✳️ روایت #هویدا از توهم شاه درباره خودش
#جشن_های_2500_ساله از آن حیف و میل های بودجه عمومی بود که قطعا حتی در همان دوره پهلوی هم تعداد منتقدین داخلی و خارجی اش بیشتر از طرفدرانش بود. با همه این احوال شاه علاقه زیادی به برگزاری جشن هایی این چنینی داشت. او که بسیار علاقه داشت خود را کوروش ثانی بداند، تلاش می کرد تا مبدا تحولاتی را که فکر می کرد در ایران رقم زد، به کوروش برساند! همچنان که انقلاب سفید خود را همچون انقلاب کوروش می دانست. او می خواست کشور خود را به تمدن بزرگ برساند، همچنان که به قول خودش کوروش، در یک نسل ایران را متحول کرد. عباراتی که در پایین می آید نشان می دهد استبداد و تخیلات شاه راه را بر هرگونه کار علمی و نقشه سامان مند برای توسعه کشور بسته بود:
«شاه اصرار عجیبی داشت به همه مدعوین جشن های دو هزار و پانصد ساله بقبولاند که برگزاری این مراسم نشانی است بر تجدید حیات ایران و مفهومی ندارد جزء حراست از میراث امپراتوری عهد هخامنشیان. ضمن آنکه گه گاه خطاب به اطرافیان خود نیز می گفت: «انقلاب سفید ما نه تنها از دوران سلطنت کوروش مایه گرفته، بلکه دقیقا ما را به جهتی می کشاند که بتوانیم در راستای برنامه های کوروش حرکت کنیم» شاه در عین حال که می کوشید جشن های دو هزار و پانصد ساله را نوعی میعاد با تاریخ برای مردم ایران جلوه دهد، بیشتر مشتاق بود که مردم آن را نشانه ای از تولد دوباره کشور به حساب آورند. ولی گفتنی است که مردم اصلا در جریان این جشن ها حضور نداشتند و اصولا نیروی پلیس و ارتش چنان حفاظتی در اطراف تخت جمشید به وجود آورده بودند که به احدی اجازه نزدیک شدن نمی دادند. بخصوص آنکه هدف شاه از این جشن ها و بازگشت به ایران باستان هم هرگز نمی توانست مورد قبول روحانیون که فقط تعالیم پیغمبر مسلمانان را معتبر می دانند قرار داشته باشد.»
«شاه به قدری فریفته ایران باستان بود که در مصاحبه اش با «کارانجیه» (روزنامه نگار هندی) گفت: «امروز سرزمین باستانی ایران که مادر تمدن ها است و اولین امپراتوری را در جهان تاسیس کرده شاهد تولد دوباره تمدن درخشان خویش است و انقلاب سفید ما هم ریشه در همان انقلاب دارد که دو هزار پانصد سال پیش توسط کوروش به وجود آمد و بر اساس آن، کوروش توانست امپراتوری خود را فقط طی یک نسل به چنان قدرت فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی مبدل سازد که الگوی زندگی و ارزش های انسانی، اخلاقی و اجتماعی برای دنیا شود.» 1
1-فریدون هویدا، سقوط شاه، ترجمه: ح.ا. مهران، تهران، انتشارات اطلاعات، 1386، چاپ نهم، ص 119-120
#زنده_باد_مبارزه_مسلحانه_تنها_راه_رهایی
☭@partizan1917
پارتیزان گروهی است مارکسیست لنینیستی ،لینک گروه پارتیزان
https://t.me/+BE_e2I1ZP6oyZTZh
#جشن_های_2500_ساله از آن حیف و میل های بودجه عمومی بود که قطعا حتی در همان دوره پهلوی هم تعداد منتقدین داخلی و خارجی اش بیشتر از طرفدرانش بود. با همه این احوال شاه علاقه زیادی به برگزاری جشن هایی این چنینی داشت. او که بسیار علاقه داشت خود را کوروش ثانی بداند، تلاش می کرد تا مبدا تحولاتی را که فکر می کرد در ایران رقم زد، به کوروش برساند! همچنان که انقلاب سفید خود را همچون انقلاب کوروش می دانست. او می خواست کشور خود را به تمدن بزرگ برساند، همچنان که به قول خودش کوروش، در یک نسل ایران را متحول کرد. عباراتی که در پایین می آید نشان می دهد استبداد و تخیلات شاه راه را بر هرگونه کار علمی و نقشه سامان مند برای توسعه کشور بسته بود:
«شاه اصرار عجیبی داشت به همه مدعوین جشن های دو هزار و پانصد ساله بقبولاند که برگزاری این مراسم نشانی است بر تجدید حیات ایران و مفهومی ندارد جزء حراست از میراث امپراتوری عهد هخامنشیان. ضمن آنکه گه گاه خطاب به اطرافیان خود نیز می گفت: «انقلاب سفید ما نه تنها از دوران سلطنت کوروش مایه گرفته، بلکه دقیقا ما را به جهتی می کشاند که بتوانیم در راستای برنامه های کوروش حرکت کنیم» شاه در عین حال که می کوشید جشن های دو هزار و پانصد ساله را نوعی میعاد با تاریخ برای مردم ایران جلوه دهد، بیشتر مشتاق بود که مردم آن را نشانه ای از تولد دوباره کشور به حساب آورند. ولی گفتنی است که مردم اصلا در جریان این جشن ها حضور نداشتند و اصولا نیروی پلیس و ارتش چنان حفاظتی در اطراف تخت جمشید به وجود آورده بودند که به احدی اجازه نزدیک شدن نمی دادند. بخصوص آنکه هدف شاه از این جشن ها و بازگشت به ایران باستان هم هرگز نمی توانست مورد قبول روحانیون که فقط تعالیم پیغمبر مسلمانان را معتبر می دانند قرار داشته باشد.»
«شاه به قدری فریفته ایران باستان بود که در مصاحبه اش با «کارانجیه» (روزنامه نگار هندی) گفت: «امروز سرزمین باستانی ایران که مادر تمدن ها است و اولین امپراتوری را در جهان تاسیس کرده شاهد تولد دوباره تمدن درخشان خویش است و انقلاب سفید ما هم ریشه در همان انقلاب دارد که دو هزار پانصد سال پیش توسط کوروش به وجود آمد و بر اساس آن، کوروش توانست امپراتوری خود را فقط طی یک نسل به چنان قدرت فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی مبدل سازد که الگوی زندگی و ارزش های انسانی، اخلاقی و اجتماعی برای دنیا شود.» 1
1-فریدون هویدا، سقوط شاه، ترجمه: ح.ا. مهران، تهران، انتشارات اطلاعات، 1386، چاپ نهم، ص 119-120
#زنده_باد_مبارزه_مسلحانه_تنها_راه_رهایی
☭@partizan1917
پارتیزان گروهی است مارکسیست لنینیستی ،لینک گروه پارتیزان
https://t.me/+BE_e2I1ZP6oyZTZh
🔴 بیماری هلندی چگونه کمر اقتصاد پهلوی را شکست؟!
سخنان امیر عباس #هویدا نخست وزیر #پهلوی درباره کمک های با شرط و شروط غرب و شرق به ایران و کمک های رایگان و بدون هیچ تبصره و شرط ایران به دیگران در سال هایی که نفت گران شده و خزانه پر شده و برنامه های اقتصادی و عمرانی بدون در نظر گرفتن ظرفیت و توان داخلی پیش می رفت.
به گفته #عبدالمجید_مجیدی که از دیماه 1351 به ریاست #سازمان_برنامه_و_بودجه تعیین شده بود: «پس از افزايش قيمت #نفت در سالهاي 1350 به بعد و به دنبال آن افزايش #بودجه دولت، #تورم خيلي شديدي بهوجود آمد و علت، آن بود كه برخورد صحيحي با مسئله افزايش قيمت نفت وجود نداشت. سعي ميشد، راهحلها از طريقي پيدا شود كه خيلي قابل توجيه نبود.»
#آنتونی_پارسونز ، سفیر کبیر #انگلیس در ایران که از سال 52 تا 57 عهدهدار این سمت بود، در بخشی از خاطرات خود درباره تورم در این دوران مینویسد: «تزریق درآمدهای حاصله از افزایش قیمت نفت در دسامبر 1973 به اقتصاد کشور، بدون افزایش سطح تولید، تورم و #گرانی بالایی را موجب شده بود که گرچه مقامات دولتی نرخ سالیانه آن را 20 درصد اعلام کرده بودند، ولی نرخ واقعی تورم بسیار بیشتر از این رقم بود.».
#بیماری_هلندی یک مفهوم اقتصادی است که بیان میدارد افزایش درآمد ناشی از منابع طبیعی میتواند اقتصاد ملی را از حالت صنعتی بیرون بیاورد. این عارضه زمانی رخ میدهد که درآمد یک کشور بر اثر عوامل فصلی به صورت ناگهانی افزایش مییابد و متولیان اقتصاد کلان (دولت) هم با تصور دائمی بودن این درآمد آن را در جامعه تزریق میکنند. درآمد کشور زیاد شده و پول هم به جامعه منتقل میشود اما با افزایش درآمد، تقاضا هم افزایش پیدا میکند. اگر این افزایش تقاضا به صورت ناگهانی انجام شود، عرضه جوابگوی تقاضا نخواهد بود و تعادل عرضه و تقاضا بر هم میخورد، در نتیجه قیمتها افزایش مییابد. بیماری هلندی زمانی رخ میدهد که دولت به عنوان متولی اقتصاد کلان وارد کارزار میشود و سعی میکند به طور مصنوعی و از طریقی غیر از افزایش تولید، قیمتها را پایین نگه دارد.
دولت متوسل به واردات کالاهای مصرفی ارزان میشود تا قیمتها را مهار کند در حالی که صنایع داخلی مجبورند با عوامل تولید گران، کالای گران را تولید و به قیمت ارزان بفروشند. نکته اینجاست که این سیاست نمیتواند جلوی #تورم را بگیرد بلکه آن را به بخشهای دیگر اقتصادی منتقل میکند.
به عنوان مثال میتوان با واردات برخی کالاها، قیمت این کالاها را پایین نگه داشت ولی برخی کالاها مانند زمین و #مسکن قابل وارد کردن نیستند و افزایش قیمت اینها را نمیشود با #واردات مهار کرد. در نتیجه قیمت این قبیل کالاها به رشد خود ادامه میدهند. از طرفی سرمایهگذاری جدید در آن بخشهای صنعتی که با واردات، قیمتشان مهار شده انجام نمیشود و سرمایهها به سمت کالاهایی مثل زمین و مسکن هدایت میشود. در نتیجه این امر، تقاضای کاذبی برای این کالاها ایجاد شده و قیمت آنها با سرعت بیشتر و به صورت غیرطبیعی و باورنکردنی رشد میکند. عوارض این مشکل به همین جا ختم نمیشود. به محض اینکه فصل افزایش درآمد خاتمه پیدا کند و دولت پولی نداشته باشد که با آن واردات ارزان را انجام دهد افزایش قیمت در بخشهایی که تا آن زمان به صورت مصنوعی قیمت پایینی داشتند با سرعتی فزاینده رخ خواهد داد. از آنجا که صنایع داخلی هم در اثر همان سیاستهای گذشته فلج شدهاند قادر به پاسخگویی به تقاضاهای جدید نیستند و اقتصاد را در ابتدا ناکارآمد و سپس فلج میکنند
مصیبتی که کمر پهلوی را در میانه دهه پنجاه شکست و به عنوان یکی از دلایل انقلاب به عمر ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی در ایران خاتمه داد.
#زنده_باد_مبارزه_مسلحانه_تنها_راه_رهایی
☭@partizan1917
پارتیزان گروهی است مارکسیست لنینیستی ،لینک گروه پارتیزان
https://t.me/+BE_e2I1ZP6oyZTZh
سخنان امیر عباس #هویدا نخست وزیر #پهلوی درباره کمک های با شرط و شروط غرب و شرق به ایران و کمک های رایگان و بدون هیچ تبصره و شرط ایران به دیگران در سال هایی که نفت گران شده و خزانه پر شده و برنامه های اقتصادی و عمرانی بدون در نظر گرفتن ظرفیت و توان داخلی پیش می رفت.
به گفته #عبدالمجید_مجیدی که از دیماه 1351 به ریاست #سازمان_برنامه_و_بودجه تعیین شده بود: «پس از افزايش قيمت #نفت در سالهاي 1350 به بعد و به دنبال آن افزايش #بودجه دولت، #تورم خيلي شديدي بهوجود آمد و علت، آن بود كه برخورد صحيحي با مسئله افزايش قيمت نفت وجود نداشت. سعي ميشد، راهحلها از طريقي پيدا شود كه خيلي قابل توجيه نبود.»
#آنتونی_پارسونز ، سفیر کبیر #انگلیس در ایران که از سال 52 تا 57 عهدهدار این سمت بود، در بخشی از خاطرات خود درباره تورم در این دوران مینویسد: «تزریق درآمدهای حاصله از افزایش قیمت نفت در دسامبر 1973 به اقتصاد کشور، بدون افزایش سطح تولید، تورم و #گرانی بالایی را موجب شده بود که گرچه مقامات دولتی نرخ سالیانه آن را 20 درصد اعلام کرده بودند، ولی نرخ واقعی تورم بسیار بیشتر از این رقم بود.».
#بیماری_هلندی یک مفهوم اقتصادی است که بیان میدارد افزایش درآمد ناشی از منابع طبیعی میتواند اقتصاد ملی را از حالت صنعتی بیرون بیاورد. این عارضه زمانی رخ میدهد که درآمد یک کشور بر اثر عوامل فصلی به صورت ناگهانی افزایش مییابد و متولیان اقتصاد کلان (دولت) هم با تصور دائمی بودن این درآمد آن را در جامعه تزریق میکنند. درآمد کشور زیاد شده و پول هم به جامعه منتقل میشود اما با افزایش درآمد، تقاضا هم افزایش پیدا میکند. اگر این افزایش تقاضا به صورت ناگهانی انجام شود، عرضه جوابگوی تقاضا نخواهد بود و تعادل عرضه و تقاضا بر هم میخورد، در نتیجه قیمتها افزایش مییابد. بیماری هلندی زمانی رخ میدهد که دولت به عنوان متولی اقتصاد کلان وارد کارزار میشود و سعی میکند به طور مصنوعی و از طریقی غیر از افزایش تولید، قیمتها را پایین نگه دارد.
دولت متوسل به واردات کالاهای مصرفی ارزان میشود تا قیمتها را مهار کند در حالی که صنایع داخلی مجبورند با عوامل تولید گران، کالای گران را تولید و به قیمت ارزان بفروشند. نکته اینجاست که این سیاست نمیتواند جلوی #تورم را بگیرد بلکه آن را به بخشهای دیگر اقتصادی منتقل میکند.
به عنوان مثال میتوان با واردات برخی کالاها، قیمت این کالاها را پایین نگه داشت ولی برخی کالاها مانند زمین و #مسکن قابل وارد کردن نیستند و افزایش قیمت اینها را نمیشود با #واردات مهار کرد. در نتیجه قیمت این قبیل کالاها به رشد خود ادامه میدهند. از طرفی سرمایهگذاری جدید در آن بخشهای صنعتی که با واردات، قیمتشان مهار شده انجام نمیشود و سرمایهها به سمت کالاهایی مثل زمین و مسکن هدایت میشود. در نتیجه این امر، تقاضای کاذبی برای این کالاها ایجاد شده و قیمت آنها با سرعت بیشتر و به صورت غیرطبیعی و باورنکردنی رشد میکند. عوارض این مشکل به همین جا ختم نمیشود. به محض اینکه فصل افزایش درآمد خاتمه پیدا کند و دولت پولی نداشته باشد که با آن واردات ارزان را انجام دهد افزایش قیمت در بخشهایی که تا آن زمان به صورت مصنوعی قیمت پایینی داشتند با سرعتی فزاینده رخ خواهد داد. از آنجا که صنایع داخلی هم در اثر همان سیاستهای گذشته فلج شدهاند قادر به پاسخگویی به تقاضاهای جدید نیستند و اقتصاد را در ابتدا ناکارآمد و سپس فلج میکنند
مصیبتی که کمر پهلوی را در میانه دهه پنجاه شکست و به عنوان یکی از دلایل انقلاب به عمر ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی در ایران خاتمه داد.
#زنده_باد_مبارزه_مسلحانه_تنها_راه_رهایی
☭@partizan1917
پارتیزان گروهی است مارکسیست لنینیستی ،لینک گروه پارتیزان
https://t.me/+BE_e2I1ZP6oyZTZh
Telegram
پارتیزان🚩 Partizan🚩
پارتیزان گروهی است مارکسیست لنینیستی و با هدف بوجود آوردن فضایی آزاد و مناسب برای بحث، گفتگو و تبادل نظر بر پا شده است.و هیچ گونە وابستگی بە هیچ حزب و گروهی ندارد.
☭کانال پارتیزان
https://t.me/partizan1917
☭کانال پارتیزان
https://t.me/partizan1917