#اعتقاد_به_آخرت_مثابهٔ_نفی_زندگی
هدف از زندگی چیست؟ پس از مرگ چه اتفاقی خواهد افتاد؟ تلاش برای شناخت و درک معنا از همان ابتدای تاریخ بشریت آغاز شد و به گونهای انضمامی و نه گزارهای سعی در پاسخ دادن به این پرسشها شد.
غربیها بلأخص، یونانیها برای پاسخ دادن به بسیاری از سؤالهای اساسی دربارهٔ زندگی، نظام پیچیدهای از خدایان و الهه های اسطوره ای به وجود آوردند.
فیلسوفانِ یونانی با اسطورهها سعی در تشریحِ مسٸلهٔ زندگی داشتند،سیزف از یک جهت رنج و رهایی را تشریح میکرد،
هومر با نوشتنِ اثرِ تٸوگونیا،سعی در تشریحِ جهانِ هستی و پیدایشِ جهان و قوانینِ الهی داشت.
امّا هرچه به شرق میرویم مذاهبِ قانون گذار را سدِ راهِ این جستجوی بشری خواهیم دید،مذاهبِ شرقی سعی در معنا گریزی دارند به شیوهای که تمامِ هدف از زندگی آدمی را با ارجاع به آخرت صلب معنا میکنند.
کامو میگوید انسانِ مذهبی با تصدیق زندگی دیگر به زمین وفادار نمیماند.از نظر کامو بهشت و ملکوتِ خدا به معنای انکار دنیا،جنایتی علیه زندگی است که در پس ایمان به یک زندگی دیگر،یک زندگی بهتر پنهان شده است.
همانطور که گفته شد ادیان سعی در معنا گریزی دارند و آدمی را از بار زندگیای که در پیش دارد میرهاند،مرگ را دریچهای رو به زندگیِ ابدی میداند تخلیهٔ معنا را به شکلی سحرانگیز صورت میدهد،آنچه باید بدان اندیشید دروغی است که ادیان به عنوانِ منشأ هستی به ما گفتهاند حال سعی دارند به عوام تلقین کنند که در سرای بهشت مانندِ گاوی میچرد و این چریدن تمامی ندارد.
@pendarenic
هدف از زندگی چیست؟ پس از مرگ چه اتفاقی خواهد افتاد؟ تلاش برای شناخت و درک معنا از همان ابتدای تاریخ بشریت آغاز شد و به گونهای انضمامی و نه گزارهای سعی در پاسخ دادن به این پرسشها شد.
غربیها بلأخص، یونانیها برای پاسخ دادن به بسیاری از سؤالهای اساسی دربارهٔ زندگی، نظام پیچیدهای از خدایان و الهه های اسطوره ای به وجود آوردند.
فیلسوفانِ یونانی با اسطورهها سعی در تشریحِ مسٸلهٔ زندگی داشتند،سیزف از یک جهت رنج و رهایی را تشریح میکرد،
هومر با نوشتنِ اثرِ تٸوگونیا،سعی در تشریحِ جهانِ هستی و پیدایشِ جهان و قوانینِ الهی داشت.
امّا هرچه به شرق میرویم مذاهبِ قانون گذار را سدِ راهِ این جستجوی بشری خواهیم دید،مذاهبِ شرقی سعی در معنا گریزی دارند به شیوهای که تمامِ هدف از زندگی آدمی را با ارجاع به آخرت صلب معنا میکنند.
کامو میگوید انسانِ مذهبی با تصدیق زندگی دیگر به زمین وفادار نمیماند.از نظر کامو بهشت و ملکوتِ خدا به معنای انکار دنیا،جنایتی علیه زندگی است که در پس ایمان به یک زندگی دیگر،یک زندگی بهتر پنهان شده است.
همانطور که گفته شد ادیان سعی در معنا گریزی دارند و آدمی را از بار زندگیای که در پیش دارد میرهاند،مرگ را دریچهای رو به زندگیِ ابدی میداند تخلیهٔ معنا را به شکلی سحرانگیز صورت میدهد،آنچه باید بدان اندیشید دروغی است که ادیان به عنوانِ منشأ هستی به ما گفتهاند حال سعی دارند به عوام تلقین کنند که در سرای بهشت مانندِ گاوی میچرد و این چریدن تمامی ندارد.
@pendarenic