Forwarded from Calm Silence
Audio
شما دوستان خود را از دست نمی‌دهید؛چرا که دوستان واقعی هرگز از دست نمی‌روند.
شما افرادی را از دست می‌دهید که به دوستی تظاهر می‌کنند و از دست رفتن آنان برای شما بهتر است.
#دوستان_واقعی
@pathwaystogod
شما افرادی را از دست می‌دهید که به دوستی تظاهر می‌کنند و از دست رفتن آنان برای شما بهتر است.
#دوستان_واقعی
@pathwaystogod
مهرورز باش. حتی با اشیا نیز مهر ورزی کن.
اگر روی یک صندلی نشسته ای، مهر ورز باش.
احساس سپاسگزاری داشته باش.
صندلی به تو راحتی می بخشد.
لمسش کن. آن را دوست بدار.
اگر غذا می خوری با عشق بخور.
هندی ها میگویند، غذا الهی است.
معنی آن این است که وقتی خوراک میخوری ، آن خوراک به تو زندگی، انرژی و حیات میبخشد. شکر گزار باش.
به خوراک مهر بورز.
ما معمولا بسیار با خشونت غذا میخوریم.
گویی چیزی را می کشیم.
یا اینکه بسیار با بی تفاوتی لقمه ها را به درون شکم پرتاب میکنیم.
بدون هیچگونه احساسی. خوراکت را باعشق لمس کن.
با سپاسگزاری. این زندگی توست. آن را با عشق بردار.
بو کن. مزه کن. و از آن لذت ببر.
با خوراکت بی تفاوت و خشن نباش.
بیشتر زیبا شناسی کن. بیشتر به شعر بپرداز.
بیشتر حساس شو.
شاید موسیقیدان و شاعر و نقاش بزرگی نشوی.
ولی میتوانی از اینها لذت ببری. و چیزی را برای خودت و زندگی ات خلق کنی. نیازی نیست که پیکاسو باشی. میتوانی خانه ات را خودت رنگ آمیزی کنی. میتوانی تابلو هایی را برای خودت بکشی.
مهم نظر دیگران نیست. مهم لذت بردن تو و حساسیت توست.
میتوانی سازی را در خانه بنوازی. میتوانی هر چند هم که غیر حرفه ای باشی فلوتی بنوازی. خلاصه کاری بکن که با قلبت سرو کار دارد.
نسبت به دنیای قلب بیشتر حساس باش. گاهی برقص.
نیازی نیست که رقصنده ای مشهور باشی.
هرچقدر هم که عوضی و مسخره به نظر بیاید فقط برقص.
این کار تو را به قلبت نزدیک تر میکند. بپر، مانند کودکان بازی کن .
گاهی نامت را، اعتبار و مقام و تحصیلاتت را کلا فراموش کن.
و مانند کودکان شو. جدی نباش.
گاهی زندگی را یک تفریح بدان و آن را لمس کن.
و اینگونه قلبت گسترش خواهد یافت.
بدان که زندگی حقیقی را فقط میتوان از طریق قلب شناخت و تجربه کرد.
#عشق#زندگی_حقیقی
@pathwaystogod
اگر روی یک صندلی نشسته ای، مهر ورز باش.
احساس سپاسگزاری داشته باش.
صندلی به تو راحتی می بخشد.
لمسش کن. آن را دوست بدار.
اگر غذا می خوری با عشق بخور.
هندی ها میگویند، غذا الهی است.
معنی آن این است که وقتی خوراک میخوری ، آن خوراک به تو زندگی، انرژی و حیات میبخشد. شکر گزار باش.
به خوراک مهر بورز.
ما معمولا بسیار با خشونت غذا میخوریم.
گویی چیزی را می کشیم.
یا اینکه بسیار با بی تفاوتی لقمه ها را به درون شکم پرتاب میکنیم.
بدون هیچگونه احساسی. خوراکت را باعشق لمس کن.
با سپاسگزاری. این زندگی توست. آن را با عشق بردار.
بو کن. مزه کن. و از آن لذت ببر.
با خوراکت بی تفاوت و خشن نباش.
بیشتر زیبا شناسی کن. بیشتر به شعر بپرداز.
بیشتر حساس شو.
شاید موسیقیدان و شاعر و نقاش بزرگی نشوی.
ولی میتوانی از اینها لذت ببری. و چیزی را برای خودت و زندگی ات خلق کنی. نیازی نیست که پیکاسو باشی. میتوانی خانه ات را خودت رنگ آمیزی کنی. میتوانی تابلو هایی را برای خودت بکشی.
مهم نظر دیگران نیست. مهم لذت بردن تو و حساسیت توست.
میتوانی سازی را در خانه بنوازی. میتوانی هر چند هم که غیر حرفه ای باشی فلوتی بنوازی. خلاصه کاری بکن که با قلبت سرو کار دارد.
نسبت به دنیای قلب بیشتر حساس باش. گاهی برقص.
نیازی نیست که رقصنده ای مشهور باشی.
هرچقدر هم که عوضی و مسخره به نظر بیاید فقط برقص.
این کار تو را به قلبت نزدیک تر میکند. بپر، مانند کودکان بازی کن .
گاهی نامت را، اعتبار و مقام و تحصیلاتت را کلا فراموش کن.
و مانند کودکان شو. جدی نباش.
گاهی زندگی را یک تفریح بدان و آن را لمس کن.
و اینگونه قلبت گسترش خواهد یافت.
بدان که زندگی حقیقی را فقط میتوان از طریق قلب شناخت و تجربه کرد.
#عشق#زندگی_حقیقی
@pathwaystogod
Spleen chakra
چاکرای طحال :
چاکرای طحال در وسط پايين ترين دنده چپ قرار دارد . چاکرای پشت طحال در پشت اين چاکرا قرار دارد . هر دوی آنها يک کار را انجام می دهند . چاکرای طحال نقطه ورود پرانای هوا يا حباب های حياتی هوا محسوب می شوند . بنابراين نقش حياتی در سلامت عمومی انسان را ايفا می کند .
چاکرای طحال پرانای سفيد را به داخل می کشد . ( پرانايي که در فضا معلق است . و آن را به پراناهای قرمز ، نارنجی ، سبز ، آبی و بنفش تجزيه می کند و آنها را به چاکرا های ديگر توزيع می کند . )
چاکرای طحال به چاکراهای اصلی ديگر انرژی می دهد و به کل کالبد بيوپلاسمايي ( اثيری ) و کالبد فيزيکی انرژی می رساند .
پس چاکراهای اصلی و تمامی اعضای حياتی بدن برای انرژی پرانايي همه به چاکرای طحال وابسته اند . اندازه ی اين چاکرا نيز 2/3 چاکراهای طبيعی است .
وظايف چاکرای طحال :
خود طحال را کنترل می کند و به آن انرژی می دهد .
بر ميزان انرژی پرانايي ( نشاط و يا انرژی عمومی ) تاثير دارد .
بر کيفيت خون تاثير دارد .
بر سيستم ايمنی بدن تاثير دارد .
چاکرای طحال در افرادی که دارای عفونت شديد هستند بزرگ خواهد بود .
از ديدگاه پزشکی طحال ذرات غير طبيعی در خون بويژه ميکروب ها و گلبولهای قرمز مرده را ازخون پاک می کند و نيز پادتن ها را توليد می کند .
اختلال در کارکرد چاکرای طحال مشکلات زير را بوجود می آورد :
1- ناراحتی های طحال
2- کمبود انرژی و خموده بودن
3- کم شدن ايمنی بدن
4- کثيف شدن خون يا بيماری های خون
5- آرتروز و رماتيسم .
بيماران مبتلا به آرتروز و رماتيسم چاکرای طحالشان کثيف است . چاکرای طحال رابطه نزديکی با سوادهيستانا دارد . هنگامی که انرژی زيادی به سوادهيستانا بدهيم چاکرای طحال نيز انرژی فراوانی خواهد گرفت .
با انرژی دادن به چاکرای سوادهيستانا می توان به بيمار انرژی لازم را داد و اين کار باعث فعال شدن چاکرای طحال خواهد شد و به کل بدن انرژی و نيرو منتقل می شود .
#چاکرای_طحال#درمان#انرژی
@pathwaystogod
چاکرای طحال :
چاکرای طحال در وسط پايين ترين دنده چپ قرار دارد . چاکرای پشت طحال در پشت اين چاکرا قرار دارد . هر دوی آنها يک کار را انجام می دهند . چاکرای طحال نقطه ورود پرانای هوا يا حباب های حياتی هوا محسوب می شوند . بنابراين نقش حياتی در سلامت عمومی انسان را ايفا می کند .
چاکرای طحال پرانای سفيد را به داخل می کشد . ( پرانايي که در فضا معلق است . و آن را به پراناهای قرمز ، نارنجی ، سبز ، آبی و بنفش تجزيه می کند و آنها را به چاکرا های ديگر توزيع می کند . )
چاکرای طحال به چاکراهای اصلی ديگر انرژی می دهد و به کل کالبد بيوپلاسمايي ( اثيری ) و کالبد فيزيکی انرژی می رساند .
پس چاکراهای اصلی و تمامی اعضای حياتی بدن برای انرژی پرانايي همه به چاکرای طحال وابسته اند . اندازه ی اين چاکرا نيز 2/3 چاکراهای طبيعی است .
وظايف چاکرای طحال :
خود طحال را کنترل می کند و به آن انرژی می دهد .
بر ميزان انرژی پرانايي ( نشاط و يا انرژی عمومی ) تاثير دارد .
بر کيفيت خون تاثير دارد .
بر سيستم ايمنی بدن تاثير دارد .
چاکرای طحال در افرادی که دارای عفونت شديد هستند بزرگ خواهد بود .
از ديدگاه پزشکی طحال ذرات غير طبيعی در خون بويژه ميکروب ها و گلبولهای قرمز مرده را ازخون پاک می کند و نيز پادتن ها را توليد می کند .
اختلال در کارکرد چاکرای طحال مشکلات زير را بوجود می آورد :
1- ناراحتی های طحال
2- کمبود انرژی و خموده بودن
3- کم شدن ايمنی بدن
4- کثيف شدن خون يا بيماری های خون
5- آرتروز و رماتيسم .
بيماران مبتلا به آرتروز و رماتيسم چاکرای طحالشان کثيف است . چاکرای طحال رابطه نزديکی با سوادهيستانا دارد . هنگامی که انرژی زيادی به سوادهيستانا بدهيم چاکرای طحال نيز انرژی فراوانی خواهد گرفت .
با انرژی دادن به چاکرای سوادهيستانا می توان به بيمار انرژی لازم را داد و اين کار باعث فعال شدن چاکرای طحال خواهد شد و به کل بدن انرژی و نيرو منتقل می شود .
#چاکرای_طحال#درمان#انرژی
@pathwaystogod
اندام های پر انرژی
در بدن ما پنج اندام اصلی است که دارای انرژی خاص خود است. این اندام ها عبارتند از :
1- قلب :
عنصر قلب آتش است و کار کرد آن پیوند با ارتعاشات انرژی حیاتی کیهانی است . اگر ضربان قلب تو با ضربان انرژی کیهانی تنظیم شود از فیض الهی بهره مند میشوی. اگر این پیوند امکان پذیر باشد اعتماد همیشه حضور خواهد داشت. کسانی که دارای احساس امنیت در رابطه شان به اثبات عشق دیگری نیاز دارند علاوه بر مشکلات دیگر امکان انسداد در قلبشان وجود دارد . یک قلب بسته دلیل بر یک حس ناامنی است.
این عدم اعتماد از جهان و آدمیان شروع می شود تا به خودت می رسی . در بدن قلب پمپی است که خون را به حرکت در می آورد. قلب توزیع درست مواد غذایی و انرژی های ضروری و طبیعتاً اکسیژن را تامین می کند و مراقب است که سلولهای دفاعی بدن سموم و فراورده های تولید شده در سوخت و ساز را خارج می کند.
اگر ارتعاشات فیزیکی که در آمادگی دارای ریتم منبسط و منقبض کردن رگ های خونی نیز پدیدار می شود. با ریتم قلب در کل بدن هماهنگ باشد توزیع و دفع به خوبی در بدن انجام میشود. اگر ریتم فیزیکی به دلیل انسداد خود سرانه از ریتم کیهانی منحرف شود به قلب فشار زیادی وارد می شود و بعد از مدتی ریتم درست را از دست می دهد.
خنده آزادانه و رقصیدن با حالت سرور در کمک به رهایی از انسداد قلب جلوگیری می کند. قلب یک ارتباط انرژیتیک با زبان و بیان صوتی انسان دارد که می تواند برای هدف های تشخیص و درمان مورد استفاده قرار می گیرد.
#انرژی#قلب#انرژی#ارتعاش#درمان#تعالیم
@pathwaystogod
در بدن ما پنج اندام اصلی است که دارای انرژی خاص خود است. این اندام ها عبارتند از :
1- قلب :
عنصر قلب آتش است و کار کرد آن پیوند با ارتعاشات انرژی حیاتی کیهانی است . اگر ضربان قلب تو با ضربان انرژی کیهانی تنظیم شود از فیض الهی بهره مند میشوی. اگر این پیوند امکان پذیر باشد اعتماد همیشه حضور خواهد داشت. کسانی که دارای احساس امنیت در رابطه شان به اثبات عشق دیگری نیاز دارند علاوه بر مشکلات دیگر امکان انسداد در قلبشان وجود دارد . یک قلب بسته دلیل بر یک حس ناامنی است.
این عدم اعتماد از جهان و آدمیان شروع می شود تا به خودت می رسی . در بدن قلب پمپی است که خون را به حرکت در می آورد. قلب توزیع درست مواد غذایی و انرژی های ضروری و طبیعتاً اکسیژن را تامین می کند و مراقب است که سلولهای دفاعی بدن سموم و فراورده های تولید شده در سوخت و ساز را خارج می کند.
اگر ارتعاشات فیزیکی که در آمادگی دارای ریتم منبسط و منقبض کردن رگ های خونی نیز پدیدار می شود. با ریتم قلب در کل بدن هماهنگ باشد توزیع و دفع به خوبی در بدن انجام میشود. اگر ریتم فیزیکی به دلیل انسداد خود سرانه از ریتم کیهانی منحرف شود به قلب فشار زیادی وارد می شود و بعد از مدتی ریتم درست را از دست می دهد.
خنده آزادانه و رقصیدن با حالت سرور در کمک به رهایی از انسداد قلب جلوگیری می کند. قلب یک ارتباط انرژیتیک با زبان و بیان صوتی انسان دارد که می تواند برای هدف های تشخیص و درمان مورد استفاده قرار می گیرد.
#انرژی#قلب#انرژی#ارتعاش#درمان#تعالیم
@pathwaystogod
2-کلیه ها :
عنصر کلیه ها آب است. کلیه ها انرژی را در روابط تنظیم می کند. این فقط شامل روابط دنیای بیرونی نیست بلکه روابطی که انسان با خودش نیز دارد در بر می گیرد. مثل آگاهی بدن یا شخص از ریشه های خود.
چینی ها ویژگی های انرژی های موروثی را به کلیه ها نسبت می دهند . اگر فرد بکوشد این استعداد ها را پیدا کند ، این توان پایان نا پذیر خواهد بود. اگر فرد دائم برخلاف وظیفه ای که قبل از این تولد انتخاب کرده زندگی کند انرژی های محدودش را تخلیه می کند . آنگاه کوتاه شدن دوره زندگی با فشاری شدید که بر اثر انسداد کلیه ها و در ارتباط با انسداد قلب می باشد پیش می آید. در چنین وضعیتی توانایی های کلیه در ضرباهنگ به فعل در آمدن با قلب عملا باریتم کیهانی همسو نخواهد شد.
یک زندگی جنسی افراطی به این ناحیه اختلال تعلق دارد . منظور ارتباط های جنسی مکرر نیست بلکه آن زندگی است که بر پایه زندگی جنسی بدون رضایت اتفاق می افتد. انرژی جنسی انباشته در یک مرد مربوط به کلیه چپ اوست یعنی نیروهایی که به یک متولد جدید انرژی های موروثی او را می دهد. یعنی اگر تو شهوانی باشی به بچه منتقل می شود.در زن انرژی جنسی مربوط به کلی راست است. این قدرت از طریق رابطه جنسی رضایت بخش و رشد معنوی تقویت میشود. از طریق این پیوند درک ارتباط کلیه چپ با غده پروستات و بیضه ها در مرد و کلیه راست با تخمدان ها و رحم در زن آسان تر میشود.
تذکر : یادت باشد چنین آگاهی بین بدن فیزیکی تو و کودک درون تو وجود دارد. کلیه راست در مرد و کلیه چپ در زن با روابط بیرونی با همراه یا شریک جنسی زندگی ارتباط دارد. اگر ارتباط خوبی نداشته باشی روی این کلیه ها تاثیر
می گذارد . روابط هماهنگ و نا هماهنگ روی این کلیه ها تاثیر می گذارد. قطع دوستی تو با دوستی یا کسی که به آن علاقه داری بدون این که بدانی دلیل هدایت انرژی کلیه تو است. در سطح فیزیکی کلیه وظیفه تصفیه موادی که سودی برای بدن ندارد و حذف آن از طریق ادرار اتفاق می افتد.
انرژی هایی که به درد تو نمی خورد در روابطت از طریق ادرار دفع میشود. شوک کلیه ها را می تواند مسدود کند و اگر شوک قوی باشد امکان مرگ وجود دارد. کلیه ها نقش مهمی در تنظیم فشار خون و سوخت و ساز آب و نمک دارند.
کلیه ها با شکم و گوش و شنوایی ارتباط انرژی دارد که می توان در درمان و تشخیص بیماری از آن استفاده کرد.
#انرژی#کلیه ها#انرژی#ارتعاش#درمان#تعالیم
#pathwaystogod
عنصر کلیه ها آب است. کلیه ها انرژی را در روابط تنظیم می کند. این فقط شامل روابط دنیای بیرونی نیست بلکه روابطی که انسان با خودش نیز دارد در بر می گیرد. مثل آگاهی بدن یا شخص از ریشه های خود.
چینی ها ویژگی های انرژی های موروثی را به کلیه ها نسبت می دهند . اگر فرد بکوشد این استعداد ها را پیدا کند ، این توان پایان نا پذیر خواهد بود. اگر فرد دائم برخلاف وظیفه ای که قبل از این تولد انتخاب کرده زندگی کند انرژی های محدودش را تخلیه می کند . آنگاه کوتاه شدن دوره زندگی با فشاری شدید که بر اثر انسداد کلیه ها و در ارتباط با انسداد قلب می باشد پیش می آید. در چنین وضعیتی توانایی های کلیه در ضرباهنگ به فعل در آمدن با قلب عملا باریتم کیهانی همسو نخواهد شد.
یک زندگی جنسی افراطی به این ناحیه اختلال تعلق دارد . منظور ارتباط های جنسی مکرر نیست بلکه آن زندگی است که بر پایه زندگی جنسی بدون رضایت اتفاق می افتد. انرژی جنسی انباشته در یک مرد مربوط به کلیه چپ اوست یعنی نیروهایی که به یک متولد جدید انرژی های موروثی او را می دهد. یعنی اگر تو شهوانی باشی به بچه منتقل می شود.در زن انرژی جنسی مربوط به کلی راست است. این قدرت از طریق رابطه جنسی رضایت بخش و رشد معنوی تقویت میشود. از طریق این پیوند درک ارتباط کلیه چپ با غده پروستات و بیضه ها در مرد و کلیه راست با تخمدان ها و رحم در زن آسان تر میشود.
تذکر : یادت باشد چنین آگاهی بین بدن فیزیکی تو و کودک درون تو وجود دارد. کلیه راست در مرد و کلیه چپ در زن با روابط بیرونی با همراه یا شریک جنسی زندگی ارتباط دارد. اگر ارتباط خوبی نداشته باشی روی این کلیه ها تاثیر
می گذارد . روابط هماهنگ و نا هماهنگ روی این کلیه ها تاثیر می گذارد. قطع دوستی تو با دوستی یا کسی که به آن علاقه داری بدون این که بدانی دلیل هدایت انرژی کلیه تو است. در سطح فیزیکی کلیه وظیفه تصفیه موادی که سودی برای بدن ندارد و حذف آن از طریق ادرار اتفاق می افتد.
انرژی هایی که به درد تو نمی خورد در روابطت از طریق ادرار دفع میشود. شوک کلیه ها را می تواند مسدود کند و اگر شوک قوی باشد امکان مرگ وجود دارد. کلیه ها نقش مهمی در تنظیم فشار خون و سوخت و ساز آب و نمک دارند.
کلیه ها با شکم و گوش و شنوایی ارتباط انرژی دارد که می توان در درمان و تشخیص بیماری از آن استفاده کرد.
#انرژی#کلیه ها#انرژی#ارتعاش#درمان#تعالیم
#pathwaystogod
3-کبد
عنصر کبد چوب است . کبد انبار انرژی بدن است. کبد همه نوع نیروهای ستیزه جویی و جنگجویی را فراهم می سازد و به شکوفایی شخص فشار بسیاری می آورد. وظیفه کبد به کارگیری واقعیت برای خلق یک وضعیت جدیدتر می باشد. ( تحمل پذیر تر ) بدون این نیرو همیشه در مرحله طرح می ماند. ستیزه جویی زمانی اتفاق می افتد که شخص آگاهانه قدرت پویایی خود را نمی پذیرد و آن را از روی عقل در چهارچوب کل به کار نمی گیرد.
چون ستیزه جویی خاموش نمی شود آنقدر در زره های ماهیچه ای و ضربه گیر های بدن انباشته می شود و ظرفیت آن سرریز میشود که باعث استرس شدید میشود و این استرس شدید همراه با ترس و چیزهای دیگر است. کبد کار کرد یک آزمایشگاه کامل شیمی را دارد. موادی را که ضروری نیستند به بهترین مواد تبدیل می کند. مواد خطرناک برای سوخت و ساز را از طریق شیمیایی سم زدایی می کند. کبد مثل انباری است که انرژی قابل مصرف فوری دارد و شیره های گوارشی تولید میکند و مواد سمی و زائد را از طریق صفرا خارج می کند. در چهارچوب انرژی ، کبد اجزای تهاجمی جنسیت و انرژی های مربوط به جفت شدن را تولید میکند . اگر انرژی کبد درست مصرف نشود تبدیل به فشار خون بالا یا پائین و همچنین گردش خون ضعیف در اندام های بدن می شود . اگر با دیگران جنگ نکنی کبد انرژی را درست در بدن پخش می کند.
4-شش ها
عنصر شش ها فلز است. ششها و قلب گیرنده برای ذهن و بدن و روح هستند و مکمل یکدیگرند. قلب اتصال به ارتعاش وحدت در کیهان ( خدا) و ارتعاش انرژی که طالب دریافت می کند غیر قطبی است. اگر انسان خود را با این ارتعاش تطبیق دهد انرژی ها و مواد پیرامون او قابل دسترس خواهند بود. ......... یافتن این تبادل سازنده انرژی وظیفه شش هاست.
درست نفس کشیدن باعث میشود درست قلبت را به طپش وا داری و این یعنی تعادل در گیرندگی انرژی از کائنات. ارتباط های اندامی فعالیت ششها با گردش خون تا حدی از طریق کنترل کلیه ها امکان پذیر است. شش یک اندام ارتباطی است و اگر کارکردش مختل شود در گیرند گی دچار اشکال می شوی.
5-طحال
عنصر طحال زمین است. طحال معمار ارگانیسم بدن است. طبق دستورهایی که کلیه ها و قلب و شش ها صادر می کنند ، مسئول تبدیل انرژی کبد برای این اندام هاست. طحال بخش مهمی از استقرار یافتن با انرژی های لطیف بدن را بر عهده دارد. در خود فرو رفتن ، تردید ، سبک و سنگین کردن مسایل نشانه های انسداد طحال است.
ادامه در کامنت زیر.....
#انرژی#ششها#طحال#کبد #انرژی#ارتعاش#درمان#تعالیم
@pathwaystogod
عنصر کبد چوب است . کبد انبار انرژی بدن است. کبد همه نوع نیروهای ستیزه جویی و جنگجویی را فراهم می سازد و به شکوفایی شخص فشار بسیاری می آورد. وظیفه کبد به کارگیری واقعیت برای خلق یک وضعیت جدیدتر می باشد. ( تحمل پذیر تر ) بدون این نیرو همیشه در مرحله طرح می ماند. ستیزه جویی زمانی اتفاق می افتد که شخص آگاهانه قدرت پویایی خود را نمی پذیرد و آن را از روی عقل در چهارچوب کل به کار نمی گیرد.
چون ستیزه جویی خاموش نمی شود آنقدر در زره های ماهیچه ای و ضربه گیر های بدن انباشته می شود و ظرفیت آن سرریز میشود که باعث استرس شدید میشود و این استرس شدید همراه با ترس و چیزهای دیگر است. کبد کار کرد یک آزمایشگاه کامل شیمی را دارد. موادی را که ضروری نیستند به بهترین مواد تبدیل می کند. مواد خطرناک برای سوخت و ساز را از طریق شیمیایی سم زدایی می کند. کبد مثل انباری است که انرژی قابل مصرف فوری دارد و شیره های گوارشی تولید میکند و مواد سمی و زائد را از طریق صفرا خارج می کند. در چهارچوب انرژی ، کبد اجزای تهاجمی جنسیت و انرژی های مربوط به جفت شدن را تولید میکند . اگر انرژی کبد درست مصرف نشود تبدیل به فشار خون بالا یا پائین و همچنین گردش خون ضعیف در اندام های بدن می شود . اگر با دیگران جنگ نکنی کبد انرژی را درست در بدن پخش می کند.
4-شش ها
عنصر شش ها فلز است. ششها و قلب گیرنده برای ذهن و بدن و روح هستند و مکمل یکدیگرند. قلب اتصال به ارتعاش وحدت در کیهان ( خدا) و ارتعاش انرژی که طالب دریافت می کند غیر قطبی است. اگر انسان خود را با این ارتعاش تطبیق دهد انرژی ها و مواد پیرامون او قابل دسترس خواهند بود. ......... یافتن این تبادل سازنده انرژی وظیفه شش هاست.
درست نفس کشیدن باعث میشود درست قلبت را به طپش وا داری و این یعنی تعادل در گیرندگی انرژی از کائنات. ارتباط های اندامی فعالیت ششها با گردش خون تا حدی از طریق کنترل کلیه ها امکان پذیر است. شش یک اندام ارتباطی است و اگر کارکردش مختل شود در گیرند گی دچار اشکال می شوی.
5-طحال
عنصر طحال زمین است. طحال معمار ارگانیسم بدن است. طبق دستورهایی که کلیه ها و قلب و شش ها صادر می کنند ، مسئول تبدیل انرژی کبد برای این اندام هاست. طحال بخش مهمی از استقرار یافتن با انرژی های لطیف بدن را بر عهده دارد. در خود فرو رفتن ، تردید ، سبک و سنگین کردن مسایل نشانه های انسداد طحال است.
ادامه در کامنت زیر.....
#انرژی#ششها#طحال#کبد #انرژی#ارتعاش#درمان#تعالیم
@pathwaystogod
Absolute purity or perfection is not beyond man's capacity. It is possible for him to be perfect. But to attain the zenith of truth, beauty and goodness, man has to struggle hard. He should develop deep understanding, follow hard discipline and put in ceaseless effort. Man should regard himself as a representative of divinity and not just a 'man'. It is his duty to cultivate such qualities that reflect the divine within him. He should develop these divine qualities and spread them in society. This is the best and the only suitable remedy for many of our contemporary problems.
پاكي و تكامل تمام چيزي فراتر از ظرفيت انسان نيست. او امكان تكامل را دارد. اما براي رسيدن به اوج حقيقت، زيبايي و خوبي، انسان بايد سرسختانه مبارزه كند. او بايد درك عميق در خود ايجاد كند، از نظم و شيوه اي سخت پيروي كند و تلاشي پيوسته در پيش گيرد. انسان بايد خود را نماينده الهي بداند و نه فقط "انسان". اين وظيفه اوست كه چنين خصيصه هايي را كه موجب بازتاب الوهيت در او مي شود را ايجاد كند. او بايد اين ويژگي هاي معنوي را به وجود آورد و در جامعه گسترده سازد. اين بهترين و تنها راه حل مناسب براي بسياري از مشكلات عصر ما است
#نماینده_خدا#الوهیت#خصوصیات_معنوی#پاکی#تکامل#تعالیم_معنوی
@pathwaystogod
پاكي و تكامل تمام چيزي فراتر از ظرفيت انسان نيست. او امكان تكامل را دارد. اما براي رسيدن به اوج حقيقت، زيبايي و خوبي، انسان بايد سرسختانه مبارزه كند. او بايد درك عميق در خود ايجاد كند، از نظم و شيوه اي سخت پيروي كند و تلاشي پيوسته در پيش گيرد. انسان بايد خود را نماينده الهي بداند و نه فقط "انسان". اين وظيفه اوست كه چنين خصيصه هايي را كه موجب بازتاب الوهيت در او مي شود را ايجاد كند. او بايد اين ويژگي هاي معنوي را به وجود آورد و در جامعه گسترده سازد. اين بهترين و تنها راه حل مناسب براي بسياري از مشكلات عصر ما است
#نماینده_خدا#الوهیت#خصوصیات_معنوی#پاکی#تکامل#تعالیم_معنوی
@pathwaystogod
هركس با خود حقيقتي را به همراه مي آورد. اين حقيقت را نبايد اختراع كرد. بايد آنرا كشف كرد يا بعبارت بهتر بايد آنرا دوباره كشف كرد.
ما از قبل آنرا در خود داريم اما كاملا فراموشش كرده ايم. به خوابي عميق فرورفته ايم و از ياد برده ايم كه كيستيم. پس يگانه چيز لازم، يادآوري است. تو بايد هشيارتر شوي. بايد آگاه تر شوي. تو هيچ چيزي را گم نكرده اي. فقط درحال ديدن رويا هستي- روياي اينكه تو يك گدايي، در حاليكه به راستي گدا نيستي. وقتي خواب از سرت بپرد و بيدار شوي، ناگهان درمي يابي كه در چه روياهاي مضحكي به سر مي بردي. بزرگترين گنج و زندگي جاودان از آن توست. پادشاهي خداوند از آن توست. غايت و نهايت از آن توست و تو آنرا همراه خود آورده اي. تو خود آن هستي! پس لازم نيست جايي را جست و جو كني. فقط بايد از تمام انرژي ات براي بيدار شدن استفاده كني.
#من_کیستم#حقیقت_الهی#بیداری#تعالیم_معنوی
@pathwaystogod
ما از قبل آنرا در خود داريم اما كاملا فراموشش كرده ايم. به خوابي عميق فرورفته ايم و از ياد برده ايم كه كيستيم. پس يگانه چيز لازم، يادآوري است. تو بايد هشيارتر شوي. بايد آگاه تر شوي. تو هيچ چيزي را گم نكرده اي. فقط درحال ديدن رويا هستي- روياي اينكه تو يك گدايي، در حاليكه به راستي گدا نيستي. وقتي خواب از سرت بپرد و بيدار شوي، ناگهان درمي يابي كه در چه روياهاي مضحكي به سر مي بردي. بزرگترين گنج و زندگي جاودان از آن توست. پادشاهي خداوند از آن توست. غايت و نهايت از آن توست و تو آنرا همراه خود آورده اي. تو خود آن هستي! پس لازم نيست جايي را جست و جو كني. فقط بايد از تمام انرژي ات براي بيدار شدن استفاده كني.
#من_کیستم#حقیقت_الهی#بیداری#تعالیم_معنوی
@pathwaystogod
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
It's all you.
Double_tape if you agree...
#reflection #mirror #universe #pathways_to_god
@pathwaystogod
Double_tape if you agree...
#reflection #mirror #universe #pathways_to_god
@pathwaystogod
Forwarded from ॐ مزه ملکوت ॐ
🍁🌸🍃🔮🍃🌸🍁
✨✨🌸😃 لطفا لبخند بزنید 😃🌸✨✨
لبخند شما تو كائنات دقيقا حكم wi-fi گوشيتون رو داره ، اگه لبخند به لب دارين اگه شادين، اگه روحيتون عاليه، يعني متصل به شعور نامحدود جهان و كائنات هستيد... ، در غير اين صورت خاموشين و متصل نیستین...
چون انرژي مثبت كائنات جذب انسان هاي مثبت و شاد ميشه و تنها نشانه شادي، چهره بشاش و لبخند است.
لطفا همين حالا واي فاي لبخندتون رو روشن كنيد .
🍁🌸🍃🔮🍃🌸🍁
#لبخند #روانشناسی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🌸😃 لطفا لبخند بزنید 😃🌸✨✨
لبخند شما تو كائنات دقيقا حكم wi-fi گوشيتون رو داره ، اگه لبخند به لب دارين اگه شادين، اگه روحيتون عاليه، يعني متصل به شعور نامحدود جهان و كائنات هستيد... ، در غير اين صورت خاموشين و متصل نیستین...
چون انرژي مثبت كائنات جذب انسان هاي مثبت و شاد ميشه و تنها نشانه شادي، چهره بشاش و لبخند است.
لطفا همين حالا واي فاي لبخندتون رو روشن كنيد .
🍁🌸🍃🔮🍃🌸🍁
#لبخند #روانشناسی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
Forwarded from ॐ مزه ملکوت ॐ
🍁🌸🍃🔮🍃🌸🍁
✨مادامى که سيب با چوب باريکش به درخت متصل است
همه عوامل در جهت رشدش در تلاشند,
✨باد باعث طراوتش مي شود
آب باعث رشدش مي شود
✨و آفتاب پختگي و کمال مي بخشد
اما
✨به محض منقطع شدن از درخت
و جدايى از "اصل", آب باعث گنديدگي
✨باد باعث پلاسيدگي
و آفتاب باعث پوسيدگي
✨و از بين رفتن طراوتش مي شود
💎 مراقب "اصالتمان" باشيم 💎
🍁🌸🍃🔮🍃🌸🍁
#روانشناسی #سیب #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨مادامى که سيب با چوب باريکش به درخت متصل است
همه عوامل در جهت رشدش در تلاشند,
✨باد باعث طراوتش مي شود
آب باعث رشدش مي شود
✨و آفتاب پختگي و کمال مي بخشد
اما
✨به محض منقطع شدن از درخت
و جدايى از "اصل", آب باعث گنديدگي
✨باد باعث پلاسيدگي
و آفتاب باعث پوسيدگي
✨و از بين رفتن طراوتش مي شود
💎 مراقب "اصالتمان" باشيم 💎
🍁🌸🍃🔮🍃🌸🍁
#روانشناسی #سیب #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🍁🌸🍃🔮🍃🌸🍁
✨✨🍥 احساسات در مدیتیشن 🍥✨✨
🔹سبدي هست درانديشه ي من،
🔸كه پر از گل بدهم هديه به تو،
🔹غافل از آنكه تو خود ناب تري،
🔸يك جهان گل بخورد غبطه ي تو.
در راه عرفان و تکامل معنوی و روحانی، بايستي به قلب و احساسات خود نيز توجه عميق داشته باشيم. قلب ما مركز تمام احساسات مثبت و منفي است. از طريق قلب و احساسات مي توانيم به نيروي عظيمي كه درونمان خقته است، دسترسي پيدا كنيم. قلب انسان، مركز عشق است و بدون عشق هيچكس به خدا نرسيده است. آرزوهاي ما نيز از درون قلبمان برمي خیزد، مي بايد آرزوهاي خود را دنبال كنيم، اگراحساسات، عشق به هستي و آرزوهاي خود را انكار كنيم، قلبمان خشك مي شود. كسي كه به هستي و حقيقت قلبش، عشق نمي ورزد، نشاط زندگي را حس نمي كند و درنتيجه نمي تواند عشقي نسبت به سايرين حس كند.
بعضي از شاگردان با تمرين مراقبه، ذهن را خالي مي كنند و بدنشان را به سستي فرو مي برند كه به اين صورت، احساسات عميق خود را مدفون مي كنند. اين نيت سوء استفاده از مراقبه و تمرينات عرفاني است. آنهايي كه باقلبي بسته و بدون احساسات تمرين مي كنند، هيچ وقت موفق نمي شوند كه به آزادي و تكامل شخصي برسند. ممكن است كه با تمرينات فشرده و مداوم، مدت كوتاهي را در حالت مستي و اشراق بگذرانيم ولي پس ازچندي، عقده هاي قديمي و احساسات خفته اي كه پذيرفته و ابراز نشده اند، دوباره به صورت اشباح سربر مي دارند و نشاط و آرامش را ازبين مي برند.
هميشه تمرين مراقبه و خلوت نمودن با خداي دروني را با عشق و قلبي باز شروع كنيد. اگر قلب بسته و عشق و علاقه اي وجود نداشته باشد، آن تمرين تبديل به يك فن پوچ و خشك مي شود. منظورم اين است كه با اين نيت سكوت مي كنيم كه به هستي خود عشق بورزيم، نه به اينكه متخصص كشيدن دم و بازدم شويم و يا طوطي وار، ذكر و دعا كنيم.
در سطح ناخودآگاه هرانساني، احساسات خام و اوليه اي خفته كه اين احساسات گره خورده و ابراز نشده، باعث ازبين رفتن نشاط و نيروي جانبخش است. كلا هراحساسي كه حس و پذيرفته نشده و درسطح ناخودآگاه مخفي شده است، باعث رنج روحي و جسماني ما مي شود و شديدا جلوي رشد و تكامل مارا مي گيرد. درضمن احساسات و عقده هاي ناخودآگاه باعث مي شود كه عكس العمل هاي غيرمنطقي و ناخودآگاهي ازخود نشان دهيم. اين نوع عكس العمل ها ( مانند حسادت و يا خشم ناگهاني ) لطمه بزرگي به خود و نزديكانمان مي زند.
پس مي بايد تمريناتي بياموزيم كه احساسات خفته مان را بيدار كند، آنهارا حس كنيم و در بدنمان به جريان بيندازيم و نهايتا احساسات مضر خود را رها كنيم. اين راه آزادي و باز نمودن قلب است.
اشتباه ذهني ما هميشه در اين است كه خود را با احساسات گذرا يگانه مي دانيم. احساسات ما چيزي جز امواج گذرا نيستند. اين امواج از هيچ برمي خيزند و در هيچي محو مي شوند.
منظورم از هيچ، همان شاهد يا حوزه وسيع هستي انسان است كه در سكوت مطلق ذهني به آن دست مي يابيم. هرزمان كه امواج انرژي احساسات برمي خيزد، ما احساساتي مي شويم و حس مي كنيم كه تمامي وجود ما همين احساسات گذرا هستند. درصورتي كه هستي انسان، شاهدي است ماوراي احساسات. هستي ما دراصل شاهد افكار و احساسات گذاراست. اشتباه ديگرذهني ما اين است كه احساسات موقتي را دائمي فرض مي كنيم و درحين درگيري يا يكي شدن با احساسات، فراموش مي كنيم كه آن حالت روحي به زودي تغيير خواهد كرد. به عنوان امتحان و اثبات اين مطلب، يك روز كه بيدارشديد دفترچه اي برداريد و هرچند لحظه يك بار، احساسات خود را درآن لحظه روي كاغذ بياوريد. مي بينيد كه جريان تغيير احساسات مانند جريان رودخانه، تمام نشدني است. اگر بتوانيم شاهد انرژي احساساتي خود باشيم و خود را باز نگه داريم تا انرژي احساسات رد شود، متوجه مي شويم كه حتي قوي ترين احساسات پس از چند ثانيه، قدرت خودرا از دست داده، مارا ترك مي كند.
درضمن اين را بدانيد كه احساسات واقعي را فقط در بدن حس مي كنيم. آنچه در ذهن پديد مي آيد چيزي جز تصور، فكر و خيال نيست. بسياري از افراد فرق بين افكار و احساسات را نمي فهمند. منظورم اين است كه فكر كردن با حس كردن فرق دارد. فعاليت فكري در اصل مارا از لحظه حال و حس كردن احساسات خود، دور مي كند. احساسات واقعي را هميشه در بدن حس مي كنيم نه در ذهن. مثلا" دلهره در ناحيه شكم، طپش سريع قلب، عرق روي پيشاني و كف دست ها، تمام اين علایم جسماني نشان دهنده احساسات واقعي ما است. هميشه در تمام ساعات متوجه حواس جسماني درون بدن باشيد و بارها توجه را از افكار پراكنده ذهن برداريد و بر روي حواس جسماني معطوف كنيد.
اكثر مردم وقتي كه، دچار احساسات بسيار قوي مي شوند، سعي مي كنند كه اين انرژي شديد و دردناك را به عناوين ذيل انكار كنند:
✨✨🍥 احساسات در مدیتیشن 🍥✨✨
🔹سبدي هست درانديشه ي من،
🔸كه پر از گل بدهم هديه به تو،
🔹غافل از آنكه تو خود ناب تري،
🔸يك جهان گل بخورد غبطه ي تو.
در راه عرفان و تکامل معنوی و روحانی، بايستي به قلب و احساسات خود نيز توجه عميق داشته باشيم. قلب ما مركز تمام احساسات مثبت و منفي است. از طريق قلب و احساسات مي توانيم به نيروي عظيمي كه درونمان خقته است، دسترسي پيدا كنيم. قلب انسان، مركز عشق است و بدون عشق هيچكس به خدا نرسيده است. آرزوهاي ما نيز از درون قلبمان برمي خیزد، مي بايد آرزوهاي خود را دنبال كنيم، اگراحساسات، عشق به هستي و آرزوهاي خود را انكار كنيم، قلبمان خشك مي شود. كسي كه به هستي و حقيقت قلبش، عشق نمي ورزد، نشاط زندگي را حس نمي كند و درنتيجه نمي تواند عشقي نسبت به سايرين حس كند.
بعضي از شاگردان با تمرين مراقبه، ذهن را خالي مي كنند و بدنشان را به سستي فرو مي برند كه به اين صورت، احساسات عميق خود را مدفون مي كنند. اين نيت سوء استفاده از مراقبه و تمرينات عرفاني است. آنهايي كه باقلبي بسته و بدون احساسات تمرين مي كنند، هيچ وقت موفق نمي شوند كه به آزادي و تكامل شخصي برسند. ممكن است كه با تمرينات فشرده و مداوم، مدت كوتاهي را در حالت مستي و اشراق بگذرانيم ولي پس ازچندي، عقده هاي قديمي و احساسات خفته اي كه پذيرفته و ابراز نشده اند، دوباره به صورت اشباح سربر مي دارند و نشاط و آرامش را ازبين مي برند.
هميشه تمرين مراقبه و خلوت نمودن با خداي دروني را با عشق و قلبي باز شروع كنيد. اگر قلب بسته و عشق و علاقه اي وجود نداشته باشد، آن تمرين تبديل به يك فن پوچ و خشك مي شود. منظورم اين است كه با اين نيت سكوت مي كنيم كه به هستي خود عشق بورزيم، نه به اينكه متخصص كشيدن دم و بازدم شويم و يا طوطي وار، ذكر و دعا كنيم.
در سطح ناخودآگاه هرانساني، احساسات خام و اوليه اي خفته كه اين احساسات گره خورده و ابراز نشده، باعث ازبين رفتن نشاط و نيروي جانبخش است. كلا هراحساسي كه حس و پذيرفته نشده و درسطح ناخودآگاه مخفي شده است، باعث رنج روحي و جسماني ما مي شود و شديدا جلوي رشد و تكامل مارا مي گيرد. درضمن احساسات و عقده هاي ناخودآگاه باعث مي شود كه عكس العمل هاي غيرمنطقي و ناخودآگاهي ازخود نشان دهيم. اين نوع عكس العمل ها ( مانند حسادت و يا خشم ناگهاني ) لطمه بزرگي به خود و نزديكانمان مي زند.
پس مي بايد تمريناتي بياموزيم كه احساسات خفته مان را بيدار كند، آنهارا حس كنيم و در بدنمان به جريان بيندازيم و نهايتا احساسات مضر خود را رها كنيم. اين راه آزادي و باز نمودن قلب است.
اشتباه ذهني ما هميشه در اين است كه خود را با احساسات گذرا يگانه مي دانيم. احساسات ما چيزي جز امواج گذرا نيستند. اين امواج از هيچ برمي خيزند و در هيچي محو مي شوند.
منظورم از هيچ، همان شاهد يا حوزه وسيع هستي انسان است كه در سكوت مطلق ذهني به آن دست مي يابيم. هرزمان كه امواج انرژي احساسات برمي خيزد، ما احساساتي مي شويم و حس مي كنيم كه تمامي وجود ما همين احساسات گذرا هستند. درصورتي كه هستي انسان، شاهدي است ماوراي احساسات. هستي ما دراصل شاهد افكار و احساسات گذاراست. اشتباه ديگرذهني ما اين است كه احساسات موقتي را دائمي فرض مي كنيم و درحين درگيري يا يكي شدن با احساسات، فراموش مي كنيم كه آن حالت روحي به زودي تغيير خواهد كرد. به عنوان امتحان و اثبات اين مطلب، يك روز كه بيدارشديد دفترچه اي برداريد و هرچند لحظه يك بار، احساسات خود را درآن لحظه روي كاغذ بياوريد. مي بينيد كه جريان تغيير احساسات مانند جريان رودخانه، تمام نشدني است. اگر بتوانيم شاهد انرژي احساساتي خود باشيم و خود را باز نگه داريم تا انرژي احساسات رد شود، متوجه مي شويم كه حتي قوي ترين احساسات پس از چند ثانيه، قدرت خودرا از دست داده، مارا ترك مي كند.
درضمن اين را بدانيد كه احساسات واقعي را فقط در بدن حس مي كنيم. آنچه در ذهن پديد مي آيد چيزي جز تصور، فكر و خيال نيست. بسياري از افراد فرق بين افكار و احساسات را نمي فهمند. منظورم اين است كه فكر كردن با حس كردن فرق دارد. فعاليت فكري در اصل مارا از لحظه حال و حس كردن احساسات خود، دور مي كند. احساسات واقعي را هميشه در بدن حس مي كنيم نه در ذهن. مثلا" دلهره در ناحيه شكم، طپش سريع قلب، عرق روي پيشاني و كف دست ها، تمام اين علایم جسماني نشان دهنده احساسات واقعي ما است. هميشه در تمام ساعات متوجه حواس جسماني درون بدن باشيد و بارها توجه را از افكار پراكنده ذهن برداريد و بر روي حواس جسماني معطوف كنيد.
اكثر مردم وقتي كه، دچار احساسات بسيار قوي مي شوند، سعي مي كنند كه اين انرژي شديد و دردناك را به عناوين ذيل انكار كنند: