#معرفی_متنی_کتاب
آیا شده یک کودک این سوالات رو از شما بپرسد:
-آیا خدا پولدارها رو بیشتر دوست داره؟
-آیا خدا همه ی نعمت هاش رو به پول دارها داده؟
-آیا خدا دوست نداره مردم پول دار شوند؟
-چرا بعضی ها پول دارتر هستند؟
-آیا تو بهشت هم پول هست؟
_چرا ما باید پولمان رو به فقیرا بدهیم که پول خودمان کم شود؟
برای پاسخ دادن بهتر به این نوع سوالات پیشنهاد می دهیم کتاب پول،خدا، بچه ها ( آموزش سبک زندگی اسلامی) نوشته غلامرضا حیدری ابهری انتشارات جمال رو مطالعه کنید این کتاب مفاهیم اقتصادی از منظر اسلام رو با زبانی متناسب کودکان بیان کند.
🔺 ارسالی از علی اکبر بخشایش، کتابدار
#کتابخانه_ملاعبدلله_بشروی
🔉https://t.me/plboshrouyeh
آیا شده یک کودک این سوالات رو از شما بپرسد:
-آیا خدا پولدارها رو بیشتر دوست داره؟
-آیا خدا همه ی نعمت هاش رو به پول دارها داده؟
-آیا خدا دوست نداره مردم پول دار شوند؟
-چرا بعضی ها پول دارتر هستند؟
-آیا تو بهشت هم پول هست؟
_چرا ما باید پولمان رو به فقیرا بدهیم که پول خودمان کم شود؟
برای پاسخ دادن بهتر به این نوع سوالات پیشنهاد می دهیم کتاب پول،خدا، بچه ها ( آموزش سبک زندگی اسلامی) نوشته غلامرضا حیدری ابهری انتشارات جمال رو مطالعه کنید این کتاب مفاهیم اقتصادی از منظر اسلام رو با زبانی متناسب کودکان بیان کند.
🔺 ارسالی از علی اکبر بخشایش، کتابدار
#کتابخانه_ملاعبدلله_بشروی
🔉https://t.me/plboshrouyeh
#معرفی_متنی_کتاب
📕گزیده ای از کتاب "مهدویت (دوران ظهور): پرسش و پاسخ های دانشجویی"، نوشته رحیم کارگر، انتشارات نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، دفتر نشر معارف
*از منابع یازدهمین جشنواره کتابخوانی رضوی در بخش بزرگسال*
"توانمندی و فرماندهی بی نظیر امام(عج):
یکی از مهم ترین عوامل پیروزی حضرت مهدی(عج)، صلابت، شجاعت و رهبری بی نظیر آن حضرت در جهاد با دشمنان دین حق است. آن حضرت در این مصاف سرنوشت ساز هم از از توانمندی و نیروی جسمی و شخصی برخوردار است و هم در مدیریت و فرماندهی نظامی، مقتدرانه و قاطعانه برخورد می کند.
امام رضا(ع) در مورد ایشان می فرماید:
«قائم کسی است که وقتی ظهور می کند، در سن پیران است، ولی به نظر جوان می آید. اندامی قوی و تنومند دارد؛ به طوری که اگر دست را به سوی بزرگ ترین درخت دراز کند، آن را از ریشه بیرون می آورد و اگر میان کوه ها فریاد برآورد، صخره می شکند و از جا کنده می شود. عصای موسی و انگشتر سلیمان همراه او است»."
🔺ارسالی از نرگس روایتی، مسئول کتابخانه
🔉https://t.me/plboshrouyeh
📕گزیده ای از کتاب "مهدویت (دوران ظهور): پرسش و پاسخ های دانشجویی"، نوشته رحیم کارگر، انتشارات نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، دفتر نشر معارف
*از منابع یازدهمین جشنواره کتابخوانی رضوی در بخش بزرگسال*
"توانمندی و فرماندهی بی نظیر امام(عج):
یکی از مهم ترین عوامل پیروزی حضرت مهدی(عج)، صلابت، شجاعت و رهبری بی نظیر آن حضرت در جهاد با دشمنان دین حق است. آن حضرت در این مصاف سرنوشت ساز هم از از توانمندی و نیروی جسمی و شخصی برخوردار است و هم در مدیریت و فرماندهی نظامی، مقتدرانه و قاطعانه برخورد می کند.
امام رضا(ع) در مورد ایشان می فرماید:
«قائم کسی است که وقتی ظهور می کند، در سن پیران است، ولی به نظر جوان می آید. اندامی قوی و تنومند دارد؛ به طوری که اگر دست را به سوی بزرگ ترین درخت دراز کند، آن را از ریشه بیرون می آورد و اگر میان کوه ها فریاد برآورد، صخره می شکند و از جا کنده می شود. عصای موسی و انگشتر سلیمان همراه او است»."
🔺ارسالی از نرگس روایتی، مسئول کتابخانه
🔉https://t.me/plboshrouyeh
#معرفی_متنی_کتاب
📕"و من دوستت دارم"، نوشته فردریک بکمن، ترجمه الهام رعایی، نشر نون.
این کتاب با مقدمهای از فردریک بکمن آغازشده است که در آن دربارهی چاپ این داستان نوشته است. بر اساس گفتههای خودش، بکمن این کتاب را یک شبه کمی پیش از کریسمس 2016 نوشته است. این داستان در روزنامهی محلی هلسینگبوری، شهر زادگاه نویسنده منتشر شد. تمام مکانهایی که نامشان در داستان آمده واقعیاند و در این شهر قرار دارند.
کتاب راوی اولشخص نوشتهشده است و در حقیقت نامهای است که پدری برای فرزندش نوشته است. کتاب پر از تصویرسازیهای رنگی است که حس و حال خوبی به مخاطب میدهد و همان ظرافت بهخصوص قلم بکمن در بقیهی کتابهایش را دارد.
این کتاب، داستان مرد بسیار مشهور و سرمایهداری است که به خاطر ابتلا به سرطان در بیمارستان بستری است. او در بیمارستان با دخترکی 5 ساله روبهرو میشود که او هم مبتلا به سرطان است. دخترک عروسک کوچکی به نام «خردوش» دارد و بیشتر وقتش را با آن میگذارد. او عاشق مداد شمعی است. روزها با آنها نقاشی میکشد و شبها سعی میکند صندلی کنار تختش را رنگ قرمز بزند.
مرد راوی داستان دائماً مرگ را اطراف خودش میبیند، از بچگی میدیده، در زمان مرگ تمام عزیزانش و حالا هم میبیند. او از مرگ میخواهد که او را با خود نبرد. مرد تمام احساسش نسبت به این لحظات، نسبت به دخترک، عروسکش و حرفهایشان را در نامه توضیح میدهد. او داستان زندگی خودش، اینکه چگونه به آدم موفقی تبدیل شده و خودخواهی هایش را توضیح میدهد.
گزیده ای از مقدمه کتاب :
" شاید همه چنین احساسی دربارهٔ شهرشان داشته باشند که زادگاه آدم جایی است که نه میتوان از آن گریخت و نه میتوان به آنجا بازگشت. چون دیگر خانهٔ تو آنجا نیست. نمیتوان با آنجا به صلح رسید، نه با خیابانها و نه با آجرهایش. اما با آدمهایش چرا. شاید آنوقت خودمان را بهخاطر هرچه که فکر میکردیم خواهیم شد و نشدیم، ببخشیم."
🔺 ارسالی از نرگس روایتی، مسئول کتابخانه
🔉https://t.me/plboshrouyeh
📕"و من دوستت دارم"، نوشته فردریک بکمن، ترجمه الهام رعایی، نشر نون.
این کتاب با مقدمهای از فردریک بکمن آغازشده است که در آن دربارهی چاپ این داستان نوشته است. بر اساس گفتههای خودش، بکمن این کتاب را یک شبه کمی پیش از کریسمس 2016 نوشته است. این داستان در روزنامهی محلی هلسینگبوری، شهر زادگاه نویسنده منتشر شد. تمام مکانهایی که نامشان در داستان آمده واقعیاند و در این شهر قرار دارند.
کتاب راوی اولشخص نوشتهشده است و در حقیقت نامهای است که پدری برای فرزندش نوشته است. کتاب پر از تصویرسازیهای رنگی است که حس و حال خوبی به مخاطب میدهد و همان ظرافت بهخصوص قلم بکمن در بقیهی کتابهایش را دارد.
این کتاب، داستان مرد بسیار مشهور و سرمایهداری است که به خاطر ابتلا به سرطان در بیمارستان بستری است. او در بیمارستان با دخترکی 5 ساله روبهرو میشود که او هم مبتلا به سرطان است. دخترک عروسک کوچکی به نام «خردوش» دارد و بیشتر وقتش را با آن میگذارد. او عاشق مداد شمعی است. روزها با آنها نقاشی میکشد و شبها سعی میکند صندلی کنار تختش را رنگ قرمز بزند.
مرد راوی داستان دائماً مرگ را اطراف خودش میبیند، از بچگی میدیده، در زمان مرگ تمام عزیزانش و حالا هم میبیند. او از مرگ میخواهد که او را با خود نبرد. مرد تمام احساسش نسبت به این لحظات، نسبت به دخترک، عروسکش و حرفهایشان را در نامه توضیح میدهد. او داستان زندگی خودش، اینکه چگونه به آدم موفقی تبدیل شده و خودخواهی هایش را توضیح میدهد.
گزیده ای از مقدمه کتاب :
" شاید همه چنین احساسی دربارهٔ شهرشان داشته باشند که زادگاه آدم جایی است که نه میتوان از آن گریخت و نه میتوان به آنجا بازگشت. چون دیگر خانهٔ تو آنجا نیست. نمیتوان با آنجا به صلح رسید، نه با خیابانها و نه با آجرهایش. اما با آدمهایش چرا. شاید آنوقت خودمان را بهخاطر هرچه که فکر میکردیم خواهیم شد و نشدیم، ببخشیم."
🔺 ارسالی از نرگس روایتی، مسئول کتابخانه
🔉https://t.me/plboshrouyeh
Telegram
اداره کتابخانه های عمومی شهرستان بشرویه
کتاب دروازه ایست به سوی جهان بیکران دانش بشری مقام معظم رهبری مدظله العالی
ارتباط با ادمین:
@plboshrouyeh
ارتباط با ادمین:
@plboshrouyeh
Forwarded from اتچ بات
#معرفی_متنی_کتاب
کتاب" عشق اول و دو داستان دیگر" شامل سه داستان به نامهای "عشق اول" و "آسیا" از ایوان تورگینف و داستان "دلاور خردسال"از فئودور داستایفسکی است. داستان اول کتاب، عشق اول، از جوانی خود تورگنیف مایه می گیرد. نویسنده، به ماجرای اوّلین دلدادگی خود را به صورت داستان پرداخته است. دختری که در داستان زیناییدا نام دارد در حقیقت یکاترینالوونا شاخوتسکایا نام داشته است و پرنسسی بوده است بی چیز...این پرنسس طبع شعر داشته و سروده های خود را منتشر می کرده است. معشوق او پدر تورگینف بوده است که حقیقتا مردی جذاب بوده و با همسرش ،که مادر تورگینف باشد ، و از خودش مسن تر و ثروتمندتر بوده، ازدواج کرده است.
"آسیا" نام سومین داستان این مجموعه و دومین داستان تورگینف در این کتاب است. داستان پیرامون پسر جوانی است که به آلمان سفر می کند و ناخواسته به دختری عجیب رفتار و غریب گفتار –آسیا- دل می بندد، اما از بیان آن حذر می کند . . .. آسیا در واقع، دختری ایرانی به نام آنا بوده است و تورگینف این داستان را از تجربه ی عشق عمویش به این دختر نوشته است.
دومین داستان این مجموعه به نام "دلاور خردسال" ترجمه ای است از یکی از داستان های کوتاه داستایفسکی است. این کتاب ترجمه سروش حبیبی و توسط انتشارات فرهنگ معاصر در سال ۹۴ منتشر شده است.
کتاب" عشق اول و دو داستان دیگر" شامل سه داستان به نامهای "عشق اول" و "آسیا" از ایوان تورگینف و داستان "دلاور خردسال"از فئودور داستایفسکی است. داستان اول کتاب، عشق اول، از جوانی خود تورگنیف مایه می گیرد. نویسنده، به ماجرای اوّلین دلدادگی خود را به صورت داستان پرداخته است. دختری که در داستان زیناییدا نام دارد در حقیقت یکاترینالوونا شاخوتسکایا نام داشته است و پرنسسی بوده است بی چیز...این پرنسس طبع شعر داشته و سروده های خود را منتشر می کرده است. معشوق او پدر تورگینف بوده است که حقیقتا مردی جذاب بوده و با همسرش ،که مادر تورگینف باشد ، و از خودش مسن تر و ثروتمندتر بوده، ازدواج کرده است.
"آسیا" نام سومین داستان این مجموعه و دومین داستان تورگینف در این کتاب است. داستان پیرامون پسر جوانی است که به آلمان سفر می کند و ناخواسته به دختری عجیب رفتار و غریب گفتار –آسیا- دل می بندد، اما از بیان آن حذر می کند . . .. آسیا در واقع، دختری ایرانی به نام آنا بوده است و تورگینف این داستان را از تجربه ی عشق عمویش به این دختر نوشته است.
دومین داستان این مجموعه به نام "دلاور خردسال" ترجمه ای است از یکی از داستان های کوتاه داستایفسکی است. این کتاب ترجمه سروش حبیبی و توسط انتشارات فرهنگ معاصر در سال ۹۴ منتشر شده است.
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#معرفی_متنی_کتاب
کتاب برادران سیسترز دومین رمان نویسنده جوان کانادایی پاتریک دوویت است که سال ۲۰۱۱ چاپ شد و جوایز ادبی اصلی کانادا را دریافت کرد و نامزد دریافت جایزه بوکر شد .این کتاب تقریبا در تمام فهرست های بهترین های سال حضور داردو در آمریکا و کانادا جزو پرفروش ترین کتابهاست .برادران سیسترز وسترنی سیاه ، تفکر انگیز و در عین حال کمیک است که از سطر اول تا آخر خواننده را رها نمیکند. این کتاب با درونمایهای طنز اما تلخ، روایت ماجراجویانهای از زندگی دو برادر است: دو برادری که برای بهدستآوردن پول و ثروت زیاد، به آدمکشی روی آوردهاند.
من بوکر (Man Booker)؛ اسکاتیبنک گیلر (Scotiabank Giller)؛ راجرز (Rogers Writers’ Trust Fiction)؛ فرماندار (Governor General). لیست جوایزی است که برادران سیسترز دریافت نموده. روزنامه آیریش تایمز در مورد این کتاب نوشته " چقدر عالی،چه قدر خنده دار و چقدر غمگین"
ما این کتاب را به علاقهمندان رمان های جنایی و ماجراجویانه پیشنهاد می کنیم.
برشی از کتاب : پیرزن به چارلی گفت: «هر قلبی صدای خاص خودش رو داره. مثل ناقوس که صدای این یکیش با اون یکیش فرق میکنه. صدای قلب تو آزاردهندهترین صداییه که به عمرم شنیدم جوون. گوشهام درد گرفت از شنیدنش؛ همونطور که چشمهام از نگاهکردن به چشمهات درد گرفتهاند.»
🔺️ارسالی از مریم کیانی،رئیس اداره
#کتابخانه_ملاعبدلله_بشروی
کتاب برادران سیسترز دومین رمان نویسنده جوان کانادایی پاتریک دوویت است که سال ۲۰۱۱ چاپ شد و جوایز ادبی اصلی کانادا را دریافت کرد و نامزد دریافت جایزه بوکر شد .این کتاب تقریبا در تمام فهرست های بهترین های سال حضور داردو در آمریکا و کانادا جزو پرفروش ترین کتابهاست .برادران سیسترز وسترنی سیاه ، تفکر انگیز و در عین حال کمیک است که از سطر اول تا آخر خواننده را رها نمیکند. این کتاب با درونمایهای طنز اما تلخ، روایت ماجراجویانهای از زندگی دو برادر است: دو برادری که برای بهدستآوردن پول و ثروت زیاد، به آدمکشی روی آوردهاند.
من بوکر (Man Booker)؛ اسکاتیبنک گیلر (Scotiabank Giller)؛ راجرز (Rogers Writers’ Trust Fiction)؛ فرماندار (Governor General). لیست جوایزی است که برادران سیسترز دریافت نموده. روزنامه آیریش تایمز در مورد این کتاب نوشته " چقدر عالی،چه قدر خنده دار و چقدر غمگین"
ما این کتاب را به علاقهمندان رمان های جنایی و ماجراجویانه پیشنهاد می کنیم.
برشی از کتاب : پیرزن به چارلی گفت: «هر قلبی صدای خاص خودش رو داره. مثل ناقوس که صدای این یکیش با اون یکیش فرق میکنه. صدای قلب تو آزاردهندهترین صداییه که به عمرم شنیدم جوون. گوشهام درد گرفت از شنیدنش؛ همونطور که چشمهام از نگاهکردن به چشمهات درد گرفتهاند.»
🔺️ارسالی از مریم کیانی،رئیس اداره
#کتابخانه_ملاعبدلله_بشروی
Telegram
attach 📎
#معرفی_متنی_کتاب
#منابع_مرجع
کتاب "به من بگو چه وقت "حاوی صدها پرسش جذاب به همراه پاسخ های جالب و خواندنی است که از ویژگیهای قابل توجه آن می توان موارد زیر را برشمرد:
کمک به طراحی آزمون های علمی با موضوع روز ، تقویت فرهنگ کار تیمی و مشارکت در بحث های شیرین علمی ، ایده بخشی و کمک به اجرای پروژه های تحقیقاتی دانش آموزان، ایفای نقش فرهنگ مرجع خانوادهٔ و ارتقای دانش همگانی
شش فصل این کتاب به سوالاتی در حوزه علم و فناوری ، بدن انسان، جهان طبیعت،دنیای اطراف ما ،فضای بی کران، تاریخ رویدادها پاسخ داده شده . کتاب به من بگو چه وقت تالیف گروهی از مؤلفین و با ترجمه سیدحسین ایرایی توسط انتشارت پیام آزادی در ۲۰۵ صفحه مصور و رنگی به چاپ رسیده است.
سوالات از قبیل چه وقت شاهد کوتاه ترین روز سال خواهیم بود؟ چه وقت جنگ سرد بر روابط جهان ،حاکم بود؟ چه وقت پرندگان مهاجرت می کنند؟ و صدها پرسش دیگر را در این کتاب و در بخش مرجع کتابخانه ها جستجو کنید.
🔺️ارسالی از مریم کیانی،رئیس اداره
#کتابخانه_ملاعبدلله_بشروی
🔉https://t.me/plboshrouyeh
#منابع_مرجع
کتاب "به من بگو چه وقت "حاوی صدها پرسش جذاب به همراه پاسخ های جالب و خواندنی است که از ویژگیهای قابل توجه آن می توان موارد زیر را برشمرد:
کمک به طراحی آزمون های علمی با موضوع روز ، تقویت فرهنگ کار تیمی و مشارکت در بحث های شیرین علمی ، ایده بخشی و کمک به اجرای پروژه های تحقیقاتی دانش آموزان، ایفای نقش فرهنگ مرجع خانوادهٔ و ارتقای دانش همگانی
شش فصل این کتاب به سوالاتی در حوزه علم و فناوری ، بدن انسان، جهان طبیعت،دنیای اطراف ما ،فضای بی کران، تاریخ رویدادها پاسخ داده شده . کتاب به من بگو چه وقت تالیف گروهی از مؤلفین و با ترجمه سیدحسین ایرایی توسط انتشارت پیام آزادی در ۲۰۵ صفحه مصور و رنگی به چاپ رسیده است.
سوالات از قبیل چه وقت شاهد کوتاه ترین روز سال خواهیم بود؟ چه وقت جنگ سرد بر روابط جهان ،حاکم بود؟ چه وقت پرندگان مهاجرت می کنند؟ و صدها پرسش دیگر را در این کتاب و در بخش مرجع کتابخانه ها جستجو کنید.
🔺️ارسالی از مریم کیانی،رئیس اداره
#کتابخانه_ملاعبدلله_بشروی
🔉https://t.me/plboshrouyeh
Forwarded from اتچ بات
#معرفی_متنی_کتاب
کتاب مهاراجه فرانسوی نوشته میشل دوگرس و ترجمه عبدالرضا( هوشنگ) مهدوی داستان زندگی ژان پسر فرانسوای اول ، پادشاه فرانسه است. وقتی فرانسوای اول تقصیر شکست در نبرد پاوی را به گردن سپهسالار بوربون می اندازد و او را از فرانسه تبعید می کند، سپهسالار از سرنوشت ژان، کودک نوزادش، بیمناک می شود و او را به دست سرباز وفاداری می سپارد تا کودک را به یکی از روستاهای دورافتاده ایتالیا ببرد و به نگهداری و تربیت او بپردازد. ژان در هجده سالگی هنگام سفر به اسپانیا با کشتی به دست دزدان دریایی اسیر و به مصر برده می شود. ولی پس از چندی به اتیوپی و سپس به هند می گریزد. در هند مورد توجه اکبر، امپراتوری گورکانی، قرار می گیرد و در دربار وی به مشاغل مهمی نائل می گردد. پس از چندی اکبر یک مهاراجه نشین را به عنوان تیول به ژان می بخشد...
این کتاب سرگذشت شگفت انگیز این مهاراجه فرانسوی است که هنوز بازماندگانش در بوپال هند زندگی می کنند و نام خانوادگی بوربون را حفظ کرده اند.
در بخشی از کتاب می خوانیم:
جنگ از سر گرفته شد سی هزار سرباز فرانسوی به فرماندهی فرانسوای اول وارد ایتالیا شدند و سپهسالار که از سوی شارل کن به سمت قائممقام فرمانده کل ارتش امپراتوری منصوب شده بود ،خود را آماده جنگ با هم وطنانش می کرد. او شعار خانواده بوربون را که "امید" بود و تاکنون علامت مشخصه اش به شمار میرفت، با شعاری که خودش اختراع کرده بود و روحیه اش را نشان میداد، تعویض کرده بود: "همه امید من به شمشیر است"
این کتاب در ۲۶۱ صفحه توسط نشر پیکان به چاپ رسیده است.
🔺️ارسالی از مریم کیانی،رئیس اداره
#کتابخانه_ملاعبدلله_بشروی
کتاب مهاراجه فرانسوی نوشته میشل دوگرس و ترجمه عبدالرضا( هوشنگ) مهدوی داستان زندگی ژان پسر فرانسوای اول ، پادشاه فرانسه است. وقتی فرانسوای اول تقصیر شکست در نبرد پاوی را به گردن سپهسالار بوربون می اندازد و او را از فرانسه تبعید می کند، سپهسالار از سرنوشت ژان، کودک نوزادش، بیمناک می شود و او را به دست سرباز وفاداری می سپارد تا کودک را به یکی از روستاهای دورافتاده ایتالیا ببرد و به نگهداری و تربیت او بپردازد. ژان در هجده سالگی هنگام سفر به اسپانیا با کشتی به دست دزدان دریایی اسیر و به مصر برده می شود. ولی پس از چندی به اتیوپی و سپس به هند می گریزد. در هند مورد توجه اکبر، امپراتوری گورکانی، قرار می گیرد و در دربار وی به مشاغل مهمی نائل می گردد. پس از چندی اکبر یک مهاراجه نشین را به عنوان تیول به ژان می بخشد...
این کتاب سرگذشت شگفت انگیز این مهاراجه فرانسوی است که هنوز بازماندگانش در بوپال هند زندگی می کنند و نام خانوادگی بوربون را حفظ کرده اند.
در بخشی از کتاب می خوانیم:
جنگ از سر گرفته شد سی هزار سرباز فرانسوی به فرماندهی فرانسوای اول وارد ایتالیا شدند و سپهسالار که از سوی شارل کن به سمت قائممقام فرمانده کل ارتش امپراتوری منصوب شده بود ،خود را آماده جنگ با هم وطنانش می کرد. او شعار خانواده بوربون را که "امید" بود و تاکنون علامت مشخصه اش به شمار میرفت، با شعاری که خودش اختراع کرده بود و روحیه اش را نشان میداد، تعویض کرده بود: "همه امید من به شمشیر است"
این کتاب در ۲۶۱ صفحه توسط نشر پیکان به چاپ رسیده است.
🔺️ارسالی از مریم کیانی،رئیس اداره
#کتابخانه_ملاعبدلله_بشروی
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#معرفی_متنی_کتاب
«پدران پسران و سرزمین مابین شان» اثر تازه هشام مطر، نویسنده لیبیایی ،آمریکایی است که پیش از این رمان «در کشور مردان» او نامزد جایزه منبوکر شده بود. این اثر او هم موفق به کسب جایزه پولیتزر سال ۲۰۱۷ را در بخش زندگینامه گردید که با ترجمه شبنم سمیعیان توسط انتشارات کوله پشتی چاپ شد. نیویورک تایمز درباره این کتاب اینگونه مینویسد:
"کتاب بازگشت از سویی یک داستان مهیج است درباره ی نویسنده ای که می خواهد از سرنوشت پدرش که سال هاست اسیر چنگال حکومت ظالمانه و دیکتاتوری معمر قذافی ست. سر در بیاورد، از سویی دیگر تلاش پسری است برای روبرو شدن با روح پدری که با غیابش در نیم بیشتر عمر او حضور داشته است."
آنچه که کتاب بازگشت را حائز اهمیت و قابل روایت میکند اثراتی است که اوضاع سیاسی و حکومتی کشور لیبی بر زندگی هشام مطر و خانوادهاش برجا میگذارد. ربوده شدن و سرنوشت نامعلوم پدرش، جابالله مطر، مسئلهای است که کتاب حاضر را خواندنی و مخاطب را تا انتها با خود می کشد.
هشام در این کتاب در این جستجو پای صحبت افرادی می نشد که همه از رزیم قداقی زخم خورده و سالهایی از عمرشان را در زندان های مخوف رژیم قذافی خصوصا زندان ابوسلیم در بدترین شرایط سپری کرده اند.
برشی از کتاب:
تا چند ماه هیچ خبری نشد. تا اینکه در شامگاه شانزدهم ژوئن، پنج ماه پس از اولین ملاقاتم با سیف، حامد، پسرِ عمو محمود، به من زنگ زد و گفت: «از پدرم برایت پیغامی دارم. او گفت به تو بگویم که شرایط از آنچه همیشه بوده، بدتر شده است. باید برای نوشیدن آب پول پرداخت کنیم. نگهبانان زندان با ما مثل حیوان رفتار میکنند. غذا غیرقابل خوردن است. یک هفته وقت داری، اگر شرایط بهتر نشد، اعتصاب غذا را شروع میکنیم.
🔺️ارسالی از مریم کیانی،رئیس اداره
#کتابخانه_ملاعبدلله_بشروی
«پدران پسران و سرزمین مابین شان» اثر تازه هشام مطر، نویسنده لیبیایی ،آمریکایی است که پیش از این رمان «در کشور مردان» او نامزد جایزه منبوکر شده بود. این اثر او هم موفق به کسب جایزه پولیتزر سال ۲۰۱۷ را در بخش زندگینامه گردید که با ترجمه شبنم سمیعیان توسط انتشارات کوله پشتی چاپ شد. نیویورک تایمز درباره این کتاب اینگونه مینویسد:
"کتاب بازگشت از سویی یک داستان مهیج است درباره ی نویسنده ای که می خواهد از سرنوشت پدرش که سال هاست اسیر چنگال حکومت ظالمانه و دیکتاتوری معمر قذافی ست. سر در بیاورد، از سویی دیگر تلاش پسری است برای روبرو شدن با روح پدری که با غیابش در نیم بیشتر عمر او حضور داشته است."
آنچه که کتاب بازگشت را حائز اهمیت و قابل روایت میکند اثراتی است که اوضاع سیاسی و حکومتی کشور لیبی بر زندگی هشام مطر و خانوادهاش برجا میگذارد. ربوده شدن و سرنوشت نامعلوم پدرش، جابالله مطر، مسئلهای است که کتاب حاضر را خواندنی و مخاطب را تا انتها با خود می کشد.
هشام در این کتاب در این جستجو پای صحبت افرادی می نشد که همه از رزیم قداقی زخم خورده و سالهایی از عمرشان را در زندان های مخوف رژیم قذافی خصوصا زندان ابوسلیم در بدترین شرایط سپری کرده اند.
برشی از کتاب:
تا چند ماه هیچ خبری نشد. تا اینکه در شامگاه شانزدهم ژوئن، پنج ماه پس از اولین ملاقاتم با سیف، حامد، پسرِ عمو محمود، به من زنگ زد و گفت: «از پدرم برایت پیغامی دارم. او گفت به تو بگویم که شرایط از آنچه همیشه بوده، بدتر شده است. باید برای نوشیدن آب پول پرداخت کنیم. نگهبانان زندان با ما مثل حیوان رفتار میکنند. غذا غیرقابل خوردن است. یک هفته وقت داری، اگر شرایط بهتر نشد، اعتصاب غذا را شروع میکنیم.
🔺️ارسالی از مریم کیانی،رئیس اداره
#کتابخانه_ملاعبدلله_بشروی
Telegram
attach 📎
#معرفی_متنی_کتاب
📘"بازماندگان نیمه جان"، نوشته محمدرضا یزدیان، انتشارات زلال اندیشه.
این کتاب، شرح گوشهای از واقعیات و برگرفته از خاطرات بسیار تلخ و شیرین دوران اسارت به روایت محمدرضا یزدیان است. حکایت مردانی است که در بازداشتگاههای دشمن بعثی، مردانه ایستادگی و مقاومت کرده و هرگز از اعتقادات و منش اسلامی خود دست بر نداشتند.
این کتاب بیانگر رویدادهای تلخ و دردناک سالهای سخت اسارت رزمندگان اسلام در اردوگاه ها و کمپ های عراق و بازگو کننده بسیاری از ناگفتهها و زوایای پنهان آن دوران است. این نوشته حاوی اتفاقاتی است که بر اساس مشاهدات و خاطرات مستند نویسنده به رشته تحریر در آمده است. این خاطرات با نامهای جالب توجه آمده به عنوان مثال: تونل مرگ، انا طباخ، هواخوری، اونا رو گمراه کنید، عدو شود سبب خیر و ... .
در بخشی از این کتاب میخوانید:
"روزی سر و کله یکی از درجه دارهای عراقی که اسمش عدنان بود و فارسی را هم خیلی خوب بلد بود، پیدا شد. او از این که غذاها بد پخته شده بود، بسیار عصبانی شد و گفت: «اگه فردا هم غذاها خراب بشه، همه تون رو کتک مفصلی می زنم ...» از بد روزگار فردا هم متاسفانه برنج ها خمیر شده بود. باید چارهای می اندیشیدیم. فوراً یک دیگ خالی آوردم، نصف برنجهای خمیر شده را داخل آن ریختم و یکی از دیگهای برنج را که خوب پخته شده بود، روی آن دو دیگ نصفه خمیر شده ریختم. به این ترتیب میخواستم سر عدنان را کلاه بگذارم. نزدیکی های ظهر عدنان به آشپز خانه آمد و گفت: «هان! چه خبر؟» و بعد در دیگها را باز کرد و با بیل، محتویات آن ها را زیر و رو نمود. ناگهان برنجهای خمیر شده رو آمد. عدنان که حسابی عصبانی شده بود، گفت: «پدر سوختهها! سر من کلاه میذارین؟ پدرتون رو درمی آرم.» و با همان بیل دستش به جانمان افتاد. خلاصه آن روز کتک مفصلی خوردیم."
🔺 ارسالی از نرگس روایتی، مسئول کتابخانه
#کتابخانه_ملاعبدلله_بشروی
📘"بازماندگان نیمه جان"، نوشته محمدرضا یزدیان، انتشارات زلال اندیشه.
این کتاب، شرح گوشهای از واقعیات و برگرفته از خاطرات بسیار تلخ و شیرین دوران اسارت به روایت محمدرضا یزدیان است. حکایت مردانی است که در بازداشتگاههای دشمن بعثی، مردانه ایستادگی و مقاومت کرده و هرگز از اعتقادات و منش اسلامی خود دست بر نداشتند.
این کتاب بیانگر رویدادهای تلخ و دردناک سالهای سخت اسارت رزمندگان اسلام در اردوگاه ها و کمپ های عراق و بازگو کننده بسیاری از ناگفتهها و زوایای پنهان آن دوران است. این نوشته حاوی اتفاقاتی است که بر اساس مشاهدات و خاطرات مستند نویسنده به رشته تحریر در آمده است. این خاطرات با نامهای جالب توجه آمده به عنوان مثال: تونل مرگ، انا طباخ، هواخوری، اونا رو گمراه کنید، عدو شود سبب خیر و ... .
در بخشی از این کتاب میخوانید:
"روزی سر و کله یکی از درجه دارهای عراقی که اسمش عدنان بود و فارسی را هم خیلی خوب بلد بود، پیدا شد. او از این که غذاها بد پخته شده بود، بسیار عصبانی شد و گفت: «اگه فردا هم غذاها خراب بشه، همه تون رو کتک مفصلی می زنم ...» از بد روزگار فردا هم متاسفانه برنج ها خمیر شده بود. باید چارهای می اندیشیدیم. فوراً یک دیگ خالی آوردم، نصف برنجهای خمیر شده را داخل آن ریختم و یکی از دیگهای برنج را که خوب پخته شده بود، روی آن دو دیگ نصفه خمیر شده ریختم. به این ترتیب میخواستم سر عدنان را کلاه بگذارم. نزدیکی های ظهر عدنان به آشپز خانه آمد و گفت: «هان! چه خبر؟» و بعد در دیگها را باز کرد و با بیل، محتویات آن ها را زیر و رو نمود. ناگهان برنجهای خمیر شده رو آمد. عدنان که حسابی عصبانی شده بود، گفت: «پدر سوختهها! سر من کلاه میذارین؟ پدرتون رو درمی آرم.» و با همان بیل دستش به جانمان افتاد. خلاصه آن روز کتک مفصلی خوردیم."
🔺 ارسالی از نرگس روایتی، مسئول کتابخانه
#کتابخانه_ملاعبدلله_بشروی
.
#معرفی_متنی_کتاب
کتاب "جادۀ کمربندی" اثر هانری بشو سه داستان را به صورتی هوشمندانه در هم آمیخته و چکیده تجربیات خود را چه در زندگی شغلی و چه در زندگی شخصی در عبور از دوران مختلف، در قالب رمانی چند وجهی عرضه کرده است.
ابتدا داستانی که در زمان حال جاریست و آن هنگامیست که راوی هر روز به بیمارستان برای عیادت عروس بیمار در حال احتضارش پاول می رود .احتمال درگذشت او سبب می شود که سیلی از خاطرات دور و دراز به صورتی قدرتمندانه در ذهن او تداعی میشود. این اتفاق یاد و خاطره دوست دوران جوانی اش استفان را در او زنده می کند. استفان جوانی شیفته کوه نوردی که پیش پیوستن به گروه مقاومت در جریان جنگ جهانی و تلاش برای اعمال خرابکارانه در خطوط آلمانی ها راوی را با لذت کوه نوردی آشنا میکند. و بالخره در داستان سوم سرگذشت شادو( سایه) است ، افسر آلمانی نفوذناپذیر که راوی پس از جنگ با او در زندان آشنا می شود....
نویسنده دراین کتاب به موضوعات از زوایای مختلف می پردازد.
✔️ این کتاب در سال ۲۰۰۸ برنده جایزه لیورانتر شده و توسط انتشارات نگاه چاپ شده است .
🔺️ارسالی از مریم کیانی،رئیس اداره
https://t.me/plboshrouyeh
#معرفی_متنی_کتاب
کتاب "جادۀ کمربندی" اثر هانری بشو سه داستان را به صورتی هوشمندانه در هم آمیخته و چکیده تجربیات خود را چه در زندگی شغلی و چه در زندگی شخصی در عبور از دوران مختلف، در قالب رمانی چند وجهی عرضه کرده است.
ابتدا داستانی که در زمان حال جاریست و آن هنگامیست که راوی هر روز به بیمارستان برای عیادت عروس بیمار در حال احتضارش پاول می رود .احتمال درگذشت او سبب می شود که سیلی از خاطرات دور و دراز به صورتی قدرتمندانه در ذهن او تداعی میشود. این اتفاق یاد و خاطره دوست دوران جوانی اش استفان را در او زنده می کند. استفان جوانی شیفته کوه نوردی که پیش پیوستن به گروه مقاومت در جریان جنگ جهانی و تلاش برای اعمال خرابکارانه در خطوط آلمانی ها راوی را با لذت کوه نوردی آشنا میکند. و بالخره در داستان سوم سرگذشت شادو( سایه) است ، افسر آلمانی نفوذناپذیر که راوی پس از جنگ با او در زندان آشنا می شود....
نویسنده دراین کتاب به موضوعات از زوایای مختلف می پردازد.
✔️ این کتاب در سال ۲۰۰۸ برنده جایزه لیورانتر شده و توسط انتشارات نگاه چاپ شده است .
🔺️ارسالی از مریم کیانی،رئیس اداره
https://t.me/plboshrouyeh