✍️ مجله ادبی پیاده رو
1.26K subscribers
1.1K photos
45 videos
8 files
1.68K links
سردبیر
@bankiman
شعر آزاد
@mohammad_ashour
شعر کلاسیک
@Shahrammirzaii
داستان
@Ahmad_derakhshan
نقد و اندیشه
@Sharifnia1981
ادبیات جهان
@Azitaghahreman
ادبیات ترکیه آذربایجان
@Alirezashabani33
ادبیات فرانسه

ادبیات عرب
@Atash58
کردستان
@BABAKSAHRA
Download Telegram
کتاب «جمهوری فدرال ابر»
آنتولوژی شعر نوی ترکیه
پژوهش، ترجمه و بازسرایی #ابوالفضل_پاشا
#انتشارات_سولار

🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews 👈 ڪلیڪ

🔸«آدم کش و آنانی که می آیند»
🔹شعری از #بختیار_علی
(( شاعر و داستانویس معاصر کرد ))
🔸برگردان #خالد_بایزیدی

روزی یکی می آید و از ناامیدی من
الماسی را پیدا می کند
که از همه امیدها زیباتر است
یکی می آید از حراج بعد از مرگ من
قسمتی ازمن را می بیند
که من ندیده ام
یکی می آید از جیب خون آلود من
یاقوتی را پیدا می کند
که مدتهاست همه تان به دنبال اش می گردید
اما من کلید محشرهای خود را
در جای قایم می کنم
که تا دنیا دنیاست هیچ کس پیدایش نحواهد کرد
روزی پرنده ای خواهد آمد
که سرشار است از گمان بی مفهوم
درحق عدالت خواهی خدا
در کفرهای من اعتقادی ژرف پیدا می کند
که من ندیده ام
از دستهای بی رمق من
پرواز را پیدا می کند...
حجم زیادی از پرواز که آسمان را خشمگین می کند
یکی می آید از ماده ی جسم من
قفس کوچکی را درست می کند
آنقدر کوچک
گوشه ای را اشغال نمی کند
یکی نیز از این نطفه ی شرمگین من
کودکی را خلق می کند
کودک را من نمی شناسم
کودک های زیاد که باغچه را خشمگین می کنند
شبی«من»می آید از من یکی دیگر را خلق می کند
منی بسیار که بدون اینکه هدفشان باشد
درخت و چمن و گلها را خشمگین می کند
.

http://uupload.ir/files/qjj_b.a.jpg

☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران

http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=2020

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

◾️بخش : #ادبیات_جهان
زیر نظر آزیتا قهرمان

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrwB_GHUktWJFw

🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews 👈 ڪلیڪ

🔸عاشقانه‌ی کولابی
🔹 شعری از #محمد_لوطیج

زنی تنها
بر نیمکت پارک
پس¬‌زمینه‌ی تصویر، دریاست.
دوربین به فاصله¬‌ی چند انگشت
بر سطح دریا پیش می‌رود
به بالا برمی‌گردد
(تکه‌ای از آسمانِ «کولاب» روی صفحه است)



زن را نمی‌بینیم
نیمی از روسری‌اش دست باد است
دوربین، خسوف را نشان می‌دهد
(احتمالا این کلیشه جواب نمی‌دهد)


در کادر کوچک گوشه‌ی راست
فالِ هفته نشان داده می‌شود:
«تلفن است که زنگ می‌خورد
تهمینه از تو طلاق گرفته
زن پهلوان‌پنبه‌ای شده در توران
و معشوقه‌ات با پستانکش رفته نک کوه قاف» (1)


مردی جوان
(کفش‌هایش در کادر است)
دقیقا جای میخکِ قطب‌نما ایستاده
دوربین روی اندام مرد بالا می‌رود
دو دستش را عقربه کرده
تا آخر باز مانده چشم‌هایش / درشت
هرمِ نفسِ زن را روی لاله‌ی گوش راستش حس می‌کند
برمی¬‌گردد
صحنه از آدم تهی است
تنها چند چارپایه
با دقت روی هم چیده شده
و آواز دورِ زنی که با لهجه‌ی تاجیکی:
«فریاد دل مرا به بلبل ببرید
بلبل به عراق و هند و کابل ببرید
فریاد و فغا...» (2)
صدای زن گم می‌شود
دوربین سرش را بالا می‌گیرد / بالاتر
تکه‌ای از آسمانِ «کولاب» روی صفحه است.



(1) پاره‌ای از یک شعرِ علی باباچاهی.
(2) پاره‌ای از یک دوبیتی تاجیکی

http://uupload.ir/files/6rfb_m.l.jpg

☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران

http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=2021

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

◾️بخش : #شعر_امروز_ایران
زیر نظر محمد آشور

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrwB_GHUktWJFw

🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews 👈 ڪلیڪ

🔹 شعری از #شهرام_میرزایی

ای از تو در هر شهر، حرف و داستان ها
باتوم خوردم بی تو پیش پاسبان ها

باید ببندم هردو را چون ربط دارد
چاک گریبان تو با چاک دهان ها

رقصیدی و غیر از همین اوقات شیرین
پیشت کمر باریک می شد استکان ها

شب ها که می خوابی چرا جای تو خالی ست
سهم منی یا مال از "مابهتران" ها!؟

آه از لبت ...آه از لبت ...آه از لبت که
خوابانده ای این گوشت را در زعفران ها؟!

تا اینکه بردارند زیر ابرویت را
در جان هم افتاده اند ابروکمان ها

با پیرمردان هم کمی محتاط تر باش
آه ای بلوغ زودرس در نوجوان ها.

داغ دلم را گریه ها خاموش می کرد
آتشفشان ها را اگر آتش نشان ها...

http://uupload.ir/files/gx6h_sh.m.jpg

☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران

http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=2022

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

◾️بخش : #غزل_معاصر_ایران
زیر نظر بنیامین دیلم کتولی

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrwB_GHUktWJFw

🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews 👈 ڪلیڪ

🔸پرسه زدن روی عدد جمهور
نقدینه ای بر دفتر شعر "جمهوری برزخ"
شاعر : #مظاهر_شهامت
ناشر : شانی
🔹- #فیض_شریفی :

این دفتر دربردارنده 41 شعر سپید است که بیشتر اشعار شهامت بلند است. او چند شعر کوتاه هم دارد .
شهامت با انواع سازه های بیانی، اندیشه و عاطفه اش را ابراز می کند.
در زبان شاعر نظامی می بینیم که مجموعه ای از نشانه هاست. سروده های شهامت گاهی بسیار رمز آمیز می شود و گاهی به شکل گفتار، حاوی یک پیام است که خود این گفتارها از ارزش های بیانی متفاوتی برخوردار است.
بعضی از شعرها تاثیرهای طبیعی برخواننده می گذارند، مثل شعر زیری :
افتاد
به دریای خون
گلوله‌ای
که ماه را
دزدیده بود.
ص47
این تاثیر طبیعی برخاسته از نوعی احساس و کمی صورخیال ظهور می کند. کلمات "خون " و "گلوله " فارغ از بار مجازی آنها کنشگرند ...

http://uupload.ir/files/bj1v_f.sh.jpg

🔴لطفا ادامه ی متن را در مجله ادبی پیاده رو مطالعه بفرمایید :

http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=2023

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

◾️بخش : #اندیشه_و_نقد
زیر نظر سید حمید شریف نیا

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrwB_GHUktWJFw

🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈
شهری که در آن مرگ از آن می خواند
#ایرج_زبردست
مجموعه رباعی
#نشر_چشمه

🆔 @piaderonews👈
حیات دوباره ی رباعی
به کوشش بهاءالدین خرمشاهی و محمد اجاقی
چاپ سوم
#نشر_شانی
#ایرج_زبردست

🆔 @piaderonews👈
آدم از کدام فصل به زمین افتاد
سروده" #فرناز_جعفرزادگان "
#انتشارات_شانی

🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈ڪلیڪ

🔹شعری از #حسین_تقلیلی

دربازمي شود نه ...ولي درپرنده نيست
پرواز در توان پر هر پرنده نيست
بايدبه سمت تيغ پريد وپرنده شد
خود تيغ اگر به سربرسد سرپرنده نيست...
وقتي پرنده زودتر از تير مي پرد
نفعي براي هيچ کسي درپرنده نيست!
پس درقفس پرنده پرپر پرنده است
دراسمان پرنده بي پر پرنده نيست...
اين رابه گوش چلچله هاتان فروکنيد
حتي عقاب هم نزند پر پرنده نيست
وقتي که باعقاب تعارف نميکنم
خفاش روشن است که ديگر پرنده نيست
دربازمي شود و کبوتر نمي پرد
در فکر مي کند که کبوتر پرنده نيست
در بسته مي شود ومن ازخواب مي پرم!
در فکرمي کند که چه بهتر پرنده نيست...

http://uupload.ir/files/ityv_h.t.jpg

☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران

http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=2024

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

▪️بخش : #غزل_معاصر_ایران
زیر نظر بنیامین دیلم کتولی

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrwB_GHUktWJFw

🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈ڪلیڪ

🔹شعرهایی از #مهدی_محمودی

🔸شعر اول :

وقتی برگردی به خانه می‌بینی
"خوش آمدید به باغ وحش"
از چشم‌های من سر می‌خورند
دو حلزون
لب‌هایم هنوز می‌پوسند
با دو نقطه اضافه
و ماری کلمه‌هام را می‌بلعد
سرخ سرخ
فیلتر دارد اين خرطوم
و عاج به خود برگشته
زخمی‌ام می‌کند
از پله‌ها می‌جهم
به دنبال کلافی
که رنگی ندارد
مگر دروغ
به سقفی می‌رسم
که زیرش تو بودی
روی آنتن می‌نشینم
و با برنامه‌ی آشپزی
گریه رنده می‌کنم
از روی شانه‌هایم سیاهی
سقوط می‌کند در پرواز
فیلمى شده‌ام شديد
اسمش شبیه وودی الن
"لطفن به حیوانات محبت نکنید
وابسته می‌شوند "


🔸شعر دوم :

قبرستانی شناور
قبرستانی بین ابرها
و دیگری قدم‌رو
و شاید قاتلانی
از همین رسته‌ها
فرقش این
که در کدام جبهه تیر بخوری
دسته‌های خونی
از تیغه‌ها بریده
تا چند بیل زیر صلح مدفون شوند
جو ری دفنم کنید
که تاریخ فراموشم بخواهد کند
در بهشت زهرها
مشتی در دهانم بچپانید
از خاک چرنوبیل
با یک جفت کفش ویتنامی
که جایش به ساحل نرماندی مانده
با لهجه‌ی افغانی
قرآن بخوانید به جسدم
و با ورق‌های ویل دورانت
مومیایی کنیدم
تا جسمم دیگر به انسان اشتباه نکند
شاید درختی شوم بین قبرها
که میوه‌اش تاریخ
زیر دندان زائران فراموش شود

http://uupload.ir/files/xmnm_m.m.jpg

☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران

http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=2025

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

▪️بخش : #شعر_امروز_ایران
زیر نظر محمد آشور

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrwB_GHUktWJFw

🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈ڪلیڪ

🔹شعری از #آرش_پورعلیزاده

ترش و شیرین شبیه آلوچه گاه اینی و گاه آن هستی
مثل شهریور شمالی ها تو که اخموی مهربان هستی

گاه طوطی و گاه بازرگان گاه در هند و گاه در ایران
خلقتی از فرشته و شیطان گاه جسمی و گاه جان هستی

بین آبادی و خراب شدن، وسط شربت و شراب شدن
مانده ای بین ماندن و رفتن، سخت در حال امتحان هستی

با تو ام گریه ـ خنده ی معصوم! آه ماهی ـ پرنده‌ی مغموم!
شور دریا به جانت افتاده مثل این رودها روان هستی

با تو ام ای رییس خوبی ها! ای زبانِ سلیسِ خوبی ها!
ماهی برکه‌های تنهایی! تو که دریای بی‌کران هستی

