تمام جنبش های تاریخی پیشین، یا جنبش های اقلیت هستند و یا جنبش های به نفع اقلیت. اما جنبش پرولتاريا، جنبش خودآگاه و مستقل اکثریت جامعه به نفع همان اکثریت عظیم است. پرولتاريا، این تحتانی ترین طبقه جامعه کنونی، نمی تواند بجنبد و قد برافرازد، جز اینکه كل قشرهای فوقانی حاکم جامعه ی رسمی متلاطم گردد و تثبیت شود.
#مانیفست کمونیست - مارکس و انگلس
☭@partizan1917
#مانیفست کمونیست - مارکس و انگلس
☭@partizan1917
شما ما را سرزنش می کنید که می خواهیم مالکیت شما را از بین ببریم، و دقیقا این همان چیزی است که ما می خواهیم.
کارل مارکس و فردریش انگلس
#مانیفست_کمونیست
#زنده_باد_مبارزه_مسلحانه_تنها_راه_رهایی
☭@partizan1917
پارتیزان گروهی است مارکسیست لنینیستی ،لینک گروه پارتیزان
https://t.me/+BE_e2I1ZP6oyZTZh
کارل مارکس و فردریش انگلس
#مانیفست_کمونیست
#زنده_باد_مبارزه_مسلحانه_تنها_راه_رهایی
☭@partizan1917
پارتیزان گروهی است مارکسیست لنینیستی ،لینک گروه پارتیزان
https://t.me/+BE_e2I1ZP6oyZTZh
شما از اينکه ما ميخواهيم مالکيت خصوصى [بر ابزار تولید و زمین] را لغو کنيم به هراس ميافتيد. ولى در جامعهٔ کنونى شما، مالکيت خصوصى براى نه دهم اعضاى جامعه لغو شده است. اين مالکيت همانا در سايهٔ آن موجود است که براى نه دهم ديگر موجود نيست. بنابراين شما ما را سرزنش ميکنيد که ميخواهيم مالکيتى را ملغى سازيم که محروميت اکثريت مطلق جامعه از مالکيت، شرط ضرورى وجود آن است.
بالجمله شما ما را ملامت ميکنيد که ميخواهيم مالکيت شما را ملغى سازيم. آرى، واقعا هم ما همين را خواستاريم...
کمونيسم از احدى امکان تملک محصولات اجتماعى را سلب نمینمايد بلکه تنها از کسانى اين قدرت را سلب ميکند که از طريق اين تملک کار ديگران را نيز محکوم خود ميسازند.
معترضانه ميگويند که بر اثر الغاى مالکيت خصوصى هر گونه فعاليتى متوقف ميشود و لَختى [تنبلی] و بطالت همگانى همه جا را فرا ميگيرد.
در اينصورت ميبايستى جامعه بورژوازى مدتها پيش بر اثر لختى و بطالت نابود شده باشد زيرا در اين جامعه آنکه کار ميکند چيزى بدست نميآورد و آنکه چيزى بدست ميآورد کار نميکند.
#مانیفست_کمونیست
#کارل_مارکس_و_فردریش_انگلس
#زنده_باد_مبارزه_مسلحانه_تنها_راه_رهایی
☭@partizan1917
پارتیزان گروهی است مارکسیست لنینیستی ،لینک گروه پارتیزان
https://t.me/+BE_e2I1ZP6oyZTZh
بالجمله شما ما را ملامت ميکنيد که ميخواهيم مالکيت شما را ملغى سازيم. آرى، واقعا هم ما همين را خواستاريم...
کمونيسم از احدى امکان تملک محصولات اجتماعى را سلب نمینمايد بلکه تنها از کسانى اين قدرت را سلب ميکند که از طريق اين تملک کار ديگران را نيز محکوم خود ميسازند.
معترضانه ميگويند که بر اثر الغاى مالکيت خصوصى هر گونه فعاليتى متوقف ميشود و لَختى [تنبلی] و بطالت همگانى همه جا را فرا ميگيرد.
در اينصورت ميبايستى جامعه بورژوازى مدتها پيش بر اثر لختى و بطالت نابود شده باشد زيرا در اين جامعه آنکه کار ميکند چيزى بدست نميآورد و آنکه چيزى بدست ميآورد کار نميکند.
#مانیفست_کمونیست
#کارل_مارکس_و_فردریش_انگلس
#زنده_باد_مبارزه_مسلحانه_تنها_راه_رهایی
☭@partizan1917
پارتیزان گروهی است مارکسیست لنینیستی ،لینک گروه پارتیزان
https://t.me/+BE_e2I1ZP6oyZTZh
Telegram
پارتیزان🚩 Partizan🚩
پارتیزان گروهی است مارکسیست لنینیستی و با هدف بوجود آوردن فضایی آزاد و مناسب برای بحث، گفتگو و تبادل نظر بر پا شده است.و هیچ گونە وابستگی بە هیچ حزب و گروهی ندارد.
☭کانال پارتیزان
https://t.me/partizan1917
☭کانال پارتیزان
https://t.me/partizan1917
پیشگفتار
بر چاپ روسی #مانیفست_کمونیست سال ۱۸۸۲
نخستین چاپ روسی » مانیفست حزب کمونیست » ترجمه باكونين [۲۵] در اوائل سالهای شصت در چاپخانه کولوکول انجام گرفت. در چشم غربی ها چاپ روسی « مانیفست » در آن زمان میتوانست یک کار عجیب مطبوعاتی به نظر برسد. چنین برداشتی امروزه دیگر جائی ندارد.
دهد.
محدودیت قلمرو جنبش کارگری در آن زمان ( دسامبر ۱۸۴۷ ) را فصل پایانی « مانیفست: موضع کمونیست ها در قبال احزاب گوناگون اپوزیسیون در کشورهای مختلف به روشنی نشان می در این فصل در واقع جای روسیه و ایالات متحده خالی است آن ،زمان زمانی بود که روسیه آخرین ذخيره كل ارتجاع اروپا به شمار می رفت و ایالات متحده پرولتاریای مازاد اروپا را از طریق مهاجرت در خود جذب میکرد هر دو کشور مواد خام اروپا را تأمین می کردند و در عین حال بازار فروش محصولات صنعتی اش بودند به این ترتیب هر دو کشور در آن زمان به این یا آن طریق تکیه گاه نظم موجود اروپائی بودند.
امروزه اوضاع چقدر عوض شده است همین مهاجرت اروپائیان به آمریکای شمالی امکان داد که به یک تولید کننده عظیم کشاورزی تبدیل شود که با رقابت خود ارکان مالکیت ارضی اروپا - اعم از کوچک و بزرگ - را به لرزه انداخته است. این مهاجرت علاوه بر این به ایالات متحده اجازه داد که از منابع بی اندازه عظیم صنعتی اش با چنان انرژی و تمامیتی بهره برداری کند که در عرض مدت کوتاهی انحصار صنعتی ی تا کنونی ی اروپای غربی بخصوص انگلستان را خواهد شکست. این هر دو وضعیت روی خود آمریکا تأثیر انقلابی می گذارند مالکیت ارضی کوچک و متوسط مزرعه داران شالوده تمام نظام سیاسی – در اثر رقابت مزارع عظیم رفته رفته محو می شوند؛ در همان حال در شاخههای صنعتی برای نخستین بار یک توده انبوه پرولتاریا رشد میکند و تمرکز شگفت انگیزی از سرمایه به وجود می آید.
-
و اما روسیه در جریان انقلاب ۴۹ - ۱۸۴۸ ، نه فقط پادشاهان اروپا بلکه بورژوازی اروپا هم تنها راه خلاصی از دست پرولتاریائی را که تازه داشت بیدار میشد در مداخله روسیه می جستند. ارتجاع اروپا تزار را به سرکردگی خود برگزید. امروز او در گاچینا[۲۷] اسیر جنگی انقلاب است و روسیه، پیشگام حرکت انقلابی در اروپا
وظیفه « مانیفست کمونیست» این بود که اضمحلال آتی و اجتناب ناپذیر مالکیت جدید بورژوائی را اعلام .کند اما در روسیه در برابر رشد شتابان و پر تب و تاب سرمایه دارانه و حتا گسترش مالکیت بورژوائی ،زمین شاهد تملک اشتراکی دهقانان بر نیمه بزرگ تر زمین هستیم حال سئوال این است : آیا ابشچینای روسی - این شکل هر چند قویاً مدفون شده مالکیت اشتراکی بدوی بر زمین می تواند بلا واسطه به سطح تملک اشتراکی کمونیستی انتقال یابد؛ یا آن که بر عکس باید ابتدا روند نابودی ئی را طی کند که تکامل تاریخی غرب نشان می دهد؟
یگانه پاسخی که امروز امکان دارد این است : اگر انقلاب روسیه علامتی برای انقلاب پرولتاریائی در غرب بشود، چنان که هر دو مکمل یکدیگر بشوند در آنصورت تملک اشتراکی روسی بر زمین میتواند نقطه آغازی برای یک توسعه کمونیستی باشد.
لندن، ۲۱ ژانویه ۱۸۸۲
#کارل_ماركس و فردریک انگلس
#زنده_باد_مبارزه_مسلحانه_تنها_راه_رهایی
☭@partizan1917
پارتیزان گروهی است مارکسیست لنینیستی ،لینک گروه پارتیزان
https://t.me/+BE_e2I1ZP6oyZTZh
بر چاپ روسی #مانیفست_کمونیست سال ۱۸۸۲
نخستین چاپ روسی » مانیفست حزب کمونیست » ترجمه باكونين [۲۵] در اوائل سالهای شصت در چاپخانه کولوکول انجام گرفت. در چشم غربی ها چاپ روسی « مانیفست » در آن زمان میتوانست یک کار عجیب مطبوعاتی به نظر برسد. چنین برداشتی امروزه دیگر جائی ندارد.
دهد.
محدودیت قلمرو جنبش کارگری در آن زمان ( دسامبر ۱۸۴۷ ) را فصل پایانی « مانیفست: موضع کمونیست ها در قبال احزاب گوناگون اپوزیسیون در کشورهای مختلف به روشنی نشان می در این فصل در واقع جای روسیه و ایالات متحده خالی است آن ،زمان زمانی بود که روسیه آخرین ذخيره كل ارتجاع اروپا به شمار می رفت و ایالات متحده پرولتاریای مازاد اروپا را از طریق مهاجرت در خود جذب میکرد هر دو کشور مواد خام اروپا را تأمین می کردند و در عین حال بازار فروش محصولات صنعتی اش بودند به این ترتیب هر دو کشور در آن زمان به این یا آن طریق تکیه گاه نظم موجود اروپائی بودند.
امروزه اوضاع چقدر عوض شده است همین مهاجرت اروپائیان به آمریکای شمالی امکان داد که به یک تولید کننده عظیم کشاورزی تبدیل شود که با رقابت خود ارکان مالکیت ارضی اروپا - اعم از کوچک و بزرگ - را به لرزه انداخته است. این مهاجرت علاوه بر این به ایالات متحده اجازه داد که از منابع بی اندازه عظیم صنعتی اش با چنان انرژی و تمامیتی بهره برداری کند که در عرض مدت کوتاهی انحصار صنعتی ی تا کنونی ی اروپای غربی بخصوص انگلستان را خواهد شکست. این هر دو وضعیت روی خود آمریکا تأثیر انقلابی می گذارند مالکیت ارضی کوچک و متوسط مزرعه داران شالوده تمام نظام سیاسی – در اثر رقابت مزارع عظیم رفته رفته محو می شوند؛ در همان حال در شاخههای صنعتی برای نخستین بار یک توده انبوه پرولتاریا رشد میکند و تمرکز شگفت انگیزی از سرمایه به وجود می آید.
-
و اما روسیه در جریان انقلاب ۴۹ - ۱۸۴۸ ، نه فقط پادشاهان اروپا بلکه بورژوازی اروپا هم تنها راه خلاصی از دست پرولتاریائی را که تازه داشت بیدار میشد در مداخله روسیه می جستند. ارتجاع اروپا تزار را به سرکردگی خود برگزید. امروز او در گاچینا[۲۷] اسیر جنگی انقلاب است و روسیه، پیشگام حرکت انقلابی در اروپا
وظیفه « مانیفست کمونیست» این بود که اضمحلال آتی و اجتناب ناپذیر مالکیت جدید بورژوائی را اعلام .کند اما در روسیه در برابر رشد شتابان و پر تب و تاب سرمایه دارانه و حتا گسترش مالکیت بورژوائی ،زمین شاهد تملک اشتراکی دهقانان بر نیمه بزرگ تر زمین هستیم حال سئوال این است : آیا ابشچینای روسی - این شکل هر چند قویاً مدفون شده مالکیت اشتراکی بدوی بر زمین می تواند بلا واسطه به سطح تملک اشتراکی کمونیستی انتقال یابد؛ یا آن که بر عکس باید ابتدا روند نابودی ئی را طی کند که تکامل تاریخی غرب نشان می دهد؟
یگانه پاسخی که امروز امکان دارد این است : اگر انقلاب روسیه علامتی برای انقلاب پرولتاریائی در غرب بشود، چنان که هر دو مکمل یکدیگر بشوند در آنصورت تملک اشتراکی روسی بر زمین میتواند نقطه آغازی برای یک توسعه کمونیستی باشد.
لندن، ۲۱ ژانویه ۱۸۸۲
#کارل_ماركس و فردریک انگلس
#زنده_باد_مبارزه_مسلحانه_تنها_راه_رهایی
☭@partizan1917
پارتیزان گروهی است مارکسیست لنینیستی ،لینک گروه پارتیزان
https://t.me/+BE_e2I1ZP6oyZTZh
سرمایه محصول جمعی است، و فقط با کار یکپارچه عده زیادی از اعضای جامعه و، در نهایت، با کار یکپارچه تمام اعضای جامعه به کار انداخته می شود. از این رو سرمایه قدرت شخصی نیست، بلکه قدرت اجتماعی است.
📚 #مانیفست_کمونیست
✍️ #کارل_مارکس و فردریش_انگلس
#زنده_باد_مبارزه_مسلحانه_تنها_راه_رهایی
☭@partizan1917
پارتیزان گروهی است مارکسیست لنینیستی ،لینک گروه پارتیزان
https://t.me/+BE_e2I1ZP6oyZTZh
📚 #مانیفست_کمونیست
✍️ #کارل_مارکس و فردریش_انگلس
#زنده_باد_مبارزه_مسلحانه_تنها_راه_رهایی
☭@partizan1917
پارتیزان گروهی است مارکسیست لنینیستی ،لینک گروه پارتیزان
https://t.me/+BE_e2I1ZP6oyZTZh