#خودت_باش
@pendarenic
مگی : دربارهٔ این نظر اساسی نیچه بحث کردهایم که #اخلاقیات و #ارزشها و ملاکهایی که به ارث بردهایم در اصل بر پایهٔ اعتقاد به خدا یا خدایان استوار بوده است. این معیارها را خدا یا خدایان به ما دادهاند و سرانجام هم بر این اساس دربارهٔ ما قضاوت خواهند کرد که آیا توانستهایم مطابق این ارزشها زندگی کنیم یا نه.
ولی #نیچه میگوید که ما ایمانمان را به تمامی این خدایان و به دین به طور کلی از دست دادهایم و در نتیجه دیگر به بنیاد و شالودهٔ نظام ارزشیِ به ارث رسیدهٔ خودمان مؤمن نیستیم اما هنوز سعی داریم در زندگی رابطهای با این نظام ارزشی که دیگر به بنیادش ایمان نداریم، برقرار کنیم. این کار، #صداقت و #اصالت را از زندگی ما و در واقع از خودِ ما سلب میکند. اگر بخواهیم #نظام_ارزشی اصیلی داشته باشیم، باید کمر همت ببندیم و ارزشهایمان را یکسره از نو ارزشیابی کنیم...
حال میخواهم بپرسم که نیچه پس از اینکه همهچیز را به چنین مقیاس پهناوری جارو میکند و دور میریزد، به جایش به چه چیزی قائل میشود. کدام ارزشهای مثبت را پس از همهٔ این کارها ارائه میدهد؟
استرن : پاسخ ساده این است که #خودت_باش؛ هرچه هستی به منتها درجه باش؛ تا آخرین ذره باش؛ لبریز از زندگی باش؛ دل به دریا بزن و زندگی کن و هر چیز دیگری از این دست که بعدها در قلمرو مربوط به بشر تحت عنوان نشاط حیاتی مطرح شد.
این دستور که خودت باش و آن شو که هستی، نه تنها مقدمهٔ کبرا و مبدأ سخن نیچه، بلکه #غایت و #مقصدی هست که هرگونه #اخلاق باید به سوی آن هدایت شود. نیچه بر این نظر است که همهٔ اخلاقیاتی که تاکنون وجود داشته عملاً بر ضدّ اصل حیات کار میکرده است و نگرشِ دگرجهانی داشته است. محور آنچه او میگوید این است که زندگی یگانه ارزش و تنها منشأ ارزشهاست و بنابراین همهٔ ارزشها باید از اصل حیات استخراج شوند.
ما باید قائل به زنده بودن باشیم و به کاملترین مفهوم، ندای حیات را لبیک بگوییم، به این معنا که نه تنها عنانِ غرایزمان را رها نکنیم، بلکه همهٔ معیارها، حتی معیار عقل و حقیقت را، از همان منبع بگیریم!
#برایان_مگی
🌟کانال پندار نیک🌟
💫با ما همراه شوید💫
👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/BqXMrjuzfY1ufSr_m96kqw
@pendarenic
مگی : دربارهٔ این نظر اساسی نیچه بحث کردهایم که #اخلاقیات و #ارزشها و ملاکهایی که به ارث بردهایم در اصل بر پایهٔ اعتقاد به خدا یا خدایان استوار بوده است. این معیارها را خدا یا خدایان به ما دادهاند و سرانجام هم بر این اساس دربارهٔ ما قضاوت خواهند کرد که آیا توانستهایم مطابق این ارزشها زندگی کنیم یا نه.
ولی #نیچه میگوید که ما ایمانمان را به تمامی این خدایان و به دین به طور کلی از دست دادهایم و در نتیجه دیگر به بنیاد و شالودهٔ نظام ارزشیِ به ارث رسیدهٔ خودمان مؤمن نیستیم اما هنوز سعی داریم در زندگی رابطهای با این نظام ارزشی که دیگر به بنیادش ایمان نداریم، برقرار کنیم. این کار، #صداقت و #اصالت را از زندگی ما و در واقع از خودِ ما سلب میکند. اگر بخواهیم #نظام_ارزشی اصیلی داشته باشیم، باید کمر همت ببندیم و ارزشهایمان را یکسره از نو ارزشیابی کنیم...
حال میخواهم بپرسم که نیچه پس از اینکه همهچیز را به چنین مقیاس پهناوری جارو میکند و دور میریزد، به جایش به چه چیزی قائل میشود. کدام ارزشهای مثبت را پس از همهٔ این کارها ارائه میدهد؟
استرن : پاسخ ساده این است که #خودت_باش؛ هرچه هستی به منتها درجه باش؛ تا آخرین ذره باش؛ لبریز از زندگی باش؛ دل به دریا بزن و زندگی کن و هر چیز دیگری از این دست که بعدها در قلمرو مربوط به بشر تحت عنوان نشاط حیاتی مطرح شد.
این دستور که خودت باش و آن شو که هستی، نه تنها مقدمهٔ کبرا و مبدأ سخن نیچه، بلکه #غایت و #مقصدی هست که هرگونه #اخلاق باید به سوی آن هدایت شود. نیچه بر این نظر است که همهٔ اخلاقیاتی که تاکنون وجود داشته عملاً بر ضدّ اصل حیات کار میکرده است و نگرشِ دگرجهانی داشته است. محور آنچه او میگوید این است که زندگی یگانه ارزش و تنها منشأ ارزشهاست و بنابراین همهٔ ارزشها باید از اصل حیات استخراج شوند.
ما باید قائل به زنده بودن باشیم و به کاملترین مفهوم، ندای حیات را لبیک بگوییم، به این معنا که نه تنها عنانِ غرایزمان را رها نکنیم، بلکه همهٔ معیارها، حتی معیار عقل و حقیقت را، از همان منبع بگیریم!
#برایان_مگی
🌟کانال پندار نیک🌟
💫با ما همراه شوید💫
👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/BqXMrjuzfY1ufSr_m96kqw
خاخام می گفت، "زندگی شبیه یک رودخانه است."
مریدی پرسید: چرا؟
خاخام گفت: من چگونه بدانم؟ مگر من فیلسوف هستم؟
روز دیگر خاخام می گفت: زندگی شبیه یک رودخانه است.
مرید دیگری پرسید: چرا؟
خاخام گفت: حق با تو است. چرا باید باشد؟
#این_ادراکی_عظیم_است !
اگر با انسانی #جدی برخورد کردی،
آنوقت یقین داشته باش که او یک #متظاهر است
شناخت, #صداقت و #صمیمیت می آورد ولی تمام جدی بودن ها از بین میرود
شناخت نوعی #بازیگوشی می آورد؛ #شناخت نوعی #شوخ طبعی می آورد. احساس شوخ طبعی یک #باید است
اگر به یک قدیس برخوردی که حس شوخ طبعی ندارد آنوقت او ابداٌ یک قدیس نیست. خود همان جدی بودنش می گوید که او به جایی نرسیده است
وقتی که تجربه ای از خودت داشته باشی، آنوقت بسیار بازیگوش می شوی، بسیار #معصوم و #کودک وار می شوی
انسان اهل دانش بسیار جدی است
او همیشه فضایی جدی و خشک را همراهش حمل می کند. نه تنها یک فضای جدی را با خودش حمل می کند، بلکه هرکسی را هم که با او در تماس باشد جدی می سازد
او جدی بودن را برآنان تحمیل می کند. درواقع، در عمق وجودش او نگران است که هیچ چیزی را نشناخته است. او نمی تواند آسوده باشد، جدی بودنش یک تنش است. او در تشویش است
او می داند که دانسته های او فقط بخاطر اسم دانش است و می داند که دانش او همه کاذب است، پس او نمی تواند به آن بخندد.
#اشو
@pendarenic 🔘
مریدی پرسید: چرا؟
خاخام گفت: من چگونه بدانم؟ مگر من فیلسوف هستم؟
روز دیگر خاخام می گفت: زندگی شبیه یک رودخانه است.
مرید دیگری پرسید: چرا؟
خاخام گفت: حق با تو است. چرا باید باشد؟
#این_ادراکی_عظیم_است !
اگر با انسانی #جدی برخورد کردی،
آنوقت یقین داشته باش که او یک #متظاهر است
شناخت, #صداقت و #صمیمیت می آورد ولی تمام جدی بودن ها از بین میرود
شناخت نوعی #بازیگوشی می آورد؛ #شناخت نوعی #شوخ طبعی می آورد. احساس شوخ طبعی یک #باید است
اگر به یک قدیس برخوردی که حس شوخ طبعی ندارد آنوقت او ابداٌ یک قدیس نیست. خود همان جدی بودنش می گوید که او به جایی نرسیده است
وقتی که تجربه ای از خودت داشته باشی، آنوقت بسیار بازیگوش می شوی، بسیار #معصوم و #کودک وار می شوی
انسان اهل دانش بسیار جدی است
او همیشه فضایی جدی و خشک را همراهش حمل می کند. نه تنها یک فضای جدی را با خودش حمل می کند، بلکه هرکسی را هم که با او در تماس باشد جدی می سازد
او جدی بودن را برآنان تحمیل می کند. درواقع، در عمق وجودش او نگران است که هیچ چیزی را نشناخته است. او نمی تواند آسوده باشد، جدی بودنش یک تنش است. او در تشویش است
او می داند که دانسته های او فقط بخاطر اسم دانش است و می داند که دانش او همه کاذب است، پس او نمی تواند به آن بخندد.
#اشو
@pendarenic 🔘