خاطره ای از يکی از استادان ايرانی دانشگاه در استراليا را شنیدم که جالب بود ، اين استاد دانشگاه ميگفت : برای شرکت در کنفرانسی راهی کشور آمريکا بودم که ناگهان در فرودگاه سیدنی يادم افتاد که يک کار اداری بسيار مهم را انجام ندادم و از طرفی نیم ساعت بعد بايد پرواز ميکردم . در حالی که هيچ اميدی نداشتم به ادارۀ مربوطه تلفن زدم و مشکلم را گفتم ، کسی که جواب تلفن من را داد وقتی متوجه شرایط شد گفت : ما سعی ميکنيم کارتان را انجام دهيم ولی شما حتما چند دقيقه ديگر تماس بگيريد تا نتيجه را بگويم ، چند دقيقه بعد وقتی تماس گرفتم همان کارمندی که در عمرش حتی يکبار هم من را نديده بود گفت : نگران نباشيد کارتان انجام شد و سفر خوبی را برایم آرزو کرد
آن کارمند استراليايی اين تبعه ايرانی را هرگز ملاقات نکرده بود در نتیجه وظيفهای هم برای پيگيری نداشت و میتوانست مثل اکثر ما بگويد : بايد خودتان بياييد و مشکل خودتان است بعد زارت تلفن را قطع کند . ولی چه چيزی باعث میشود او بر خلاف ما رفتاری انسانی را از خود نشان دهد ؟ چون او برای همنوعان خود احترام قائل است و مثل ما به ارباب رجوع به چشم مزاحم نگاه نميکند ، کافیست به ادارهای مراجعه کمید تا ببينيد اساساً به شما به عنوان يک انسان ذیشعور و دارای شخصيت فردی نگاه نميشود چه برسد به اينکه آن ورميزی به احترام شما بخواهد تکانی هم به هیکل مبارک خود دهد و کارتان را به فرداها موکول نکند ، در حالی که اگر آن کارمنو به عنوان يک همنوع برای دیگران احترام قائل بود هرگز به خود اجازه نميداد کسی را سر بدواند
ما #احترام_گذاشتن به یکدیگر را فراموش کردهايم یا شاید هم اصلا بلد نبودهایم ، فقط کافيست تعداد فحشهایی را که در طول روز رانندگان ايرانی به مردم ميدهند بشمارید تا ببينيد که احترام گذاشتن تا چه اندازه در رفتارهای ما نهادينه شده ، در تولید و صنعت هم وضع مشابهی داریم ، مثلا اگر خودروساز برای مشتریهایش به اندازۀ یک انسان احترام قائل باشد هرگز خودروهای تولیدیش را با برداشتن لوازمی مانند کیسه هوا و ترمز ABS به حداقل ممکن ایمنی نمیرساند و خدا میداند تاکنون چند انسان ایرانی از رهگذر همین بیاحترامی جان خود را از دست داده و در قبرستان خوابیدهاند
اگر ما به یکدیگر از صمیم قلب احترام بگذاریم قطعا بسیاری از رفتارهای ما تغییر خواهد کرد ، مثلا مهندس سازندۀ یک برج مسکونی هرگز در ساخت آن خیانت نمیکند چون میداند در نهایت انسانهایی قابل احترام در آن زندگی خواهند کرد . اگر به هم احترام بگذاریم هیچ رستورانی غذای آلوده به مشتری نخواهد داد ، هیچ پزشکی برای گرفتن حق ویزیت نبض بیمار را نخواهد گرفت ، هیچ کارگر و کارمندی کمکاری نخواهد کرد و ... ما یعنی مردم ایران تا یاد نگیریم برای هم احترام متقابل قائل شویم پیشرفت نخواهیم کرد چون ، زاویۀ دید ما به انسان یکی از مهمترین شاخصهها درمسیر توسعه است.
آن کارمند استراليايی اين تبعه ايرانی را هرگز ملاقات نکرده بود در نتیجه وظيفهای هم برای پيگيری نداشت و میتوانست مثل اکثر ما بگويد : بايد خودتان بياييد و مشکل خودتان است بعد زارت تلفن را قطع کند . ولی چه چيزی باعث میشود او بر خلاف ما رفتاری انسانی را از خود نشان دهد ؟ چون او برای همنوعان خود احترام قائل است و مثل ما به ارباب رجوع به چشم مزاحم نگاه نميکند ، کافیست به ادارهای مراجعه کمید تا ببينيد اساساً به شما به عنوان يک انسان ذیشعور و دارای شخصيت فردی نگاه نميشود چه برسد به اينکه آن ورميزی به احترام شما بخواهد تکانی هم به هیکل مبارک خود دهد و کارتان را به فرداها موکول نکند ، در حالی که اگر آن کارمنو به عنوان يک همنوع برای دیگران احترام قائل بود هرگز به خود اجازه نميداد کسی را سر بدواند
ما #احترام_گذاشتن به یکدیگر را فراموش کردهايم یا شاید هم اصلا بلد نبودهایم ، فقط کافيست تعداد فحشهایی را که در طول روز رانندگان ايرانی به مردم ميدهند بشمارید تا ببينيد که احترام گذاشتن تا چه اندازه در رفتارهای ما نهادينه شده ، در تولید و صنعت هم وضع مشابهی داریم ، مثلا اگر خودروساز برای مشتریهایش به اندازۀ یک انسان احترام قائل باشد هرگز خودروهای تولیدیش را با برداشتن لوازمی مانند کیسه هوا و ترمز ABS به حداقل ممکن ایمنی نمیرساند و خدا میداند تاکنون چند انسان ایرانی از رهگذر همین بیاحترامی جان خود را از دست داده و در قبرستان خوابیدهاند
اگر ما به یکدیگر از صمیم قلب احترام بگذاریم قطعا بسیاری از رفتارهای ما تغییر خواهد کرد ، مثلا مهندس سازندۀ یک برج مسکونی هرگز در ساخت آن خیانت نمیکند چون میداند در نهایت انسانهایی قابل احترام در آن زندگی خواهند کرد . اگر به هم احترام بگذاریم هیچ رستورانی غذای آلوده به مشتری نخواهد داد ، هیچ پزشکی برای گرفتن حق ویزیت نبض بیمار را نخواهد گرفت ، هیچ کارگر و کارمندی کمکاری نخواهد کرد و ... ما یعنی مردم ایران تا یاد نگیریم برای هم احترام متقابل قائل شویم پیشرفت نخواهیم کرد چون ، زاویۀ دید ما به انسان یکی از مهمترین شاخصهها درمسیر توسعه است.
اگر دریچه های ادراک را شسته بودند، انسان همه چیز را همان گونه که هست میدید: بیانتها.
#بلیک
این حقایق هستند
که انسانها را از هم دور میکنند
نه دروغ!
وگرنه ما دروغ میگوییم
که نزدیک باقی بمانیم...
#چارلز_بوکوفسکی
#بلیک
این حقایق هستند
که انسانها را از هم دور میکنند
نه دروغ!
وگرنه ما دروغ میگوییم
که نزدیک باقی بمانیم...
#چارلز_بوکوفسکی
شعرم افسونی است
درکشاکش خیال
تلنگری بر ذهنهای زیبا
برای دیدن این حقیقت
که آزادی در دور دست
دست تکانمی دهد
و ما نشسته
آن چه را
بخوردمان داده اند
ازادی می نامیم
از ازادی تنها
یکسمبول
در جهانمانده است
مجسمه ازادی
کی فرو بپاشد
به برد موشکها بستگی دارد.
مُثل ازادی مُثل افلاطون است
داستان تکراری غار وسایه ها
#بینا
درکشاکش خیال
تلنگری بر ذهنهای زیبا
برای دیدن این حقیقت
که آزادی در دور دست
دست تکانمی دهد
و ما نشسته
آن چه را
بخوردمان داده اند
ازادی می نامیم
از ازادی تنها
یکسمبول
در جهانمانده است
مجسمه ازادی
کی فرو بپاشد
به برد موشکها بستگی دارد.
مُثل ازادی مُثل افلاطون است
داستان تکراری غار وسایه ها
#بینا
📌 روسیە چگونە سر ایران کلاە گذاشتە و با آمریکا بر سر تحریمھا ھم پیمان شدە؟!
