پدر عزیزم ؛
ﺳﻼﻡ...
ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﭼﻪ ﺧﺒﺮ؟
ﻣﯿﻬﻤﺎﻧﯽ ﺧﺪﺍ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﺸﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﮔﺮﺩﯼ؟
💗پدر خوبم ﺭﻭﺯﺕ ﻣﺒﺎﺭﮎ💗
ﻣﺮﺍ ﺑﺒﺨﺶ ﮐﻪ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺩﺳﺘﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺳﻢ ﺍﺩﺏ ﺑﺮ ﺩﯾﺪﻩ ﺑﮕﺬﺍﺭﻡ
ﻣﺮﺍ ﺑﺒﺨﺶ.....
ﻣﺮﺍ ﺑﺒﺨﺶ بخاطر تمام لحظاتی که از یاد تو غافل شدم... پدرم ﺁﻏﻮﺵ ﺗﻮ ﺍﻣﻦ ﺗﺮﯾﻦ ﺟﺎﯼ ﺟﻬﺎﻥ ﺑﻮﺩ
ﮐﻪ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﯼ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺵ ﺁﺭﺯﻭ ﺷﺪ.
پدر خوبم ؛
امروز روز پدر است و من به جای خالی تو خیره شدم. کاش بودی و میدیدی حس پدر مردگی چقدر دردآور است. شعری مرا به اوج خاطرات برد شعری که جانم را سوزاند:
من که با هر بند انگشت تو در دستان خود
ذکر میگویم پدر، تسبیح میخواهم چکار؟
در روزی که به نام توست، دستانت را کم دارم.
به پاس اولین بوسهای که پدرم به رسم مهر در اولین ساعات تولد به گونهام زد و من نفهمیدم و به یاد سوزندهترین بوسه آخر که من به رسم وداع به صورتش زدم و او نفهمید. یادش را گرامی میدارم.
جا داره روز پدر رو به تمام پدرانی که اسیر خاک شدند و اکنون در جمع ما نیستند تبریک بگوییم...!!!!
💕روز پدر و روز مرد بر تمامی شما عزیزان همراه مبارک 💕
#روز_مرد#روز_پدر#راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
ﺳﻼﻡ...
ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﭼﻪ ﺧﺒﺮ؟
ﻣﯿﻬﻤﺎﻧﯽ ﺧﺪﺍ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﺸﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﮔﺮﺩﯼ؟
💗پدر خوبم ﺭﻭﺯﺕ ﻣﺒﺎﺭﮎ💗
ﻣﺮﺍ ﺑﺒﺨﺶ ﮐﻪ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺩﺳﺘﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺳﻢ ﺍﺩﺏ ﺑﺮ ﺩﯾﺪﻩ ﺑﮕﺬﺍﺭﻡ
ﻣﺮﺍ ﺑﺒﺨﺶ.....
ﻣﺮﺍ ﺑﺒﺨﺶ بخاطر تمام لحظاتی که از یاد تو غافل شدم... پدرم ﺁﻏﻮﺵ ﺗﻮ ﺍﻣﻦ ﺗﺮﯾﻦ ﺟﺎﯼ ﺟﻬﺎﻥ ﺑﻮﺩ
ﮐﻪ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﯼ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺵ ﺁﺭﺯﻭ ﺷﺪ.
پدر خوبم ؛
امروز روز پدر است و من به جای خالی تو خیره شدم. کاش بودی و میدیدی حس پدر مردگی چقدر دردآور است. شعری مرا به اوج خاطرات برد شعری که جانم را سوزاند:
من که با هر بند انگشت تو در دستان خود
ذکر میگویم پدر، تسبیح میخواهم چکار؟
در روزی که به نام توست، دستانت را کم دارم.
به پاس اولین بوسهای که پدرم به رسم مهر در اولین ساعات تولد به گونهام زد و من نفهمیدم و به یاد سوزندهترین بوسه آخر که من به رسم وداع به صورتش زدم و او نفهمید. یادش را گرامی میدارم.
جا داره روز پدر رو به تمام پدرانی که اسیر خاک شدند و اکنون در جمع ما نیستند تبریک بگوییم...!!!!
💕روز پدر و روز مرد بر تمامی شما عزیزان همراه مبارک 💕
#روز_مرد#روز_پدر#راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
🌱🌸✨🔮✨🌸🌱
✨✨🍥 من باور دارم 🍥✨✨
🔹من باور دارم ...
که دعوا و جرّ و بحث دو نفر با هم به معنى این که آنها همدیگر را دوست ندارند نیست.
و دعوا نکردن دو نفر با هم نیز به معنى این که آنها همدیگر را دوست دارند نمىباشد.
🔹من باور دارم ...
که هر چقدر دوستمان خوب و صمیمى باشد هر از گاهى باعث ناراحتى ما خواهد شد و ما باید بدین خاطر او را ببخشیم.
🔹من باور دارم ...
که دوستى واقعى به رشد خود ادامه خواهد داد حتى در دورترین فاصلهها. عشق واقعى نیز همین طور است.
🔹من باور دارم ...
که ما مىتوانیم در یک لحظه کارى کنیم که براى تمام عمر قلب ما را به درد آورد.
🔹من باور دارم ...
که زمان زیادى طول مىکشد تا من همان آدم بشوم که مىخواهم.
🔹من باور دارم ...
که همیشه باید کسانى که صمیمانه دوستشان دارم را با کلمات و عبارات زیبا و دوستانه ترک گویم زیرا ممکن است آخرین بارى باشد که آنها را مىبینم.
🔹من باور دارم ...
که ما مسئول کارهایى هستیم که انجام مىدهیم، صرفنظر از این که چه احساسى داشته باشیم.
🔹من باور دارم ...
که اگر من نگرش و طرز فکرم را کنترل نکنم، او مرا تحت کنترل خود درخواهد آورد.
🔹من باور دارم ...
که قهرمان کسى است که کارى که باید انجام گیرد را در زمانى که باید انجام گیرد، انجام مىدهد، صرفنظر از پیامدهاى آن.
🔹من باور دارم ...
که گاهى کسانى که انتظار داریم در مواقع پریشانى و درماندگى به ما ضربه بزنند، به کمک ما مىآیند و ما را نجات مىدهند.
🔹من باور دارم ...
که گاهى هنگامى که عصبانى هستم حق دارم که عصبانى باشم امّا این به من این حق را نمىدهد که ظالم و بیرحم باشم.
🔹من باور دارم ...
که بلوغ بیشتر به انواع تجربیاتى که داشتهایم و آنچه از آنها آموختهایم بستگى دارد تا به این که چند بار جشن تولد گرفتهایم.
🔹من باور دارم ...
که همیشه کافى نیست که توسط دیگران بخشیده شویم، گاهى باید یاد بگیریم که خودمان هم خودمان را ببخشیم.
🔹من باور دارم ...
که صرفنظر از این که چقدر دلمان شکسته باشد دنیا به خاطر غم و غصه ما از حرکت باز نخواهد ایستاد.
🔹من باور دارم ...
که زمینهها و شرایط خانوادگى و اجتماعى برآنچه که هستم تاثیرگذار بودهاند امّا من خودم مسئول آنچه که خواهم شد هستم.
🔹من باور دارم ...
که نباید خیلى براى کشف یک راز کند و کاو کنم، زیرا ممکن است براى همیشه زندگى مرا تغییر دهد.
🔹من باور دارم ...
که دو نفر ممکن است دقیقاً به یک چیز نگاه کنند و دو چیز کاملاً متفاوت را ببینند.
🔹من باور دارم ...
که زندگى ما ممکن است ظرف تنها چند ساعت توسط کسانى که حتى آنها را نمىشناسیم تغییر یابد.
🔹من باور دارم ...
که گواهىنامهها و تقدیرنامههایى که بر روى دیوار نصب شدهاند براى ما احترام و منزلت به ارمغان نخواهند آورد.
🔹من باور دارم ...
که کسانى که بیشتر از همه دوستشان دارم خیلى زود از دستم گرفته خواهند شد.
🔹من باور دارم ...
«شادترین مردم لزوماً کسى که بهترین چیزها را دارد نیست!
بلکه کسى است که از چیزهایى که دارد بهترین استفاده را مىکند... »
🌱🌸✨🔮✨🌸🌱
#باور #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🍥 من باور دارم 🍥✨✨
🔹من باور دارم ...
که دعوا و جرّ و بحث دو نفر با هم به معنى این که آنها همدیگر را دوست ندارند نیست.
و دعوا نکردن دو نفر با هم نیز به معنى این که آنها همدیگر را دوست دارند نمىباشد.
🔹من باور دارم ...
که هر چقدر دوستمان خوب و صمیمى باشد هر از گاهى باعث ناراحتى ما خواهد شد و ما باید بدین خاطر او را ببخشیم.
🔹من باور دارم ...
که دوستى واقعى به رشد خود ادامه خواهد داد حتى در دورترین فاصلهها. عشق واقعى نیز همین طور است.
🔹من باور دارم ...
که ما مىتوانیم در یک لحظه کارى کنیم که براى تمام عمر قلب ما را به درد آورد.
🔹من باور دارم ...
که زمان زیادى طول مىکشد تا من همان آدم بشوم که مىخواهم.
🔹من باور دارم ...
که همیشه باید کسانى که صمیمانه دوستشان دارم را با کلمات و عبارات زیبا و دوستانه ترک گویم زیرا ممکن است آخرین بارى باشد که آنها را مىبینم.
🔹من باور دارم ...
که ما مسئول کارهایى هستیم که انجام مىدهیم، صرفنظر از این که چه احساسى داشته باشیم.
🔹من باور دارم ...
که اگر من نگرش و طرز فکرم را کنترل نکنم، او مرا تحت کنترل خود درخواهد آورد.
🔹من باور دارم ...
که قهرمان کسى است که کارى که باید انجام گیرد را در زمانى که باید انجام گیرد، انجام مىدهد، صرفنظر از پیامدهاى آن.
🔹من باور دارم ...
که گاهى کسانى که انتظار داریم در مواقع پریشانى و درماندگى به ما ضربه بزنند، به کمک ما مىآیند و ما را نجات مىدهند.
🔹من باور دارم ...
که گاهى هنگامى که عصبانى هستم حق دارم که عصبانى باشم امّا این به من این حق را نمىدهد که ظالم و بیرحم باشم.
🔹من باور دارم ...
که بلوغ بیشتر به انواع تجربیاتى که داشتهایم و آنچه از آنها آموختهایم بستگى دارد تا به این که چند بار جشن تولد گرفتهایم.
🔹من باور دارم ...
که همیشه کافى نیست که توسط دیگران بخشیده شویم، گاهى باید یاد بگیریم که خودمان هم خودمان را ببخشیم.
🔹من باور دارم ...
که صرفنظر از این که چقدر دلمان شکسته باشد دنیا به خاطر غم و غصه ما از حرکت باز نخواهد ایستاد.
🔹من باور دارم ...
که زمینهها و شرایط خانوادگى و اجتماعى برآنچه که هستم تاثیرگذار بودهاند امّا من خودم مسئول آنچه که خواهم شد هستم.
🔹من باور دارم ...
که نباید خیلى براى کشف یک راز کند و کاو کنم، زیرا ممکن است براى همیشه زندگى مرا تغییر دهد.
🔹من باور دارم ...
که دو نفر ممکن است دقیقاً به یک چیز نگاه کنند و دو چیز کاملاً متفاوت را ببینند.
🔹من باور دارم ...
که زندگى ما ممکن است ظرف تنها چند ساعت توسط کسانى که حتى آنها را نمىشناسیم تغییر یابد.
🔹من باور دارم ...
که گواهىنامهها و تقدیرنامههایى که بر روى دیوار نصب شدهاند براى ما احترام و منزلت به ارمغان نخواهند آورد.
🔹من باور دارم ...
که کسانى که بیشتر از همه دوستشان دارم خیلى زود از دستم گرفته خواهند شد.
🔹من باور دارم ...
«شادترین مردم لزوماً کسى که بهترین چیزها را دارد نیست!
بلکه کسى است که از چیزهایى که دارد بهترین استفاده را مىکند... »
🌱🌸✨🔮✨🌸🌱
#باور #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
Forwarded from ॐ مزه ملکوت ॐ
🌱🌸✨🔮✨🌸🌱
✨✨🕉 نجوای خدا 🕉✨✨
هرگاه به صداي خدا در قلبت گوش کني،
به آرامشي محض و شگفت انگيز مي رسي.
به آرامشي بسيار بسيار عميق و ژرف.
او زيباترين سخنان را در گوش تو با تو مي گويد.
او هميشه به تو وعده هاي زيبا و نيکو مي دهد.
او با حرفهايش به تو قدرتي عظيم مي بخشد.
اين صداست که صداي خداست.
تنها کسي مي تواند به تو بگويد کدام کار درست است،
خداست که در درونت است و تو را با راهنماي احساست به سمت کار درست راهنمايي مي کند.
نداي الهي درونت همواره آواز توفيقات و برکات را مي خواند و هميشه نغمه پيروزي و اميد سر مي دهد.
خداي درون تو مي تواند علم و اطلاعاتي را که ديگران ماه ها و سال ها به دنبال آن مي روند و با سعي و تلاش و جست و جو و آزمون و خطا به دست مي آورند،در يک ثانيه به تو بدهد.
او همواره هادي و مشاور تو به سمت بهترين هاي عالم است و تو را قوي و نيرومند مي گرداند...
🌱🌸✨🔮✨🌸🌱
#صدای_خدا #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🕉 نجوای خدا 🕉✨✨
هرگاه به صداي خدا در قلبت گوش کني،
به آرامشي محض و شگفت انگيز مي رسي.
به آرامشي بسيار بسيار عميق و ژرف.
او زيباترين سخنان را در گوش تو با تو مي گويد.
او هميشه به تو وعده هاي زيبا و نيکو مي دهد.
او با حرفهايش به تو قدرتي عظيم مي بخشد.
اين صداست که صداي خداست.
تنها کسي مي تواند به تو بگويد کدام کار درست است،
خداست که در درونت است و تو را با راهنماي احساست به سمت کار درست راهنمايي مي کند.
نداي الهي درونت همواره آواز توفيقات و برکات را مي خواند و هميشه نغمه پيروزي و اميد سر مي دهد.
خداي درون تو مي تواند علم و اطلاعاتي را که ديگران ماه ها و سال ها به دنبال آن مي روند و با سعي و تلاش و جست و جو و آزمون و خطا به دست مي آورند،در يک ثانيه به تو بدهد.
او همواره هادي و مشاور تو به سمت بهترين هاي عالم است و تو را قوي و نيرومند مي گرداند...
🌱🌸✨🔮✨🌸🌱
#صدای_خدا #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
Forwarded from ॐ مزه ملکوت ॐ
🌱🌸✨🔮✨🌸🌱
✨✨🍥 آیا ذهن ، شعور ، هوش ، فکر و نفس وجودهای جداگانه ای هستند یا همه ی آنها یکی هستند؟ 🍥✨✨
آنها از یکدیگر جدا نیستند، بلکه سطوح مختلفی از ذهن هستند. مانند اینست که بپرسید آیا پدر ، شوهر و پسر هر کدام از فردیت های گوناگونی برخوردار هستند؟ خیر. آنها همگی یکی هستند. ما نمی دانیم که یک شخص در ارتباط با پسرش یک پدر، در ارتباط با پدرش یک پسر و در ارتباط با همسرش، یک شوهر است. او نیز می تواند برای یکی دوست و برای دیگری دشمن باشد. ممکن است از نظر کسی زیبا و از نظر دیگری زشت باشد و یا برای کسی ارباب و برای کسی مستخدم باشد. اما در تمام این نقش های متفاوت و فریب دهنده، او همچنان همان یک نفر است.
ذهن ما نیز بصورت های مختلفی عمل می کند. وقتی احساس تکبر می کند، می گوید «همه چیز من هستم و دیگران در مقایسه با من، هیچ هستند». در اینجا ذهن بصورت ایگو یا نفس ظاهر می شود. این یکی از عملکردهای ذهن است. ذهنی که می اندیشد همان عقل است، اما زمانی که تمرکز و آرامش نداشته باشد و پریشان و بی هدف باشد، به آن فکر گفته می شود.
عقل ، ذهنی است که دارای جهت و هدف معینی باشد ، مانند ذهن دانشمندانی که در آزمایشگاه خود می اندیشند که چگونه اتم را بشکافند.
زمانیکه ذهن ، بدون هدف معینی سرگردان باشد ، رویاهایی را در سر بپروراند و مثلا آرزو کند که میلیونر باشد و نتواند متمرکز گردد، به آن «چیتا » گفته می شود. چنین ذهنی همیشه پریشان و در نوسان است و در ناهماهنگی و بی نظمی بسر می برد.
اگر این ذهن آشفته از سیستم منظمی پیروی کند ، بدان عقل می گویند. اینها سطوح مختلفی از ذهن هستند ولی تمام اینها همان ذهن هستند.
بایستی بدانید که وقتی روح پریشان و نا آرام است، ذهن خوانده می شود و هنگامیکه آرام می گیرد، دوباره همان روح می شود. ذهن وضعیت نا آرام روح است و روح حالت ساکن و آرام ذهن است. یا می توان اینطور بگوییم که زمانی که آگاهی نا آرام و هیجانزده است، آنرا ذهن می نامند. به همین دلیل است که تا وقتی ذهن عمل می کند، نمی توان از روح یا آتمن آگاهی پیدا کرد. از این رو به هنگام مراقبه، ذهن متوقف می شود. (منظور از توقف ذهن این است که امواج خشمگین و خروشان دریای روح ، آرام می گیرند). تنها در این زمانست که شما به هویت واقعی تان که همان روح است، پی می برید. تا وقتی که نا آرام و هیجام زده باشید ، تنها شناختی که از خود دارید ، از طریق ذهن است.
ذهن ناآرام بصورت های گوناگون چون نفس ، عقل و فکر ظاهر می شود. اینها اشکال گوناگونی از همان ذهن ناآرام هستند.
اساس و جوهر اصلی آتمن، ذهن و بدن یکی است و این ها از یکدیگر جدا نیستند، زیرا تنها یک حقیقت وجود دارد و تمام اینها حالت های گوناگونی از یک چیز واحدند. زمانی که بتوانید بر ماهیت حقیقی آن ذات یگانه آگاه شوید ، تمام تضادها و اختلافاتی که بین ذهن و بدن وجود دارد ، از میان می رود. وقتی آن ذات لایزال یگانه را شناختید، دیگر هیچ چیز باقی نمی ماند. (وقتی از چنین وحدت وجودی آگاهی یافتید ، همه را به یک چشم نگاه می کنید).
اگرچه جوهر اصلی یکی است، ولی بصورت های نامحدودی خود را متجلی ساخته است. حقیقت یکی بیش نیست ولی دارای ابعاد گوناگونی است. درک این مطلب ، تنها از راه تجربه میسر است و تمامی آنچه گفته شد ، تنها از طریق تجربه ی آن می توانید به آگاهی و شناخت لازم برسید. زمانیکه با او یکی شدید و راجع به آن شناخت کافی پیدا کردید ، از اینکه بدن ، ذهن و آتمن را یکی می بینید ، متعجب می شوید.
با آگاهی از این مطلب ، فقط اوست که باقی می ماند ، با تمام عظمت و بی کرانگی اش. تمام فواصل و تفاوت های بین داننده ، روند دانش و موضوع دانش با هم یکی می شوند، باید دانست که هرگز فاصله ای بین داننده و موضوع دانستن باقی نخواهد ماند که بتوان آنها را از یکدیگر متمایز کرد. زیرا هر دوی آنها یکی می شوند و دیگر تجربه کننده ای باقی نمی ماند. تمام شکاف ها و جدایی ها کاملا از بین می رود.
✨✨🍥 آیا ذهن ، شعور ، هوش ، فکر و نفس وجودهای جداگانه ای هستند یا همه ی آنها یکی هستند؟ 🍥✨✨
آنها از یکدیگر جدا نیستند، بلکه سطوح مختلفی از ذهن هستند. مانند اینست که بپرسید آیا پدر ، شوهر و پسر هر کدام از فردیت های گوناگونی برخوردار هستند؟ خیر. آنها همگی یکی هستند. ما نمی دانیم که یک شخص در ارتباط با پسرش یک پدر، در ارتباط با پدرش یک پسر و در ارتباط با همسرش، یک شوهر است. او نیز می تواند برای یکی دوست و برای دیگری دشمن باشد. ممکن است از نظر کسی زیبا و از نظر دیگری زشت باشد و یا برای کسی ارباب و برای کسی مستخدم باشد. اما در تمام این نقش های متفاوت و فریب دهنده، او همچنان همان یک نفر است.
ذهن ما نیز بصورت های مختلفی عمل می کند. وقتی احساس تکبر می کند، می گوید «همه چیز من هستم و دیگران در مقایسه با من، هیچ هستند». در اینجا ذهن بصورت ایگو یا نفس ظاهر می شود. این یکی از عملکردهای ذهن است. ذهنی که می اندیشد همان عقل است، اما زمانی که تمرکز و آرامش نداشته باشد و پریشان و بی هدف باشد، به آن فکر گفته می شود.
عقل ، ذهنی است که دارای جهت و هدف معینی باشد ، مانند ذهن دانشمندانی که در آزمایشگاه خود می اندیشند که چگونه اتم را بشکافند.
زمانیکه ذهن ، بدون هدف معینی سرگردان باشد ، رویاهایی را در سر بپروراند و مثلا آرزو کند که میلیونر باشد و نتواند متمرکز گردد، به آن «چیتا » گفته می شود. چنین ذهنی همیشه پریشان و در نوسان است و در ناهماهنگی و بی نظمی بسر می برد.
اگر این ذهن آشفته از سیستم منظمی پیروی کند ، بدان عقل می گویند. اینها سطوح مختلفی از ذهن هستند ولی تمام اینها همان ذهن هستند.
بایستی بدانید که وقتی روح پریشان و نا آرام است، ذهن خوانده می شود و هنگامیکه آرام می گیرد، دوباره همان روح می شود. ذهن وضعیت نا آرام روح است و روح حالت ساکن و آرام ذهن است. یا می توان اینطور بگوییم که زمانی که آگاهی نا آرام و هیجانزده است، آنرا ذهن می نامند. به همین دلیل است که تا وقتی ذهن عمل می کند، نمی توان از روح یا آتمن آگاهی پیدا کرد. از این رو به هنگام مراقبه، ذهن متوقف می شود. (منظور از توقف ذهن این است که امواج خشمگین و خروشان دریای روح ، آرام می گیرند). تنها در این زمانست که شما به هویت واقعی تان که همان روح است، پی می برید. تا وقتی که نا آرام و هیجام زده باشید ، تنها شناختی که از خود دارید ، از طریق ذهن است.
ذهن ناآرام بصورت های گوناگون چون نفس ، عقل و فکر ظاهر می شود. اینها اشکال گوناگونی از همان ذهن ناآرام هستند.
اساس و جوهر اصلی آتمن، ذهن و بدن یکی است و این ها از یکدیگر جدا نیستند، زیرا تنها یک حقیقت وجود دارد و تمام اینها حالت های گوناگونی از یک چیز واحدند. زمانی که بتوانید بر ماهیت حقیقی آن ذات یگانه آگاه شوید ، تمام تضادها و اختلافاتی که بین ذهن و بدن وجود دارد ، از میان می رود. وقتی آن ذات لایزال یگانه را شناختید، دیگر هیچ چیز باقی نمی ماند. (وقتی از چنین وحدت وجودی آگاهی یافتید ، همه را به یک چشم نگاه می کنید).
اگرچه جوهر اصلی یکی است، ولی بصورت های نامحدودی خود را متجلی ساخته است. حقیقت یکی بیش نیست ولی دارای ابعاد گوناگونی است. درک این مطلب ، تنها از راه تجربه میسر است و تمامی آنچه گفته شد ، تنها از طریق تجربه ی آن می توانید به آگاهی و شناخت لازم برسید. زمانیکه با او یکی شدید و راجع به آن شناخت کافی پیدا کردید ، از اینکه بدن ، ذهن و آتمن را یکی می بینید ، متعجب می شوید.
با آگاهی از این مطلب ، فقط اوست که باقی می ماند ، با تمام عظمت و بی کرانگی اش. تمام فواصل و تفاوت های بین داننده ، روند دانش و موضوع دانش با هم یکی می شوند، باید دانست که هرگز فاصله ای بین داننده و موضوع دانستن باقی نخواهد ماند که بتوان آنها را از یکدیگر متمایز کرد. زیرا هر دوی آنها یکی می شوند و دیگر تجربه کننده ای باقی نمی ماند. تمام شکاف ها و جدایی ها کاملا از بین می رود.
Forwarded from ॐ مزه ملکوت ॐ
اما فکر نمی تواند بدون ایجاد فاصله به بقاء خود ادامه دهد و به ناچار ، ذهن ، بدن و روح و فکر از یکدیگر جدا می شوند. فکر آنها را از یکدیگر متمایز می سازد و فواصل و تقسیماتی را بوجود می آورد که و اقعیت ندارند، ( زیرا آنقدر گنجایش ندارد که یکباره و بطور کامل و یکپارچه بر همه چیز احاطه داشته باشد و چیزها را از میان روزنه ای کوچک و بصورت قطعاتی مجزا از یکدیگر می بیند.)
اگر از میان یک روزنه ، درون یک ساختمان بزرگی را نگاه کنید ، آیا می توانید تمام خانه را ببینید؟ خیر. هرگز تمام اشیاء را در یک نگاه نمی بینید. زیرا محل و گستره ی دید شما محدود است. اما اگر دیوار برداشته شود ، تمام خانه بطور کامل دیده خواهد شد.
فکر روزنه ی کوچکی در ذهن است که ما سعی داریم از طریق آن ، حقیقت را بیابیم. اما از میان چنین روزنه ای نمی توان حقیقت را ، آنچنان که هست دریافت. زیرا فقط جزء کوچکی از آنرا می بینیم. اما زمانیکه از طریق مراقبه، فکر را متوقف می کنیم و وارد فضای بی فکری می شویم ، می توانیم همه چیز را بطور کامل مشاهده کنیم. و در می یابیم که تنها یک چیز وجود دارد و بصورت های گوناگون و بی شماری تجلی یافته است. این تجلی "وحدت در کثرت " است که تنها از طریق مراقبه و تجربه میسر است.
🌱🌸✨🔮✨🌸🌱
#ذهن #فکر #شعور #هوش #نفس #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
اگر از میان یک روزنه ، درون یک ساختمان بزرگی را نگاه کنید ، آیا می توانید تمام خانه را ببینید؟ خیر. هرگز تمام اشیاء را در یک نگاه نمی بینید. زیرا محل و گستره ی دید شما محدود است. اما اگر دیوار برداشته شود ، تمام خانه بطور کامل دیده خواهد شد.
فکر روزنه ی کوچکی در ذهن است که ما سعی داریم از طریق آن ، حقیقت را بیابیم. اما از میان چنین روزنه ای نمی توان حقیقت را ، آنچنان که هست دریافت. زیرا فقط جزء کوچکی از آنرا می بینیم. اما زمانیکه از طریق مراقبه، فکر را متوقف می کنیم و وارد فضای بی فکری می شویم ، می توانیم همه چیز را بطور کامل مشاهده کنیم. و در می یابیم که تنها یک چیز وجود دارد و بصورت های گوناگون و بی شماری تجلی یافته است. این تجلی "وحدت در کثرت " است که تنها از طریق مراقبه و تجربه میسر است.
🌱🌸✨🔮✨🌸🌱
#ذهن #فکر #شعور #هوش #نفس #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
دور کنید مرا
از آن عقلی که گریستن نمی داند....
و آن فلسفه ای که
خندیدن نمی شناسد.......
و آن غروری که
در برابر کودکان سر خم نمی کند.....!!!!
"جبران خلیل جبران " #جبران_خلیل_جبران#سخن_بزرگان#راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
از آن عقلی که گریستن نمی داند....
و آن فلسفه ای که
خندیدن نمی شناسد.......
و آن غروری که
در برابر کودکان سر خم نمی کند.....!!!!
"جبران خلیل جبران " #جبران_خلیل_جبران#سخن_بزرگان#راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
تلنگر ؛
زندگے را گر توانستے بہ ڪام یڪ نفر شیرین ڪنے ،
یا توانستے زمین تشنهاے را سرخوش از باران ڪنے،
گر توانستے تو یڪ مرغ گرفتار از قفس بیرون ڪنے،
یا توانستے ڪہ دیوار اسارت از بنا ویران ڪنے،
گر توانستے بہ خوان رنگیات یڪ رهگذر مهمان ڪنے ،
یا توانستے بدون حاجتے هم، ذڪر آن یزدان ڪنے ،
گر توانستے لباس بیریاے عاشقے بر تن ڪنے
مےتوانے آن زمان فریاد انسان بودنت را
بر سر هر ڪوے و هر برزن کنے...!!!!
#تلنگر#فریاد_انسان_بودن#راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
زندگے را گر توانستے بہ ڪام یڪ نفر شیرین ڪنے ،
یا توانستے زمین تشنهاے را سرخوش از باران ڪنے،
گر توانستے تو یڪ مرغ گرفتار از قفس بیرون ڪنے،
یا توانستے ڪہ دیوار اسارت از بنا ویران ڪنے،
گر توانستے بہ خوان رنگیات یڪ رهگذر مهمان ڪنے ،
یا توانستے بدون حاجتے هم، ذڪر آن یزدان ڪنے ،
گر توانستے لباس بیریاے عاشقے بر تن ڪنے
مےتوانے آن زمان فریاد انسان بودنت را
بر سر هر ڪوے و هر برزن کنے...!!!!
#تلنگر#فریاد_انسان_بودن#راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
دلم برای مداد سفید می سوزد
پیر شدم آخر نفهمیدم
کاربرد مداد سفید تو جعبه مداد رنگی چی بود؟
شاید تنهایی!!!
مثل خیلی از آدم ها...
به جرم اینکه رنگ ندارن و خالص اند ..
#مداد_سفید
@pathwaystogod
پیر شدم آخر نفهمیدم
کاربرد مداد سفید تو جعبه مداد رنگی چی بود؟
شاید تنهایی!!!
مثل خیلی از آدم ها...
به جرم اینکه رنگ ندارن و خالص اند ..
#مداد_سفید
@pathwaystogod
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این فیلم سه دقیقه ای برنده اسکار دربهترین فیلم انیمیشن شده .
قبل از اینکه باکسی جر و بحث کنیم بهتره اول یه نگاهی به زندگیش بندازیم وخوش قلبتر باشیم.
@pathwaystogod
قبل از اینکه باکسی جر و بحث کنیم بهتره اول یه نگاهی به زندگیش بندازیم وخوش قلبتر باشیم.
@pathwaystogod
زیباترین ادب مرید با شیخ سکوت خاموشی و بی حرکتی است .
تا آنکه شیخ او را به سخن یا کاری که صلاح وی در آنست ، امر کند...
#شیخ_اشراق_سهروردی
@pathwaystogod
زیباترین ادب مرید با شیخ سکوت خاموشی و بی حرکتی است .
تا آنکه شیخ او را به سخن یا کاری که صلاح وی در آنست ، امر کند...
#شیخ_اشراق_سهروردی
@pathwaystogod
ديوها يا ديمن هاي دروني؛
شيطان هاي بسياري در جهان هاي دروني و در ناخودآگاه ما قرار وجود دارند و هر كدام از آنها در جهت خدمت به نيروي منفي يا سياه فعاليت مي كنند. هر كدام از آنها مربوط به يك خصوصيت و صفت منفي ئي است كه ما در درون و در ناخودآگاه مان به آنها غذا مي دهيم و آنها بزرگتر مي شوند.
شيطان ها با توجه به رتبه و مقام و صفت مربوط به خود، انواع متنوعي دارند و هر كدام از آنها در قسمتي از مسير دروني به استقبال مريد مي روند. شيطان هاي ابتداي مسير كه به ديو يا ديمن مشهورند ضعيف تر هستند و رفته رفته قدرت آنها در طول مسير بيشتر مي شود. ديوها يا ديمن ها، شيطان هاي كوچكي هستند و هر كدام از آنها مي توانند در صفت ديمن حرص، آز، بدخواهي، آرزو و ... وجود داشته باشند. هر يك از آنها در بخشي از مسير دروني و معنوي در سر راه مريدي كه به خودسازي و شناخت خويشتن مشغول است، قرار خواهند گرفت. ديمن ها در ابتداي مسير، آنچنان كه بايد قوي نيستند و با ايستادگي مريد در مقابل شان، آنها از بين مي روند اما رفته رفته مريد با ديوها يا ديمن هاي قوي تري رو به رو خواهد شد كه از بين بردن آنها، زمان، انرژي و كار بيشتري لازم دارد و به راحتي نمي توان آنها را از بين برد.
ديمن يا يا ديوهاي ابتدايي به صورت ديو آرزو، ديو بدخواهي و ديو ذهني ظاهر مي شوند. در لغتنامه دهخدا ديو همرديف با شيطان و ابليس و اهريمن ذكر شده است. ديمن ها يا ديوها انسان را به انجام اعمال پست و ناشايست مطابق با جنس و مقامي كه در آن قرار دارند، تشويق و ترغيب مي كنند. اگر انسان داراي ديو يا ديمن بدخواهي باشد آن ديو او را به انجام كارهاي بدخواهانه عليه ديگران دعوت خواهد كرد و تا زمانيكه آن ديو يا ديمن در وجود فرد و در ناخودآگاه او قرار دارد، انسان خواه نا خواه اعمال مربوط به آن ديمن را انجام خواهد داد.
در شاهنامه فردوسي ديوها يا همان ديمن ها، به دو صورت انساني و صفات منفي و رذايل اخلاقي به تصوير كشيده شده اند. در شاهنامه ديوها نماد بدي و شرّ هستند، شكل هاي متفاوتي دارند، هر كدام نام هاي مخصوص به خود را دارند، همانند بيد، سنجه، اكوان ديو كه در هيات گورخري ظاهر مي شود و ديو سپيد. از اينجا مي توان به راحتي نتيجه گرفت كه كشتن همه اين ديوها يا ديمن ها توسط رستم، در جهان هاي دروني به وقوع مي پيوندد و همگي مربوط به تجارب دروني هستند و جنبه بيروني ندارند. برخي از ديوها صورت انساني ندارند و نماينده صفات منفي و رذايل اخلاقي هستند و مي توانند در شكل هاي ديگري ظاهر شوند، همانند ديو نياز، ديو خشم، ديو رشك، ديو شهوت، ديو كينه، ديو دروغ و ديو آز و ..
اگر وارد مسير حقيقت شويد و در آن پيشرفت كنيد، با ديمن هاي جهان هاي دروني رو به رو خواهيد شد. مهم ترين كاري كه مي توان در مقابل اين ديوها و يا ديمن ها علي الخصوص در ابتداي مسير انجام داد، اين است كه در مقابل آنها ايستاد. نبايد از آنها ترسيد، هر چند از لحاظ تنومندي بزرگتر از ما باشند. نبايد از آنها ترسيد، اگر چه داراي ظاهر كريه و ترسناكي باشند. اگر در مقابل آنها ايستادگي كنيد، نابود خواهند شد. هر ديو يا ديمني كه در درون از بين مي رود، صفات و ويژگي هاي مربوط به آن ديو يا ديمن از درون شما پاك مي شود و نور الهي زنداني شده توسط آن ديمن يا ديو آزاد مي گردد.
#دیو#دیمن
@pathwaystogod
شيطان هاي بسياري در جهان هاي دروني و در ناخودآگاه ما قرار وجود دارند و هر كدام از آنها در جهت خدمت به نيروي منفي يا سياه فعاليت مي كنند. هر كدام از آنها مربوط به يك خصوصيت و صفت منفي ئي است كه ما در درون و در ناخودآگاه مان به آنها غذا مي دهيم و آنها بزرگتر مي شوند.
شيطان ها با توجه به رتبه و مقام و صفت مربوط به خود، انواع متنوعي دارند و هر كدام از آنها در قسمتي از مسير دروني به استقبال مريد مي روند. شيطان هاي ابتداي مسير كه به ديو يا ديمن مشهورند ضعيف تر هستند و رفته رفته قدرت آنها در طول مسير بيشتر مي شود. ديوها يا ديمن ها، شيطان هاي كوچكي هستند و هر كدام از آنها مي توانند در صفت ديمن حرص، آز، بدخواهي، آرزو و ... وجود داشته باشند. هر يك از آنها در بخشي از مسير دروني و معنوي در سر راه مريدي كه به خودسازي و شناخت خويشتن مشغول است، قرار خواهند گرفت. ديمن ها در ابتداي مسير، آنچنان كه بايد قوي نيستند و با ايستادگي مريد در مقابل شان، آنها از بين مي روند اما رفته رفته مريد با ديوها يا ديمن هاي قوي تري رو به رو خواهد شد كه از بين بردن آنها، زمان، انرژي و كار بيشتري لازم دارد و به راحتي نمي توان آنها را از بين برد.
ديمن يا يا ديوهاي ابتدايي به صورت ديو آرزو، ديو بدخواهي و ديو ذهني ظاهر مي شوند. در لغتنامه دهخدا ديو همرديف با شيطان و ابليس و اهريمن ذكر شده است. ديمن ها يا ديوها انسان را به انجام اعمال پست و ناشايست مطابق با جنس و مقامي كه در آن قرار دارند، تشويق و ترغيب مي كنند. اگر انسان داراي ديو يا ديمن بدخواهي باشد آن ديو او را به انجام كارهاي بدخواهانه عليه ديگران دعوت خواهد كرد و تا زمانيكه آن ديو يا ديمن در وجود فرد و در ناخودآگاه او قرار دارد، انسان خواه نا خواه اعمال مربوط به آن ديمن را انجام خواهد داد.
در شاهنامه فردوسي ديوها يا همان ديمن ها، به دو صورت انساني و صفات منفي و رذايل اخلاقي به تصوير كشيده شده اند. در شاهنامه ديوها نماد بدي و شرّ هستند، شكل هاي متفاوتي دارند، هر كدام نام هاي مخصوص به خود را دارند، همانند بيد، سنجه، اكوان ديو كه در هيات گورخري ظاهر مي شود و ديو سپيد. از اينجا مي توان به راحتي نتيجه گرفت كه كشتن همه اين ديوها يا ديمن ها توسط رستم، در جهان هاي دروني به وقوع مي پيوندد و همگي مربوط به تجارب دروني هستند و جنبه بيروني ندارند. برخي از ديوها صورت انساني ندارند و نماينده صفات منفي و رذايل اخلاقي هستند و مي توانند در شكل هاي ديگري ظاهر شوند، همانند ديو نياز، ديو خشم، ديو رشك، ديو شهوت، ديو كينه، ديو دروغ و ديو آز و ..
اگر وارد مسير حقيقت شويد و در آن پيشرفت كنيد، با ديمن هاي جهان هاي دروني رو به رو خواهيد شد. مهم ترين كاري كه مي توان در مقابل اين ديوها و يا ديمن ها علي الخصوص در ابتداي مسير انجام داد، اين است كه در مقابل آنها ايستاد. نبايد از آنها ترسيد، هر چند از لحاظ تنومندي بزرگتر از ما باشند. نبايد از آنها ترسيد، اگر چه داراي ظاهر كريه و ترسناكي باشند. اگر در مقابل آنها ايستادگي كنيد، نابود خواهند شد. هر ديو يا ديمني كه در درون از بين مي رود، صفات و ويژگي هاي مربوط به آن ديو يا ديمن از درون شما پاك مي شود و نور الهي زنداني شده توسط آن ديمن يا ديو آزاد مي گردد.
#دیو#دیمن
@pathwaystogod
✨✨🎆 نجوا با خالق هستی 🎆✨✨
🕉 خالقا:
با تو کمبودها و دلتنگی هایم را روی گلبرگ های خیس یاس رها کردم،
تا زمین آنها را در آغوش بگیرد و به اعماق ببر تا دیگر احساس نشوند،
با تو تمامی نداشته هایی که آرزوی داشتنشان یک لحظه رهایم نمی کرد،
روی بال پرنده های مهاجر گذاشتم تا با کوچشان آنها را به سرزمین دیگر ببرند،
با تو همه بی وفایی های روزگار را روی شن های ساحل نوشتم تا موج های دریا آنها را بشوید و پاک کند،
با تو من باغبان مزرعه مهربانی شده ام و پاشیدن بذر محبت بهترین سرگرمی ام شده است،
دیگر در فریادهایم بغض نیست. خنده لب هایم به تلخی نمی شیند و دیگر حسرتی در عمق نگاهم دیده نمی شود،
دیگر خبری از نگاه های سرزنش آمیز عقل به دل نیست وقتی ارزشش به خاطر نگاه توست،
ناخدای کشتی من خوب پیش می رود حتی اگر دریا توفانی شود گویی کشتی وجودم در لنگر است،
خدایا توکل قلبم هستی، با تو قدرت پرواز به بیکرانه ها دارم، با تو عاشق زیستنم، عاشق لبخند زدن، به افق رفتن و آسمانی شدنم،
چراغ کلبه دلم همیشه با وجود تو روشن است،
با تو برچسب بطلان زدن بر نظریه های پوچ نا امیدی را خوب بلدم،
دیگر منتظر سکوت شب ها نیستم با تو هر لحظه در آرامشم،
دیگر وقتی نگاه های مظلومانه ام را به آرزوهای دور خیره می کنم بی اراده نمی بارم چون امید به تو لحظاتم را سبز کرده است،
دیگر واژه های نا ممکن، محال، شاید و کاش نشانی ذهن مرا از یاد برده اند،
با تو تنها ذهن من واژه خواستن را به حافظه اش می سپارد،
نگاه خالصانه و ثابت را تا ابد تقدیمم کن و لطف بیکرانت را نثارم،
من با تو تلاطم عشق را در مردمک چشمانم می پذیرم و هر لحظه نیک شدنم را آرزویی رو به تحقق طلب می کنم،
💖🙏 من نجواهایم را با تو دوست دارم... 🙏💖
#نجوا_با_خدا #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🕉 خالقا:
با تو کمبودها و دلتنگی هایم را روی گلبرگ های خیس یاس رها کردم،
تا زمین آنها را در آغوش بگیرد و به اعماق ببر تا دیگر احساس نشوند،
با تو تمامی نداشته هایی که آرزوی داشتنشان یک لحظه رهایم نمی کرد،
روی بال پرنده های مهاجر گذاشتم تا با کوچشان آنها را به سرزمین دیگر ببرند،
با تو همه بی وفایی های روزگار را روی شن های ساحل نوشتم تا موج های دریا آنها را بشوید و پاک کند،
با تو من باغبان مزرعه مهربانی شده ام و پاشیدن بذر محبت بهترین سرگرمی ام شده است،
دیگر در فریادهایم بغض نیست. خنده لب هایم به تلخی نمی شیند و دیگر حسرتی در عمق نگاهم دیده نمی شود،
دیگر خبری از نگاه های سرزنش آمیز عقل به دل نیست وقتی ارزشش به خاطر نگاه توست،
ناخدای کشتی من خوب پیش می رود حتی اگر دریا توفانی شود گویی کشتی وجودم در لنگر است،
خدایا توکل قلبم هستی، با تو قدرت پرواز به بیکرانه ها دارم، با تو عاشق زیستنم، عاشق لبخند زدن، به افق رفتن و آسمانی شدنم،
چراغ کلبه دلم همیشه با وجود تو روشن است،
با تو برچسب بطلان زدن بر نظریه های پوچ نا امیدی را خوب بلدم،
دیگر منتظر سکوت شب ها نیستم با تو هر لحظه در آرامشم،
دیگر وقتی نگاه های مظلومانه ام را به آرزوهای دور خیره می کنم بی اراده نمی بارم چون امید به تو لحظاتم را سبز کرده است،
دیگر واژه های نا ممکن، محال، شاید و کاش نشانی ذهن مرا از یاد برده اند،
با تو تنها ذهن من واژه خواستن را به حافظه اش می سپارد،
نگاه خالصانه و ثابت را تا ابد تقدیمم کن و لطف بیکرانت را نثارم،
من با تو تلاطم عشق را در مردمک چشمانم می پذیرم و هر لحظه نیک شدنم را آرزویی رو به تحقق طلب می کنم،
💖🙏 من نجواهایم را با تو دوست دارم... 🙏💖
#نجوا_با_خدا #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot