Pathwaystogod
1.62K subscribers
6.61K photos
497 videos
153 files
206 links
اسرار درون ومديتيشن، چاکرا و کالبدها،حقایق روانشناسی ،تعالیم معنوی و عرفانی......
Download Telegram
🎆 براي رسيدن به جايي كه تا به حال نرسيده ايم،

بايد از راهي برويم كه تا به حال نرفته ايم..!!!!

#راهى_که_تا_بحال_نرفته_ايم #رسيدن #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆 بزرگ ترین درسـی که تاریخ به ما می دهد این
اسـت که هــیچ کس از تاریخ درسی نگرفته است !

"هگل "

#هگل #درس_از_تاريخ #سخن_بزرگان #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿🌸🔮🌸🌿

🎆 رهایی از بند ذهن 🎆
⚜️ قسمت اول:

مولانا در کوچه های بلخ فریاد می زند که این چه خواب سنگینی است که شما را در خود فرو برده ؟
چرا بیدار نمی شوید ؟
و نغمه آغاز نمود :
حیله کرد انسان و حیله اش دام بود
آنکه جان می پنداشت خون آشام بود
در بست و دشمن اندر خانه بود
حیله ی فرعون زین افسانه بود
او درد انسان را که دردی ست عظیم خیلی خوب تشخیص می دهد و از شروع کار آن را فریاد می زند :
بشنو از نی چون حکایت می کند
وز جدایی ها شکایت می کند
کز نیستان تا مرا ببریده اند
وز نفیرم مرد و زن نالیده اند
نی حدیث راه پر خون می کند
قصه ی عشق مجنون می کند
این نی که سمبل انسان تنها و جدا افتاده از معشوق است دارد حدیث رنج خود می گوید؛ دور افتادن از لیلای فطرت خود، این نی می تواند هر یک از ما باشد که اسیر یک هستی عرضی و خشک و عاریتی شده ایم که بر ما توسط تعبیرها و تفسیرها و فرایندی به نام ذهن تحمیل شده است؛ لازم است برای روشن شدن مطلب نگاهی به فرایند ذهن داشته باشیم .
ذهن ما عادت کرده است به اینکه جریانات و رویدادهای زندگی را از دوجنبه و دیدگاه بررسی کند و با آنها دونوع رابطه داشته باشد :
🔵یکی دید یا رابطه ی واقعی - دیگری ذهنی
من می بینم شما به فرم خاصی راه می روید ، دستتان را تند یا آهسته حرکت می دهید ، پایتان را بلند یا کوتاه بر می دارید ، راست یا خمیده راه می روید ، در این دید من به راه رفتن شما، به صورتی که واقعا هستید نظر دارم (بدون هیچ تعبیر و تفسیر خاصی) ولی من تنها به این دید اکتفا نمی کنم ، به راه رفتن شما از جنبه ی دیگری هم نگاه می کنم و در آن چیزی می بینم که مربوط به واقعیت راه رفتن شما نیست، بلکه تعبیر و تفسیری ست که ذهن خود من از راه رفتن شما می کند ، مثلا می گویم این طرز راه رفتن موقرانه است یا غیر موقرانه است ، متواضعانه یا متکبرانه است ، متشخصانه یا حقیرانه است .
ما با تمام پدیده های جریانات و پدیده های زندگی به همین شکل در رابطه ایم .
به مبل از دوجنبه نگاه می کنیم یکی وسیله ای برای نشستن و یکی وسیله ای برای تفاخر !!!!!!
دید ذهنی یا دید ( تعبیر و تفسیری ) برای انسان نه ذاتی و طبیعی نه لازم است بلکه یک فعالیت ذهنی زاید و غیر ضروری ست که بر مغز انسان تحمیل شده است و مسائلی را برای انسان بوجود می آورد که وخامت بار است .
این فعالیت های زاید ذهنی چه رنج هایی را برای انسان به ارمغان آورده ؟

🌿🌸🔮🌸🌿

#رهايي_از_بند_ذهن #مولانا #تعاليم_معنوى #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿🌸🔮🌸🌿

🎆 رهايي از بند ذهن 🎆
⚜️ قسمت دوم:

به کودکی خود باز گردیم در پارک مشغول بازی هستیم در هنگام بازی با هم دعوا می کنیم و یکی مثلا من را می زند و مادر یا پدر یا بزرگتر شاهد ماجراست، چون ذهن بزرگترها عادت به تفسیر و تعبیر دارد، به من که کتک خورده ام می گویند : چه بچه ی ترسو و بی دست و پا و بی عرضه ای و به بچه ای که کتک زده گفته می شود : چه بچه ی شجاعی یا چه بچه ی وحشی و بی تربیتی .
یا وقتی اسباب بازی یا خوراکی خود را به دیگری می بخشیم می گویند : چه بچه ی باسخاوتی یا چه بچه ی لوسی!
این شیوه ی برخورد موجب چه روندی و استنباطی در ذهن ما می شود ؟
غیر از اینکه در زندگی ما انسانها تنها واقعیت ها و حقایق مهم نیست بلکه تفسیر ها و تعبیر ها مهم هستند کتک خوردن مهم نیست، کتک زدن هم مهم نیست آنچه سالیان سال با ما همراه خواهد بود تعبیر و تفسیری ست که از آن شده است کم کم یاد گرفتیم که همه چیز را باید با ذهن خودمان تعبیر و تفسیر کنیم، در واقع سایه ها جای واقعیت را گرفت. من درد کتک را فراموش کردم و درد تفسیر و برچسب ترسو و بی دست و پا بودن را هرگز فراموش نکردم؛ کسی در آن لحظه نگفت چه دردی کشیدی !

☸️هر چه بزرگتر می شویم دایره ی اسارت ما به تعابیر و تفاسیر بیشتر و بیشتر می شود آنچنان تفسیر های ذهنی خود را بزرگتر ها به ما القا می کنند که انگار تعابیر و واقعییت ها یکی است و تفکیک این دو روز به روز برایمان سخت تر می شود و به مرور فهمیدم در پی هر تفسیری ارزش و و غیر ارزشی وجود دارد و زندگی و هدف انسان در زندگی به دست آوردن این ارزشها و اجتناب از بی ارزشی ست .
یاد گرفتم که تفسیرها و تعبیر ها و ارزش های مرتبط به آنها مهمتر از واقعیت اصلی است .
از این روند دو مسئله ی اساسی بوجود می آید که برای انسان فاجعه برانگیز است :

🔵مسئله ی اول مربوط به رابطه ی انسان با عالم خارج است بعد از اینکه ارزش ها به عنوان یک ضرورت حیاتی مطرح و بر ذهن انسان تحمیل شد، انسان چنان شیفته ی آن می شود و به آنها مشغول می شود که از دنیا و هر آنچه که واقعا در آن می گذرد غافل می ماند؛ در عالم خود ساخته ی خویش زندگی می کند و در واقع ارزش ها به معنای واقعی کلمه انسان را مسحور می کند؛ به جای ارتباط با خود زندگی با سایه ها ارتباط دارد و اینکه گفته می شود انسان در خواب است به این معناست که زندگی واقعی را از دست داده، از واقعیت زندگی منفک شده و از اوهام و پندارها و تصاویر و تعابیر برای خود یک زندگی و عالم ذهنی ساخته است .

🌿🌸🔮🌸🌿

#رهايي_از_بند_ذهن #تعاليم_معنوى #مولانا #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿🌸🔮🌸🌿

🎆رهايي از بند ذهن 🎆
⚜️قسمت سوم:

🔵 مسئله ی دوم مربوط به درون انسان و تغییری است که در جوهر و ماهیت انسانی او حادث می شود؛ در جریان آشنایی با ارزش ها ماهیت ذاتی انسان از دست می رود و به جای آن یک پدیده ی قراردادی و اعتباری حاکم بر وجود او می گردد و در هر مورد آنطور عمل می کند که ارزش ها به او دیکته می کنند، مثلا بعد از شناخت کلمه ی سخاوتمند به عنوان یک صفت با ارزش و به عنوان یک پدیده ی لازم و حیاتی که هر کس باید آن را داشته باشد، در ذهن او ثبت شده و دیگر توجهی به میل یا عدم میل ذاتی و درونی خود نمی کند، بلکه همیشه و در هر مورد خود را موظف می بیند به اینکه سخاوتمندانه عمل کند .

⚛️بعد از حاکمیت ارزش ها بر ذهن انسان دیگر صدای باطن خود را نمی شنود ، با فطرت و اصالت خود بیگانه می شود ، رابطه اش با حالات درونی خود قطع می گردد ، و پدیده ای که از خارج بر ذهن او تحمیل شده است حاکم بر رفتار و روابط و مجموعه ی زندگی او می شود ، به عبارت دیگر انسان ماهیتی تبدیل به انسان اعتباری و قراردادی می گردد .

مساله ی دیگری که همزمان با این جریانات پیش می آید این است که از تراکم تعبیر و تفسیر ها در ذهن یک پدیده ی موهوم در حافظه ی انسان شکل می گیرد که آن را به عنوان من یا هویت روانی خویش خواهد شناخت؛ تا قبل از آشنایی با زبان تعبیر و تفسیر، انسان پدیده ای به نام من برای خود متصور نیست؛ حالات و کیفیات معنوی در او وجود دارد ، ولی از آنها « من » ساخته نشده ، برچسبی به عنوان اینکه فرضا تو آدم شجاعی ، متواضع ، سخاوتمند ، با عرضه یا بی عرضه ای هستی بر آن حالات نخورده ، اما بعد از اینکه حالات و رفتار بچه را به فلان « ارزش » یا « بی ارزش » ی معنا و تفسیر کردیم ، یعنی بوسیله ی توصیف ها و بر چسب هایی آنها را مشخص کردیم و این توصیف ها در حافظه ی او ثبت شد ، از تراکم آنها یک مر کز موهوم ذهنی بوجود می آید که بچه آن را عبارت «من » یا هویت روانی خویش فرض خواهد کرد .

🌿🌸🔮🌸🌿

#رهايي_از_بند_ذهن #تعاليم_معنوى #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿🌸🔮🌸🌿

🎆 رهایی از بند ذهن 🎆
⚜️قسمت چهارم:

☸️ارزشها تعبیر و تفسیری دارای کیفیت گسترشی هستند (مثل غده ی سرطانی)، همین که جرثومه ی آن در ذهن لانه کرد تشکیل یک کانون فساد را می دهد که روز به روز ابعاد گسترده تری پیدا خواهد کرد .

⚛️یکی از خصوصیات اساسی ارزش های تعبیری کیفیت مقایسه ای بودن آن است ، هر ارزش تعبیری و قراردادی تنها از طریق مقایسه ای بودن آنهاست، هر ارزش تعبیری و قراردادی تنها از طریق مقایسه با ضد ارزش خودش قابل تصور است (هر دوی آنها پیرایه های ذهنی و اعتباری هستند) شما اگر مثلا باعرضگی را با بی عرضگی مقایسه نکنید هیچکدام از آنها معنایی نخواهند داشت و حال توجه کنید که از خصوصیت «مقایسه ای بودن» ارزشها چه مسایلی به بار می آید در مقایسه وجود رقابت مستتر است .

⚛️اگر به خاطر رقابت نیست چه ضرورتی ما را وا می دارد تا در هر قدم از زندگی خود و متعلقات خود را با دیگران مقایسه کنیم؟

⚛️آیا این دلیل بر این نیست که ما درگیر نوعی مبارزه ی پنهان و رقابت با همدیگریم؟

⚛️رقابتی به نام رقابت سازنده وجود ندارد رقابت و مقایسه در ذات شیطانی ست ( اولین مقایسه را شیطان کرد که : من از آتشم و او از خاک ) زاییده فکر است و ما آن را در زیر توجیهات و لفافه ها می پوشانیم .

⚛️در این جریان وسعت زندگی را از دست داده ایم مانند این است که در یک دشت وسیع ایستاده ایم ولی به ما گفته اند تنها به یک جهت می توانی نگاه کنی و آن دید و جهت رقابتی است هدف زندگی می شود؛ جنگ و جدل گاهی آشکار و گاهی پنهان است؛ درست است که هدف های دیگر را نیز دنبال می کنیم مثل نویسندگی و خیلی کارهای دیگر... ولی با خودمان رو راست باشیم به دنبال ابراز و حربه ی تفوق و پیروزی در جنگ و مبارزه ی پنهانیم .
امروز مدیر شرکتیم، فردا ممکن است نباشیم، هریک از کارکنان رقیبی به شمار می آیند، آیا واقعا مدیر بودن یک ارزش واقعی ست؟

⚛️امروز پسر اول سرودش را می خواند و نفر اول می شود و فردا پسر دومی خوب می خواند و نفر اول و تحسین ها و تمجید ها به او گفته می شود. مدال را از گردن پسر اولی باز می کنیم و به گردن پسر دومی می اندازیم و فردا دوباره ... و این جریانی ست که به شکل ها و طرق مختلف در تمام زندگی با آن درگیر هستیم .

⚛️در این جریان هر بار ارزشی را به ما می دهند و بعد پس می گیرند و با توجه به اینکه این ارزشها حیات هستی و هویت روانی ما را شکل می دهد، هر ارزشی که گرفته می شود، انگار یک تکه از وجودمان گرفته می شود.

❇️چه احساسی خواهیم داشت ؟
❇️چرا همیشه در احساس حسرت برای چیزی که باید داشته باشیم و نداریم هستیم ؟
❇️چرا به هر جا می رسیم باز عطش داریم و ولع دویدن رهایمان نمی کند ؟
❇️چرا آینده را گدایی می کنیم ؟
❇️هر یک از ما در واقع از دیگری می ترسد ؟

🌿🌸🔮🌸🌿

#رهايي_از_بند_ذهن #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆 همه ما را از " چوب خدا " ترساندند

ولی یکی به " بوسه خدا " امیدوارمان نكرد.

در حالیکه خداوند

کلامش را همیشه

با "بخشنده و مهربان "

آغاز می کند...

بارش بوسه های "بی منت" خداوند را برایتان آرزومندم.

#راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆 روسها سال 1970دست به آزمایش عجیبی زده و حفره ای در پوسته زمین حفرکردند، تا ببینند به کجا می‌رسند، آنها حدود 35کیلومتر حفر کردند و سرانجام بدون رسیدن به نتیجه ای حفاری را متوقف کردند!!!!

#حفارى_روسها_درون_زمين #عجايب #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿🌸🔮🌸🌿

🎆 مبارزه با دشمنی که «پایگاهش در افکار ماست» بسیار دشوار است

آنچه میخواهیم نیستیم!؟!

آنچه هستیم نمیخواهیم!؟!

آنچه دوست داریم نداریم!؟!

آنچه داریم دوست نداریم!؟

تنها کسی که به ذهنمان دسترسی دارد خودمان هستیم.

این ما هستیم که انتخاب میکنیم به چه بیاندیشیم.

جهل و رفتار غلط دیگران نباید بذر ذهن و افکارمان باشد.

🌿🌸🔮🌸🌿

#دشمنى_بنام_ذهن #افکار #روانشناسى #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿🌸🔮🌸🌿

🎆 زمین خوردن مهم نیست...

مراقب باش کسی را زمین نزنی...

با کلامی تلخ و قضاوتی بیجا....

با بی تفاوتی و نادیده انگاشتنش...

با عدم حساسیت نسبت به حرف های ناگفته در نگاهش...

یادمان باشد حتی خوشبختی به بدبختی نیاز دارد تا بتواند به ما اثبات کند چقدر وجودش لازم و ضروری است...

پس با حرمت به همه کس و همه چیز...

زندگی را هر روز تجربه کن...

🌿🌸🔮🌸🌿

#زمين_خوردن #بى_تفاوتى #حرفهاى_ناگفته #حرمت #روانشناسى #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿🌸🔮🌸🌿

📜 حکایت : عیب دیگران

حکایت در باب چهار هندو است که در مسجد به نماز می ایستند،
وقتی صدای موذن برمی آید یکی از آنها با آن که خود در نماز است می گوید:
ای موذن بانگ کردی وقت هست.
هندوی دیگر در همان حال به وی می گوید: سخن گفتی و نمازت باطل است
سومی به دومی می گوید: به او طعن نزن که نماز تو هم باطل است.
سپس هندوی چهارم می گوید: خدا را شکر که من مثل شما سه تن سخن نگفتم.
بدین گونه بالاخره نماز هر چهار تن تباه می شود.

دراین حکایت هر کدام از این چهار هندو نمادی هستند از انسانهایی که به عیب خود کور می باشند و به عیب دیگران بینا و آگاه...

چار هندو در یکی مسجد شدند
بهر طاعت راکع و ساجد شدند

هر یکی بر نیتی تکبیر کرد
در نماز آمد بمسکینی و درد

مؤذن آمد از یکی لفظی بجست
کای مؤذن بانگ کردی وقت هست

گفت آن هندوی دیگر از نیاز
هی سخن گفتی و باطل شد نماز

آن سیم گفت آن دوم را ای عمو
چه زنی طعنه برو خود را بگو

آن چهارم گفت حمد الله که من
در نیفتادم بچه چون آن سه تن

پس نماز هر چهاران شد تباه
عیب‌گویان بیشتر گم کرده راه

ای خنک جانی که عیب خویش دید
هر که عیبی گفت آن بر خود خرید

زانک نیم او ز عیبستان بدست
وآن دگر نیمش ز غیبستان بدست

چونک بر سر مرا ترا ده ریش هست
مرهمت بر خویش باید کار بست

عیب کردن خویش را داروی اوست
چون شکسته گشت جای ارحمواست

گر همان عیبت نبود ایمن مباش
بوک آن عیب از تو گردد نیز فاش

لا تخافوا از خدا نشنیده‌ای
پس چه خود را ایمن و خوش دیده‌ای

سالها ابلیس نیکونام زیست
گشت رسوا بین که او را نام چیست

در جهان معروف بد علیای او
گشت معروفی بعکس ای وای او

تا نه‌ای ایمن تو معروفی مجو
رو بشوی از خوف پس بنمای رو

تا نروید ریش تو ای خوب من
بر دگر ساده‌زنخ طعنه مزن

این نگر که مبتلا شد جان او
در چهی افتاد تا شد پند تو

تو نیفتادی که باشی پند او
زهر او نوشید تو خور قند او

«مولانا مثنوی معنوی»

🌿🌸🔮🌸🌿

#حکایت_عیب_دیگران #داستانهای_پند_آمیز #مولانا #مثنوی_معنوی #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆 بگذار نور وجودت آنچنان پرتلألو بدرخشد که دیگران بتوانند راه خروج خود از تاریکی را پیدا کنند.

#نور_درون #خروج_از_تاریکی #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿🌸🔮🌸🌿

🎆 انسان اهل مراقبه متفاوت عمل می کند.
هر حرفه ای انتخاب کند مهم نیست.
او کیفیتی از قداست
را برای حرفه اش
به ارمغان خواهد آورد.

کارها را به گونه ای انجام دهید
که انگار این آخرین کاری است که انجام می دهید
تنها کاری است که انجام می دهید
و هیچ شانسی برای انجام دوباره
اینکار یا کار دیگری نخواهید داشت ...
بر روی آن تمرکز کنید
و آن را تمام و کمال انجام دهید

آنرا با عشق انجام دهید
با مراقبه و هشیاری...
واقعاً باید اگاهانه عشق داشته باشید
در غیر اینصورت هیچ کاری
بخوبی انجام نخواهد شد
همه چیز تباه خواهد شد .

🌿🌸🔮🌸🌿

#مراقبه #قداست #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿🌸🔮🌸🌿

🎆 هر صبح شاد و پر انرژی برخیزید
هر صبح سرشار از عشق برخیزید
هر صبح با ارتعاش مثبت برخیزید

تا روزی زیبا داشته باشید
تا تجربیات رنگارنگ داشته باشید
تا ارتباطات لذت بخش داشته باشید
تا لحظاتی بی نظیر و ناب داشته باشید

کافیست هر صبح، ساعت بیوریتم بدنتان را روی موج مثبت کوک کرده باشید.

شادمانی حق شماست،
شادمانی نیاز شماست،
شادمانی حیات شماست،

شاد باشید و لبخند بزنید...
💕"صبح همگی عزیزان همراه به نيکویی و آرامش"💕

🌿🌸🔮🌸🌿

#شادی #صبح_بخیر #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot