✨✨🍥 کوانتوم در شعر مولانا 🍥✨✨
هيچ چيزي ثابت و بر جاي نيست جمله در تغيير و سير سرمدي است
تغییر ؛ رکن اول کوانتوم و شرط اصلی تعادل ریز پویا (میکرودینامیک) در سامانه های طبیعی است
ذره ها پيوسته شد با ذره ها تا پديد آمد همه ارض و سماء
پیدایش جهان هستی مستلزم برهمکنش و تکوین مولفه های کوانتایی مترتب بر ذرات بنیادین است
ذره ها از يكديگر بگسسته شد باز با شكل دگر پيوسته شد
تحولات اساسی ماده و انرژی ناشی از تقابل یا تعامل نیروی های جاذبه ای و دافعه میان ذرات است
ذره ها بينی که از تركيبشان صد هزاران آفتاب آمد عيان
نمود مولفه های هم استقامت (اشاره به صد هزار آفتاب) ناشی از برهمکنش ذرات بنیادین در چرخه متوالی ماده و انرژی می باشد
صد هزاران نظم و آئين خدا علت صوري اين خورشيدها
تعدد مولفه های تکرار پذیر در حاشیه سامانه های اغتشاشی باعث تنوع محصولات (خورشیدها) گردیده ولی نظم مشاهده شده در کائنات موید حضور مولفه های ذاتی (initial condition) در چرخه ماده و انرژی می باشد (نظم در بی نظمی)
جملگي تركيبشان زين ذره ها تا كه روزي مي شوند از هم جدا
برهم کنش تعادلی ذرات به گونه ای است که در خاتمه هر مرحله (کثرت مولفه های خود تشابه) ؛روند تکاملی سامانه تغییر نموده و با پیدایش مولفه های خود تمایل (Self Affine) نظم نوینی (جدایش) برقرار می گردد. .
#کوانتوم #مولانا #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
هيچ چيزي ثابت و بر جاي نيست جمله در تغيير و سير سرمدي است
تغییر ؛ رکن اول کوانتوم و شرط اصلی تعادل ریز پویا (میکرودینامیک) در سامانه های طبیعی است
ذره ها پيوسته شد با ذره ها تا پديد آمد همه ارض و سماء
پیدایش جهان هستی مستلزم برهمکنش و تکوین مولفه های کوانتایی مترتب بر ذرات بنیادین است
ذره ها از يكديگر بگسسته شد باز با شكل دگر پيوسته شد
تحولات اساسی ماده و انرژی ناشی از تقابل یا تعامل نیروی های جاذبه ای و دافعه میان ذرات است
ذره ها بينی که از تركيبشان صد هزاران آفتاب آمد عيان
نمود مولفه های هم استقامت (اشاره به صد هزار آفتاب) ناشی از برهمکنش ذرات بنیادین در چرخه متوالی ماده و انرژی می باشد
صد هزاران نظم و آئين خدا علت صوري اين خورشيدها
تعدد مولفه های تکرار پذیر در حاشیه سامانه های اغتشاشی باعث تنوع محصولات (خورشیدها) گردیده ولی نظم مشاهده شده در کائنات موید حضور مولفه های ذاتی (initial condition) در چرخه ماده و انرژی می باشد (نظم در بی نظمی)
جملگي تركيبشان زين ذره ها تا كه روزي مي شوند از هم جدا
برهم کنش تعادلی ذرات به گونه ای است که در خاتمه هر مرحله (کثرت مولفه های خود تشابه) ؛روند تکاملی سامانه تغییر نموده و با پیدایش مولفه های خود تمایل (Self Affine) نظم نوینی (جدایش) برقرار می گردد. .
#کوانتوم #مولانا #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🍁🌸🍃🔮🍃🌸🍁
✨✨🍥 کالبد شکافی کندالینی 🍥✨✨
انسان توسط ابزارهایی به نام حواس پنجگانه و حس ششم یا فکر با دنیای بیرون از خود در ارتباط است، و اگر دقیقتر بنگریم، این واسطه ها، مانند گوش، چشم، بینی، زبان و انگشتان، تنها رابط های کامل او با جهان بیرون نیستند، بلکه در پشت عضو شنوایی قدرت شنیدن، در پشت عضو بینایی قدرت دیدن، و در پشت عضو بویایی قدرت بوییدن وجود دارد. این پدیده ها یا حسها با اعصاب ظریف تری در مغز و سلسله اعصاب مرکزی در ارتباط هستند که شاید بتوان گفت توان شنیدن، دیدن، بوییدن، چشیدن، لمس کردن و همچنین احساس کردن می باشند. این توان نیرویی است که می توان به آن قدرت گفت. قدرت انرژی نیست، بلکه می توان گفت نوعی از انرژی است، مثلاً قدرت شنیدن، قدرت دیدن، و قدرت حرکت کردن. این نیرو یا انرژی به هرچیز دیگری ممکن است تبدیل شود، و بازهم دارای گستردگی بسیار وسیع تر و عظیم تری باشد؛ قطعاً می توان گفت به وسعت لایتناهی و نامحدود.
این انرژی یا شاکتی با تمام وسعت لایتناهی ایش آن قدرت و شگفتی را دارد که خود را در درون محدوده کوچک جهان اصغر جای دهد. قادر است خود را منقبض کند، در حالی که هم زمان و هنوز به طور مرموزی به همان پهناوری و گستردگی و انبساط قبل می باشد. در درون انقباض اتم گونه اش گسترده پهناوری به اندازه کل هستی وجود دارد، و این کل هستی نامحدود که حتی کوچک ترین بخش آن در فکر نمی گنجد، قادر است در دل ذره ای قرار گیرد که حتی تخم خردلی در مقابل آن، هستی عظیمی باشد.
جهان اکبر با تمام وسعتش، با تمام هستی درونش، و هر ذره اش، دردرون یکایک ما قرار دارد. در حقیقت هرکدام از ما جهانی به وسعت نامحدود در درون خود داریم و هرلحظه جهان را با خود حمل می کنیم. درک این مسئله شاید با حواس محدود و فکری که محدود به تجربیات خطاگونه خود می باشد، غیرممکن باشد. اما همانطور که در فصل قبل گفته شد، آنچه باورنکردنی است الزاماً غیرواقعی نیست. حقایق در پشت فکر هستند، و فکر آینه ای است که توسط پنج حس، جهان را در خود منعکس می کند، و همه چیز را منعکس می کند مگر حقیقت مطلق را. همانطور که گفته شد، حقایق در پشت آینه فکر هستند و باید حرکت کرد و از فکر خطابین گذشت و به پشت آنچه نمایشگر و منعکس کننده محدودیتهاست، به پشت آنچه مقید به حدود واندازه ها و مقید به نامها و شکل هاست، و درحقیقت به ماورا، به پشت آینه فکر محدود و خطابین رفت.
در پشت آینه فکر می توان به نامحدود و لایتناهی دست یافت و با آن یکی شد.
این هستی عظیم به وسعت نامحدود در محدوده وجود ما قرار دارد. همه هستی در درون ماست. چیز دیگری که می توان گفت این است که فرد فرد ما در تمام جهان و گستره هستی، در ذره ذره اش، در جای جایش قرار داریم و پخش هستیم. ما در خورشید، ماه، ستارگان، دریاها، رودخانه ها، کوهها، درختان، حیوانات، پرندگان، انسانها، و حتی در سنگها، ذرات خاک، و ریزترین ذرات قرار داریم. در عین حال همه کهکشان ها با هرآنچه در درونشان است، همة کرات، سیارات، خورشید، ماه، ستارگان، فرشتگان، انسانها، وحیوانات، همه در درون ما هستند.
خورشید در درون ما کندالینی است، و برای ما خورشید نیز کندالینی بیدار شده جهان است. کندالینی هرشخصی در هر جای دنیا که زندگی می کند، قسمتی از کندالینی خورشید است. ممکن است عجیب به نظر برسد که این ذرات کوچک کندالینی، هرکدام دارای آگاهی مطلق و قدرت مطلق و حضور مطلق پخش در همه جا می باشند که آن را از وجود خداوند کسب کرده اند. بنابراین ممکن است بتوان گفت زندگی هر یک از ما قدرت مطلق، آگاهی مطلق، و حضور مطلق پخش در همه جاست. بین آتش، خورشید، و زندگی جهانی که برآن می تابد، نزدیک ترین رابطه وجود دارد.
کاملاً روشن است که کندالینی به محض اینکه به هر صورتی ظاهر شود، نیرویی بسیار سهمگین مانند سیلی عظیم را به وجود می آورد، در حالی که تا زمانی که فعال و بیدار نشده، به صورت بالقوه و خوابیده باقی می ماند. نیرویی تکان دهنده است که در حرکت غیرقابل مقاومتش، هر آنچه را در سرراهش باشد می سوزاند.
آیا حلقه اتصالی بین کندالینی تشکیل دهنده عناصر نظام خورشیدی وجود ما(جهان کوچک) و انواع نظامهای خورشیدی دیگر(جهان بزرگ) وجود دارد؟ مطمئناً بله. و جهان بزرگ کندالینی خود را دارد. مراکز چرخشی و انرژی ای دارد مانند آنچه در بدن لطیف ما به آن چاکرا می گویند، و آن مراکز توسط خورشید زنده و احیا می گردد. کره زمین مراکز چرخشی و انرژی آتشی را داراست.
✨✨🍥 کالبد شکافی کندالینی 🍥✨✨
انسان توسط ابزارهایی به نام حواس پنجگانه و حس ششم یا فکر با دنیای بیرون از خود در ارتباط است، و اگر دقیقتر بنگریم، این واسطه ها، مانند گوش، چشم، بینی، زبان و انگشتان، تنها رابط های کامل او با جهان بیرون نیستند، بلکه در پشت عضو شنوایی قدرت شنیدن، در پشت عضو بینایی قدرت دیدن، و در پشت عضو بویایی قدرت بوییدن وجود دارد. این پدیده ها یا حسها با اعصاب ظریف تری در مغز و سلسله اعصاب مرکزی در ارتباط هستند که شاید بتوان گفت توان شنیدن، دیدن، بوییدن، چشیدن، لمس کردن و همچنین احساس کردن می باشند. این توان نیرویی است که می توان به آن قدرت گفت. قدرت انرژی نیست، بلکه می توان گفت نوعی از انرژی است، مثلاً قدرت شنیدن، قدرت دیدن، و قدرت حرکت کردن. این نیرو یا انرژی به هرچیز دیگری ممکن است تبدیل شود، و بازهم دارای گستردگی بسیار وسیع تر و عظیم تری باشد؛ قطعاً می توان گفت به وسعت لایتناهی و نامحدود.
این انرژی یا شاکتی با تمام وسعت لایتناهی ایش آن قدرت و شگفتی را دارد که خود را در درون محدوده کوچک جهان اصغر جای دهد. قادر است خود را منقبض کند، در حالی که هم زمان و هنوز به طور مرموزی به همان پهناوری و گستردگی و انبساط قبل می باشد. در درون انقباض اتم گونه اش گسترده پهناوری به اندازه کل هستی وجود دارد، و این کل هستی نامحدود که حتی کوچک ترین بخش آن در فکر نمی گنجد، قادر است در دل ذره ای قرار گیرد که حتی تخم خردلی در مقابل آن، هستی عظیمی باشد.
جهان اکبر با تمام وسعتش، با تمام هستی درونش، و هر ذره اش، دردرون یکایک ما قرار دارد. در حقیقت هرکدام از ما جهانی به وسعت نامحدود در درون خود داریم و هرلحظه جهان را با خود حمل می کنیم. درک این مسئله شاید با حواس محدود و فکری که محدود به تجربیات خطاگونه خود می باشد، غیرممکن باشد. اما همانطور که در فصل قبل گفته شد، آنچه باورنکردنی است الزاماً غیرواقعی نیست. حقایق در پشت فکر هستند، و فکر آینه ای است که توسط پنج حس، جهان را در خود منعکس می کند، و همه چیز را منعکس می کند مگر حقیقت مطلق را. همانطور که گفته شد، حقایق در پشت آینه فکر هستند و باید حرکت کرد و از فکر خطابین گذشت و به پشت آنچه نمایشگر و منعکس کننده محدودیتهاست، به پشت آنچه مقید به حدود واندازه ها و مقید به نامها و شکل هاست، و درحقیقت به ماورا، به پشت آینه فکر محدود و خطابین رفت.
در پشت آینه فکر می توان به نامحدود و لایتناهی دست یافت و با آن یکی شد.
این هستی عظیم به وسعت نامحدود در محدوده وجود ما قرار دارد. همه هستی در درون ماست. چیز دیگری که می توان گفت این است که فرد فرد ما در تمام جهان و گستره هستی، در ذره ذره اش، در جای جایش قرار داریم و پخش هستیم. ما در خورشید، ماه، ستارگان، دریاها، رودخانه ها، کوهها، درختان، حیوانات، پرندگان، انسانها، و حتی در سنگها، ذرات خاک، و ریزترین ذرات قرار داریم. در عین حال همه کهکشان ها با هرآنچه در درونشان است، همة کرات، سیارات، خورشید، ماه، ستارگان، فرشتگان، انسانها، وحیوانات، همه در درون ما هستند.
خورشید در درون ما کندالینی است، و برای ما خورشید نیز کندالینی بیدار شده جهان است. کندالینی هرشخصی در هر جای دنیا که زندگی می کند، قسمتی از کندالینی خورشید است. ممکن است عجیب به نظر برسد که این ذرات کوچک کندالینی، هرکدام دارای آگاهی مطلق و قدرت مطلق و حضور مطلق پخش در همه جا می باشند که آن را از وجود خداوند کسب کرده اند. بنابراین ممکن است بتوان گفت زندگی هر یک از ما قدرت مطلق، آگاهی مطلق، و حضور مطلق پخش در همه جاست. بین آتش، خورشید، و زندگی جهانی که برآن می تابد، نزدیک ترین رابطه وجود دارد.
کاملاً روشن است که کندالینی به محض اینکه به هر صورتی ظاهر شود، نیرویی بسیار سهمگین مانند سیلی عظیم را به وجود می آورد، در حالی که تا زمانی که فعال و بیدار نشده، به صورت بالقوه و خوابیده باقی می ماند. نیرویی تکان دهنده است که در حرکت غیرقابل مقاومتش، هر آنچه را در سرراهش باشد می سوزاند.
آیا حلقه اتصالی بین کندالینی تشکیل دهنده عناصر نظام خورشیدی وجود ما(جهان کوچک) و انواع نظامهای خورشیدی دیگر(جهان بزرگ) وجود دارد؟ مطمئناً بله. و جهان بزرگ کندالینی خود را دارد. مراکز چرخشی و انرژی ای دارد مانند آنچه در بدن لطیف ما به آن چاکرا می گویند، و آن مراکز توسط خورشید زنده و احیا می گردد. کره زمین مراکز چرخشی و انرژی آتشی را داراست.
کاملاً روشن است که کندالینی به محض اینکه به هر صورتی ظاهر شود، نیرویی بسیار سهمگین مانند سیلی عظیم را به وجود می آورد، در حالی که تا زمانی که فعال و بیدار نشده، به صورت بالقوه و خوابیده باقی می ماند. نیرویی تکان دهنده است که در حرکت غیرقابل مقاومتش، هر آنچه را در سرراهش باشد می سوزاند.
آیا حلقه اتصالی بین کندالینی تشکیل دهنده عناصر نظام خورشیدی وجود ما(جهان کوچک) و انواع نظامهای خورشیدی دیگر(جهان بزرگ) وجود دارد؟ مطمئناً بله. و جهان بزرگ کندالینی خود را دارد. مراکز چرخشی و انرژی ای دارد مانند آنچه در بدن لطیف ما به آن چاکرا می گویند، و آن مراکز توسط خورشید زنده و احیا می گردد. کره زمین مراکز چرخشی و انرژی آتشی را داراست.
یکی از وظایف بعضی از فرشتگان اداره کننده طبیعت مادی این است که شدت انرژی کندالینی جهان را نظام ببخشند و سپس آن را پخش و توزیع کنند. به همین دلیل می توان درک کرد که کارشان تا چه اندازه حساس، ظریف، و حتی مخاطره آمیز است، درست همان طور که آنهایی که در میدان جنگ برای خط مقدم جبهه مهمّات می آورند حتی گرچه خود سربازان جنگنده نیستند، گاه ممکن است کشته شوند. این گردانندگان و توزیع کنندگان انرژی کندالینی جهانی که باید شدت آن را مطابق با قدرت دریافت سیارات و مراکز دریافت کننده تنظیم کنند، گاه خود تحلیل می روند و با همان نیرویی که آن را اداره می کردند، نابود می گردند.
البته این نزدیک به یقین ممکن هم هست رخ ندهد.
درجهان کوچک هم این اداره کنندگان به صورت فرشتگان و خدایان اداره کننده درون چاکراهای مختلف وجود دارند، و به همان صورتی که در جهان بزرگ فرشتگان متصدی پخش وتوزیع انرژی کندالینی جهانی برطبق ظرفیت دریافت سیارات هستند، فرشتگان متصدی در بدن لطیف ما نیز همان انرژی را برطبق توان و ظرفیت دریافت ما در چاکراهای اصلی، چاکراهای فرعی، مجراهای انرژی در بدن لطیف، مراکز عصبی و ذهنی، و اندامهای ما پخش و توزیع می کنند.
#کندالینی#مراقبه#راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
آیا حلقه اتصالی بین کندالینی تشکیل دهنده عناصر نظام خورشیدی وجود ما(جهان کوچک) و انواع نظامهای خورشیدی دیگر(جهان بزرگ) وجود دارد؟ مطمئناً بله. و جهان بزرگ کندالینی خود را دارد. مراکز چرخشی و انرژی ای دارد مانند آنچه در بدن لطیف ما به آن چاکرا می گویند، و آن مراکز توسط خورشید زنده و احیا می گردد. کره زمین مراکز چرخشی و انرژی آتشی را داراست.
یکی از وظایف بعضی از فرشتگان اداره کننده طبیعت مادی این است که شدت انرژی کندالینی جهان را نظام ببخشند و سپس آن را پخش و توزیع کنند. به همین دلیل می توان درک کرد که کارشان تا چه اندازه حساس، ظریف، و حتی مخاطره آمیز است، درست همان طور که آنهایی که در میدان جنگ برای خط مقدم جبهه مهمّات می آورند حتی گرچه خود سربازان جنگنده نیستند، گاه ممکن است کشته شوند. این گردانندگان و توزیع کنندگان انرژی کندالینی جهانی که باید شدت آن را مطابق با قدرت دریافت سیارات و مراکز دریافت کننده تنظیم کنند، گاه خود تحلیل می روند و با همان نیرویی که آن را اداره می کردند، نابود می گردند.
البته این نزدیک به یقین ممکن هم هست رخ ندهد.
درجهان کوچک هم این اداره کنندگان به صورت فرشتگان و خدایان اداره کننده درون چاکراهای مختلف وجود دارند، و به همان صورتی که در جهان بزرگ فرشتگان متصدی پخش وتوزیع انرژی کندالینی جهانی برطبق ظرفیت دریافت سیارات هستند، فرشتگان متصدی در بدن لطیف ما نیز همان انرژی را برطبق توان و ظرفیت دریافت ما در چاکراهای اصلی، چاکراهای فرعی، مجراهای انرژی در بدن لطیف، مراکز عصبی و ذهنی، و اندامهای ما پخش و توزیع می کنند.
#کندالینی#مراقبه#راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🍁🌸🍃🔮🍃🌸🍁
✨✨🍥 ارتعاشات کندالینی و چاکراها 🍥✨✨
زمانی که ارتعاشات کندالینی(شاکتی) به مراکز اول (مولادهارا) برسد، شخص دچار گرسنگی شدید و خواب و حالت پرواز فکری می شود. درمرکز دوم (سوادهیستانا) نیاز شدید جنسی و بو و رایحه و طعم هایی را احساس می کند. درمرکز سوم (مانی پورا) قوای جسمانی زیادی در خود احساس می کند و هم زمان از لحاظ فکری دچار ترس های روانی شدیدی می گردد. درمرکز چهارم (آناهاتا) به همه چیز عشق می ورزد و نورها، رنگها، و شکل های الهی مختلفی می بیند. در مرکز پنجم (ویشودها) شخص خود را با جهان و جهان را با خود یکی می داند و شاید جملات حکیمانه ای را مانند من در همه جهان پخش هستم و جهان در من است زمزمه کند. در مرکز ششم (آجنایا چشم سوم) شخص موفق به دیدار بعضی از موجودات لطیف (اتریک) می شود و گاهی مواقع قدرت تله پاتی و تجربه مختصری از ادراکات ماورای حسی را به دست می آورد. در مرکز هفتم (ساهسرارا) شخص احساس آرامش، ثبات، و سکون همراه با شعف و آگاهی الهی و تجربیات کیهانی می کند .
وقتی ارتعاشات شاکتی به طور مصنوعی در اثر مواد مخدر و موسیقی های محرک و ضربه ای مانند طبل، دف، و غیره بالا می رود، به خصوص سه چاکرای پایینی تحریک می شود و شخص حالات مختلفی را تجربه می کند. و یا قرار گرفتن تحت تأثیر مکان مقدسی پرانرژی، همچنین درکنار شخص روحانی ای با ارتعاشات معنوی و والا، و یا در دوره ای انجام دادن تمرینات شدید روحانی و ریاضت های سخت، همه موقتاً انرژی را تحریک می کند و بالا می برد. بعد از طی دوره تأثیر، انرژی پایین می آید. این پایین آمدن انرژی به صورت خطرناکی عمل می کند و در سرراه برگشت شخص را دچار عکس العمل می نماید. ساماسکاراها یا تأثیرات کارمیک قبلی خفته بیدار می شود و فرد تأثیرات نامطلوبی را تجربه می کند. درست برعکس بالارفتن انرژی که شخص به طور مصنوعی احساسات روحانی لطیف و زیبایی را تجربه می کند، در بازگشت انرژی ممکن است کمبود حافظه، نابودی سلولهای مغز، فراموشی، شهوت شدید، گرسنگی شدید، خواب و رخوت و سستی شاید، افسردگی، میل به خودکشی، تمایل به فرار، و خشم و تنفر شدید را تجربه کند. به مرور زمان، وقتی این بالا و پایین رفتنهای مصنوعی انرژی از طریق تحریک سطح انرژی به وسیله داروهای اعصاب، آرام بخشها، قرصهای خواب آور، مواد مخدر، سیگار، مشروبات، وهمچنین تمرینات شدید و غلط برای بیداری کندالینی شاکتی و بیداری چاکراها ادامه پیدا کرد، در نهایت شخص بسیار سست اراده، گم گشته، توهم زده، خیالاتی، افسرده، و روانی می شود. در چنین حالتی شخص کمترین تسلطی برفکر و حواس پنجگانه خود ندارد و تنها مقداری دانش به عاریت گرفته شده از کتابها و نوارها را در ذهن خود ذخیره کرده است، در حالی که قلبش از عشق و آرامش تهی و ذهنش مغشوش و درهم است و از شدت گفتگوی ذهنی و آشفتگی درون رنج می برد و در توهم خود، خود را جستجو گر راه حقیقت، یوگی، و سالک فرض می کند.
❇️ تذکر مهم : لازم به ذکر است که برای بیداری کندالینی شاکتی و چاکراها، تمرینات دقیق باید زیر نظر یک گوروی متخصص انجام گیرد و این تمرینات باید طبق طبیعت خاص و ظرفیت شخص تعیین و انتخاب شود. تمرینات شدید و ناگهانی و بدون آماده سازیهای اولیه، تأثیرات نامطلوب و خطرناکش بیش از منافعش است و یقیناً شاگرد را برای همیشه از راه معنویت دلزده می کند و احتمالاً بیماریهای زیادی به دنبال می آورد. کندالینی از مجموعه تمام نیروها در جهان پرقدرت تر است و ما باید آن را به حال خود بگذاریم، تا زمانی که به مرحله ای برسیم که آمادگی لازم از لحاظ جسمانی، پرانیک، و فکری را پیدا کنیم و بتوانیم به طور صحیح آن را به کار ببریم. کندالینی روی افرادی که آن را در راه های غلط و انحرافی به کار می برند، این نیرو را در مقاصد خودپرستانه استفاده می نمایند، و به آن احترام نمی گذارند، درست مانند بومرنگی با تأثیرات وحشتناک عمل می کند.
🍁🌸🍃🔮🍃🌸🍁
#کندالینی #چاکرا #مراقبه #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🍥 ارتعاشات کندالینی و چاکراها 🍥✨✨
زمانی که ارتعاشات کندالینی(شاکتی) به مراکز اول (مولادهارا) برسد، شخص دچار گرسنگی شدید و خواب و حالت پرواز فکری می شود. درمرکز دوم (سوادهیستانا) نیاز شدید جنسی و بو و رایحه و طعم هایی را احساس می کند. درمرکز سوم (مانی پورا) قوای جسمانی زیادی در خود احساس می کند و هم زمان از لحاظ فکری دچار ترس های روانی شدیدی می گردد. درمرکز چهارم (آناهاتا) به همه چیز عشق می ورزد و نورها، رنگها، و شکل های الهی مختلفی می بیند. در مرکز پنجم (ویشودها) شخص خود را با جهان و جهان را با خود یکی می داند و شاید جملات حکیمانه ای را مانند من در همه جهان پخش هستم و جهان در من است زمزمه کند. در مرکز ششم (آجنایا چشم سوم) شخص موفق به دیدار بعضی از موجودات لطیف (اتریک) می شود و گاهی مواقع قدرت تله پاتی و تجربه مختصری از ادراکات ماورای حسی را به دست می آورد. در مرکز هفتم (ساهسرارا) شخص احساس آرامش، ثبات، و سکون همراه با شعف و آگاهی الهی و تجربیات کیهانی می کند .
وقتی ارتعاشات شاکتی به طور مصنوعی در اثر مواد مخدر و موسیقی های محرک و ضربه ای مانند طبل، دف، و غیره بالا می رود، به خصوص سه چاکرای پایینی تحریک می شود و شخص حالات مختلفی را تجربه می کند. و یا قرار گرفتن تحت تأثیر مکان مقدسی پرانرژی، همچنین درکنار شخص روحانی ای با ارتعاشات معنوی و والا، و یا در دوره ای انجام دادن تمرینات شدید روحانی و ریاضت های سخت، همه موقتاً انرژی را تحریک می کند و بالا می برد. بعد از طی دوره تأثیر، انرژی پایین می آید. این پایین آمدن انرژی به صورت خطرناکی عمل می کند و در سرراه برگشت شخص را دچار عکس العمل می نماید. ساماسکاراها یا تأثیرات کارمیک قبلی خفته بیدار می شود و فرد تأثیرات نامطلوبی را تجربه می کند. درست برعکس بالارفتن انرژی که شخص به طور مصنوعی احساسات روحانی لطیف و زیبایی را تجربه می کند، در بازگشت انرژی ممکن است کمبود حافظه، نابودی سلولهای مغز، فراموشی، شهوت شدید، گرسنگی شدید، خواب و رخوت و سستی شاید، افسردگی، میل به خودکشی، تمایل به فرار، و خشم و تنفر شدید را تجربه کند. به مرور زمان، وقتی این بالا و پایین رفتنهای مصنوعی انرژی از طریق تحریک سطح انرژی به وسیله داروهای اعصاب، آرام بخشها، قرصهای خواب آور، مواد مخدر، سیگار، مشروبات، وهمچنین تمرینات شدید و غلط برای بیداری کندالینی شاکتی و بیداری چاکراها ادامه پیدا کرد، در نهایت شخص بسیار سست اراده، گم گشته، توهم زده، خیالاتی، افسرده، و روانی می شود. در چنین حالتی شخص کمترین تسلطی برفکر و حواس پنجگانه خود ندارد و تنها مقداری دانش به عاریت گرفته شده از کتابها و نوارها را در ذهن خود ذخیره کرده است، در حالی که قلبش از عشق و آرامش تهی و ذهنش مغشوش و درهم است و از شدت گفتگوی ذهنی و آشفتگی درون رنج می برد و در توهم خود، خود را جستجو گر راه حقیقت، یوگی، و سالک فرض می کند.
❇️ تذکر مهم : لازم به ذکر است که برای بیداری کندالینی شاکتی و چاکراها، تمرینات دقیق باید زیر نظر یک گوروی متخصص انجام گیرد و این تمرینات باید طبق طبیعت خاص و ظرفیت شخص تعیین و انتخاب شود. تمرینات شدید و ناگهانی و بدون آماده سازیهای اولیه، تأثیرات نامطلوب و خطرناکش بیش از منافعش است و یقیناً شاگرد را برای همیشه از راه معنویت دلزده می کند و احتمالاً بیماریهای زیادی به دنبال می آورد. کندالینی از مجموعه تمام نیروها در جهان پرقدرت تر است و ما باید آن را به حال خود بگذاریم، تا زمانی که به مرحله ای برسیم که آمادگی لازم از لحاظ جسمانی، پرانیک، و فکری را پیدا کنیم و بتوانیم به طور صحیح آن را به کار ببریم. کندالینی روی افرادی که آن را در راه های غلط و انحرافی به کار می برند، این نیرو را در مقاصد خودپرستانه استفاده می نمایند، و به آن احترام نمی گذارند، درست مانند بومرنگی با تأثیرات وحشتناک عمل می کند.
🍁🌸🍃🔮🍃🌸🍁
#کندالینی #چاکرا #مراقبه #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🍁🌸🍃🔮🍃🌸🍁
✨✨🍥 پرانا و تنفس (پرانایاما) 🍥✨✨
تنفس در يوگا با نفس كشيدن معمولي كه موجب ادامه حيات و سوخت و ساز بدن است تفاوت دارد. درتنفس معمولي و روزمره اغلب مردم به تنفس هاي كوتاه و سطحي عادت دارند، كه نتيجه آن نارسائي ها و عوارضي است كه به آن مبتلا مي گردند مانند سرگيجه ،سردرد، خستگي هاي پي درپي و... درهرنفس عميق 7 برابر تنفس معمولي اكسيژن از هوا به ريه ها فرستاده خواهد شد، در نتيجه خون به حد اعلاي خود ازاكسيژن شارژ مي شود.
پرانايام مخفف دو واژه هاي( پرانا و آياما) است .
پرانا طبق نگرش هاي يوگا مايه حيات و فعاليت موجودات است. اين نيروي عالي كارگزار حيات موجودات وانسان، امكان عمل حواس و قدرت اجراي اعمال اندام و نيروي تفكر را فراهم مي سازد. آياما نيز به معناي توسعه و گسترش است.
پراناياما يعني دم گستري يا توسعه ي انرژي و نيروي حيات.
به پراناياما نبايد به عنوان يك سري تمرينات تنفسي كه باعث افزايش دخول اكسيژن به بدن مي شود توجه كرد، گرچه وارد شدن اكسيژن در بدن يكي ازجنبه هاي بسيار سودمند اين تمرينات است.
پرانا به معناي انرژي حياتي و آياما به معناي توسعه و گسترش است .
سيماي چهارگانه تنفس:
🔵 در تمرينات كنترل تنفس ما چهار جنبه بسيار مهم را به شرح زير مشاهده مي كنيم:
1- دم (پوراكا)
2- بازدم (ريچاكا)
3- حبس نفس در درون ( آنتاركومبها كا)
4- حبس نفس در خارج (بهير كومبهاكا)
مهمترين قسمت پرانا، حبس دم است . براي حصول اين مرحله لازم است كه پرتوجو ضمن آگاهي از مراحل سيستم تنفس در انجام تمرينات مهارت پيدا كرده باشد. ازاين رو در تمامي تمرينات تاكيد بر دم و بازدم زياد است تا ظرفيت شش ها افزايش يابد، و بين سيستم اعصاب و سيستم پرانيك تعادل لازم ايجاد شود تا پرتوجو قادربه حبس دم گردد.
عمرانسان بستگي زيادي به نوع و طريقه تنفس دارد، اشخاصي كه نفس هاي سريع و كوتاه مي كشند ، طول عمرشان كوتاهترازافرادي است كه كند و عميق مي كشند.
يوگي هاي قديم طول عمرافراد رابرحسب تعداد تنفس آنها اندازه گيري مي كردند نه برمبناي سن. تنفس ارتباط مستقيم با قلب دارد. تنفس كند ضربان قلب را كند مي كند، وقتي ضربان قلب كند باشد عمرانسان افزايش مي يابد به عنوان مثال قلب موش دقيقه اي 100 ضربه دارد و عمركوتاهي دارد. اما ضربان قلب نهنگ درهردقيقه 16 مي باشد و حدود 25سال عمرمي كند.
تمرينات تنفسي با تغيير انرژيهاي احتباس شده دربدن پرانيك ،و جذب كافي پرانا بدن را سالم مي كند. جوينده روحي كه نيازمند آرامش ذهن است به تمرينات مقدماتي روحي نياز دارد تا در پايان ،بسياري از تمرينات پراناياما را مانندحبس دم مورد استفاده قرارداده ، باكنترل جريان پرانا ذهن را آرام وكنترل نمايد. تنفس حياتي ترين انرژي دربدن است كه روي تمامي فعاليت هاي سلولي، حتي سلول مغزي، اثر مستقيم دارد. هرفرد در هردقيقه 15 مرتبه و هر روز 21600 مرتبه نفس مي كشد.
آنچه كه شما در حين تنفس وارد بدن مي كنيد بلكه پراناست نه فقط هواي اتمسفري. به آرامي و يكنواخت و با تمركز ذهن هوارا وارد بدن كنيد و نفس را تا زماني كه احساس آرامش مي كنيد نگه داريد وسپس با آرامي بازدم انجام دهيد درهيچ مرحله اي از تمرينات پراناياما نبايد فشاري به خود وارد نمود.
🍁🌸🍃🔮🍃🌸🍁
#پرانایاما #تنفس #مدیتیشن #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🍥 پرانا و تنفس (پرانایاما) 🍥✨✨
تنفس در يوگا با نفس كشيدن معمولي كه موجب ادامه حيات و سوخت و ساز بدن است تفاوت دارد. درتنفس معمولي و روزمره اغلب مردم به تنفس هاي كوتاه و سطحي عادت دارند، كه نتيجه آن نارسائي ها و عوارضي است كه به آن مبتلا مي گردند مانند سرگيجه ،سردرد، خستگي هاي پي درپي و... درهرنفس عميق 7 برابر تنفس معمولي اكسيژن از هوا به ريه ها فرستاده خواهد شد، در نتيجه خون به حد اعلاي خود ازاكسيژن شارژ مي شود.
پرانايام مخفف دو واژه هاي( پرانا و آياما) است .
پرانا طبق نگرش هاي يوگا مايه حيات و فعاليت موجودات است. اين نيروي عالي كارگزار حيات موجودات وانسان، امكان عمل حواس و قدرت اجراي اعمال اندام و نيروي تفكر را فراهم مي سازد. آياما نيز به معناي توسعه و گسترش است.
پراناياما يعني دم گستري يا توسعه ي انرژي و نيروي حيات.
به پراناياما نبايد به عنوان يك سري تمرينات تنفسي كه باعث افزايش دخول اكسيژن به بدن مي شود توجه كرد، گرچه وارد شدن اكسيژن در بدن يكي ازجنبه هاي بسيار سودمند اين تمرينات است.
پرانا به معناي انرژي حياتي و آياما به معناي توسعه و گسترش است .
سيماي چهارگانه تنفس:
🔵 در تمرينات كنترل تنفس ما چهار جنبه بسيار مهم را به شرح زير مشاهده مي كنيم:
1- دم (پوراكا)
2- بازدم (ريچاكا)
3- حبس نفس در درون ( آنتاركومبها كا)
4- حبس نفس در خارج (بهير كومبهاكا)
مهمترين قسمت پرانا، حبس دم است . براي حصول اين مرحله لازم است كه پرتوجو ضمن آگاهي از مراحل سيستم تنفس در انجام تمرينات مهارت پيدا كرده باشد. ازاين رو در تمامي تمرينات تاكيد بر دم و بازدم زياد است تا ظرفيت شش ها افزايش يابد، و بين سيستم اعصاب و سيستم پرانيك تعادل لازم ايجاد شود تا پرتوجو قادربه حبس دم گردد.
عمرانسان بستگي زيادي به نوع و طريقه تنفس دارد، اشخاصي كه نفس هاي سريع و كوتاه مي كشند ، طول عمرشان كوتاهترازافرادي است كه كند و عميق مي كشند.
يوگي هاي قديم طول عمرافراد رابرحسب تعداد تنفس آنها اندازه گيري مي كردند نه برمبناي سن. تنفس ارتباط مستقيم با قلب دارد. تنفس كند ضربان قلب را كند مي كند، وقتي ضربان قلب كند باشد عمرانسان افزايش مي يابد به عنوان مثال قلب موش دقيقه اي 100 ضربه دارد و عمركوتاهي دارد. اما ضربان قلب نهنگ درهردقيقه 16 مي باشد و حدود 25سال عمرمي كند.
تمرينات تنفسي با تغيير انرژيهاي احتباس شده دربدن پرانيك ،و جذب كافي پرانا بدن را سالم مي كند. جوينده روحي كه نيازمند آرامش ذهن است به تمرينات مقدماتي روحي نياز دارد تا در پايان ،بسياري از تمرينات پراناياما را مانندحبس دم مورد استفاده قرارداده ، باكنترل جريان پرانا ذهن را آرام وكنترل نمايد. تنفس حياتي ترين انرژي دربدن است كه روي تمامي فعاليت هاي سلولي، حتي سلول مغزي، اثر مستقيم دارد. هرفرد در هردقيقه 15 مرتبه و هر روز 21600 مرتبه نفس مي كشد.
آنچه كه شما در حين تنفس وارد بدن مي كنيد بلكه پراناست نه فقط هواي اتمسفري. به آرامي و يكنواخت و با تمركز ذهن هوارا وارد بدن كنيد و نفس را تا زماني كه احساس آرامش مي كنيد نگه داريد وسپس با آرامي بازدم انجام دهيد درهيچ مرحله اي از تمرينات پراناياما نبايد فشاري به خود وارد نمود.
🍁🌸🍃🔮🍃🌸🍁
#پرانایاما #تنفس #مدیتیشن #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🍁🌸🍃🔮🍃🌸🍁
✨✨🍥 پرانا و تنفس (پرانایاما) 🍥✨✨
💥قسمت دوم
🔵 رنگهاي پرانا:
پرانا به رنگ خون ،گوهرقرمز يا رنگ مرجاني قرمز است.
آپانا به رنگ ايندراگوپا (حشره اي سفيد و قرمز رنگ)
سامانا رنگي بين شير خالص يا كريستالي يا روغني و رنگ درخشان دارد ، چيزي بين پرانا و آپانا
اودانا، به رنگ آپاندورا (زرد كم رنگ)
ويانا به رنگ آرچيل ( شبيه پرتوهاي نور) مي باشد.
🔵 تمركز پرانا :
پرانادر محيط اطراف، وجود دارد و ما آن را ناآگاهانه به واسطه تنفس به درون بدن خود وارد مي كنيم، اما شما بايد اين عمل را آگاهانه و باكنترل انجام دهيد. يوگي در تمام اوقات يا طي زمان ساندياس ( طلوع و غروب خورشيد) از طريق استنشاق، پرانارا ازمحيط وارد بدن كرده و شكم را با آن پر مي كند و به كمك ذهن آن را در وسط ناف ، نوك بيني و پنجه ها متمركز مي كند، كسي كه حدود 3 ماه طي دو ساندياس و دو ساعت آخر شب هوا را با دهان خود بنوشد (شيتالي پراناياما) ساراسوتي فرخنده ( الهه سخن) در كلامش تجلي مي يابد و اودانا و فصيح مي شود. و در طي 6 ماه تمرين از تمام بيماري ها رهايي مي يابد.
🔵 مراحل پراناياما:
سالك درطي تمرين پراناياما تجربيات متنوعي را مشاهده خواهد كرد كه مي توان اين تجربيات و حالات سالك را در 4 مرحله بيان كرد.
1- آرامبا آواستا
2- گاتا آواستا
3- پاريچايا آواستا
4- نيشپاتي آواستا
🔵 پيامدهاي تمرينات پراناياما:
بدن لاغر و محكم و سالم مي شود ، چربي هاي بدن كاهش يافته ، چهره براق و نماي خاصي به خود مي گيرد، چشم ها مانند الماس مي درخشند و شخص بسيار خوش سيما و جذاب مي گردد. صدا مليح ، شيرين و صاف مي گردد.
🔵 زمان پراناياما: تمرينات پراناياما بايستي درفصول واسانتاريتو(بهار) و سارادريتو(پاييز) انجام شوند، در تابستان هنگام بعد ازظهر يا عصر پراناياما نكنيد، بلكه در ساعت خنك صبح مي توانيد به پراناياما مبادرت نماييد.
🔵 تنفس :
تنفس بايد هميشه از سوراخ هاي بيني انجام شود، مگراينكه به منظور خاصي از دهان استفاده شود. سوراخ هاي بيني بايد به طور منظم با نتي تميز شوند. در طول تمرين نسبت به سوراخ هاي بيني آگاهي داشته باشيد. موقع دم بايد سوراخهاي بيني منبسط شوند و هنگام بازدم در وضعيت طبيعي باشند.
🍁🌸🍃🔮🍃🌸🍁
#رنگ_پراناها #مدیتیشن #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🍥 پرانا و تنفس (پرانایاما) 🍥✨✨
💥قسمت دوم
🔵 رنگهاي پرانا:
پرانا به رنگ خون ،گوهرقرمز يا رنگ مرجاني قرمز است.
آپانا به رنگ ايندراگوپا (حشره اي سفيد و قرمز رنگ)
سامانا رنگي بين شير خالص يا كريستالي يا روغني و رنگ درخشان دارد ، چيزي بين پرانا و آپانا
اودانا، به رنگ آپاندورا (زرد كم رنگ)
ويانا به رنگ آرچيل ( شبيه پرتوهاي نور) مي باشد.
🔵 تمركز پرانا :
پرانادر محيط اطراف، وجود دارد و ما آن را ناآگاهانه به واسطه تنفس به درون بدن خود وارد مي كنيم، اما شما بايد اين عمل را آگاهانه و باكنترل انجام دهيد. يوگي در تمام اوقات يا طي زمان ساندياس ( طلوع و غروب خورشيد) از طريق استنشاق، پرانارا ازمحيط وارد بدن كرده و شكم را با آن پر مي كند و به كمك ذهن آن را در وسط ناف ، نوك بيني و پنجه ها متمركز مي كند، كسي كه حدود 3 ماه طي دو ساندياس و دو ساعت آخر شب هوا را با دهان خود بنوشد (شيتالي پراناياما) ساراسوتي فرخنده ( الهه سخن) در كلامش تجلي مي يابد و اودانا و فصيح مي شود. و در طي 6 ماه تمرين از تمام بيماري ها رهايي مي يابد.
🔵 مراحل پراناياما:
سالك درطي تمرين پراناياما تجربيات متنوعي را مشاهده خواهد كرد كه مي توان اين تجربيات و حالات سالك را در 4 مرحله بيان كرد.
1- آرامبا آواستا
2- گاتا آواستا
3- پاريچايا آواستا
4- نيشپاتي آواستا
🔵 پيامدهاي تمرينات پراناياما:
بدن لاغر و محكم و سالم مي شود ، چربي هاي بدن كاهش يافته ، چهره براق و نماي خاصي به خود مي گيرد، چشم ها مانند الماس مي درخشند و شخص بسيار خوش سيما و جذاب مي گردد. صدا مليح ، شيرين و صاف مي گردد.
🔵 زمان پراناياما: تمرينات پراناياما بايستي درفصول واسانتاريتو(بهار) و سارادريتو(پاييز) انجام شوند، در تابستان هنگام بعد ازظهر يا عصر پراناياما نكنيد، بلكه در ساعت خنك صبح مي توانيد به پراناياما مبادرت نماييد.
🔵 تنفس :
تنفس بايد هميشه از سوراخ هاي بيني انجام شود، مگراينكه به منظور خاصي از دهان استفاده شود. سوراخ هاي بيني بايد به طور منظم با نتي تميز شوند. در طول تمرين نسبت به سوراخ هاي بيني آگاهي داشته باشيد. موقع دم بايد سوراخهاي بيني منبسط شوند و هنگام بازدم در وضعيت طبيعي باشند.
🍁🌸🍃🔮🍃🌸🍁
#رنگ_پراناها #مدیتیشن #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🍁🌸🍃🔮🍃🌸🍁
✨✨🍥 پرانا و تنفس (پرانایاما) 🍥✨✨
💥قسمت سوم
🔵 جايگاه پرانا:
پرانا درقلب جاي دارد و در قفسه سینه حرکت می کند. پرانا يكي است اما پنج شكل دارد :
پرانا- آپانا- سامانا- اودانا- وايانا
ازاين پنج قسم پرانا ، آپانا و پرانا و اودانا مهتمرين عوامل هستند. پراناي اصلي و حقيقي را موكيا پرانا مي نامند.
پرانادرقلب مستقر است، آپانا در مقعد و اندام های پایین مستقر است و مسئول دفع مدفوع و ادرار می باشد ، سامانا در منطقه ناف مستقراست و در تمام بدن انجام وظیفه می کند و مواد غذایی را در سرتاسر بدن توزیع می کند، اودانا در گلو و حرکت رو به بالا دارد، اودانا می تواند یکی از بهترین و سالم ترین دوستان برای یوگی باشد. چون نیروی آن باعث می شود که مایعات جنسی در زنان و مردان بجای حرکت به سمت پایین و هدر رفتن ، به سمت بالا حرکت نموده و انرژی جنسی را به اوجاس شاکتی یا انرژی روحانی تبدیل کند و شاکتی پاتی که از سات گورو یا استاد معنوی به سالک داده می شود از همین اوداناست . ذخیره اوداناست که باعث می شود شخص جذاب و نورانی شود. اودانا در سوشومنا مستقر است. وايانا درتمام بدن پخش است و در آن سيرمي كند. نیروی حرکتی است که در قسمت اعظم شاخه های شبکه نادی ها جریان دارد .
🔵 شاخه هاي فرعي پراناو عملكرد آنها:
ناگا : كه مسئول اعمالي چون آروغ و سكسكه است.
كورما : مسئول باز نگه داشتن چشم ها
كريكارا : مسئول احساس گرسنگي وتشنگي
دواداتا : باعث خميازه مي شود
دانانجايا : عامل تجزيه بدن پس ازمرگ است.
🔵 مكان تمرين پرانایاما:
مكان تمرين بايد تميز و پاك و آرام باشد، از اتاقي كه هواي گردآلود دارد براي تمرين پرهيز كنيد. به طوركلي از تمرين در نور مستقيم خورشيد اجتناب شود و به استثناي صبح زود و طلوع خورشيد كه مفيد است، تمرين در هواي سرد و يا كثيف و آلوده و زير پنكه و كولر متناسب نيست ، زيرا ممكن است ايجاد سرماخوردگي كند.
🔵 وضعيت نشستن:
براي تمرين انتخاب يك حالت راحت از وضعيت هاي مراقبه لازم است.
درطول تمرين بدن بايد آرام و بي حركت باشد. در طول تمرين سرو ستون فقرات راست نگاه داشته شود.
❇️ تذكرمهم :
تمرينات تنفسي بايد بعد از آساناها و قبل از مراقبه انجام شود. بعد از تمرين پرانايام تنها مي توان در وضعيت شاو آسانا بدن را وانهاده كرد.
تا نيم يا يك ساعت بعد از تمرين از گرفتن حمام خودداري كنيد، زيرا حرارت بدن بعد از تمرين براي حمام گرفتن مناسب نيست.
بعد از صرف غذا صبركنيد تا 3 الي 4 ساعت سپري شود آن گاه تمرين را آغاز كنيد.
در انجام تمرينات تنفسي مهم است كه هميشه به خاطر داشته باشيد تمرين نبايد با فشار، با سرعت و بيش از توان انجام گيرد ، به طور دقيق آن را مانند آسانا انجام دهيد.
❇️ ممنوعيت:
موقع بيماري نبايد تمرينات تنفسي راانجام دهيد، مگرتمرينات ساده، مانند آگاهي از تنفس، تنفس شكمي ، آن هم درحالت شاوآسانا .هميشه قبل ازشروع تمرينات درباره آنها با استاد يوگاي خود مشورت كنيد.
🍁🌸🍃🔮🍃🌸🍁
#جایگاه_پرانا #مدیتیشن #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🍥 پرانا و تنفس (پرانایاما) 🍥✨✨
💥قسمت سوم
🔵 جايگاه پرانا:
پرانا درقلب جاي دارد و در قفسه سینه حرکت می کند. پرانا يكي است اما پنج شكل دارد :
پرانا- آپانا- سامانا- اودانا- وايانا
ازاين پنج قسم پرانا ، آپانا و پرانا و اودانا مهتمرين عوامل هستند. پراناي اصلي و حقيقي را موكيا پرانا مي نامند.
پرانادرقلب مستقر است، آپانا در مقعد و اندام های پایین مستقر است و مسئول دفع مدفوع و ادرار می باشد ، سامانا در منطقه ناف مستقراست و در تمام بدن انجام وظیفه می کند و مواد غذایی را در سرتاسر بدن توزیع می کند، اودانا در گلو و حرکت رو به بالا دارد، اودانا می تواند یکی از بهترین و سالم ترین دوستان برای یوگی باشد. چون نیروی آن باعث می شود که مایعات جنسی در زنان و مردان بجای حرکت به سمت پایین و هدر رفتن ، به سمت بالا حرکت نموده و انرژی جنسی را به اوجاس شاکتی یا انرژی روحانی تبدیل کند و شاکتی پاتی که از سات گورو یا استاد معنوی به سالک داده می شود از همین اوداناست . ذخیره اوداناست که باعث می شود شخص جذاب و نورانی شود. اودانا در سوشومنا مستقر است. وايانا درتمام بدن پخش است و در آن سيرمي كند. نیروی حرکتی است که در قسمت اعظم شاخه های شبکه نادی ها جریان دارد .
🔵 شاخه هاي فرعي پراناو عملكرد آنها:
ناگا : كه مسئول اعمالي چون آروغ و سكسكه است.
كورما : مسئول باز نگه داشتن چشم ها
كريكارا : مسئول احساس گرسنگي وتشنگي
دواداتا : باعث خميازه مي شود
دانانجايا : عامل تجزيه بدن پس ازمرگ است.
🔵 مكان تمرين پرانایاما:
مكان تمرين بايد تميز و پاك و آرام باشد، از اتاقي كه هواي گردآلود دارد براي تمرين پرهيز كنيد. به طوركلي از تمرين در نور مستقيم خورشيد اجتناب شود و به استثناي صبح زود و طلوع خورشيد كه مفيد است، تمرين در هواي سرد و يا كثيف و آلوده و زير پنكه و كولر متناسب نيست ، زيرا ممكن است ايجاد سرماخوردگي كند.
🔵 وضعيت نشستن:
براي تمرين انتخاب يك حالت راحت از وضعيت هاي مراقبه لازم است.
درطول تمرين بدن بايد آرام و بي حركت باشد. در طول تمرين سرو ستون فقرات راست نگاه داشته شود.
❇️ تذكرمهم :
تمرينات تنفسي بايد بعد از آساناها و قبل از مراقبه انجام شود. بعد از تمرين پرانايام تنها مي توان در وضعيت شاو آسانا بدن را وانهاده كرد.
تا نيم يا يك ساعت بعد از تمرين از گرفتن حمام خودداري كنيد، زيرا حرارت بدن بعد از تمرين براي حمام گرفتن مناسب نيست.
بعد از صرف غذا صبركنيد تا 3 الي 4 ساعت سپري شود آن گاه تمرين را آغاز كنيد.
در انجام تمرينات تنفسي مهم است كه هميشه به خاطر داشته باشيد تمرين نبايد با فشار، با سرعت و بيش از توان انجام گيرد ، به طور دقيق آن را مانند آسانا انجام دهيد.
❇️ ممنوعيت:
موقع بيماري نبايد تمرينات تنفسي راانجام دهيد، مگرتمرينات ساده، مانند آگاهي از تنفس، تنفس شكمي ، آن هم درحالت شاوآسانا .هميشه قبل ازشروع تمرينات درباره آنها با استاد يوگاي خود مشورت كنيد.
🍁🌸🍃🔮🍃🌸🍁
#جایگاه_پرانا #مدیتیشن #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🍥 وانهاده شدن به وسيله يوگا 🍥✨✨
انجام يك وانهادگي عميق و همچنين پرداختن به مراقبه متعاقب تمرين هاي روزمره ي يوگا، انرژي متعادلي را به جسم وذهن شما مي دهد. يك ذهن مراقبه گر و يك ذهن وانهاده شده با هم به پيش مي روند . تمرين وانهادگي شما تاثير مراقبه را در شما افزايش مي دهد و تمرين مراقبه ، وانهاده شدن را به شما مي آموزد.
تعاليم يوگا حاكي از آن است كه زمان لازم براي ايجاد اثرات مطلوب مراقبه متفاوت مي باشد. اگر چه بعضي از مراقبه ها زمان خاصي را دارند و نبايستي اين مقدار زمان را افزايش داد.
اكثريت مراقبه ها درمدت زمان 11 دقيقه انجام مي شوند زمان لازم براي اينكه غده ي هيپوفيز و سيستم عصبي تنظيم شوند و همچنين نگرشتان دگرگون شده و بهبود پذيرد. پس از 31 دقيقه مراقبه، تمامي ذهن و چاكراهاي شما به طور مثبتي تحت تاثير قرارمي گيرند. پس از يك مراقبه 62 دقيقه اي ، ضمير ناخودآگاه شما به طور مثبتي تغيير يافته و با ضمير خودآگاه شما تلفيق مي گردد.
تا آنجا كه ممكن است درپايان تمرينات حداقل مدت 5 دقيقه (وترجيحا"11 دقيقه) را به انجام مراقبه اختصاص دهيد.
روز خودرا بايوگا آغازكنيد، اين امر مي تواند تحولي عميق را در نحو ه ي گذران آن روز براي شما ايجاد كند و از همه مهمتر و بالاتر لذت بردن است ، يك لبخند كوچك مي تواند خيلي كارها بكند!
🔵 زمان سيكل يوگا:
تعاليم مربوط به يوگا صحبت از دوره هاي زماني به خصوصي مي كنند كه به شما كمك نموده تا عادات كهنه را تغيير داده و الگوهاي جديدي را درخود گسترش دهيد..
40 روز ، يك عادت كهنه و فرسوده را به يك عادت مثبت تغيير مي دهد.
90 روز، يك عادت جديد را در شما به ثبت مي رساند.
120 روز، اجازه مي دهد تاعادت جديد زيبنده ي شخصيتي كه داريد بشود.
1000روز، عادت جديد حتما" در شما تبديل به يك عادت ذاتي مي شود.
#وانهادگی #یوگا #مدیتیشن #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
انجام يك وانهادگي عميق و همچنين پرداختن به مراقبه متعاقب تمرين هاي روزمره ي يوگا، انرژي متعادلي را به جسم وذهن شما مي دهد. يك ذهن مراقبه گر و يك ذهن وانهاده شده با هم به پيش مي روند . تمرين وانهادگي شما تاثير مراقبه را در شما افزايش مي دهد و تمرين مراقبه ، وانهاده شدن را به شما مي آموزد.
تعاليم يوگا حاكي از آن است كه زمان لازم براي ايجاد اثرات مطلوب مراقبه متفاوت مي باشد. اگر چه بعضي از مراقبه ها زمان خاصي را دارند و نبايستي اين مقدار زمان را افزايش داد.
اكثريت مراقبه ها درمدت زمان 11 دقيقه انجام مي شوند زمان لازم براي اينكه غده ي هيپوفيز و سيستم عصبي تنظيم شوند و همچنين نگرشتان دگرگون شده و بهبود پذيرد. پس از 31 دقيقه مراقبه، تمامي ذهن و چاكراهاي شما به طور مثبتي تحت تاثير قرارمي گيرند. پس از يك مراقبه 62 دقيقه اي ، ضمير ناخودآگاه شما به طور مثبتي تغيير يافته و با ضمير خودآگاه شما تلفيق مي گردد.
تا آنجا كه ممكن است درپايان تمرينات حداقل مدت 5 دقيقه (وترجيحا"11 دقيقه) را به انجام مراقبه اختصاص دهيد.
روز خودرا بايوگا آغازكنيد، اين امر مي تواند تحولي عميق را در نحو ه ي گذران آن روز براي شما ايجاد كند و از همه مهمتر و بالاتر لذت بردن است ، يك لبخند كوچك مي تواند خيلي كارها بكند!
🔵 زمان سيكل يوگا:
تعاليم مربوط به يوگا صحبت از دوره هاي زماني به خصوصي مي كنند كه به شما كمك نموده تا عادات كهنه را تغيير داده و الگوهاي جديدي را درخود گسترش دهيد..
40 روز ، يك عادت كهنه و فرسوده را به يك عادت مثبت تغيير مي دهد.
90 روز، يك عادت جديد را در شما به ثبت مي رساند.
120 روز، اجازه مي دهد تاعادت جديد زيبنده ي شخصيتي كه داريد بشود.
1000روز، عادت جديد حتما" در شما تبديل به يك عادت ذاتي مي شود.
#وانهادگی #یوگا #مدیتیشن #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
حکایت پرنده و انسان ؛
پرنده بر شانه های انسان نشست. انسان با تعجب رو به پرنده کرد و گفت : اما من درخت نیستم. تو نمی توانی روی شانه من آشیانه بسازی.
پرنده گفت : من فرق درخت ها و آدمها را خوب می دانم اما گاهی پرنده ها و آدمها را اشتباه می گیرم .
انسان خندید و به نظرش این خنده دارترین اشتباه ممکن بود.
پرنده گفت : راستی چرا پر زدن را کنار گذاشتی؟ انسان منظور پرنده را نفهمید، اما باز هم خندید!
پرنده گفت : نمی دانی توی آسمان چقدر جای تو خالی است. انسان دیگر نخندید. انگار ته ته خاطراتش چیزی را به یاد آورد .
چیزی که نمی دانست چیست. شاید یک آبی دور ، یک اوج دوست داشتنی .
پرنده گفت : غیر از تو پرنده های دیگری را نیز می شناسم که پر زدن از یادشان رفته است. درست است که پرواز برای یک پرنده ضرورت است اما اگر تمرین نکند فراموش می شود .
پرنده این را گفت و پر زد .
انسان رد پرنده را دنبال کرد تا اینکه چشمش به یک آبی بزرگ افتاد و به یاد آورد روزی نام این آبی بزرگ بالای سرش آسمان بود و چیزی شبیه دلتنگی توی دلش موج زد .
آنوقت خدا بر شانه های کوچک انسان دست گذاشت و گفت :
یادت می آید ؟ تو را با دو بال و دو پا آفریده بودم ؟ زمین و آسمان هر دو برای تو بود. اما تو آسمان را ندیدی. راستی عزیزم بال هایت را کجا جا گذاشتی ؟
انسان دست بر شانه هایش گذاشت و جای خالی چیزی را احساس کرد. آنوقت رو به خدا کرد و گریست.
#حکایتهای_عارفانه#انسان_و_پرنده#پرواز# #راهی_بسوی_خدا
پرنده بر شانه های انسان نشست. انسان با تعجب رو به پرنده کرد و گفت : اما من درخت نیستم. تو نمی توانی روی شانه من آشیانه بسازی.
پرنده گفت : من فرق درخت ها و آدمها را خوب می دانم اما گاهی پرنده ها و آدمها را اشتباه می گیرم .
انسان خندید و به نظرش این خنده دارترین اشتباه ممکن بود.
پرنده گفت : راستی چرا پر زدن را کنار گذاشتی؟ انسان منظور پرنده را نفهمید، اما باز هم خندید!
پرنده گفت : نمی دانی توی آسمان چقدر جای تو خالی است. انسان دیگر نخندید. انگار ته ته خاطراتش چیزی را به یاد آورد .
چیزی که نمی دانست چیست. شاید یک آبی دور ، یک اوج دوست داشتنی .
پرنده گفت : غیر از تو پرنده های دیگری را نیز می شناسم که پر زدن از یادشان رفته است. درست است که پرواز برای یک پرنده ضرورت است اما اگر تمرین نکند فراموش می شود .
پرنده این را گفت و پر زد .
انسان رد پرنده را دنبال کرد تا اینکه چشمش به یک آبی بزرگ افتاد و به یاد آورد روزی نام این آبی بزرگ بالای سرش آسمان بود و چیزی شبیه دلتنگی توی دلش موج زد .
آنوقت خدا بر شانه های کوچک انسان دست گذاشت و گفت :
یادت می آید ؟ تو را با دو بال و دو پا آفریده بودم ؟ زمین و آسمان هر دو برای تو بود. اما تو آسمان را ندیدی. راستی عزیزم بال هایت را کجا جا گذاشتی ؟
انسان دست بر شانه هایش گذاشت و جای خالی چیزی را احساس کرد. آنوقت رو به خدا کرد و گریست.
#حکایتهای_عارفانه#انسان_و_پرنده#پرواز# #راهی_بسوی_خدا
Forwarded from ॐ مزه ملکوت ॐ
🍁🌸🍃🔮🍃🌸🍁
✨✨🍥 گنجشک و خدا 🍥✨✨
روزها می گذشت و گنجشك با خدا هیچ نمی گفت. فرشتگان سراغش را از خدا می گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت :
” می آید “
من تنها گوشی هستم كه غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی ام كه دردهایش را در خود نگه می دارد.
” و سرانجام گنجشك روی شاخه ای از درخت دنیا نشست. فرشتگان چشم به لب هایش دوختند ، گنجشك هیچ نگفت و خدا لب به سخن گشود : ”
با من بگو از آنچه سنگینی سینه توست !
” گنجشك گفت : ” لانه كوچكی داشتم، آرامگاه خستگی هایم بود و سر پناه بی كسی ام. تو همان را هم از من گرفتی. این توفان بی موقع چه بود ؟ چه می خواستی از لانه محقرم، كجای دنیا را گرفته بود ؟
” و سنگینی بغضی راه بر كلامش بست. سكوتی در عرش طنین انداز شد.
فرشتگان همه سر به زیر انداختند.
خدا گفت : ” ماری در راه لانه ات بود. خواب بودی. باد را گفتم تا لانه ات را واژگون كند. آنگاه تو از كمین مار پر گشودی. ”
گنجشك خیره در خدایی خدا مانده بود.
خدا گفت : ” و چه بسیار بلاها كه به واسطه محبتم از تو دور كردم و تو ندانسته به دشمنی ام برخاستی…”
اشك در دیدگان گنجشك نشسته بود.
ناگاه چیزی در درونش فرو ریخت. های های گریه هایش ملكوت خدا را پر كرد …
🍁🌸🍃🔮🍃🌸🍁
#حکایتهای_عرفانی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🍥 گنجشک و خدا 🍥✨✨
روزها می گذشت و گنجشك با خدا هیچ نمی گفت. فرشتگان سراغش را از خدا می گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت :
” می آید “
من تنها گوشی هستم كه غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی ام كه دردهایش را در خود نگه می دارد.
” و سرانجام گنجشك روی شاخه ای از درخت دنیا نشست. فرشتگان چشم به لب هایش دوختند ، گنجشك هیچ نگفت و خدا لب به سخن گشود : ”
با من بگو از آنچه سنگینی سینه توست !
” گنجشك گفت : ” لانه كوچكی داشتم، آرامگاه خستگی هایم بود و سر پناه بی كسی ام. تو همان را هم از من گرفتی. این توفان بی موقع چه بود ؟ چه می خواستی از لانه محقرم، كجای دنیا را گرفته بود ؟
” و سنگینی بغضی راه بر كلامش بست. سكوتی در عرش طنین انداز شد.
فرشتگان همه سر به زیر انداختند.
خدا گفت : ” ماری در راه لانه ات بود. خواب بودی. باد را گفتم تا لانه ات را واژگون كند. آنگاه تو از كمین مار پر گشودی. ”
گنجشك خیره در خدایی خدا مانده بود.
خدا گفت : ” و چه بسیار بلاها كه به واسطه محبتم از تو دور كردم و تو ندانسته به دشمنی ام برخاستی…”
اشك در دیدگان گنجشك نشسته بود.
ناگاه چیزی در درونش فرو ریخت. های های گریه هایش ملكوت خدا را پر كرد …
🍁🌸🍃🔮🍃🌸🍁
#حکایتهای_عرفانی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
Forwarded from Calm Silence
Audio