آرزوهای دیگران رو تا جایی که میتونیم برآورده کنیم🌹

@politicalculture
نفرت از جنگ‌!


امروز مجبور شدم به سربازی شلیک کنم ... که وقتی روی زمین افتاد اسم زنش را صدا می‌کرد. ماریا ... ماریا ... و بعد جلو چشمان من مُرد. به گردنش آویزی بود که عکس عروسی خودش و دخترک کم‌سنی در آن بود. حدس زدم ماریاست. از خودم بدم آمد. من معمولا پای افراد را نشانه می‌گیرم. سعی می‌کنم آن‌ها را نکشم. فقط زخمی کنم تا دنبال ما نیایند. اما وقتی پای این سرباز را نشانه گرفته بودم، ناگهان خم شد و گلوله به سینه‌اش خورد. حالا ماریای کوچکش چه‌قدر باید منتظر او بماند. چه قدر باید شال و پیراهن گرم ببافد که یک روز مردش از جنگ برگردد. ماریا حتی نمی‌داند که مردش زیر باران برای آخرین بار فقط اسم او را صدا زد. جنگ بدترین فکر بشر است ... از بچگی فکر می‌کردم مگر آدم‌ها مجبورند با هم بجنگند و حالا می‌بینم بله. گاهی مجبورند ... چون آن‌ها که دستور جنگ را می‌دهند زیر باران نیستند. میان گل‌ولای نیستند و با فکر چشمان سبز ماریا نمی‌میرند. آن‌ها در خانه‌های گرم‌شان نشسته‌اند. سیگار می‌کشند و دستور می‌دهند ... کاش اسلحه‌ام را به سمت رییسانی می‌گرفتم که در خانه‌های گرم‌شان نشسته‌اند. بچه‌هایشان در استخر شنا می‌کنند و آن با یک خودنویس گران، حکم مرگ هزاران همسر ماریاها را امضا می‌کنند. راحت‌تر از نوشتن یک سلام.


آندره مالرو معتقد است:

جنگ را شریرترین افراد برمی انگیزانند
و شریفترین افراد اداره می کنند.

@politicalculture
فاجعه ای به نام نوکیسگی!

نوکیسگی را این گونه تعریف کرده اند:

قشری که از نظر در آمد به طبقه بالا و از نظر فرهنگی به طبقه پایین و حتی لمپن ها بسیار نزدیک است.

لمپن های فرهنگی، علاقه بسیاری به " خودنمایی" ، " دیده شدن" " عرض اندام" و "نوچه پروری" دارند.

نو کیسه ها،از یک طبقه اجتماعی مبدا به یک طبقه اجتماعی مقصد پرتاپ شده اند.

این پرتاب ناگهانی بر اثر یک اتفاق یا استفاده از رانت و شرایط و التهابات اقتصادی رخ می دهد.

آن ها، دیگر نه خود را به طبقه اجتماعی مبدا متعلق می دانند و نه با جایگاهی که اکنون کسب کرده اند، آشنایی دارند.
یعنی از گذشته خود نفرت و از اکنون خود ترس و احساس حقارت دارند.

نوکیسه برای این که به طبقه سابق خود ثابت کند که دیگر به آن ها تعلق ندارد و همچنین برای غلبه بر احساس حقارت خود در مقابل طبقه جدیدی که به آن پرتاب شده است، مجبور به تظاهر است و ساده ترین راه برای تظاهر، خرید دیوانه وار کالاهای لوکس، نمایش عروسی ها، میهمانی ها و خانه های آن چنانی شان است.

اما فاجعه اصلی از جایی آغاز می شود که ما، فیلم و عکس عروسی ها، میهمانی ها، اتوموبیل ها و خانه های آن ها را از طریق پیام رسان ها و شبکه های اجتماعی برای همدیگر ارسال می کنیم.

ما با این کار به مزدوران تبلیغاتی آن ها تبدیل می شویم که بی مزد و منت ، به هدفی که آن ها دارند نزدیکشان می کنیم. آن هدف چیزی نیست جز تظاهر و دیده شدن. جاهلان عصر جدید نوچه های جدید لازم دارند.
عده ای با موبایل های شان، عکس و فیلم آن ها را به اشتراک می گذارند و افتخار نوچگی آن ها را پذیرا می شوند.

بسیاری از آگاهان از نوکیسه ها متنفرند.
زیرا می دانند نوکیسه ها بر خلاف سرمایه دارها ی واقعی و قشر ثروتمند سنتی، سرمایه خود را نه در کار آفرینی که در دلالی صرف می کنند. آن ها منابع مالی جامعه را بر اساس بی لیاقتی به دست گرفته اند و بر این تنفر دامن می زنند.

اما فاجعه بزرگ تر وقتی رخ می دهد که هنگام تماشای فیلم عروسی ها و پارتی های این دسته، به جای آن که به فکر پس گرفتن حق خود باشیم، خودمان را جای این افراد می گذاریم و بر زندگی سطحی و انگل گونه این افراد حسرت می خوریم...........

@politicalculture
سلام، صبح زیبایتان بخیر🌹

@politicalculture
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سرنوشت عجیب یک زن آمریکایی که در سنندج تحت پوشش کمیته امداد زندگی می کند

پگی داستان زندگی دختری آمریکایی است که ادعا می کند هم مدرسه ای ترامپ رئیس جمهور فعلی آمریکا بوده که در دهه ۴۰ شمسی با یک کرد ازدواج می کند، مسلمان می شود و ساکن سنندج می گردد.

پگی هم اکنون ۷۶ سال سن دارد.

@politicalculture
چه تفکرات اشتباهی باعث می شه حالمون خراب شه؟

ذهن‌خوانی mind reading
فکر می کنید، بدون شواهد کافی می دانید که دیگران به چه چیزی فکر می کنند. مثل : ”جواب سلامم را نداد، پس حتما از دست من ناراحت است.

پیش‌گویی furtune telling
پیش بینی می کنید که حوادث آینده، بد از آب در می آیند یا این که خطرات زیادی شما را تهدید می کند. مثل : ”در امتحان شکست می خورم” یا ”کاری گیر من نخواهد آمد”.

فاجعه‌سازی catastrophizing
معتقدید هر چه اتفاق افتاده یا خواهد افتاد به شدت افتضاح، ناخوشایند و غیر قابل تحمل است. مثل : ”افتضاح می شود اگر در دانشگاه قبول نشوم”.

برچسب زدن labling
به خودتان یا دیگران، صفات کلی و منفی نسبت می دهید. مثل : ”من آدم بدبختی هستم” یا من آدم بی ارزشی هستم”.

نادیده گرفتن جنبه‌های مثبت discounting positives
مدعی هستید که کار های مثبت خودتان یا دیگران پیش پا افتاده و ناچیز هستند. مثل: ”این کار از عهده همه بر می آید” یا ”قبول شدن در کنکور که کار مهمی نیست”.

فیلتر منفی negative filter
تقریبا همیشه جنبه های منفی را می بینید و به جنبه های مثبت توجه نمی کنید. مثل: ”هیچ کس مرا دوست ندارد”.

تعمیم افراطی overgeneralizing
بر پایه یک حادثه، الگو های کلی منفی را استنباط می کنید. مثل: ”این اتفاق همیشه برای من اتفاق می افتد” یا ”در همه کار ها شکست می خورم”.

تفکر دوقطبی dichotomus thinking
به وقایع پیرامون و انسان های اطراف با دید همه یا هیچ نگاه می کنید. مثل : ”همه مرا طرد می کنند” یا همه وقتم تلف شد“.

باید اندیشی should
به جای این که حوادث را بر پایه چیزی که هستند ارزیابی کنید. بیشتر آن ها بر اساس چیزی که باید باشند، تفسیر می کنید. مثل : ”باید کارم را خوب انجام بدهم” یا ”باید در کنکور قبول شوم”.

شخصی‌سازی personalizing
علت بروز حوادث منفی را به خودتان نسبت می دهید و سهم دیگران را در بروز مشکل نادیده می گیرید. مثل : ”ازدواجم بهم خورد، چون من مقصر بودم”.

سرزنش‌گری blaming
دیگران را علت مشکلات و احساسات منفی خود می دانید و از طرفی مسئولیت تغییر رفتارتان را نیز فراموش می کنید. مثل : ”دیگران باعث عصبانیت من می شوند” یا ”والدینم باعث و بانی همه مشکلات من هستند.

مقایسه‌های نا عادلانه unfair comparisons
حوادث را طبق معیار های ناعادلانه تفسیر می کنید. خودتان را با کسانی مقایسه می کنید که از شما برترند و به این نتیجه می رسید که آدم حقیری هستید. مثل : ”او خیلی موفق تر از من است” یا ”شاگرد اول کلاس در امتحان خیلی بهتر از من عمل کرد”.

تاسف‌گرایی regret orientation (کشکول ای کاش)
به جای این که در حال حاضر به کاری فکر کنید که از دستتان بر می آید، بیشتر به این مسئله می اندیشید که ای کاش در گذشته بهتر عمل می کردید. مثل : ”اگر تلاش کرده بودم ، شغل بهتری پیدا می کردم” یا ”ای کاش این حرف را نمی زدم”.

چی می‌شد اگر what if
دائم از خودتان سوال می کنید چی می شود اگر چنین اتفاقی بیفتد و با هیچ جوابی راضی نمی شوید . مثل : ”حرف شما درست است، اما چی می شود اگر مضطرب شوم؟” یا ”چی می شود اگر نفسم در سینه حبس شود؟”

استدلال هیجانی emotional reasoning
از احساسات خود برای تفسیر واقعیت استفاده می کنید. مثل : ”چون دلم شور میزند، پس اتفاق ناگواری می افتد."


-منبع: تکنیک های شناخت درمانى
نوشته: رابرت لی هی

@politicalculture
بانک اروپا اعتقاد دارد رشد اقتصادی 2019 جهان روندی نزولی خواهد داشت


بانک مرکزی اروپا دیروز -پنج شنبه- اعلام کرد که اقتصاد جهانی در سال 2019 روندی نزولی به خود می گیرد و پس از آن به ثبات می رسد.
این بانک همچنین پیش بینی کرد که قیمت ها در سال جدید میلادی روندی افزایشی خواهد داشت.
بانک مرکزی اروپا در بیانیه ای اعلام کرد: «انتظار می رود اقتصاد بین المللی روندی نزولی در سال 2019 به خود بگیرد و پس از آن ثبات خود را حفظ کند.»
در ادامه این بیانیه آمده است: «انتظار می رود که فشارهای تورم جهانی به آرامی افزایش یابد، زیرا ظرفیت خالص کاهش خواهد یافت.» / رویترز

@politicalculture
روزی در جايی می‌خواندم كه شيطان، حضرت مسيح را به بالای برج اورشليم برد و گفت: اگر تو وابسته و عزيز خدايی، از اين بالا بپر تا خدای تو، تو را نجات دهد! مسيح آرام آرام شروع به پايين آمدن از برج كرد. شيطان پرسيد، چه شد؟ به خدايت اعتماد نداری؟!
مسيح پاسخ گفت: مكتوب است كه تا زمانی که ميتواني از طريق عقلت عاقبت کاری را بفهمی، خدايت را امتحان نكن!
هميشه اين حكايت برای من يادآور بیداری عقلانيت در زندگی روزمره بوده است و هيچوقت خوف نكردم. تا آنجا كه می‌توانم برای هر كاری سر به آسمان نگيرم و استمداد نطلبم چون او بزرگترين یاری‌اش را كه عقلانيت است، قبلا هديه داده است. نکته جالب متن فوق اینجاست که بزرگترین موهبت الهی که عقل است را نمی‌بینیم و باز دنبال معجزات دیگر هستیم. اگر از این نعمت بهتر استفاده کنیم خودش شروع خیلی از معجزات الهی خواهد بود...

@politicalculture
ناامیدی جمعی مهم‌ترين عامل سقوط یک ملت‌ است ، ملت‌هایی كه دچار آن شوند به راحتی‌ نخواهند توانست دوباره روی پای خودشان بايستند ...!!

@politicalculture
از نو، نگاه، اندیشه...

رضا مقصودی

"تجاوز به چشم"

وقتی در خیابان قدم می‌زنید، سرتان را بالا بگیرید و نگاهی بیاندازید به تراس و بالکن خانه‌ها. با چه صحنه‌ای روبه‌رو می‌شوید؟

ما در عین بی‌تفاوتی به نظم، به حس زیبایی‌شناسی و به چشمان بیننده و رهگذر، تراس‌هایمان را که شبیه مناطق پس از جنگ است و بمباران و پر از زشتی و پلشتی و گرد و خاک، بدل کرده‌ایم به انبار وسایل بی‌مصرف و لوازم کهنه و کثیف و به درد نخور، در یک کلام آشغال. یا بند رختی بسته‌ایم که شبیه بادبان کشتی لباس‌های زیر و غیر زیر را در هوا تکان می‌دهد.
به‌هم ریخته بودن و شلختگی یکی از المان‌های بصری شهر که در معرض دید خیل عظیمی از آدم‌هاست، تجاوز است به نگاه عابرین.
وقتی هر فرد در طول روز چندین و چند نمونه از این مناظر را ببیند چه تاثیری بر ذهنش خواهد گذاشت؟ مگر در یکی از اصل‌های فنگ‌شویی نمی‌گویند که: انباشتگی عینی تبدیل به انباشتگی ذهنی خواهد شد؟
بالکن، چشم‌اندازی است از معماری شهر. از هماهنگی و هارمونی نما‌های بیرون ساختمان و تراس‌ها است که چهره‌ی یک شهر شکل می‌گیرد. شهر های زیبا، آفریده نمی‌شوند، ساخته می‌شوند.

پی‌نوشت:
تصور کن شهری را که پشت هر پنجره‌ ساختمان‌اش گلدانی‌است و بالکن‌ها آکنده اند از درختچه و گل و برگ و رنگ و تزئین و نظم.
تصور کن میز و صندلی چوبی را در آن که مجالی است برای دمی آسودن و تماشای شهر از بالا......

@politicalculture