Forwarded from رازها و نمادها و آموزههای شاهنامه (سیروس حامی)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌏🌍🌎
🌏چرا با دست خود، زمین را به نیستی میکشانیم؟
چه تلخ و غمگنانه گفت، اخوان ثالث:
«مردی،
مددی
اهلِ دلی
آیا نیست...؟»
به مادرمان «زمین» بیندیشیم!
🌎🌍🌏🪐
به فرموده فردوسی فرزانه:
توانایی خویش پیدا کنیم؛
زمین را به گوهر چو دیبا کنیم!
🌲🌳🌴🎍🪴🌾🦚🕊
گرامی باد پانزدهم اسفند
روز درختکاری و آغاز هفته منابع طبیعی
🌲🌳🌴🎍🪴🌾
https://t.me/ShahnamehToosi
🌏چرا با دست خود، زمین را به نیستی میکشانیم؟
چه تلخ و غمگنانه گفت، اخوان ثالث:
«مردی،
مددی
اهلِ دلی
آیا نیست...؟»
به مادرمان «زمین» بیندیشیم!
🌎🌍🌏🪐
به فرموده فردوسی فرزانه:
توانایی خویش پیدا کنیم؛
زمین را به گوهر چو دیبا کنیم!
🌲🌳🌴🎍🪴🌾🦚🕊
گرامی باد پانزدهم اسفند
روز درختکاری و آغاز هفته منابع طبیعی
🌲🌳🌴🎍🪴🌾
https://t.me/ShahnamehToosi
Forwarded from گذرگاه تاریخ (ع نفریه)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from گذرگاه تاریخ (ع نفریه)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 سال 1348 و فضانوردان آپولو 11 در ایران
در آبان ماه 1348 هواپیمای اختصاصی رئیس جمهور آمریکا حامل نیل آرمسترانگ، ادوین آلدرین و مایکل کالینز در فرودگاه مهرآباد تهران به زمین نشست و فاتحان ماه با محمدرضا شاه دیدار کردند.
نیل آرمسترانگ اولین فضانوردی بود که بر سطح ماه قدم گذاشت.
و ادوین آلدرین هم دومین فردی بود که پس از ارمسترانگ پا به سطح کره ماه گذاشت
آپولو ۱۱ در سال ۱۹۶۹ بر روی کره ماه فرود آمد
https://t.me/parsomad
در آبان ماه 1348 هواپیمای اختصاصی رئیس جمهور آمریکا حامل نیل آرمسترانگ، ادوین آلدرین و مایکل کالینز در فرودگاه مهرآباد تهران به زمین نشست و فاتحان ماه با محمدرضا شاه دیدار کردند.
نیل آرمسترانگ اولین فضانوردی بود که بر سطح ماه قدم گذاشت.
و ادوین آلدرین هم دومین فردی بود که پس از ارمسترانگ پا به سطح کره ماه گذاشت
آپولو ۱۱ در سال ۱۹۶۹ بر روی کره ماه فرود آمد
https://t.me/parsomad
Forwarded from گذرگاه تاریخ (ع نفریه)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چرا به سیاهچاله ماشین زمان گفته میشود؟
در این ویدئو پروفسور هاوکینگ برای شما به زیبایی توضیح میدهد.
ترجمه شده به زبان فارسی
https://t.me/parsomad
در این ویدئو پروفسور هاوکینگ برای شما به زیبایی توضیح میدهد.
ترجمه شده به زبان فارسی
https://t.me/parsomad
Forwarded from گذرگاه تاریخ (ع نفریه)
گریزی به تاریخ قرن بیستم
پل پوت
بی تردید خونخوار ترین و دد منش ترین جنایتکار قرن بیستم کسی نیست جز پل پوت.. او طی چهار سال فرمانروایی در کامبوج، دو ملیون نفر از جمعیت شش ملیونی کامبوج را قتل عام کرد..
نام اصلی او سالور سات است و در سال 1928 در یک خانواده ثروتمند بدنیا آمد. او برخلاف دیکتاتور هایی مثل هیتلر، مائو ، استالین، که در خانواده های فقیری زندگی کرده بودند، زندگی مرفهی داشت.. تحصیلات او در فرانسه بود.
او در هنگام تحصیل در فرانسه تحت تاثیر اندیشه های کمونیستی قرار گرفت.. او از کمونیسم تیتو حمایت میکرد و تحت تاثیر او بود.
در 1953 و در هنگام تحصیل در فرانسه، به گروه کمونیست های کامبوجی پیوست.. در سفر به چین با انقلاب فرهنگی چین آشنا شد و آرمان خود را پیدا کرد. از سال 1960 گروه خود را سازمان داد.. در 1970 حکومت پرنس سیهانوک که از حمایت مردم برخوردار بود، توسط ژنرال لون نول سرنگون گردید و از این تاریخ پول پوت با استفاده از نفرت مردم نسبت به لون نول استفاده کرد و مردم را بسمت خود کشاند.. نیروهای او که از این به بعد با عنوان خمرهای سرخ علیه لون نول میجنگیدند، با حمایت روستاییان، بتدریج بخش های بزرگی از نواحی روستایی را تحت کنترل درآوردند..
در سال 1974 و پس از آنکه بمباران های آمریکایی ها که به حمایت از رژیم لون نول انجام میگرفت، قطع شد، نیرو های خمر سرخ تمام کامبوج را به استثنای پنوم پنه، پایتخت، در کنترل خود داشتند..
در سال 1975 پنوم پنه تقریبا بدون مقاومت به تصرف نیرو های خمر درآمد..
پول پوت پس از تصرف شهر دستور داد، شهر پنوم پنه از سکنه خالی گردد.. بقول خودش کاملا پاک گردد.. در جریان این پاکسازی، یکصد هزار نفر از مردمی که مقاومت کردند به عنوان نیرو های ضد انقلاب تیرباران شدند.. باقیمانده مردم شهر آواره جنگلها شدند.. کسی حق نداشت بجز یک دست لباس و دمپایی چیز دیگری همراه خود داشته باشد.. کسانی که عینک بر چشم داشتند به شدت تنبیه میشدند،، عینک علامت اشرافیت بود....
در جریان تخلیه اجباری پنوم پنه، یک ملیون نفر به دلیل گرسنگی و تیرباران مردند.. در طی چهار سال حکومت جبارانه خمرهای سرخ یک ملیون نفر دیگر نیز در نقاط مختلف کامبوج توسط خمر ها کشته شدند.. بواقع از هر سه نفر کامبوجی یک نفر بدست کمونیست های افراطی خمر سرخ کشته شدند..
نیرو های ویتنام در 1979 برای اتمام این آدم کشی وارد کامبوج شدند.... باقیمانده مردم کامبوج از آنها همچون فرشتگان نجات استقبال کردند.. در پنوم پنه یک حکومت طرفدار ویتنام قدرت را در دست گرفت..
نیرو های خمر به رهبری پل پوت با حدود 30 هزار نفر به شمال کشور گریختند و تا اواخر قرن بیستم به مبارزه با دولت مرکزی (به اصطلاح آنها دست نشانده های ویتنام) ادامه دادند..
پل پوت در سال 1995 با سکته، قسمت هایی از بدنش از کار افتاد، اما خوی دیکتاتوری او اجازه نمیداد که چیزی از قدرت خود را با احدی تقسیم کند..
بالاخره در سال 1998 تعدادی از همرزمانش علیه او شوریدند و او در دادگاهی که فرماندهان خمر برای رسیدگی به جنایات او ترتیب دادند، محاکمه گردید.. او در همان سال بر اثر فشار های ناشی از سکته و محاکمه مرد...
قبل از مرگ او تعدادی از خبرنگاران موفق شدند با او مصاحبه ای داشته باشند.. او در کمال خونسردی از تمام جنایاتی که مرتکب شده بود دفاع کرده و مدعی بود مردم کامبوج فرصت ساختن یک جامعه کمونیستی نمونه را به او ندادند!!
او ادعا کرد که بیرون کردن مردم از پایتخت به این دلیل بود که اگر در شهر میماندند، از گرسنگی میمردند!!
او با کمال وقاحت در آخر متذکر شد: قصد من خدمت به بشریت بود و از آنچه کرده ام پشیمان نیستم و با وجدانی آسوده از این دنیا میروم!!
ع نفریه
https://t.me/parsomad
پل پوت
بی تردید خونخوار ترین و دد منش ترین جنایتکار قرن بیستم کسی نیست جز پل پوت.. او طی چهار سال فرمانروایی در کامبوج، دو ملیون نفر از جمعیت شش ملیونی کامبوج را قتل عام کرد..
نام اصلی او سالور سات است و در سال 1928 در یک خانواده ثروتمند بدنیا آمد. او برخلاف دیکتاتور هایی مثل هیتلر، مائو ، استالین، که در خانواده های فقیری زندگی کرده بودند، زندگی مرفهی داشت.. تحصیلات او در فرانسه بود.
او در هنگام تحصیل در فرانسه تحت تاثیر اندیشه های کمونیستی قرار گرفت.. او از کمونیسم تیتو حمایت میکرد و تحت تاثیر او بود.
در 1953 و در هنگام تحصیل در فرانسه، به گروه کمونیست های کامبوجی پیوست.. در سفر به چین با انقلاب فرهنگی چین آشنا شد و آرمان خود را پیدا کرد. از سال 1960 گروه خود را سازمان داد.. در 1970 حکومت پرنس سیهانوک که از حمایت مردم برخوردار بود، توسط ژنرال لون نول سرنگون گردید و از این تاریخ پول پوت با استفاده از نفرت مردم نسبت به لون نول استفاده کرد و مردم را بسمت خود کشاند.. نیروهای او که از این به بعد با عنوان خمرهای سرخ علیه لون نول میجنگیدند، با حمایت روستاییان، بتدریج بخش های بزرگی از نواحی روستایی را تحت کنترل درآوردند..
در سال 1974 و پس از آنکه بمباران های آمریکایی ها که به حمایت از رژیم لون نول انجام میگرفت، قطع شد، نیرو های خمر سرخ تمام کامبوج را به استثنای پنوم پنه، پایتخت، در کنترل خود داشتند..
در سال 1975 پنوم پنه تقریبا بدون مقاومت به تصرف نیرو های خمر درآمد..
پول پوت پس از تصرف شهر دستور داد، شهر پنوم پنه از سکنه خالی گردد.. بقول خودش کاملا پاک گردد.. در جریان این پاکسازی، یکصد هزار نفر از مردمی که مقاومت کردند به عنوان نیرو های ضد انقلاب تیرباران شدند.. باقیمانده مردم شهر آواره جنگلها شدند.. کسی حق نداشت بجز یک دست لباس و دمپایی چیز دیگری همراه خود داشته باشد.. کسانی که عینک بر چشم داشتند به شدت تنبیه میشدند،، عینک علامت اشرافیت بود....
در جریان تخلیه اجباری پنوم پنه، یک ملیون نفر به دلیل گرسنگی و تیرباران مردند.. در طی چهار سال حکومت جبارانه خمرهای سرخ یک ملیون نفر دیگر نیز در نقاط مختلف کامبوج توسط خمر ها کشته شدند.. بواقع از هر سه نفر کامبوجی یک نفر بدست کمونیست های افراطی خمر سرخ کشته شدند..
نیرو های ویتنام در 1979 برای اتمام این آدم کشی وارد کامبوج شدند.... باقیمانده مردم کامبوج از آنها همچون فرشتگان نجات استقبال کردند.. در پنوم پنه یک حکومت طرفدار ویتنام قدرت را در دست گرفت..
نیرو های خمر به رهبری پل پوت با حدود 30 هزار نفر به شمال کشور گریختند و تا اواخر قرن بیستم به مبارزه با دولت مرکزی (به اصطلاح آنها دست نشانده های ویتنام) ادامه دادند..
پل پوت در سال 1995 با سکته، قسمت هایی از بدنش از کار افتاد، اما خوی دیکتاتوری او اجازه نمیداد که چیزی از قدرت خود را با احدی تقسیم کند..
بالاخره در سال 1998 تعدادی از همرزمانش علیه او شوریدند و او در دادگاهی که فرماندهان خمر برای رسیدگی به جنایات او ترتیب دادند، محاکمه گردید.. او در همان سال بر اثر فشار های ناشی از سکته و محاکمه مرد...
قبل از مرگ او تعدادی از خبرنگاران موفق شدند با او مصاحبه ای داشته باشند.. او در کمال خونسردی از تمام جنایاتی که مرتکب شده بود دفاع کرده و مدعی بود مردم کامبوج فرصت ساختن یک جامعه کمونیستی نمونه را به او ندادند!!
او ادعا کرد که بیرون کردن مردم از پایتخت به این دلیل بود که اگر در شهر میماندند، از گرسنگی میمردند!!
او با کمال وقاحت در آخر متذکر شد: قصد من خدمت به بشریت بود و از آنچه کرده ام پشیمان نیستم و با وجدانی آسوده از این دنیا میروم!!
ع نفریه
https://t.me/parsomad
Telegram
گذرگاه تاریخ
گریزی بر رویدادهای تاریخی ایران و جهان
Forwarded from گذرگاه تاریخ (ع نفریه)
گریزی بر تاریخ قرن بیستم ...
جنگ اکتبر (اعراب و اسرائیل)
پس از در هم کوبیده شدن توان نظامی اعراب در جنگ شش روزه 1967، که نتیجه آن اشغال صحرای سینا، بلندی های جولان، وکرانه غربی رود اردن بود، اعراب مصمم شدند حیثیت از دست رفته خود را باز یابند و انتقام خود را بگیرید..
در سپتامبر 1973 پنج رهبر عرب (ملک فیصل ، شاه حسین ، معمر قذافی ، یاسر عرفات و شاه حسن مراکشی )ب به صورت محرمانه، موافقت خود را برای آغاز حمله به سران مصر و سوریه (انورسادات وحافذ اسد) اعلام کردند... نقشه حمله کاملا محرمانه بود...
طراح اصلی حمله ژنرال شاذلی مصری بود.. خط دفاعی بارلو که پس از اشغال سینا، بنظر غیر قابل عبور میامد... بارلو مهندس اسرائیلی، پس از اشغال سینا، آنرا در نزدیکی کانال سوئز، طراحی وایجاد کرد.
شاذلی یک نابغه نظامی بود، او در دهه شصت در دسته تفنگ داران آمریکایی کار آموزی کرده بود..
سادات به او گفت خود را برای نبرد مرگ و زندگی آماده سازد.. او به یک گروه زبده تکاور داشت که بتواند در لحظات شروع تک، سرپلی در آنسوی کانال ایجاد کند..
موشک های سام روسی آماده بودند تا از موج توفنده حملات نیروی هوایی اسرائیل پذیرایی کنند.. اگر نیروی هوایی اسرائیل بدون دفاع باقی میماند، امکان نداشت تانک های مصری بتوانند در سینا حرکت کنند.... از آنطرف نیز نابغه های نظامی اسرائیل، طرح خود را داشتند. شارون و موشه دایان از احتمال حمله بو برده بودند..
اما طرح حمله بسیار زیرکانه بود..
روز یوم کیپور :-( نوروز یهودی ها) روز موعود! بود..
صبح روز 6 اکتبر 1973 یک گردان غواص عرض کانال را طی کرده با خنثی سازی مین ها، قسمتی از دژ بارلو را منفجر کردند.. دژ های بارلو یکی پس از دیگری فرو ریخت. هزاران سرباز طی چند ساعت با استفاده از پل های احداث شده عرض کانال را طی کرده و خود را به خطوط دفاعی دشمن رساندند.. دایان ابتدا سعی کرد با استفاده از فانتوم ها و میراژ های جدید خود نیرو های مصری را که تعدادشان در ساعات اولیه نبرد به شصت هزار نفر میرسید، را نابود سازد..
او یکصد هواپیما را برای این کار کافی میدید، اما او قدرت موشکی مصر را دست کم گرفته بود... در همان ساعات اولیه 15 هواپیما را از دست داد.. دژ بارلو شاهد نبرد تن به تن رزمندگان مصری و باقیمانده مدافعان اسرائیلی بود که با تارومار شدن مدافعان توسط کوماندو های مصری، ساعات اولیه نبرد کاملا به نفع مصریان سپری شد...
در روز دوم جنگ 30 فروند دیگر از هواپیما های اسراییلی نابود شد..مصری ها در روز دوم تعداد نفرات خود در سینا را به حدود صد هزار نفر و600 تانک رساندند.. اما این تازه ابتدای ماجرا بود. ع نفریه
ادامه دارد
@parsomad
جنگ اکتبر (اعراب و اسرائیل)
پس از در هم کوبیده شدن توان نظامی اعراب در جنگ شش روزه 1967، که نتیجه آن اشغال صحرای سینا، بلندی های جولان، وکرانه غربی رود اردن بود، اعراب مصمم شدند حیثیت از دست رفته خود را باز یابند و انتقام خود را بگیرید..
در سپتامبر 1973 پنج رهبر عرب (ملک فیصل ، شاه حسین ، معمر قذافی ، یاسر عرفات و شاه حسن مراکشی )ب به صورت محرمانه، موافقت خود را برای آغاز حمله به سران مصر و سوریه (انورسادات وحافذ اسد) اعلام کردند... نقشه حمله کاملا محرمانه بود...
طراح اصلی حمله ژنرال شاذلی مصری بود.. خط دفاعی بارلو که پس از اشغال سینا، بنظر غیر قابل عبور میامد... بارلو مهندس اسرائیلی، پس از اشغال سینا، آنرا در نزدیکی کانال سوئز، طراحی وایجاد کرد.
شاذلی یک نابغه نظامی بود، او در دهه شصت در دسته تفنگ داران آمریکایی کار آموزی کرده بود..
سادات به او گفت خود را برای نبرد مرگ و زندگی آماده سازد.. او به یک گروه زبده تکاور داشت که بتواند در لحظات شروع تک، سرپلی در آنسوی کانال ایجاد کند..
موشک های سام روسی آماده بودند تا از موج توفنده حملات نیروی هوایی اسرائیل پذیرایی کنند.. اگر نیروی هوایی اسرائیل بدون دفاع باقی میماند، امکان نداشت تانک های مصری بتوانند در سینا حرکت کنند.... از آنطرف نیز نابغه های نظامی اسرائیل، طرح خود را داشتند. شارون و موشه دایان از احتمال حمله بو برده بودند..
اما طرح حمله بسیار زیرکانه بود..
روز یوم کیپور :-( نوروز یهودی ها) روز موعود! بود..
صبح روز 6 اکتبر 1973 یک گردان غواص عرض کانال را طی کرده با خنثی سازی مین ها، قسمتی از دژ بارلو را منفجر کردند.. دژ های بارلو یکی پس از دیگری فرو ریخت. هزاران سرباز طی چند ساعت با استفاده از پل های احداث شده عرض کانال را طی کرده و خود را به خطوط دفاعی دشمن رساندند.. دایان ابتدا سعی کرد با استفاده از فانتوم ها و میراژ های جدید خود نیرو های مصری را که تعدادشان در ساعات اولیه نبرد به شصت هزار نفر میرسید، را نابود سازد..
او یکصد هواپیما را برای این کار کافی میدید، اما او قدرت موشکی مصر را دست کم گرفته بود... در همان ساعات اولیه 15 هواپیما را از دست داد.. دژ بارلو شاهد نبرد تن به تن رزمندگان مصری و باقیمانده مدافعان اسرائیلی بود که با تارومار شدن مدافعان توسط کوماندو های مصری، ساعات اولیه نبرد کاملا به نفع مصریان سپری شد...
در روز دوم جنگ 30 فروند دیگر از هواپیما های اسراییلی نابود شد..مصری ها در روز دوم تعداد نفرات خود در سینا را به حدود صد هزار نفر و600 تانک رساندند.. اما این تازه ابتدای ماجرا بود. ع نفریه
ادامه دارد
@parsomad
Forwarded from گذرگاه تاریخ (ع نفریه)
گریزی بر تاریخ قرن بیستم ..
جنگ اکتبر«اعراب واسرائیل» قسمت دوم
ژنرال شاذلی ، صحرای صحرای سینا را جبهه اصلی نبرد قرار داده بود ..جولان و کرانه باختری رود اردن جبهه فرعی بودند ..شاذلی بر خلاف سادات که معتقد بود باید جبهه را خیلی دور از سوئز نبرند ، اعتقاد داشت که باید نیرو های مصری خود را بسرعت به جنوب اسراییل برسانند ..سادات درخواست شاذلی را برای نفوذ بیشتر در سینا رد کرد.. حالا نوبت ضد حمله اسرائیل بود که با تانک های ام 60 خود در صحرا جولان دهند.. مصری ها در هفته اول تعداد تانک های خود را در صحرا به رقم 1300 رساندند..
در روز هشتم نبرد بزرگ ترین جنگ تانک ها در تاریخ، (پس از نبرد کورسک که شرح آن را قبلا عرض کردم) اتفاق افتاد..
2500. تانک و زره پوش از دو طرف در 16 اکتبر 1973 در گذرگاه متیلا رو در روی یکدیگر قرار گرفتند.. از طرف مصری ها 7 لشگر و از طرف اسرائیلی ها 15 لشگر. شارون روباه منتظر این اشتباه مصری ها بود.. مصری ها فرصت طلایی را از دست داده بودند..
طی چند ساعت 700 تانک مصر و 300 تانک اسرائیل نابود شدند..
شارون (بعنوان یک قاتل افراطی و در ضمن یک نابغه نظامی) در 15 اکتبر طرح اعجاب آور جنگی خود را به ستاد ارتش اسرائیل اعلام کرد.. او در حالی که جنگ در سینا به بنبست رسیده بود، پیشنهاد کرد با تنها یک لشگر از بین دو سپاه مصری عبور کرده و از کانال بگذرد و قاهره را تهدید کند...!!! بی تردید، این یک حرکت جنون آمیز بنظر میرسید.. اما شارون به طرح خود اطمینان داشت....
حرکت است او چون عملیات نظامی ناپلئون و در حد یک خود کشی بود اما فرمانده هان ستاد با این طرح موافقت کردند..
ساعت 5 صبح 15 اکتبر، شارون با سربازان خود به همراه تانک های روسی به غنیمت گرفته شده، در اختفای کامل و با ارتباط رادیویی به زبان عربی، از کانال سوئز عبور کردند!!
آنها دهها پایگاه موشکی مصری ها را نابود کردند و فردای انروز مصری ها متوجه شدند، اسرائیلی ها در نزدیکی اسکندریه هستند... با نابودی موشک های سام، فانتوم های اسراییلی براحتی میگ ها را شکار میکردند.....
در 22 اکتبر تعداد تانک های اسراییلی در درون مرزهای مصر به 500 عدد و سربازان آنها به بیست هزار نفر رسید...
آنها به 100 کیلومتری قاهره رسیده بودند.... ع نفریه
ادامه دارد
@parsomad
جنگ اکتبر«اعراب واسرائیل» قسمت دوم
ژنرال شاذلی ، صحرای صحرای سینا را جبهه اصلی نبرد قرار داده بود ..جولان و کرانه باختری رود اردن جبهه فرعی بودند ..شاذلی بر خلاف سادات که معتقد بود باید جبهه را خیلی دور از سوئز نبرند ، اعتقاد داشت که باید نیرو های مصری خود را بسرعت به جنوب اسراییل برسانند ..سادات درخواست شاذلی را برای نفوذ بیشتر در سینا رد کرد.. حالا نوبت ضد حمله اسرائیل بود که با تانک های ام 60 خود در صحرا جولان دهند.. مصری ها در هفته اول تعداد تانک های خود را در صحرا به رقم 1300 رساندند..
در روز هشتم نبرد بزرگ ترین جنگ تانک ها در تاریخ، (پس از نبرد کورسک که شرح آن را قبلا عرض کردم) اتفاق افتاد..
2500. تانک و زره پوش از دو طرف در 16 اکتبر 1973 در گذرگاه متیلا رو در روی یکدیگر قرار گرفتند.. از طرف مصری ها 7 لشگر و از طرف اسرائیلی ها 15 لشگر. شارون روباه منتظر این اشتباه مصری ها بود.. مصری ها فرصت طلایی را از دست داده بودند..
طی چند ساعت 700 تانک مصر و 300 تانک اسرائیل نابود شدند..
شارون (بعنوان یک قاتل افراطی و در ضمن یک نابغه نظامی) در 15 اکتبر طرح اعجاب آور جنگی خود را به ستاد ارتش اسرائیل اعلام کرد.. او در حالی که جنگ در سینا به بنبست رسیده بود، پیشنهاد کرد با تنها یک لشگر از بین دو سپاه مصری عبور کرده و از کانال بگذرد و قاهره را تهدید کند...!!! بی تردید، این یک حرکت جنون آمیز بنظر میرسید.. اما شارون به طرح خود اطمینان داشت....
حرکت است او چون عملیات نظامی ناپلئون و در حد یک خود کشی بود اما فرمانده هان ستاد با این طرح موافقت کردند..
ساعت 5 صبح 15 اکتبر، شارون با سربازان خود به همراه تانک های روسی به غنیمت گرفته شده، در اختفای کامل و با ارتباط رادیویی به زبان عربی، از کانال سوئز عبور کردند!!
آنها دهها پایگاه موشکی مصری ها را نابود کردند و فردای انروز مصری ها متوجه شدند، اسرائیلی ها در نزدیکی اسکندریه هستند... با نابودی موشک های سام، فانتوم های اسراییلی براحتی میگ ها را شکار میکردند.....
در 22 اکتبر تعداد تانک های اسراییلی در درون مرزهای مصر به 500 عدد و سربازان آنها به بیست هزار نفر رسید...
آنها به 100 کیلومتری قاهره رسیده بودند.... ع نفریه
ادامه دارد
@parsomad
Forwarded from گذرگاه تاریخ (ع نفریه)
گریزی بر تاریخ قرن بیستم ..
جنگ اکتبر «اعراب و اسرائیل»قسمت سوم
جنگ در داخل مصر و صحرای سینا ادامه داشت.. مصری ها که وضعیت خطرناکی برای قاهره میدیدند، بدنبال آتش بس بودند، اما در اسرائیل، جنگ طلبان، گوششان بده کار نبود...
در جبهه جولان، اعراب، (عراقی، سعودی، کویتی وفلسطینی) چند لشگر به کمک سوری ها فرستاده بودند..
1000 تانک، بهمراهی 200 هزار نفر ارتش و نیرو های میلیشیا در ابتدا با عبور از میدان های مین، دهها کیلومتر در شمال جبهه پیشروی داشتند.. آنها هزاران اسرائیلی را تارومار و در روز های اول 35 هوا پیمای اسرائیل را به زمین انداختد.
اسرائیلی ها در این جبهه، عقب نشینی اشان، بمعنی تهدید سرزمینشان بود.. آنها خونین ترین جنگ را برای مرگ و زندگی براه انداختند.. صدها تانک و دهها لشگر، بهمراه مصادره ماشین آلات مردم، به جبهه گسیل شد... آنها با بمباران وحشیانه شهرها، تصمیم داشتند روحیه سوری ها را تظعیف کنند..
حملات متعدد اسرائیل، سوری ها را مجبور به عقب نشینی و واگذاری دوباره قنیطره کرد،.. سوری ها 500 تانک خود را طی 10 روز از دست دادند.. (نیمی از تانک هایشان)
در جبهه سینا، ارتش مصر جنگ را متوقف کرده بود.. آنها خوب میداستند تانک های اسراییلی در فاصله زمانی 3 ساعتی قاهره هستند...
یک هفته پس از آغاز جنگ، نیرو های اسراییلی در جاده قنیطره _ دمشق، منتظر دستور برای حمله به دمشق بودند، در همین زمان بود که نبرد تانک ها در گذرگاه متیلا ادامه داشت.. سوریه، عدم اشغال دمشق را مدیون نابودی تانک های مصری بودند.. نبرد جولان، با نابودی توان نظامی سوریه، عملا به پایان رسید و در آن جبهه، در. 13 اکتبر، جنگ به پایان رسید.... ع نفریه
پایان
http://telegram.me/parsomad
جنگ اکتبر «اعراب و اسرائیل»قسمت سوم
جنگ در داخل مصر و صحرای سینا ادامه داشت.. مصری ها که وضعیت خطرناکی برای قاهره میدیدند، بدنبال آتش بس بودند، اما در اسرائیل، جنگ طلبان، گوششان بده کار نبود...
در جبهه جولان، اعراب، (عراقی، سعودی، کویتی وفلسطینی) چند لشگر به کمک سوری ها فرستاده بودند..
1000 تانک، بهمراهی 200 هزار نفر ارتش و نیرو های میلیشیا در ابتدا با عبور از میدان های مین، دهها کیلومتر در شمال جبهه پیشروی داشتند.. آنها هزاران اسرائیلی را تارومار و در روز های اول 35 هوا پیمای اسرائیل را به زمین انداختد.
اسرائیلی ها در این جبهه، عقب نشینی اشان، بمعنی تهدید سرزمینشان بود.. آنها خونین ترین جنگ را برای مرگ و زندگی براه انداختند.. صدها تانک و دهها لشگر، بهمراه مصادره ماشین آلات مردم، به جبهه گسیل شد... آنها با بمباران وحشیانه شهرها، تصمیم داشتند روحیه سوری ها را تظعیف کنند..
حملات متعدد اسرائیل، سوری ها را مجبور به عقب نشینی و واگذاری دوباره قنیطره کرد،.. سوری ها 500 تانک خود را طی 10 روز از دست دادند.. (نیمی از تانک هایشان)
در جبهه سینا، ارتش مصر جنگ را متوقف کرده بود.. آنها خوب میداستند تانک های اسراییلی در فاصله زمانی 3 ساعتی قاهره هستند...
یک هفته پس از آغاز جنگ، نیرو های اسراییلی در جاده قنیطره _ دمشق، منتظر دستور برای حمله به دمشق بودند، در همین زمان بود که نبرد تانک ها در گذرگاه متیلا ادامه داشت.. سوریه، عدم اشغال دمشق را مدیون نابودی تانک های مصری بودند.. نبرد جولان، با نابودی توان نظامی سوریه، عملا به پایان رسید و در آن جبهه، در. 13 اکتبر، جنگ به پایان رسید.... ع نفریه
پایان
http://telegram.me/parsomad
Telegram
گذرگاه تاریخ
گریزی بر رویدادهای تاریخی ایران و جهان
بیقرار(شنیدم)_حمیرا
@tarabesstaan
"بیقرار"
(شنیدم)
با صدای تکرار نشدنی: بانو حمیرا
آهنگ: انوشیروان_روحانی
ترانه سرا: هما_میرافشار
شنیدم چون دل من دل تو بیقراره
تو هم در انتظاری که برگردم دوباره ...
https://t.me/parsomad
(شنیدم)
با صدای تکرار نشدنی: بانو حمیرا
آهنگ: انوشیروان_روحانی
ترانه سرا: هما_میرافشار
شنیدم چون دل من دل تو بیقراره
تو هم در انتظاری که برگردم دوباره ...
https://t.me/parsomad
Forwarded from ویرایش ذهن | شهابالدین حائری شیرازی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
فایل کم حجم قسمت اول گفتگوی مهدی محمودیان و شهاب الدین حائری شیرازی
تاریخ گفتگو 10 بهمن 1403
برگزار کننده گفتگو استودیو پات
⏱زمان، یک ساعت و چهار دقیقه
https://t.me/virayeshe_zehn
تاریخ گفتگو 10 بهمن 1403
برگزار کننده گفتگو استودیو پات
⏱زمان، یک ساعت و چهار دقیقه
https://t.me/virayeshe_zehn
Forwarded from ویرایش ذهن | شهابالدین حائری شیرازی
🔴 سرانجام لجبازیهای هیتلر
✍ یدالله کریمی پور
چرا سیستم توانمند بوروکراتیک و اسطخس دار ۱۵۰ ساله آلمان نتوانست در برابر هیتلر بایستد و مانع از دیکتاتوری وی شود؟
البته که در سطوح مختلف نیروهای مسلح، دستگاه دیپلماسی و حتی دستگاه حزبی، نسبت به اشتباهات استراتژیک او مرتب هشدار داده میشد. ولی مشکل این بود که سیستم حکومت مطلوب نازی، اساسا بر پایه اطاعت مطلق از رهبر(پیشوا) بنا شده و جزای انتقاد علنی یا مخالفت مستقیم با تصمیمات هیتلر، عموما حذف، بازداشت و بلکه اعدام بود. ولی حتی با وجود چنین فضایی منتقدین و مخالفین به اعتراض علیه رویکردهای هیتلر پرداختند:
۱- ژنرال هاینتس گودریان پدر جنگ زرهی جهان، انتقادهای تندی نسبت با تصمیمات شتابزده هیتلر، به ویژه پس از شکست استالینگراد ابراز داشت.
اریش فون مانشتاین جزو ۵ فرمانده برتر ورماخت(ارتش آلمان) نسبت به دخالت مستقیم هیتلر در فرماندهی و استراتژی جنگ تا آخرین تن، اعتراض کرد. مانشتاین خواهان عقب نشینی تاکتیکی بود که از سوی هیتلر به کلی رد شد.
در واقع شمار زیادی از ژنرال های ستاد کل ارتش(OKH)، مخالف بازشدن جبهه دوم علیه شوروی در ۱۹۴۱ بودند؛ و همانند کارل هاوس هوفر، جغرافیدان برجسته مونیخ، صراحتا به مخالفت برخاستند.
۲-در دستگاه سیاسی و دیپلماتیک نیز کسانی مانند یواخیم فون ریبنتروپ وزیر خارجه، گاه نسبت به تندروی بی ملاحظه هیتلر هشدار می دادند. همین هشدارها توسط کنسول های آلمان در کشورهای بیطرف نسبت به سیاست های تهاجمی هیتلر به برلین ارسال می شد.
۳-کار مقاومت در برابر تندروی ایدئولوژیک هیتلر به جایی رسید که گروهی از افسران و سیاستمداران که به مخالفان درون دستگاه معروف شدند، مانند کلاوس فوناشتافنبرگ، نه تنها منتقد هیتلر شدند، که در سال ۱۹۴۴ با عملیات والکری در صدد ترور او برآمدند.
با همه اینها هیتلر که یک خودشیفته تمام عیار بود و خود را نابغه نظامی دانسته و استراتژی ش را بی نقص می پنداشت، از پذیرش نظر مخالف و اصلاحی بیزار بود.
ساختار حکومت نازی به گونه ای بود که انتقاد علنی علیه پیشوا برابر با مرگ بود. در چنین فضایی بسیاری از انتقادات توسط اس اس و میلیشای رهبر در نطفه خفه شد.
در واقع دستگاه حکومت، هیتلر را در مقام خداگونه جای داده بود و نگاهی ابزارگونه نسبت به دیگر شهروندان آلمان داشت. او از جنس دیگر معرفی شده و مردم را به خدمت پندارهای ایدئولوژیک پیشوا ترغیب میکرد.
نتیجه لجبازی هیتلر در پای بندی بر پندارهای ایدئولوژیک و رویکرد فاشیستی سیاسی اش، پس از ۵ سال جنگ فراگیر، در قالب ویرانی گسترده و قحطی، تجزیه کشور و جابجایی جمعیت، کار اجباری، غرامت و تخریب اقتصاد، پیامدهای روانی و جمعیتی و خودکشی های گسترده، تغییر در ساختار جمعیتی و جابجایی جنسیتی و در نهایت خودکشی خود هیتلر و اعدام و محکومیت تقریبا همه فرماندهان نازی در نورنبرگ، نمایان شد.
@karimipour_k
https://t.me/virayeshe_zehn
✍ یدالله کریمی پور
چرا سیستم توانمند بوروکراتیک و اسطخس دار ۱۵۰ ساله آلمان نتوانست در برابر هیتلر بایستد و مانع از دیکتاتوری وی شود؟
البته که در سطوح مختلف نیروهای مسلح، دستگاه دیپلماسی و حتی دستگاه حزبی، نسبت به اشتباهات استراتژیک او مرتب هشدار داده میشد. ولی مشکل این بود که سیستم حکومت مطلوب نازی، اساسا بر پایه اطاعت مطلق از رهبر(پیشوا) بنا شده و جزای انتقاد علنی یا مخالفت مستقیم با تصمیمات هیتلر، عموما حذف، بازداشت و بلکه اعدام بود. ولی حتی با وجود چنین فضایی منتقدین و مخالفین به اعتراض علیه رویکردهای هیتلر پرداختند:
۱- ژنرال هاینتس گودریان پدر جنگ زرهی جهان، انتقادهای تندی نسبت با تصمیمات شتابزده هیتلر، به ویژه پس از شکست استالینگراد ابراز داشت.
اریش فون مانشتاین جزو ۵ فرمانده برتر ورماخت(ارتش آلمان) نسبت به دخالت مستقیم هیتلر در فرماندهی و استراتژی جنگ تا آخرین تن، اعتراض کرد. مانشتاین خواهان عقب نشینی تاکتیکی بود که از سوی هیتلر به کلی رد شد.
در واقع شمار زیادی از ژنرال های ستاد کل ارتش(OKH)، مخالف بازشدن جبهه دوم علیه شوروی در ۱۹۴۱ بودند؛ و همانند کارل هاوس هوفر، جغرافیدان برجسته مونیخ، صراحتا به مخالفت برخاستند.
۲-در دستگاه سیاسی و دیپلماتیک نیز کسانی مانند یواخیم فون ریبنتروپ وزیر خارجه، گاه نسبت به تندروی بی ملاحظه هیتلر هشدار می دادند. همین هشدارها توسط کنسول های آلمان در کشورهای بیطرف نسبت به سیاست های تهاجمی هیتلر به برلین ارسال می شد.
۳-کار مقاومت در برابر تندروی ایدئولوژیک هیتلر به جایی رسید که گروهی از افسران و سیاستمداران که به مخالفان درون دستگاه معروف شدند، مانند کلاوس فوناشتافنبرگ، نه تنها منتقد هیتلر شدند، که در سال ۱۹۴۴ با عملیات والکری در صدد ترور او برآمدند.
با همه اینها هیتلر که یک خودشیفته تمام عیار بود و خود را نابغه نظامی دانسته و استراتژی ش را بی نقص می پنداشت، از پذیرش نظر مخالف و اصلاحی بیزار بود.
ساختار حکومت نازی به گونه ای بود که انتقاد علنی علیه پیشوا برابر با مرگ بود. در چنین فضایی بسیاری از انتقادات توسط اس اس و میلیشای رهبر در نطفه خفه شد.
در واقع دستگاه حکومت، هیتلر را در مقام خداگونه جای داده بود و نگاهی ابزارگونه نسبت به دیگر شهروندان آلمان داشت. او از جنس دیگر معرفی شده و مردم را به خدمت پندارهای ایدئولوژیک پیشوا ترغیب میکرد.
نتیجه لجبازی هیتلر در پای بندی بر پندارهای ایدئولوژیک و رویکرد فاشیستی سیاسی اش، پس از ۵ سال جنگ فراگیر، در قالب ویرانی گسترده و قحطی، تجزیه کشور و جابجایی جمعیت، کار اجباری، غرامت و تخریب اقتصاد، پیامدهای روانی و جمعیتی و خودکشی های گسترده، تغییر در ساختار جمعیتی و جابجایی جنسیتی و در نهایت خودکشی خود هیتلر و اعدام و محکومیت تقریبا همه فرماندهان نازی در نورنبرگ، نمایان شد.
@karimipour_k
https://t.me/virayeshe_zehn
Telegram
ویرایش ذهن | شهابالدین حائری شیرازی
نگاه محمدحسن شهاب الدین حائری شیرازی به مسائل روز
#داستان_زندگی
ارتباط با نویسنده:
@haershirazii
حمایت از کانال شماره کارت
۵۰۲۲۲۹۱۰۸۲۳۹۰۷۸۰شبا
700120020000005285065052 نام محمدحسن حائری کانال
https://t.me/virayeshe_zehn
گروه تدریس
@tadris_haeri
#داستان_زندگی
ارتباط با نویسنده:
@haershirazii
حمایت از کانال شماره کارت
۵۰۲۲۲۹۱۰۸۲۳۹۰۷۸۰شبا
700120020000005285065052 نام محمدحسن حائری کانال
https://t.me/virayeshe_zehn
گروه تدریس
@tadris_haeri
Forwarded from گذرگاه تاریخ (ع نفریه)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 شعر فارسی از زبان سرباز اوکراینی!
به چه میاندیشی
چه کسی باور کرد
جنگل جان مرا
آتش عشق تو خاکستر کرد....
به چه میاندیشی
چه کسی باور کرد
جنگل جان مرا
آتش عشق تو خاکستر کرد....
Forwarded from گذرگاه تاریخ (ع نفریه)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«ای ایران»، سرود میهنی ایرانیان
اکنون که بیش از ۷۷ سال از عمر سرود میهنی ای ایران (مرز پرگهر) میگذرد، سرودی میهنپرستانه که در اوج اشغال کشور توسط متفقین توسط ارجمندترین موسیقیدانان کشور ساخته شد، این آوای حماسی همچنان زنده و زاینده است.
ببینید اجرای دلنشین این سرود را توسط دختران نازنین آموزشگاه موسیقی رودکی تبریز
سنتور: برفين جعفرزاده
تار: آتنا شیخی
دايره: افرا اصلان
https://t.me/parsomad
اکنون که بیش از ۷۷ سال از عمر سرود میهنی ای ایران (مرز پرگهر) میگذرد، سرودی میهنپرستانه که در اوج اشغال کشور توسط متفقین توسط ارجمندترین موسیقیدانان کشور ساخته شد، این آوای حماسی همچنان زنده و زاینده است.
ببینید اجرای دلنشین این سرود را توسط دختران نازنین آموزشگاه موسیقی رودکی تبریز
سنتور: برفين جعفرزاده
تار: آتنا شیخی
دايره: افرا اصلان
https://t.me/parsomad
Forwarded from گذرگاه تاریخ (ع نفریه)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آرِش داستانی، نمادی از من و شماست. فردوسی آرش است و همه وجودش را در شاهنامه مینویسد و پرتاپش میکند تا سایهبان من و شما شود تا در زیر آن هویتمان را فراموش نکنیم. ما همه آرشیم.
حافظ آرش است؛ او تفکر عمیق ایرانی را از لابهلای سرودهای آسمانیاش جای میدهد تا همه بدانند ما اهل تفکر بودهایم.
سعدی، آرش است؛ جهان را در مینوردد و توشه برمیچیند، یاد میگیرد. داستانهای او مَثل میشود تا همه بدانند جوانمردی را نباید کشت.
بیهقی آرش است؛ او وجودش را در داستان حسنک میریزد تا بدانیم و بخوانیم و عبرت بگیرم.
دهخدا آرش است که از شهری کوچک برمیخیزد و در گوشه اتاقش مدادش را میتراشد، بر فیشهای خودبریده واژه مینویسد و این مجموعه افتخارآمیز ایجاد میشود.
شهریار آرش است؛ همه زیباییهای کودکی را در «حیدربابا» میریزد تا ما بدانیم چه مردم سادهدل و دوست داشتنی هستیم. او به معشوقش میگوید«آمدی جانم به قربانت» تا ما عشق را فراموش نکنیم
ما مانای ایرانی را دست به دست میدهیم تا ایران ما همیشه سرفراز بماند؛ ما فّرایرانی را با چنگ و دندان حفظ میکنیم. هرکداممان باید یک آرش و آرشپرور باشیم.
ژاله آموزگار
حافظ آرش است؛ او تفکر عمیق ایرانی را از لابهلای سرودهای آسمانیاش جای میدهد تا همه بدانند ما اهل تفکر بودهایم.
سعدی، آرش است؛ جهان را در مینوردد و توشه برمیچیند، یاد میگیرد. داستانهای او مَثل میشود تا همه بدانند جوانمردی را نباید کشت.
بیهقی آرش است؛ او وجودش را در داستان حسنک میریزد تا بدانیم و بخوانیم و عبرت بگیرم.
دهخدا آرش است که از شهری کوچک برمیخیزد و در گوشه اتاقش مدادش را میتراشد، بر فیشهای خودبریده واژه مینویسد و این مجموعه افتخارآمیز ایجاد میشود.
شهریار آرش است؛ همه زیباییهای کودکی را در «حیدربابا» میریزد تا ما بدانیم چه مردم سادهدل و دوست داشتنی هستیم. او به معشوقش میگوید«آمدی جانم به قربانت» تا ما عشق را فراموش نکنیم
ما مانای ایرانی را دست به دست میدهیم تا ایران ما همیشه سرفراز بماند؛ ما فّرایرانی را با چنگ و دندان حفظ میکنیم. هرکداممان باید یک آرش و آرشپرور باشیم.
ژاله آموزگار
آوای شورانگیز_مح
حمیرا
آوای شورانگیز
اگر گویم من از چشمان او افسانهای را
حدیث چشم او ریزد به هم میخانه ای را
یکی دیگر از ترانه های تکرار نشدنی بانو حمیرا
https://t.me/parsomad
اگر گویم من از چشمان او افسانهای را
حدیث چشم او ریزد به هم میخانه ای را
یکی دیگر از ترانه های تکرار نشدنی بانو حمیرا
https://t.me/parsomad
شعر معروف سعدی " بنی ادم اعضای یک پیکرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند " روی فرشِ ایرانیِ نصب شده در سالن سازمان ملل متحد !
این بیت شعر بر روی فرش با نخ طلا بافته شده است !
https://t.me/parsomad
این بیت شعر بر روی فرش با نخ طلا بافته شده است !
https://t.me/parsomad
Forwarded from گذرگاه تاریخ (ع نفریه)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صحبت هاى جالب دكتر محمود حسابى در مورد دانش ايران باستان و پسرفت و سكون علمى ما در طول چند صدسال پس از آن
https://t.me/parsomad
https://t.me/parsomad
Telegram
attach 📎
ايشون ظل السطان هستند، فرزند ارشد ناصرالدين شاه
چون مادرش قجرى نبود نتونست پادشاه بشه و بخشهای دیگری از خاک ایران رو به روسها ببخشد ، ولى بجایش با شكار بى رويه باعث انقراض ببر ، پلنگ ایرانی، گوزن ایرانی و گاومیش وحشی در استان اصفهان شد!
البته جنایت های ایشان در اصفهان و سرکوب بختیاری ها و تخریب آثار دوران صفویه هم از شاهکارهای ایشان در مدت والیگری اصفهان بود
https://t.me/parsomad
چون مادرش قجرى نبود نتونست پادشاه بشه و بخشهای دیگری از خاک ایران رو به روسها ببخشد ، ولى بجایش با شكار بى رويه باعث انقراض ببر ، پلنگ ایرانی، گوزن ایرانی و گاومیش وحشی در استان اصفهان شد!
البته جنایت های ایشان در اصفهان و سرکوب بختیاری ها و تخریب آثار دوران صفویه هم از شاهکارهای ایشان در مدت والیگری اصفهان بود
https://t.me/parsomad