🔻وال استریت ژورنال میگوید روسیه دارد با همه طرفها بازی میکند؛ میخواهد نفت ایران را بخرد و در ازاء آن، کالاهای خودش را به ایران بفروشد؛
اینگونه میتواند نفت خود را که قیمت بالاتری نسبت به نفت ایران دارد بیشتر بفروشد و مشتریان ایران را بدزدد.
🔻وال استریت ژورنال میگوید روسیه دارد با همه طرفها بازی میکند؛ میخواهد نفت ایران را بخرد و در ازاء آن، کالاهای خودش را به ایران بفروشد؛
اینگونه میتواند نفت خود را که قیمت بالاتری نسبت به نفت ایران دارد بیشتر بفروشد و مشتریان ایران را بدزدد.
🔰 نشانه های یک فرد متعادل
زمانهایی را برای بودن با دوستان و زمانهایی را برای تنهایی اختصاص می دهد.
ملاقات و آشنایی با افراد جدید برایش خوشایند است.
از خود و زندگی خود به راحتی صحبت می کند اما تمام جزئیات را در اختیار همه قرار نمی دهد.
او فردی اجتماعی است اما نیاز ندارید که کانون توجه باشد و دیگران را تحقیر و تمسخر نمی کند.
ابتدا فکر میکند سپس صحبت می کند.
بیش از اندازه حساس و زودرنج نیست.
اگر کاری برای او کسل کننده بود آن را انکار نمی کند.
اجازه نمی دهد کسی روح او را برای رسیدن به اهدافش افسرده و ناامید کند.
با احساساتش در ارتباط است و آنها را سرکوب نمی کند. وقتی کسی از او بپرسد که هم اکنون چه احساسی دارد به وضوح می توانید احساس خود را یافته و آن را نشان دهد.
درود دوستان خرمند پرنیان اندیش کنار همبودن نیاز به گذشت، بردباری، حوصله
و درک متقابل دارد باهمدیگر مهربان باشیم.خردمند کسی است که دیگران را برخود مقدم می دارد. ما باید با خرد جمعی همراه شویم. توهین وتحقیر کار انسانهای ضعیف النفس است.اگر به سبک کار کسی انتقاد داریم محترمانه و با روش صحیح تذکر دهیم . محیطهای جمعی اوردگاه نیست. نباید همدیگر را درجمع تحقیر کنیم بلکه با انتقاد اصولی واحترام زمینه پذیرش انتقاد وتصحیح رفتار را ایجاد کنیم.بگذار در ذهن همدیگر خوش خاطره باقی بمانیم.
زمانهایی را برای بودن با دوستان و زمانهایی را برای تنهایی اختصاص می دهد.
ملاقات و آشنایی با افراد جدید برایش خوشایند است.
از خود و زندگی خود به راحتی صحبت می کند اما تمام جزئیات را در اختیار همه قرار نمی دهد.
او فردی اجتماعی است اما نیاز ندارید که کانون توجه باشد و دیگران را تحقیر و تمسخر نمی کند.
ابتدا فکر میکند سپس صحبت می کند.
بیش از اندازه حساس و زودرنج نیست.
اگر کاری برای او کسل کننده بود آن را انکار نمی کند.
اجازه نمی دهد کسی روح او را برای رسیدن به اهدافش افسرده و ناامید کند.
با احساساتش در ارتباط است و آنها را سرکوب نمی کند. وقتی کسی از او بپرسد که هم اکنون چه احساسی دارد به وضوح می توانید احساس خود را یافته و آن را نشان دهد.
درود دوستان خرمند پرنیان اندیش کنار همبودن نیاز به گذشت، بردباری، حوصله
و درک متقابل دارد باهمدیگر مهربان باشیم.خردمند کسی است که دیگران را برخود مقدم می دارد. ما باید با خرد جمعی همراه شویم. توهین وتحقیر کار انسانهای ضعیف النفس است.اگر به سبک کار کسی انتقاد داریم محترمانه و با روش صحیح تذکر دهیم . محیطهای جمعی اوردگاه نیست. نباید همدیگر را درجمع تحقیر کنیم بلکه با انتقاد اصولی واحترام زمینه پذیرش انتقاد وتصحیح رفتار را ایجاد کنیم.بگذار در ذهن همدیگر خوش خاطره باقی بمانیم.
Forwarded from gelavizh
#کلام
" معرفت، محبت، عشق "
محبت چون به غایت رسد آن را عشق خوانند
و عشق خاص تر از محبت است
زیرا که همه عشقی محبت باشد، اما همه محبتی عشق نباشد
و محبت خاص تر از معرفت است
زیرا که هر محبتی معرفت باشد، اما همه معرفتی محبت نباشد.
پس اول پایه معرفت باشد و دوم پایه محبت و سوم پایه عشق.
و به عالم عشق که بالای همه است نتوان رسیدن،
تا از معرفت و محبت دو پایۀ نردبان نسازد.
و معنی خُطوَتیْنِ وَ قَد وَصَلْت این است.
سهروردی، مجموعه آثار
▪️این محبت هم نتیجۀ دانش است
کی گزافه بر چنین تختی نشست
دانش ناقص کجا این عشق زاد
عشق زاید ناقص، اما بر جماد
#حضرت_مولانا
▪️در تک آن راه دو منزل شدم
تا به یکی تک به در دل شدم
#نظامی
#متون_عرفانی_به_زبان_فارسی
#الهی_قمشه_ای
┏━━ 📖 ━━┓
" معرفت، محبت، عشق "
محبت چون به غایت رسد آن را عشق خوانند
و عشق خاص تر از محبت است
زیرا که همه عشقی محبت باشد، اما همه محبتی عشق نباشد
و محبت خاص تر از معرفت است
زیرا که هر محبتی معرفت باشد، اما همه معرفتی محبت نباشد.
پس اول پایه معرفت باشد و دوم پایه محبت و سوم پایه عشق.
و به عالم عشق که بالای همه است نتوان رسیدن،
تا از معرفت و محبت دو پایۀ نردبان نسازد.
و معنی خُطوَتیْنِ وَ قَد وَصَلْت این است.
سهروردی، مجموعه آثار
▪️این محبت هم نتیجۀ دانش است
کی گزافه بر چنین تختی نشست
دانش ناقص کجا این عشق زاد
عشق زاید ناقص، اما بر جماد
#حضرت_مولانا
▪️در تک آن راه دو منزل شدم
تا به یکی تک به در دل شدم
#نظامی
#متون_عرفانی_به_زبان_فارسی
#الهی_قمشه_ای
┏━━ 📖 ━━┓
پاییز وکوچه های پر از برگهای زرد
با خاطرات منقضی و دلهای کشیده درد
هی پَرسه میزنند در پس هر پُرسه ای دمی
معشوقه های گم شده در کوچه های سرد
#بینا
با خاطرات منقضی و دلهای کشیده درد
هی پَرسه میزنند در پس هر پُرسه ای دمی
معشوقه های گم شده در کوچه های سرد
#بینا
Majid:
هم خنده دار است و هم عجیب و غریب کار این دنیا... باید در آن تعمق بسیار کرد.
وقتی به خواجوی کرمانی فکر می کنم که چقدر شعرهایش زیباست و اینکه گاهی حافظ از او نیز آموخته و ایضاً بسیاری از شعرای دیگر... ولی او آن طور که حافظ به اوج شهرت و معروفیت رسیده؛ نرسید! وقتی به داستان آن مرد تنبلی که از شهرش بیرونش می کنند و بر حسب یک اتفاق مسخره زمانی خاص در محلی خاص قرار می گیرد و او می شود پهلوان پهلوانان شهری دیگر ( زمان کشته شدن اژده ها بدست پهلوان واقعی و نیز ماندن بدن پهلوان زیر بدن اژدهای مرده) و یا آوازه ی عشق مجنون به لیلی در طول تاریخ... باز خنده ام میگیرد و نمی توانم تعجب نکنم... در داستان لیلی و مجنون عاشق دیگری نیز هست که نتنها از مجنون چیزی کم ندارد بلکه بسیار هم عاشق تر است. بله!؟ ابن سلام همسر عراقی لیلی کسی است که چنان عاشق لیلی می شود که وقتی متوجه عمق عشق همسرش به مجنون می شود... دیگر هیچ وقت به سراغ لیلی برای زندگی مشترک نمی آید و او را همان گونه که هست می پذیرد و در عشق خود میمرد....
از این دست ماجرا های واقعی و یا افسانه وار بسیار است در تاریخ بشر... خنده دار و عجیب.... اما حقیقی.
نشناختن قهرمانان واقعی از... توسط مردم که باید روی آن بسیار تعمق کرد. که چرا آدم ها این گونه هستند و این گونه نتیجه گیری می کنند.
القصه، چو قصه این چنین است
پندار که سرکه انگبین است
شد شوی وی از دریغ و تیمار
دور از رخ آن عروس بیمار
افتاد مزاج از استقامت
رفت ابن سلام را سلامت
لیلی که چراغ دلبران بود
رنج خود و گنج دیگران بود.
( داستان لیلی و مجنون _ شاهکار حکیم نظامی گنجه ای _ ویرایش سلطانی)
هم خنده دار است و هم عجیب و غریب کار این دنیا... باید در آن تعمق بسیار کرد.
وقتی به خواجوی کرمانی فکر می کنم که چقدر شعرهایش زیباست و اینکه گاهی حافظ از او نیز آموخته و ایضاً بسیاری از شعرای دیگر... ولی او آن طور که حافظ به اوج شهرت و معروفیت رسیده؛ نرسید! وقتی به داستان آن مرد تنبلی که از شهرش بیرونش می کنند و بر حسب یک اتفاق مسخره زمانی خاص در محلی خاص قرار می گیرد و او می شود پهلوان پهلوانان شهری دیگر ( زمان کشته شدن اژده ها بدست پهلوان واقعی و نیز ماندن بدن پهلوان زیر بدن اژدهای مرده) و یا آوازه ی عشق مجنون به لیلی در طول تاریخ... باز خنده ام میگیرد و نمی توانم تعجب نکنم... در داستان لیلی و مجنون عاشق دیگری نیز هست که نتنها از مجنون چیزی کم ندارد بلکه بسیار هم عاشق تر است. بله!؟ ابن سلام همسر عراقی لیلی کسی است که چنان عاشق لیلی می شود که وقتی متوجه عمق عشق همسرش به مجنون می شود... دیگر هیچ وقت به سراغ لیلی برای زندگی مشترک نمی آید و او را همان گونه که هست می پذیرد و در عشق خود میمرد....
از این دست ماجرا های واقعی و یا افسانه وار بسیار است در تاریخ بشر... خنده دار و عجیب.... اما حقیقی.
نشناختن قهرمانان واقعی از... توسط مردم که باید روی آن بسیار تعمق کرد. که چرا آدم ها این گونه هستند و این گونه نتیجه گیری می کنند.
القصه، چو قصه این چنین است
پندار که سرکه انگبین است
شد شوی وی از دریغ و تیمار
دور از رخ آن عروس بیمار
افتاد مزاج از استقامت
رفت ابن سلام را سلامت
لیلی که چراغ دلبران بود
رنج خود و گنج دیگران بود.
( داستان لیلی و مجنون _ شاهکار حکیم نظامی گنجه ای _ ویرایش سلطانی)
بغض خموش من
این خنجر یقین
پیوسته تیزتر
دل را گرفته به دندان
بگذار تا ببارد این باران
من با یقین تو هرگز گم نمیشوم
این شانه ها دیری است
بار مصائب شهری را
بر دوش میکشند
آنجا که توباشی
درد
رهایی است
وقتی
دستان تو
ارام بخش میشوند
دراین هوای کشنده
#بینا
این خنجر یقین
پیوسته تیزتر
دل را گرفته به دندان
بگذار تا ببارد این باران
من با یقین تو هرگز گم نمیشوم
این شانه ها دیری است
بار مصائب شهری را
بر دوش میکشند
آنجا که توباشی
درد
رهایی است
وقتی
دستان تو
ارام بخش میشوند
دراین هوای کشنده
#بینا
Audio
موسیقی واپسین شب
اثری محزون و فراموش ناشدنی از موسیقی کشور نروژ
آهنگساز: یوهان سودِرکْویست
آلبوم موسیقی متن فیلم سینمایی «پادشاه جزیره شیطان»(۲۰۱۰)
سبک: ساندترک، فولک اسکاندیناوی
اثری محزون و فراموش ناشدنی از موسیقی کشور نروژ
آهنگساز: یوهان سودِرکْویست
آلبوم موسیقی متن فیلم سینمایی «پادشاه جزیره شیطان»(۲۰۱۰)
سبک: ساندترک، فولک اسکاندیناوی
💖سعی نکن متفاوت باشی؛
فقط «خوب» باش...
این روزها خوب بودن، به اندازه کافی متفاوت است!!!
💖دو چیز انسان را نابود میکند: - مشغول بودن به گذشته - مشغول شدن به دیگران. هر کس در گذشته بماند آینده را از دست می دهد! و هر کس نگهبان رفتار دیگران باشد نصفی از آسایش و راحتی خود را از دست می دهد! بهترین انتقام در زندگی این است که به راه خود ادامه دهید و اتفاقات بد را فراموش کنید. به هیچکس اجازه ندهید از تماشای رنج شما لذت ببرد! شاد بودن را سرمشق زندگی خود قرار دهید!
روانشناسی پرنیان
فقط «خوب» باش...
این روزها خوب بودن، به اندازه کافی متفاوت است!!!
💖دو چیز انسان را نابود میکند: - مشغول بودن به گذشته - مشغول شدن به دیگران. هر کس در گذشته بماند آینده را از دست می دهد! و هر کس نگهبان رفتار دیگران باشد نصفی از آسایش و راحتی خود را از دست می دهد! بهترین انتقام در زندگی این است که به راه خود ادامه دهید و اتفاقات بد را فراموش کنید. به هیچکس اجازه ندهید از تماشای رنج شما لذت ببرد! شاد بودن را سرمشق زندگی خود قرار دهید!
روانشناسی پرنیان
هرچیزی را می شود تکذیب کرد
جز بوی زنی که دوستش داریم
هرچیزی را می شود پنهان کرد
جز قدم های زنی
که درونمان حرکت می کند...
بر سر هرچیزی می شود جنگید
جز زنانگی تو...
#نزار_قبانی
جز بوی زنی که دوستش داریم
هرچیزی را می شود پنهان کرد
جز قدم های زنی
که درونمان حرکت می کند...
بر سر هرچیزی می شود جنگید
جز زنانگی تو...
#نزار_قبانی
وه که درد الود وحزن انگیز
وغم بنیاد
این بیداد
شور ما راکشت
وشد خاموش
فریاد رسای ما
در نهفت
این شب دیجور کج بنیاد
در پس دیوار این دیوان
شب بنیاد
اتشی بودیم،
اخگر،
تندری در نای هر فریاد
لیک از نفس افتاد
در خم این روزگار ز شت بد کردار
در قمار زندگی
بازنده ما ای داد
#بینا(بداهه)
وغم بنیاد
این بیداد
شور ما راکشت
وشد خاموش
فریاد رسای ما
در نهفت
این شب دیجور کج بنیاد
در پس دیوار این دیوان
شب بنیاد
اتشی بودیم،
اخگر،
تندری در نای هر فریاد
لیک از نفس افتاد
در خم این روزگار ز شت بد کردار
در قمار زندگی
بازنده ما ای داد
#بینا(بداهه)
لا يوجد في العالم أسمى من دفع الآلام عن إنسان، لايستطيع التعبير عن ألمه.
در جهان؛ چیزی والاتر از برطرف کردن دردهای انسانی که نمیتواند از دردهای خود بگوید، یافت نمیشود.
#یوسف_زیدان
ترجمه: #محمد_حمادی
در جهان؛ چیزی والاتر از برطرف کردن دردهای انسانی که نمیتواند از دردهای خود بگوید، یافت نمیشود.
#یوسف_زیدان
ترجمه: #محمد_حمادی