بد به حال دوشنبه هایی که خالی از اخم و خنده ات باشد
خوش به حال پیاده روهایی که در انبوه عابران هستی

***
رفقا! رسمِ روزگار این است زندگی سینمای فردین است
وسطش گریه می کنی اما آخر قصه در امان هستی

http://uupload.ir/files/x7zl_a.p.jpg

☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران

http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=2026

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

▪️بخش : #غزل_معاصر_ایران
زیر نظر بنیامین دیلم کتولی

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrwB_GHUktWJFw

🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈ڪلیڪ

🔹شعری از هایدار اِرگولن Haydar Ergülen
- که در ایران به نامِ حیدر اِرگولن معروف است –
به همراه اصل شعر
🔸ترجمه‌ی شعر از ابوالفضل پاشا


🔸فردا شب


فرداشب از این شهر خواهم رفت
من راهیِ‌ رودخانه‌یی هستم
و آب‌ها مرا به‌ جانبِ خود جذب می‌کنند
اگر پرنده های مُرده‌یی که از سینه‌ام فرومی‌افتند
به ‌شمار نیایند
در این سفر به ‌جز قلب‌ام
ره‌توشه‌ی دیگری به ‌هم‌راه ندارم

حرفی نمانده است
اینک من و
اینک غروب!
و در صدای من سکوتِ خاطره‌ها

در وجودم راه‌ها را با درد پیش می‌روم
خیلی وقت است که راه‌ام را از این شهر جدا کرده‌ام
حتا اگر خسته شوم
بارِ‌ دیگر در آن قطارها نخواهم نشست
کسی در ایست‌گاه به پیش‌وازِ من نیاید

در موهای سرم که به‌ طورِ پنهانی رشد می‌کنند
شهری بی‌پرنده وجود دارد
و اکنون من از عشق و از خاطره‌ها
به‌ سانِ یک مشت خاکسترم
در رودخانه‌یی که در آن زندگی می‌کنم
فقط جوی‌هایی بس باریک
- که آرام در پشتِ ‌سرم جاری‌اند -
مرا بدرقه می‌کنند

حرفی نمانده است
اینک من و
اینک غروب!
و در صدای من سکوتِ خاطره‌ها

در انتها مثل یک سؤال
باز با خودم تنها مانده‌ام:
هم‌چنان که رؤیاهای من
در آیینه‌ی شکسته‌ی شهر نقصان می‌یابد
بگو که زندگی‌ام آیا به ‌این شهر نزدیک شده است؟
و به‌ راستی آیا من اصلن با خودم زندگی کرده‌ام؟


🔸Yarın Gece



Yarın gece gideceğim bu kentten
Bir ırmağa yolcuyum sular çekiyor beni
Yüreğimden başka taşıyacak yüküm yok
Sayılmazsa göğsümden düşen kuş ölüleri

Sözüm yok işte yüzüm işte akşam
Sesimde anıların sessizliği

İçimde acıyla yürüyorum yolları
Çoktandır yolumu ayırdığım bu kentten
Yorulsam da bir daha binmem o trenlere
Kimse karşılamasın istasyonlarda beni

Kuşsuz bir kent gizli uzayan saçlarımda
Aşktan ve anılardan bir avuç külüm şimdi
Ardımda usulca akan küçücük sular
Bir onlar uğurluyor varacağım ırmağa

Sözüm yok işte yüzüm işte akşam
Sesimde anıların sessizliği

Sonunda bir soru gibi kaldım yine kendimle
Kentin kırık aynasında eksildikçe düşlerim
Söyle benim ömrüm bu kente uğradı mı
Sahi ben hiç ömrümü kendime yaşadım mı

