✍️ مجله ادبی پیاده رو
1.26K subscribers
1.1K photos
45 videos
8 files
1.68K links
سردبیر
@bankiman
شعر آزاد
@mohammad_ashour
شعر کلاسیک
@Shahrammirzaii
داستان
@Ahmad_derakhshan
نقد و اندیشه
@Sharifnia1981
ادبیات جهان
@Azitaghahreman
ادبیات ترکیه آذربایجان
@Alirezashabani33
ادبیات فرانسه

ادبیات عرب
@Atash58
کردستان
@BABAKSAHRA
Download Telegram
مقدمه:
در معرفی این روزها وقتی که برای اولین‌بار خود را دیدم چتر نجاتی در آینه مرا از آسمان پایین می‌آورد، تا در فرودی عالی، از من انسانی دیگر بسازد. انسانی با بال‌های موفق که عجایب را مخاطب خود می‌گیرد و خود را غنیمت خود می‌شمارد. بعد‌ها اسم آن حادثه را «اتکای به نفس» نهاده و برای اولین‌بار از آن ظرفیت‌های خود را با شعر امتحان نمودم. در شعر احتیاج به دو انسان داشتم. انسانی که بتواند از طرف من مشکلات خود را مطرح... و انسانی که بتواند در درون من حل این مشکلات را به عهده بگیرد. اولی را «شاعر» و دومی را «کلمه» نام نهادم.
**
وقتی
که باد موذن بر برج‌ها
اذان می‌گفت
تنهایی زمین
با برگ‌های زرد و عبوس
از چشم غم گرفتهٔ
پاییز می‌چکید.
اشکی رها می‌شود
تمام خاک جهان بوی غم گرفت.
پرواز می‌کنم
پرواز می‌کنم
            با بازوانِ آبی و پرهای آسمان
هر کتف من
دری ست که سال‌ها صیقل خورشید خورده است.
#علی_مومنی
#بیرون_تر_از_نگاه ۱۳۷۶
#شعر_حجم #شعر_موج_ناب #شعر_دیگر #شعر_موج_نو #شعر_دهه_چهل_پنجاه
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews  👈