🆔 @piaderonews 👈 ڪلیڪ
🔸شعری از #فرناندو_پسوا
🔹ترجمه ی #مبین_اعرابی
اگر به دنبال شعر ساده و سرراست می گردید، بهتر است از همینجا دور بزنید و به سراغ خیل عظیم شاعرانی بروید که شعرهایشان فهم آسان تری دارد، چراکه در شعر پسوا باید به دنبال لایه های پنهان گشت و رفت و برگشتی مداوم میان واقعیت (واقعیت چیست؟) و خیال را تجربه کرد. موضوع وقتی پیچیده تر می شود که با شخصیت هایی آشنا شویم که به جای پسوا سخن می گویند. این چند شخصیتی، چه بیماری مزمن پسوا بوده باشد چه شیوه انتخابی وی برای خلق آثارش، ما را با چند شاعر مواجه می کند و اگر به شیوه گذشتگان، زندگی و تفکرات شاعر را نیز در فهم و دسته بندی اشعارش دخالت دهیم، هریک از حداقل سه همزاد اصلی پسوا پیشینه، تفکرات و زبان خاص خود را دارند.
فرناندو پسوا شاعر پرتغالی متولد 1888 در لیسبون است که به واسطه ازدواج مادرش با مردی که کنسول پرتغال در آفریقای جنوبی بود، کودکی پر فراز و نشیبی را از سر گذراند. وقتی که دوباره به لیسبون بازگشت 17 سال داشت و پس از دوسال که تصمیم به ترک دانشگاه گرفت، مطالعات گسترده و نوشتن را به طور جدی تر آغاز کرد. هرچند پسوا در طول حیاتش نیز به واسطه چاپ آثار، نوشتن در ستون های مجلات و نامه نگاری با بزرگان ادبیات... به عنوان شاعری جدی شناخته شده بود، اما کشف نبوغش پس از مرگ وی در 1935 و دسته بندی و چاپ آثار عمده اش که در چمدانی بزرگ نگهداری می شد، صورت پذیرفت.
اختلال چند شخصیتی که پیشتر به آنها اشاره شد، به حدی در زندگی پسوا جدی بود که آثارش را با نام همزادهای ابداعی اش می نوشت و هریک از این همزادها، نام، تحصیلات، زندگی و شخصیت منحصر به فردی داشتند و گاه به نوشتن و اظهار نظر درباره آثار یکدیگر نیز می پرداختند. هرچند استفاده از نام های مستعار برای انتشار آثار، به اغراض مختلف توسط شاعران و نویسندگان زیادی مورد استفاده قرار گرفته است، اما برای پسوا موضوع بسیار فراتر از نام ادبی مستعاربوده است. سه همزاد اصلی وی عبارتند از: آلبرتو کایرو که ساکن روستا بود و درس نخوانده، خداپرست و شیفته طبیعت و فهم ناب اشیاء. کایرو به اشارهی پسوا در سال 1887 (یک سال زودتر از خودِ شاعر) به دنیا آمد و در 1915 از بیماری سل درگذشت. آلوارو دِ کَمپوس که متولد 1890 مهندس نیروی دریایی و ساکن انگلستان و تحت تاثیر والت ویتمن و فوتوریست های ایتالیایی بود. ریکاردو رِیش، پزشکی سلطنت طلب که شعر کلاسیک با شیوه گذشتگان می سراید. علاوه بر اینها تعداد زیادی نام دیگر وجود دارد که پسوا علاوه بر نام اصلی خود، تحت نقاب آنها نوشته است. نام هایی همچون بِرناردو سوارز، آنتونیو مورا، بارون تیو و حتی زنی به نام ماریا خوزه. پسوآ در جایی نوشت: «من به همهی اینها گوشت و خون دادم، کارآمدیهایشان را سنجیدم، دوستیهاشان را شناختم، گفتگوهایشان را شنیدم… به نظرم رسید که در بین آنها، آفرینندهشان، کمترین چیز است… انگار همه اینها جدا از من رخ داده بود و همچنان نیز رخ خواهد داد…»
نکته جالب دیگر در زندگی ادبی فرناندو پسوا علاقه بسیار وی به خیام است، این علاقه بخشی از فلسفه ذهنی پسوا است که گاهی به وضوح در اشعار وی مشهود است.
شعری که مشاهده می کنید، با نام آلوارو دِ کَمپوس نوشته شده است.
$$$
پشت فرمان شورولتی در راه سینترا
میان مهتاب و رویا، در جاده ای متروک
تنها و کُند می رانم
اینطور به نظر میرسد یا می خواهم اینطور به نظر برسد:
که دارم می روم به جاده ای دیگر، به رویایی دیگر، به دنیایی دیگر
که دارم می روم
بی آنکه لیسبون را ترک کرده باشم و بی آنکه سینترا پیش رویم باشد
که دارم می روم و چه چیز آنجا هست که باید رفت و نایستاد؟ که باید رفت
شب را در سینترا می گذرانم، چون نمی توانم در لیسبون بمانم
اما به محض رسیدن به سینترا، پشیمان خواهم شد از ترکِ لیسبون
همواره این دل نگرانیِ بی اساس، بی هدف و بی اثر با من است
همواره، همواره، همواره
اندوهی بی حساب برای هیچ
در جادهی رو به سینترا، در جادهی رو به رویاها، در جادهی رو به زندگی
باید مراقب حرکات ناخودآگاهی باشم که ماشینِ قرضی ام را چپ می کند
حرکاتِ ناخودآگاه پشت فرمان، در اطرافم، در خودم
به علامت راهنمایی می خندم وقتی که فکر می کنم، گردش به راهِ راست
در چند وسیلهی قرضیِ جهان راه می پیمایم؟ ... ⬇️
http://www.uupload.ir/files/iyw9_f.p.jpg
🔴لطفاً ادامه ی شعر را در سایت بخوانید :
http://www.piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=2338
🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆
◾️بخش : #ادبیات_جهان
زیر نظر آزیتا قهرمان
🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrwB_GHUktWJFw
🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈
🔸شعری از #فرناندو_پسوا
🔹ترجمه ی #مبین_اعرابی
اگر به دنبال شعر ساده و سرراست می گردید، بهتر است از همینجا دور بزنید و به سراغ خیل عظیم شاعرانی بروید که شعرهایشان فهم آسان تری دارد، چراکه در شعر پسوا باید به دنبال لایه های پنهان گشت و رفت و برگشتی مداوم میان واقعیت (واقعیت چیست؟) و خیال را تجربه کرد. موضوع وقتی پیچیده تر می شود که با شخصیت هایی آشنا شویم که به جای پسوا سخن می گویند. این چند شخصیتی، چه بیماری مزمن پسوا بوده باشد چه شیوه انتخابی وی برای خلق آثارش، ما را با چند شاعر مواجه می کند و اگر به شیوه گذشتگان، زندگی و تفکرات شاعر را نیز در فهم و دسته بندی اشعارش دخالت دهیم، هریک از حداقل سه همزاد اصلی پسوا پیشینه، تفکرات و زبان خاص خود را دارند.
فرناندو پسوا شاعر پرتغالی متولد 1888 در لیسبون است که به واسطه ازدواج مادرش با مردی که کنسول پرتغال در آفریقای جنوبی بود، کودکی پر فراز و نشیبی را از سر گذراند. وقتی که دوباره به لیسبون بازگشت 17 سال داشت و پس از دوسال که تصمیم به ترک دانشگاه گرفت، مطالعات گسترده و نوشتن را به طور جدی تر آغاز کرد. هرچند پسوا در طول حیاتش نیز به واسطه چاپ آثار، نوشتن در ستون های مجلات و نامه نگاری با بزرگان ادبیات... به عنوان شاعری جدی شناخته شده بود، اما کشف نبوغش پس از مرگ وی در 1935 و دسته بندی و چاپ آثار عمده اش که در چمدانی بزرگ نگهداری می شد، صورت پذیرفت.
اختلال چند شخصیتی که پیشتر به آنها اشاره شد، به حدی در زندگی پسوا جدی بود که آثارش را با نام همزادهای ابداعی اش می نوشت و هریک از این همزادها، نام، تحصیلات، زندگی و شخصیت منحصر به فردی داشتند و گاه به نوشتن و اظهار نظر درباره آثار یکدیگر نیز می پرداختند. هرچند استفاده از نام های مستعار برای انتشار آثار، به اغراض مختلف توسط شاعران و نویسندگان زیادی مورد استفاده قرار گرفته است، اما برای پسوا موضوع بسیار فراتر از نام ادبی مستعاربوده است. سه همزاد اصلی وی عبارتند از: آلبرتو کایرو که ساکن روستا بود و درس نخوانده، خداپرست و شیفته طبیعت و فهم ناب اشیاء. کایرو به اشارهی پسوا در سال 1887 (یک سال زودتر از خودِ شاعر) به دنیا آمد و در 1915 از بیماری سل درگذشت. آلوارو دِ کَمپوس که متولد 1890 مهندس نیروی دریایی و ساکن انگلستان و تحت تاثیر والت ویتمن و فوتوریست های ایتالیایی بود. ریکاردو رِیش، پزشکی سلطنت طلب که شعر کلاسیک با شیوه گذشتگان می سراید. علاوه بر اینها تعداد زیادی نام دیگر وجود دارد که پسوا علاوه بر نام اصلی خود، تحت نقاب آنها نوشته است. نام هایی همچون بِرناردو سوارز، آنتونیو مورا، بارون تیو و حتی زنی به نام ماریا خوزه. پسوآ در جایی نوشت: «من به همهی اینها گوشت و خون دادم، کارآمدیهایشان را سنجیدم، دوستیهاشان را شناختم، گفتگوهایشان را شنیدم… به نظرم رسید که در بین آنها، آفرینندهشان، کمترین چیز است… انگار همه اینها جدا از من رخ داده بود و همچنان نیز رخ خواهد داد…»
نکته جالب دیگر در زندگی ادبی فرناندو پسوا علاقه بسیار وی به خیام است، این علاقه بخشی از فلسفه ذهنی پسوا است که گاهی به وضوح در اشعار وی مشهود است.
شعری که مشاهده می کنید، با نام آلوارو دِ کَمپوس نوشته شده است.
$$$
پشت فرمان شورولتی در راه سینترا
میان مهتاب و رویا، در جاده ای متروک
تنها و کُند می رانم
اینطور به نظر میرسد یا می خواهم اینطور به نظر برسد:
که دارم می روم به جاده ای دیگر، به رویایی دیگر، به دنیایی دیگر
که دارم می روم
بی آنکه لیسبون را ترک کرده باشم و بی آنکه سینترا پیش رویم باشد
که دارم می روم و چه چیز آنجا هست که باید رفت و نایستاد؟ که باید رفت
شب را در سینترا می گذرانم، چون نمی توانم در لیسبون بمانم
اما به محض رسیدن به سینترا، پشیمان خواهم شد از ترکِ لیسبون
همواره این دل نگرانیِ بی اساس، بی هدف و بی اثر با من است
همواره، همواره، همواره
اندوهی بی حساب برای هیچ
در جادهی رو به سینترا، در جادهی رو به رویاها، در جادهی رو به زندگی
باید مراقب حرکات ناخودآگاهی باشم که ماشینِ قرضی ام را چپ می کند
حرکاتِ ناخودآگاه پشت فرمان، در اطرافم، در خودم
به علامت راهنمایی می خندم وقتی که فکر می کنم، گردش به راهِ راست
در چند وسیلهی قرضیِ جهان راه می پیمایم؟ ... ⬇️
http://www.uupload.ir/files/iyw9_f.p.jpg
🔴لطفاً ادامه ی شعر را در سایت بخوانید :
http://www.piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=2338
🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆
◾️بخش : #ادبیات_جهان
زیر نظر آزیتا قهرمان
🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrwB_GHUktWJFw
🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈
🔹 ترجمه ی #مبین_اعرابی از شعر #فرناندو_پسوا را در سایت #پیاده_رو بخوانید : 👇👇
📚اگر به دنبال شعر ساده و سرراست می گردید، بهتر است از همینجا دور بزنید و به سراغ خیل عظیم شاعرانی بروید که شعرهایشان فهم آسان تری دارد، چراکه در شعر پسوا باید به دنبال لایه های پنهان گشت و رفت و برگشتی مداوم میان واقعیت و خیال را تجربه کرد.
#ادبیات_جهان
▶️ https://piadero.ir/post/2754
🆔 @piaderonews 👈
📚اگر به دنبال شعر ساده و سرراست می گردید، بهتر است از همینجا دور بزنید و به سراغ خیل عظیم شاعرانی بروید که شعرهایشان فهم آسان تری دارد، چراکه در شعر پسوا باید به دنبال لایه های پنهان گشت و رفت و برگشتی مداوم میان واقعیت و خیال را تجربه کرد.
#ادبیات_جهان
▶️ https://piadero.ir/post/2754
🆔 @piaderonews 👈