http://uupload.ir/files/oull_h.e.jpg

☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران

http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=2027

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

▪️بخش : #ادبیات_ترکیه
زیر نظر ابوالفضل پاشا

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrwB_GHUktWJFw

🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews 👈 ڪلیڪ

🔹شعری از #علیرضا_الیاسی


شدم از گریه سرگردان شبیه ابرِ باران زا
مرا یادِ تو می اندازد این شهرِ خیابان زا
در این مرداب ها نیلوفری باقی نمی ماند
چه باقی مانده از تندیسِِ بوداهایِ شیطان زا؟
سوارِ کشتیِ نوحم ولی غرقم به تنهایی
مرا جفتیست بی ایمان در این دریایِ طوفان زا
همین آرامشِ محض است اینکه شانه ای باشم
جهان سرگرمِ آشوبِ است چون مویِ پریشان زا
مرا صبری نمانده ! آیه یِ والعصر بر صبر است
به پایان آمده دورانِ آدم، عصرِ انسان زا
به جایِ بوسه هر معشوقه ای لب میدَرَد از من
میانِ صورتِ هَر زن دهانی هست دندان زا
وطن خاکیست آلوده به دود و سرفه و سیگار
کجاراهِ گریزی هست، از این خاکِ تهران زا؟.

http://uupload.ir/files/3dxs_a.e.jpg

☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران

http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=2028

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

◾️بخش : #غزل_معاصر_ایران
زیر نظر بنیامین دیلم کتولی

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrwB_GHUktWJFw

🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews 👈 ڪلیڪ

🔹شعری از #حسین_اوتادی

شدم جویی که دنبال خودم در جستجو باشم
اگر دریا نگشتم،دست کم کُنج سبو باشم

اگر دریا نگشتم لااقل در یک صلاة ظهر
به سقاخانه اش یک کاسه سهم هر گلو باشم

خلاصه آمدم مشهد که برگردم به اصل خویش
که با خورشید عالم تاب گرم گفتگو باشم

پس از این همنشینی با گل و حوض و رواق و صحن
چگونه می توانم باز هم بی رنگ و بو باشم؟

به آب دیده می شویم تمام صحن دفتر را
مبادا موقع تشریح نامش بی وضو باشم

اگر آیینه کاری ها مرا سرگرم خود کرده ست
مُصِرّم با خودم تکه به تکه روبرو باشم

چنان عطر حرم دور ضریحش می شود آیا
که من هم زائر این بارگاه از چار سو باشم؟

بدون هیچ دردی آمدم سوی طبیب شهر
که تنها در سیاهی لشکر عشاق او باشم

http://uupload.ir/files/iix_h.o.jpg

☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران

http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=2029

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

◾️بخش : #غزل_معاصر_ایران
زیر نظر بنیامین دیلم کتولی

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrwB_GHUktWJFw

🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews 👈 ڪلیڪ

🔹شعری از #بهزاد_سعیدی

رفتی دوباره بی تو دلم شور می زند
بیچاره سنگ بر " سر مغرور " می زند

هرم نگاه و گرمی چشمان عکس تو
آتش به جان این دل مهجور می زند

گفتم که بی تو دل به دل سایه ها دهم
هر سایه را خیال تو با نور می زند

از ابتدا به سینه دلی دفن کرده اند
کو یک لگد به بخت ، یکی گور می زند

من در میان جمع دگر بُر نمی خورم
خُلقم به جمع وصله ناجور می زند

یادت ز کار من گره ای وا نکرد ، هیچ
گاهی به کار من گره کور می زند

در حیرتم ز کار دل از شوق رقص مرگ
اشکش روان ز دیده و تنبور می زند

شاعر که نیستم به سپیدی بخوانمت
تنها دلم به نظم غزل زور می زند

با این که دور گشته ام از خوی آدمی
اما هنوز بی تو دلم شور می زند

http://uupload.ir/files/bp96_b.s.jpg

☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران

http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=2030

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

◾️بخش : #غزل_معاصر_ایران
زیر نظر بنیامین دیلم کتولی

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrwB_GHUktWJFw

🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews 👈 ڪلیڪ

🔹شعری از #علیرضا_دانش_پژوه

می گویی؛
(( شب است ...
و شاید ...
امشب است،
come on ... ))
یعنی که؛ (( بیااا ... ))
آتش بازی کلماتت
سوختن تماشاگر است،
تردید است،
مِهِ نگاه،
وقت پرسش رنگ ها
از شکل قافیه در
نقاشی با گواش

دستی به کمر
از کمان می کشد،
رنگ،
شلیک می شوند از
بوووم.

- (( به هوای بعد از باران
که دوستت ... ))

سینه را می شکافد٬
ترکُنِشی
رنگ رنگ

و نبضِ پمپاژ
و رگ
رگ گردن
دَرَندیدن



- یعنی چطور؟!

- هییس
دارن می بینَون!!!

http://uupload.ir/files/qhki_a.d.jpg

☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران

http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=2032

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

◾️بخش : #شعر_امروز_ایران
زیر نظر محمد آشور

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrwB_GHUktWJFw

🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews 👈 ڪلیڪ

🔹شعری از #حامد_رمضانی

بگو به پرده ببندد دو چشمِ پنجره را
بگو که پس بزند از نگاه منظره را

هجومِ ارّه به گل؟! اين جدال بی شرمی ست
نبردِ تيغ و گلو؟! بس کن اين مناظره را

طنابِ دارِ مرا دستِ عقده می بافد
به گردنِ تو اگر بسته بغض اين گره را

مگر به غيرتِ جنگل نداده اند خبر
که می درند تبر ها نهالِ باکره را

هميشه صاعقه بر ذهنِ آسمان خط زد
هراس می برد از يادِ مرد خاطره را

مرا به تيغِ جنون بسپريد بعد از اين
مگر که باز کند زخم، راهِ حنجره را

http://s3.picofile.com/file/8284108392/H_R_1.jpg

☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران

http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=2031

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

◾️بخش : #غزل_معاصر_ایران
زیر نظر بنیامین دیلم کتولی

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrwB_GHUktWJFw

🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews 👈 ڪلیڪ

🔹شعری از #مستانه_رحمانی

مايلم شروع كنم
از رختِ لكه‌دار تنش
سرتاسر زيباييش كه گوشه‌ی گلدان‌ها نشسته
و خاك می‌خورد
بي آن‌كه بدانم برای تو امروز كدام را آب داده‌ام
صبح ريخته‌ام
ظهر جمع كرده‌ام
و شب در ميانه‌ی تنهايی چند استخان ديده‌ام و سال‌های زياد بيداری
بگو چطور تعبير كنم؟
غبارِ بر سرانگشت؟
حجمِ ديرينِ مواجه؟

ميان ما
آن تو بود كه می‌رفتی؛
می‌آمدی
در خاطرم
در خاطره‌ام
دو موج بلند
هم‌پايِ آن صدای فرانكل كه می‌خاند:
*"جنگل الوان و رنگارنگ به دور سرمان می‌چرخد و ما به يك والس قديمی و فراموش‌شده مشغوليم"

آه
نامم را كنار نان در بشقاب می‌چيند.

بگو ترا صدا كنم هنگام گرسنگی
بگو ترا صدا كنم هنگام تشنگی
بگو به آن جام، دهان، تنهایی‌ِ تن است؛
جمعيتِ تن
و اين‌طور
كه ماجرای نيم‌روز است و در اين لابه‌لا
پای در دندان می‌گذارد
در لثه‌هايم درد می‌گيرد
سقف دهانم را می‌چسبد
و در هر بار لُختی‌ِ آن از ياد می‌رود

انكار نمی‌كنم
در مفصل‌هايم ترا حمل كرده بودم
در چند مهره ايستاده بودمت.

بيا در تنِ مجددم مرور كنيم
بيا سلام سال‌ها باش
بازگشت دو دست از معاشقه
تشريفاتِ تن
ترسِ پوستم باش
آن‌طور كه
شبيه است و مخدوش
پاره‌ای‌ست جدا مانده
تفهيمِ رگ است
و اين‌جا تو را اگر ببُرم
خونی بيرون نمی‌زند.


*بخشي از ترانه والس جدايی

http://uupload.ir/files/1wto_m.r.jpg

☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران

http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=2033


🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

◾️بخش : #شعر_امروز_ایران
زیر نظر محمد آشور

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrwB_GHUktWJFw

🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