شبکه ادبی بوطیقا
920 subscribers
738 photos
45 videos
99 files
1.66K links
بوطیقا هیچ گونه ادعای حرفه ای گری رایج در هنر و ادبیات ایران را نداشته و مطالب آن در حقیقت باید منجر به خوانش بهتر و اصولی تر از آنچه می دانیم و پیشتر خوانده ایم بشود .
دانلود مجله ادبی بوطیقا💻آرشیو مدیا/فایل
ارتباط با ادمین👈
@rhinoism
Download Telegram
به زودی شماره جدید مجله ادبی بوطیقا منتشر می‌شود
Forwarded from کتابدونی
🔖#مجله_ادبی_بوطیقا

مجله ادبی بوطیقا با همکاری شبکه کتابدونی در جهت ادای رسالت فرهنگی هنر و هنرمند پیرامون ادبیات و هنر مدرنیستی و نومدرنیستی ایران و بین‌الملل منتشر می‌شود. با توجه به افزودن بخش‌هایی مانند نقد کتاب، جامعه شناسی، فلسفه و سینما و تئاتر و موسیقی در ششمین سال انتشار مجله، در همین جا از نویسندگان مستعد و توانا در حوزه‌های ادبیات، فلسفه، تئاتر، سینما و هنر دعوت می‌شود به تیم نویسندگان مجله ادبی بوطیقا بپیوندند. لطفا مجله را خوانده و درصورت داشتن توانایی‌های فنی، هنری و همکاری با مجله می‌توانید با آی‌دی یا شماره زیر تماس بگیرید.

@rhinoism
09302555370
Instagram.com/alirezatavakoli

خبر خوب اینکه از این پس مجله بوطیقا علاوه بر نسخه الکترونیکی به صورت کتاب‌های کاغذی شامل چند شماره از مجله منتشر و به دست علاقمندان خواهد رسید.


📒در بیست و نهمین شماره مجله ادبی بوطیقا می‌خوانید:

ترتیب مقاله و فهرست:

۱) نیما یوشیج: موسیقی و وزن و قافیه

۲) چارلز اولسون و پیشرفت پست‌مدرن

۳) شعر فرافکن، وجهی از واخواست زبان‌شناسی اجتماعی

۴) مشاهیر بوطیقا با چسلاو میلوش

۵) مصاحبه‌ی پاریس ریویو با چسلاو میلوس

۶) مروری بر کتاب دانشنامه‌ی اساطیر اثر رکس وارنر

۷) شکسته از تعلیق در نمایشگاه نقاشی‌خط هبوط: خوانش و بررسی مجموعه آثار حسین ابارشی

۸) سیر تاریخ تئاتر و طراحی صحنه در دوره‌ی رئالیسم و ناتورالیسم

۹) بوطیقای شعر امروز: مصاحبه با سینا جهاندیده

۱۰) بازخوانی شعر بین‌الملل با شعرهایی از چارلز اولسون، آدام زاگایفسکی، زبیگنیو هربرت، چسلاو میلوش.

۱۱) بازخوانی شعر ایران با شعرهایی از سینا جهاندیده، اسماعیل منصوریان، مسعود اصغرنژاد بلوچی، صفورا هاشمی چالشتری، نیما نیکنام، مریم عطارچی، محسن کاظمی طامه، علیرضا توکلی.


📌سردبیر: علیرضا توکلی

@poetics_poetart
@ketabdooni
شبکه ادبی بوطیقا
Photo
در جدیدترین شماره‌ی مجله ادبی بوطیقا می‌خوانید

عنوان مقاله:
چارلز اولسون و پیشرفت پست‌مدرن

نویسنده: جورج باتریک
مترجم: صفورا هاشمی چالشتری

چکیده:
پست‌مدرنیسم اصطلاحی انتقادی است و کارکرد یا ضرورت عامیانه ندارد. این اصطلاح محدودیت‌های خودش را دارد، همان‌طور که اکثر اصطلاحات توصیفی از این دست محدودیت دارند؛ تا حدی که اخیراً با مصاحبه‌کننده‌ای مواجه شدم که از آمیری باراکا می‌پرسید نظرش درباره‌ی هنر «پسا-پست‌مدرن » چیست! این اصطلاح مانند لقب شاعران بلک مونتین است؛ اصطلاحی بی‌دردسر که هیچ تأثیر مطلقی بر واقعیت ندارد. این اصطلاح شبیه به اصطلاح قرون وسطا است و بعید است به گونه‌ای تعریف شود که همه راضی باشند. این اصطلاح را تنها به این دلیل در این مقاله آورده‌ام که برای ایجاد تمایز بین چارلز اولسون از پیشینیان نه چندان دورش قابل استفاده است و مهم‌تر اینکه اولسون آن را درمورد خودش هم به کار برده است. به طورکلی، «پست‌مدرن» برای ایجاد تمایز بین انرژی‌های جدیدی که پس از جنگ جهانی دوم در فرهنگ آمریکا ظهور کردند و مدرنیسم خسته‌ای که به پایان رسیده بود به کار برده می شود. خود این اصطلاح، پذیرش حیاتی فزاینده‌ای را در سال‌های اخیر داشته است و تا به امروز به نظر می‌رسد که تثبیتی در تاریخ ادبیات است. ظاهراً این اصطلاح را در ابتدا مورخی به نام توین‌بی به کار برده است؛ اگرچه اولسون به واقع اولین فردی بوده است که از آن با کاربرد کنونی آن و به صورت مداوم استفاده کرده است. در این مقاله این مسئله را اثبات می‌کنم تا بتوانیم درک بهتری از معنی یک شاعر «پست‌مدرن » بودن داشته باشیم. به همان شکلی که اولسون از این اصطلاح استفاده می‌کند، این نام‌گذاری صرفاً برای پیشروی از مدرنیسم منسوخ به کار نمی‌رود، بلکه به دنبال راهی برای نظم دادن کامل به ذهنی است که تقریباً از ۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح تحت سلطه‌ی زندگی سیاسی و روشن‌فکری بشر بوده است.


#شبکه_ادبی_بوطیقا

T.me/poetics_poetart
در جدیدترین شماره‌ی مجله ادبی بوطیقا می‌خوانید.

عنوان مقاله:
نیما یوشیج: موسیقی و وزن و قافیه

نویسنده: رضا روشنی
شبکه ادبی بوطیقا
در جدیدترین شماره‌ی مجله ادبی بوطیقا می‌خوانید. عنوان مقاله: نیما یوشیج: موسیقی و وزن و قافیه نویسنده: رضا روشنی
در جدیدترین شماره‌ی مجله ادبی بوطیقا می‌خوانید.

عنوان مقاله:
نیما یوشیج: موسیقی و وزن و قافیه

نویسنده: رضا روشنی

چکیده:
موسیقی و وزن و قافیه اصطلاحاتی رایج و جاافتاده در فن شعر هستند که از قضا در نقد ادبی ما بسیار هم به آن‌ها توجه شده است. اهمیت موسیقی و وزن و قافیه در شعر ما آن‌چنان بالا بوده است که نه تنها شعر را با همین عناصر تعریف کرده‌اند، بلکه بسیاری از اشعار و سروده‌ها را به‌دلیل بی‌بهرگی از وزن و موسیقی و قافیه از دایره‌ی شعری بیرون گذاشته‌اند. با این حال، این مسائل آن‌گونه که باید در طول زمان مورد بازاندیشی و پژوهش قرار نگرفته‌اند و شاعران و پژوهندگان و جویندگان شعر در همان دایره‌ی تنگ باورداشت‌ها و تعاریف کلاسیک مانده‌اند و به‌نوعی تنبلی و اعتیاد روانی تن داده‌اند. تنها در سده‌ی اخیر و در ادبیات مدرن فارسی است که می‌بینیم این مسائل از نو مطرح می‌شوند و مورد بازاندیشی و تأمل قرار می‌گیرند. بی‌تردید کسانی چون فروغ و براهنی و سیمین بهبهانی و به‌نوعی شاملو در شکل‌دهی به تصویر جدیدی از موسیقی و وزن در دهه‌های اخیر مؤثر بوده‌اند، اما از بین اینان، نیما ممتاز و یگانه است. نیما یکی از معدود افرادی است که با نگاهی نو با این مقولات روبه‌رو گشته و آنان را به‌شیوه‌ای علمی و درزمانی مورد بازاندیشی و تحقیق قرار داده است. هدف از این پژوهش آشنایی با نظرات و آرای نیما درباره‌ی موسیقی و وزن و قافیه و نیز تبین آن‌ها است.

کلیدواژه‌ها:
موسیقی، وزن، قافیه، انتظام موزیکی، انتظام عروضی، انتظام زبانی.

#شبکه_ادبی_بوطیقا

T.me/poetics_poetart
سرای کتاب بوطیقا برگزار می کند:

جلسه شصت و چهارم کتابخوانی بوطیقا

خوانش و بررسی کتاب «ژاک قضا و قدری و اربابش»
اثر دُنی دیدرو

زمان: جمعه ۱۴۰۱/۰۶/۱۱, ساعت ۱۰
مکان: کافه لُبِن، جنب مجتمع بیست، میدان سنایی
و محیط اسکایپ

📌جلسات حضوری در جزیره کیش و ارتباط آنلاین تصویری (ویدیو کنفرانس) با حضور اعضای گروه کتابخوانی در محیط اسکایپ از سراسر دنیا

تلفن هماهنگی: ۰۹۳۰۲۵۵۵۳۷۰

با احترام

📚شعبه1: کیش, میدان سنایی, بازار مریم, شماره 44

📚شعبه2: کیش, بازار مرکز تجاری, طبقه 3، واحد 4

#جلسات‌کتابخوانی #جلسات_کتابخوانی_بوطیقا
#جلسات_کتابخوانی

#سرای_کتاب_بوطیقا

T.me/poetics_poetart

07644455544

09302555370

Instagram.com/poetics_poetart

Instagram.com/poeticabookshop
در جدیدترین شماره‌ی مجله ادبی بوطیقا می‌خوانید:

عنوان مقاله:
شعر فرافکن، وجهی از واخواست زبان‌شناسی اجتماعی

نویسنده: آنتونی کلمان
مترجم: صفورا هاشمی چالشتری


#شبکه_ادبی_بوطیقا

T.me/poetics_poetart
شبکه ادبی بوطیقا
در جدیدترین شماره‌ی مجله ادبی بوطیقا می‌خوانید: عنوان مقاله: شعر فرافکن، وجهی از واخواست زبان‌شناسی اجتماعی نویسنده: آنتونی کلمان مترجم: صفورا هاشمی چالشتری #شبکه_ادبی_بوطیقا T.me/poetics_poetart
در جدیدترین شماره‌ی مجله ادبی بوطیقا می‌خوانید:

عنوان مقاله:
شعر فرافکن، وجهی از واخواست زبان‌شناسی اجتماعی

نویسنده: آنتونی کلمان
مترجم: صفورا هاشمی چالشتری

 چکیده:
در مقاله‌ای با عنوان «شعر فرافکن » چارلز اولسون - شاعر پست‌مدرن آمریکایی- شعر فرافکن را به شکل «ترکیب‌بندی در میدان »، شعر «گشوده » توصیف کرد؛ شعری که فرم ایجاد تخیل را در تقابل با سطرهای سنتی به ارث رسیده، یعنی مصرع‌ها و وزن شعر اصلاح می‌کند. شعر فرافکن، واخواستی زبانی علیه قرارداد شعری و مدل‌های ایجادشده‌ی فرم و بیان شعری است و اگر فردی دیدگاه اولسون را بپذیرد که فرم هرگز چیزی بیشتر از بسط محتوا نیست، آنگاه شعر فرافکن نیز ابزاری برای اعتراض زبانی است. زمانی که اولسون نیاز به شناخت‌های نو را در سرودن چنین شعر آزادی بیان می‌کند، اولین و اساسی‌ترین مشخصه‌ی آن این است که شاعر نمی‌تواند مسیر دیگری را طی کند، مگر مسیری که خود شعر زیر دستش اعلام می‌کند. او به راستی بر این مشخصه تأکید می‌کند که شعر باید به خودی خود نوشته شود. بنابراین، شاعر باید در برابر خودانگیختگی بداهه‌نویسی به همان شکل که شعر دیکته می‌کند (هم در فرم و هم در معنا) صریح باشد. شعر فرافکن با بی‌پردگی، آزادی، بیان کلی، ارتباط خارج از صفحه حتی وقتی از روی صفحه خوانده می‌شد، مقاومت در برابر موانع یکپارچه‌سازی (سیستم های سیاسی و اجتماعی سرکو ب‌گر و شیوه‌های سرکوب‌گرایانه‌ی فرم و بیان شعری)، نویسندگان به دنبال تغییر را تحت پوشش قرار می‌داد. در این مقاله، شعرفرافکن را به ویژه در آثار شاعران کارائیب مانند ادوارد کامو، برت‌ویت، درک والکات، آنتونی کلمان و شاعران سیاه‌پوست آمریکایی مانند آمیری باراکا بررسی کرده‌ایم.

📌برای دانلود مجله به شبکه ادبی بوطیقا در تلگرام بپیوندید. لینک آبی رنگ در بیوگرافی را لمس و با وی پی ان عضو شبکه‌ی تلگرام بوطیقا شوید.


در جدیدترین شماره‌ی مجله ادبی بوطیقا می‌خوانید:


#شبکه_ادبی_بوطیقا

T.me/poetics_poetart
سرای کتاب بوطیقا برگزار می کند:

جلسه شصت و پنجم کتابخوانی بوطیقا

خوانش و بررسی کتاب «عصیان»
اثر یوزف روت

زمان: جمعه 1401/06/25, ساعت 10

جلسات آنلاین در محیط اسکایپ

📌 ارتباط آنلاین تصویری (ویدیو کنفرانس) با حضور اعضای گروه کتابخوانی در محیط اسکایپ از سراسر دنیا

تلفن هماهنگی: ۰۹۳۰۲۵۵۵۳۷۰

با احترام

📚شعبه1: کیش, میدان سنایی, بازار مریم, شماره 44

📚شعبه2: کیش,  بازار مرکز تجاری,  طبقه 3، واحد 4

#جلسات‌کتابخوانی #جلسات_کتابخوانی_بوطیقا
#جلسات_کتابخوانی

#سرای_کتاب_بوطیقا

T.me/poetics_poetart

07644455544

09302555370

Instagram.com/poetics_poetart

Instagram.com/poeticabookshop
پیش از آن که بمیرم
آمد
دانستم
که هیچ وقت مرگ منتظرِ مرگ نیست

یداله رویایی

1311-1401
سرای کتاب بوطیقا برگزار می کند:

جلسه شصت و پنجم کتابخوانی بوطیقا

خوانش و بررسی کتاب «مصاحبه‌ی کوتاه با مردان کریه»
اثر دیوید فاستر والاس

زمان: جمعه ۱۴۰۱/۰۷/۱۵, ساعت ۱۰

جلسات آنلاین در محیط اسکایپ

📌 ارتباط آنلاین تصویری (ویدیو کنفرانس) با حضور اعضای گروه کتابخوانی در محیط اسکایپ از سراسر دنیا

تلفن هماهنگی: ۰۹۳۰۲۵۵۵۳۷۰

با احترام

📚شعبه1: کیش, میدان سنایی, بازار مریم, شماره 44

📚شعبه2: کیش,  بازار مرکز تجاری,  طبقه 3، واحد 4

#جلسات‌کتابخوانی #جلسات_کتابخوانی_بوطیقا
#جلسات_کتابخوانی

#سرای_کتاب_بوطیقا

T.me/poetics_poetart

07644455544

09302555370

Instagram.com/poetics_poetart

Instagram.com/poeticabookshop
Forwarded from جامعه‌شناسی
📃نامه‌ای از اسلاوی ژیژک در حمایت از جنبش ایران
♻️ بگردان: #نوید_گرگین

مترجم: پیش از هر چیز باید این واقعیت را بیان کرد که هدف از نظرخواهی از روشنفکران یا فیلسوفان به هیچ وجه پیدا کردن مهری تائيد بر حقیقتِ یک پدیده‌ی تاریخی نیست. تاریخ به خودیِ خود پیش‌شرط همه‌ی شرط‌هاست، لذا ایده تنها می‌تواند تلاش کند تا از واقعیت عقب نماند. اینجا نیز قصدم استفتا یا گرفتن تائيدیه برای جنبشی که سکوی پرتاب خود را در ایران پیدا کرده نبوده بلکه به سادگی خواستم ببینم صورت‌بندی کسی در حوزه‌ی فلسفه که با منطقِ فکری‌اش آشنایی دارم و معتقدم اندیشه‌ای پویا دارد در مورد رخدادی که تا این اندازه اهمیتِ بین‌المللی پیدا کرده‌ است چگونه است. البته اینکه جنبشی اصالتِ خودش را دارد مانع نمی‌شود تاهر کسی از حقِ خود استفاده کند و همبستگیِ خود را با مردم اعلام کند. در این راستا اسلاوی ژیژک قصد دارد به زودی به‌رغم بیماری‌اش با ارسال ویدیو تصویری این موضوع را ابراز کند.

علاوه بر موضع‌گیری کلی، نامه‌ی ژیژک حاوی یکی دو نکته‌ی جالب توجه هم هست. اول اینکه در مقایسه با فمینیسمِ غربی این جنبش را از این جهت پیش‌روتر می‌داند که نه تنها ابداً خصلتی مردستیز ندارد بلکه اتفاقاً گرایش به فراوری از مسئله‌ی مذکر/مونث را نشان می‌دهد. دیگر اینکه تناقضی در ماهیت و رفتار «پلیسِ اخلاق» وجود دارد که شاید ایرانی‌ها چون تجربه‌ای بی‌واسطه از آن دارند به سادگی از کنارش عبور کنند؛ جایی که می‌بینیم چطور نهادِ مدعیِ اخلاق معادلاتِ اخلاقی را به هم می‌ریزد و علیه ادعایِ خودش دست به تخریب می‌زند. سوم اینکه باید به خصلتِ جهانیِ این جریان توجه کرد. همانطور چنین حرکتی می‌تواند به سرعت از دروازه‌ی کردستان عبور کند و در همه جا منتشر شود، تا اینجا هم این ظرفیت را نشان داده که در سطحِ جهانی نیز ایدئالی در آینده تعریف می‌کند. دیگر این تصویر کلیشه‌ای که تمامِ حرکت‌های اجتماعی و سیاسی در کشورهای پیرامونی تکراری از تاریخِ حرکت‌های اروپایی غربی است برای رسیدن به وضعیتِ کنونیِ در آنجا کار نمی‌کند. جنبشِ امروز نه تنها سخنی جهان‌شمول برای گفتن دارد بلکه ساکنین دیگر کشورها را نیز فرامی‌خواند. همین که می‌بینیم در سطح رسانه‌ای رکورد‌ها یکی پس از دیگری شکسته می‌شوند نشان می‌دهد رفتار جامعه‌ی مدنیِ غرب اینبار صرفاً همدردی ترحم‌آمیز با مردمی فقیر، ناتوان و اسیرِ توتالیتاریسم نیست. امروز ساکنین کشورهای ثروتمند نیز می‌بینند که «زن، زندگی و آزادی»‌ می‌تواند «رمز» رهاییِ آنها باشد. مگر نه اینکه با ظهورِ نیروهایِ پوپولیسمِ ضدِ زن در اروپای غربی و آمریکایِ شمالی بسیاری از بدیهی‌ترین حقوق مدنی بازپس گرفته می‌شوند. مگر نه اینکه تخریبِ افسارگسیخته‌ی طبیعت دارد همه‌ی جهان را به سوی «مرگ» سوق می‌دهد و خواست «زندگی» ابداً محدود به یک جغرافیا نیست. مگر نه اینکه آرمانِ عصر جدید که قرار بود تاریخ را به سویِ «آزادی» رهنمون کند هنوز که هنوز است ناتمام مانده است. پس آیا عجیب است که «جهانی» تشنه‌ی اتحاد بر سر چنین شعاری باشد؟

نوید گرگین


اسلاوی عزیز
همانطور که احتمالاً خبر داشته باشی در ایران، پس از مرگِ مهسا (ژینا) امینی (#MahsaAmini) در بازداشتِ پلیس امنیت اخلاقی، جنبشی فوقِ مترقی شکل گرفته که از جانب میلیون‌ها نفر حمایت می‌شود. این جنبش شعارِ زن زندگی آزادی (به کُردی: ژن، ژیان، ئازادی) را برای خود انتخاب کرده است. همه‌ی نیروهای مترقی از این گرایش تمام و کمال حمایت کرده‌اند. این را می‌توان اولین جنبشِ سیاسیِ زنانه در طول تاریخ در نظر گرفت که روی اروس و زیستن بر علیه تاناتوس و ایدئولوژیِ مرگ متمرکز شده است. بسیاری از دوستان مشتاق بودند تا نظر تو را هم بدانند.
بهترین‌ها،
نوید.

متن کامل پاسخ اسلاوی ژیژک را اینجا بخوانید.

🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
Forwarded from جامعه‌شناسی
📃متن کامل نامه‌ی اسلاوی ژیژک در حمایت از جنبش ایران

📌ژیژک: باید از ایران بیاموزیم...


📌امروز تمام آن وراجی‌هایِ مرتبط با خصیصه‌گراییِ فرهنگی (که اغلب از جانبِ نیروهای ارتجاعی برای توجیهِ ستم‌های قومیتی و مذهبی به کار می‌رود) معنای خود را از دست داده‌اند: اتفاقاً اکنون می‌توانیم ببینیم که چطور مبارزه‌ی ایرانی‌ها مبارزه‌ی همه‌ی ماست.

♻️ بگردان: #نوید_گرگین

به علتِ بیماری و خستگی فعلاً این اظهار نظر تنها کاری‌ست که از دستم بر می‌آید.
آنچه در ایران جریان دارد در تاریخِ جهانی اهمیتی تعیین‌کننده دارد: جنبشی که مبارزاتی متفاوت را در وحدتی ارگانیک ترکیب می‌کند (ستیز علیه سرکوبِ زنان، علیه بنیاد‌گرایی مذهبی، و مبارزه برای آزادی سیاسی در مقابلِ ترورِ دولتی). ایران بخشی از غربِ توسعه‌یافته به شمار نمی‌آید، از این رو شعار «زن، زندگی، آزادی» بسیار با جنبشِ می‌تو (#metoo) در کشورهای غربی متفاوت است: این جنبشِ ایرانی، میلیون‌ها نفر از زنان، که مستقیماً با همه‌ی تضاد‌های موجود دست به گریبان هستند، و مردان را به حرکت واداشته است- اتفاقاً این جریان برخلافِ آنچه اغلب در فمینیسمِ غربی مشاهده می‌شود هیچ خصلتِ مردستیزانه یا مذکرهراسانه ندارد. زنان و مردان در کنار یکدیگر در آن مشارکت می‌کنند و علیه دشمنِ مشترک یعنی بنیاد‌گرایی مذهبی که از جانب وحشتِ دولتی حمایت می‌شود متحد می‌شوند. مردانی که در جنبشِ زن، زندگی، آزادی شرکت می‌کنند به خوبی می‌دانند که مبارزه برای حقوقِ زنان همانا مبارزه برای آزادیِ خودشان است: ستم بر زنان ابداً موضوعی استثنائي نیست، بلکه این همان دقیقه‌ای‌ست که در آن ظلمی که در همه‌ی ابعادِ جامعه رسوخ کرده است به عیان‌ترین وجه قابل مشاهده می‌شود. معترضانی که کُرد نیستند هم در این مقطع به روشنی می‌بینند که ستمی که بر کُرد‌ها اعمال می‌شود بخشی از همان ستمی‌ست که آزادی‌های خودشان را نیز محدود کرده است: همبستگی با کُرد‌ها یگانه‌ راه به سویِ آزادی در کلِ ایران است. علاوه بر این معترضان به وضوح می‌بینند که بنیاد‌گرایی مذهبی تنها تا زمانی می‌تواند در قدرت حاضر باشد که قدرتِ عریانِ دولتی با وسایلی مثلِ آنچه در ایران پلیسِ امنیتِ اخلاقی می‌نامند از بنیاد‌گرایی حمایت کند—آنچه معترضان می‌بینند این است که حکومتی که برای تداومِ خودش به ددمنشیِ پلیسِ اخلاقی محتاج است در واقع دارد به آن تجربه‌‌ی مذهبی‌ای خیانت می‌کند که برای کسبِ مشروعیتِ خودش از آن بهره می‌بُرد. آنچه اکنون در ایران جریان دارد ابداً چیزی مربوط به گذشته نیست، بلکه همان چیزی‌ست ما هم در جهانِ کشورهای توسعه‌یافته‌ی غربی (یعنی جایی که امروز خشونتِ سیاسی، بنیاد‌گرایی مذهبی و سرکوبِ زنان اندک اندک گسترش می‌یابد) نیز انتظارش را می‌کشیم. ما در غرب هیچ حقی نداریم ایران را به عنوان کشوری در نظر بگیریم که باید عقب‌ماندگی خودش را [از نظر اقتصادی، سیاسی و فرهنگی] از غرب جبران کند. ما در غرب اتفاقاً باید از ایران بیاموزیم، ما به زودی شاهد خواهیم بود که جنبش‌هایی مشابه با ایران در ایالاتِ متحده، در لهستان، در روسیه و در بسیاری از دیگر کشورها به راه بیوفتد.
نتیجه‌ی بی‌واسطه‌ی این اعتراضات هرچه باشد، مهم این است که این جنبش زنده نگه داشته شود، شبکه‌های اجتماعی حولِ آن شکل بگیرد، و حتی اگر سرکوبِ دولتی بتواند موقتاً آن را به پس براند، زیر پوستِ جامعه به حیات خود ادامه دهد و بنیادی برای تولد دوباره پی افکند. دیگر کافی نیست تا صرفاً با فعالانِ ایران ابراز همدردی و همبستگی کنیم: مسئله‌ی آنها ابداً چیزی دور از ما و مربوط به فرهنگی متفاوت یا اگزوتیک نیست. برعکس، امروز تمام آن وراجی‌هایِ مرتبط با خصیصه‌گراییِ فرهنگی (که اغلب از جانبِ نیروهای ارتجاعی برای توجیهِ ستم‌های قومیتی و مذهبی به کار می‌رود) معنای خود را از دست داده‌اند: اتفاقاً اکنون می‌توانیم ببینیم که چطور مبارزه‌ی ایرانی‌ها مبارزه‌ی همه‌ی ماست.
مراقب خودت باش،
اسلاوی

متن اصلی را اینجا بخوانید

🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
Forwarded from جامعه‌شناسی
متن اصلی نامه‌ی ژیژک درباره‌ی جنبش «زن، زندگی، آزادی» (به درخواست مخاطبان)


Ill and tired, this is all I can do now

What goes on now in Iran has a world-historical significance: it combines different struggles (against women’s oppression, against religious fundamentalism, for political freedom against state terror) into an organic unity. Iran is not part of the developed West, so Zan,Zendegi,Azadi is very different from MeToo in Western countries: it mobilizes millions of ordinary women, and it is directly linked to struggle of all, men included - there is no anti-masculine tendency in it, as is often the case with the Western feminism. Women and men are together in it, the enemy is religious fundamentalism supported by state terror. Men who participate in Zan,Zendegi,Azadi know well that the struggle for women’s rights is also the struggle for their own freedom: the oppression of women is not a special case, it is the moment in which the oppression that permeates the entire society is most visible. The protesters who are not Kurds also see it clearly that the oppression of Kurds puts limits on their own freedom: solidarity with Kurds is the only way towards freedom in Iran. Plus the protesters see it clearly that religious fundamentalism can only remain in power if it is supported by the raw state power of what in Iran is called Morality Police – what they see is that a regime which needs a brutal Morality Police to maintain itself betrays the authentic religious experience it uses to legitimize itself. What goes on now in Iran is thus not a thing of the past, it is something that awaits us in the developed Western world where political violence, religious fundamentalism and oppression of women are growing daily. We in the West have no right to treat Iran as a country which just has to catch-up with the West. We in the West have to learn from Iran, we will soon need a similar movement in the US, in Poland, in Russia, and in many other countries.
Whatever the immediate result of the protests, the crucial thing is to keep the movement alive, to organize social networks which, even if state oppression will temporarily win, will continue its underground work and lay the foundation for a new explosion. It is not enough just to express sympathy or solidarity with Iranian protesters: they are not out there, far from us, part of a different exotic culture. All the babble about cultural specificities (often used by reactionary forces to justify religious and ethnic oppression) is now meaningless: we can immediately see that the Iranian struggle is the struggle of us all.

Keep safe,
Slavoj


🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
Forwarded from جامعه‌شناسی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎬ویدیو‌ی اسلاوی ژیژک خطاب به مردم ایران
♻️ترجمه‌ی نوید گرگین


ژیژک: بدون هیچگونه مبالغه باید بگویم مبارزه شما به معنای واقعی کلمه در تاریخ جهانی اهمیت دارد.

از شما می آموزم...



🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY