🌲❄️✨🔮✨❄️🌲
✨✨🍥 آسیب شناسی حملات ماورایی (انواع حملات روحی -روانی) 🍥✨✨
💥قسمت هفتم
تسخیر روح:
دو نوع تسخیر روح وجود دارد که بایستی آن دو را از یکدیگر تفکیک کرد. یکی تسخیر روح توسط «روح فاقد تجسد» که در شخص خاصی حلول می کند و دیگری تسخیر روح تحت تاثیر شرایط حاکم و مکان خاص. چنین تسخیر روحی ، هر فردی را که به قدر کافی حساس باشد و به آن محل برود تحت تاثیر قرار می دهد. افراد غیر حساس ، مگر در مواردی که تاثیر محیط ، بسیار قوی باشد، ایمن هستند. برای اینکه شخص در معرض تسخیر روح قرار گیرد ، باید از نظر روانی سبکبار و بسیار حساس باشد. به همین دلیل است که کودکان ، و نژادهای رنگین پوست ، بیشتر از سایرین به تسخیر روح مبتلا می گردند. افراد بلغمی مزاج اکثرا از این عارضه ایمن هستند و مردمان شکاک و مادی گرا بیشتر از همه در امن هستند.
تذکر : در نظر داشته باشید که به جای واژه حمله از واژه «حلول» استفاده می کنم. چراکه چنین آشفتگی و پریشانی روانی لزوما نتیجه حمله عمدی نیست. همچنین حتما توجه داشته باشید که واژه و عبارت روح منظور کالبد اثیری (کالبد دوم) شخص است و به هیچ وجه مربوط به کالبد پنجم شخص (کالبد روحانی و روح فردی) اطلاق نمی شود. متاسفانه عده ای این موضوع بسیار مهم را به اشتباه ادراک می کنند و انگشت اتهام به سمت روح الهی انسان نشانه می گیرند. عزیزان بایستی بدانند که در متافیزیک و عرفان روح های پلید و شیطانی می توانند بر کالبدهای فیزیکی ، اثیری ، علی ، ذهنی و فوق ذهنی تسلط و دسترسی داشته باشند و کالبدهای روحانی ، کیهانی و نیروانی انسان (کالبدهای پنج و شش وهفت) از گزند و هجوم و حمله های سیاه و جادویی نیروهای منفی و شیطانی در امان هستند. کالبدهای اول تا چهارم (فیزیکی، اثیری ،علی، ذهنی و فراذهنی(اتریک)) حیطه دنیاهای مادی هستند و سه کالبد روحانی و کیهانی و نیروانیک در گستره دنیاهای معنوی قرار دارند که شیطان و کارگزارانش به هیچ وجه بر روی این سه منطقه دخل وتصرف نداشته و هیچگونه دسترسی و راه یابی به آن مناطق نداشته و نخواهند داشت.
🌲❄️✨🔮✨❄️🌲
#حملات_ماورایی #حملات_روحی_روانی #سایکیک #فراروانشناسی #تسخیر #متافیزیک_ماوراالطبیعه #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🍥 آسیب شناسی حملات ماورایی (انواع حملات روحی -روانی) 🍥✨✨
💥قسمت هفتم
تسخیر روح:
دو نوع تسخیر روح وجود دارد که بایستی آن دو را از یکدیگر تفکیک کرد. یکی تسخیر روح توسط «روح فاقد تجسد» که در شخص خاصی حلول می کند و دیگری تسخیر روح تحت تاثیر شرایط حاکم و مکان خاص. چنین تسخیر روحی ، هر فردی را که به قدر کافی حساس باشد و به آن محل برود تحت تاثیر قرار می دهد. افراد غیر حساس ، مگر در مواردی که تاثیر محیط ، بسیار قوی باشد، ایمن هستند. برای اینکه شخص در معرض تسخیر روح قرار گیرد ، باید از نظر روانی سبکبار و بسیار حساس باشد. به همین دلیل است که کودکان ، و نژادهای رنگین پوست ، بیشتر از سایرین به تسخیر روح مبتلا می گردند. افراد بلغمی مزاج اکثرا از این عارضه ایمن هستند و مردمان شکاک و مادی گرا بیشتر از همه در امن هستند.
تذکر : در نظر داشته باشید که به جای واژه حمله از واژه «حلول» استفاده می کنم. چراکه چنین آشفتگی و پریشانی روانی لزوما نتیجه حمله عمدی نیست. همچنین حتما توجه داشته باشید که واژه و عبارت روح منظور کالبد اثیری (کالبد دوم) شخص است و به هیچ وجه مربوط به کالبد پنجم شخص (کالبد روحانی و روح فردی) اطلاق نمی شود. متاسفانه عده ای این موضوع بسیار مهم را به اشتباه ادراک می کنند و انگشت اتهام به سمت روح الهی انسان نشانه می گیرند. عزیزان بایستی بدانند که در متافیزیک و عرفان روح های پلید و شیطانی می توانند بر کالبدهای فیزیکی ، اثیری ، علی ، ذهنی و فوق ذهنی تسلط و دسترسی داشته باشند و کالبدهای روحانی ، کیهانی و نیروانی انسان (کالبدهای پنج و شش وهفت) از گزند و هجوم و حمله های سیاه و جادویی نیروهای منفی و شیطانی در امان هستند. کالبدهای اول تا چهارم (فیزیکی، اثیری ،علی، ذهنی و فراذهنی(اتریک)) حیطه دنیاهای مادی هستند و سه کالبد روحانی و کیهانی و نیروانیک در گستره دنیاهای معنوی قرار دارند که شیطان و کارگزارانش به هیچ وجه بر روی این سه منطقه دخل وتصرف نداشته و هیچگونه دسترسی و راه یابی به آن مناطق نداشته و نخواهند داشت.
🌲❄️✨🔮✨❄️🌲
#حملات_ماورایی #حملات_روحی_روانی #سایکیک #فراروانشناسی #تسخیر #متافیزیک_ماوراالطبیعه #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
قدم به قدم به نابودی روح و روان و سقوط معنوی نزدیک تر می شوید وقتی:
1-وقتی نمیبخشید
2-وقتی به کاری که دوست ندارید ادامه میدهید
3-وقتی وقتتان را تلف میکنید
4-وقتی از خودتان مراقبت نمیکنید
5-وقتی از همه چیز شکایت میکنید
6-وقتی با پشیمانی و افسوس زندگی میکنید
7-وقتی شریک نادرستی برای زندگیتان انتخاب می کنید
8-وقتی خودتان را با دیگران مقایسه میکنید
9-وقتی فکر میکنید پول برایتان خوشبختی میآورد
10-وقتی شکرگزار و قدرشناس نیستید
11-وقتی در روابط اشتباه میمانید
12-وقتی بدبین و منفیگرا هستید
13-وقتی با یک دروغ زندگی میکنید
14-وقتی درمورد همه چیز نگرانید.!!!!
#سقوط_معنوی
@pathwaystogod
1-وقتی نمیبخشید
2-وقتی به کاری که دوست ندارید ادامه میدهید
3-وقتی وقتتان را تلف میکنید
4-وقتی از خودتان مراقبت نمیکنید
5-وقتی از همه چیز شکایت میکنید
6-وقتی با پشیمانی و افسوس زندگی میکنید
7-وقتی شریک نادرستی برای زندگیتان انتخاب می کنید
8-وقتی خودتان را با دیگران مقایسه میکنید
9-وقتی فکر میکنید پول برایتان خوشبختی میآورد
10-وقتی شکرگزار و قدرشناس نیستید
11-وقتی در روابط اشتباه میمانید
12-وقتی بدبین و منفیگرا هستید
13-وقتی با یک دروغ زندگی میکنید
14-وقتی درمورد همه چیز نگرانید.!!!!
#سقوط_معنوی
@pathwaystogod
بیرون ریختن نگرانی ها به روش دیافراگمی;
هر گاه احساس کردید که ذهن تان آرام نیست و نگران هستید ،ابتدا عمل بازدم را انجام دهید همیشه با بازدم شروع کنید و تا آن جا که می توانید عمیقأ عمل بازدم را انجام دهید و تمام هوای موجود در ریه های تان را بیرون بریزید با بیرون ریختن این هوا حالات و احساسات شما نیز بیرون میریزند ، زیرا همه چیز با تنفس شما ارتباط دارد.
سپس هنگامی که شکم شما به علت بازدمی عمیق تو رفته است برای چند ثانیه صبر کنید و بعد از آن عمل دم را به طور عمیق انجام دهید.دوباره برای چند ثانیه صبر کنید.مدت زمان توقف میان دم و بازدم خود را ادامه دهید و از تنفس خود یک ریتم بسازید بلافاصله احساس خواهید کرد تمامی وجود شما تغییر کرده .
حالت قبلی شما دیگر ناپدید شده و حال جدیدی بر وجودتان حاکم شده است .در این حالت دیگر نگران نیستید و آرامش زیبایی بر وجودتان حاکم میشود.
@pathwaystogod
هر گاه احساس کردید که ذهن تان آرام نیست و نگران هستید ،ابتدا عمل بازدم را انجام دهید همیشه با بازدم شروع کنید و تا آن جا که می توانید عمیقأ عمل بازدم را انجام دهید و تمام هوای موجود در ریه های تان را بیرون بریزید با بیرون ریختن این هوا حالات و احساسات شما نیز بیرون میریزند ، زیرا همه چیز با تنفس شما ارتباط دارد.
سپس هنگامی که شکم شما به علت بازدمی عمیق تو رفته است برای چند ثانیه صبر کنید و بعد از آن عمل دم را به طور عمیق انجام دهید.دوباره برای چند ثانیه صبر کنید.مدت زمان توقف میان دم و بازدم خود را ادامه دهید و از تنفس خود یک ریتم بسازید بلافاصله احساس خواهید کرد تمامی وجود شما تغییر کرده .
حالت قبلی شما دیگر ناپدید شده و حال جدیدی بر وجودتان حاکم شده است .در این حالت دیگر نگران نیستید و آرامش زیبایی بر وجودتان حاکم میشود.
@pathwaystogod
🌲❄️✨🔮✨❄️🌲
✨✨🍥فراروانشناسی و قدرت های سایکیک 🍥✨✨
احتمالاً برای شما هم اتفاق افتاده، زمانی که گوشی تلفن را بر می دارید تا به دوستتان زنگ بزنید، دوست شما نیز درست در همان زمان به فکر افتاده تا به شما تلفن کند یا زمانی که در مورد کسی صحبت می کنید او در همان لحظه به سراغتان می آید. در اینجاست که می گوییم یک احساس، یک برق آنی به نام الهام در لحظه ای که کمتر انتظارش را دارید به سراغتان می آید. در این ضرب المثل معروف "حلال زاده بود که تا حرفش را زدیم پیدایش شد" و یا آنطور که در انگلیسی معروف است "از شیطان که یاد کنی مطمئناً ظاهر می شود" حقیقت زیادی نهفته است....
آیا حس ششم وجوددارد؟ یا این یک خرافات قدیی نیست؟
آیا اینکه گفته می شود بعضی افراد دارای توانایی های فوق بشری هستند واقعیت دارد؟
چرا بعضی از انسانها می توانند چیزهایی را درک کنند که دیگران در حالت عادی از آن غافلند؟
آیا تاکنون تجربه عجیبی داشته اید که قادر به توضیح آن نباشید؟
چینیان از هزاره سوم پیش از میلاد وجود نوعی انرژی زنده را به نام "چی" مسلم می دانستند. یوگی ها با انجام مدیتیشن و فنون تنفسی سعی می کنند این انرژی را تحت کنترل خویش درآورند. مذاهب و مکتبها و نژادهای مختلف همواره از وجود این انرژی آگاه بودند و آن را به اسامی مختلف نامیده اند.
در عقاید معنوی هند باستان از نوعی انرژی کیهانی به نام "پرانا" سخن به میان آمده است که منشا اصلی حیات قلمداد میشود. مسیحیان آنرا "ایت" یا "روح القدس" هندوها "پرانا" جادوگران قبایل بدوی "مانا" و پژوهشگران روسی"انرژی پلاسمای حیاتی" نامیدهاند. انرژی حیاتی در مکتوبات غرب حدود ۵۰۰ سال پیش از میلاد توسط جهان بینی فیثاغورثی مطرح شد. آنها اعتقاد داشتند که این انرژی می تواند منشا اثرات بسیاری بر انسان من جمله درمان بیماری ها باشد.
بر خلاف آنچه رسانه ها اظهار می کنند، فراروانشناسی اصلاً ربطی به مطالعه اشیاء فوق الطبیعه و عجیب و غریب ندارد. طالع بینی، بشقاب پرندهها، پاگندهها، الحاد، شیطانپرستی، خون آشامها، کیمیاگری و جادوگری هم با فراروانشناسی ارتباطی ندارند. دانشمندان زیادی با سوء ظن نسبت به فراروانشناسی برخورد می کنند، زیرا با شنیدن واژه فراروانشناسی بسیاری از پدیدههای اسرار آمیز، موضوعات حاشیهای و شبه علمی برای آنها تداعی میشود. در فراروانشناسی ۴ گروه را که شامل تلهپاتی، روشن بینی، تلهکینزی و سایکومتری است بررسی میکنیم.
تعریف فراروانشناسی :
این پدیدهها نوعی فرایند تبادل اطلاعات و انرژی هستند که در حال حاضر با علوم شناخته شده قابل توضیح نیستند. این موارد در شاخهای به نام فراروانشناسی مطالعه و بررسی میشوند.
بررسی ها و مطالعات علمی وجود چنین نیرویی را در انسان تأیید کرده است لیکن درباره اینکه چه تعدادی واقعاً می توانند از این دقت برخوردار باشند، یا به عبارتی چه افرادی قادر می شوند اشیاء را از فاصله با قدرت روانی و انرژی خود به حرکت در آورند، یافتهها بسیار محدود است. بنظر میرسد برای این کار نیاز به استعداد و پتانسیل خاصی است که در افراد بسیار نادری وجود دارد. البته می توان با تمریناتی نظیر هیپنوتیزم، یوگا، مدیتیشن و تمرکز روی نیروهای درون این توانایی را تقویت نمود اما اینکه چند نفر موفق به این کار شوند، امکانش محدود است.
باید بگوییم که اجسام فیزیکی از تراکم این انرژی به وجود آمده اند و احساسات و عواطف و سایر تظاهرات روح و روان آدمی از تجلیات رقیق شده ی آن به شمار می آیند. این انرژی قابل دیدن و لمس کردن نیست اما مانند هوایی که تنفس می کنیم ما را در بر گرفته و موجب ایجاد توازن در روح و روان و جسم ما می شود.
این توانایی ها را می توان در چند زیرشاخه مختلف جای داد:
تله پاتی (telepathy) یا خواندن افکار دیگران و (telepsyshi) انتقال فکری به مغز دیگران.
روشن بینی (clairvoyance) که شخصی می تواند از وقایع در حال وقوع یا در آینده آگاهی بیابد.
تله کینزی (telekinesis) شخص می تواند بدون استفاده از عضلات و اندام ها و فقط با تمرکز، بر روی اشیاء تأثیر بگذارد و آنها را به حرکت درآورد یا از حرکت باز دارد.
سایکومتری (psychometery) که شخص می تواند از طریق دسترسی به وسایل و اشیاء فرد، اطلاعاتی در مورد او بدهد.
✨✨🍥فراروانشناسی و قدرت های سایکیک 🍥✨✨
احتمالاً برای شما هم اتفاق افتاده، زمانی که گوشی تلفن را بر می دارید تا به دوستتان زنگ بزنید، دوست شما نیز درست در همان زمان به فکر افتاده تا به شما تلفن کند یا زمانی که در مورد کسی صحبت می کنید او در همان لحظه به سراغتان می آید. در اینجاست که می گوییم یک احساس، یک برق آنی به نام الهام در لحظه ای که کمتر انتظارش را دارید به سراغتان می آید. در این ضرب المثل معروف "حلال زاده بود که تا حرفش را زدیم پیدایش شد" و یا آنطور که در انگلیسی معروف است "از شیطان که یاد کنی مطمئناً ظاهر می شود" حقیقت زیادی نهفته است....
آیا حس ششم وجوددارد؟ یا این یک خرافات قدیی نیست؟
آیا اینکه گفته می شود بعضی افراد دارای توانایی های فوق بشری هستند واقعیت دارد؟
چرا بعضی از انسانها می توانند چیزهایی را درک کنند که دیگران در حالت عادی از آن غافلند؟
آیا تاکنون تجربه عجیبی داشته اید که قادر به توضیح آن نباشید؟
چینیان از هزاره سوم پیش از میلاد وجود نوعی انرژی زنده را به نام "چی" مسلم می دانستند. یوگی ها با انجام مدیتیشن و فنون تنفسی سعی می کنند این انرژی را تحت کنترل خویش درآورند. مذاهب و مکتبها و نژادهای مختلف همواره از وجود این انرژی آگاه بودند و آن را به اسامی مختلف نامیده اند.
در عقاید معنوی هند باستان از نوعی انرژی کیهانی به نام "پرانا" سخن به میان آمده است که منشا اصلی حیات قلمداد میشود. مسیحیان آنرا "ایت" یا "روح القدس" هندوها "پرانا" جادوگران قبایل بدوی "مانا" و پژوهشگران روسی"انرژی پلاسمای حیاتی" نامیدهاند. انرژی حیاتی در مکتوبات غرب حدود ۵۰۰ سال پیش از میلاد توسط جهان بینی فیثاغورثی مطرح شد. آنها اعتقاد داشتند که این انرژی می تواند منشا اثرات بسیاری بر انسان من جمله درمان بیماری ها باشد.
بر خلاف آنچه رسانه ها اظهار می کنند، فراروانشناسی اصلاً ربطی به مطالعه اشیاء فوق الطبیعه و عجیب و غریب ندارد. طالع بینی، بشقاب پرندهها، پاگندهها، الحاد، شیطانپرستی، خون آشامها، کیمیاگری و جادوگری هم با فراروانشناسی ارتباطی ندارند. دانشمندان زیادی با سوء ظن نسبت به فراروانشناسی برخورد می کنند، زیرا با شنیدن واژه فراروانشناسی بسیاری از پدیدههای اسرار آمیز، موضوعات حاشیهای و شبه علمی برای آنها تداعی میشود. در فراروانشناسی ۴ گروه را که شامل تلهپاتی، روشن بینی، تلهکینزی و سایکومتری است بررسی میکنیم.
تعریف فراروانشناسی :
این پدیدهها نوعی فرایند تبادل اطلاعات و انرژی هستند که در حال حاضر با علوم شناخته شده قابل توضیح نیستند. این موارد در شاخهای به نام فراروانشناسی مطالعه و بررسی میشوند.
بررسی ها و مطالعات علمی وجود چنین نیرویی را در انسان تأیید کرده است لیکن درباره اینکه چه تعدادی واقعاً می توانند از این دقت برخوردار باشند، یا به عبارتی چه افرادی قادر می شوند اشیاء را از فاصله با قدرت روانی و انرژی خود به حرکت در آورند، یافتهها بسیار محدود است. بنظر میرسد برای این کار نیاز به استعداد و پتانسیل خاصی است که در افراد بسیار نادری وجود دارد. البته می توان با تمریناتی نظیر هیپنوتیزم، یوگا، مدیتیشن و تمرکز روی نیروهای درون این توانایی را تقویت نمود اما اینکه چند نفر موفق به این کار شوند، امکانش محدود است.
باید بگوییم که اجسام فیزیکی از تراکم این انرژی به وجود آمده اند و احساسات و عواطف و سایر تظاهرات روح و روان آدمی از تجلیات رقیق شده ی آن به شمار می آیند. این انرژی قابل دیدن و لمس کردن نیست اما مانند هوایی که تنفس می کنیم ما را در بر گرفته و موجب ایجاد توازن در روح و روان و جسم ما می شود.
این توانایی ها را می توان در چند زیرشاخه مختلف جای داد:
تله پاتی (telepathy) یا خواندن افکار دیگران و (telepsyshi) انتقال فکری به مغز دیگران.
روشن بینی (clairvoyance) که شخصی می تواند از وقایع در حال وقوع یا در آینده آگاهی بیابد.
تله کینزی (telekinesis) شخص می تواند بدون استفاده از عضلات و اندام ها و فقط با تمرکز، بر روی اشیاء تأثیر بگذارد و آنها را به حرکت درآورد یا از حرکت باز دارد.
سایکومتری (psychometery) که شخص می تواند از طریق دسترسی به وسایل و اشیاء فرد، اطلاعاتی در مورد او بدهد.
فراروانشناسی در واقع یک رشته از روانشناسی عمومی و درباره اعمال و رفتاری است که با قوانین روانشناسی روز تطبیق نمیکند. فراروانشناسی را علم استعدادهای فوق روانی (psi) نیز مینامند. استعدادهایی که انسان را قادر میسازند تا با دنیای اطراف خویش، بدون کمک احساسات و عضلات رابطه برقرار کند. از لحاظ شخص دریافت کننده، اطلاعات از راههای فوق حسی که ادراک فوق حسی (esp) نامیده می شود دریافت می شود. از لحاظ شخص فرستنده این استعداد با نام تأثیر ذهن بر روی (pk) یا سایکوکنیس شناخته میشود. تأثیر ذهن بر ماده به شخص امکان را میدهد تا بدون استفاده از سیستم جنبشی بدن یعنی عضلات و غده های بدنش، بر روی محیط تأثیر بگذارد.
بهطور خلاصه فراروانشناسی شاخهای است که با توانایی های خارقالعاده و غیرطبیعی انسانها سر و کار دارد و به دو پرسش میخواهد پاسخ دهد:
اینکه آیا آدمیان میتوانند از راه هایی غیر از حواس پنجگانه خود اطلاعاتی به دست آورند؟
آیا میتوان از طریق ذهن بر رویدادهای طبیعی اثر گذاشت؟
دو دانشگاه در آمریکا همچنان جان سختی میکنند و دارای آزمایشگاههایی برای فراروانشناسی هستند. آنها تحقیقات را بین خود بدین شکل تقسیم کردهاند که حوزه روانپزشکی – پزشکی دانشگاه ویرجینیا به مطالعه امکان بقای خودآگاهی پس از مرگ میپردازد، و آزمایشگاه وریتاس دانشگاه آریزونا تحقیقات ِ آزمایشگاهی واسطهها ( میانجیها ) را هدایت میکند. همچنین چندین موسسه خصوصی، از جمله موسسه علوم ادراکی – معرفتی، به ترویج تحقیقات فراروانشناختی میپردازند.
در اروپا نیز بریتانیا با تأسیس آزمایشگاههای خصوصی در دانشگاه ادینبرا، نورت هامپتون و لیورپول مطالعات فراروانشناسی را دنبال میکند . تحقیقات فراروانشناختی همچنین توسط دیگر شاخههای فرعی روانشناسی نیز دنبال میشود. این شاخهها عبارت ست از روانشناسی انتقال شخصیتی (transpersonal psychology) که جنبههای به اصطلاح متعالی یا روحانی ذهن بشر را مطالعه میکند و روانشناسی غیرمتعارف که به بررسی باورهای نامتعارف و ماورا الطبیعه و تجربیات ذهنی غیر عادی در قالب روشهای روانشناسی سنتی میپردازند.
فراروانشناسان به مطالعه شماری از پدیدههای ماوراء طبیعه ( صوری ) قابل مشاهده میپردازند . از جمله :
تله پاتی: انتقال اطلاعات مربوط به افکار یا حواس از فردی به فرد دیگر از طریقی غیر از ۵ حس اصلی.
پیش آگاهی (Precognition): ادراک اطلاعات در مورد مکانها یا رویدادهای آینده قبل از اینکه رخ دهند.
غیب گویی یا بصیرت (clairvoyance): کسب اطلاعات درباره مکانها یا رویدادها در مکانهای دور دست ناشناخته برای علم کنونی بشر.
روان - جنبشی : ( جنبش فراروانی ) توانایی ذهن برای تأثیر گذاری بر ماده، زمان، مکان یا انرژی ازطریق روشی ناشناخته برای علم کنونی بشر.
تناسخ (Reincarnation): تولد دوباره یک روح یا یک جنبه غیر جسمانی دیگر از هوشیاری بشر در یک بدن ِ جسمانی پس از مرگ.
رفت و آمد ارواح (Hauntings): پدیدهای که اغلب به ارواح نسبت داده میشود . همچنین شامل رویارویی فرد با افراد مرده یا همراه با تعلقات پیشین فرد که به طور مرتب رخ میدهد .
تعاریفی که در بالا ارائه شد ممکن است موارد کاربرد اصلی آنها را و همچنین نظریات تمامی فراروانشناسان و انتقاد هایشان را منعکس نکند . بسیاری از منتقدان عقیده دارند که فراروانشناسان به مطالعه پدیدههایی میپردازند که تحت شرایط آزمایشگاهی کاملا دقیق و سخت گیرانه تمامی آنها ناپدید شده و معلوم میشود که فرایندهایی عادی و معمولی بیش نبودند .
🌲❄️✨🔮✨❄️🌲
#سایکیک #فراروانشناسی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
بهطور خلاصه فراروانشناسی شاخهای است که با توانایی های خارقالعاده و غیرطبیعی انسانها سر و کار دارد و به دو پرسش میخواهد پاسخ دهد:
اینکه آیا آدمیان میتوانند از راه هایی غیر از حواس پنجگانه خود اطلاعاتی به دست آورند؟
آیا میتوان از طریق ذهن بر رویدادهای طبیعی اثر گذاشت؟
دو دانشگاه در آمریکا همچنان جان سختی میکنند و دارای آزمایشگاههایی برای فراروانشناسی هستند. آنها تحقیقات را بین خود بدین شکل تقسیم کردهاند که حوزه روانپزشکی – پزشکی دانشگاه ویرجینیا به مطالعه امکان بقای خودآگاهی پس از مرگ میپردازد، و آزمایشگاه وریتاس دانشگاه آریزونا تحقیقات ِ آزمایشگاهی واسطهها ( میانجیها ) را هدایت میکند. همچنین چندین موسسه خصوصی، از جمله موسسه علوم ادراکی – معرفتی، به ترویج تحقیقات فراروانشناختی میپردازند.
در اروپا نیز بریتانیا با تأسیس آزمایشگاههای خصوصی در دانشگاه ادینبرا، نورت هامپتون و لیورپول مطالعات فراروانشناسی را دنبال میکند . تحقیقات فراروانشناختی همچنین توسط دیگر شاخههای فرعی روانشناسی نیز دنبال میشود. این شاخهها عبارت ست از روانشناسی انتقال شخصیتی (transpersonal psychology) که جنبههای به اصطلاح متعالی یا روحانی ذهن بشر را مطالعه میکند و روانشناسی غیرمتعارف که به بررسی باورهای نامتعارف و ماورا الطبیعه و تجربیات ذهنی غیر عادی در قالب روشهای روانشناسی سنتی میپردازند.
فراروانشناسان به مطالعه شماری از پدیدههای ماوراء طبیعه ( صوری ) قابل مشاهده میپردازند . از جمله :
تله پاتی: انتقال اطلاعات مربوط به افکار یا حواس از فردی به فرد دیگر از طریقی غیر از ۵ حس اصلی.
پیش آگاهی (Precognition): ادراک اطلاعات در مورد مکانها یا رویدادهای آینده قبل از اینکه رخ دهند.
غیب گویی یا بصیرت (clairvoyance): کسب اطلاعات درباره مکانها یا رویدادها در مکانهای دور دست ناشناخته برای علم کنونی بشر.
روان - جنبشی : ( جنبش فراروانی ) توانایی ذهن برای تأثیر گذاری بر ماده، زمان، مکان یا انرژی ازطریق روشی ناشناخته برای علم کنونی بشر.
تناسخ (Reincarnation): تولد دوباره یک روح یا یک جنبه غیر جسمانی دیگر از هوشیاری بشر در یک بدن ِ جسمانی پس از مرگ.
رفت و آمد ارواح (Hauntings): پدیدهای که اغلب به ارواح نسبت داده میشود . همچنین شامل رویارویی فرد با افراد مرده یا همراه با تعلقات پیشین فرد که به طور مرتب رخ میدهد .
تعاریفی که در بالا ارائه شد ممکن است موارد کاربرد اصلی آنها را و همچنین نظریات تمامی فراروانشناسان و انتقاد هایشان را منعکس نکند . بسیاری از منتقدان عقیده دارند که فراروانشناسان به مطالعه پدیدههایی میپردازند که تحت شرایط آزمایشگاهی کاملا دقیق و سخت گیرانه تمامی آنها ناپدید شده و معلوم میشود که فرایندهایی عادی و معمولی بیش نبودند .
🌲❄️✨🔮✨❄️🌲
#سایکیک #فراروانشناسی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
Forwarded from ॐ مزه ملکوت ॐ
🎆 هیچ در بسته ای، بدون حکمت حق باریتعالی نیست، در تمامی مراحل پرپیچ وخم زندگی خویش، تسلیم اراده و حکمت خداوند متعال باشید. اطمينان داشته باشيد هيچگاه ضرر نخواهید کرد.
#راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
#راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
🌲❄️✨🔮✨❄️🌲
✨✨🍥 تداخلات ذهنی مستقیم با سیستمهای جاندار 🍥✨✨
قبلاً به آن PK زیستی گفته میشد . « در این روش ( DMILS ) به مطالعه تأثیرات اراده یک فرد بر موقعیت روانشناختی یک فرد در مکانی دیگر میپردازد . یک نوع از آزمایشات DMILS که گزارش آن متداول میباشد ، » احساس اینکه کسی به شما زل زده است میباشد ." فرد زل زننده و فردی که قرار است به او زل زده شود در مکانهای متفاوتی که عایق هستند قرار داده میشوند . آنگاه از فرد زل زننده خواسته میشود تا در دورههای زمانی خاصی از طریق اتصال ویدئویی مداربسته تداخل به فردی که در نقش دریافت کننده است یک چشمک ساده بزند . در همین اثنا فعالیت سیستم عصبی فرد مخاطب به طور خودکار و پیوسته بررسی میشود . روشی که فراروانشناسان مجموع دادههای این آزمایش و آزمایشهای DMILSمشابه را تفسیر کردهاند نشان میدهد که توجه یک فرد به سوی یک فرد دور از دسترس، یعنی فردی عایق میتواند به طور قابل توجهی سیستم عصبی فرد را فعال کرده و یا از فعالیت باز دارد !
🌲❄️✨🔮✨❄️🌲
#تداخل_ذهنی #نیروهای_سایکیک #پی_کی #متافیزیک_ماوراالطبیعه #فراروانشناسی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🍥 تداخلات ذهنی مستقیم با سیستمهای جاندار 🍥✨✨
قبلاً به آن PK زیستی گفته میشد . « در این روش ( DMILS ) به مطالعه تأثیرات اراده یک فرد بر موقعیت روانشناختی یک فرد در مکانی دیگر میپردازد . یک نوع از آزمایشات DMILS که گزارش آن متداول میباشد ، » احساس اینکه کسی به شما زل زده است میباشد ." فرد زل زننده و فردی که قرار است به او زل زده شود در مکانهای متفاوتی که عایق هستند قرار داده میشوند . آنگاه از فرد زل زننده خواسته میشود تا در دورههای زمانی خاصی از طریق اتصال ویدئویی مداربسته تداخل به فردی که در نقش دریافت کننده است یک چشمک ساده بزند . در همین اثنا فعالیت سیستم عصبی فرد مخاطب به طور خودکار و پیوسته بررسی میشود . روشی که فراروانشناسان مجموع دادههای این آزمایش و آزمایشهای DMILSمشابه را تفسیر کردهاند نشان میدهد که توجه یک فرد به سوی یک فرد دور از دسترس، یعنی فردی عایق میتواند به طور قابل توجهی سیستم عصبی فرد را فعال کرده و یا از فعالیت باز دارد !
🌲❄️✨🔮✨❄️🌲
#تداخل_ذهنی #نیروهای_سایکیک #پی_کی #متافیزیک_ماوراالطبیعه #فراروانشناسی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌲❄️✨🔮✨❄️🌲
✨✨🍥 نیازهای اساسی انسان برای سلامت روانی و هیجانی 🍥✨✨
چنانچه از مشکلات هیجانی نظیر افسردگی، اضطراب، رفتار وسواسی یا اعتیادهای تکراری رنج میبرید، تنها یک مکان وجود دارد که برای جستجوی راه حل باید به آنجا مراجعه کنید : نیازهای اساسی انسانی خود.
به نظر بدیهی میرسد امّا غالباً وقتی صحبت از روانشناسی میشود، عقل سلیم به کنار گذاشته میشود و به جای آن کتابهای درسی از قفسهها بیرون کشیده میشوند. این بار بگذارید کتابها سرجایشان بماند و از خودتان این سوالها را بپرسید:
اگر ماشینتان بنزین نداشته باشد، آیا از حرکت نکردنش تعجب میکنید؟
اگر شش ماه به باغچه یا گل و گیاه خانهتان آب ندهید، آیا از بین رفتن گیاهان شما را متعجب میکند؟
البته که پاسخ به هر دو سوال فوق منفی است. حال از شما میخواهیم همین ملاحظات را در مورد زندگی خودتان نیز در نظر بگیرید.
9 نیاز اساسی انسان :
اگر قورباغهای را در یک قابلمه آب جوش بیندازید، فوراً از آن بیرون میپرد. امّا اگر آن را در داخل قابلمه آب سرد بگذارید و کمکم آب را گرم کنید، همانجا آنقدر میماند تا پخته شود.
مشکلات مربوط به گمکردن نیازهای اساسی در زندگی مردم نیز به تدریج و در طول زمان شکل میگیرد و در نتیجه میتوانند به سادگی نادیده انگاشته شوند. آنگاه هنگامی که مشکلی چون اضطراب، افسردگی، اعتیاد یا چیزهای دیگر پیش میآید، تازه به دنبال علّت پیدایش آنها میگردیم.
بنابراین، بهتر است با نیازهای باغچه خود برای رشد مناسب آشنایی کافی داشته باشید تا به محض آن که دیدید گیاهی در حال پژمرده شدن است، مواد غذایی کافی به آن برسانید و شادابی را به آن بازگردانید.
فهرست نیازهای اساسی انسان به قرار زیر است:
1- نیاز به توجه دیگران
هیچ انسانی یک جزیزه دور افتاده نیست. بدون داشتن ارتباط پیوسته و مناسب با دیگران، شرایط روانی و وضعیت هیجانی و رفتاری فرد به شدت آسیب میبیند. این وضعیت به خوبی در سالخوردگانی که به تنهایی زندگی میکنند قابل مشاهده است. پس از روزها تنهایی، احتمالاً نخستین کسی را که ملاقات میکنند دکترشان است که 10 دقیقه به آنها وقت دادهاند.
آنها به احتمال زیاد در این زمان کوتاه «عجیب» به نظر میرسند، زیرا نیاز برآورده نشده «مورد توجه دیگران قرار گرفتن» در آنها به شکل برونریزی ارتباطات، خود را نشان میدهد. اگر پزشک این را نشانه وضعیت نامساعد روانی بیمار تشخیص دهد ممکن است داروهای مختلفی تجویز کند، در حالی که اگر کسی وجود داشت که تنها چند ساعت به حرفهای او گوش فرا میداد مشکلش حل میشد و نیازی به دارو نداشت.
همین پدیده در بعضی کلاسهای درسی آزاد دیده میشود که برخی دانشجویان سعی دارند به هر شکلی که شده توجه استاد را به خود جلب کنند، حتی با طرح سوالهای احمقانه بدون آن که واقعاً به پاسخ آنها گوش فرا دهند.
2- توجه به ارتباط بین ذهن و بدن :
این مساله مهمی است که غالباً نادیده گرفته میشود. بدون رژیم غذایی، خواب و ورزش صحیح و مرتب، وضعیت روانی ما آسیب جدّی میبیند. معمولاً دیده میشود که جوانانی که خانه و ساختارهای فراهم شده در آن را برای زندگی مستقل ترک میکنند دچار یکی از بیماریهای روانی میگردند. این به دلیل آن است که ترتیب غذایی، الگوهای خواب و سایر عادتهای پیشین آنها دچار اختلال گشته است.
به نظر میرسد که مردم به طور فزایندهای خود را به صورت ماشین در نظر میگیرند!
3- نیاز به هدفمند بودن و معنیدار بودن زندگی :
«شیطان برای دستان بیکار، کار جور میکند.»
شاید آن چیزی که انسان را از سایر موجودات مجزّا میکند، توانایی تشخیص، تحلیل و حل مساله باشد. این همان چیزی است که ما را قادر ساخته است تا در جایگاه امروزی خود قرار گیریم.
اگر از این قابلیت به قدر کافی استفاده نشود، قوه تخیل و تصوّر ما شروع به «مساله ساختن» میکند. شاید در تلاش برای رفع بیکاری ما!
فردی که از به دست آوردن رضایتمندی ناشی از دستیابی به یک هدف، بینصیب باشد فاصله چندانی با بیماریهای روانی ندارد.
نیاز به معنیدار بودن زندگی شاید عبارت جامعتری و پرمحتواتری باشد. ویکتور فرانکل در کتاب معروف خود به نام «انسان در جستجوی معنا» تاثیرات فقدان معنا در اردوگاه کار اجباری زندانیان را که خود در آن حضور داشته ثبت کرده است. او میگوید: «معنی زندگی چیست؟» سوالی است که از شما پرسیده شده است نه این که سوالی باشد که شما خودتان پرسیده باشید.
4- احساس مشارکت اجتماعی :
این نیاز اساسی همراه با نیاز به معنیدار بودن زندگی، محتوا و بافت زندگی فرد را فراهم میآورد. دلیلی برای بودن، فراتر از ارضاء نیازهای شخصی، برای فرد به وجود میآورد که ثابت شده است باعث ارتقاء سیستم ایمنی، سلامت روانی و شادی او میگردد.
✨✨🍥 نیازهای اساسی انسان برای سلامت روانی و هیجانی 🍥✨✨
چنانچه از مشکلات هیجانی نظیر افسردگی، اضطراب، رفتار وسواسی یا اعتیادهای تکراری رنج میبرید، تنها یک مکان وجود دارد که برای جستجوی راه حل باید به آنجا مراجعه کنید : نیازهای اساسی انسانی خود.
به نظر بدیهی میرسد امّا غالباً وقتی صحبت از روانشناسی میشود، عقل سلیم به کنار گذاشته میشود و به جای آن کتابهای درسی از قفسهها بیرون کشیده میشوند. این بار بگذارید کتابها سرجایشان بماند و از خودتان این سوالها را بپرسید:
اگر ماشینتان بنزین نداشته باشد، آیا از حرکت نکردنش تعجب میکنید؟
اگر شش ماه به باغچه یا گل و گیاه خانهتان آب ندهید، آیا از بین رفتن گیاهان شما را متعجب میکند؟
البته که پاسخ به هر دو سوال فوق منفی است. حال از شما میخواهیم همین ملاحظات را در مورد زندگی خودتان نیز در نظر بگیرید.
9 نیاز اساسی انسان :
اگر قورباغهای را در یک قابلمه آب جوش بیندازید، فوراً از آن بیرون میپرد. امّا اگر آن را در داخل قابلمه آب سرد بگذارید و کمکم آب را گرم کنید، همانجا آنقدر میماند تا پخته شود.
مشکلات مربوط به گمکردن نیازهای اساسی در زندگی مردم نیز به تدریج و در طول زمان شکل میگیرد و در نتیجه میتوانند به سادگی نادیده انگاشته شوند. آنگاه هنگامی که مشکلی چون اضطراب، افسردگی، اعتیاد یا چیزهای دیگر پیش میآید، تازه به دنبال علّت پیدایش آنها میگردیم.
بنابراین، بهتر است با نیازهای باغچه خود برای رشد مناسب آشنایی کافی داشته باشید تا به محض آن که دیدید گیاهی در حال پژمرده شدن است، مواد غذایی کافی به آن برسانید و شادابی را به آن بازگردانید.
فهرست نیازهای اساسی انسان به قرار زیر است:
1- نیاز به توجه دیگران
هیچ انسانی یک جزیزه دور افتاده نیست. بدون داشتن ارتباط پیوسته و مناسب با دیگران، شرایط روانی و وضعیت هیجانی و رفتاری فرد به شدت آسیب میبیند. این وضعیت به خوبی در سالخوردگانی که به تنهایی زندگی میکنند قابل مشاهده است. پس از روزها تنهایی، احتمالاً نخستین کسی را که ملاقات میکنند دکترشان است که 10 دقیقه به آنها وقت دادهاند.
آنها به احتمال زیاد در این زمان کوتاه «عجیب» به نظر میرسند، زیرا نیاز برآورده نشده «مورد توجه دیگران قرار گرفتن» در آنها به شکل برونریزی ارتباطات، خود را نشان میدهد. اگر پزشک این را نشانه وضعیت نامساعد روانی بیمار تشخیص دهد ممکن است داروهای مختلفی تجویز کند، در حالی که اگر کسی وجود داشت که تنها چند ساعت به حرفهای او گوش فرا میداد مشکلش حل میشد و نیازی به دارو نداشت.
همین پدیده در بعضی کلاسهای درسی آزاد دیده میشود که برخی دانشجویان سعی دارند به هر شکلی که شده توجه استاد را به خود جلب کنند، حتی با طرح سوالهای احمقانه بدون آن که واقعاً به پاسخ آنها گوش فرا دهند.
2- توجه به ارتباط بین ذهن و بدن :
این مساله مهمی است که غالباً نادیده گرفته میشود. بدون رژیم غذایی، خواب و ورزش صحیح و مرتب، وضعیت روانی ما آسیب جدّی میبیند. معمولاً دیده میشود که جوانانی که خانه و ساختارهای فراهم شده در آن را برای زندگی مستقل ترک میکنند دچار یکی از بیماریهای روانی میگردند. این به دلیل آن است که ترتیب غذایی، الگوهای خواب و سایر عادتهای پیشین آنها دچار اختلال گشته است.
به نظر میرسد که مردم به طور فزایندهای خود را به صورت ماشین در نظر میگیرند!
3- نیاز به هدفمند بودن و معنیدار بودن زندگی :
«شیطان برای دستان بیکار، کار جور میکند.»
شاید آن چیزی که انسان را از سایر موجودات مجزّا میکند، توانایی تشخیص، تحلیل و حل مساله باشد. این همان چیزی است که ما را قادر ساخته است تا در جایگاه امروزی خود قرار گیریم.
اگر از این قابلیت به قدر کافی استفاده نشود، قوه تخیل و تصوّر ما شروع به «مساله ساختن» میکند. شاید در تلاش برای رفع بیکاری ما!
فردی که از به دست آوردن رضایتمندی ناشی از دستیابی به یک هدف، بینصیب باشد فاصله چندانی با بیماریهای روانی ندارد.
نیاز به معنیدار بودن زندگی شاید عبارت جامعتری و پرمحتواتری باشد. ویکتور فرانکل در کتاب معروف خود به نام «انسان در جستجوی معنا» تاثیرات فقدان معنا در اردوگاه کار اجباری زندانیان را که خود در آن حضور داشته ثبت کرده است. او میگوید: «معنی زندگی چیست؟» سوالی است که از شما پرسیده شده است نه این که سوالی باشد که شما خودتان پرسیده باشید.
4- احساس مشارکت اجتماعی :
این نیاز اساسی همراه با نیاز به معنیدار بودن زندگی، محتوا و بافت زندگی فرد را فراهم میآورد. دلیلی برای بودن، فراتر از ارضاء نیازهای شخصی، برای فرد به وجود میآورد که ثابت شده است باعث ارتقاء سیستم ایمنی، سلامت روانی و شادی او میگردد.
یکی از چیزهایی که این نیاز را ارضاء میکند فعالیت در امور خیریه است. در واقع، هر چیزی که تمرکز فرد را از روی خودش بردارد میتواند مفید باشد.
5- نیاز به چالش و نوآوری:
یادگیری یک چیز تازه، توسعه افق دید، و بهبود مهارتهای فعلی، همگی حس پیشرفت و موفقیت را در فرد به وجود میآورند. بدون آن، فرد ممکن است احساس بیارزش بودن کند.
🌲❄️✨🔮✨❄️🌲
#سلامت_روانی_هیجانی #روانشناسی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
5- نیاز به چالش و نوآوری:
یادگیری یک چیز تازه، توسعه افق دید، و بهبود مهارتهای فعلی، همگی حس پیشرفت و موفقیت را در فرد به وجود میآورند. بدون آن، فرد ممکن است احساس بیارزش بودن کند.
🌲❄️✨🔮✨❄️🌲
#سلامت_روانی_هیجانی #روانشناسی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌲❄️✨🔮✨❄️🌲
✨✨🍥 سلامت روانی هیجانی 🍥✨✨
💥قسمت دوم :
6- نیاز به داشتن رابطه نزدیک و صمیمی با دیگران:
این نیاز، در کنار نیاز به توجه دیگران، قرار دارد. به نظر میرسد مردم نیاز به اشتراک گذاری ایدهها، امیدها و آرزوهایشان با افراد دیگری که احساس صمیمیت با آنها میکنند دارند. شاید برای بعضیها صحبت کردن و درد دل کردن با یک حیوان خانگی هم کافی باشد، امّا اغلب ما خواستار این هستیم که حداقل یک نفر در زندگیمان وجود داشته باشد که با او بتوانیم راحت صحبت کنیم و او هم نسبت به ما همین احساس را داشته باشد.
7- نیاز به داشتن حس کنترل:
پیامدهای از دست دادن کنترل بر روی محیط پیرامونی، روابط با دیگران یا بدن خودمان، به آسانی قابل تصوّر است. کسانی که در شرایط دشوار زندگی، مثل از دست دادن عزیزان یا از دست دادن کار، بتوانند کنترل خود را حفظ کنند، سریعتر التیام مییابند. به همین دلیل است که داشتن علاقهمندیها و فعالیتهای متنوع اهمیت دارد.
8- نیاز به حس اعتبار و منزلت:
این مهم است که ما حس کنیم آدم مهمی هستیم. البته همه ما افرادی را میشناسیم که این نیاز برای آنها بسیار مهم است! برای بعضیها همین که به عنوان مادربزرگ یا پدر مهربان یا دختر خوب یا پسر باهوش شناخته شوند کفایت میکند. جوانانی که تازه روی پای خود ایستادهاند اگر حس کنند که مورد اعتماد واقع شدهاند، حس اتکاء به نفسشان بهبود قابل ملاحظهای مییابد.
بسیاری از رفتارهای مسالهدار و مخرب در اثر تلاش نادرست و نامناسب برای ارضای این نیاز به وجود میآیند.
9- نیاز به داشتن حس امنیت:
ما نیاز داریم که حس کنیم محیطمان امن و قابل پیشبینی است. امنیت اقتصادی، سلامت جسمی و ارضاء نیازهای اساسی دیگر، همگی در برطرف کردن این نیاز مشارکت دارند.
شایان ذکر است که در مورد این نیاز نیز همچون سایر نیازها نباید وسواس بیش از حد نشان داد و باید حدّ تعادل را رعایت کرد.
یک زندگی، نیازهای بسیار :
ممکن است به نظر آید که اگر بخواهیم تمام این نیازها را برآورده سازیم، زندگی بسیار پرمشغله و غیرقابل تحملی خواهیم داشت. امّا در واقع این طور نیست. یک فعالیت ممکن است بسیاری از نیازها را پوشش دهد. برای مثال، کار در امور خیریه میتواند نیازهای 1، 2، 3، 4 و 5 را ارضاء کند و در ارضای نیازهای 6 و 7 نیز مشارکت داشته باشد. قدم زدن با یک دوست در زمان فراغت، میتواند نیازهای 1، 2، 3، 4، 5 و 6 را برطرف سازد. به طور کلّی، پژوهشهای جدید نشان میدهند که هر چه زندگی پیچیدهتر باشد، سالمتر خواهد بود. در این صورت، چنانچه در یک ناحیه از زندگی با شکست روبرو شویم، نیازهای اساسی ما، حداقل در سایر بخشها که سالم ماندهاند، برآورده خواهند شد.
«پیام نهایی»
اگر پیشرفت شما در زندگی با مشکلات مواجه شده است، پیش از آن که ماشینتان را نزد مکانیک ببرید تا موتورش را تعمیر کند، ابتدا بررسی کنید بنزین دارید و باتری آن درست کار میکند یا نه!
🌲❄️✨🔮✨❄️🌲
#سلامت_روانی_هیجانی #روانشناسی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🍥 سلامت روانی هیجانی 🍥✨✨
💥قسمت دوم :
6- نیاز به داشتن رابطه نزدیک و صمیمی با دیگران:
این نیاز، در کنار نیاز به توجه دیگران، قرار دارد. به نظر میرسد مردم نیاز به اشتراک گذاری ایدهها، امیدها و آرزوهایشان با افراد دیگری که احساس صمیمیت با آنها میکنند دارند. شاید برای بعضیها صحبت کردن و درد دل کردن با یک حیوان خانگی هم کافی باشد، امّا اغلب ما خواستار این هستیم که حداقل یک نفر در زندگیمان وجود داشته باشد که با او بتوانیم راحت صحبت کنیم و او هم نسبت به ما همین احساس را داشته باشد.
7- نیاز به داشتن حس کنترل:
پیامدهای از دست دادن کنترل بر روی محیط پیرامونی، روابط با دیگران یا بدن خودمان، به آسانی قابل تصوّر است. کسانی که در شرایط دشوار زندگی، مثل از دست دادن عزیزان یا از دست دادن کار، بتوانند کنترل خود را حفظ کنند، سریعتر التیام مییابند. به همین دلیل است که داشتن علاقهمندیها و فعالیتهای متنوع اهمیت دارد.
8- نیاز به حس اعتبار و منزلت:
این مهم است که ما حس کنیم آدم مهمی هستیم. البته همه ما افرادی را میشناسیم که این نیاز برای آنها بسیار مهم است! برای بعضیها همین که به عنوان مادربزرگ یا پدر مهربان یا دختر خوب یا پسر باهوش شناخته شوند کفایت میکند. جوانانی که تازه روی پای خود ایستادهاند اگر حس کنند که مورد اعتماد واقع شدهاند، حس اتکاء به نفسشان بهبود قابل ملاحظهای مییابد.
بسیاری از رفتارهای مسالهدار و مخرب در اثر تلاش نادرست و نامناسب برای ارضای این نیاز به وجود میآیند.
9- نیاز به داشتن حس امنیت:
ما نیاز داریم که حس کنیم محیطمان امن و قابل پیشبینی است. امنیت اقتصادی، سلامت جسمی و ارضاء نیازهای اساسی دیگر، همگی در برطرف کردن این نیاز مشارکت دارند.
شایان ذکر است که در مورد این نیاز نیز همچون سایر نیازها نباید وسواس بیش از حد نشان داد و باید حدّ تعادل را رعایت کرد.
یک زندگی، نیازهای بسیار :
ممکن است به نظر آید که اگر بخواهیم تمام این نیازها را برآورده سازیم، زندگی بسیار پرمشغله و غیرقابل تحملی خواهیم داشت. امّا در واقع این طور نیست. یک فعالیت ممکن است بسیاری از نیازها را پوشش دهد. برای مثال، کار در امور خیریه میتواند نیازهای 1، 2، 3، 4 و 5 را ارضاء کند و در ارضای نیازهای 6 و 7 نیز مشارکت داشته باشد. قدم زدن با یک دوست در زمان فراغت، میتواند نیازهای 1، 2، 3، 4، 5 و 6 را برطرف سازد. به طور کلّی، پژوهشهای جدید نشان میدهند که هر چه زندگی پیچیدهتر باشد، سالمتر خواهد بود. در این صورت، چنانچه در یک ناحیه از زندگی با شکست روبرو شویم، نیازهای اساسی ما، حداقل در سایر بخشها که سالم ماندهاند، برآورده خواهند شد.
«پیام نهایی»
اگر پیشرفت شما در زندگی با مشکلات مواجه شده است، پیش از آن که ماشینتان را نزد مکانیک ببرید تا موتورش را تعمیر کند، ابتدا بررسی کنید بنزین دارید و باتری آن درست کار میکند یا نه!
🌲❄️✨🔮✨❄️🌲
#سلامت_روانی_هیجانی #روانشناسی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌲❄️✨🔮✨❄️🌲
✨✨📜 وصیت نامه ی جناب بودا 📜✨✨
بودا زیر درختان سالا در کوسینگارا در آخرین سخنانش به شاگردان خود چنین گفت:
1- از وجود خود روشنایی بسازید . به خود تکیه کنید، به هیچ کس دیگر متکی نباشید. تعالیم مرا چراغ خود دارید.
به تن خود بنگرید، به آلایش آن بیندیشید. چون بدانید که هم درد و هم لذت تن به یکسان مایه ی رنجتان است، چگونه درگیر امیال آن توانید بود؟ در خویشتن خود بنگرید، به گذرا و فانی بودن آن بیندیشید، چگونه توانید درباره ی آن به وهم و خیال درافتید و فریفته ی غرور و خودپرستی شوید، چون بدانید که این همه ناچار به رنج ناگزیر می انجامد؟ ذوات هستی را در نظر آرید، هیچ نفس باقی میان آنها توانید یافت؟ نه آنکه همه شان ترکیبی از اجزایند که دیر یا زود از هم بپاشند و پراکنده شوند؟ جهانی بودن محنت و رنج مبهوتتان نسازد، بلکه تعالیم مرا حتی پس از مرگم دنبال کنید، تا از عذاب ایمن شوید. بر این کردار روید، تا مریدان راستین من باشید.
2- مریدان من، تعالیمی را که به شما داده ام نباید هرگز از یاد ببرید، یا فرو گزارید. آنها را باید همیشه چون گنج پاس دارید. باید درباره شان بیندیشید، باید آنها را بکار بندید. اگر این تعالیم را اجرا کنید پیوسته شادمان خواهید بود.
نکته ی سخن در این تعالیم، مهار داشتن اندیشه تان است. فکر خود را از طمع دور دارید، تا راست رفتار و پاک اندیش و درست پیمان باشید. با همواره اندیشیدن به گذرا بودن زندگیتان آز و شهوت را حریف خواهید شد و خواهید توانست از همه ی بدی ها بپرهیزید.
اگر دیدید که فکرتان فریفته شده و در بند آز افتاده است، باید این وسوسه را مهار کنید و جلو گیرید، فرمانروای فکر خود باشید.
باشد که اندیشه ی انسان او را یک بودا سازد. یا این که جانورش نماید. آدمی، گمراه از خطاکاری، دیو می گردد، انسان در پرتو معرفت، بودا می شود. پس اندیشه ی خود را مهار دارید و نگذارید از راه راست منحرف شود.
3- باید که یکدیگر را حرمت نهید، تعالیم مرا دنبال کنید و از نزاع و جدال بپرهیزید، نباید که چون آب و روغن با یکدیگر ضد باشید، بلکه باید که چون آب و شیر با هم بیامیزید.
با هم مطالعه کنید، با هم بیاموزید، با هم تعالیم مرا در کار آورید. فکر و وقت خود را به تنبلی و منازعه تباه نکنید . از شکوفه های معرفت در موسم دمیدن آنها محظوظ شوید و میوه ی راه راست را بچینید.
تعالیمی را که به شما داده ام، خود با رفتن به راه راست دریافتم. باید که شما این تعالیم را دنبال کنید و در هر مناسبت به اقتضای روح این سخنان رفتار نمایید.
اگر از این رهنمودها غافل مانید، چنان است که هرگز بواقع مرا ندیده اید. این بدان معناست که شما از من دورید، حتی اگر به ظاهر با من باشید، اما چون تعالیم مرا بپذیرید و در کار آورید، به من بسیار نزدیکید، حتی اگر جایی دور باشید.
4- مریدان من، پایان زندگیم فرا می رسد، جدایی ما نزدیک است. اما بر مرگم سوگوار مشوید. زندگی همواره در تغییر است. هیچ کس از زوال تن نتواند گریخت. این معنی را من اینک با مرگ خویشتن نشان می دهم و کالبدم چون ارابه ای چرخ در رفته متلاشی می گردد.
سوگواری بیهوده مکنید، بلکه از واقعه ی مرگم دریابید که هیچ چیز بر دوام نیست و پوچی زندگی آدمی را از آن بیاموزید. این آرزوی عبث را در دل مپرورید که آنچه تبدیل یافتنی است تغییر ناپذیر شود.
دیو امیال دنیوی همواره در پی فرصت برای فریفتن فکر است. اگر یک افعی در اتاقتان لانه کرده باشد چون خواب آرام بخواهید باید که نخست آن جانور را بیرون اندازید.
باید که قید و بند هوای دنیوی را پاره کنید و چنان که آن افعی را می راندید این هوا ها را از خود دور سازید. باید که اندیشه ی خود را به طور مثبت حراست کنید.
5- مریدان من، اینک دم واپسین عمرم فرا رسیده است، اما از یاد مبرید که مرگ فقط زوال جسم و تن است. این تن از پدر و مادر پدید آمد و با غذا پرورده شد، بیماری و مرگ هم چون تولد امری ناگزیر است.
اما بودای حقیقی، یک تن آدمی نیست، بودا همانا معرفت است. تن آدمی را مرگ ناگزیر باید، اما خرد معرفت تا ابد در حقیقت دهرما و در آیین و کردار دهرما جاوید خواهد ماند. آنکه فقط تنم را ببیند، مرا به واقع ندیده است. تنها آن کس که تعلیم مرا بپذیرد، براستی بصیرت دیدنم را دارد.
در چهل و پنج سال آخر زندگیم، هیچ چیز را در تعالیم خود فروگذار نکردم. نه سخنی پوشیده مانده است و نه معنایی نهان، همه چیز آشکارا و به روشنی تعلیم داده شده است. یاران عزیزم، این لحظه ی پایان است، من به نیروانا می روم. این بود وصیت من.
به امید اینکه هرکدام از ما به بودای درونمان برسیم.
🌲❄️✨🔮✨❄️🌲
#وصیتنامه_بودا #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨📜 وصیت نامه ی جناب بودا 📜✨✨
بودا زیر درختان سالا در کوسینگارا در آخرین سخنانش به شاگردان خود چنین گفت:
1- از وجود خود روشنایی بسازید . به خود تکیه کنید، به هیچ کس دیگر متکی نباشید. تعالیم مرا چراغ خود دارید.
به تن خود بنگرید، به آلایش آن بیندیشید. چون بدانید که هم درد و هم لذت تن به یکسان مایه ی رنجتان است، چگونه درگیر امیال آن توانید بود؟ در خویشتن خود بنگرید، به گذرا و فانی بودن آن بیندیشید، چگونه توانید درباره ی آن به وهم و خیال درافتید و فریفته ی غرور و خودپرستی شوید، چون بدانید که این همه ناچار به رنج ناگزیر می انجامد؟ ذوات هستی را در نظر آرید، هیچ نفس باقی میان آنها توانید یافت؟ نه آنکه همه شان ترکیبی از اجزایند که دیر یا زود از هم بپاشند و پراکنده شوند؟ جهانی بودن محنت و رنج مبهوتتان نسازد، بلکه تعالیم مرا حتی پس از مرگم دنبال کنید، تا از عذاب ایمن شوید. بر این کردار روید، تا مریدان راستین من باشید.
2- مریدان من، تعالیمی را که به شما داده ام نباید هرگز از یاد ببرید، یا فرو گزارید. آنها را باید همیشه چون گنج پاس دارید. باید درباره شان بیندیشید، باید آنها را بکار بندید. اگر این تعالیم را اجرا کنید پیوسته شادمان خواهید بود.
نکته ی سخن در این تعالیم، مهار داشتن اندیشه تان است. فکر خود را از طمع دور دارید، تا راست رفتار و پاک اندیش و درست پیمان باشید. با همواره اندیشیدن به گذرا بودن زندگیتان آز و شهوت را حریف خواهید شد و خواهید توانست از همه ی بدی ها بپرهیزید.
اگر دیدید که فکرتان فریفته شده و در بند آز افتاده است، باید این وسوسه را مهار کنید و جلو گیرید، فرمانروای فکر خود باشید.
باشد که اندیشه ی انسان او را یک بودا سازد. یا این که جانورش نماید. آدمی، گمراه از خطاکاری، دیو می گردد، انسان در پرتو معرفت، بودا می شود. پس اندیشه ی خود را مهار دارید و نگذارید از راه راست منحرف شود.
3- باید که یکدیگر را حرمت نهید، تعالیم مرا دنبال کنید و از نزاع و جدال بپرهیزید، نباید که چون آب و روغن با یکدیگر ضد باشید، بلکه باید که چون آب و شیر با هم بیامیزید.
با هم مطالعه کنید، با هم بیاموزید، با هم تعالیم مرا در کار آورید. فکر و وقت خود را به تنبلی و منازعه تباه نکنید . از شکوفه های معرفت در موسم دمیدن آنها محظوظ شوید و میوه ی راه راست را بچینید.
تعالیمی را که به شما داده ام، خود با رفتن به راه راست دریافتم. باید که شما این تعالیم را دنبال کنید و در هر مناسبت به اقتضای روح این سخنان رفتار نمایید.
اگر از این رهنمودها غافل مانید، چنان است که هرگز بواقع مرا ندیده اید. این بدان معناست که شما از من دورید، حتی اگر به ظاهر با من باشید، اما چون تعالیم مرا بپذیرید و در کار آورید، به من بسیار نزدیکید، حتی اگر جایی دور باشید.
4- مریدان من، پایان زندگیم فرا می رسد، جدایی ما نزدیک است. اما بر مرگم سوگوار مشوید. زندگی همواره در تغییر است. هیچ کس از زوال تن نتواند گریخت. این معنی را من اینک با مرگ خویشتن نشان می دهم و کالبدم چون ارابه ای چرخ در رفته متلاشی می گردد.
سوگواری بیهوده مکنید، بلکه از واقعه ی مرگم دریابید که هیچ چیز بر دوام نیست و پوچی زندگی آدمی را از آن بیاموزید. این آرزوی عبث را در دل مپرورید که آنچه تبدیل یافتنی است تغییر ناپذیر شود.
دیو امیال دنیوی همواره در پی فرصت برای فریفتن فکر است. اگر یک افعی در اتاقتان لانه کرده باشد چون خواب آرام بخواهید باید که نخست آن جانور را بیرون اندازید.
باید که قید و بند هوای دنیوی را پاره کنید و چنان که آن افعی را می راندید این هوا ها را از خود دور سازید. باید که اندیشه ی خود را به طور مثبت حراست کنید.
5- مریدان من، اینک دم واپسین عمرم فرا رسیده است، اما از یاد مبرید که مرگ فقط زوال جسم و تن است. این تن از پدر و مادر پدید آمد و با غذا پرورده شد، بیماری و مرگ هم چون تولد امری ناگزیر است.
اما بودای حقیقی، یک تن آدمی نیست، بودا همانا معرفت است. تن آدمی را مرگ ناگزیر باید، اما خرد معرفت تا ابد در حقیقت دهرما و در آیین و کردار دهرما جاوید خواهد ماند. آنکه فقط تنم را ببیند، مرا به واقع ندیده است. تنها آن کس که تعلیم مرا بپذیرد، براستی بصیرت دیدنم را دارد.
در چهل و پنج سال آخر زندگیم، هیچ چیز را در تعالیم خود فروگذار نکردم. نه سخنی پوشیده مانده است و نه معنایی نهان، همه چیز آشکارا و به روشنی تعلیم داده شده است. یاران عزیزم، این لحظه ی پایان است، من به نیروانا می روم. این بود وصیت من.
به امید اینکه هرکدام از ما به بودای درونمان برسیم.
🌲❄️✨🔮✨❄️🌲
#وصیتنامه_بودا #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot