🌍Partizan☭
456 subscribers
6.65K photos
2.02K videos
190 files
8K links
🌍کانالی جهت اشنایی نسل جوان جامعە با علم مارکسیسم و یادگیری تئوریک مارکسیسم لنینیسم


☭کانال ما (پارتیزان)

https://t.me/partizan1917

لینک گروە:
https://t.me/+YWuWE_MTjj5lNGEx
Download Telegram
در وجود #لنین کوچک‌ترین رگه‌ای از آن‌چه که شاید دورادور رضایت نفس جلوه کند وجود نداشت. پیروزی هرگز او را مغرور و شکست هرگز مغمومش نکرد. اصرار داشت که هیچ موقعیتی نیست که انسان دربرابرش نتواند واکنش نشان دهد. یکی از آن مردان بزرگ بود که دقیقا در فرآیند عملی زندگی دست‌آوردهای زیادی داشت که بسیاری از آنان بنیادی بود. با این حال هیچ کس دیگری درباره شکست‌های احتمالی یا عملی با چنین متانتی، بری از عواطف، ننوشته است «آدم هوشمند کسی نیست که اشتباه نمی‌کند. چنین آدم‌هایی نه وجود دارند و نه می‌توانند وجود داشته باشند. آدم هوشمند کسی است که مرتکب اشتباهات بنیادی نمی‌شود و می‌داند چگونه خطاهایش را با آرامش و راحتی تمام اصلاح کند.»... زندگی او سرشار از اقدام مستمر و مبارزه مداوم در دنیایی است که بنابه اعتقاد وی هیچ موقعیتی بدون راه حل برای او یا دشمنانش وجود ندارد. پس ترجیع‌بند زندگی لنین چنین بود: همواره آماده برای اقدام...
سادگی سنجیده لنین، تاثیر نافذی بر توده‌ها داشت. برخلاف شخصیت‌های انقلابی پیشین وی بدون نشانی از لفاظی تریبون بی‌همتای توده‌ها بود. چه در زندگی خصوصی و چه عمومی، انزجار بی‌حدی از عبارت‌پردازی، گنده‌گویی یا اغراق داشت.

#جورج_لوکاچ

#مبارزه مسلحانه

#پارتیزان


‌☭@partizan1917
ماتریالیسم تاریخی تئوری انقلاب پرولتاریا است زیرا در ذات خود سنتز وجودی [هستی] اجتماعی است که مولد و تعیین کننده بنیادی پرولتاریاست؛زیرا پرولتاریا در مبارزه ای برای رهایی،خودآگاهی روشن خود را در آن می یابد بنابراین موقعیت یک متفکر پرولتاریا،یعنی نماینده ماتریالیسم تاریخی،فقط ژرفا و گستره ی درک خود از آن و مسائل برخاسته از آن سنجیده می شود؛ براساس گستره ای که وی قادر است در دل ظواهر جامعه ی بورژوایی گرایش هایی را به سوی انقلاب پرولتاریایی به دقت دریابد که خود را درون و میان شان به هستی واقعی و آگاهی متمایز بر می کشد.

#جورج_لوکاچ
تاملی در وحدت و اندیشه لنین صفحه ۱۲


#زنده_باد_مبارزه_مسلحانه_تنها_راه_رهایی


@partizan1917


پارتیزان گروهی است مارکسیست لنینیستی ،لینک گروه پارتیزان

https://t.me/+YWuWE_MTjj5lNGEx
کارل مارکس بر واکنش های متفاوت بورژوازی و پرولتاریا نسبت به ستم و نامردمی و سبعیت سرمایه داری تاکید داشت: "طبقه ی دارا و طبقه ی پرولتاریا بیگانه گی واحدی را تجربه می کنند. با این همه طبقه ی دارا در این بیگانه گی احساس آسوده گی و حقانیت می کند و در آن منشاء قدرت و شالوده ی نوعی هستی دروغین می بیند. برعکس طبقه ی پرولتاریا در این بیگانه گی احساس تباهی و ویرانی می کند و در آن درمانده گی و نومیدی و ناانسانی شدن هستی خود را می بیند."

#جورج_لوکاچ


#زنده_باد_مبارزه_مسلحانه_تنها_راه_رهایی


@partizan1917


پارتیزان گروهی است مارکسیست لنینیستی ،لینک گروه پارتیزان


https://t.me/+BE_e2I1ZP6oyZTZh
فقط آگاهی طبقاتی پرولتاریا می‌تواند راه‌برون‌رفت از بحران سرمایه‌داری را نشان دهد. تا زمانی که این آگاهی حضور فعال نداشته باشد، بحران همیشه وجود دارد، به نقطه‌ی شروع خود باز می‌گردد، و همان مدار بسته را از سر می‌گیرد تا آن که سرانجام، پس از رنج‌های بی‌شمار و کژراهه‌های هول‌ناک، آموزش‌گاه ِ تاریخ، فرایند آگاه‌سازی پرولتاریا را به کمال برساند و هدایت تاریخ را به دست او بسپارد.

#جورج_لوکاچ
تاریخ و آگاهی طبقاتی


#زنده_باد_مبارزه_مسلحانه_تنها_راه_رهایی


@partizan1917


پارتیزان گروهی است مارکسیست لنینیستی ،لینک گروه پارتیزان


https://t.me/+BE_e2I1ZP6oyZTZh
کارل مارکس می نویسد، "در پی سلطه‌ی ماشين بر انسان، وضعيتی پديدار می‌شود که در آن انسان‌ها در پس کارشان محو می‌گردند و عقربه‌ی ساعت به معيار دقيقِ سنجشِ نسبت فعاليت دو کارگر بدل می‌شود، درست همان‌گونه که اين عقربه نسبت سرعت دو لوکوموتيو را می سنجد. بنابراين‌، نبايد گفت يک ساعت از کار يک انسان، برابر يک ساعت از کار انسانیْ ديگر است، بلکه بايد بگوييم يک انسان در يک ساعت کار، برابر يک انسان ديگر در يک ساعت کار است. زمان همه‌ چيز است و انسان هيچ‌چيز؛ او، حداکثر، تجسم زمان است. کيفيتْ ديگر مطرح نيست. کميت، تعيين‌کننده‌ی همه چيز است: ساعت با ساعت[سنجيده می شود]، روز با روز. بدين ترتيب زمان سرشت کيفی، تغييرپذير، و سيال خود را از دست می‌دهد."

#جورج_لوکاچ

تاریخ و آگاهی طبقاتی (صفحه‌ی ٢٢٠)
ترجمه: محمد جعفر پوینده



#زنده_باد_مبارزه_مسلحانه_تنها_راه_رهایی


@partizan1917


پارتیزان گروهی است مارکسیست لنینیستی ،لینک گروه پارتیزان


https://t.me/+BE_e2I1ZP6oyZTZh
کارل مارکس درباره‌ی کار در کارخانه می‌گويد:
"خود فرد نيز تقسيم شده و به چرخ دنده‌ی يک کار قطعه قطعه شده بدل گشته" و در نتيجه "چنان فلج شده است که چيزی بيش از نوعی نابهنجاری نيست"، اين گفته در اين‌جا از آن رو سخت صادق است که چنين تقسيم‌کاری مستلزم تلاش‌های هرچه والاتر، تحول‌يافته‌تر، و "معنوی"‌تر است. جدایی نيروی کار‌ از شخصيت کارگر و تبديل آن به شیٔ و چيزی که کارگر آن را در بازار می‌فروشد، در اين‌جا نيز تکرار می‌شود، با اين تفاوت که فرآيند ماشينی‌شدن نه تمام قوای فکری، بلکه قوه‌یی (يا مجموعه‌ ای از قوا) را سرکوب می‌کند که از تماميت شخصيت جدا شده، در برابر آن قرار گرفته و به شیٔ و کالا بدل گشته است.

#جورج_لوکاچ

تاریخ و آگاهی طبقاتی (صفحه ی ٢٣۴)
ترجمه: محمد جعفر پوینده


#زنده_باد_مبارزه_مسلحانه_تنها_راه_رهایی


@partizan1917


پارتیزان گروهی است مارکسیست لنینیستی ،لینک گروه پارتیزان


https://t.me/+BE_e2I1ZP6oyZTZh