🌍Partizan☭
454 subscribers
6.64K photos
2.02K videos
190 files
7.99K links
🌍کانالی جهت اشنایی نسل جوان جامعە با علم مارکسیسم و یادگیری تئوریک مارکسیسم لنینیسم


☭کانال ما (پارتیزان)

https://t.me/partizan1917

لینک گروە:
https://t.me/+YWuWE_MTjj5lNGEx
Download Telegram
# علیه فراموشی#زنان_مبارز

مینو ستوده پیما
سن: ۲۱
فرزند اسماعیل و عذرا .متولد لاهیجان
تاریخ اعدام: ۲۰ دی ۱۳۶۰
محل: چالوس، 
نحوه اعدام: تيرباران.
ستوده‌پیما در خانواده ای متوسط در ۷ فروردین ۱۳۳۹ در لاهیجان بدنیا آمد. او دانشجو و مجرد بود و در تشکیلات دانشجویان و دانش‌آموزان سازمان پیکار و چاپخانه سازمان پیکار در رشت فعالیت می‌کرد. نامزد او، ولی الله رودگریان نیز اعدام شده است.

مینوستوده پیما روز اول یا دوم دی ماه ۱۳۶۰ به همراه دو تن از دوستانش در خانه‌ی خود در رشت، دستگیر شد. خانه باید تحت‌نظر بوده باشد. ساعت ۱۲ شب پاسداران از دیوار به حیاط خانه پریده و هر سه نفر را با خود بردند و اتاقشان از طرف دادستانی مهر و موم شد. اوابتدا چند روز در رشت و آخرین روزهای بازداشت را در زندان چالوس گذراند. او در مدت ۱۹ روزی که در بازداشت بسر برد، ملاقات نداشت.

مینو ستوده‌پیما در روز ۲۰ دی ماه ۱۳۶۰ به همراه سه تن از دوستان و همرزمانش در چالوس تیرباران شد. پاسداران در همان روز، اجساد آنها را به بیمارستان لاهیجان منتقل کردند. خانواده بعد از اخذ اجازه کتبی و دادن تعهد شفاهی مبنی بر برگزار نکردن مراسم، جسد او و  طاهره میراحسان را تحویل گرفتند و به گورستان آ سید محمد بردند. در آنجا دوستان مینو پیکر او را شستند. به سرهر چهار نفر یک تیر زده بودند. مسئولان به خانواده‌ی او اجازه ندادند جسد وی را به دلیل کمونیست بودن، در گورستان عمومی دفن کنند.  میراحسان به همراه  ستوده‌پیما که با هم نسبت فامیلی نیز داشتند، در یک باغ خانوادگی در ده چوشل لاهیجان دفن شده‌اند.


🚩 پیش به سوی سازماندهی هسته های سرخ مقاومت سراسری


#زنده_باد_مبارزه_مسلحانه_تنها_راه_رهایی


@partizan1917


پارتیزان گروهی است مارکسیست لنینیستی ،لینک گروه پارتیزان

https://t.me/+B8ZyXfyDnJxhYTIx
#زنان_مبارز

#زنانی که به جرم داشتن عقیده اعدام شدند


چهارده‌همین سالگرد اعدام این
مبارز کورد که همراه فرزاد کمانگر و چند تن دیگر در سال ۱۳۸۹، پس از تحمل شکنجه های بسیار، به دار آویخته شد

#شیرین_علم_هولی، زندانی سیاسی کرد که سال ۸۹ به همراه چند تن از یارانش اعدام شد، طی آخرین نامه خود، یک هفته، پیش از اعدام، شرح حال خود را اینگونه توصیف کرد:

"دوران زندانم وارد سه سالگی خود شده است، یعنی سه سال زندگی زجرآور پشت میله های زندان اوین، که دو سال از آن دوران را  بلاتکلیف بدون وکیل و بدون وجود حکمی مبنی بر قرار بازداشت گذراندم. در این مدت روزهای تلخی را پشت سر گذاشتم و بعد از آن هم دوران بازجویهای بند ۲۰۹  شروع شد؛ بقیه مدت زندان را در بند عمومی گذراندم. به درخواستهای مکرر من برای تعیین تکلیف پاسخ نمی دهند. در نهایت حکم ناعادلانه اعدام برایم صادر شد."

◾️او می‌افزاید: زبانم کردی است، زبانی که از طریق آن بزرگ شدم و پلِ پیوندی‌ست برای من. اجازه ندارم با آن زبان صحبت کنم، آن را بخوانم، بنویسم و یا با آن تحصیل کنم، کرد بودنم را انکار نمی‌کنم چون انگار خودم را انکار کرده ام.

◾️او خطاب به بازجوی خود می‌گوید، در آن زمان که من را بازجویی می‌کردید، زبان فارسی نمی‌دانستم، اما شما با زبان خود بازجویی و محکمه ام کردید و برایم حکم صادر کردید؛ در حالی که درست نمی فهمیدم در اطرافم چه می گذرد و  نمی توانستم از خود دفاع کنم.

شیرین می‌نویسد، شکنجه هایی که علیه من به کار گرفتید، کابوس شبهایم شده. ضربه هایی که در دوران شکنجه به سرم وارد شد، باعث آسیب دیدگی در این ناحیه شده است. بعضی از روزها سردردهایم آنقدر شدید می شود، که دیگر نمی دانم در اطرافم چه می گذرد، در نهایت از شدت درد، بینی ام شروع به خونریزی می کند، ضعف بینایی چشمم هم موضوعی دیگر است و هنوز هم به درخواستم برای عینک پاسخ نداده اند.

◾️او در نامه خود یادآوری می‌کند این شکنجه ها علیه تمام فرزندان کُرد و از جمله زینب جلالیان  و روناک صفارزاده هم اعمال شده.

◾️شیرین علم هُولی در انتهای نامەای که دوازدهم اردیبهشت ماه ٨٩ نوشته است می‌گوید دوباره بعد از مدتها مرا برای بازجویی به بند ۲۰۹ زندان اوین بردند و اتهامات بی اساسشان را تکرار کردند. از من خواستند، که با آنها همکاری کنم تا حکم اعدامم شکسته شود. من نمی دانم این همکاری چه معنایی دارد، وقتی من حرفی بیش از این برای گفتن ندارم. آنها از من خواستند تا آنچه را که می گویند تکرار کنم و من چنین نکردم، بازجو گفت: ما پارسال می خواستیم آزادت کنیم، اما چون خانواده ات با ما همکاری نکردند وضعیتت به اینجا کشیده شد، او اعتراف کرد که من گروگانی هستم در دست آنها و تا به هدفهای خود نرسند مرا نگه خواهند داشت، یا در نتیجه اعدام خواهم شد، اما آزادی هرگز.
ــــــــــــــــــــ
◾️شیرین علم‌هولی متولد سال ١٣۶٠ در روستای دیم قشلاق در حوالی ماکو، پس از گذراندن یک سال و ٩ ماه حبس در زندان اوین تهران در روز هشتم آذر ماه به اتهام عضویت در پژاک محاکمه و به اعدام محکوم شد. او ١٩ اردیبهشت ١٣٨٩ بدون اطلاع خانواده و وکلایش در زندان اوین اعدام شد.


🚩 پیش به سوی سازماندهی هسته های سرخ مقاومت سراسری


#زنده_باد_مبارزه_مسلحانه_تنها_راه_رهایی


@partizan1917


پارتیزان گروهی است مارکسیست لنینیستی ،لینک گروه پارتیزان

https://t.me/+m8Vj54WYzBAwZGQx