#معرفي_كتاب
داستان کتاب دیوانه وار از کودکی دخترکی آغاز و با بزرگسالی اش پایان می گیرد.دخترکی که از همان کودکی رفتار متفاوتی دارد و این تفاوت تا بزرگسالی با اوست.داستان بسیار شبیه به شعر بوده و نثر آن به قدری روان و زیبا است که انسان با خواندن آن علاوه بر لذتی که از داستان می برد،از نوشته های آن به تنهایی هم لذت می برد.
قسمتی از كتاب :
... شما دخترها جوان هستید. دوست داشتنی، به زودی از جنگل درس خواندنها بیرون میروید و به محوطهٔ باز زندگی میرسید. در آن میرقصید، گریه میکنید. در آن همه چیز را مییابید و از دست میدهید، گاهی همزمان.
در این زندگی از همه چیز میتوان چشم پوشید _ چشم پوشیدن فریبندهترین طریقهٔ از دست دادن است _ همه چیز مگر یک چیز. آنچه میخواهم به شما بگویم گفتهٔ مادر بزرگم است، چند ساعتی پیش از مرگش این را به من گفت - زنی بود روستایی، تنها زن کمونیست دهکدهاش، در تمام عمر بد بختی به سرش باریده بود: بچهای معلول، یکی دیگر که در اردوگاه کار اجباری مرد. بیماریها و فلاکت انگار از آسمان میبارید.
یک روز - آن موقع دوازده یا سیزده سال داشتم - از او پرسیدم: مامان بزرگ چه چیزی در زندگی از همه مهمتر است؟ جوابش را فراموش نکردهام: فقط یک چیز در زندگی به حساب میآید، کوچولو، و آن نشاط است، هیچ وقت اجازه نده کسی آن را از تو بگیرد.
#ديوانه_بازي
#كريستين_بوبن (نويسنده)
#چشمه (ناشر)
@pedrambook
www.pedrambook.com
داستان کتاب دیوانه وار از کودکی دخترکی آغاز و با بزرگسالی اش پایان می گیرد.دخترکی که از همان کودکی رفتار متفاوتی دارد و این تفاوت تا بزرگسالی با اوست.داستان بسیار شبیه به شعر بوده و نثر آن به قدری روان و زیبا است که انسان با خواندن آن علاوه بر لذتی که از داستان می برد،از نوشته های آن به تنهایی هم لذت می برد.
قسمتی از كتاب :
... شما دخترها جوان هستید. دوست داشتنی، به زودی از جنگل درس خواندنها بیرون میروید و به محوطهٔ باز زندگی میرسید. در آن میرقصید، گریه میکنید. در آن همه چیز را مییابید و از دست میدهید، گاهی همزمان.
در این زندگی از همه چیز میتوان چشم پوشید _ چشم پوشیدن فریبندهترین طریقهٔ از دست دادن است _ همه چیز مگر یک چیز. آنچه میخواهم به شما بگویم گفتهٔ مادر بزرگم است، چند ساعتی پیش از مرگش این را به من گفت - زنی بود روستایی، تنها زن کمونیست دهکدهاش، در تمام عمر بد بختی به سرش باریده بود: بچهای معلول، یکی دیگر که در اردوگاه کار اجباری مرد. بیماریها و فلاکت انگار از آسمان میبارید.
یک روز - آن موقع دوازده یا سیزده سال داشتم - از او پرسیدم: مامان بزرگ چه چیزی در زندگی از همه مهمتر است؟ جوابش را فراموش نکردهام: فقط یک چیز در زندگی به حساب میآید، کوچولو، و آن نشاط است، هیچ وقت اجازه نده کسی آن را از تو بگیرد.
#ديوانه_بازي
#كريستين_بوبن (نويسنده)
#چشمه (ناشر)
@pedrambook
www.pedrambook.com
کتابسرای پدرام
#معرفي_كتاب کتاب «#فراتر_از_بودن» نوشته «#کریستین_بوبن» شاهکاری است که در قالب یک نامه نوشته شده است.... داستان را که می خوانی گویا کنار جویباری نشسته ای و آب زلالی در جریان است و صدایی نمی شنوی ، به جز حرکت نسیم در لابلای شاخه ها و صدای بال پرندگان و جنب…