گذرگاه تاریخ
1.12K subscribers
5.35K photos
6.7K videos
1.59K files
9.73K links
گریزی بر رویدادهای تاریخی ایران و جهان
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آیا مصدق نفت را ملی کرد؟!

دکتر پیروز مجتهدزاده:

مصدق نقش سوال برانگیزی داشت
طبق مقررات بین‌المللی وقتی بدون توافق با طرف مقابل، این صنعت را ملی کنید، هر آنچه که در خارج از کشور دارید را از دست می‌دهید
در حالیکه آنچه ایران و شرکت نفت ایران و انگلیس در خارج از کشور داشتند بسیار بیشتر از داخل کشور بود

شرکت نفت ایران و انگلیس تا آن زمان ۵۹ شرکت تاسیس کرده بودند که ۵۸ شرکت در کشورهای دیگر بودند و حداقل ۱۶ درصد از سود آن شرکتها متعلق به ایران بود
شرکت نفتی عراق، کویت، لیبی و قطر از شعبات شرکت نفت ایران و انگلیس بودند که در قرارداد تاسیس این شرکتها ذکر شده که ۱۶ درصد از درآمد این شرکتها متعلق به ایران است
اما وقتی بدون توافق با طرف مقابل که یکی از بزرگترین شرکتهای نفتی دنیاست قرارداد را لغو میکنید بنابراین هرچه در خارج کشور داشته باشید را از دست میدهید

من حیرت میکنم که مصدق چگونه به خودش اجازه داد چنین کاری بکند و اسمش را ملی بگذارد!

کسی که کودتا کرد مصدق بود که میخواست حکومت را در ۲۵ مرداد ۱۳۳۲ سرنگون کند

مصدق بر علیه همه قوای کشور کودتا کرد و آنچه در ۲۸ مرداد اتفاق افتاد ضد کودتا بود

https://t.me/parsomad
Forwarded from گذرگاه تاریخ (ع نفریه)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«مصدق و انحلال پارلمان»
 
یکی از مناقشه‌برانگیزترین تصمیمات مصدق انحلال مجلس بود. در این چند دقیقه یکی از وفادارترین یاران مصدق، کریم سنجابی، توضیح می‌دهد چرا این تصمیم غلط بود. فکر نمی‌کنم نیازی باشد جایگاه سنجابی را در جبهۀ ملی توضیح دهم.
 
انتخابات این مجلس (هفدهم) را دولت خود مصدق برگزار کرده بود، اما روزبه‌روز مخالفت‌ها با او در این مجلس شدیدتر می‌شد. برخی از همرزمان و یاران قدیمی او در این مجلس به مخالفان سازش‌ناپذیرش تبدیل شدند؛ از جمله حسین مکی و مظفر بقایی که طرح استیضاح دولت را هم در مجلس مطرح کردند. در این زمان بود که مصدق تصمیم گرفت با رفراندوم مجلس را تعطیل کند.
 
برخی از نزدیک‌ترین یاران مصدق ــ مثل سنجابی که اینجا  می‌شنوید و دکتر غلامحسین صدیقی ــ با این تصمیم او مخالف بودند و به او هشدار دادند این تصمیم غلط است. سنجابی شرح می‌دهد که برای مصدق توضیح می‌داده با تعطیلی مجلس زیر پای خود را خالی می‌کند. اما مصدق به سنجابی می‌گوید: «چرس کشیدی؟» (یعنی حشیش کشیدی؟).
صحبت‌های او گویاست و شرح بیشتری نیاز ندارد.

منبع: تاریخ شفاهی هاروارد، گفتگو با کریم سنجابی، نوار یازدهم
https://t.me/parsomad
Forwarded from گذرگاه تاریخ (ع نفریه)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تماشا کنید: همسایه طماع

گزارشی از ۲ قرن خیانت روس‌ها به ایران
https://t.me/parsomad
تصویری از سنگ قبر سرباز آمریکا با عبارت خلیج فارس
🌏 از تغذیه رایگان تا فقر تعذیه !

🌐 یک چیزهایی از گذشته اینجا جا مانده که پاک شدنی نیست. نمی شود آنها را مچاله کرد و گوشه ای دور انداخت. یک چیزهایی که واقعی ست و حقیقت رخ داده اش ؛ ثبت و ضبط شده و انکار شدنی هم نیست. خیلی هم از روی آن رد نشده که فراموش شده باشد. هر چقدر هم که بخواهیم به آن گذشته ی رنگ به رنگ ؛ انگ بچسبانیم و آن را ظالم و زشت و کریه بخوانیم ؛ باز هم جایی هست که خودش را بالا بیاورد و با ادعا وارد میدان شود. به گمانم مدیران و مسئولان پا به سن گذشته ی امروز که خود را سرتر و والاتر و بهتر از آدمهای دیروز می دانند و به زعم خود در پیشبرد امور کشور تخم دو زرده کرده اند ؛ از تغذیه ی رایگانِ دیروز بهره ها برده اند و بسته های خوراکی رایگان در مدارس را کاملا به یاد دارند. بسته هایی که تا دورترین نقاط کشور هم می رفت و معنایی از یک تقسیم منصفانه بین دانش آموزانی داشت که یاد گرفته بودند ابتدا باید بخورند و بعد درس بخوانند. چرا که می دانستند شکم های خالی نه چیزی را می فهمد و نه چیزی را می پذیرد.

🌐 حالا که گذشته دور شده و از دسترس خارج است و به بدنامی شهره شده است ؛ دیگر چیزی به نام تغذیه ی رایگان در مدارس نداریم. وقتی مدارس دولتی به بهانه های مختلف جیب پدر و مادرها را خالی می کند و به شرط دریافت هزینه وعده ی تحصیل می دهد ؛ دیگر معنای تغذیه در مدارس یک جوک است که باید به آن خندید. مدتهاست که فقر تغذیه در شکلی فاجعه بار بر مدارس سایه انداخته و کاری کرده که اکثر دانش آموزان اگر با خودشان چیزی به مدرسه نیاورند و یا از بوفه ی مدرسه چیزی نخرند ؛ باید معلمین و کادر مدرسه روی صورت بی حال و ضعف گرفته ی بچه ها را با آب خیس کنند و به آنها چای نبات بدهند تا فشارشان نیفتد. امروز هم فیلمی از رسول خادم منتشر شده که در آن گفته می شود هر روز چند کودک از شدت ضعف در مدرسه از حال می روند. رسول خادم می گوید تلاش کردیم هفته ای دو یا سه روز میان وعده ( نان و پنیر و خرما ) میان دانش آموزان تقسیم کنیم که بخشی از بچه ها میان وعده را همان جا توی کلاس خوردند و حال شان بهتر شد. اما درد و غصه آن جا بود که جمعی از بچه ها با بغض ؛ میان وعده را به خانه بردند تا آن را با خواهران  و برادارنشان بخورند.

🌐 در ساختاری چنین معیوب و ناامید کننده که هم کیفیت آموزشی را کاهش داده ؛ هم روی آینده و آتیه ی تحصیل بچه ها ؛ پرده ای پر غبار کشیده ؛ هم معیشت و سفره ی معلمین را کم نان کرده و هم دانش آموزان را از کلاس و درس فراری داده ؛ چگونه می توان از دانش گفت و دانایی را ستود. اگر آمارهای واقعی بازمانده گان از تحصیل را کنار بذاریم و به همین آمار فعلی اکتفا کنیم ؛ حتما متوجه می شویم که در کلاس های درس چه چیزی به دانش آموزان یاد می دهند و کیفیت تحصیل در مدارس امروز ما چگونه است. ساعت هایی که دانش آموزان گرسنه و تشنه پای حرف های تکراری معلمین می نشینند یا مثلا می خواهند چیزی بیاموزند که پیش از آن از فضای مجازی و گوشی های موبایل آموخته اند شفاف به ما می گوید که در زنگ آخر و با خروج دانش آموزان از مدرسه و توی پارک ها چه اتفاقاتی در کمین بچه های ماست. یک فاجعه ی غم انگیز و عینی که هم نظام آموزشی ؛ هم معلم های بخت برگشته ی نیازمند و هم دانش آموزانِ مضطرب و آشفته را به یک سرگردانیِ محض می برد تا آخر داستان متوجه شویم همه سر کار بوده ایم و به شکلی وحشتناک به بازی گرفته شده ایم. سخن بسیار است و ما جانِ کلام را گفتیم. هر چند به مذاق بعضی ها خوش نیاید و آن را نپذیدند.

جعفر بخشی بی نیاز
خطاب به آنان که رضا شاه را در قاب تنگ و یک‌سویه‌ی "دیکتاتور" به تماشا می‌نشینند؛
پیش از داوری، غبار زمان را کنار زنید و چشم در چشم حقیقت آن عصر بنگرید.

در سال ۱۳۰۴، آن‌گاه که رضا شاه زمام کشوری ویران را در دست گرفت، نه ایران، و نه بسیاری از سرزمین‌های جهان، هنوز با طنین راستین دموکراسی آشنا نبودند. سیاست، نه در خلأ، که در متن واقعیت‌های تاریخی شکل می‌گیرد؛ و واقعیت ایران آن روز، سیمایی تار و سنگین داشت: مردمی در بند جهل، جامعه‌ای در اسارت خرافه، و سرزمینی که از سواد، تنها سایه‌ای در گوشه‌ای از طبقه‌ای اندک داشت.

بیش از نود درصد مردم، از ابتدایی‌ترین ابزار اندیشه – یعنی خواندن و نوشتن – محروم بودند. در میان آن اندک باسوادان نیز، شعله‌ فهم سیاسی، تنها در دل‌هایی انگشت‌شمار می‌سوخت. آیا در چنین فضایی، می‌توان از مشارکت آگاهانه و انتخاب مسئولانه سخن گفت؟

آزادی، نه نهالی‌ست که بر سنگ بی‌ریشه بروید.
این موهبت شریف، چونان شمشیری دو لبه است؛ اگر پیش از آن‌که دستِ جامعه به بلوغ برسد، آن را در اختیار توده‌ای ناپخته بگذاریم، به‌جای تعالی، زخم بر پیکر ملت می‌زند.
چنان‌که پدری فرزانه، پیش از سپردن اختیار به فرزند، او را به تمییز نیک از بد می‌آموزد، زمامدار هوشمند نیز نمی‌تواند جامعه‌ای خفته در تاریکی را بی‌مقدمه در طوفان تصمیم‌گیری رها کند.

ایران آن روز، آمیخته‌ای بود از باورهای پوسیده، سنت‌های خشکیده، و ذهن‌هایی در اسارت نهادهای متصلب. سلطه‌ی روحانیت، چون مهی سنگین، راه بر هر نسیم نوزایی بسته بود. رضا شاه در چنین غبارآلودگی تاریخی، ناچار بود با اقتداری آهنین، مسیری تازه بگشاید؛ قدرتی که گاه سخت‌گیرانه می‌نمود، اما نه برخاسته از استبدادِ خودخواهانه، بلکه زاده‌ی ترس از سقوط ملتی در پرتگاه جهل و انحطاط بود.

قضاوت بر گذشته، اگر از زمینه‌ تاریخی تهی باشد، به کاریکاتوری از عدالت بدل می‌شود.
تاریخ را نمی‌توان با شلاق امروز، بر پیکر دیروز داوری کرد.

اندیشمندان بارها یادآور شده‌اند که بستر شکوفایی سیاسی، تنها در سایه‌ ثبات، دانایی، و توسعه‌ اقتصادی فراهم می‌شود.
درخت آزادی، تنها آن‌گاه می‌بالد که ریشه در خاک آگاهی، قانون و تدبیر دوانده باشد؛
وگرنه، زود می‌شکند، یا بدتر از آن، می‌پوسد پیش از آن‌که شکوفه‌ای بزند.


بخشی از اقدامات رضا شاه برای وحدت، استقلال و نوسازی کشور (۱۳۰۴–۱۳۲۰)

پس از فروپاشی سلسله قاجار، ایران با بحران‌هایی چون تجزیه‌طلبی، ناامنی و نفوذ بیگانگان مواجه بود. رضا شاه پهلوی در چنین شرایطی، با اتخاذ تدابیر قاطع و گاه سخت‌گیرانه، به دنبال استقرار اقتدار مرکزی، ایجاد نظم و پایه‌گذاری نوسازی کشور برآمد.

۱. حفظ تمامیت ارضی خوزستان:
با بازداشت شیخ خزعل که تحت حمایت انگلیس خواهان استقلال عملی خوزستان بود، رضا شاه مانع جدایی این منطقه و تضعیف حاکمیت ملی شد.

۲. پایان دادن به نهضت جنگل در شمال کشور:
با وجود اهداف ضد استعماری، حمایت شوروی از نهضت جنگل و تشکیل حکومت مستقل در گیلان، تهدیدی برای وحدت ملی به‌شمار می‌رفت. رضا شاه با سرکوب این حرکت، از تقسیم کشور جلوگیری کرد.

۳. برقراری نظم در مناطق مرزی:
در ترکمن‌صحرا، سیستان و بلوچستان و لرستان، با اعزام نیروهای نظامی، نفوذ دولت مرکزی تقویت شد و ساختار عشایری و حکمرانی محلی جای خود را به نظم ملی داد.

۴. مهار قدرت‌های محلی:
در بختیاری و لرستان، با اقداماتی نظیر خلع سلاح، لغو عناوین فئودالی و حتی اعدام سردار اسعد، ساختار طایفه‌ای تضعیف و حاکمیت مرکزی تثبیت شد.

۵. طرح تخته‌قاپو و خلع سلاح عمومی:
با اسکان عشایر و جمع‌آوری سلاح‌ها، بستر ارائه خدمات آموزشی، درمانی و امنیتی در سراسر کشور فراهم شد.

۶. ایجاد همبستگی ملی از طریق لباس متحد و خدمت وظیفه:
با یکسان‌سازی پوشش و اجباری‌ شدن خدمت سربازی، مفاهیم همبستگی و هویت ملی تقویت گردید.

۷. اصلاح ساختار اداری کشور:
با حذف حکومت‌های ایالتی و جایگزینی آن‌ها با فرمانداری‌های دولتی، کشور به سوی ساختار اداری یکپارچه، پاسخ‌گو و قانون‌مدار حرکت کرد.

گرچه برخی از این اقدامات با سخت‌گیری همراه بود، اما در شرایط آن زمان، به‌منظور حفظ استقلال، جلوگیری از فروپاشی و ایجاد زیرساخت‌های توسعه، ضروری به نظر می‌رسیدند. بسیاری از دستاوردهای امروز ایران، ریشه در همین دوره دارد.
ز. م
@iranazadvaabad
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
البته امروز بیشتر این کارخانه ها تعطیل شده !
Forwarded from گذرگاه تاریخ (ع نفریه)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📥عبدالحسین زرین‌کوب: «نیمی از سنت فرهنگ ما متعلق به پیش از اسلام است و نیم دیگر متعلق به بعد از اسلام. و هیچ کدام از این دو سمت را نمی‌توانیم به نفع سمت دیگر نادیده بگیریم.»
https://t.me/parsomad
Forwarded from گذرگاه تاریخ (ع نفریه)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥زرتشت علیزاده شرق‌شناس و پژوهشگر اهل باکو درباره تاریخ باکو و سرزمین تحت حکومت آن می‌گوید. او تصریح می‌کند که حکومت چیزهایی جعلی به نام تاریخ منتشر می‌کند برای کسب مشروعیت خود. مردم باکو هم آن را باور می‌کنند.
https://t.me/parsomad
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴🔴🔴 توهین جدید سخنران اصولگرا به فوتبالیست‌ها: اگر دین داشتند فوتبالیست نمیشدند !!!

حسن عباسی سخنران پرحاشیه: همه فوتبالیست‌ها بی‌دین هستند چون شهید نشده اند
خداییش تو هر چی بیشتر حرف بزنی بیشتر شناخته میشی
هرجای دنیا اگر بودی تو را بعنوان یک بیمار روانی خطرناک برای جامعه به تیمارستان میبردند.
Forwarded from گذرگاه تاریخ (ع نفریه)
VID-20220706-WA0001.mp4
3.1 MB
‏فیلمی از کشف گوشه هایی از تمدن ایران باستان در ترکیه
https://t.me/parsomad
Forwarded from گذرگاه تاریخ (ع نفریه)
فرهنگ سیاسی ..شووینیسم .
مأخوذ از اسم نیکلا شوین ناسیونالیست افراطی فرانسوی ..
او یکی از سربازان ناپلئون بناپارت بود (امپراطوری اول فرانسه)..او آنچنان شیفته ناپلئون بود که تعریف هایش از ناپلئون موجب سخره دوستانش شده بود !..
بطوری که دوستانش ، این استعاره ! را برای او ساختند و بتدریج برای تمام وطنپرستان افراطی ،بکار گرفته شد ...
اجرای قطعه ای درام در اواخر امپراطوری اول در پاریس که مورد استقبال پاریسیها قرار گرفت و نام شووین نیز در آن قطعه برده شده بود ، نام او را در فرهنگ و زبان فرانسه جاودانه کرد ..اما!!
بی تردید شوونیست ترین مردمان ، ژاپنی های دارای مذهب شینتو بودند (شینتویسم بر این اعتقاد است که وطن ، جلوه ای از خداست و باید آن را پرستید و کشته شدن در راه آن مهمترین و زیبا ترین قسمت زندگی است )
بسیاری از سربازان و افسران ژاپنی پس از تسلیم ژاپن در جنگ دوم ، با روش هاراگیری خودکشی کردند ...بالغ بر ده هزار نفر آمار داده اند !!
ع نفریه
Forwarded from گذرگاه تاریخ (ع نفریه)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹نتایج یک تحقیق: کسانی که چای می‌نوشند بیشتر عمر می‌کنند

نتایج یک تحقیق جدید نشان می‌دهد کسانی که بیش از دو فنجان چای در روز می‌نوشند، نسبت به آنهایی که چای نمی‌نوشند بیشتر عمر می‌کنند.

براساس این تحقیق کسانی که چای می‌نوشند ۹ تا ۱۳ درصد کمتر در معرض خطر مرگ و میر قرار دارند.

محققان می‌گویند نوشیدن چای باعث کاهش امراض قلبی عروقی در میانسالان نیز می‌شود.

موسسه ملی سلامت که مسئول تحقیقات زیست پزشکی و بهداشت عمومی است برای این تحقیق از داده‌های بانک اطلاعات پزشکی بریتانیا استفاده کرده که در آن ۸۵ درصد از نیم میلیون مرد و زن ۴۰ تا ۶۹ ساله گفته‌اند که چای می‌نوشند.

https://t.me/parsomad
Forwarded from گذرگاه تاریخ (ع نفریه)
ﺩﺳﺘﻪﺀ ‏« ﭼﮕﯿﻦ ﻫﺎ‏» ﯾﺎ ﺁﺩﻡ ﺧﻮﺍﺭﺍﻥ ﺻﻔﻮﯼ
_____________________________________
ﭼﮕﯿﻦ ﯾﮏ ﻭﺍﮊﻩ ﺗﺮﮐﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻌﻨﺎﯾﺶ ﺩﺭ ﺯﺑﺎﻥ ﻣﺎ ﺁﺩﻣﺨﻮﺍﺭ ﺍﺳﺖ .
ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻗﺰﻟﺒﺎﺷﺎﻥ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﺗﻮﻟﯽ ،ﯾﮏ ﮔﺮﻭﻩ ﺫﻭﺏ ﺷﺪﮔﺎﻥ ﺩﺭ ﻭﻻﯾﺖ ﺷﺎﻩ ﺻﻔﻮﯼ ﻭﺟﻮﺩ
ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﭼﮕﯿﻦ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻭ ﮐﺎﺭﺷﺎﻥ ﺩﺭﯾﺪﻥ ﻭ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎﯼ ﺯﻧﺪﻩ ﻭﻣﺮﺩﻩ
ﺑﻮﺩ .
ﭼﮕﯿﻦ ﻫﺎ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﻭﺍﯾﻞ ﺭﻭﯼ ﮐﺎﺭ ﺁﻣﺪﻥ ﻗﺰﻟﺒﺎﺷﺎﻥ ﺩﺭ ﺗﺒﺮﯾﺰ ﻭ ﺍﺭﺩﺑﯿﻞ ﺑﻪ
ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺷﺎﻩ ﺍﺳﻤﺎﻋﯿﻞ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺑﺮﺧﯽ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﭘﺪﺭﻭ ﻣﺎﺩﺭﺷﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﺭﯾﺪﻧﺪ ﻭ
ﻣﯽ ﺧﻮﺭﺩﻧﺪ؛ﺳﭙﺲ ﻻﺷﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺳﭙﺮﺩﻩ ﺷﺪ ﺗﺎ ﺧﻮﺭﺩﻩ
ﺷﻮﻧﺪ .
ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺩﺭ ﺍﺛﺮ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﮔﻮﺷﺖ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻪ ﻧﻮﻋﯽ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﻫﺎﺭﯼ ﺩﭼﺎﺭ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪﻭ ﻣﻌﺘﺎﺩ ﺧﻮﺭﺩﻥ
ﮔﻮﺷﺖ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ . ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺩﺳﺘﮕﯿﺮﺷﺪﻩ ﺗﻮﺳﻂ ﺩﺳﺘﻪ ﻫﺎﯼ ﺗﺒﺮﺍﯾﯽ ﺑﻪ ﻧﺰﺩ
ﺣﺎﮐﻢ ﯾﺎ ﺷﺎﻩ ﺍﺳﻤﺎﻋﯿﻞ ﺑﺮﺩﻩ ﻣﯿﺸﺪﻧﺪ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻧﮑﻪ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻣﯿﺸﺪ ﮐﻪ ﺗﻮﺑﻪ ﮐﻨﻨﺪ
ﻭﺁﻧﻬﺎ ﺗﻮﺑﻪ ﻧﻤﯿﮑﺮﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﻪ ﭼﮕﯿﻦ ﻫﺎ ﺳﭙﺮﺩﻩ ﻣﯿﺸﺪﻧﺪ .
ﺗﺮﺗﯿﺐ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎﯼ ﺯﻧﺪﻩ ﭼﻨﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﮔﻮﺷﺶ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺩﻧﺪﺍﻥ ﻣﯽ ﺩﺭﯾﺪﻧﺪ ﻭ ﻣﯽ
ﺟﻮﯾﺪﻧﺪ؛ ﺳﭙﺲ ﺩﻣﺎﻏﺶ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺩﻧﺪﺍﻥ ﻣﯿﮑﻨﺪﻧﺪ ﻭ ﻣﯽ ﺟﻮﯾﺪﻧﺪ ؛ﺩﺭ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺑﻌﺪ ﮔﻮﺷﺖ ﺑﺎﺯﻭﺍﻥ
ﺳﭙﺲ ﺭﺍﻧﻬﺎﯼ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺩﻧﺪﺍﻧﻬﺎﯾﺸﺎﻥ ﺑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪﻧﺪ ﻭ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﺩﻧﺪ . ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻫﻤﻪﺀ ﮔﻮﺷﺖ
ﺗﻨﺶ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺩﺭﯾﺪﻧﺪ ﻭ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﺩﻧﺪ .
+++++++++++++++++++++++++
ﺭﯾﺎﺽ ﺍﻟﻌﻠﻤﺎ/ ﺷﻬﺎﺏ ﺍﻟﺪﯾﻦ ﻣﺮﻋﺸﯽ ﺟﻠﺪ 2 ﺹ119
ﺭﻭﺿﻪ ﺍﻟﺼﻔﺎ ﺹ 41-40
ﻋﺎﻟﻢ ﺁﺭﺍﯼ ﺻﻔﻮﯼ ﺹ 54
ﻏﯿﺎﺙ ﺍﻟﺪﯾﻦ ﺧﻮﺍﻧﺪﻣﯿﺮ ﺹ55
Forwarded from گذرگاه تاریخ (ع نفریه)
ﺩﺳﺘﻪﺀ ‏« ﭼﮕﯿﻦ ﻫﺎ‏» ﯾﺎ ﺁﺩﻡ ﺧﻮﺍﺭﺍﻥ ﺻﻔﻮﯼ
https://t.me/parsomad
Forwarded from گذرگاه تاریخ (ع نفریه)
گریزی بر تاریخ قرن بیستم.. جنگ شش روزه
بی تردید خفت بار ترین شکست اعراب، جنگ شش روزه 1967بود.
گرچه ابداع گر نبرد برق آسا آلمان ها بودند که ظرف مدت یک ماه در آغاز جنگ دوم توانستند ارتش های قدرتمند فرانسه، هلند، بلژیک، نروژ، یونان.... را نابود و یا زمین گیر سازند،،
اما اینکه در یک زمان بتوان با چهار کشور جنگید و پس از یک هفته آنها را مجبور به قبول آتش بس کرد، فقط یک بار اتفاق افتاده..
در 1966 تنها کشور های عربی که قصد جنگ داشتند سوریه و فلسطینی ها بودند..
از آنطرف در میان اسرائیلبها ژنرالهای جنگ طلب مثل بن گوریون و موشه دایان، طرفدار آغاز جنگ، قبل از حمله اعراب، که اجتناب ناپذیر بنظر میامد، بودند.. قبل از آغاز رسمی جنگ، تعرضات اسرائیلیها به سوریه باعث شد اعراب به مصر برای واکنش فشار بیاورند،،، این همان خواسته اسرائیل بود.!!
هراس اصلی اسرائیل ارتش مصر بود.. مصری ها دو برابر اسرائیل هواپیما و تانک و نفرات داشتند..
موشه دایان بر روی کاغذ احتمال برد را در حد صفر میدبد،،
اسرائیل در برابر در برابر 350 هواپیمای خود 800 هواپیمای اعراب را میدید با سیستم موشکی سام 2،،.... پدافند موشکی که در جنگ ویتنام، آمریکایی ها را آسیب فراوان رسانده بود..
دایان ضربه را در صبح، ساعت 8.5 ، روز پنجم ژوئن 1967 وارد کرد،.
او با 350 جنگنده خود ( اکثرا فرانسوی) کلیه فرودگاه های اعراب را بمباران کرد،.. تنها چهار هواپیما برای دفاع از آسمان تلاویو باقی ماندند.. هواپیما ها برای انحراف رادار اعراب ابتدا به سمت مدیترانه رفتند و از آنجا چرخ زده و بسوی فرودگاه های مصر روانه شدند،
آنها در ارتفاع 30 متری برا روی دره نیل بسمت فرودگاه های مصر شیرجه رفتند.. صدها هواپیمای میگ و سوخو در روی زمین از بین رفت.. نیروی هوایی مصر نابود شد.. تمام پایگاه های مصر منهدم شد یا بلا استفاده...
پس از مصر نوبت بقیه اعراب رسید.. هوا پیما ها پس از مصر به ترتیب نیروی هوایی کشور های سوریه. اردن، عراق را نیز نابود کردند،، آنها حتی فرودگاه های دوردست و بلا استفاده را نیز محض احتیاط بمباران کردند..
در ساعت 12 ظهر فرمان بازگشت هواپیما ها صادر شد،،
تنها 16 هواپیما به پایگاه های خود برنگشتد،،
حال نوبت ژنرال رابین بود که به نیروی زمینی خود دستور حرکت دهد... ادامه دارد.. ع. نفریه
Forwarded from ع نفریه
گریزی بر تاریخ قرن بیستم .جنگ شش روزه .بخش ۲
با از دست رفتن نیروی هوایی اعراب، اسمان منطقه جنگی عملاً در اختیار اسرائیلی ها در آمد.. گمان میرفت که اسرائیل حمله زمینی خود را از میانه صحرای سینا آغاز کنند اما آنها مسیری را برگزیدند که کمبوجیه و اسکندر از آن برای فتح مصر استفاده کرده بودند..
ژنرال تال در ششم ژوئن از شمال صحرای سینا حمله خود را با لشکر های زرهی خود آغاز کرد. نیروی هوایی حمایت همه جانبه خود را با شکار تانک های مصری شروع کرد..
آنها آسمان بی دفاعی در تصرف خود داشتند.. عقب‌نشینی مصریان اجتناب ناپذیر بود. شرم الشیخ بدون دفاع سقوط کرد. در روز سوم نبرد کل شبه جزیره سینا تصرف شده بود..
در جبهه جولان، اسرائیلی ها ارتش اسرائیل بسرعت ارتفاعات جولان را تصرف کردند. در روز پنجم نبرد، نیرو های اسراییلی با واگذاری قنیطره، پایتختشان دمشق را عملا بدون دفاع گذاشتند...
در جبهه اردن، مقاومت، بسیار ظعیف بود!! اردنی ها براحتی ساحل باختری رود اردن را به دشمنشان تحویل دادند!
در غزه جنگ شهری با هجوم تانک ها به داخل شهر و آتش باری توپخانه، عملا سازمان آزادی بخش فلسطین را در خانه های خود محبوس و قدرت مانور را از آنها سلب کرد...
در روز ششم جنگ، نیرو های مصری در صحرای سینا کاملا متفرق و از صحنه جنگ خارج شده بودند،،.. اسرائیلی ها در کنار سوئز منتظر دستور برای عبور از آن بودند !!
در جبهه سوریه وضع واقعأ اسفناک بود ..اسراییلیها در جاده قنیطره _دمشق ، راه خود را برای اشغال دمشق کاملأ باز میدیدند !
سقوط دمشق حتمی بنظر میرسید .
با پیشنهاد شوروی و البته فشارهای آن کشور ، شورای امنیت با جلسه اضطراری از طرفین خواست آتش بس را بپذیرند . اعراب چاره ای جز پذیرش آن نداشتند .
اسراییل در پایان روز ششم جنگ ، چهار برابر اراضی کشور خود را به اشغال در آورده بود !!
عبدالناصر که خود را مقصر اصلی شکست میدانست فورآ استعفا کرد که با حظور ملیونی مردم قاهره ، استعفایش را پس گرفت ..
نیروی هوایی که او برای ایجادش ده سال زحمت کشیده بود در سه ساعت نابود شده بود ..سرخوردگی اعراب بیش از حد تصور بود ،.
در مقابل ، جهانیان ،شاهد سرعت عمل نیروی هوایی و هماهنگی آن با نیروی زرهی و موتوریزه بودند..
پس از جنگ شش روزه ، شوروی حضور پرقدرتی در منطقه خاور میانه پیدا کرد ..پایان
ع_نفریه
Forwarded from گذرگاه تاریخ (ع نفریه)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عزیزم
پاک کن از
چهره اشکت را ز جا برخیز
تو در من زنده‌ای من در تو
ما هرگز نمی‌میریم
من و تو با هزاران دگر
این راه را دنبال می‌گیریم
از آن ماست پیروزی
از آن ماست فردا با همه شادی و بهروزی

عزیزم
کار دنیا رو به آبادی‌ست
و هر لاله که از خون شهیدان می‌دمد
امروز
نوید روز آزادی‌ست ...!
۱۷ اردیبهشت - ۷ مِی؛ در تاریخ چه گذشت؟
۲۶۱ - ترس امپراتوري روم از ناسيوناليسم ايراني
شكست هاي نظامي سنگين سال هاي ۲۳۸، ۲۴۴ و ۲۶۰ ميلادي از ايران (زمان اردشير ساساني و پسرش شاپور) و از دست دادن دو امپراتور در اين جنگ ها و تعهد پرداخت باج و خراج به ايران، دعاوي بانو «زنوبيا» در مصر و مناطق شرقي آن، حمله فرانك ها از آلمان به فرانسه (كشور گل) و اسپانيا، تعرض گُت ها و وَندال ها به حواشي شمال شرقي ايتاليا و شورش طوايف ساكن شمال آفريقا، امپراتوري روم را از آغاز بهار سال ۲۶۱ ميلادي در بدترين وضعيت خود قرار داده بود.
اين فشارهاي نظامي و مقاومت ها، در رم و شهرهاي شبه جزيره ايتاليا منجر به گراني مواد ضروري، بي نظمي هاي اجتماعي و كميابي خواروبار شده بود. در اواخر اپريل سال ۲۶۱ ميلادي بزرگان امپراتوري روم هنگامي كه خودرا با روحيه خودمختاري ارتش ها چهارگانه اين كشور كه هر كدام درصدد معرفي يك نامزد امپراتوري به سنا و نيز پيدايش فئوداليسم به علت خريد اراضي خرده مالكين از سوي توانگران و خشم ملي رو به رو ديدند احساس خطر كردند، اختلافات فيمابين را كنار گذاردند و در نشستي كه ششم و هفتم ماه مي سال ۲۶۱ ميلادي در «رم» تشكيل دادند دولت ساسانيان را خطر اول و مسبب همه اين دشواري ها تشخيص دادند، زيرا كه سياست كلي ساسانيان بر اين اصل قرار گرفته بود كه روميان قدم به آسيا نگذارند و نيز به آنان اجازه تاخت و تاز در مصر، سوريه و سواحل غربي آسياي صغير (تركيه امروز) را ندهند. اين نشست، خطر دوم را پيدايش فئوداليسم و ثروتمندتر شدن ثروتمندان دانست كه فئودال ها و ثروتمندان در هر شكل ذاتاً مخالف نظام حكومتي جمهوري هستند. بزرگان روم همچنين علل شكست هاي نظامي سه دهه گذشته از ايران را، در جنگيدن همزمان در چند جبهه تشخيص دادند و اين تصميم ها را كه صورتجلسه آن باقي مانده است اتخاذ كردند:
ـ تضعيف ناسيوناليسم ايراني و حتي المقدور نه با جنگ، بلكه با بازي هاي ديپلماتيك و ظاهرا دوستانه، و از درون (با ايجاد چنددستگي و اختلاف ميان بزرگان و ژنرال ها)، به گونه اي كه دولت ساسانيان از توسعه طلبي و دفاع از شرق دست بردارد و به آنچه كه دارد قانع باشد.
ـ محدود كردن مالكيت اراضي كشاورزي و بازخريد اراضي كشاورزان از فئودالهاي نوخاسته و فروش آنها به اقساط طويل المدت به صاحبان قديم و لغو اسناد معاملات اراضي كشاورزي سالهاي اخير. به علاوه، بستن ماليات سنگين بر ثروت و درآمدهاي ناشي از معاملات (به زبان امروز: كپيتال گين = سود حاصله از سرمايه و خريد و فروش دارايي ها ـ امروزه سهام، خانه و زمين، ارز و طلا، مسكوك، اشياء عتيقه و هنري و ....
ـ ممنوع كردن جنگ همزمان در بيش از يك جبهه. هر جنگ تازه بايد پس از پايان گرفتن كامل جنگ جاري (درجريان) صورت گيرد.
با اجراي اين سه تصميم كه در تاريخ عمومي؛ «استراتژي رومي» عنوان گرفته است و بايد درس و پند براي هر قدرت جهاني و هر دولت باشد، روميان در دو مورد آخر موفق بودند، ولي هيچگاه نتوانستند ناسيوناليسم ايراني را تضعيف كنند كه به قول «هِگِل» ابدي و در ذات آرين هاست، و بمانند آتشفشان گَهگاه دچار شعله پراكني، انفجار و طغيان مي شود.
با اين كه اين استراتژي در كتاب هاي تاريخ عمومي و دروس «استراتژي و پاليسي» آمده است، هيتلر و پيش از او ناپلئون ـ هيچكدام ـ از تصميم سوم كه نتيجه يك تجربه گران بود استفاده نكردند، در چند جبهه ـ همزمان جنگيدند، شكست خوردند و نابود شدند.
والرين (والريانوس) امپراتور روم که در جنگ به اسارت ايرانيان درآمده بود در برابر شاپور يكم به زانو درآمده است (نقش رستم) ـ هدف از ساخت اين نقش در چند نقطه ايران اين بود که نه تنها غرور و اتکاء به نفس را در ايرانيان تقويت کند بلکه ديگران را از انديشه تعرض نظامي به ايران بازدارد
1877 - ماجراي كشته شدن يك رئيس سرخپوست
«تاشوكا ويتكو» رئيس طايفه اوگلالا Oglala از قبيله سو (بوميان شمال غرب آمريكا ـ سرخپوستان) در پي جنگها متعدد با دولت واشنگتن به منظور حفظ اراضي نياكان از خطر تصرف آنها توسط اروپاييان مهاجر، هفتم ماه مي سال 1877 دست از جنگ كشيد و در نبراسكا تسليم شد. مهاجران اروپايي و فيلمسازان هاليوود اورا «كريزي هورس» خوانده اند كه ترجمه غلط نام خودماني او بوده است (ترجمه درست: داراي اسب سركش).
چيف «تاشوكا ويتكو» در سال 1876 اتحادي از قبايل بومي لاكوتا و شيان (ساكن در داكوتاهاي شمالي و جنوبي و مناطق اطراف آنها) تشكيل داد و هفدهم ژوئن اين سال با يكهزار و پانصد مرد (مشهور به: دلاور) به نيروهاي دولت فدرال آمريكا به فرماندهي ژنرال كروك شبيخون زد و تلفات وارد ساخت.
وي با اين شبيخون، مانع از الحاق اين واحد به واحد هفتم سوار به فرماندهي ژنرال كاستِر شد و به همين سبب، واحد هفتم و ژنرال كاستر در نبرد «ليتل بيگهورن» نابود شدند. از آن پس ميان مردان چيف «تاشوكا ويتكو» و نظاميان دولت فدرال زد و خورد ادامه داشت و دامنه اين زد و خوردها تا ايالت شمالي مونتانا كشانده شده بود.
اوايل ماه مي 1877، چيف (رئيس) كه چند روز گرفتار سرماي ناگهاني شده بود و اطلاع يافته بود كه طوايف بومي دچار كمبود خوراك و پوشاك هستند به دولت فدرال آمريكا اطلاع داد كه طي شرايطي حاضر به آتش بس و صلح است و چون «تامين» يافت، ششم اين ماه تسليم شد و او و مردانش به ميان خانواده هايشان بازگشتند و به جمع آوري محصول پرداختند. اين وضعيت چهار ماه طول كشيد.
درجريان يك مذاكره ميان چيف و افسران امريكايي، مترجم افسران اظهارات چيف را نادرست ترجمه كرد كه بوي تهديد از آنها استشمام مي شد به همين سبب بعدا چيف براي اداي توضيح به قرارگاه لشكر احضار شد و درآنجا به ضرب سرنيزه يك نظامي نگهبان كشته شد. در پي وقوع اين رويداد كه بخشي از تاريخ ايالات متحده را تشكيل مي دهد، نظاميان قرارگاه گزارش كرده بودند كه چيف قصد فرار داشت كه ضمن خروج از محل با نگهبان درگير شد و سرنيزه خورد. مرگ چيف پنجم سپتامبر 1877 اتفاق افتاد.
1888 - آغاز تجاوز استعماري انگليس به زيمبابوه در افريقا.
۱۹۴۵ - تسليم كامل آلمان در برابر متفقين و پايان جنگ جهاني دوم در اروپا
۱۹۵۴ - پایان استعمار فرانسه در شبه جزيره هند و چين
هفتم ماه مي ۱۹۵۴ داوطلبان مسلح ويتنامي مركب از كمونيست ها و ناسيوناليست ها با هدايت ژنرال وو نگوين جياب (نويِن جاپ) Vo Nguyen Giap، نابغه جنگ هاي ميهني و نامنظم، دژ «دين - بين فوDien Bien Phu» را گشودند و هزاران تن از ورزيده ترين افسران و سربازان فرانسه را به اسارت گرفتند و به استعمار فرانسه بر وطن خود و سراسر شبه جزيره «هندوچين» پايان دادند.
درگذشت‌ها
- درگذشت ایرج قادری، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس و بازیگر سینمای ایران


۰
هفدهم اردیبهشت در آینه تاریخ معاصر ایران
17 اردیبهشت 1335
دریادار جان كویین فرمانده ی نیروی دریایی آمریكا به منظور گفت و گو درباره ی كمك های نظامی آمریكا به ایران، وارد تهران شد.
17 اردییبهشت 1309
زمین لرزه ای به بزرگی 7.4 (هفت و چهار دهم) در مقیاس امواج درونی زمین(ریشتر) شهرستان سلماس در آذربایجان غربی و منطقه های اطراف آن را به لرزه در آورد كه به دنبال این رویداد بیش از 2 هزار و 500 تن از ساكنان این مناطق جان خود را از دست دادند.
17 اردیبهشت 1303
سران قشون با رضاخان دیدار كردند. در این دیدار موضوع جمهوریت و تغییر رژیم سیاسی مورد بررسی قرار گرفت.
17 اردیبهشت 1300
موید حضور كارگزار گیلان، پس از تحقیق و بررسی به وزارت امور خارجه ی ایران اطلاع داد كه میرزا كوچك خان جنگلی در كسما منطقه ای در بخش مركزی شهرستان صومعه سرا در استان گیلان یك هزار و 200 نیرو در اختیار دارد
17 اردیبهشت 1290
مورگان شوستر آمریكایی كه برای سر و سامان دادن به شرایط مالی ایران استخدام شده بود، به همراه چند رایزن آمریكایی وارد تهران شد.
برگرفته از: روزشمار تاریخ معاصر ایران(جلد 1 و 4)