🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
✨✨🎆 دعای گشایش (هوالحی) 🎆✨✨
🔮 به نام خداوند رهاننده و بخشایشگر خداوندِ فاتِح و فَتّاح
خداوندِ حمایت كننده و هدایتگر
خداوندِ فاتح و فتاح
به نام او كه گشاینده ی گره ها و بازكننده ی قفل هاست
خداوندِ فاتح و فتاح
او كه از تنگناها می رهاند و از بندها خلاصی می بخشد
خداوند فاتح و فتاح
او كه موانع را برطرف می سازد و مشكلات را در هم می شكند
خداوند فاتح و فتاح
به نام آن تدبیرگر یكتا و آن نجات دهنده ی راهشگا
خداوند فاتح و فتاح
آنكه دشمن را دوست، زهر را نوش، و بندها را بال ها می گرداند
خداوند فاتح و فتاح
صاحب كلید تقدیر بندگان
خداوند فاتح و فتاح
و قادر تغییر بر نفس همگان
خداوند فاتح و فتاح
بار خدایا از تو می خواهم
قفل ها را از وجودم باز كنی
گره ها را از زندگی ام بگشایی
و از زندان نفس ام برهانی
بار خدایا از تو می خواهم
از اسارت ها و عادت ها خلاصم كنی
بر مشكلات و موانع پیروزم كنی
و از دام های شیطان مرا حفظ فرمایی
بار خدایا از تو می خواهم
انسدادهایم را برطرف سازی
استعدادهایم را آزاد نمایی
و روحِ خَلّاقه اَم را فَعّال كنی
بار خدایا از تو می خواهم
وضع ام را به بهترین شكل تغییر دهی
احوال و اخلاق ام را متعالی گردانی
دستم را بگیری، نجاتم بخشی و مرا دریابی
یا ناجی و یا ناصِر، یا مانِع و یا نافِع، یا فاتِح و یا فَتّاح، یا مُمِدّ و یا مُعین، یا مُعِزّ و یا مُؤمِن، یا حامی و یا هادی، یا حافظ و یا حفیظ، یا وكیل و یا واسع، یا قوی و یا قادر.
یا خالِقِ خیر، یا مالِكِ خیر، یا قاسِمِ خیر، درهای خیر تو بر ما گشاده باد.
💕🙏«آمین یا رب العالمين»🙏💕
🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
#دعای_گشايش #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🎆 دعای گشایش (هوالحی) 🎆✨✨
🔮 به نام خداوند رهاننده و بخشایشگر خداوندِ فاتِح و فَتّاح
خداوندِ حمایت كننده و هدایتگر
خداوندِ فاتح و فتاح
به نام او كه گشاینده ی گره ها و بازكننده ی قفل هاست
خداوندِ فاتح و فتاح
او كه از تنگناها می رهاند و از بندها خلاصی می بخشد
خداوند فاتح و فتاح
او كه موانع را برطرف می سازد و مشكلات را در هم می شكند
خداوند فاتح و فتاح
به نام آن تدبیرگر یكتا و آن نجات دهنده ی راهشگا
خداوند فاتح و فتاح
آنكه دشمن را دوست، زهر را نوش، و بندها را بال ها می گرداند
خداوند فاتح و فتاح
صاحب كلید تقدیر بندگان
خداوند فاتح و فتاح
و قادر تغییر بر نفس همگان
خداوند فاتح و فتاح
بار خدایا از تو می خواهم
قفل ها را از وجودم باز كنی
گره ها را از زندگی ام بگشایی
و از زندان نفس ام برهانی
بار خدایا از تو می خواهم
از اسارت ها و عادت ها خلاصم كنی
بر مشكلات و موانع پیروزم كنی
و از دام های شیطان مرا حفظ فرمایی
بار خدایا از تو می خواهم
انسدادهایم را برطرف سازی
استعدادهایم را آزاد نمایی
و روحِ خَلّاقه اَم را فَعّال كنی
بار خدایا از تو می خواهم
وضع ام را به بهترین شكل تغییر دهی
احوال و اخلاق ام را متعالی گردانی
دستم را بگیری، نجاتم بخشی و مرا دریابی
یا ناجی و یا ناصِر، یا مانِع و یا نافِع، یا فاتِح و یا فَتّاح، یا مُمِدّ و یا مُعین، یا مُعِزّ و یا مُؤمِن، یا حامی و یا هادی، یا حافظ و یا حفیظ، یا وكیل و یا واسع، یا قوی و یا قادر.
یا خالِقِ خیر، یا مالِكِ خیر، یا قاسِمِ خیر، درهای خیر تو بر ما گشاده باد.
💕🙏«آمین یا رب العالمين»🙏💕
🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
#دعای_گشايش #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
Forwarded from ॐ مزه ملکوت ॐ
« هر چه بيشتر کتاب بخوانيد بيشتر سکوت مى کنيد...»
#کتاب #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
#کتاب #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
Forwarded from ॐ مزه ملکوت ॐ
🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
🎆 با ژرف شدن سكوت، ميل و آرزو ناپديد مي شود. ميل و آرزو فقط در پيرامون تو وجود دارد. درست مثل امواجي كه در سطح دريا قرار دارند. اگر به عمق دريا بروي هيچ موجي را نمي يابي. ميل و آرزو فقط در پوسته خارجي خودآگاهي قرار دارد. اگر به ژرفا بروي... هر قدر ژرف تر روي، از ميل و آرزو دورتر مي شوي. در كانون وجودت ميل و آرزوها را كاملا فراموش مي كني. آنها همچون رويا و خيال جلوه مي كنند. آن لحظه، پر شكوه ترين لحظه است وقتي به كانون وجود خود وارد شوي. آنگاه مي تواني به پوسته بازگردي بدون اينكه تماست با هسته قطع شود. مي تواني درعين حال كه درپيرامون به سر مي بري، ريشه در كانون داشته باشي. آنگاه تمام آن امواج، بازي و نمايشي بيش نخواهند بود. مي تواني زيبا و برازنده و بدون هيچ آشفتگي، تنش و تقلايي بازي كني و نقش خود را اجراكني. مي تواني در محل هاي عمومي و تجاري، در سكوت و آرامشي فراگير باقي بماني. مي تواني درميان جمعيت باشي و در عين حال تنها باشي.
🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
#سکوت #ميل_و_آرزو #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆 با ژرف شدن سكوت، ميل و آرزو ناپديد مي شود. ميل و آرزو فقط در پيرامون تو وجود دارد. درست مثل امواجي كه در سطح دريا قرار دارند. اگر به عمق دريا بروي هيچ موجي را نمي يابي. ميل و آرزو فقط در پوسته خارجي خودآگاهي قرار دارد. اگر به ژرفا بروي... هر قدر ژرف تر روي، از ميل و آرزو دورتر مي شوي. در كانون وجودت ميل و آرزوها را كاملا فراموش مي كني. آنها همچون رويا و خيال جلوه مي كنند. آن لحظه، پر شكوه ترين لحظه است وقتي به كانون وجود خود وارد شوي. آنگاه مي تواني به پوسته بازگردي بدون اينكه تماست با هسته قطع شود. مي تواني درعين حال كه درپيرامون به سر مي بري، ريشه در كانون داشته باشي. آنگاه تمام آن امواج، بازي و نمايشي بيش نخواهند بود. مي تواني زيبا و برازنده و بدون هيچ آشفتگي، تنش و تقلايي بازي كني و نقش خود را اجراكني. مي تواني در محل هاي عمومي و تجاري، در سكوت و آرامشي فراگير باقي بماني. مي تواني درميان جمعيت باشي و در عين حال تنها باشي.
🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
#سکوت #ميل_و_آرزو #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
Forwarded from ॐ مزه ملکوت ॐ
🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
✨✨🍥 تکنیک های تخلیه انرژی منفی با "لیمو" 🍥✨✨
🍋 بسیاری از افراد به انرژی های منفی اعتقاد ندارند ، اما باید بدانید که این انرژی ها بنابر علم متافیزیک وجود داشته و می توانند بر سلامتی ، کسب و کار ، آرامش و روابط ما با دیگران تاثیر بگذارند. در این پست راه کارهای شگفت انگیز طب باستانی چینی را برای رفع این مشکل به شما تقدیم می کنیم. راهکارهایی که انرژی های منفی را از شما دور میکند و به طرز شگفت آوری شما آرامش را در زندگی خود احساس خواهید کرد. البته چندی قبل نیز به یکی از این راهکارها در کانال اشاره داشته ایم و شما می توانید به جای استفاده از انواع عطرها و خوشبو کننده ها با قرار دادن لیمو به مدت طولانی انرژی های منفی که شما را احاطه کرده اند را از بین ببرید یا میزان آنها را به مقدار قابل توجهی کاهش دهید. این راهکارها را مطالعه کنید و بکار بگیرید. امیدوار هستیم که برایتان مفید واقع گردد.
* سه عدد لیمو را به سه قسمت تقسیم کرده و آنها را در مکان های مختلف خانه خود قرار دهید و زمانی که کهنه و پلاسیده شدند آنها را با لیموهای تازه جایگزین کنید.
* یک راهکار دیگر آن است که پوست لیمو را در آب باران جوشانده و از آن به عنوان یک طلسم جادویی برای از بین بردن انرژی های منفی استفاده کنید.
* قرار دادن نه عدد لیمو در یک سبد بزرگ در بالای یخچال و بر روی مقداری برنج نیز همین تاثیر حیرت آور را دارا است.
*با اسپری کردن آب لیمو در اطراف خانه نیز انرژی های منفی را از خانه خود دور کنید.
*به منظور آرامش محل کار خود میتوانید یک عدد لیمو را در کشوی میز خود قرار دهید.
* علاوه بر این راهکارها ، شما میتوانید یک لیمو را در کیف خود قرار داده و در تمام طول روز همراه خود داشته باشید ، البته شب نیز این لیمو خشک شده را دور بریزید.
* یکی دیگر از خواص خارق العاده لیمو برکت و افزایش مال و دارایی است. کافی است هشت عدد لیمو را در یک دایره و یک لیموی دیگر را در وسط آن قرار دهید. گفته شده است که این چیدمان موجب افزایش ثروت میگردد !
* یکی دیگر از خواص معجزه آسای لیمو جذب محبت و عشق علاقه دیگران است. کافی است در یک کاسه سه عدد لیمو را قرار داده و آن را روی میز کنار تخت خود بگذارید. در فرهنگ چینی عنوان شده است که با این روش همه عاشق شما می شوند !
* برای آنکه از انرژی های نامناسبی که ممکن است در طول روز به سراغ شما بیاید خلاص شوید یک عدد لیمو را به چهار قسمت برش زده و لیمو برش خورده را در ظرفی که در آن نمک ریخته اید قرار دهید و ظرف را قبل از رفتن به رختخواب زیر تختخواب خود قرار دهید. اگر این امکان برای شما نیست که ظرف را در زیر تختخواب خود بگذارید ، می توانید آن را در کنار دیوار و یا روی زمین در نزدیکی محل خوابتان قرار دهید. توجه داشته باشید که صبح به هیج وجه نباید به لیموها دست بزنید و فورا آنها را در کیسه مشکی قرار داده و در سطل زباله بیاندازید. برای آنکه تاثیر فوق العاده این روش را مشاهده کنید بهتر است که این کار را تا سه شب ادامه دهید. از دیگر اثرات اینکار تجربه خوابی خوش و آرام است.
* گفتنی است با انجام راهکارهای حیرت انگیز ذکر شده به زودی تمامی انرژی های منفی که موجب ناراحتی شما شده اند از بین میروند و شما آرامشی عمیق را تجربه خواهید کرد. امتحان کنید ! روشی بی ضرر و کم هزینه است.
🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
#پاکسازی_با_لیمو #انرژی_منفی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🍥 تکنیک های تخلیه انرژی منفی با "لیمو" 🍥✨✨
🍋 بسیاری از افراد به انرژی های منفی اعتقاد ندارند ، اما باید بدانید که این انرژی ها بنابر علم متافیزیک وجود داشته و می توانند بر سلامتی ، کسب و کار ، آرامش و روابط ما با دیگران تاثیر بگذارند. در این پست راه کارهای شگفت انگیز طب باستانی چینی را برای رفع این مشکل به شما تقدیم می کنیم. راهکارهایی که انرژی های منفی را از شما دور میکند و به طرز شگفت آوری شما آرامش را در زندگی خود احساس خواهید کرد. البته چندی قبل نیز به یکی از این راهکارها در کانال اشاره داشته ایم و شما می توانید به جای استفاده از انواع عطرها و خوشبو کننده ها با قرار دادن لیمو به مدت طولانی انرژی های منفی که شما را احاطه کرده اند را از بین ببرید یا میزان آنها را به مقدار قابل توجهی کاهش دهید. این راهکارها را مطالعه کنید و بکار بگیرید. امیدوار هستیم که برایتان مفید واقع گردد.
* سه عدد لیمو را به سه قسمت تقسیم کرده و آنها را در مکان های مختلف خانه خود قرار دهید و زمانی که کهنه و پلاسیده شدند آنها را با لیموهای تازه جایگزین کنید.
* یک راهکار دیگر آن است که پوست لیمو را در آب باران جوشانده و از آن به عنوان یک طلسم جادویی برای از بین بردن انرژی های منفی استفاده کنید.
* قرار دادن نه عدد لیمو در یک سبد بزرگ در بالای یخچال و بر روی مقداری برنج نیز همین تاثیر حیرت آور را دارا است.
*با اسپری کردن آب لیمو در اطراف خانه نیز انرژی های منفی را از خانه خود دور کنید.
*به منظور آرامش محل کار خود میتوانید یک عدد لیمو را در کشوی میز خود قرار دهید.
* علاوه بر این راهکارها ، شما میتوانید یک لیمو را در کیف خود قرار داده و در تمام طول روز همراه خود داشته باشید ، البته شب نیز این لیمو خشک شده را دور بریزید.
* یکی دیگر از خواص خارق العاده لیمو برکت و افزایش مال و دارایی است. کافی است هشت عدد لیمو را در یک دایره و یک لیموی دیگر را در وسط آن قرار دهید. گفته شده است که این چیدمان موجب افزایش ثروت میگردد !
* یکی دیگر از خواص معجزه آسای لیمو جذب محبت و عشق علاقه دیگران است. کافی است در یک کاسه سه عدد لیمو را قرار داده و آن را روی میز کنار تخت خود بگذارید. در فرهنگ چینی عنوان شده است که با این روش همه عاشق شما می شوند !
* برای آنکه از انرژی های نامناسبی که ممکن است در طول روز به سراغ شما بیاید خلاص شوید یک عدد لیمو را به چهار قسمت برش زده و لیمو برش خورده را در ظرفی که در آن نمک ریخته اید قرار دهید و ظرف را قبل از رفتن به رختخواب زیر تختخواب خود قرار دهید. اگر این امکان برای شما نیست که ظرف را در زیر تختخواب خود بگذارید ، می توانید آن را در کنار دیوار و یا روی زمین در نزدیکی محل خوابتان قرار دهید. توجه داشته باشید که صبح به هیج وجه نباید به لیموها دست بزنید و فورا آنها را در کیسه مشکی قرار داده و در سطل زباله بیاندازید. برای آنکه تاثیر فوق العاده این روش را مشاهده کنید بهتر است که این کار را تا سه شب ادامه دهید. از دیگر اثرات اینکار تجربه خوابی خوش و آرام است.
* گفتنی است با انجام راهکارهای حیرت انگیز ذکر شده به زودی تمامی انرژی های منفی که موجب ناراحتی شما شده اند از بین میروند و شما آرامشی عمیق را تجربه خواهید کرد. امتحان کنید ! روشی بی ضرر و کم هزینه است.
🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
#پاکسازی_با_لیمو #انرژی_منفی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
🎆 در جهان هستی همه چیز زنده و هوشمند است؛
هیچ چیز مرده و بی شعوری وجود ندارد. همه چیز ذی شعور و دارای هوشمندیست و در حال رشد و تکامل....
به قول مولانا:
ما سمعیم و بصیریم و هشیم
با شما نامحرمان، ما خامشیم
از آن جمله؛ سیاره زمینی که روی آن زندگی می کنیم. این کره خاکی موجودی زنده است و نفس می کشد. رشد می کند تکامل می یابد و در مسیر آگاهی قدم بر می دارد.
زمین همچون آدمی دارای چاکراها یا مراکز انرژی هست. و هم اکنون زمین در مقطعی هست که آگاهی اش از مرکز چهارمش به مرکز پنجم ارتقاء می یابد.
در این روند انتقال آگاهی؛ تغییرات بزرگی در روی آن رخ می دهد؛ چون باید کانالها و نادی های زمین برای عبور این جابجایی انرژی و آگاهی، گشوده گردد. از اینرو در مسیر این جابجایی احتمال زلزله، طوفان ها، آتشفشان، سیل، سونامی، رانش زمین و... می باشد.
انسان های ساکن سیاره باید ضرباهنگ رشد خود را با سیاره خویش هماهنگ کنند والا نابود خواهند شد و جنگ یکی از طرق نابودیست.
از اینرو در این برهه حساس لازم است تا به عمق ماجرا پی ببریم و با تلاش برای پالایش خود و سیاره و ارسال ارتعاش صلح به اطراف خویش، از شدت واقعه بکاهیم.
و این کار با ارتقاء آگاهی و انتشار آن در سطح سیاره میسر خواهد یود.
🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
#جهان_هستی #هوشمندی #زمين #تعالیم #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆 در جهان هستی همه چیز زنده و هوشمند است؛
هیچ چیز مرده و بی شعوری وجود ندارد. همه چیز ذی شعور و دارای هوشمندیست و در حال رشد و تکامل....
به قول مولانا:
ما سمعیم و بصیریم و هشیم
با شما نامحرمان، ما خامشیم
از آن جمله؛ سیاره زمینی که روی آن زندگی می کنیم. این کره خاکی موجودی زنده است و نفس می کشد. رشد می کند تکامل می یابد و در مسیر آگاهی قدم بر می دارد.
زمین همچون آدمی دارای چاکراها یا مراکز انرژی هست. و هم اکنون زمین در مقطعی هست که آگاهی اش از مرکز چهارمش به مرکز پنجم ارتقاء می یابد.
در این روند انتقال آگاهی؛ تغییرات بزرگی در روی آن رخ می دهد؛ چون باید کانالها و نادی های زمین برای عبور این جابجایی انرژی و آگاهی، گشوده گردد. از اینرو در مسیر این جابجایی احتمال زلزله، طوفان ها، آتشفشان، سیل، سونامی، رانش زمین و... می باشد.
انسان های ساکن سیاره باید ضرباهنگ رشد خود را با سیاره خویش هماهنگ کنند والا نابود خواهند شد و جنگ یکی از طرق نابودیست.
از اینرو در این برهه حساس لازم است تا به عمق ماجرا پی ببریم و با تلاش برای پالایش خود و سیاره و ارسال ارتعاش صلح به اطراف خویش، از شدت واقعه بکاهیم.
و این کار با ارتقاء آگاهی و انتشار آن در سطح سیاره میسر خواهد یود.
🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
#جهان_هستی #هوشمندی #زمين #تعالیم #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
🎆هنگامی که دیگران به درستی شما را درک نمیکنند، خداوند شما را درک میکند. او عاشقی است که همواره شما را دلگرم مینماید، بدون توجه به اینکه مرتکب چه خطاھایی شدهاید. سایرین تنها لحظهای اظهار مهر میکنند و سپس شما را از یاد میبرند، اما او ھیچگاه رھایتان نمیکند. خداوند ھر روز از طرق بی شماری خواھان عشق شماست، اگر او را نپذیرید مجازاتتان نمیکند، اماشما خودتان خود را مجازات میکنید.
دریابید : آنکه تسلیم خداوند است همه چیزتسلیم اوست. (پاراماهانسا یوگاناندا)
🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
#یوگاناندا #درک #تسلیم_خدا #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆هنگامی که دیگران به درستی شما را درک نمیکنند، خداوند شما را درک میکند. او عاشقی است که همواره شما را دلگرم مینماید، بدون توجه به اینکه مرتکب چه خطاھایی شدهاید. سایرین تنها لحظهای اظهار مهر میکنند و سپس شما را از یاد میبرند، اما او ھیچگاه رھایتان نمیکند. خداوند ھر روز از طرق بی شماری خواھان عشق شماست، اگر او را نپذیرید مجازاتتان نمیکند، اماشما خودتان خود را مجازات میکنید.
دریابید : آنکه تسلیم خداوند است همه چیزتسلیم اوست. (پاراماهانسا یوگاناندا)
🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
#یوگاناندا #درک #تسلیم_خدا #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
✨✨🎆 آرام کردن ذهن 🎆✨✨
یک روش دیگر تمرکز آرام کردن ذهن است به طوری که به یک حالت ذهنی طبیعیتر برسیم. در این مورد نکته بسیار مهمی وجود دارد که باید درک کنیم: وقتی میکوشیم ذهن را آرام کنیم، هدف این نیست که ذهنی تهی داشته باشیم، مثل این که رادیو را خاموش کنیم. هدف ما به هیچوجه این نیست. اگر این طور بود میشد به جای آرام کردن ذهن به خواب رفت. هدف این است که تمام حالتهای آزاردهنده ذهن را آرام کنیم؛ احساسات خاصی میتوانند آزاردهنده باشند از جمله زمانی که مضطرب، نگران یا وحشتزده هستیم. ما باید تمام چنین احساسات ناراحت کننده را آرام کنیم. وقتی ذهن خود را آرام میکنیم، هدفمان این است که به وضعیت فکری برسیم که بسیار روشن و هشیار است، وضعیتی که در آن یا قادریم محبّت و تفاهم ایجاد کنیم و یا میتوانیم آن گرمای انسانی ذاتی را که همه از آن برخورداریم بیان کنیم. این کار مستلزم آرامشی بسیار، بسیار عمیق است، آرامشی که فقط به سستی عضلات بدن، که خود ضروری است، محدود نمیشود بلکه آرامش ذهن و رهایی از تنشهای عاطفی و ذهنی را هم در برمیگیرد، فشاری که نمیگذارد گرمای طبیعی و وضوح ذهن را احساس کنیم. این کار به منزله تمرینی برای خاموش کردن عواطف و تبدیل شدن به آدمکی بدون اندیشه و احساس نیست. بعضیها گمان میکنند که تمرکز یعنی دست کشیدن از تفکر. این کج فهمی است.
🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
#آرامش_ذهن #تمرکز #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🎆 آرام کردن ذهن 🎆✨✨
یک روش دیگر تمرکز آرام کردن ذهن است به طوری که به یک حالت ذهنی طبیعیتر برسیم. در این مورد نکته بسیار مهمی وجود دارد که باید درک کنیم: وقتی میکوشیم ذهن را آرام کنیم، هدف این نیست که ذهنی تهی داشته باشیم، مثل این که رادیو را خاموش کنیم. هدف ما به هیچوجه این نیست. اگر این طور بود میشد به جای آرام کردن ذهن به خواب رفت. هدف این است که تمام حالتهای آزاردهنده ذهن را آرام کنیم؛ احساسات خاصی میتوانند آزاردهنده باشند از جمله زمانی که مضطرب، نگران یا وحشتزده هستیم. ما باید تمام چنین احساسات ناراحت کننده را آرام کنیم. وقتی ذهن خود را آرام میکنیم، هدفمان این است که به وضعیت فکری برسیم که بسیار روشن و هشیار است، وضعیتی که در آن یا قادریم محبّت و تفاهم ایجاد کنیم و یا میتوانیم آن گرمای انسانی ذاتی را که همه از آن برخورداریم بیان کنیم. این کار مستلزم آرامشی بسیار، بسیار عمیق است، آرامشی که فقط به سستی عضلات بدن، که خود ضروری است، محدود نمیشود بلکه آرامش ذهن و رهایی از تنشهای عاطفی و ذهنی را هم در برمیگیرد، فشاری که نمیگذارد گرمای طبیعی و وضوح ذهن را احساس کنیم. این کار به منزله تمرینی برای خاموش کردن عواطف و تبدیل شدن به آدمکی بدون اندیشه و احساس نیست. بعضیها گمان میکنند که تمرکز یعنی دست کشیدن از تفکر. این کج فهمی است.
🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
#آرامش_ذهن #تمرکز #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
✨✨🎆 حالتهای ادراکی و غیرادراکی ذهن 🎆✨✨
بسیاری از متون مربوط به تمرکز به خواننده گوشزد میکنند که خود را از اندیشههای ادراکی رها کند و در حالتی غیرادراکی قرار بگیرد؛ نخست باید گفت که این توصیه در مورد تمام تمرکزها صادق نیست؛ بلکه به طور مشخص در تمرکزی پیشرفته برای تمرکز بر واقعیت کاربرد دارد؛ البته یک شکل از ادراکگرایی هست که در هیچ نوع تمرکز نباید باشد؛ اما برای درک انواع مختلف ادراکگرایی که در متون تمرکز ذکر شده نخست باید ببینیم منظور از «ادراکی» چیست؛ بعضیها تصور میکنند که منظور از ادراکی همان افکار شفاهی است که هر روز به ذهن خطور میکند چیزی که به اصطلاح «ندایی در سر ما» خوانده میشود و غیرادراکی شدن یعنی صرفاً خاموش کردن آن ندا؛ اما خاموش کردن آن ندا فقط شروع کار است؛ ما در مقوله آرام کردن ذهن و پیراستن آن از افکار مزاحم و نامربوط برای رسیدن به ذهنی روشن و شفاف به این موضوع پرداختیم؛ بعضی دیگر گمان میکنند که برای درک واقعی چیزی باید آن را به شیوهای غیرادراکی بشناسیم و اصولاً اندیشه ادراکگرا و فهم درست مانعه الجمع هستند؛ این تصور هم به جا نیست؛ برای توضیح پیچیدگیهای مربوط به ادراک باید اول میان دو چیز تمایز قائل شویم: بیان موضوع در افکارمان و درک آن؛ ممکن است چیزی را در ذهن خود بیان کنیم و آن را درک نکنیم یا درک بکنیم؛ به عنوان مثال، ما میتوانیم به طور ذهنی دعایی را که به زبانی بیگانه است از بر بخوانیم و معنای آن را بفهمیم یا نفهمیم؛ به همین صورت ممکن است چیزی را درک بکنیم و در ضمن بتوانیم آن را به طور ذهنی و با زبان کلمات توضیح بدهیم، و یا قادر نباشیم که آن را توضیح بدهیم؛ نمونهای از این دست احساس عاشق شدن است؛ اما در تمرکز، مقوله شناخت ادراکی و غیرادراکی به فهمیدن یا نفهمیدن چیزی مربوط نیست؛ در تمرکز هم مانند زندگی روزمره ما همیشه باید قوه فهم خود را حفظ کنیم، چه این فهم ادارکی باشد چه غیرادراکی و چه بتوانیم آن را به طور ذهنی بیان کنیم، چه نتوانیم؛ گاهی اوقات بیان کردن چیزی مفید است؛ و گاهی این کار به هیچوجه مفید نیست یا حتی ضرورتی ندارد؛ مثلاً گره زدن بند کفش؛ ما میفهمیم که بند کفش را چطور گره میزنیم؛ اما آیا وقتی بندهای کفش خود را گره میزنیم واقعاً نیازی هست که در ذهن خود بگوییم این کار چطور انجام میشود؟ خیر؛
راستش من فکر میکنم که برای بسیاری از ما باید حتی دشوار باشد که سعی کنیم این کار را با کلمات برای خود تبیین کنیم؛ با این حال این پروسه را درک میکنیم؛ اگر قدرت درک و فهم نباشد، از پس هیچ کاری در زندگی برنمیآییم، این طور نیست؟ بدون فهمیدن حتی نمیشود دری را باز کرد؛ واقعیت این است که از دیدگاههای بسیاری بیان سودمند است؛ ما برای ایجاد ارتباط با دیگران به بیان نیاز داریم؛ اما در اندیشیدن، بیان به طور حتم ضروری نیست؛ بیان به خودی خود خنثی است؛ ما تمرکزهای مفیدی داریم که با بیان همراهند؛ مثلاً تکرار مانتراها در ذهن نوعی بیان است که نوع خاصی از ریتم یا ارتعاش را در ذهن ایجاد و حفظ میکند؛ این ریتم منظم مانترا بسیار سودمند است؛ کمک میکند تا تمرکز ما بر یک حالت ذهنی متمرکز بماند؛ به عنوان مثال، وقتی میکوشیم در خود شفقت و محبّت ایجاد کنیم اگر مانترایی چون ام مانی پمه هوم را از بر بگوییم، تمرکز بر احساس محبّت قدری آسانتر میشود، هر چند که میتوان بدون بیان چیزی در ذهن، همچنان بر این احساس متمرکز بود؛ بنابراین بیان به خودی خود مشکل نیست؛ البته از سوی دیگر وقتی که ذهن به لفاظی بیهوده میپردازد، باید آن را آرام کرد؛ بنابراین اگر ادراک موضوعی مربوط به بیان یا فهمیدن نیست، پس چیست؟ ذهن ادراکی چیست و وقتی دستورالعمل تمرکز از ما میخواهد که خود را از آن رها کنیم، معنای آن چیست؟ آیا این دستورالعمل برای تمام مراحل و سطوح تمرکز و نیز زندگی روزمره است؟ روشن کردن این نکات اهمیت دارد؛ ذهن ادراکی یعنی اندیشیدن برحسب مقولات که به زبان ساده یعنی این که هر مفهومی را در جعبهای با برچسبی خاص قرار داده و طبقهبندی کنیم، مثلا جعبههایی با عناوین «خوب» یا «بد»، «سیاه» یا «سفید»، «سگ» یا «گربه»؛ وقتی به خرید میرویم، مسلماً باید بتوانیم میان یک سیب و یک پرتقال، یا یک میوه نارس و میوهای رسیده تمایز قائل شویم؛ در این موارد که در زندگی روزمره میبینیم اندیشیدن به زبان مقولات آسان است؛ اما مقولات دیگری هست که به آسانی طبقهبندی نمیشوند؛ یکی از آن موارد «پیشفرض» است؛ مثالی برای پیشفرض میتواند این باشد:
✨✨🎆 حالتهای ادراکی و غیرادراکی ذهن 🎆✨✨
بسیاری از متون مربوط به تمرکز به خواننده گوشزد میکنند که خود را از اندیشههای ادراکی رها کند و در حالتی غیرادراکی قرار بگیرد؛ نخست باید گفت که این توصیه در مورد تمام تمرکزها صادق نیست؛ بلکه به طور مشخص در تمرکزی پیشرفته برای تمرکز بر واقعیت کاربرد دارد؛ البته یک شکل از ادراکگرایی هست که در هیچ نوع تمرکز نباید باشد؛ اما برای درک انواع مختلف ادراکگرایی که در متون تمرکز ذکر شده نخست باید ببینیم منظور از «ادراکی» چیست؛ بعضیها تصور میکنند که منظور از ادراکی همان افکار شفاهی است که هر روز به ذهن خطور میکند چیزی که به اصطلاح «ندایی در سر ما» خوانده میشود و غیرادراکی شدن یعنی صرفاً خاموش کردن آن ندا؛ اما خاموش کردن آن ندا فقط شروع کار است؛ ما در مقوله آرام کردن ذهن و پیراستن آن از افکار مزاحم و نامربوط برای رسیدن به ذهنی روشن و شفاف به این موضوع پرداختیم؛ بعضی دیگر گمان میکنند که برای درک واقعی چیزی باید آن را به شیوهای غیرادراکی بشناسیم و اصولاً اندیشه ادراکگرا و فهم درست مانعه الجمع هستند؛ این تصور هم به جا نیست؛ برای توضیح پیچیدگیهای مربوط به ادراک باید اول میان دو چیز تمایز قائل شویم: بیان موضوع در افکارمان و درک آن؛ ممکن است چیزی را در ذهن خود بیان کنیم و آن را درک نکنیم یا درک بکنیم؛ به عنوان مثال، ما میتوانیم به طور ذهنی دعایی را که به زبانی بیگانه است از بر بخوانیم و معنای آن را بفهمیم یا نفهمیم؛ به همین صورت ممکن است چیزی را درک بکنیم و در ضمن بتوانیم آن را به طور ذهنی و با زبان کلمات توضیح بدهیم، و یا قادر نباشیم که آن را توضیح بدهیم؛ نمونهای از این دست احساس عاشق شدن است؛ اما در تمرکز، مقوله شناخت ادراکی و غیرادراکی به فهمیدن یا نفهمیدن چیزی مربوط نیست؛ در تمرکز هم مانند زندگی روزمره ما همیشه باید قوه فهم خود را حفظ کنیم، چه این فهم ادارکی باشد چه غیرادراکی و چه بتوانیم آن را به طور ذهنی بیان کنیم، چه نتوانیم؛ گاهی اوقات بیان کردن چیزی مفید است؛ و گاهی این کار به هیچوجه مفید نیست یا حتی ضرورتی ندارد؛ مثلاً گره زدن بند کفش؛ ما میفهمیم که بند کفش را چطور گره میزنیم؛ اما آیا وقتی بندهای کفش خود را گره میزنیم واقعاً نیازی هست که در ذهن خود بگوییم این کار چطور انجام میشود؟ خیر؛
راستش من فکر میکنم که برای بسیاری از ما باید حتی دشوار باشد که سعی کنیم این کار را با کلمات برای خود تبیین کنیم؛ با این حال این پروسه را درک میکنیم؛ اگر قدرت درک و فهم نباشد، از پس هیچ کاری در زندگی برنمیآییم، این طور نیست؟ بدون فهمیدن حتی نمیشود دری را باز کرد؛ واقعیت این است که از دیدگاههای بسیاری بیان سودمند است؛ ما برای ایجاد ارتباط با دیگران به بیان نیاز داریم؛ اما در اندیشیدن، بیان به طور حتم ضروری نیست؛ بیان به خودی خود خنثی است؛ ما تمرکزهای مفیدی داریم که با بیان همراهند؛ مثلاً تکرار مانتراها در ذهن نوعی بیان است که نوع خاصی از ریتم یا ارتعاش را در ذهن ایجاد و حفظ میکند؛ این ریتم منظم مانترا بسیار سودمند است؛ کمک میکند تا تمرکز ما بر یک حالت ذهنی متمرکز بماند؛ به عنوان مثال، وقتی میکوشیم در خود شفقت و محبّت ایجاد کنیم اگر مانترایی چون ام مانی پمه هوم را از بر بگوییم، تمرکز بر احساس محبّت قدری آسانتر میشود، هر چند که میتوان بدون بیان چیزی در ذهن، همچنان بر این احساس متمرکز بود؛ بنابراین بیان به خودی خود مشکل نیست؛ البته از سوی دیگر وقتی که ذهن به لفاظی بیهوده میپردازد، باید آن را آرام کرد؛ بنابراین اگر ادراک موضوعی مربوط به بیان یا فهمیدن نیست، پس چیست؟ ذهن ادراکی چیست و وقتی دستورالعمل تمرکز از ما میخواهد که خود را از آن رها کنیم، معنای آن چیست؟ آیا این دستورالعمل برای تمام مراحل و سطوح تمرکز و نیز زندگی روزمره است؟ روشن کردن این نکات اهمیت دارد؛ ذهن ادراکی یعنی اندیشیدن برحسب مقولات که به زبان ساده یعنی این که هر مفهومی را در جعبهای با برچسبی خاص قرار داده و طبقهبندی کنیم، مثلا جعبههایی با عناوین «خوب» یا «بد»، «سیاه» یا «سفید»، «سگ» یا «گربه»؛ وقتی به خرید میرویم، مسلماً باید بتوانیم میان یک سیب و یک پرتقال، یا یک میوه نارس و میوهای رسیده تمایز قائل شویم؛ در این موارد که در زندگی روزمره میبینیم اندیشیدن به زبان مقولات آسان است؛ اما مقولات دیگری هست که به آسانی طبقهبندی نمیشوند؛ یکی از آن موارد «پیشفرض» است؛ مثالی برای پیشفرض میتواند این باشد:
«من میدانم که همیشه رفتار تو با من ناشی از منظور خاصی است؛ تو آدم بدی هستی چون در گذشته فلان و بهمان رفتار ناشایست را با من داشتی و حالا من بر این عقیدهام که هر اتفاقی بیفتد تو همچنان آدم وحشتناکی خواهی بود؛» به این ترتیب ما پیشاپیش قضاوت کردهایم که این فرد انسان بدی است و همچنان با ما به بدی رفتار خواهد کرد؛ این نمونهای است از پیشفرض؛
ما در ذهن خود این فرد را در جعبهای با برچسب «شخصی خبیث» قرار دادهایم؛ بدیهی است که وقتی به این صورت فکر میکنیم و این پیشفرض را به فردی نسبت میدهیم که «او آدم فرومایهای است؛ همیشه بامن بد بوده است» میان خودمان و آن فرد دریایی فاصله ایجاد کردهایم؛ پس پیشفرض بر چگونگی درک ما از آن فرد تأثیر میگذارد؛ لذا پیشفرض حالتی ذهنی است که ما در آن به دستهبندی میپردازیم و چیزها را در جعبههایی ذهنی قرار میدهیم؛ برای غیرادراکی اندیشیدن سطوح مختلفی وجود دارد، اما یک سطح آن این است که با موقعیتها با ذهنی باز برخورد کنیم؛ این سخن به معنای آن نیست که از هر شناخت ادراکی دست بکشیم؛ به عنوان مثال، اگر سگی هست که تا به حال چند نفر را گاز گرفته است ما به دلیل تصورمان از آن سگ به عنوان «سگی که گاز میگیرد» در صورتی که دوروبرش قرار بگیریم، بسیار مواظب هستیم؛ رفتار ما با آن سگ توأم با احتیاطی عاقلانه است اما این پیشفرض را نداریم که «این سگ حتماً مرا گاز خواهد گرفت، پس نباید حتی به آن نزدیک بشوم؛» میان پذیرش یک موقعیت به همان شکل که پیش میآید و در عین حال نداشتن پیشفرضهایی که نمیگذارند ما آن موقعیت را کامل تجربه کنیم، توازنی ظریف وجود دارد؛ پس لازمه غیرادراکی بودن در تمام تمرکزها داشتن ذهنی است که از پیشفرضها رها باشد؛ یکی از کلیترین توصیهها این است که بدون هر توقع و نگرانی تمرکز کنیم؛ از جمله توقعاتی که پیشاپیش شاید از یک تمرین تمرکز داشته باشیم این است که به بهترین وجه ممکن انجام شود یا شاید نگران این باشیم که نکند پاهایمان درد بگیرد یا ممکن است به خود بگوییم: «میدانم که موفق نمیشوم؛» این نوع افکار، انتظارات و نگرانیها پیشفرض هستند چه آنها را در ذهن خود بیان بکنیم، چه نکنیم؛ این افکار جلسه تمرکز ما را در جعبههایی ذهنی با برچسبهایی چون «تجربهای عالی» یا «تجربهای دردناک» قرار میدهند؛ رویکردی غیرادراکی به تمرکز عبارت از این خواهد بود که هرچه روی میدهد را بپذیریم و بدون آن که قضاوت کنیم بر اساس توصیههای داده شده عمل کنیم.
🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
#ادراک_ذهنی #تمرکز #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
ما در ذهن خود این فرد را در جعبهای با برچسب «شخصی خبیث» قرار دادهایم؛ بدیهی است که وقتی به این صورت فکر میکنیم و این پیشفرض را به فردی نسبت میدهیم که «او آدم فرومایهای است؛ همیشه بامن بد بوده است» میان خودمان و آن فرد دریایی فاصله ایجاد کردهایم؛ پس پیشفرض بر چگونگی درک ما از آن فرد تأثیر میگذارد؛ لذا پیشفرض حالتی ذهنی است که ما در آن به دستهبندی میپردازیم و چیزها را در جعبههایی ذهنی قرار میدهیم؛ برای غیرادراکی اندیشیدن سطوح مختلفی وجود دارد، اما یک سطح آن این است که با موقعیتها با ذهنی باز برخورد کنیم؛ این سخن به معنای آن نیست که از هر شناخت ادراکی دست بکشیم؛ به عنوان مثال، اگر سگی هست که تا به حال چند نفر را گاز گرفته است ما به دلیل تصورمان از آن سگ به عنوان «سگی که گاز میگیرد» در صورتی که دوروبرش قرار بگیریم، بسیار مواظب هستیم؛ رفتار ما با آن سگ توأم با احتیاطی عاقلانه است اما این پیشفرض را نداریم که «این سگ حتماً مرا گاز خواهد گرفت، پس نباید حتی به آن نزدیک بشوم؛» میان پذیرش یک موقعیت به همان شکل که پیش میآید و در عین حال نداشتن پیشفرضهایی که نمیگذارند ما آن موقعیت را کامل تجربه کنیم، توازنی ظریف وجود دارد؛ پس لازمه غیرادراکی بودن در تمام تمرکزها داشتن ذهنی است که از پیشفرضها رها باشد؛ یکی از کلیترین توصیهها این است که بدون هر توقع و نگرانی تمرکز کنیم؛ از جمله توقعاتی که پیشاپیش شاید از یک تمرین تمرکز داشته باشیم این است که به بهترین وجه ممکن انجام شود یا شاید نگران این باشیم که نکند پاهایمان درد بگیرد یا ممکن است به خود بگوییم: «میدانم که موفق نمیشوم؛» این نوع افکار، انتظارات و نگرانیها پیشفرض هستند چه آنها را در ذهن خود بیان بکنیم، چه نکنیم؛ این افکار جلسه تمرکز ما را در جعبههایی ذهنی با برچسبهایی چون «تجربهای عالی» یا «تجربهای دردناک» قرار میدهند؛ رویکردی غیرادراکی به تمرکز عبارت از این خواهد بود که هرچه روی میدهد را بپذیریم و بدون آن که قضاوت کنیم بر اساس توصیههای داده شده عمل کنیم.
🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
#ادراک_ذهنی #تمرکز #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
Forwarded from ॐ مزه ملکوت ॐ
🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
✨✨🎆 شرایط زمینهساز تمرکز 🎆✨✨
بدون شک برای تمرکز شرایط مناسبی نیز لازم داریم؛ بعضی گمان میکنند که شرایط زمینهساز یعنی فراهم کردن موقعیتی که من اسمش را گذاشتهام «صحنهپردازی هالیوودی»؛ مردم خیال میکنند که برای این کار باید اتاقی مخصوص داشته باشند که در آن شمع روشن باشد و موسیقی مخصوصی هم پخش بشود و عود هم بسوزد؛ تصور آنها این است که باید یک صحنه کامل فیلمهای هالیوودی تدارک ببینند؛ اگر کسی مایل باشد که چنین فضایی برای خود ایجاد کند، اشکالی ندارد؛ اما به طور حتم وجود آن ضروری نیست؛ ما باید برای خودمان و برای آن چه با تمرکز انجام میدهیم احترام قائل باشیم، به این دلیل معمولاً توصیه میشود محیطی که در آن تمرکز میکنیم پاکیزه و مرتب باشد؛ رویه معمول این است که اتاقی را که در آن تمرکز خواهیم کرد تمیز کنیم؛ اتاق را مرتب کنید؛ نگذارید لباسهایتان کف اتاق پخش باشد؛ اگر محیط اطراف ما مرتب و منظم باشد، بر نظم و ترتیب ذهن هم اثر مثبت دارد؛ ولی اگر محیط به هم ریخته باشد، بر ذهن تأثیر منفی خواهد داشت؛ علاوه بر این، سکوت و آرامش محیط هم، به ویژه برای کسانی که تمرکز را تازه شروع میکنند، بسیار مؤثر است؛ در سنت بودیسم مسلماً تمرکز با موسیقی همراه نیست؛ موسیقی منبعی بیرونی است و ما صدای آن را پخش میکنیم تا خود را آرامتر کنیم؛ اما در تمرکز به جای کمک گرفتن از منبعی بیرونی برای خلق آرامش، هدف ما این است که آرامش را از درون خود به وجود آوریم؛ گذشته از این موسیقی ممکن است خواب آور باشد و ما نمیخواهیم در بهت و گیجی باشیم؛ نیازی نداریم که خود را تسکین بدهیم چنان که گویی در مطب دندانپزشک هستیم و موسیقی ملایمی در حال پخش است تا اعصاب ما را آرام کند؛ چنین فضایی برای تمرکز مناسب نیست؛ در مورد شیوه نشستن هم اگر آیینهای آسیایی را بررسی کنیم میبینیم که حالتهای گوناگونی برای نشستن در زمان تمرکز وجود دارد؛ تبتیها و هندیها چهارزانو مینشینند؛ ژاپنیها دو زانو مینشینند و پاهایشان زیر بدن آنها قرار میگیرد؛ تایلندیها به حالتی مینشینند که هر دو پایشان به یک سمت خمیده است؛ مهمترین مطلب این است که به حالتی بنشینیم که راحت باشد؛ اگر لازم باشد روی صندلی بنشینید، هیچ اشکالی ندارد؛ در تمرینهای بسیار پیشرفته تمرکز که طی آنها با سیستمهای انرژی بدن سر و کار داریم طرز نشستن مهم است؛ اما در مجموع ما باید بتوانیم در هر شرایطی تمرکز کنیم؛ ممکن است شما عادت داشته باشید که روی مخده و چهارزانو تمرین کنید،
اما وقتی که شما در هواپیما یا قطار نشستهاید و امکان چهارزانو نشستن وجود ندارد، در این شرایط باید به همان شکل که روی صندلی نشستهاید تمرکز کنید؛ کسانی که تجربه کافی ندارند باید توجه کنند که محیطی آرام برای آنها به ویژه بهتر است؛ برای بسیاری از ما به خصوص کسانی که در شهر ساکن هستند یافتن محیطی آرام کار آسانی نیست؛ به همین دلیل بسیاری از مردم صبح زود یا دیر وقت شب که سر و صدا کمتر است تمرکز میکنند؛ رفته رفته وقتی باتجربه شدیم، دیگر سر و صدای محیط را مزاحم کار خود نخواهیم یافت؛ اما در شروع کار سر و صدای بیرون به آسانی حواس تمرینکننده را منحرف میکند؛ در نهایت این خود ما هستیم که باید تصمیم بگیریم چه هنگامی از روز برای تمرکز ما مناسبتر است؛ به عنوان مثال، خیلیها عقیده دارند که بعد از خوردن غذا انرژی آنها کاهش مییابد و خسته میشوند، پس برای این افراد بعد از طعام وقت مناسبی برای تمرکز نیست؛ بعضی از مردم صبح پس از بیدار شدن از خواب احساس میکنند سرحال و بانشاط هستند، در حالی که عدهای دیگر در چند ساعت اول بعد از بیداری سست و بیحال هستند؛ بعضی دیگر دیروقت شب از هر زمان دیگر هشیارترند، در حالی که بعضی اگر بخواهند قبل از خواب تمرکز کنند به سختی میتوانند خود را بیدار نگه دارند و این سودبخش نیست؛ بنابراین باید خودتان تصمیم بگیرید که چه موقع از روز از هر زمان دیگری برای شما مناسبتر است؛ از نظر شکل نشستن هر کس باید خود بفهمد که چه چیز برای او بهتر است؛ به طور مثال به کسی که چهارزانو مینشیند همیشه توصیه میشود کوسنی زیر پا یا پشت سر خود بگذارد؛ اما بسیارند کسانی که از کوسن استفاده نمیکنند؛ اگر هم از کوسن استفاده میکنید باید ببینید که چه نوع کوسنی برای شما بهتر است: ضحیم یا نازک، سفت یا نرم؛ باید کوسن و طرز نشستنی را انتخاب کنید که احتمال به خواب رفتن پاهای شما را به حداقل برساند و نگذارد که دقایق تمرین برای شما با درد و عذاب توأم باشد؛ جلسه تمرکز نباید به جلسه شکنجه تبدیل شود به طوری که انسان احساس کند دارد عذاب میکشد چون زانوهایش درد گرفته و از این رو آرام و قرار ندارد تا تمرکز هر چه زودتر تمام شود.
🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
#تمرکز #ذهن #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🎆 شرایط زمینهساز تمرکز 🎆✨✨
بدون شک برای تمرکز شرایط مناسبی نیز لازم داریم؛ بعضی گمان میکنند که شرایط زمینهساز یعنی فراهم کردن موقعیتی که من اسمش را گذاشتهام «صحنهپردازی هالیوودی»؛ مردم خیال میکنند که برای این کار باید اتاقی مخصوص داشته باشند که در آن شمع روشن باشد و موسیقی مخصوصی هم پخش بشود و عود هم بسوزد؛ تصور آنها این است که باید یک صحنه کامل فیلمهای هالیوودی تدارک ببینند؛ اگر کسی مایل باشد که چنین فضایی برای خود ایجاد کند، اشکالی ندارد؛ اما به طور حتم وجود آن ضروری نیست؛ ما باید برای خودمان و برای آن چه با تمرکز انجام میدهیم احترام قائل باشیم، به این دلیل معمولاً توصیه میشود محیطی که در آن تمرکز میکنیم پاکیزه و مرتب باشد؛ رویه معمول این است که اتاقی را که در آن تمرکز خواهیم کرد تمیز کنیم؛ اتاق را مرتب کنید؛ نگذارید لباسهایتان کف اتاق پخش باشد؛ اگر محیط اطراف ما مرتب و منظم باشد، بر نظم و ترتیب ذهن هم اثر مثبت دارد؛ ولی اگر محیط به هم ریخته باشد، بر ذهن تأثیر منفی خواهد داشت؛ علاوه بر این، سکوت و آرامش محیط هم، به ویژه برای کسانی که تمرکز را تازه شروع میکنند، بسیار مؤثر است؛ در سنت بودیسم مسلماً تمرکز با موسیقی همراه نیست؛ موسیقی منبعی بیرونی است و ما صدای آن را پخش میکنیم تا خود را آرامتر کنیم؛ اما در تمرکز به جای کمک گرفتن از منبعی بیرونی برای خلق آرامش، هدف ما این است که آرامش را از درون خود به وجود آوریم؛ گذشته از این موسیقی ممکن است خواب آور باشد و ما نمیخواهیم در بهت و گیجی باشیم؛ نیازی نداریم که خود را تسکین بدهیم چنان که گویی در مطب دندانپزشک هستیم و موسیقی ملایمی در حال پخش است تا اعصاب ما را آرام کند؛ چنین فضایی برای تمرکز مناسب نیست؛ در مورد شیوه نشستن هم اگر آیینهای آسیایی را بررسی کنیم میبینیم که حالتهای گوناگونی برای نشستن در زمان تمرکز وجود دارد؛ تبتیها و هندیها چهارزانو مینشینند؛ ژاپنیها دو زانو مینشینند و پاهایشان زیر بدن آنها قرار میگیرد؛ تایلندیها به حالتی مینشینند که هر دو پایشان به یک سمت خمیده است؛ مهمترین مطلب این است که به حالتی بنشینیم که راحت باشد؛ اگر لازم باشد روی صندلی بنشینید، هیچ اشکالی ندارد؛ در تمرینهای بسیار پیشرفته تمرکز که طی آنها با سیستمهای انرژی بدن سر و کار داریم طرز نشستن مهم است؛ اما در مجموع ما باید بتوانیم در هر شرایطی تمرکز کنیم؛ ممکن است شما عادت داشته باشید که روی مخده و چهارزانو تمرین کنید،
اما وقتی که شما در هواپیما یا قطار نشستهاید و امکان چهارزانو نشستن وجود ندارد، در این شرایط باید به همان شکل که روی صندلی نشستهاید تمرکز کنید؛ کسانی که تجربه کافی ندارند باید توجه کنند که محیطی آرام برای آنها به ویژه بهتر است؛ برای بسیاری از ما به خصوص کسانی که در شهر ساکن هستند یافتن محیطی آرام کار آسانی نیست؛ به همین دلیل بسیاری از مردم صبح زود یا دیر وقت شب که سر و صدا کمتر است تمرکز میکنند؛ رفته رفته وقتی باتجربه شدیم، دیگر سر و صدای محیط را مزاحم کار خود نخواهیم یافت؛ اما در شروع کار سر و صدای بیرون به آسانی حواس تمرینکننده را منحرف میکند؛ در نهایت این خود ما هستیم که باید تصمیم بگیریم چه هنگامی از روز برای تمرکز ما مناسبتر است؛ به عنوان مثال، خیلیها عقیده دارند که بعد از خوردن غذا انرژی آنها کاهش مییابد و خسته میشوند، پس برای این افراد بعد از طعام وقت مناسبی برای تمرکز نیست؛ بعضی از مردم صبح پس از بیدار شدن از خواب احساس میکنند سرحال و بانشاط هستند، در حالی که عدهای دیگر در چند ساعت اول بعد از بیداری سست و بیحال هستند؛ بعضی دیگر دیروقت شب از هر زمان دیگر هشیارترند، در حالی که بعضی اگر بخواهند قبل از خواب تمرکز کنند به سختی میتوانند خود را بیدار نگه دارند و این سودبخش نیست؛ بنابراین باید خودتان تصمیم بگیرید که چه موقع از روز از هر زمان دیگری برای شما مناسبتر است؛ از نظر شکل نشستن هر کس باید خود بفهمد که چه چیز برای او بهتر است؛ به طور مثال به کسی که چهارزانو مینشیند همیشه توصیه میشود کوسنی زیر پا یا پشت سر خود بگذارد؛ اما بسیارند کسانی که از کوسن استفاده نمیکنند؛ اگر هم از کوسن استفاده میکنید باید ببینید که چه نوع کوسنی برای شما بهتر است: ضحیم یا نازک، سفت یا نرم؛ باید کوسن و طرز نشستنی را انتخاب کنید که احتمال به خواب رفتن پاهای شما را به حداقل برساند و نگذارد که دقایق تمرین برای شما با درد و عذاب توأم باشد؛ جلسه تمرکز نباید به جلسه شکنجه تبدیل شود به طوری که انسان احساس کند دارد عذاب میکشد چون زانوهایش درد گرفته و از این رو آرام و قرار ندارد تا تمرکز هر چه زودتر تمام شود.
🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
#تمرکز #ذهن #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
✨✨🎆 شرایط زمینه ساز تمرکز 🎆✨✨
💥قسمت دوم
بنابراین نوع کوسنی که استفاده میکنید خیلی مهم است و ممکن است نقشی تعیینکننده داشته باشد؛ وقتی هم که مسنتر میشویم و دیگر نمیتوانیم چهارزانو بنشینیم، اشکالی ندارد اگر به حالت نشسته روی صندلی تمرکز کنیم به هرحال پشتمان باید صاف باشد؛ مدت زمان تمرکز هم با پیشرفت در تمرینها تغییر خواهد کرد؛ در آغاز کار همیشه توصیه میشود که مدت تمرکز بسیار کوتاه باشد، بین سه تا پنج دقیقه، چون مشکل میتوان برای مدتی طولانیتر تمرکز خود را حفظ کرد و آن را از دست نداد؛ بهتر است که مدت تمرکز کوتاه باشد و تمرکز ما به هم نخورد تا این که برای مدتی طولانیتر ادامه داشته باشد اما ذهن تمرینکننده از این فکر به آن فکر منحرف شود، به خیالبافی بپردازد یا حتی خوابش ببرد؛ در صورتی که یک نوع خاص از تمرکز ذن را انجام بدهیم لازم است که بیحرکت بمانیم و حالت قرار گرفتن بدن را تغییر ندهیم؛ در انواع دیگر تمرکز اگر فرد بخواهد پاهایش را تکان بدهد و بدن حرکت کند، اشکالی ندارد؛ در تمام این تمرینهای روحانی، داشتن آرامش بسیار مهم است؛ به خود فشار وارد نکنید؛ شکی نیست که ما برای کاری که انجام میدهیم حرمت قائلیم، اما نباید آن را به یک صحنه نمایشی تبدیل کنیم و گمان کنیم که: «من که اینجا نشستهام موجودی مقدس هستم و باید درعین کمال باشم؛» یکی از مهمترین اصولی که باید به خاطر داشت این است که هر چیزی دستخوش تغییر و کم و زیاد شدن است؛ بعضی روزها تمرکز ما خیلی خوب انجام میشود؛ بعضی وقتها هم خوب پیش نمیرود؛ بعضی روزها با میل و رغبت تمرکز میکنیم؛ بعضی روزها کششی نداریم.
هیچوقت چنین نخواهد بود که تمرکز ما هر روز بهتر از روز پیش شود؛ پیشرفت در این زمینه خطی نیست؛ بلکه همیشه افت و خیز دارد؛ شاید بعد از چند سال تمرین، شاهد روندی کلی در بهبود تمرکز خود باشیم، اما همیشه همین روال که بعضی روزها بهتر از دیگر روزهاست، ادامه خواهد یافت؛ به قول یکی از آموزگاران من: «هیچ چیز خاصی نیست؛» اگر خوب پیش برود، چیز خاصی نیست؛ اگر هم خوب پیش نرود، باز هم چیز خاصی نیست؛ فقط ادامه دهید؛ تداوم مهمترین چیز است؛ هر روز تمرکز کنید؛ درست مثل یادگیری نوازندگی پیانو، هر روز باید این کار را انجام داد؛ اگر هر بار فقط برای چند دقیقه هم باشد خوب است؛ کمی استراحت کنید و بعد دوباره چند دقیقه تمرکز کنید؛ یک استراحت دیگر و باز چند دقیقه تمرکز؛ این طور تمرین کردن بهتر از تمرکزی یک ساعته و توأم با درد و عذاب است.
🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
#تمرکز #ذهن #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🎆 شرایط زمینه ساز تمرکز 🎆✨✨
💥قسمت دوم
بنابراین نوع کوسنی که استفاده میکنید خیلی مهم است و ممکن است نقشی تعیینکننده داشته باشد؛ وقتی هم که مسنتر میشویم و دیگر نمیتوانیم چهارزانو بنشینیم، اشکالی ندارد اگر به حالت نشسته روی صندلی تمرکز کنیم به هرحال پشتمان باید صاف باشد؛ مدت زمان تمرکز هم با پیشرفت در تمرینها تغییر خواهد کرد؛ در آغاز کار همیشه توصیه میشود که مدت تمرکز بسیار کوتاه باشد، بین سه تا پنج دقیقه، چون مشکل میتوان برای مدتی طولانیتر تمرکز خود را حفظ کرد و آن را از دست نداد؛ بهتر است که مدت تمرکز کوتاه باشد و تمرکز ما به هم نخورد تا این که برای مدتی طولانیتر ادامه داشته باشد اما ذهن تمرینکننده از این فکر به آن فکر منحرف شود، به خیالبافی بپردازد یا حتی خوابش ببرد؛ در صورتی که یک نوع خاص از تمرکز ذن را انجام بدهیم لازم است که بیحرکت بمانیم و حالت قرار گرفتن بدن را تغییر ندهیم؛ در انواع دیگر تمرکز اگر فرد بخواهد پاهایش را تکان بدهد و بدن حرکت کند، اشکالی ندارد؛ در تمام این تمرینهای روحانی، داشتن آرامش بسیار مهم است؛ به خود فشار وارد نکنید؛ شکی نیست که ما برای کاری که انجام میدهیم حرمت قائلیم، اما نباید آن را به یک صحنه نمایشی تبدیل کنیم و گمان کنیم که: «من که اینجا نشستهام موجودی مقدس هستم و باید درعین کمال باشم؛» یکی از مهمترین اصولی که باید به خاطر داشت این است که هر چیزی دستخوش تغییر و کم و زیاد شدن است؛ بعضی روزها تمرکز ما خیلی خوب انجام میشود؛ بعضی وقتها هم خوب پیش نمیرود؛ بعضی روزها با میل و رغبت تمرکز میکنیم؛ بعضی روزها کششی نداریم.
هیچوقت چنین نخواهد بود که تمرکز ما هر روز بهتر از روز پیش شود؛ پیشرفت در این زمینه خطی نیست؛ بلکه همیشه افت و خیز دارد؛ شاید بعد از چند سال تمرین، شاهد روندی کلی در بهبود تمرکز خود باشیم، اما همیشه همین روال که بعضی روزها بهتر از دیگر روزهاست، ادامه خواهد یافت؛ به قول یکی از آموزگاران من: «هیچ چیز خاصی نیست؛» اگر خوب پیش برود، چیز خاصی نیست؛ اگر هم خوب پیش نرود، باز هم چیز خاصی نیست؛ فقط ادامه دهید؛ تداوم مهمترین چیز است؛ هر روز تمرکز کنید؛ درست مثل یادگیری نوازندگی پیانو، هر روز باید این کار را انجام داد؛ اگر هر بار فقط برای چند دقیقه هم باشد خوب است؛ کمی استراحت کنید و بعد دوباره چند دقیقه تمرکز کنید؛ یک استراحت دیگر و باز چند دقیقه تمرکز؛ این طور تمرین کردن بهتر از تمرکزی یک ساعته و توأم با درد و عذاب است.
🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
#تمرکز #ذهن #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
✨✨🎆 بیداری موقت (روشن بینی) یا ساتوری (To be Enlightened or Satory) 🎆✨✨
ما همواره تمایلداریم که آمال و آرزوها را یکطرف و بیداری را درطرف مقابل قراردهیم؛ امّا ساتوری چیست؟ ساتوری یکحالت ویژه نیست، بلکه بازگشت به موقعیت عادی، اصلی و ابتدایی وجود است، در تکتک سلولهای بدن؛ ساتوری را نمی توان در طبقهبندیهای مفهومی و زبانی جا داد؛ نمیتوان ساتوری را آموخت، دریافتکرد یا انتقالداد؛ باید خود فرد آنرا تجربه کند؛ استاد فقط کمکمیکند؛ ساتوری حقیقی خالی « کو » است، او همه چیز را دربر دارد،حتی آرزوها و توهمات را؛ در سوترای « ها نیا شین گیو » نوشته شده: شکل، تفاوتی با خالی ندارد و خالی همان شکل است؛ خالی همهء پدیدهها را دربر دراد؛ انجام دادن ذاذن به خودی خود ساتوری است، ما به خودمان زندگی نمیکنیم؛ ما از طریق سیستم کیهانی زندگی میکنیم؛ هیزمشکنی در جنگل به شکستن چوب مشغول بود؛ او شنیده بود که حیوان افسانهای بهنام ساتوری وجود دارد؛ خیلی دلش میخواست او را شکارکند؛ روزی حیوان ساتوری را دید؛ هیزمشکن بهدنبالش دوید و خیلی تعجب میکرد از این که هر فکری که از ذهنش میگذشت بلافاصله حیوان متوجه میشد؛ سپس صدایی شنید که میگفت : « تو مرا بهچنگ نخواهیآورد، چون میخواهی مرا داشتهباشی» هیزمشکن پس از آن به کار خود بازگشت و حیوان را به کلی فراموشکرد؛ دیگر به هیچچیز جز به بریدن درخت فکر نمیکرد؛ ساتوری به سوی او آمد و همراه درختی که او با تبر میانداخت به دونیم شد؛ نور حقیقی درخششی ندارد؛ نور حقیقی بهصورت نمایشی کسی را روشن نمیکند؛ مثلشُهرت نیست؛ یکاستاد پیرذِن، یکیاز روزهای زمستان در معبدی کوهستانی به شاگردش گفت : من سردم است، لطفاً آتش را تندتر کن؛ شاگرد گفت : هیچ درخششی نیست، آتش مرده است؛ فقط خاکستر در اجاق هست؛ استاد جلو رفت و خاکسترها را با دستش زیرورو کرد و دراعماق آنها اخگری فروزان یافت؛ آن وقت گفت: نگاه کن! میتوانی نور کوچکی ببینی؛ به آن دمید و ناگهان شعلهای بزرگ پدید آمد؛ در این لحظه شاگرد به ساتوری دست یافت.
🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
#ساتوری #روشنبینی_موقت #تعالی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🎆 بیداری موقت (روشن بینی) یا ساتوری (To be Enlightened or Satory) 🎆✨✨
ما همواره تمایلداریم که آمال و آرزوها را یکطرف و بیداری را درطرف مقابل قراردهیم؛ امّا ساتوری چیست؟ ساتوری یکحالت ویژه نیست، بلکه بازگشت به موقعیت عادی، اصلی و ابتدایی وجود است، در تکتک سلولهای بدن؛ ساتوری را نمی توان در طبقهبندیهای مفهومی و زبانی جا داد؛ نمیتوان ساتوری را آموخت، دریافتکرد یا انتقالداد؛ باید خود فرد آنرا تجربه کند؛ استاد فقط کمکمیکند؛ ساتوری حقیقی خالی « کو » است، او همه چیز را دربر دارد،حتی آرزوها و توهمات را؛ در سوترای « ها نیا شین گیو » نوشته شده: شکل، تفاوتی با خالی ندارد و خالی همان شکل است؛ خالی همهء پدیدهها را دربر دراد؛ انجام دادن ذاذن به خودی خود ساتوری است، ما به خودمان زندگی نمیکنیم؛ ما از طریق سیستم کیهانی زندگی میکنیم؛ هیزمشکنی در جنگل به شکستن چوب مشغول بود؛ او شنیده بود که حیوان افسانهای بهنام ساتوری وجود دارد؛ خیلی دلش میخواست او را شکارکند؛ روزی حیوان ساتوری را دید؛ هیزمشکن بهدنبالش دوید و خیلی تعجب میکرد از این که هر فکری که از ذهنش میگذشت بلافاصله حیوان متوجه میشد؛ سپس صدایی شنید که میگفت : « تو مرا بهچنگ نخواهیآورد، چون میخواهی مرا داشتهباشی» هیزمشکن پس از آن به کار خود بازگشت و حیوان را به کلی فراموشکرد؛ دیگر به هیچچیز جز به بریدن درخت فکر نمیکرد؛ ساتوری به سوی او آمد و همراه درختی که او با تبر میانداخت به دونیم شد؛ نور حقیقی درخششی ندارد؛ نور حقیقی بهصورت نمایشی کسی را روشن نمیکند؛ مثلشُهرت نیست؛ یکاستاد پیرذِن، یکیاز روزهای زمستان در معبدی کوهستانی به شاگردش گفت : من سردم است، لطفاً آتش را تندتر کن؛ شاگرد گفت : هیچ درخششی نیست، آتش مرده است؛ فقط خاکستر در اجاق هست؛ استاد جلو رفت و خاکسترها را با دستش زیرورو کرد و دراعماق آنها اخگری فروزان یافت؛ آن وقت گفت: نگاه کن! میتوانی نور کوچکی ببینی؛ به آن دمید و ناگهان شعلهای بزرگ پدید آمد؛ در این لحظه شاگرد به ساتوری دست یافت.
🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
#ساتوری #روشنبینی_موقت #تعالی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot