🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
✨✨🎆 مزاج خود را شناسایی کنید 🎆✨✨
⚜️قسمت سوم:
🔘 ممکن است این افراد هنگام عصبانیت دست به کارهای خطرناک بزنند و حتی در یک حادثه اقدام به قتل کنند، بنابراین باید مراقب بود که از آرامش و صبوری این افراد سوءاستفاده نشود. دموی مزاج ها استعداد شعر و موسیقی خوبی دارند و باید مراقب باشند که این علاقه و استعداد باعث گرایش های انحرافی آنان نشود.
🔘 بهترین روش برای این افراد هنگام عصبانیت، حجامت است و مصرف غذاهای خنک که پیشتر برای افراد صفراوی برشمردیم، برای دموی مزاج ها نیز مفید است.
🔵 آدمهای با مزاج (طبع) گرم و تر (دموی مزاج)
🔹الف - خصوصیات جسمی: سرخی و برافروختگی، قرمزی اسکلرا، تعریق فراوان(عرق گرم)، تنومند، چاقی و درشتی بدن، موهای پر پشت، این افراد نه تحمل گرمای زیاد دارند و نه تحمل سرمای زیاد، ولی در کل تحمل سرما برایشان راحت تر است. علاقه به شیرینی و ترشی دارند و تقریبا همه نوع غذا را می خورند. پوست بدن ایشان گرم، مرطوب و نرم است.
🔹ب - از نظر بازتاب های روانی و رفتاری : علاقه به ادبیات و موسیقی، استعداد شاعری، علاقه به طبیعت، اهل عشق و محبت، بلند پرواز، دور اندیش، اهل خیر و معنویت، شجاع و جسور، خوش اخلاق و خوش رو، دارای توان ریسک، اعتماد به نفس بالا، دارای استعداد شقاوت (آنی) سخاوتمند، تنوع طلب و بی علاقه بکار تکراری، بی نظم، بد حال در تابستان، دارای هوش و حافظه برتر، نوع دوست، سریع و چالاک، پرانرژی، معمولا پیشرو و رهبر گروه می باشند. بطور معمول انسان های آرامی هستند ولی سعی کنید از ظرفیت آن ها سو استفاده نکنید چرا که هنگام عصبانیت ممکن است رفتارهای مخاطره آمیز داشته باشند.
🔹پ - از نظر سازگاری با غذاها: سازگار با غذاهای سرد و اندکی مایل به خشکی چون غوره، شاه توت، سنجد، تمر، گشنیز، نارنج، لیمو، پرتقال، نارنگی، گلابی، برنج
🔹ج - علایم بیماری در اثر غلبه دم: مزه دهان شیرین می شود و سرخی رنگ بدن و زبان، قرمزی چشم، سنگینی سر، خالی شدن زیر پا، سستی و کاهلی اعضا، گر گرفتگی، حواس پرتی، خمیازه و چرت زدن، دهان دره، بروز برخی جوشها در بدن، و گاهی خونریزی لثه ها و بینی کندی ذهن، درد گلو و پیشانی، آبریزش، ذاتالجنب، درداستخوان، گزگز پوست، امتلا، هپاتیت، سردرد جلوی پیشانی، ورم طحال و دستگاه تناسلی، خواب رؤیا های سرخ و خونین.
🔘 علت :
پر خوری و خوردن بیش از حد ، خون را زیاد می کند .
🔘 د- پیشگیری از بروز غلبه خلط : امساک در خوردن غذای طبع گرم و پیشگیری از بروز یبوست با خوردن سبزیجات تازه، و خوردن غذاهای سازگار با طبع فرد.
🔘 ذ- غذای مضر برای دموی مزاج ها :
پرخوری – بادنجان – غذای نشاسته ای – آب یخ – شیرینی – غذای ممنوعه.
✅درمان :
ناشتا ( خاکشیر –بالهنگ – تخم ریحان – تخم مل – قدومه شیرازی – بالنگو- اسفرزه ) یکی از اینها را در آب بریزید ، حجمش زیاد می شود و بخورید .حرکات دودی روده را زیاد کرده و روده به راحتی کار می کند.
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#طبع_شناسی #تعالیم #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🎆 مزاج خود را شناسایی کنید 🎆✨✨
⚜️قسمت سوم:
🔘 ممکن است این افراد هنگام عصبانیت دست به کارهای خطرناک بزنند و حتی در یک حادثه اقدام به قتل کنند، بنابراین باید مراقب بود که از آرامش و صبوری این افراد سوءاستفاده نشود. دموی مزاج ها استعداد شعر و موسیقی خوبی دارند و باید مراقب باشند که این علاقه و استعداد باعث گرایش های انحرافی آنان نشود.
🔘 بهترین روش برای این افراد هنگام عصبانیت، حجامت است و مصرف غذاهای خنک که پیشتر برای افراد صفراوی برشمردیم، برای دموی مزاج ها نیز مفید است.
🔵 آدمهای با مزاج (طبع) گرم و تر (دموی مزاج)
🔹الف - خصوصیات جسمی: سرخی و برافروختگی، قرمزی اسکلرا، تعریق فراوان(عرق گرم)، تنومند، چاقی و درشتی بدن، موهای پر پشت، این افراد نه تحمل گرمای زیاد دارند و نه تحمل سرمای زیاد، ولی در کل تحمل سرما برایشان راحت تر است. علاقه به شیرینی و ترشی دارند و تقریبا همه نوع غذا را می خورند. پوست بدن ایشان گرم، مرطوب و نرم است.
🔹ب - از نظر بازتاب های روانی و رفتاری : علاقه به ادبیات و موسیقی، استعداد شاعری، علاقه به طبیعت، اهل عشق و محبت، بلند پرواز، دور اندیش، اهل خیر و معنویت، شجاع و جسور، خوش اخلاق و خوش رو، دارای توان ریسک، اعتماد به نفس بالا، دارای استعداد شقاوت (آنی) سخاوتمند، تنوع طلب و بی علاقه بکار تکراری، بی نظم، بد حال در تابستان، دارای هوش و حافظه برتر، نوع دوست، سریع و چالاک، پرانرژی، معمولا پیشرو و رهبر گروه می باشند. بطور معمول انسان های آرامی هستند ولی سعی کنید از ظرفیت آن ها سو استفاده نکنید چرا که هنگام عصبانیت ممکن است رفتارهای مخاطره آمیز داشته باشند.
🔹پ - از نظر سازگاری با غذاها: سازگار با غذاهای سرد و اندکی مایل به خشکی چون غوره، شاه توت، سنجد، تمر، گشنیز، نارنج، لیمو، پرتقال، نارنگی، گلابی، برنج
🔹ج - علایم بیماری در اثر غلبه دم: مزه دهان شیرین می شود و سرخی رنگ بدن و زبان، قرمزی چشم، سنگینی سر، خالی شدن زیر پا، سستی و کاهلی اعضا، گر گرفتگی، حواس پرتی، خمیازه و چرت زدن، دهان دره، بروز برخی جوشها در بدن، و گاهی خونریزی لثه ها و بینی کندی ذهن، درد گلو و پیشانی، آبریزش، ذاتالجنب، درداستخوان، گزگز پوست، امتلا، هپاتیت، سردرد جلوی پیشانی، ورم طحال و دستگاه تناسلی، خواب رؤیا های سرخ و خونین.
🔘 علت :
پر خوری و خوردن بیش از حد ، خون را زیاد می کند .
🔘 د- پیشگیری از بروز غلبه خلط : امساک در خوردن غذای طبع گرم و پیشگیری از بروز یبوست با خوردن سبزیجات تازه، و خوردن غذاهای سازگار با طبع فرد.
🔘 ذ- غذای مضر برای دموی مزاج ها :
پرخوری – بادنجان – غذای نشاسته ای – آب یخ – شیرینی – غذای ممنوعه.
✅درمان :
ناشتا ( خاکشیر –بالهنگ – تخم ریحان – تخم مل – قدومه شیرازی – بالنگو- اسفرزه ) یکی از اینها را در آب بریزید ، حجمش زیاد می شود و بخورید .حرکات دودی روده را زیاد کرده و روده به راحتی کار می کند.
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#طبع_شناسی #تعالیم #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
🎆 ﺧﻮﺏ ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﯾﻢ ﻭﺭﺍﻧﺪﺍﺯ ﮐﺮﺩﻥ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ...
ﯾﮏ ﺧﻂ ﮐﺶ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺘﻤﺎﻥ !
ﻭ ﯾﮏ ﺗﺮﺍﺯﻭ ﺁﻥ ﺩﺳﺘﻤﺎﻥ !
ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﯾﻢ ﻭ ﻭﺯﻥ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ ؛
ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﺭﺍ
ﺭﻓﺘﺎﺭﺷﺎﻥ ﺭﺍ
ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ
ﺗﺼﻤﯿﻢ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ
ﺣﺘﯽ ﻗﻀﺎ ﻭ ﻗﺪﺭﺷﺎﻥ ﺭﺍ !!
ﺑﻪ ﺭﻓﯿﻘﻤﺎﻥ ﯾﮏ ﺗﮑﻪ ﺳﻨﮕﯿﻨﯽ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﺍﺯﯾﻢ ،
ﺑﻌﺪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﯿﻢ
ﺧﯿﺮ ﻭ ﺻﻼﺣﺖ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ !
ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﭼﻪ ﺑﺮﺳﺮ ﺍﻭ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﯾﻢ !
ﺩﺭ ﺟﻤﻊ ، ﻫﺮﮐﺲ ﺭﺍ ﯾﮏ ﺟﻮﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽ ﺩﻫﯿﻢ
ﺁﻥ ﯾﮑﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺍﺵ
ﺍﯾﻦ ﯾﮑﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﻮﻉ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺍﺵ
ﺁﻥ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺭﺍ...
ﻣﯿﺮﻭﯾﻢ ﺗﻮﯼ ﺻﻔﺤﻪ ﯼ ﯾﮑﯽ
ﻭ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻧﯿﻢ ﻣﯽ ﻧﺸﯿﻨﯿﻢ ﻭ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ..
ﯾﮑﯽ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﮔﻮﺷﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮﺩ ﮐﻪ :
ﻫﺎﯼ !
ﭼﻨﺪﺑﺎﺭ ﺗﻮﯼ ﺁﻥ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﯼ
ﮐﻪ ﺣﺎﻻ ﺍﯾﻨﻄﻮﺭ ﺭﺍﺣﺖ ﻧﻈﺮ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ
ﺣﻮﺍﺳﻤﺎﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﭼﻪ ﺭﺍﺣﺖ
ﺑﺎ ﺣﺮﻓﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻫﻮﺍ ﺭﻫﺎ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ
ﭼﮕﻮﻧﻪ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﯿﺮﯾﺰﯾﻢ
ﭼﻨﺪﻧﻔﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺎﻥ ﻫﻢ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﺍﺯﯾﻢ
ﭼﻪ ﺳﺮﺧﻮﺭﺩﮔﯽ ﯾﺎ ﺩﻟﺨﻮﺭﯼ ﺑﺠﺎﯼ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﯾﻢ
ﭼﻘﺪﺭ ﺯﺧﻢ ﻣﯿﺰﻧﯿﻢ...
ﺣﻮﺍﺳﻤﺎﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﺎ ﻣﯿﮕﻮﯾﯿﻢ ﻭ ﺭﻫﺎ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﻭ ﺭﺩ ﻣﯿﺸﻮﯾﻢ
ﺍﻣﺎ ﯾﮑﯽ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﮔﯿﺮ ﮐﻨﺪ
ﺑﯿﻦ ﮐﻠﻤﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﺎ
ﺑﯿﻦ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻣﺎ
ﺑﯿﻦ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻣﺎ
خدایا ؛ ﻗﺎﺿﯽ ﺗﻮﯾﯽ !
ﮐﻤﮏ ﮐﻦ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻧﮑنیم!!!!
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#قضاوت_نکنیم #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆 ﺧﻮﺏ ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﯾﻢ ﻭﺭﺍﻧﺪﺍﺯ ﮐﺮﺩﻥ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ...
ﯾﮏ ﺧﻂ ﮐﺶ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺘﻤﺎﻥ !
ﻭ ﯾﮏ ﺗﺮﺍﺯﻭ ﺁﻥ ﺩﺳﺘﻤﺎﻥ !
ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﯾﻢ ﻭ ﻭﺯﻥ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ ؛
ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﺭﺍ
ﺭﻓﺘﺎﺭﺷﺎﻥ ﺭﺍ
ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ
ﺗﺼﻤﯿﻢ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ
ﺣﺘﯽ ﻗﻀﺎ ﻭ ﻗﺪﺭﺷﺎﻥ ﺭﺍ !!
ﺑﻪ ﺭﻓﯿﻘﻤﺎﻥ ﯾﮏ ﺗﮑﻪ ﺳﻨﮕﯿﻨﯽ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﺍﺯﯾﻢ ،
ﺑﻌﺪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﯿﻢ
ﺧﯿﺮ ﻭ ﺻﻼﺣﺖ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ !
ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﭼﻪ ﺑﺮﺳﺮ ﺍﻭ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﯾﻢ !
ﺩﺭ ﺟﻤﻊ ، ﻫﺮﮐﺲ ﺭﺍ ﯾﮏ ﺟﻮﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽ ﺩﻫﯿﻢ
ﺁﻥ ﯾﮑﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺍﺵ
ﺍﯾﻦ ﯾﮑﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﻮﻉ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺍﺵ
ﺁﻥ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺭﺍ...
ﻣﯿﺮﻭﯾﻢ ﺗﻮﯼ ﺻﻔﺤﻪ ﯼ ﯾﮑﯽ
ﻭ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻧﯿﻢ ﻣﯽ ﻧﺸﯿﻨﯿﻢ ﻭ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ..
ﯾﮑﯽ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﮔﻮﺷﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮﺩ ﮐﻪ :
ﻫﺎﯼ !
ﭼﻨﺪﺑﺎﺭ ﺗﻮﯼ ﺁﻥ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﯼ
ﮐﻪ ﺣﺎﻻ ﺍﯾﻨﻄﻮﺭ ﺭﺍﺣﺖ ﻧﻈﺮ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ
ﺣﻮﺍﺳﻤﺎﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﭼﻪ ﺭﺍﺣﺖ
ﺑﺎ ﺣﺮﻓﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻫﻮﺍ ﺭﻫﺎ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ
ﭼﮕﻮﻧﻪ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﯿﺮﯾﺰﯾﻢ
ﭼﻨﺪﻧﻔﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺎﻥ ﻫﻢ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﺍﺯﯾﻢ
ﭼﻪ ﺳﺮﺧﻮﺭﺩﮔﯽ ﯾﺎ ﺩﻟﺨﻮﺭﯼ ﺑﺠﺎﯼ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﯾﻢ
ﭼﻘﺪﺭ ﺯﺧﻢ ﻣﯿﺰﻧﯿﻢ...
ﺣﻮﺍﺳﻤﺎﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﺎ ﻣﯿﮕﻮﯾﯿﻢ ﻭ ﺭﻫﺎ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﻭ ﺭﺩ ﻣﯿﺸﻮﯾﻢ
ﺍﻣﺎ ﯾﮑﯽ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﮔﯿﺮ ﮐﻨﺪ
ﺑﯿﻦ ﮐﻠﻤﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﺎ
ﺑﯿﻦ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻣﺎ
ﺑﯿﻦ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻣﺎ
خدایا ؛ ﻗﺎﺿﯽ ﺗﻮﯾﯽ !
ﮐﻤﮏ ﮐﻦ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻧﮑنیم!!!!
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#قضاوت_نکنیم #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
🎆 ما معمولا به خود مي چسبيم. با تمام شيوه هاي ممكن مي كوشيم آنرا برپا نگاه داريم. مراقبه يعني از « خود »دست شستن و كاملا ترك گفتن آن. و بعد از ترك «خود » به دروغين بودن و بيهودگي آن پي مي بريم. ديدن « خود » به تو امكان مي دهد رهايش كني. هرگاه از «خود » خالي شوي انرژي اي از فراسو بر تو هجوم مي آورد و بي درنگ فضاي دروني تو را پر مي كند. اين هجوم انرژي از فراسو همان خداست و مراقبه راه را براي آن هموار مي كند. ولي ما چنان از خودمان انباشته ايم كه هيچ فضاي خالي در ما وجود ندارد. بايد خودمان را كاملا خالي كنيم و اين كار را بايد با دل و جان انجام دهيم. نه نيمه جان و با بي ميلي و بي رغبتي، زيرا حتي اگر اثر كوچكي از «خود » برجاي مانده باشد، همين مقدار اندك براي دور نگاه داشتن فراسو از تو كافي است. «خود »را بايد كاملا دور انداخت! فضا بايد كاملا خالي باشد. هيچ مانعي نبايد در برابر حضور ميهمان وجود داشته باشد تا آن فضا ميزبان خدا شود. هيچ راه ديگري غير از اين براي شناخت خدا وجود ندارد.
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#مدیتیشن #خود_دروغین #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆 ما معمولا به خود مي چسبيم. با تمام شيوه هاي ممكن مي كوشيم آنرا برپا نگاه داريم. مراقبه يعني از « خود »دست شستن و كاملا ترك گفتن آن. و بعد از ترك «خود » به دروغين بودن و بيهودگي آن پي مي بريم. ديدن « خود » به تو امكان مي دهد رهايش كني. هرگاه از «خود » خالي شوي انرژي اي از فراسو بر تو هجوم مي آورد و بي درنگ فضاي دروني تو را پر مي كند. اين هجوم انرژي از فراسو همان خداست و مراقبه راه را براي آن هموار مي كند. ولي ما چنان از خودمان انباشته ايم كه هيچ فضاي خالي در ما وجود ندارد. بايد خودمان را كاملا خالي كنيم و اين كار را بايد با دل و جان انجام دهيم. نه نيمه جان و با بي ميلي و بي رغبتي، زيرا حتي اگر اثر كوچكي از «خود » برجاي مانده باشد، همين مقدار اندك براي دور نگاه داشتن فراسو از تو كافي است. «خود »را بايد كاملا دور انداخت! فضا بايد كاملا خالي باشد. هيچ مانعي نبايد در برابر حضور ميهمان وجود داشته باشد تا آن فضا ميزبان خدا شود. هيچ راه ديگري غير از اين براي شناخت خدا وجود ندارد.
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#مدیتیشن #خود_دروغین #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
🎆 اگر از درون يكپارچه نباشيد، هرآنچه انجام دهيد، از يكپارچگي برخوردار نخواهد بود. در اينصورت، آنچه مي كنيد، فقط مجموعه اي خواهد بود از قطعاتي كه بطور مصنوعي كنار هم قرار گرفته اند. نتيجه اين جمع آوري مصنوعي، يكپارچگي مصنوعي ست. مي توانيد با جمع آوري و نصب قطعات مختلف يك اتومبيل،از آن استفاده كنيد، ولي هرگز امكان ندارد يك شاخه گل را به اين ترتيب بسازيد؛ گل بايد رشد كند تا تبديل به گل شود. گل يك مجموعه طبيعي است. گل داراي يك مركز است كه قبل از هز چيز خلق مي شود و سپس اجزاي ديگر پديد مي آيند. در حاليكه در مجموعه هاي مكانيكي و مصنوعي، ابتدا قطعات ساخته مي شوند و پس از كنار هم گذاشتن قطعات، كل مجموعه به وجود مي آيد. مي توان شعري گفت كه هيچ احساس شاعرانه اي در آن وجود نداشته باشد ومي توان داستاني نوشت كه هيچ نقطه عطفي در آن نباشد؛ پر از جنجال و سر و صدا، در حاليكه معنا در آن خبري نيست. معنا در يك اثر هنري، از خالق اثر مي آيد. اگر شاعر چيزي درونش داشته باشد، شعر او از زيبايي و معنا برخوردار است؛ تنها در اينصورت، شعر او زنده خواهد بود... اين شعر باقي مي ماند، زندگي مي كند و به مرور زمان حتي رشد مي كند، درست مانند فرزندتان؛ ممكن است خودتان بميريد، ولي فرزندتان زنده مي ماند و بزرگ مي شود. شعر واقعي، حتي پس از مرگ شاعر نيز باقي مي ماند و رشد مي كند. به همين دليل است كه شعرايي چون شكسپير، مولوي و ..... هنوز زنده اند. شعر آنها از يكپارچگي زنده و طبيعي برخوردار است و تنها كلماتي كه بطور مصنوعي كنار هم چيده شده اند، نيست.
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#یکپارچگی #مجموعه #گل #شعر #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆 اگر از درون يكپارچه نباشيد، هرآنچه انجام دهيد، از يكپارچگي برخوردار نخواهد بود. در اينصورت، آنچه مي كنيد، فقط مجموعه اي خواهد بود از قطعاتي كه بطور مصنوعي كنار هم قرار گرفته اند. نتيجه اين جمع آوري مصنوعي، يكپارچگي مصنوعي ست. مي توانيد با جمع آوري و نصب قطعات مختلف يك اتومبيل،از آن استفاده كنيد، ولي هرگز امكان ندارد يك شاخه گل را به اين ترتيب بسازيد؛ گل بايد رشد كند تا تبديل به گل شود. گل يك مجموعه طبيعي است. گل داراي يك مركز است كه قبل از هز چيز خلق مي شود و سپس اجزاي ديگر پديد مي آيند. در حاليكه در مجموعه هاي مكانيكي و مصنوعي، ابتدا قطعات ساخته مي شوند و پس از كنار هم گذاشتن قطعات، كل مجموعه به وجود مي آيد. مي توان شعري گفت كه هيچ احساس شاعرانه اي در آن وجود نداشته باشد ومي توان داستاني نوشت كه هيچ نقطه عطفي در آن نباشد؛ پر از جنجال و سر و صدا، در حاليكه معنا در آن خبري نيست. معنا در يك اثر هنري، از خالق اثر مي آيد. اگر شاعر چيزي درونش داشته باشد، شعر او از زيبايي و معنا برخوردار است؛ تنها در اينصورت، شعر او زنده خواهد بود... اين شعر باقي مي ماند، زندگي مي كند و به مرور زمان حتي رشد مي كند، درست مانند فرزندتان؛ ممكن است خودتان بميريد، ولي فرزندتان زنده مي ماند و بزرگ مي شود. شعر واقعي، حتي پس از مرگ شاعر نيز باقي مي ماند و رشد مي كند. به همين دليل است كه شعرايي چون شكسپير، مولوي و ..... هنوز زنده اند. شعر آنها از يكپارچگي زنده و طبيعي برخوردار است و تنها كلماتي كه بطور مصنوعي كنار هم چيده شده اند، نيست.
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#یکپارچگی #مجموعه #گل #شعر #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
🎆 شایسته است که خود را همانطور که هستیم، بشناسیم. چونکه بدون پذیرفتن واقعیت خود، تغییر واقعی در ما نمی تواند وجود داشته باشد. همچنانکه برای سلامت جسمانی، لازم است که بیماری شناخته شود، بطور مشابه، برای سلامت معنوی، شناخت بیماری درونی، لازم است. پوشاندن بیماری، به نفع بیمار نیست بلکه به نفع خودِ بیماری است. تشخیص بیماری، برای معالجه اجتناب ناپذیر است و کسانی که می خواهند از تشخیص بیماری فرار کنند، از معالجه هم دور می مانند.
من این تواناییِ دیدنِ خود در زشتی، برهنگی و حیوانیت را اولین پله نردبانِ "ادگردیسی معنوی در خود" می دانم.
تنها کسی که قادر است زشتی خود را ببیند، قادر خواهد بود به خودش زیبایی ببخشد.
بدون اولین توانایی، دومی متولد نمیشود. و کسی که زشتی خودش را می پوشاند و سرگرمِ فراموشیِ آن می شود، و یا کسی که فقط به دنبال دیدن معایب دیگران است و از خود غافل می شود، تا ابد زشت می ماند. اما ما واقعیتِ خویشتن را به خاطر زشت بودنش انکار می کنیم و شروع به پرورش دادنِ یک شخصیتِ کاذب و خیالی می کنیم. این تمایل و آرزو برای زیبایی، کاملاً درست است، اما مسیر آن، درست نیست.زشتیِ خود نمی تواند با قرار دادن ماسک های زیبا، و یا به دنبال ایرادهای دیگران بودن حذف شود. بلکه برعکس، به خاطر ماسک ها، آن به زشت تر شدن و بدقواره تر شدن، ادامه می دهد. آنگاه به آهستگی، شناخت خود حتی از خودمان هم ناپدید می شود. و ما صرفاً با ماسک های کاذب آشنا می مانیم و هویت می گیریم. آنگاه اگر ماسک از دست برود، تشخیص دادن خود، غیرممکن می شود.و انسان در سردرگمی و رنج غوطه ور می شود. زیرا هیچ رنجی بالاتر از نشناختن حقیقت خود نیست.
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#نقاب #ماسک #پذیرفتن_واقعیت_خود #سلامت_معنوی #دگردیسی_معنوی #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆 شایسته است که خود را همانطور که هستیم، بشناسیم. چونکه بدون پذیرفتن واقعیت خود، تغییر واقعی در ما نمی تواند وجود داشته باشد. همچنانکه برای سلامت جسمانی، لازم است که بیماری شناخته شود، بطور مشابه، برای سلامت معنوی، شناخت بیماری درونی، لازم است. پوشاندن بیماری، به نفع بیمار نیست بلکه به نفع خودِ بیماری است. تشخیص بیماری، برای معالجه اجتناب ناپذیر است و کسانی که می خواهند از تشخیص بیماری فرار کنند، از معالجه هم دور می مانند.
من این تواناییِ دیدنِ خود در زشتی، برهنگی و حیوانیت را اولین پله نردبانِ "ادگردیسی معنوی در خود" می دانم.
تنها کسی که قادر است زشتی خود را ببیند، قادر خواهد بود به خودش زیبایی ببخشد.
بدون اولین توانایی، دومی متولد نمیشود. و کسی که زشتی خودش را می پوشاند و سرگرمِ فراموشیِ آن می شود، و یا کسی که فقط به دنبال دیدن معایب دیگران است و از خود غافل می شود، تا ابد زشت می ماند. اما ما واقعیتِ خویشتن را به خاطر زشت بودنش انکار می کنیم و شروع به پرورش دادنِ یک شخصیتِ کاذب و خیالی می کنیم. این تمایل و آرزو برای زیبایی، کاملاً درست است، اما مسیر آن، درست نیست.زشتیِ خود نمی تواند با قرار دادن ماسک های زیبا، و یا به دنبال ایرادهای دیگران بودن حذف شود. بلکه برعکس، به خاطر ماسک ها، آن به زشت تر شدن و بدقواره تر شدن، ادامه می دهد. آنگاه به آهستگی، شناخت خود حتی از خودمان هم ناپدید می شود. و ما صرفاً با ماسک های کاذب آشنا می مانیم و هویت می گیریم. آنگاه اگر ماسک از دست برود، تشخیص دادن خود، غیرممکن می شود.و انسان در سردرگمی و رنج غوطه ور می شود. زیرا هیچ رنجی بالاتر از نشناختن حقیقت خود نیست.
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#نقاب #ماسک #پذیرفتن_واقعیت_خود #سلامت_معنوی #دگردیسی_معنوی #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
✨✨🎆 مراقبه ی دیداری 🎆✨✨
اصول پایه، مانند مراقبههای دیگر میباشد. در مکانی آرام و بیحرکت و متعادل بنشینید؛ آرام و یکنواخت تنفس کنید؛ از بینی نفس بکشید و تا داخل شکم ادامه دهید. در تمام مدت مراقبه به چیزی که خوشایندتان باشد خیره شوید؛ گاهی با چشمان بسته تصویر آن را در ذهن ببینید و گاهی با چشمان باز خود آن را ببینید. مراقبهی دیداری با چشمان باز یا بسته یا باز و بسته شدن متناوب در فواصل زمانی میتواند انجام گیرد. در حین مراقبه به ظرافت و وضوح تصویر افزوده میشود؛ وقتی با تمرینهای بیشتر به مراقبهی عمیقتری برسید، تصویر آنچنان درخشان میشود که درخشش آن به هوشیاری فرد سرایت میکند. مهم است که از هر تلاشی در نظاره کردن بپرهیزید؛ هوشیاری خود را روی موضوع مراقبه قرار دهید تا به درک جدیدی از آن برسید. خیره شدن به شعلهی یکنواخت شمع، باعث ایجاد ثبات و یکنواختی در ذهن میشود. در مذاهب مختلف مراقبهی دیداری را روی هر یک از عناصر طبیعی شامل خاک-آب-آتش-هوا انجام میدهند. وقتی مراقبهی دیداری به عمیقترین حد خود برسد دیگر هر چیزی یک نماد جلوه میکند و هر چیزی را که سالک به آن بنگرد تبدیل به طلا میگردد. اینجا وارد عرصهای میشویم که عرفان نامیده میشود. اهل عرفان بهجایی میرسند که هر شئ برای آنها بار معنوی پیدا میکند. در نظر آنها هر شئ یک نماد است زیرا در ورای ظاهر خود به حقیقتی بسیار فراتر از آن چیزی که به چشم دیده میشود اشاره دارد که همان حقیقت وجود یا جوهر وجود است. عارف برونگرا آن کسی است که با حواس خود به دنیای بیرون از خود مینگرد و چنان اشیاء را در تغییر و تحول میبیند که وحدت از درونشان بیرون میتراود و وحدانیت را در بیرون خود مییابد. ولی عارف درونگرا آن کسی است که به درون خود مینگرد و وحدانیت را در عمق وجود خود پیدا میکند. حال درمی یابیم نیازی نیست بدنبال شئ خاصی برای مراقبه باشیم؛ زیرا هیچ شیئ نیست که شایستهی توجه دیداری نباشد. هر چیزی که بتوان پانزده دقیقه یا بیشتر به آن نگاه کرد واکنشی آرامشی در انسان ایجاد میکند که همان سلامت روانی است؛ عرفا اعتقاد دارند در نگاه کردن مستقیم و بدون واسطه یک جنبهی عرفانی وجود دارد که راهی است بسوی شناخت و معرفت حقیقت. (البته استفاده از نمادهایی که دارای معنای عمیق باشند برای مبتدیان پیشنهاد میشود).
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#مراقبه_دیداری #تکنیکها #مدیتیشن #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🎆 مراقبه ی دیداری 🎆✨✨
اصول پایه، مانند مراقبههای دیگر میباشد. در مکانی آرام و بیحرکت و متعادل بنشینید؛ آرام و یکنواخت تنفس کنید؛ از بینی نفس بکشید و تا داخل شکم ادامه دهید. در تمام مدت مراقبه به چیزی که خوشایندتان باشد خیره شوید؛ گاهی با چشمان بسته تصویر آن را در ذهن ببینید و گاهی با چشمان باز خود آن را ببینید. مراقبهی دیداری با چشمان باز یا بسته یا باز و بسته شدن متناوب در فواصل زمانی میتواند انجام گیرد. در حین مراقبه به ظرافت و وضوح تصویر افزوده میشود؛ وقتی با تمرینهای بیشتر به مراقبهی عمیقتری برسید، تصویر آنچنان درخشان میشود که درخشش آن به هوشیاری فرد سرایت میکند. مهم است که از هر تلاشی در نظاره کردن بپرهیزید؛ هوشیاری خود را روی موضوع مراقبه قرار دهید تا به درک جدیدی از آن برسید. خیره شدن به شعلهی یکنواخت شمع، باعث ایجاد ثبات و یکنواختی در ذهن میشود. در مذاهب مختلف مراقبهی دیداری را روی هر یک از عناصر طبیعی شامل خاک-آب-آتش-هوا انجام میدهند. وقتی مراقبهی دیداری به عمیقترین حد خود برسد دیگر هر چیزی یک نماد جلوه میکند و هر چیزی را که سالک به آن بنگرد تبدیل به طلا میگردد. اینجا وارد عرصهای میشویم که عرفان نامیده میشود. اهل عرفان بهجایی میرسند که هر شئ برای آنها بار معنوی پیدا میکند. در نظر آنها هر شئ یک نماد است زیرا در ورای ظاهر خود به حقیقتی بسیار فراتر از آن چیزی که به چشم دیده میشود اشاره دارد که همان حقیقت وجود یا جوهر وجود است. عارف برونگرا آن کسی است که با حواس خود به دنیای بیرون از خود مینگرد و چنان اشیاء را در تغییر و تحول میبیند که وحدت از درونشان بیرون میتراود و وحدانیت را در بیرون خود مییابد. ولی عارف درونگرا آن کسی است که به درون خود مینگرد و وحدانیت را در عمق وجود خود پیدا میکند. حال درمی یابیم نیازی نیست بدنبال شئ خاصی برای مراقبه باشیم؛ زیرا هیچ شیئ نیست که شایستهی توجه دیداری نباشد. هر چیزی که بتوان پانزده دقیقه یا بیشتر به آن نگاه کرد واکنشی آرامشی در انسان ایجاد میکند که همان سلامت روانی است؛ عرفا اعتقاد دارند در نگاه کردن مستقیم و بدون واسطه یک جنبهی عرفانی وجود دارد که راهی است بسوی شناخت و معرفت حقیقت. (البته استفاده از نمادهایی که دارای معنای عمیق باشند برای مبتدیان پیشنهاد میشود).
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#مراقبه_دیداری #تکنیکها #مدیتیشن #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
🕊 آرامش باید از درون تو شروع شود هرگز آنرا در بیرون جستجو نکن زیرا همه آنها آرامشهای مجازی هستند و برای مدت کوتاهی میتوانند در زندگی تو تاثیر بگذارند. از درون شروع کن به تایید کردن خودت، خودت را آنگونه که هستی دوست داشته باش تا این عشق در همه بدن تو جاری شود اینجاست که دیگر نیازی به تایید و دوست داشتن دیگران نخواهی داشت و وقتی نیاز نداشته باشی به طور معجزهآسا دیگران تو را تایید میکنند و دوستت خواهند داشت. با خودت در آرامش باش آنگاه دنیای اطرافت در آرامش فرو میرود.
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#آرامش #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🕊 آرامش باید از درون تو شروع شود هرگز آنرا در بیرون جستجو نکن زیرا همه آنها آرامشهای مجازی هستند و برای مدت کوتاهی میتوانند در زندگی تو تاثیر بگذارند. از درون شروع کن به تایید کردن خودت، خودت را آنگونه که هستی دوست داشته باش تا این عشق در همه بدن تو جاری شود اینجاست که دیگر نیازی به تایید و دوست داشتن دیگران نخواهی داشت و وقتی نیاز نداشته باشی به طور معجزهآسا دیگران تو را تایید میکنند و دوستت خواهند داشت. با خودت در آرامش باش آنگاه دنیای اطرافت در آرامش فرو میرود.
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#آرامش #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
🎆هرروز باخود بگو؛
من خودم هستم؛
در سرتاسر جهان کس دیگری نیست که درست مثل من باشد. کسانی هستند که بعضی از اجزاءشان شبیه من است، اما کسی دقیقا مثل من نیست. در نتیجه چیزی که از من سر میزند، کاملا متعلق به خودم است زیرا شخصا و به تنهایی آنرا انتخاب کردهام. من مالک تمام چیزهای مربوط به خودم هستم: بدنم، شامل هر چه که هست، ذهنم شامل تمام افکار و عقایدم و احساساتم هرچه که میخواهد باشد: خشم، غم، شادی، نفرت، ترس و ...، چشمانم شامل تمام تصاویری که دریافت میکنند، دهانم شامل تمام حرفهایی که از آن خارج میشود، مودبانه، شیرین، یا تلخ، صحیح یا ناصحیح، صدایم خواه بلند یا کوتاه، و تمام حرکاتم چه آنکه برای دیگران است چه برای خودم. من مالک همه تخیلات، رویاها، امیدها و ترسهایم هستم. من مالک همه پیروزیها و ناکامیها و اشتباهاتم هستم. چون مالک همهی خودم هستم میتوانم صمیمانه با خودم آشنا شوم! با این کار میتوانم خود را دوست بدارم و با تمام اجزای خود دوست باشم. میدانم که چیزهای در مورد من هست که برایم همچون معماست و خودم بخوبی آنها را نمیشناسم، اما تا آن زمان که با خود صمیمی و مهربان هستم، میتوانم با شهامت و امید در پی حل این معماها باشم و روز بروز خود را بهتر و بیشتر بشناسم. هرطور که بنظر برسم و تاثیر بگذارم و هرچه بگویم و انجام دهم و هر چه در لحظهای از زمان بیاندیشم و احسا س کنم، خود من است و نماینده این است که در این لحظه از زمان در کجا هستم. بعدا وقتی به عقب بنگرم و ببینم که چگونه بنظر میرسیدم و چه تاثیری گذاشتهام، میتوانم قسمتهای ناجور آنرا به دور بیاندازم و بدنبال آفرینش چیز جدید و جوری باشم. میتوانم ببینم، بشنوم، فکر کنم، سخن بگویم و کار کنم. ابزار آن را دارم که به زندگی ادامه دهم، به دیگران نزدیک شوم و از وجود مردم و چیزهای خارج از وجود خودم و وجود خودم به زندگی معنی و نظم ببخشم! من مالک خودم هستم، در نتیجه میتوانم مهندس وجود خود باشم! من خودم هستم و خیلی چیزها روبراه است...! ! ! !
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#من_خودم_هستم #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆هرروز باخود بگو؛
من خودم هستم؛
در سرتاسر جهان کس دیگری نیست که درست مثل من باشد. کسانی هستند که بعضی از اجزاءشان شبیه من است، اما کسی دقیقا مثل من نیست. در نتیجه چیزی که از من سر میزند، کاملا متعلق به خودم است زیرا شخصا و به تنهایی آنرا انتخاب کردهام. من مالک تمام چیزهای مربوط به خودم هستم: بدنم، شامل هر چه که هست، ذهنم شامل تمام افکار و عقایدم و احساساتم هرچه که میخواهد باشد: خشم، غم، شادی، نفرت، ترس و ...، چشمانم شامل تمام تصاویری که دریافت میکنند، دهانم شامل تمام حرفهایی که از آن خارج میشود، مودبانه، شیرین، یا تلخ، صحیح یا ناصحیح، صدایم خواه بلند یا کوتاه، و تمام حرکاتم چه آنکه برای دیگران است چه برای خودم. من مالک همه تخیلات، رویاها، امیدها و ترسهایم هستم. من مالک همه پیروزیها و ناکامیها و اشتباهاتم هستم. چون مالک همهی خودم هستم میتوانم صمیمانه با خودم آشنا شوم! با این کار میتوانم خود را دوست بدارم و با تمام اجزای خود دوست باشم. میدانم که چیزهای در مورد من هست که برایم همچون معماست و خودم بخوبی آنها را نمیشناسم، اما تا آن زمان که با خود صمیمی و مهربان هستم، میتوانم با شهامت و امید در پی حل این معماها باشم و روز بروز خود را بهتر و بیشتر بشناسم. هرطور که بنظر برسم و تاثیر بگذارم و هرچه بگویم و انجام دهم و هر چه در لحظهای از زمان بیاندیشم و احسا س کنم، خود من است و نماینده این است که در این لحظه از زمان در کجا هستم. بعدا وقتی به عقب بنگرم و ببینم که چگونه بنظر میرسیدم و چه تاثیری گذاشتهام، میتوانم قسمتهای ناجور آنرا به دور بیاندازم و بدنبال آفرینش چیز جدید و جوری باشم. میتوانم ببینم، بشنوم، فکر کنم، سخن بگویم و کار کنم. ابزار آن را دارم که به زندگی ادامه دهم، به دیگران نزدیک شوم و از وجود مردم و چیزهای خارج از وجود خودم و وجود خودم به زندگی معنی و نظم ببخشم! من مالک خودم هستم، در نتیجه میتوانم مهندس وجود خود باشم! من خودم هستم و خیلی چیزها روبراه است...! ! ! !
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#من_خودم_هستم #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
✨✨🎆 مزاج اندام های بدن 🎆✨✨
🔵 اندام های دارای مزاج گرم به ترتیب اولویت :
١ – گرم ترین اندام های بدن انسان، روان (روح ) است و دل (قلب) که خواستگاه روان است.
٢ – خون که با وجود منشاء ش از کبد به مناسبت اصطکاک دائم با قلب از کبد گرمتر شده است.
٣ – کبد که شبیه خون لخته شده است .
۴ – گوشت که از لحاظ گرمی پس از کبد قرار میگیرد .
۵ – ماهیچه ها که گرمای آنها به سبب آمیزش با عصب و زرد پی (رباط) از گوشت ساده کم تر است.
۶ – طحال که خون در آن به رنگ تیره (سیاه =سودا) در آمده است.
٧ – کلیه که خون در چهار چوب ساختمانی آن زیاد است.
٨ – دسته رگهای ضرباندار (شریانها یا سرخرگها)
٩ – پوست معتدل کف دست.
🔵 اندام های دارای مزاج سرد به ترتیب اولویت:
١ – بلغم
٢ – پیه (دنبه = بافت همبند)
٣ – چربی ( روغن خون یا بافتها )
۴ – مو
۵ – استخوان
۶ – غضروف
٧ – زرد پی(رباط)
٨ – وتر (تاندون)
٩ – غشاء (شامه یا صفاق)
١٠ – عصب
١١ – نخاع
١٢ – مغز
١٣ – پوست
🔵 اندام های دارای مزاج مرطوب به ترتیب اولویت:
١ – بلغم
٢ – خون
٣ – چربی
۴ – پیه
۵ – مغز
۶ – نخاع
٧ – گوشت پستان و بیضه ها
٨ – ریه
٩ – کبد
١٠ – طحال
١١ – کلیه
١٢ – ماهیچه
١٣ – پوست
🔵 اندام های دارای مزاج خشک به ترتیب اولویت:
١ – مو
٢ – استخوان
٣ – غضروف
۴ – زرد پی
۵ – وتر
۶ – غشاء
٧ – شریانها
٨ – وریدها
٩ – عصب حرکتی (این عصب سرد تر و خشک تر از حد اعتدال است)
١٠ – عصب حسی
١١ – قلب
١٢ – پوست
🔘 عمر چهار مرحله دارد :
🔹سن رشد : یا سن نمو که از صفر تا ٣٠ سالگی است (طبع دموی و صفراوی)
🔸سن جوانی : یا سن وقوف یا رکود , از ٣٠ تا ۴٠ سالگی است (طبع صفراوی)
🔹سن میانسالی : سن فرودی و نو پیری که با بقاء انرژی همراه است یعنی از ۴٠ تا ۶٠ سالگی ( طبع سوداوی)
🔸سن پیری : سن فرودی که با ناتوانی همراه است یعنی از ۶٠ سالگی به بالا ( طبع بلغمی)
البته امروزه زندگی بشر به علت گرایش به ماشینیزم و آلودگی های مختلف و... کمی متفاوت تر از گذشته است و این سنین را باید کمی کاست تا به مزاج درست رسید .
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#انواع_مزاجها #طبايع #تعالیم #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🎆 مزاج اندام های بدن 🎆✨✨
🔵 اندام های دارای مزاج گرم به ترتیب اولویت :
١ – گرم ترین اندام های بدن انسان، روان (روح ) است و دل (قلب) که خواستگاه روان است.
٢ – خون که با وجود منشاء ش از کبد به مناسبت اصطکاک دائم با قلب از کبد گرمتر شده است.
٣ – کبد که شبیه خون لخته شده است .
۴ – گوشت که از لحاظ گرمی پس از کبد قرار میگیرد .
۵ – ماهیچه ها که گرمای آنها به سبب آمیزش با عصب و زرد پی (رباط) از گوشت ساده کم تر است.
۶ – طحال که خون در آن به رنگ تیره (سیاه =سودا) در آمده است.
٧ – کلیه که خون در چهار چوب ساختمانی آن زیاد است.
٨ – دسته رگهای ضرباندار (شریانها یا سرخرگها)
٩ – پوست معتدل کف دست.
🔵 اندام های دارای مزاج سرد به ترتیب اولویت:
١ – بلغم
٢ – پیه (دنبه = بافت همبند)
٣ – چربی ( روغن خون یا بافتها )
۴ – مو
۵ – استخوان
۶ – غضروف
٧ – زرد پی(رباط)
٨ – وتر (تاندون)
٩ – غشاء (شامه یا صفاق)
١٠ – عصب
١١ – نخاع
١٢ – مغز
١٣ – پوست
🔵 اندام های دارای مزاج مرطوب به ترتیب اولویت:
١ – بلغم
٢ – خون
٣ – چربی
۴ – پیه
۵ – مغز
۶ – نخاع
٧ – گوشت پستان و بیضه ها
٨ – ریه
٩ – کبد
١٠ – طحال
١١ – کلیه
١٢ – ماهیچه
١٣ – پوست
🔵 اندام های دارای مزاج خشک به ترتیب اولویت:
١ – مو
٢ – استخوان
٣ – غضروف
۴ – زرد پی
۵ – وتر
۶ – غشاء
٧ – شریانها
٨ – وریدها
٩ – عصب حرکتی (این عصب سرد تر و خشک تر از حد اعتدال است)
١٠ – عصب حسی
١١ – قلب
١٢ – پوست
🔘 عمر چهار مرحله دارد :
🔹سن رشد : یا سن نمو که از صفر تا ٣٠ سالگی است (طبع دموی و صفراوی)
🔸سن جوانی : یا سن وقوف یا رکود , از ٣٠ تا ۴٠ سالگی است (طبع صفراوی)
🔹سن میانسالی : سن فرودی و نو پیری که با بقاء انرژی همراه است یعنی از ۴٠ تا ۶٠ سالگی ( طبع سوداوی)
🔸سن پیری : سن فرودی که با ناتوانی همراه است یعنی از ۶٠ سالگی به بالا ( طبع بلغمی)
البته امروزه زندگی بشر به علت گرایش به ماشینیزم و آلودگی های مختلف و... کمی متفاوت تر از گذشته است و این سنین را باید کمی کاست تا به مزاج درست رسید .
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#انواع_مزاجها #طبايع #تعالیم #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
✨✨🎆 مراقبه شنیداری 🎆✨✨
مراقبهی شنیداری هم دقیقا مانند مراقبهی دیداری است با این تفاوت که در این روش نقطهی تمرکز به جای تصویر صدا میباشد. روش این مراقبه مانند مراقبههای دیگر با رعایت و اجرای دقیق اصول پایهی مراقبه و سپس انتخاب صدایی که بتوان تا پایان زمان مراقبه روی آن تمرکز کرد. صداها میتوانند صداهای بیرونی مثل تیک تاک ساعت و یا صدای شرشر آب و صدای باد و... باشد و یا این صدا یک صدای درونی باشد مثلا میتوانید هر دو گوش را با انگشتان خود بگیرید و به صداهای درونی خود با تمرکز گوش کنید همانگونه که در مراقبه دیداری با ادامه دار شدن نظاره کردن تصویر هر بار واضحتر و روشنتر میشد در این مورد هم با تکرار و تمرین مداوم این صداها هر بار واضحتر و لطیفتر و آرامتر میشوند تا جایی که در حین مراقبهی عمیق به تصفیه یافتهترین حالت خود میرسد که همان صدای سکوت است. گوش دادن به موسیقی خود نوعی مراقبه است البته موسیقی دو نوع است موسیقی یا خون و اعصاب را تحریک میکند و یا به آنها آرامش میدهد. از میان تمام هنرها موسیقی سریعتر و نافذتر حالات معنوی را منتقل میکند. زیرا ارتعاشات صوتی در تغییر سطح آگاهی موثر است. هنرها چشم درون را باز میکنند و موسیقی گوش درون را باز میکند. نیروی سکوت: درموسیقی سکوت مابین نتها بیش از صدای خود نتها قادر است ما را در اعماق وجودمان متاثر کند. عرفا اعتقاد دارند " خدا " یا همان حقیقت مطلق نه در صدا بلکه در سکوت نهفته است. بالاترین درجهی مراقبهی شنیداری داشتن آگاهی نسبت به سکوت است یعنی در سکوت به سکوت گوش دهیم…
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#مراقبه_شنیداری #تکنیکها #مدیتیشن #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🎆 مراقبه شنیداری 🎆✨✨
مراقبهی شنیداری هم دقیقا مانند مراقبهی دیداری است با این تفاوت که در این روش نقطهی تمرکز به جای تصویر صدا میباشد. روش این مراقبه مانند مراقبههای دیگر با رعایت و اجرای دقیق اصول پایهی مراقبه و سپس انتخاب صدایی که بتوان تا پایان زمان مراقبه روی آن تمرکز کرد. صداها میتوانند صداهای بیرونی مثل تیک تاک ساعت و یا صدای شرشر آب و صدای باد و... باشد و یا این صدا یک صدای درونی باشد مثلا میتوانید هر دو گوش را با انگشتان خود بگیرید و به صداهای درونی خود با تمرکز گوش کنید همانگونه که در مراقبه دیداری با ادامه دار شدن نظاره کردن تصویر هر بار واضحتر و روشنتر میشد در این مورد هم با تکرار و تمرین مداوم این صداها هر بار واضحتر و لطیفتر و آرامتر میشوند تا جایی که در حین مراقبهی عمیق به تصفیه یافتهترین حالت خود میرسد که همان صدای سکوت است. گوش دادن به موسیقی خود نوعی مراقبه است البته موسیقی دو نوع است موسیقی یا خون و اعصاب را تحریک میکند و یا به آنها آرامش میدهد. از میان تمام هنرها موسیقی سریعتر و نافذتر حالات معنوی را منتقل میکند. زیرا ارتعاشات صوتی در تغییر سطح آگاهی موثر است. هنرها چشم درون را باز میکنند و موسیقی گوش درون را باز میکند. نیروی سکوت: درموسیقی سکوت مابین نتها بیش از صدای خود نتها قادر است ما را در اعماق وجودمان متاثر کند. عرفا اعتقاد دارند " خدا " یا همان حقیقت مطلق نه در صدا بلکه در سکوت نهفته است. بالاترین درجهی مراقبهی شنیداری داشتن آگاهی نسبت به سکوت است یعنی در سکوت به سکوت گوش دهیم…
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#مراقبه_شنیداری #تکنیکها #مدیتیشن #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
🔮 خدایت را در کجای زندگیت جا گذاشتی؟
در کدام راه گم کردی؟
ندیدی،
نشنیدی،
لمس نکردی،
رایحه اش را به درون نکشیدی
در کدامین راه، در کجای تاریکی های وجودت ایستاده ای؟
در هوسها و آرزوهای دور و درازت؟
در عشق های کاذبت؟
در پیوندهای ظلمانی ات؟
در بود وُ نبودهایت؟
در ناامیدی هایت؟ و امیدهای وَهْم آلودت؟
خدایت را در کجای زندگیت جا گذاشتی؟
تو او را فراموش کردی.
او تو را از یاد نبرد.
او تو را در طول و عرض زندگیت در خود دارد، با خود دارد
لحظه ای ...
تنها لحظه ای بِنگَرَش
از خودت غافل شو
تا بر او آگاه شوی
بنگَرَش ...
او دور نیست
نزدیکتر از خودت به خودت است
«من» را فراموش کن تا «او» را به یاد آوری
یک نَفَس در نَفَس، به یاد آور خدایت را
آنگاه در تمام نَفَسهایت
در لحظه لحظه هایت به خود آیی
به خدا مشرف شوی
که شرافتت را بازیابی
بنگر چگونه در یک قدم برداشتن بسویش،
قدم به قدمِ خدائیش به تو نزدیک وُ نزدیکتر می شود
که هر قدم او، هزاران قدمِ ماست
بنگَرَش ...
لحظه ای بنگَرَش
او را در خود خواهی یافت
گُمَش نکرده ای
جایی جا نگذاشته ای
تو، «خود»* را در زمان «من» هایت جا گذاشته ای
به خود آی ...
تا خداییِ خدایت را به یاد آوری
به خود بازگرد ...
تا خدایت را در خود بیابی
"آمین یا رب العالمین"
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#نیایش #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🔮 خدایت را در کجای زندگیت جا گذاشتی؟
در کدام راه گم کردی؟
ندیدی،
نشنیدی،
لمس نکردی،
رایحه اش را به درون نکشیدی
در کدامین راه، در کجای تاریکی های وجودت ایستاده ای؟
در هوسها و آرزوهای دور و درازت؟
در عشق های کاذبت؟
در پیوندهای ظلمانی ات؟
در بود وُ نبودهایت؟
در ناامیدی هایت؟ و امیدهای وَهْم آلودت؟
خدایت را در کجای زندگیت جا گذاشتی؟
تو او را فراموش کردی.
او تو را از یاد نبرد.
او تو را در طول و عرض زندگیت در خود دارد، با خود دارد
لحظه ای ...
تنها لحظه ای بِنگَرَش
از خودت غافل شو
تا بر او آگاه شوی
بنگَرَش ...
او دور نیست
نزدیکتر از خودت به خودت است
«من» را فراموش کن تا «او» را به یاد آوری
یک نَفَس در نَفَس، به یاد آور خدایت را
آنگاه در تمام نَفَسهایت
در لحظه لحظه هایت به خود آیی
به خدا مشرف شوی
که شرافتت را بازیابی
بنگر چگونه در یک قدم برداشتن بسویش،
قدم به قدمِ خدائیش به تو نزدیک وُ نزدیکتر می شود
که هر قدم او، هزاران قدمِ ماست
بنگَرَش ...
لحظه ای بنگَرَش
او را در خود خواهی یافت
گُمَش نکرده ای
جایی جا نگذاشته ای
تو، «خود»* را در زمان «من» هایت جا گذاشته ای
به خود آی ...
تا خداییِ خدایت را به یاد آوری
به خود بازگرد ...
تا خدایت را در خود بیابی
"آمین یا رب العالمین"
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#نیایش #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
✨✨🎆 سه دوشا: واتا، پیتا، کافا 🎆✨✨
این سه دوشا همه اعمال بیولوژیکی، روانی و فیزیولوژیکی مربوط به بدن، ذهن و آگاهی را اداره میکنند. دوشاها به عنوان عوامل سازنده اساسی و موانع حفاظتی برای بدن در شرایط نرمال، عمل میکنند و وقتی که خارج از تعادل باشند، به پروسه بیماری مدد میرسانند. سه دوشا مسئول به وجود آمدن نیازهای طبیعی، سلیقهها و ترجیحات فردی در غذا (مزه، حرارت و ...) میباشند. سه دوشا در به وجود آمدن، حفظ کردن و از بین رفتن بافتهای بدن و نیز دفع محصولات اضافی از آن نظارت دارند. آنها همچنین مسئول پدیدههای روانی نظیر احساساتی مانند ترس، خشم، حرص و در سطح بالاتر احساساتی انسانی مانند فهم، همدردی و عشق هستند. بنابراین سه دوشا زیربنای وجود روان تنی انسان به حساب میآیند.
درک عدم تعادل در دوشاها:
واتا، پیتا و کافا هر کدام برای فیزیولوژی ما ضروری هستند، بنابراین هرگز نمیتوان گفت که کدام دوشا بر دیگری برتری دارد و یا کدام دوشا در بدن ما میباشد و دیگری نمیباشد.
هر یک از دوشاها در بدن ما نقش کاربردی ویژه خود را دارد که موجب سلامتی و ادامه حیات در ما میشود. اما وقتی یکی از دوشاها از تعادل خارج شود، به سلامتی ما اسیب وارد میشود.
عدم تعادل دوشا میتواند ناشی از استرس، آسیبهای عاطفی، و همچنین رژیم غذایی نامناسب و انتخاب شیوه زندگی غلط با تعادل دوشا باشد. در اغلب موارد، این اختلالات باعث افزایش یک یا چند دوشا، و خارج شدن بدن و ذهن ما از حالت تعادل میگردد.
هر یک از سه دوشا که عبارتند از واتا و پیتا و کافا، در صورت تشدید شدن و خارج شدن از تعادل، با یک سری از بیماریها و اختلالها در سطح ذهنی و بدنی در ارتباط هستند. غالب اوقات دوشای غالب در بدن فرد میباشد که نسبت به دو دوشای دیگر بیشتر تمایل و گرایش به افزایش یافتن و عدم تعادل دارد. اگر با روشها و راه کارهای متعادلسازی دوشاها در موارد تغذیهای، عادتها و شیوههای زندگی، توجه به سن و تغییرات فصلی آشنا باشید همواره میتوانید دوشای بدن خود را در تعادل نگهداشته و سلامتی را در بدن و ذهن خود پایدار کنید.
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#دوشاها #کافا #پیتا #واتا #آیورودا #تعالیم #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🎆 سه دوشا: واتا، پیتا، کافا 🎆✨✨
این سه دوشا همه اعمال بیولوژیکی، روانی و فیزیولوژیکی مربوط به بدن، ذهن و آگاهی را اداره میکنند. دوشاها به عنوان عوامل سازنده اساسی و موانع حفاظتی برای بدن در شرایط نرمال، عمل میکنند و وقتی که خارج از تعادل باشند، به پروسه بیماری مدد میرسانند. سه دوشا مسئول به وجود آمدن نیازهای طبیعی، سلیقهها و ترجیحات فردی در غذا (مزه، حرارت و ...) میباشند. سه دوشا در به وجود آمدن، حفظ کردن و از بین رفتن بافتهای بدن و نیز دفع محصولات اضافی از آن نظارت دارند. آنها همچنین مسئول پدیدههای روانی نظیر احساساتی مانند ترس، خشم، حرص و در سطح بالاتر احساساتی انسانی مانند فهم، همدردی و عشق هستند. بنابراین سه دوشا زیربنای وجود روان تنی انسان به حساب میآیند.
درک عدم تعادل در دوشاها:
واتا، پیتا و کافا هر کدام برای فیزیولوژی ما ضروری هستند، بنابراین هرگز نمیتوان گفت که کدام دوشا بر دیگری برتری دارد و یا کدام دوشا در بدن ما میباشد و دیگری نمیباشد.
هر یک از دوشاها در بدن ما نقش کاربردی ویژه خود را دارد که موجب سلامتی و ادامه حیات در ما میشود. اما وقتی یکی از دوشاها از تعادل خارج شود، به سلامتی ما اسیب وارد میشود.
عدم تعادل دوشا میتواند ناشی از استرس، آسیبهای عاطفی، و همچنین رژیم غذایی نامناسب و انتخاب شیوه زندگی غلط با تعادل دوشا باشد. در اغلب موارد، این اختلالات باعث افزایش یک یا چند دوشا، و خارج شدن بدن و ذهن ما از حالت تعادل میگردد.
هر یک از سه دوشا که عبارتند از واتا و پیتا و کافا، در صورت تشدید شدن و خارج شدن از تعادل، با یک سری از بیماریها و اختلالها در سطح ذهنی و بدنی در ارتباط هستند. غالب اوقات دوشای غالب در بدن فرد میباشد که نسبت به دو دوشای دیگر بیشتر تمایل و گرایش به افزایش یافتن و عدم تعادل دارد. اگر با روشها و راه کارهای متعادلسازی دوشاها در موارد تغذیهای، عادتها و شیوههای زندگی، توجه به سن و تغییرات فصلی آشنا باشید همواره میتوانید دوشای بدن خود را در تعادل نگهداشته و سلامتی را در بدن و ذهن خود پایدار کنید.
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#دوشاها #کافا #پیتا #واتا #آیورودا #تعالیم #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
✨✨🎆 تیپ های شخصیتی و دوشاها 🎆✨✨
۱-تیپ کمالگرا:
این افراد به دنبال کامل بودن در همه چیز هستند و از ناکامل بودن خود سر خورده اند. ایده آلیست هستند و هر قدر هم پیشرفت کنند باز راضی نمی شوند و یک ندای درونی به آنها می گوید که خوب کار نمی کنی!
غالبا این افراد با دوشای غالب پیتا می باشند.
۲-تیپ مهرطلب یا کمک کننده:
این افراد دائم به فکر دیگرانند. خود را به آب و آتش می زنند تا به دیگران کمک کنند. به قول قدیمی ها حسن هلاک هستند!
غالبا این افراد با دوشای غالب کافا می باشند.
۳-تیپ پیشرفتگرا یا موفقیت جو:
این افراد برای پیشرفت سخت کار می کنند و جویای نام و مقام هستند. افرادی پر کار و رقابت جو هستند و برای پیشرفت کردن دست به هر اقدامی که لازم باشد می زنند.
غالبا این افراد با دوشای غالب پیتا می باشند.
۴-تیپ رمانتیک محزون یا هنرمند:
این افراد بسیار احساساتی و زود رنج هستند. خود را با احساسات دیگران درگیر می کنند و چون از تخیل بسیار نیرومندی برخوردار هستند خودشان هم دچار همان احساسات می شوند.
غالبا این افراد با دوشای غالب واتا می باشند.
۵-تیپ فکور:
این افراد بسیار در خود فرو رفته یا درونگرا هستند
غالبا این افراد با دوشای غالب کافا می باشند.
۶-تیپ وفاخو، وفاجو و شکاک:
این افراد به همه چیز سوء ظن دارند. افرادی محتاط هستند. معمولا اضطراب دارند
غالبا این افراد با دوشای غالب واتا می باشند.
۷-تیپ خوش بین و خوش گذران:
این افراد به دنبال لذت جویی بوده و افرادی اجتماعی و رفیق باز هستند.
غالبا این افراد با دوشای غالب پیتا می باشند.
۸-تیپ چالشگر یا قدرت طلب:
این افراد به دنبال قدرت و تسلط بر دیگران هستند. دوست دارند مدیر و رهبر باشند و دستور بدهند.
غالبا این افراد با دوشای غالب پیتا می باشند.
۹-تیپ صلح طلب و میانجی:
این افراد دنبال آرامش و صلح و آشتی با دیگرانند. همواره می خواهند بین دیگران میانجی شوند تا بین آنها آشتی برقرار کنند.
غالبا این افراد با دوشای غالب کافا می باشند.
در این متن کوتاه صرفا دوشای غالب در افراد با تیپ های شخصیتی متفاوت بیان شده است. اما باید در نظر داشت که علاوه بر دوشای غالب ، دوشای دوم که قدرتمند می باشد نیز در شکل دهی تیپ های شخصیتی فوق دخالت دارد که در این متن کوتاه ذکر نشده است.
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#دوشا #تیپهای_شخصیتی #آیورودا #تعالیم #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🎆 تیپ های شخصیتی و دوشاها 🎆✨✨
۱-تیپ کمالگرا:
این افراد به دنبال کامل بودن در همه چیز هستند و از ناکامل بودن خود سر خورده اند. ایده آلیست هستند و هر قدر هم پیشرفت کنند باز راضی نمی شوند و یک ندای درونی به آنها می گوید که خوب کار نمی کنی!
غالبا این افراد با دوشای غالب پیتا می باشند.
۲-تیپ مهرطلب یا کمک کننده:
این افراد دائم به فکر دیگرانند. خود را به آب و آتش می زنند تا به دیگران کمک کنند. به قول قدیمی ها حسن هلاک هستند!
غالبا این افراد با دوشای غالب کافا می باشند.
۳-تیپ پیشرفتگرا یا موفقیت جو:
این افراد برای پیشرفت سخت کار می کنند و جویای نام و مقام هستند. افرادی پر کار و رقابت جو هستند و برای پیشرفت کردن دست به هر اقدامی که لازم باشد می زنند.
غالبا این افراد با دوشای غالب پیتا می باشند.
۴-تیپ رمانتیک محزون یا هنرمند:
این افراد بسیار احساساتی و زود رنج هستند. خود را با احساسات دیگران درگیر می کنند و چون از تخیل بسیار نیرومندی برخوردار هستند خودشان هم دچار همان احساسات می شوند.
غالبا این افراد با دوشای غالب واتا می باشند.
۵-تیپ فکور:
این افراد بسیار در خود فرو رفته یا درونگرا هستند
غالبا این افراد با دوشای غالب کافا می باشند.
۶-تیپ وفاخو، وفاجو و شکاک:
این افراد به همه چیز سوء ظن دارند. افرادی محتاط هستند. معمولا اضطراب دارند
غالبا این افراد با دوشای غالب واتا می باشند.
۷-تیپ خوش بین و خوش گذران:
این افراد به دنبال لذت جویی بوده و افرادی اجتماعی و رفیق باز هستند.
غالبا این افراد با دوشای غالب پیتا می باشند.
۸-تیپ چالشگر یا قدرت طلب:
این افراد به دنبال قدرت و تسلط بر دیگران هستند. دوست دارند مدیر و رهبر باشند و دستور بدهند.
غالبا این افراد با دوشای غالب پیتا می باشند.
۹-تیپ صلح طلب و میانجی:
این افراد دنبال آرامش و صلح و آشتی با دیگرانند. همواره می خواهند بین دیگران میانجی شوند تا بین آنها آشتی برقرار کنند.
غالبا این افراد با دوشای غالب کافا می باشند.
در این متن کوتاه صرفا دوشای غالب در افراد با تیپ های شخصیتی متفاوت بیان شده است. اما باید در نظر داشت که علاوه بر دوشای غالب ، دوشای دوم که قدرتمند می باشد نیز در شکل دهی تیپ های شخصیتی فوق دخالت دارد که در این متن کوتاه ذکر نشده است.
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#دوشا #تیپهای_شخصیتی #آیورودا #تعالیم #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
✨✨🎆 آگاهی عرفانی چیست؟ 🎆✨✨
هدف مراقبه همان پی بردن فرد به سرشت اصلی خود و آن حقیقت غائی و اتصال با آن وجود ناب مطلق که با حالاتی از آگاهی ورای شناخت همراه است. همه ی مذاهب بر این اعتقاد هستند که هستی ناب در همه ی موجودات با لذات وجود دارد و فقط جهل و توهم است که حایل میان بشر و آن هستی ناب است. دریافت این آگاهی منجر به یک خود شناسی (من چیستم؟ من کیستم؟) می شود که همین امر باعث آزادی و ورود به وادی بی رنگی می شود که این وادی در مذاهب مختلف با نام های متفاوت نامگذاری شده است. این حالت را هندوها "موکشا" تاتوئیستها "زندگی هماهنگ با تائو" بودائیان "نیروانا" و صوفیان اسلام "انسان کامل" و مسیحیان "حیات وحدانی " نامگذاری کرده اند. با بررسی عرفان در مذاهب مختلف درمی یابیم که اصل تجربه ی عرفانی در تمام مذاهب یکی است عناصر همه ی آنها با هم مشترک است و تفاوت تنها در تعابیر مختلف از یک تجربه ی واحد است. چرا یک تجربه ی مشترک با تعابیری متفاوت در دنیا مطرح شده ؟ از آنجاییکه چنین تجربه های خاص و آسمانی را نمی توان با کمک کلمات زبانها تشریح و تفسیر کرد افراد بصیر وآگاه با کمک مذهب و فرهنگ خاص خود و با توجه به زبان مشترک سعی در انتقال مفاهیم ارزشمند این آگاهی ها به بشر داشته اند. عرفان مقوله ای مستقل از مذهب است و هیچ موضع گیری به نفع هیچ مذهب خاصی ندارد. شاید بتوانیم مذهب را وسیله ای بدانیم برای کمک به تفهیم آن آگاهی ناب به بشر.
البته این تنوع در تکنیک های ارائه شده در مذاهب و فرهنگ های مختلف هم دیده می شود؛ اگر چه هدف واحد است و همان کشف بزرگ و ژرفی است که بی شک هر انسانی را به آرامش عمیق و رضایت درونی می رساند. از آنجا که در قرون گذشه تا کنون هیچ بشری با این دنیای ظاهر و این دنیای حواس موفق کسب رضایت درونی نشده همیشه بدنبال مسیرهایی برای رسیدن به حقیقت ناب پشت پرده ی دنیای حواس بوده تا بتواند به آن حالت مطلوت و ارضای حس حقیقت جویی خود شود.
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#آگاهی_عرفانی #مراقبه #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🎆 آگاهی عرفانی چیست؟ 🎆✨✨
هدف مراقبه همان پی بردن فرد به سرشت اصلی خود و آن حقیقت غائی و اتصال با آن وجود ناب مطلق که با حالاتی از آگاهی ورای شناخت همراه است. همه ی مذاهب بر این اعتقاد هستند که هستی ناب در همه ی موجودات با لذات وجود دارد و فقط جهل و توهم است که حایل میان بشر و آن هستی ناب است. دریافت این آگاهی منجر به یک خود شناسی (من چیستم؟ من کیستم؟) می شود که همین امر باعث آزادی و ورود به وادی بی رنگی می شود که این وادی در مذاهب مختلف با نام های متفاوت نامگذاری شده است. این حالت را هندوها "موکشا" تاتوئیستها "زندگی هماهنگ با تائو" بودائیان "نیروانا" و صوفیان اسلام "انسان کامل" و مسیحیان "حیات وحدانی " نامگذاری کرده اند. با بررسی عرفان در مذاهب مختلف درمی یابیم که اصل تجربه ی عرفانی در تمام مذاهب یکی است عناصر همه ی آنها با هم مشترک است و تفاوت تنها در تعابیر مختلف از یک تجربه ی واحد است. چرا یک تجربه ی مشترک با تعابیری متفاوت در دنیا مطرح شده ؟ از آنجاییکه چنین تجربه های خاص و آسمانی را نمی توان با کمک کلمات زبانها تشریح و تفسیر کرد افراد بصیر وآگاه با کمک مذهب و فرهنگ خاص خود و با توجه به زبان مشترک سعی در انتقال مفاهیم ارزشمند این آگاهی ها به بشر داشته اند. عرفان مقوله ای مستقل از مذهب است و هیچ موضع گیری به نفع هیچ مذهب خاصی ندارد. شاید بتوانیم مذهب را وسیله ای بدانیم برای کمک به تفهیم آن آگاهی ناب به بشر.
البته این تنوع در تکنیک های ارائه شده در مذاهب و فرهنگ های مختلف هم دیده می شود؛ اگر چه هدف واحد است و همان کشف بزرگ و ژرفی است که بی شک هر انسانی را به آرامش عمیق و رضایت درونی می رساند. از آنجا که در قرون گذشه تا کنون هیچ بشری با این دنیای ظاهر و این دنیای حواس موفق کسب رضایت درونی نشده همیشه بدنبال مسیرهایی برای رسیدن به حقیقت ناب پشت پرده ی دنیای حواس بوده تا بتواند به آن حالت مطلوت و ارضای حس حقیقت جویی خود شود.
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#آگاهی_عرفانی #مراقبه #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
🎆 ویژگی های آگاهی عرفانی:
🔹1- وصف ناپذیری: سالک از تشریح دقیق تجربه ی خود با کلمات ناتوان است. و دلیلش اینست که پایه ی زبان بر مبنای تضاد در کیفیات کلمات است که به آنها دلالت دارد مثل شیاخت سردی با متضاد آن که گرمی است ولی آگاهی های عرفانی به سطحی فراتر از تضاد تعلق دارند و قابل توصیف با کلمات زبان نیستند و باید شخصا تجربه شوند.
🔹2- کیفیات فکری : چنین تجربیاتی متعلق به وادیی فراتر از مرز دانسته های عقلی و فکری می باشد و به روشن بینی و اشراق می رسد.
🔹3- حس وحدت و اتحاد: سالک در این کسب آگاهی به احساس یکی شدن با آن حقیقت ناب می رسد.
🔹4- ناپایداری: چنین تجربه هایی معمولا زودگذر و موقت هستند.
🔹5- کیفیت انفعالی: گر چه این تجربه بصورت ارادی شروع می شود شامل تمرکز و تفکر اما وقتی حالت خاص آگاهی اتفاق می افتد به حالت کاملا انفعالی و غیر ارادی درامده سالک تحت کنترل نیرویی برتر از خود قرار می گیرد.
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#ویژگیهای_آگاهی_عرفانی #مراقبه #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆 ویژگی های آگاهی عرفانی:
🔹1- وصف ناپذیری: سالک از تشریح دقیق تجربه ی خود با کلمات ناتوان است. و دلیلش اینست که پایه ی زبان بر مبنای تضاد در کیفیات کلمات است که به آنها دلالت دارد مثل شیاخت سردی با متضاد آن که گرمی است ولی آگاهی های عرفانی به سطحی فراتر از تضاد تعلق دارند و قابل توصیف با کلمات زبان نیستند و باید شخصا تجربه شوند.
🔹2- کیفیات فکری : چنین تجربیاتی متعلق به وادیی فراتر از مرز دانسته های عقلی و فکری می باشد و به روشن بینی و اشراق می رسد.
🔹3- حس وحدت و اتحاد: سالک در این کسب آگاهی به احساس یکی شدن با آن حقیقت ناب می رسد.
🔹4- ناپایداری: چنین تجربه هایی معمولا زودگذر و موقت هستند.
🔹5- کیفیت انفعالی: گر چه این تجربه بصورت ارادی شروع می شود شامل تمرکز و تفکر اما وقتی حالت خاص آگاهی اتفاق می افتد به حالت کاملا انفعالی و غیر ارادی درامده سالک تحت کنترل نیرویی برتر از خود قرار می گیرد.
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#ویژگیهای_آگاهی_عرفانی #مراقبه #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
💗 نیروی عشق و آگاهی به گفتهی بودا عناصر متشکلهی انسا ن پنج عنصر است. در معاینهی دقیق انسان ابتدا تن را میبینیم و سپس احساسات و واکنشهای عاطفی را مشاهده میکنیم. و سپس واکنشهای ذهن به محرکات احساسی را مییابیم. فرآیندهای ذهنی که متکی به آگاهیهای ممکن است (عقل) را درک میکنیم. و سپس به کشف آگاهی نائل میآییم. چهار عنصر اولی همیشه در تغییر و دگرگونی است و فقط عنصر آخر ثابت و پایدار است. هدف غایی این روش مراقبه رسیدن به "خود" در فراسوی "من " است.
نیروی عشق در متحول ساختن آگاهی:
همانطور که آب راه خود را روی زمین پیدا میکند وقتی که عشق –فداکاری- امید شدید و بیشائبه باشد راههایی برای مراقبه پیدا میشود. عشق مرد و زن –مادر و پدر –عشق هنرمند به هنرش – در ظریفترین حالت خود میتواند تا سطح تعمق و ژرف اندیشی پیش برود. عشق به مذهب یا عشق به طبیعت و... این قدرت را دارد که سطح آگاهی را متحول سازد.
مراحل چهارگانهی آگاهی متعالی از بیان بودا:
🔹1- عشق یا محبت عاشقانه
🔸2- ترحم و دلسوزی
🔹3- سرور
🔸4- سکون
بوداییان میاموزند در حین مراقبه عشق و محبت خود را متوجه چهار گوشهی جهان کنند. تمام مخلوقات دارای قوهی درک هستند و درون خود نیرویی اصیل و فعال دارند که نیروی شناخت است و یک نیروی فعال دیگر دارند بنام عشق. از دیدگاه نیروی عقل شناخت خداوند غیر قابل درک است اما از دیدگاه نیروی عشق خداوند از نظر افراد مختلف به صور متفاوت قابل درک است. عقل برای شناخت هر چیزی آن را تجزیه و تحلیل میکند، بخش بخش کرده و طبقهبندی میکند و خدا وجود کامل است و عقل را یارای شناخت و درک آن نیست. عقل برای شناخت هر چیز خود را از آن جدا میکند، اما عشق برای شناخت هر چیزی خود را با آن میامیزد. پس فقط با یکی شدن با اوست که میتوانیم او را بشناسیم. فقط در اتحاد تمام وجودمان با او میتوانیم او را درک کنیم.
نقش عشق در مراقبه چیست؟
عشق در مراقبه ذهن را از هر آنچه جز دوست داشتن است تخلیه میکند. عشق هر آنچه غیر از عشق را به آتش میکشد و میسوزاند و این همان کنار زدن لایههای کاذب است. عشق الهی چیزی نیست که خاص خداوند باشد بلکه عشق خود خداوند است. تمام ادیان راههای مختلف برای رسیدن به یک حقیقت واحد هستند. متعالیترین شکل دعا، دعای سکوت است. یعنی اشتیاق محض با توجه قلب به سوی خداوند منظور از "قلب" معنویترین بخش وجود انسان است.
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#عشق #آگاهی_متعالی #بودا #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
💗 نیروی عشق و آگاهی به گفتهی بودا عناصر متشکلهی انسا ن پنج عنصر است. در معاینهی دقیق انسان ابتدا تن را میبینیم و سپس احساسات و واکنشهای عاطفی را مشاهده میکنیم. و سپس واکنشهای ذهن به محرکات احساسی را مییابیم. فرآیندهای ذهنی که متکی به آگاهیهای ممکن است (عقل) را درک میکنیم. و سپس به کشف آگاهی نائل میآییم. چهار عنصر اولی همیشه در تغییر و دگرگونی است و فقط عنصر آخر ثابت و پایدار است. هدف غایی این روش مراقبه رسیدن به "خود" در فراسوی "من " است.
نیروی عشق در متحول ساختن آگاهی:
همانطور که آب راه خود را روی زمین پیدا میکند وقتی که عشق –فداکاری- امید شدید و بیشائبه باشد راههایی برای مراقبه پیدا میشود. عشق مرد و زن –مادر و پدر –عشق هنرمند به هنرش – در ظریفترین حالت خود میتواند تا سطح تعمق و ژرف اندیشی پیش برود. عشق به مذهب یا عشق به طبیعت و... این قدرت را دارد که سطح آگاهی را متحول سازد.
مراحل چهارگانهی آگاهی متعالی از بیان بودا:
🔹1- عشق یا محبت عاشقانه
🔸2- ترحم و دلسوزی
🔹3- سرور
🔸4- سکون
بوداییان میاموزند در حین مراقبه عشق و محبت خود را متوجه چهار گوشهی جهان کنند. تمام مخلوقات دارای قوهی درک هستند و درون خود نیرویی اصیل و فعال دارند که نیروی شناخت است و یک نیروی فعال دیگر دارند بنام عشق. از دیدگاه نیروی عقل شناخت خداوند غیر قابل درک است اما از دیدگاه نیروی عشق خداوند از نظر افراد مختلف به صور متفاوت قابل درک است. عقل برای شناخت هر چیزی آن را تجزیه و تحلیل میکند، بخش بخش کرده و طبقهبندی میکند و خدا وجود کامل است و عقل را یارای شناخت و درک آن نیست. عقل برای شناخت هر چیز خود را از آن جدا میکند، اما عشق برای شناخت هر چیزی خود را با آن میامیزد. پس فقط با یکی شدن با اوست که میتوانیم او را بشناسیم. فقط در اتحاد تمام وجودمان با او میتوانیم او را درک کنیم.
نقش عشق در مراقبه چیست؟
عشق در مراقبه ذهن را از هر آنچه جز دوست داشتن است تخلیه میکند. عشق هر آنچه غیر از عشق را به آتش میکشد و میسوزاند و این همان کنار زدن لایههای کاذب است. عشق الهی چیزی نیست که خاص خداوند باشد بلکه عشق خود خداوند است. تمام ادیان راههای مختلف برای رسیدن به یک حقیقت واحد هستند. متعالیترین شکل دعا، دعای سکوت است. یعنی اشتیاق محض با توجه قلب به سوی خداوند منظور از "قلب" معنویترین بخش وجود انسان است.
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#عشق #آگاهی_متعالی #بودا #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
✨✨🎆 بخشش با گذشت فرق دارد 🎆✨✨
آيا مى بخشيد يا مى رنجيد و ساكت مى مانيد و فكر مى كنيد گذشت كرده ايد؟
گاهى ما بخشش را با سرپوش گذاشتن روى احساساتمان اشتباه مى گيريم. يعنى از رفتارى مى رنجيم اما صحبتى نمى كنيم و براى خودمان توجيه مى كنيم كه بخشيدم اما تا موضوعى پيش مى آيد مي بينيم مساله قبلى در درونمان غليان مى كند و انگار خشم داريم و ناراحتيم و بار روانى مان سنگين تر مى شود.
و هر بار، سنگين تر و سنگين تر مى شويم و چون مهارت قاطعيت نداريم يا كنار مى كشيم يا شروع به خرابكارى در رابطه مى كنيم مثلا بى محلى.
در اينجا ما دچار رنجش بى صدا مى شويم. بخشش صحيح يعنى بتوانيم راجع به احساسمان صحبت كنيم و بگوييم اين مساله در من اين حس را بوجود آورد و حستان را برون ريزى كنيد، حتى اگر به فردى كه باعث ناراحتى تان شده دسترسى نداريد مى توانيد حسهايتان را بنويسيد، در مرحله بعد بهتر است درنظر بگيريم كه انسان موجودى زيستى، روانى، اجتماعى و فرهنگى است و تحت تاثير همه اين عوامل رفتارى از ما سر مى زند و فردى كه باعث ناراحتى شده نيز از اين دايره خارج نيست و شايد ناآگاه بوده و بينش كافى نسبت به خود ندارد، اگر اين مراحل را پشت سر بگذاريد يعنى احساستان را ابراز كنيد و راجع به موضوع حرف بزنيد و درنهايت در نظر داشته باشيد كه هيچ كس كامل نيست راحت تر مى توانيد ببخشيد و در اصل ذهنتان رها تر مى شود. هروقت به مرحله رهايى ذهنى رسيديد مى توانيد متوجه شويد كه واقعا بخشيده ايد.
"هرگز گذشت نكنيد بلكه سعى كنيد ببخشيد."
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#گذشت #بخشش #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🎆 بخشش با گذشت فرق دارد 🎆✨✨
آيا مى بخشيد يا مى رنجيد و ساكت مى مانيد و فكر مى كنيد گذشت كرده ايد؟
گاهى ما بخشش را با سرپوش گذاشتن روى احساساتمان اشتباه مى گيريم. يعنى از رفتارى مى رنجيم اما صحبتى نمى كنيم و براى خودمان توجيه مى كنيم كه بخشيدم اما تا موضوعى پيش مى آيد مي بينيم مساله قبلى در درونمان غليان مى كند و انگار خشم داريم و ناراحتيم و بار روانى مان سنگين تر مى شود.
و هر بار، سنگين تر و سنگين تر مى شويم و چون مهارت قاطعيت نداريم يا كنار مى كشيم يا شروع به خرابكارى در رابطه مى كنيم مثلا بى محلى.
در اينجا ما دچار رنجش بى صدا مى شويم. بخشش صحيح يعنى بتوانيم راجع به احساسمان صحبت كنيم و بگوييم اين مساله در من اين حس را بوجود آورد و حستان را برون ريزى كنيد، حتى اگر به فردى كه باعث ناراحتى تان شده دسترسى نداريد مى توانيد حسهايتان را بنويسيد، در مرحله بعد بهتر است درنظر بگيريم كه انسان موجودى زيستى، روانى، اجتماعى و فرهنگى است و تحت تاثير همه اين عوامل رفتارى از ما سر مى زند و فردى كه باعث ناراحتى شده نيز از اين دايره خارج نيست و شايد ناآگاه بوده و بينش كافى نسبت به خود ندارد، اگر اين مراحل را پشت سر بگذاريد يعنى احساستان را ابراز كنيد و راجع به موضوع حرف بزنيد و درنهايت در نظر داشته باشيد كه هيچ كس كامل نيست راحت تر مى توانيد ببخشيد و در اصل ذهنتان رها تر مى شود. هروقت به مرحله رهايى ذهنى رسيديد مى توانيد متوجه شويد كه واقعا بخشيده ايد.
"هرگز گذشت نكنيد بلكه سعى كنيد ببخشيد."
🌿✨🧘✨🔮✨🧘✨🌿
#گذشت #بخشش #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot