Pathwaystogod
1.64K subscribers
6.61K photos
495 videos
153 files
204 links
اسرار درون ومديتيشن، چاکرا و کالبدها،حقایق روانشناسی ،تعالیم معنوی و عرفانی......
Download Telegram
🌱🌸🔮🌸🌱

🍥 رهایی از منِ دروغین (نفس) 🍥

مادر بُت ها، بُت نفس شماست
زآنکه آن بت مار و این بت اژدهاست
نفس و شیطان هر دویک تن بوده اند
در دو صورت خویش را بنموده اند
دوزخ است این نفس و دوزخ اژدهاست
کو به دریاها نگردد کم و کاست
هفت دریا را در آشامد هنوز
کم نگردد سوزش آن خَلق سوز
نفست اژدرهاست او کی مرده است؟
از غم بی آلتی افسرده است
اژدها را دار در برف فراق
هین مکش او را به خورشید عراق
مولاعلی: ” نفسِ فرمان دهنده و آرایشگر(نفس امّاره)، همانند منافق، چاپلوسی کند و به شیوۀ دوست صمیمی رفتار کند تا آنگاه که فریب دهد و جایگیر شود،
آن وقت است که همانند دشمن مسلّط گردد و با تکبّر تحکّم کُنَد و انسان را به جایگاههای بد در آورد.”

درجهان بینی عارفان و فرزانگان، نفس، من یا خود، ریشۀ بسا رنج ها، درد ها و سر خوردگی ها در انسان است و رهایی نسبی از من و خواهش های نفسانی یعنی رسیدن به موطن اصلی یا گوهر وجود یا حقیقت انسان، که با نیروی آگاهی عاشقانه و کوشش و تلاش مداوم بدست می آید.

نفس یکی از مهم ترین نیروهای روانی یا درونی انسان است که در کنار دیگر نیروهای درونی مانند نیروی خرد (عقل)، نیروی عشق و مهر ورزی، حس متصوّره، قوه خیال و دیگر حس های درون و نهان، نَفَس می کشد و کار و فعالیت می کند و وظیفۀ خود را انجام می دهد. پیامد فعالیتهای مداوم نفس در طول زندگانی انسان، در کنار دیگر نیرو های نهانی، متضمن هستی انسان است و با حضور نفس هستی انسان ساخته می شود. شناخت درست انسان منوط به شناخت نفس و دیگر نیروهای درونی است و با شناخت نفس مان، به شناخت دیگر چیزها می توانیم برسیم. در نتیجه خود شناسی یعنی غیر شناسی و همه چیز شناسی.

نفس را می شود به یک گاو وحشی مقایسه کرد که در کشتزار هستی ما حضور دارد و با افسارگسیختگی، بی بند و باری و وحشیگری، کشتزارمان را لگدمال وویران می کند، ما را گاهی شاخ می زند و برای مان مشکلات و درگیری های جانکاه می آفریند. امّا اگر انسان این گاه وحشی گربُز و لجوج را بشناسد و او را با آگاهی رام و تربیت کند، در هر صورت، از حضور مثبت آن بهره مند شده، همین گاو وحشی تربیت شده در امر بهبودی و شادابی و سرسبزی کشتزار وجود مان، سودمند خواهد بود.

شهد خوشبختی و بختیاری انسان نیز از شناخت درست نفس بوجود می آید و زهر بدبختی در کام جان مان، با عدم شناخت نفس مُیسّر می گردد.

اگر بخواهیم یک نتیجه گیری فشرده و کوتاه از وجود نفس داشته باشیم، این خواهد بود:

نفس مجموعه و زاینده نیروهای منفی در انسان است و با نیروی بیحدّی که دارد، می تواند دیگر نیروهای درونی مان را زیر سلطه خود قرار داده و آنها را از در بدر کند. از دید گاه عرفانی، ایجاد حجابها، پرده ها و سد ها در میان دل انسان، که مرکز دریافت نور عشق و آگاهی است و جان(روح) که از آن فروغ ایزدی ساطع می گردد، بزرگترین وظیفه نفس می باشد.

کِریشنامورتی: ” نفس گاهی یک هدف پاک و مُخلصانه را بکار می بَرد تا خود را از آن طریق فربه کند.” نفس بر مبنای حکمت و دلیلِ خاص در وجود انسان به تعبیه گذاشته شده و رسالت بزرگ سالک راهِ زندگی، شناخت خواستها و نیاز ها، حرکات و سکنات، جنبش و واکنش های نفس می باشد. باری هر قدر شناخت مان از نفس مان بیشتر باشد، به همان اندازه به مرکز هستی خود نزدیک تر خواهیم شد.

مولانا در مثنوی، یک بخش بزرگ را برای گفتگو دربارۀ نفس و شناخت نفس اختصاص داده که در این راستا از داستانها، تمثیل ها و نمونه های نغز و پُر مغز و پُر معنی استفاده کرده. در اینجا به چند بیت از مثنوی که در کیفیت و چگونگی نفس آمده، اکتفا می کنیم:

مردمِ نفس از درونــــم در کمین
از همه مردم بتر در مکر و کین
یک نَفَس حمله کند چون سوسمار
پس به سوراخی گریزد در فرار
جان که اودنبالۀ زاغان پرد
زاغ او را سوی گورستان برد
هین! مدو اندر پی نفس چو زاغ
کو به گورستان برد نه سوی باغ
نفس خود را کُش، جهان را زنده کن
خواجه را کشته ست، او را بنده کن

آری، جان سخن مولانا در این ابیات این است که رهایی انسان از بند های نفسانی، مربوط به شناخت نفس است که این شناخت راه را بسوی باغ سبز عشق که خود در درون انسان است، می گشاید.

با وجود اینکه رهایی از بند های نفسانی کاملاً ممکن نیست و نفس همیشه در صدد در بند انداختن و اسارت انسان با شیوه های گوناگون است، سالک باید همه کوشش خود را انجام داده تا با شناسایی، پذیرش و تبدیل صفات نکوهیدۀ نفس، خود را به رهایی برسا ند. این رهایی با وجود نسبی بودن و مؤقت و ناپایا بودنش برای بسا انسان ها یک تجربه عالی فرا ذهنی و معنوی خواهد بود.

رهایی از بند های نفسانی کاریست دشوار ولی امکان پذیرو رهایی از نفس در سیاق عرفانی به معنای شناخت نفس و تسلط بر نیرو های منفی و آسیب رسان و مُخرب آن است. پیروز و فاتح واقعی در عرفان به کسی اطلاق می شود که بر نیروهای منفی نفس سلطه داشته آنها را مهار کند.
به قول ابوسعید ابوالخیر: ” کوه را به موی کشیدن آسان تر از آنک از خود به خود بیرون آمدن.” نفس بزرگترین حجاب بین انسان و حقیقت است، که با افتادن و رفع این پرده ، انسان به حقیقت و عشق متصل می گردد، به قول حافظ:

میان عاشق و معشوق هیچ حـــــــایل نیست
تو خود حجاب خودی حافظ از میان بر خیز

و نیز حلاج بر این باور است که فاصله میان انسان و حقیقت، هستی مطلق و یاعشق یک گام است که آن با از خود برون شدن یا ترک خود مُیسر می گردد.

رهایی از من و خواسته های بی پایانش یکی از مهم ترین و بنیادی ترین دست آورد های سلوکی برای انسان می باشد که این در واقع پیام اصلی مولانا در مثنوی است؛ یعنی با نیروی عشق از بند من رها شده و بازگشت به اصل خود یا آن نیستان وجود کردن.

مولانا در سراسر مثنوی با بکار بردن و بیان تمثیل هاو داستان ها انسان را به چگونگی یا کیفیت نفس ، حیله های نفس و شناسایی بند ها و درمان آن متوجه ساخته که این در واقع زنگ هشیاری برای انسانهایی است که تشنۀ آگاهی و بازگشت به سر چشمه و اصل ایزدی و پاک خود هستند.

من یا نفس طوری که پیش ازین گفته شد، مرکز نیروهای منفی در هر انسان است که فقط با شناخت آن می توان به آگاهی و رهایی رسید. نیروی منفی نفس در مقایسه با نیروهای منفی که در بیرون انسان اند به قول مولانا بسان اژدهایی ست که با ماری رودررو است. مولانا نیروی بی پایان و نابود کنندۀ نفس را در داستان آن مارگیرکه اژدهای افسرده را مار پنداشت در دفتر سوم مثنوی، بصورت مُفصّل بیان کرده که در گفتار های دیگر بدان خواهیم پرداخت.

مادر بتها بت نفس شماست
ز آن كه آن بت مار و این بت اژدهاست

🌱🌸🔮🌸🌱

#رهایی #من_دروغین #نفس #عرفان #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌱🌸🔮🌸🌱

🍥 رهایی از من دروغین(نفس) 🍥
💥قسمت دوم:

در قلمرو عرفان و خود شناسی ، شناخت و تبدیل نفس یکی از محوری ترین و مهمترین وظایف و کارهای معنوی و سلوکی مسافر راه می باشد که آن صرفاً با درون پویی و درون نگری و مراقبه، ریاضت ها و تمرین های پی در پی ، کوشش های مداوم، پشتکار و ارادۀ قوی، زیر نظر آموزگار و پیر آگاه و مُشفق بدست می آید که ما در جایش به این خواهیم پرداخت.

با شناسایی نیروهای منفی نفس و تبدیل و دگردیسی آنها که این در واقع برای برخی ها، فرایند بلند و زمان گیر است ، تمام هستی در دیده ی سالکِ راه تبدیل خواهد شد، زیرا که سالک از هستی و جامعه جدا نیست.

نفس کشتی باز گشتی ز اعتذار
کس ترا دشمن نماند در دیار

نفس حتی می تواند دیگر نیرو های ذهنی مان را تحت تأثیر قرار داده و باعث بوجود آوردن بسا از زهر های ذهنی گردد، که بروز بسا از کُنش های مذموم و نکوهیده مان در بیرون، از این زهر های ذهنی نشأت می گیرند. به طور نمونه حس رشک و حسادت که در برون می تواند بر رابطه هامان اثر منفی گذاشته به آرامش روان خودمان و اطرافیان مان آسیب برساند، یکی از این زهر های ذهنی است.

گاهی نفس ما را چنان غافلگیر می سازد که متوجه دام و فسون او نبوده، دیگران را مورد آماج نکوهش و ملالت قرار داده تا خود را بی گناه قلمداد کنیم . این هم یک پدافند نفسانی است که توسط خود نفس برنامه ریزی شده تا به خود انسان و دیگران آسیب و ضربه برساند. به عباره دیگر، نفس هیچ گاه بار ملامت را نکشیده همیشه در صدد یافتن قربانیی دیگر است تا خود را از دام ملامت رها کرده باشد، که این جریان ذهنی در روانشناسی فرافکنی نامیده می شود که پیامد های اندوهناک و پرآسیب را در بر خواهد داشت.

او چو فرعون و تنش موسی او
او به بیرون می‌دود که کو عدو

نفسش اندر خانه تن نازنین
بر دگر کس دست می‌خاید به کین

تو هم از بیرون بدی با دیگران
واندرون خوش گشته با نفس گران

خود عدوّت اوست قندش می دهی
وز برون تهمت به هر کس می نهی

همچو صاحب نفس کو تن پرورد
بر دگر کس، ظنّ حِقدی می برد

حضور در هستی، درو ن نگری و گوش به زنگ بودن مُوجِد یک زندگی آگاهانه است که به انسان توانایی این را خواهد داد تا زهر های ذهنی را که از نفس زاده می شوند ، بشناسد و به درمان آنها بپردازد. بنا براین کاربرد درو ن نگری را می توان پادزهر نیرومند در مقابل زهر های نفسانی تلقی کرد که پیامدش همان رهایی و وارستگی است. "رهایی از گذشته و آینده و در این دم زیستن است"

صوفی ابن الوقت باشد ای رفیق
نیست فردا گفتن از شرط طریق

تا نمرده ست این چراغِ با گُهَر
هِین فتیلش ساز وروغن، زودتر!

هین مگو فردا! که فردا ها گذشت
تا بکُلّی نگذرد ایّام کشت

بودا: “راز بهزیستی تن و روان در ماتم برای گذشته و دلواپسی وپیش بینی گرفتاری ها برای آینده نیست، بلکه این راز زیستن در این دم با آگاهی و راست اندیشی است.” رهایی ذهن از بند گذشته و آینده به معنای زیستن در این دم و حضور در هستی است. ما انسان ها بیشترعمر مان یا وابسته به گذشته هاست و یا در بند حسرت آینده ایست که تا اکنون رخ نداده، که این خود پیامد محروم شدن از حضور در هستی یا بودن در اکنون و دراین دم را در بر دارد واین خود زیانی است حسرت زا.

شهد بهزیستی در این دم ، زمانی به کام انسان می رسد که از بند ها ومشکلات گذشته رها شده باشد؛ ولی این کار آسان نیست و مستلزم خود آگاهی ژرف می باشد.

ما انسان ها حمل کنندگان بار گذشته هاییم که همه عمر مان را بدون اجتناب، صرف این بارکشی می کنیم.

این بار سنگین شامل درد ها، رنج ها ، سرخوردگی ها ، دلشکستگی ها، تردید ها،عقده ها، محرومیت ها و ا ندوهی است که از بدو پیدایش مان و از دم نخستِ گام گذاشتن در این جهان پرغوغا و حتی از چند نسل گذشته در همه سلول های مان جاری است.

ما نه تنها دردها، خوشی ها، رنج ها و شادی زمان گذشته خود را، بلکه آنِ بزرگان و رفتگان و پیشینیانِ چند نسل پیش از خود را نیز در درون خود حمل می کنیم. این سنگین بار بصورت مداوم بر زندگی حال و آینده مان سایه افکنده و بر پندار، گفتار و کردار و کنش های مان اثر ژرف می گذارد که این تاثير گذاری در ساختا ر شخصیت مان امری است اجتناب نا پذیر.

از لحاظ وراثتی، انسان نه تنها در همه سلول های بدنی خود حاملین اندیشه ها ، درد ها ، سر خوردگی ها ، خوبی ها و زشتی ها ی گذشتگان خود است؛ بلکه بسا از درد ها و مشکلات بدنی نسل های گذشته را به ار ث برده و به آینده گان منتقل می سازد. به طور نمونه: حساسیت بدنیی که کودکی را آزار می دهد، بجزسازه ها وعوامل نو محیطی ، ریشه در گذشته و نسل قبلی اش نیز دارد.

🌱🌸🔮🌸🌱

#رهایی #من_دروغین #نفس #عرفان #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌱🌸🔮🌸🌱

🍥رهایی از من دروغین (نفس) 🍥
💥قسمت سوم:

درد های کهن ذهنی مان از چندین نسل به این طرف، در زیرلایه های ضمیر نا خود آگاه ما ن جا گرفته و برای بروز و عملکرد، منتظر یک انگیزه یا یک عامل می باشند، که این عامل یا سازه در بسا مواقع از بیرون ایجاد شده و عملکرد و کنش های مان پیامد آن می باشد. به طور نمونه: عصبانیت ناگهانی مان که توسط عاملی از برون، بسان آتشفشانی منفجر می شود، در گذشته ریشه داشته و از ضمیر نا خود آگاه مان سر برون می کند و دست به کار می شود، که پیامدش آسیب به خودمان و اطرافیان مان خواهد بود.

نیروی ذهن ناخودآگاه چندین برابر نیروهای خود آگاه مان است و در بیشتر موارد می تواند فعالیت های ذهنی مارا تحت تأثیر شدید خود قرار بدهد و در ساختار شخصیت ما سهم بزرگی داشته باشد، چنانچه مولانا در مثنوی به آن اشاره کرده:

هست پنهان حاکمی بر هر خرد
هر که را خواهد به فن، از سر برد

تو یکی تو نیستی ای خوش رفیق
بلک گردونی و دریای عمیق

آن توِ زفتت که آن نهصد تُوَ ست
قلزمست وغرقه گاه صد توَست

با وجود این که نیروی ذهن نا خودآگاه توانا وقوی است؛ ولی با کار وتلاش، تمرین ها وریاضت ها، می شود بر آن استیلا یافت و مسیر آن را تغییر داد. درین راستا عارفان و فرزانگان درون نگری را درمان نیرومند و مؤثر برای رهایی از این درد ها و رنجهای دراز و آزاردهنده تجویز کرده اند. در جریان درون نگری انسان باید به درون خود راه یابد و پس از شناسایی دردها و زهر های ذهنی باید به مداوا و درمان آن بپردازد، چون درمان آنجاست که درد زاییده می شود. به قول عارفی:

ای نسخه ی نامه ی الهی که تویی
وی آینه ی جمال شاهی که تویی

بیرون ز تو نیست هر چه در عالم است
در خود بنگر هر آنچه خواهی که تویی

و مولانا در باره ی جریان درون نگری چنین می گوید:

روی در دیوار کن تنها نشین
وز وجود خویش هم خلوت گزین

راه کن در اندرون ها خویش را
دور کن ادراک غیر اندیش را

از درون خویش این آواز ها
منع کُن تا کشف گردد راز ها

جمع باید کرد اعضا را به عشق
تا شوی خوش چون سمر قند ودمشق

ولی درمان این درد ها برای همه کار آسان نیست و برای گشایش کار باید به یک کار شناس آگاه و یا یک پیر خردمند مراجعه کرد تا به مدد او از درد های کهن نسبتاً رها شده به بهزیستی نزدیک تر شویم.

آگاهی عرفانی و نیز روانشناسی و روانکاوی نو با روش های خیلی سودمند برای ما انسان ها موهبتی است عالی و درخورتوجه؛ ولی طوری که بار ها گفته شده سر چشمه همه خوشبختی ها و بد بختی ها در درون خود انسان است و انسان می تواند با مدد از آگاهی و درون نگری راه رهایی از درد های کهن را باز یابد. چنانچه عارفی گفته:

هر چه خواهی همه در خانۀ خود می یابی
همچو آیینه اگر حلقه زنی بر در خویش درو ن نگری درست کارآمد ترین مؤثر ترین ابزار در امر رهایی از درد ها ی درونی و کهن و نیز بزرگترین عامل خوشبختی،خود شگوفایی، بهزیستی و تندرستی به شمار می آید.

فرایند درون نگری باید تحت مراقبت استاد یا کار شناسی صورت بگیرد تا باشد که بیشتر و بهتر کارگر افتد. درو ن نگری در مجمو ع بررسی و دیدبانی اندیشه ها، افکار، تردید ها، تضاد ها، شک ها، احساسات و واکنش ها ی ذهنی مان با تمام جنبه های مثبت و منفی آن می باشد که باید بدون داوری و رد و قبول بدان پرداخت که این خود نخستین گامی است به سوی دگرگونی و تبدیل شخصیت انسان، یعنی به سوی زیبایی ها و آگاهی ها و رهایی از درد های کهن که در گذشته ریشه دارند.

بزرگترین زیان زیستن در گذشته این است که ما بار اندوه گذشته را در اکنون جابجا کرده و آنرا می کشیم که پیامد آن

تأثیر منفی گذاشتن بر این دم خواهد بود. در گذشته زیستن باعث باز ماندن از فرایند پیشرفت ورشدمان نیزاست که این آسیب و ضربه ایست بر آینده. البته یاد خاطره ی که رشد زا بوده نه تنها زیباست بلکه شامل فرایند پیشرفت در این دم است؛ ولی نماندن در آن برای ذهن مان بهتر است.

عارفان همیشه توصیه می کنند که انسان بخاطر سبک بار شدن از اندوه و حسرت، باید ذهن خود را از گذشته و آینده رها کند و درین دم زیست کند تا باشد که از شهد حضور در هستی بهره مند شود. چنانچه خیام گفته:

از دی که گذشت هیچ ازو یاد مکن
فردا که نیامده ست فریاد مکن

برنامده و گذشته بنیاد مکن
حالی خوش باش و عمر بر باد مکن

و نیز ابو سعید ابوالخیر گفت:” دی شد. فردا کو؟ روز امروز است.” حضور در هستی یا متمر کز شدن در اکنون یا این دم بسا پیامد های مثبت را در بر دارد که یکی از آنها فارغ دلی از گذشته و غم نخوردن آینده است که این خود بزرگترین لذت روحانی است.

زیستن در گذشته نه تنها موجب اختلال حال کنونی مان می شود بلکه بر آینده مان نیز ابر تیره می افکند و بدون شک باعث پس مانی از فرایند سلوکی مان بر جاده زندگی می گردد. در نتیجه باید کوشش کرد که ذهن را از چسبیدن به گذشته و آینده رها کرده و در اکنون جابجا کرد.
پس از رهایی نسبی از درد های کهن ،انسان می تواند بیشتر روی جریان هایی که در اکنون رخ می دهد متمرکز شود که حتی آینده نیز در این دم و این جاست.

سعدیا دی رفت وفردا همچنان موجود نیست
در میان این و آن، فرصت شمار امروز را

🌱🌸🔮🌸🌱

#رهایی_از_نفس #من_دروغین #عرفان_و_خودشناسی #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌱🌸🔮🌸🌱

🍥ذکر، یانترا و نقوش هندسی برای تخلیه کردن ذهن 🍥

دانش تکرار ذکر، یانترا و ترسیم نقوش هندسی در حفظ ‌سلامت کامل بسیار مهم است. علم تکرار ذکر (نام‌های الهی)، علم صوت است. امواج صوتی هم بر بدن فیزیکی و هم بر بدن ذهنی و روانی اثر می‌گذارند. صوت، آن‌چنان شکل قدرتمندی از انرژی است که علم امروزی و مدرن از آن در ساخت مایکروفر استفاده کرده است.
به نظر می‌رسد مردم فکر می‌کنند که فقط داروهای پزشکی، آمپول‌ها، قرص‌ها یا گیاهان می‌تواند بیماری‌ و ناخوشی‌هایشان را بهبود بخشیده و درمان کند. این‌ها همه خوب‌اند، اما قطعاً فرمول و دستوری نیرومندتر و تأثیرگذارتر برای بشر موجود است و آن اصل ِ علمی ِ صوت در شکل تکرار اذکار است. در این نوع یوگا، شما یک کلمه یا آوای ویژه را که مناسب شخصیت و خلقیات شماست، تکرار می‌کنید. سپس تکرار این ذکر به شکل صدا، شکلی از انرژی خالص که مسئول و عهده‌دار احیا و ترمیم سلول‌های ضعیف و بی انرژی و مردۀ بدن است، تغییر شکل پیدا می‌کند.

مغز انسان شامل میلیون‌ها کهن‌الگو (طرح و الگوهای اولیه) است که نمادهایی از تجربیات بشر از این زندگی و زندگی‌های گذشتۀ پدران و اجدادش است. هر تجربه‌ای که ما از طریق حواسمان مشاهده و درک و دریافت می‌کنیم در آگاهی ما، البته نه به شکل اصلی و اولیه‌اش؛ بلکه به شکل نماد و سمبلی از یک کهن‌الگو (الگوی اولیه) ثبت می‌شود.

هیچ تجربه‌ای در آگاهی انسان، نه ثبت‌نشده باقی می‌ماند و نه گم می‌شود. این‌ جریان ِ مداوم ثبت، تبدیل، تغییر شکل و ذخیره‌سازی است. دقیقاً از لحظۀ تولد تا زمان مرگ، هیچ‌یک از چیزهایی که از طریق حواسمان تجربه می‌کنیم از بین نمی‌روند. حتی تجربه‌هایمان در خواب، رؤیا، خواب هیپنوتیزمی ِعمیق و ناهشیاری کامل، درجایی در کالبد‌های فیزیکی، روحی یا علّی (سببی یا روحانی) شکل نمادی و سمبلیک به خود می‌گیرند. آن‌ها به‌عنوان ساماسکاراها (تأثیر اعمال گذشتۀ در زندگی کنونی‌) شناخته‌ شده‌اند و این میلیون‌ها ساماسکارا، ظهور و تجلی و جایگاهِ خودشان را در این زندگی ِ پر از درد و لذت، موفقیت و شکست، بیماری و سلامتی پیدا و بیان می‌کنند.

یانترا؛ علم نمادهای هندسی است. یانتراها می‌توانند کهن‌الگوها و تأثیرات ذهنی را که در هشیاری و آگاهی ما به شکل تصور و خیال، تجربه‌ها و احساسات روحی و روانی، پراکندگی یا تلاطم‌ها و آشفتگی‌های ذهنی به‌طور عمیقی قرارگرفته و پنهان‌شده‌اند را آزاد و رها کنند. با رها و سبک کردن ذهن و روح، تمرینات تکرار اذکار خداوند و یانترا، انرژی‌ها و استعدادهای بالقوه و پنهان در انسان را آزاد می‌کنند.

🌱🌸🔮🌸🌱

#یانترا #نقوش_هندسی #مانترا #مدیتیشن #تخلیه_ذهن #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌱🌸🔮🌸🌱

His whole creation is intended to disillusion you, and thus cause you to draw back to Him. You don't know when you will be taken away from this earth; there is no law that you will enjoy a long life. This proves how foolish it is to waste time. I live from minute to minute, day to day. I know only the joy of living; inside, complete resignation to Him.

"Paramahansa Yogananda"

🌱🌸🔮🌸🌱

#pathways_to_god #yogananda #Meditation

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
{در طریقت هر چه پیش سالک آید خیر اوست }

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌱🌸🔮🌸🌱

🍥 قدرت اندیشه 🍥

قویترین ابزار بعد از قدرت لایتناهی پروردگار، قدرت اندیشه و ذهن انسان است.
اندیشه مانند نور آفتاب است و تمرکز و تکرار آن مانند ذره بین عمل می کند. افکار مداوم و متمرکز ما قدرت آفریدن همان اندیشه را دارد. تمام آنچه را که در اطراف خود می بینید و گمان می کنید که خودشان ایجاد شده اند بازتاب اندیشه های خودتان است. انسان به طور مستقیم نمی تواند اوضاع و شرایط را انتخاب کند اما می تواند اندیشه هایش را آگاهانه برگزیند و در نتیجه به طور قطع اوضاع و شرایط دلخواهش را بیافریند. پس ما همان چیزی خواهیم شد که فکر می کنیم.

به قول مولانا:
ای برادر تو همه اندیشه ای
مابقی تو استخوان و ریشه ای
گر بود اندیشه ات گل گلشنی
ور بود خاری تو هیمه گلخنی.

حالا بگو: من خالق زندگی خویشم و هم اکنون زندگی خود را دقیقا به صورتی که می خواهم می آفرینم.

کل قدرت تو برای خلق زندگی ات همین حالا در دسترس توست. چون همین حالا زمانی است که تو مشغول فکر کردن هستی اگر افکار ی داشته ای که آشکار شدن آنها به نفع تو نیست همین حالا طرز فکرت را عوض کن. می توانی با جایگزین کردن افکار خوب افکار قبلی را پاک کنی. در واقع زمان به تو خدمت می کند چون می توانی افکار ی جدید را به ذهنت راه دهی و فرکانسی جدید از خود ساطع کنی.
همین حالا!
چطور می شود از افکار ت آگاه تر شوی؟
یک راهش این است که از خودت بپرسی.
حالا در چه فکری هستم ؟
چه حال وحسی دارم؟
در لحظه ای که از خودت می پرسی آگاه هستی چون ذهنت را متوجه زمان حال کرده ای.
و اینو بدون که ارتعاشات نیروهای ذهنی حساس ترین و در نتیجه قوی ترین نیروهای موجود در کل جهان هستی هستند.

پس حالا بگو:
خدایا سپاسگزارم...
هر چی دارم از لطف تو دارم...
آمین

🌱🌸🔮🌸🌱

#قدرت_ذهن #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌱🌸🔮🌸🌱

ﺍﮔﺮ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﯼ ﺁﺏ، ﺩﺭﻭﻥ ﺩﺭﯾﺎﭼﻪ ﺍﯼ ﺑﯿﻔﺘﺪ، ﻫﯿﭻ ﺍﺛﺮﯼ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻧﻤﯽ ﻣﺎﻧﺪ! ﺍﻣﺎ ﺍﮔﺮ ﻫﻤﯿﻦ ﻗﻄﺮﻩ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺑﺮﮔﯽ ﺍﻓﺘﺪ، ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺁﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺭﺧﺸﯿﺪ ﭘﺲ، ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻣﮑﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﻨﯿﺪ ﺗﺎ ﺑﺪﺭﺧﺸﻴﺪ! ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺗﻮﺳﻂ ﮐﻔﺶ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﭘﻮﺷﯿﺪﻩ ﺍﯾﻢ، ﺭﻗﻢ ﻧﻤﻴﺨﻮﺭﺩ، ﺑﻠﮑﻪ ﺑﻪ ﻗﺪﻡ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺮ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭﺍﺑﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ...!!!

🌱🌸🔮🌸🌱

#قطره_آب #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌱🌸🔮🌸🌱

عزیزانم ، هر جای دنیا که باشید بهترین و قویترین ساعت مدیتیشن و یوگا از سه تا شش صبح است. پاک ترین انرژی و قویترین پرانا را در اختیار دارید. پس از این لحظه ی شگفت انگیزی که خدا و هستي در اختیارتان می گذارد نهایت بهره برداری را بفرمایید.

🌱🌸🔮🌸🌱

#پرانا #وقت_مناسب_مدیتیشن #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌱🌸🔮🌸🌱

🍥 ساندیا 🍥

در زبان سانسكريت، كلمه سانديا كه بمعناي گرگ و ميش و درست قبل از سپيده دم است، به معناي عبادت نيز بكار مي رود. هنگام طلوع خورشيد ‌تحولي بزرگ رخ مي دهد؛ ‌هستي كه در خواب بوده، هوشيار و آگاه مي شود. درختان و پرندگان از خواب بر مي خيزند و زندگي دوباره همه جا شروع مي شود. طلوع خورشيد،‌ رستاخيز است. معجزه اي است كه هر روز اتفاق مي افتد. اگر به خود اجازه دهيد كه همراه با اين لحظه شناور شويد و با اين موج حركت كنيد، مي توانيد تا قله هاي مرتفع آگاهي بالا رويد. هنگام غروب نيز پديده اي مشابه رخ مي دهد. همه چيز ساكت و آرام مي شود و به خواب مي رود؛‌ آرامش و سكوتي عميق‌هستي را فرا مي گيرد. در اين لحظه مي توانيد به عمق وجودتان سفر كنيد. هنگام طلوع مي توانيد تا قله هاي آگاهي صعود كنيد و هنگام غروب به ژرفاي درون خود برويد. هردوي آنها زيباست. بالا رفتن يا به عمق رفتن،‌ هر دو‌، رفتن به ماوراي خود است.

🌱🌸🔮🌸🌱
#ساندیا #تعالیم_معنوی #سپیده_دم #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot