This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سمفونی نهم بتهون را متفاوت بشنوید، ببینید ولذت ببرید 🎵
✍️🌺درود پگاهتان فروزان به مهر وراستی روزتان سرخوش به عشق ودوستی کامیاب وفرهمند بمانید. فراز وفرودهای هرجامعه ای بستگی به مردمی دارد که فرزند زمان خویش اند
تا در آینده تاریخ در باره ما چه خواهد نوشت.تاریخ این مملکت از مشروطیت فراز وفرودهای بسیاری راتجربه کرده است وهر بار که خواسته پروبال بگیرد دست اجنبی از پشت جماعتی برآمده است و آن را به قهقرا برده است و چه هزینه ها که براین ملت تحمیل نکرده است.وعجیب تر این که این جماعت دل از روس وانگلیس نخواهند کند و کارگزارانشان همیشه در مصدر بوده اند
🖋️🌿شبم به کام تو امد خیال زانو زد
چو در نگاه تو برق از خیال برق پرید
🖋️🌿سینه ام اتش مهر است ولی سودا نیست
نقش آن جز غزلی مهر جهان افزا نیست
گفته ام دل به در آرید که این صهبا را
غیر از آن دلبر جانانه جهان ارا نیست
🖋️🌿باغ با عروض تازه همنشین شده
فاعلن ،مفاعلن به شاخه ها طنین شده
فصل نوبهار قد کشیده از میان تازه ی جوانه ها
افتعال بر کشیده با نوای هر هزار
گل به شوق تا به مصدر خیال نقش می زند
خود نشسته صدره با تو همصدا شده
تازه ها چه شوق تازه ای دمیده است
ابر هم برای همنوایی از لطافتش
رهسپار باغ وکوچه ها شده
بارش قشنگ برف با زمین به عشق بازی است
با لبان سرخ لاله شبنم همنوا شده
تا شنیده در میان کوچه نوبهار
با ترانه های پر ترنم ببار هم صدا شده
دوستان که راهی اند به باغ و دلبران به صف
نغز در نمایشی به دشت پاکشید دست، ها، شده
رقص بر خیال ودر خیال رقص
سیم تن به روی سبزه ها رها شده
شوق ومهربانی از نگاه رهگذر
تا نثار کوچه ها شده
ای بهار دلنشین به این ترنم هوا
هر زمان که اقتدا شده
چرخ روزگار بر مراد ما شده
سال سال نیک وفال نیک
عشق این شراب کهنه هم
جام جم به ساز شوق همنوا شده
تا همای سرزده رسیده است
سنگ های تازه بر بنا شده
سال نیک وفال نیک و روزگار بر مراد
این جوانه های عشق از آن به پاشده
#ایرج_جمشیدی_بینا
✍️📒چگونه ابتذال در جامعه رواج و گسترش می یابد
میلان کوندرا در یکی از کتابهایش به پدیدهای اشاره میکند به عنوان «جذابیت انکارناپذیر ابتذال»! او معتقد است که بسیاری از انسانها، تمایل عجیبی به چیزهای سطحی و دمدستی دارند؛ مضامین کلیشهای، امور سطحی ونخنما، سریالهای اشکآور، حاشیههای زندگی هنرمندان، چیزهایی که با احساسات ما بازی کند و شعورمان را به بازی بگیرد!
«ابتذال» از ریشهٔ بذل کردن است؛ به معنی بذل توجه بر چیزی که در ذات، ارزش آن را ندارد. به طور مثال شما اگر یک آفتابه را طلاکوبی کنید، کار مبتذلی کردهاید. برای اینکه آفتابه، آفتابه است؛ حتی اگر طلا باشد باز هم آفتابه است.
ابتذال در تمام دنیا هواداران فراوانی دارد. موسیقیهای نازل ولی پرطرفدار، فیلمهای کمارزش هنری ولی پرفروش. در واقع اکثر محصولات پرفروش از یک الگوی ثابت پیروی میکنند و تمایل به ابتذال در مردم را هدف قرار داده و معمولاً به جز مواردی استثنا، از ارزش هنری نیز برخوردار نیستند.
ابتذال همواره دو سر دارد؛ آنها که آن را تولید میکنند و آنها که آن را مصرف میکنند. تا زمانی که تقاضا برای ابتذال وجود دارد، عرضهٔ آن در دنیا ادامه خواهد داشت. شاید برای مقابله با ابتذال تنها راه، پرورده کردن سلیقهٔ جامعه باشد.
در همین راستا نقل حکایتی از مثنوی معنوی چندان خالی از لطف نیست! مولوی داستان مردی را میگوید که هنگام عبور از بازار عطرفروشان، ناگهان بر زمین افتاد و بیهوش شد. مردم دور او جمع شدند و هر کسی چیزی میگفت، همه برای درمان او تلاش میکردند. یکی نبض او را میگرفت، دیگری گلاب بر صورت او میپاشید و یکی دیگر عود و عنبر میسوزاند. اما این درمانها هیچ سودی نداشت. حال مرد بدتر و بدتر میشد و تا ظهر بیهوش افتاده بود و همه درمانده شده بودند.
اما تنها برادرش فهمید که چرا وی در بازار عطاران بیهوش شده است؛ با خود گفت: من درد او را میدانم، برادرم دباغ است و کارش پاک کردن پوست حیوانات از مدفوع و کثافات است! او به بوی بد عادت کرده و مغزش پر از بوی سرگین و مدفوع است و با استشمام بوی خوب عطرها بیهوش شده است. سپس کمی سرگین بدبوی سگ برداشت و به بازار آمد. مردم را کنار زد و کنار برادرش نشست و آن مدفوع بد بوی را جلو بینی برادر گرفت؛ چند لحظه بعد مرد دباغ به هوش آمد!
در حقیقت این تمثیل مردمی است که به فرهنگ نازل خو گرفته و از آثار اصیل، هنر والا و فرهنگ فاخر روی برگرداناند؛ تا جایی که آنها را خستهکننده، سخت فهم و یا غیر سرگرمکننده میدانند و از خواندن یک کتاب عالی، تماشای یک فیلم هنری و یا گوشدادن به یک موسیقی اصیل، نه تنها هشیار نمیشوند بلکه به بیهوشی عمیق رضایت می دهند!
تا در آینده تاریخ در باره ما چه خواهد نوشت.تاریخ این مملکت از مشروطیت فراز وفرودهای بسیاری راتجربه کرده است وهر بار که خواسته پروبال بگیرد دست اجنبی از پشت جماعتی برآمده است و آن را به قهقرا برده است و چه هزینه ها که براین ملت تحمیل نکرده است.وعجیب تر این که این جماعت دل از روس وانگلیس نخواهند کند و کارگزارانشان همیشه در مصدر بوده اند
🖋️🌿شبم به کام تو امد خیال زانو زد
چو در نگاه تو برق از خیال برق پرید
🖋️🌿سینه ام اتش مهر است ولی سودا نیست
نقش آن جز غزلی مهر جهان افزا نیست
گفته ام دل به در آرید که این صهبا را
غیر از آن دلبر جانانه جهان ارا نیست
🖋️🌿باغ با عروض تازه همنشین شده
فاعلن ،مفاعلن به شاخه ها طنین شده
فصل نوبهار قد کشیده از میان تازه ی جوانه ها
افتعال بر کشیده با نوای هر هزار
گل به شوق تا به مصدر خیال نقش می زند
خود نشسته صدره با تو همصدا شده
تازه ها چه شوق تازه ای دمیده است
ابر هم برای همنوایی از لطافتش
رهسپار باغ وکوچه ها شده
بارش قشنگ برف با زمین به عشق بازی است
با لبان سرخ لاله شبنم همنوا شده
تا شنیده در میان کوچه نوبهار
با ترانه های پر ترنم ببار هم صدا شده
دوستان که راهی اند به باغ و دلبران به صف
نغز در نمایشی به دشت پاکشید دست، ها، شده
رقص بر خیال ودر خیال رقص
سیم تن به روی سبزه ها رها شده
شوق ومهربانی از نگاه رهگذر
تا نثار کوچه ها شده
ای بهار دلنشین به این ترنم هوا
هر زمان که اقتدا شده
چرخ روزگار بر مراد ما شده
سال سال نیک وفال نیک
عشق این شراب کهنه هم
جام جم به ساز شوق همنوا شده
تا همای سرزده رسیده است
سنگ های تازه بر بنا شده
سال نیک وفال نیک و روزگار بر مراد
این جوانه های عشق از آن به پاشده
#ایرج_جمشیدی_بینا
✍️📒چگونه ابتذال در جامعه رواج و گسترش می یابد
میلان کوندرا در یکی از کتابهایش به پدیدهای اشاره میکند به عنوان «جذابیت انکارناپذیر ابتذال»! او معتقد است که بسیاری از انسانها، تمایل عجیبی به چیزهای سطحی و دمدستی دارند؛ مضامین کلیشهای، امور سطحی ونخنما، سریالهای اشکآور، حاشیههای زندگی هنرمندان، چیزهایی که با احساسات ما بازی کند و شعورمان را به بازی بگیرد!
«ابتذال» از ریشهٔ بذل کردن است؛ به معنی بذل توجه بر چیزی که در ذات، ارزش آن را ندارد. به طور مثال شما اگر یک آفتابه را طلاکوبی کنید، کار مبتذلی کردهاید. برای اینکه آفتابه، آفتابه است؛ حتی اگر طلا باشد باز هم آفتابه است.
ابتذال در تمام دنیا هواداران فراوانی دارد. موسیقیهای نازل ولی پرطرفدار، فیلمهای کمارزش هنری ولی پرفروش. در واقع اکثر محصولات پرفروش از یک الگوی ثابت پیروی میکنند و تمایل به ابتذال در مردم را هدف قرار داده و معمولاً به جز مواردی استثنا، از ارزش هنری نیز برخوردار نیستند.
ابتذال همواره دو سر دارد؛ آنها که آن را تولید میکنند و آنها که آن را مصرف میکنند. تا زمانی که تقاضا برای ابتذال وجود دارد، عرضهٔ آن در دنیا ادامه خواهد داشت. شاید برای مقابله با ابتذال تنها راه، پرورده کردن سلیقهٔ جامعه باشد.
در همین راستا نقل حکایتی از مثنوی معنوی چندان خالی از لطف نیست! مولوی داستان مردی را میگوید که هنگام عبور از بازار عطرفروشان، ناگهان بر زمین افتاد و بیهوش شد. مردم دور او جمع شدند و هر کسی چیزی میگفت، همه برای درمان او تلاش میکردند. یکی نبض او را میگرفت، دیگری گلاب بر صورت او میپاشید و یکی دیگر عود و عنبر میسوزاند. اما این درمانها هیچ سودی نداشت. حال مرد بدتر و بدتر میشد و تا ظهر بیهوش افتاده بود و همه درمانده شده بودند.
اما تنها برادرش فهمید که چرا وی در بازار عطاران بیهوش شده است؛ با خود گفت: من درد او را میدانم، برادرم دباغ است و کارش پاک کردن پوست حیوانات از مدفوع و کثافات است! او به بوی بد عادت کرده و مغزش پر از بوی سرگین و مدفوع است و با استشمام بوی خوب عطرها بیهوش شده است. سپس کمی سرگین بدبوی سگ برداشت و به بازار آمد. مردم را کنار زد و کنار برادرش نشست و آن مدفوع بد بوی را جلو بینی برادر گرفت؛ چند لحظه بعد مرد دباغ به هوش آمد!
در حقیقت این تمثیل مردمی است که به فرهنگ نازل خو گرفته و از آثار اصیل، هنر والا و فرهنگ فاخر روی برگرداناند؛ تا جایی که آنها را خستهکننده، سخت فهم و یا غیر سرگرمکننده میدانند و از خواندن یک کتاب عالی، تماشای یک فیلم هنری و یا گوشدادن به یک موسیقی اصیل، نه تنها هشیار نمیشوند بلکه به بیهوشی عمیق رضایت می دهند!
Telegram
attach 📎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 گفتار اسلاوی_ژیژک دربارهی یک تمایز ظریف میان ایدئولوژیهای #توتالیتر؛ #استالینیسم و #نازیسم
🔺مساله خاستگاه ایدئولوژیهای سیاسی و خویشاوندی پدیدارشناختی آنها یکی از مباحث جالب اندیشه سیاسی است. قبل از ژیژک ارنست نولته تاریخ اندیش آلمانی درباره منطق درونی مشابه و رابطه علی میان دو ایدئولوژی تمامیت خواه کمونیسم و فاشیسم دست به تکاپوهای فکری مهمی زد.
آثار وی گرچه در فضای جنگ سرد عمدتا نادیده گرفته شد، اما اکنون اهمیت آن از حیث گشودن چشم اندازهای فراخ در اینباره قابل انکار نیست.
🔺نولته در سالهای پایانی عمر به #اسلام_سیاسی نیز به عنوان یک ایدئولوژی مدرن متکی بر عقلانیت ابزاری بعنوان ضلع سوم این توارد پدیدارشناختی علاقمند شده بود.
قبل از نولته، شارل موراس از ناسیونال سوسیالیسم آلمان به منزله " اسلام شمال " سخن گفته و ژول مونرو نیز کمونیسم را " اسلام قرن بیستم " نامیده بود
پیدایش گروههای افراطی نظیر داعش و القاعده در سالهای اخیر تا حدی صحت این ارزیابی ها را هویدا کرد، هرچند به صورت کلی می بایست میان این فرقه های فکری با وجوه معنوی عرفانی و مداراجوی اکثریت نحله های اسلامی مرزبندی کرد.
#اندیشه_سیاسی
sharname1
🔺مساله خاستگاه ایدئولوژیهای سیاسی و خویشاوندی پدیدارشناختی آنها یکی از مباحث جالب اندیشه سیاسی است. قبل از ژیژک ارنست نولته تاریخ اندیش آلمانی درباره منطق درونی مشابه و رابطه علی میان دو ایدئولوژی تمامیت خواه کمونیسم و فاشیسم دست به تکاپوهای فکری مهمی زد.
آثار وی گرچه در فضای جنگ سرد عمدتا نادیده گرفته شد، اما اکنون اهمیت آن از حیث گشودن چشم اندازهای فراخ در اینباره قابل انکار نیست.
🔺نولته در سالهای پایانی عمر به #اسلام_سیاسی نیز به عنوان یک ایدئولوژی مدرن متکی بر عقلانیت ابزاری بعنوان ضلع سوم این توارد پدیدارشناختی علاقمند شده بود.
قبل از نولته، شارل موراس از ناسیونال سوسیالیسم آلمان به منزله " اسلام شمال " سخن گفته و ژول مونرو نیز کمونیسم را " اسلام قرن بیستم " نامیده بود
پیدایش گروههای افراطی نظیر داعش و القاعده در سالهای اخیر تا حدی صحت این ارزیابی ها را هویدا کرد، هرچند به صورت کلی می بایست میان این فرقه های فکری با وجوه معنوی عرفانی و مداراجوی اکثریت نحله های اسلامی مرزبندی کرد.
#اندیشه_سیاسی
sharname1
🔺فاسدترین کشور جهان; زندەباد آزادی!
▪️بر اساس جدیدترین گزارش سازمان شفافیت بین المللی درباره شاخص های ادراک فساد در میان 180 کشور جهان، ایران در سال 2023 با کسب نمره 24 رتبەی 149 بدست آورده است.
▪️دانمارک با کسب نمره 90 سالم ترین کشور و پس از آن فنلاند، نیوزیلند، نروژ سنگاپور و سوئد قرار دارند.
▪️بالاترین نمرات خاورمیانه متعلق به امارات و قطر است و عمان و عربستان هم با نمره 52 و 53 از مردودی نجات یافته اند.
▪️سومالی، ونزوئلا سودان جنوبی و سوریه فاسدترین کشورهای جهانند.
✅روسیه مانند ایران با کسب رتبەی 141 جزو مردودین است.
در سال 1923 روزنامەی پراودا نوشت: روسیە آزادترین کشور جهان!
در سال های اخیر روزنامەی کیهان به سیاق پراودا، چند بار ایران را آزادترین کشور جهان خوانده است.
صرف نظر از پیوند آزادی و فساد زدایی، باید گفت امروز، ردەبندی های دقیق بە هر حسابی می رسند!
می توان با دولت اقتدارگرا، به جنگ فساد و دزدی رفت - مانند سنگاپور و امارات و تا حدی چین و عربستان -
اما نمی توان با ایستادن در قلەی فساد، مدعی کسب رتبەی اول در آزادی شد!
آزادترین کشور جهان منطقا فاسدترین کشور دنیا نیست!
#صلاح_الدین_خدیو
sharname1
▪️بر اساس جدیدترین گزارش سازمان شفافیت بین المللی درباره شاخص های ادراک فساد در میان 180 کشور جهان، ایران در سال 2023 با کسب نمره 24 رتبەی 149 بدست آورده است.
▪️دانمارک با کسب نمره 90 سالم ترین کشور و پس از آن فنلاند، نیوزیلند، نروژ سنگاپور و سوئد قرار دارند.
▪️بالاترین نمرات خاورمیانه متعلق به امارات و قطر است و عمان و عربستان هم با نمره 52 و 53 از مردودی نجات یافته اند.
▪️سومالی، ونزوئلا سودان جنوبی و سوریه فاسدترین کشورهای جهانند.
✅روسیه مانند ایران با کسب رتبەی 141 جزو مردودین است.
در سال 1923 روزنامەی پراودا نوشت: روسیە آزادترین کشور جهان!
در سال های اخیر روزنامەی کیهان به سیاق پراودا، چند بار ایران را آزادترین کشور جهان خوانده است.
صرف نظر از پیوند آزادی و فساد زدایی، باید گفت امروز، ردەبندی های دقیق بە هر حسابی می رسند!
می توان با دولت اقتدارگرا، به جنگ فساد و دزدی رفت - مانند سنگاپور و امارات و تا حدی چین و عربستان -
اما نمی توان با ایستادن در قلەی فساد، مدعی کسب رتبەی اول در آزادی شد!
آزادترین کشور جهان منطقا فاسدترین کشور دنیا نیست!
#صلاح_الدین_خدیو
sharname1
🔺 ابراهیم در آتش صلح ابراهیم
امروز خیابان مقابل سفارت اسرائیل در واشنگتن، شاهد یک رخداد تکان دهنده بود. آرون بوشنل افسر نیروی هوایی آمریکا در اعتراض به جنگ غزه خودسوزی کرد و جان باخت.
بوشنل در میان شعلەهای بی امان آتش فریاد می زد: فلسطین را آزاد کنید!
18 سال قبل صدام حسین رهبر سابق عراق نیز در پای چوبەی دار فریاد زندەباد فلسطین سر داد!
به زحمت می توان میان دیکتاتوری خون ریز که مردم خودش را سلاخی کرد و افسری شرافتمند، شباهتی غیر از استثنایی بودن وضعیت فلسطین و اشغالگری اسرائیل یافت.
اسرائیل یک دولت استثنایی است، نه فقط بخاطر ناسیونالیسم قوم محور و پیوند پیچیدەی آن با مذهب و آپارتاید ویژەی آن.
بلکه بدین دلیل که دولتی فوق امنیتی است. به تعبیر آگامبن، دولتی که نخستین مشغلەی آن امنیت باشد و امنیت بە سرچشمەی اصلی مشروعیت آن بدل شود، موجودی شکننده خواهد بود. چنین دولتی در برابر تروریسم آسیب پذیر است و در نهایت خود هم به تروریست تبدیل می شود.
آگامبن راست می گوید: اسرائیل این مخلوق جهان پسا هولوکاست، هم شکننده و آسیب پذیر است و هم تروریست.
مشکل بزرگ تر اما آمریکاست. "حاکم جهان " که واضع و مجری قانون بین المللی است، به اسرائیل که می رسد، قانون را تعلیق و عملا تن به برقراری وضعیت اضطراری/استثنایی می دهد.
در وضعیت استثنایی، قانون معلق می شود و حاکم که خود تجسم امر قانونی است، بیرون از آن ایستاده و با بوالهوسی به نقض آن می پردلزد.
فریادهای سرهنگ بوشنل در میان شعلەهای سوزان آتش، اعتراض به این وضعیت استثنایی و تعلیق حقوق بین الملل دربارەی اسرائیل است.
همانطور که صدام حسین هم در سپیدەدم اعدام می خواست بگوید:
حملەی آمریکا و سقوط حکومتش نه بخاطر دیکتاتوری آن بلکه برای حفظ امنیت اسرائیل بوده است!
وقتی حاکم به عنوان واضع و وارث اصلی قانون به صورت مداوم آن را به بهانەی وضعیت اضطراری تعلیق می کند، پایەهای مشروعیت و وجاهت حاکمیت قانون تضعیف می شود.
وتوهای اخیر آمریکا در شورای امنیت علیه آتش بس در غزه، شمایلی از این وضعیت استثنایی را به نمایش می گذارد.
شاید بتوان در فواصل بسیار یک یا دو بار از " حکم حکومتی " استفاده کرد ولی بکار بردن مکرر آن، معنایی جز استهلاک رژیم قانون نخواهد داشت.
اگر رژیم های غیر دمکراتیک در پهنەی گیتی اعتنایی به رژیم لیبرال نظام بین الملل ندارند و به بهانەی نسبی گرایی هنجاری و یا نگاه ابزاری کارگزاران اصلی، آن را به چالش می کشند، عمدتا به خاطر استثناگرایی آمریکا در ارتباط با اسرائیل است.
مساله خیلی ساده است: آمریکا و برخی دولت های غربی کافیست که بدانند اشک ها و خون های امروز مردم غزه، نتیجەی اشک ها و قربانیان یهودی نازیسم نیست. بلکه نتیجەی مستقیم اشغال گری اسرائیل و سویەهای نژادپرستی ایدئولوژی صهیونیسم است.
صهیونیسم یک اندیشەی ناسیونالیستی دمساز با اروپای شرقی قرن نوزده و نیمەی قرن بیست است.
جایی که برخلاف بخش غربی قاره، که ابتدا دولت پدید آمد و سپس ملت از مجموع ساکنان و خرده فرهنگ ها و اتنیک ها تکوین یافت، ابتدا " قوم " بود و سپس دولتی که می بایست نماینده و نگهبان آن باشد.
به سخن دیگر منهای مسالەی اشغال گری هم، اسرائیل یک لیبرال دمکراسی نیست و نمی تواتد باشد.
فلسفەی وجودی اسرائیل به عنوان "میهن یهودی" و وطن خود بخودی تمام کسانی که نسب از مادری یهودی می برند، ارتباطی تنگاتنگ با " دیگری فلسطبنی " دارد.
به جرات می توان گفت جنگ غزه و نسل کشی آنلاین فلسطینی ها، چکیدەای جامع از 75 سال گذشته و کارگاهی فکری دربارەی اندیشەی بنیادین دولت یهود است.
اگر از تخریب تعمدی بیمارستان های غزه و زیرساخت های حیاتی آن مایوس و متعجب می شوید، احتمالا با نقش کانونی مکان کشی( spacio cide) و خانه کشی در اشغال سرزمین های فلسطینی در هفت دهەی گذشته آشنا نیستید!
غزەی امروز چکیدەی از یک گذشتەی تاریک هفتاد و پنج ساله است.
همانگونه که زبانەهای سوزان آتشی که در واشنگتن دی سی به تن و جان بوشنل افتاد، لهیبی از آتش مهیبی است که برای ابراهیم پیامبر افروخته شد. نیای مشترک یهودیان، مسلمانان و مسیحیان که نوادگانش امروز در مرزهای عقیدتی و فیزیکی علیه هم صف کشیدەاند!
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
امروز خیابان مقابل سفارت اسرائیل در واشنگتن، شاهد یک رخداد تکان دهنده بود. آرون بوشنل افسر نیروی هوایی آمریکا در اعتراض به جنگ غزه خودسوزی کرد و جان باخت.
بوشنل در میان شعلەهای بی امان آتش فریاد می زد: فلسطین را آزاد کنید!
18 سال قبل صدام حسین رهبر سابق عراق نیز در پای چوبەی دار فریاد زندەباد فلسطین سر داد!
به زحمت می توان میان دیکتاتوری خون ریز که مردم خودش را سلاخی کرد و افسری شرافتمند، شباهتی غیر از استثنایی بودن وضعیت فلسطین و اشغالگری اسرائیل یافت.
اسرائیل یک دولت استثنایی است، نه فقط بخاطر ناسیونالیسم قوم محور و پیوند پیچیدەی آن با مذهب و آپارتاید ویژەی آن.
بلکه بدین دلیل که دولتی فوق امنیتی است. به تعبیر آگامبن، دولتی که نخستین مشغلەی آن امنیت باشد و امنیت بە سرچشمەی اصلی مشروعیت آن بدل شود، موجودی شکننده خواهد بود. چنین دولتی در برابر تروریسم آسیب پذیر است و در نهایت خود هم به تروریست تبدیل می شود.
آگامبن راست می گوید: اسرائیل این مخلوق جهان پسا هولوکاست، هم شکننده و آسیب پذیر است و هم تروریست.
مشکل بزرگ تر اما آمریکاست. "حاکم جهان " که واضع و مجری قانون بین المللی است، به اسرائیل که می رسد، قانون را تعلیق و عملا تن به برقراری وضعیت اضطراری/استثنایی می دهد.
در وضعیت استثنایی، قانون معلق می شود و حاکم که خود تجسم امر قانونی است، بیرون از آن ایستاده و با بوالهوسی به نقض آن می پردلزد.
فریادهای سرهنگ بوشنل در میان شعلەهای سوزان آتش، اعتراض به این وضعیت استثنایی و تعلیق حقوق بین الملل دربارەی اسرائیل است.
همانطور که صدام حسین هم در سپیدەدم اعدام می خواست بگوید:
حملەی آمریکا و سقوط حکومتش نه بخاطر دیکتاتوری آن بلکه برای حفظ امنیت اسرائیل بوده است!
وقتی حاکم به عنوان واضع و وارث اصلی قانون به صورت مداوم آن را به بهانەی وضعیت اضطراری تعلیق می کند، پایەهای مشروعیت و وجاهت حاکمیت قانون تضعیف می شود.
وتوهای اخیر آمریکا در شورای امنیت علیه آتش بس در غزه، شمایلی از این وضعیت استثنایی را به نمایش می گذارد.
شاید بتوان در فواصل بسیار یک یا دو بار از " حکم حکومتی " استفاده کرد ولی بکار بردن مکرر آن، معنایی جز استهلاک رژیم قانون نخواهد داشت.
اگر رژیم های غیر دمکراتیک در پهنەی گیتی اعتنایی به رژیم لیبرال نظام بین الملل ندارند و به بهانەی نسبی گرایی هنجاری و یا نگاه ابزاری کارگزاران اصلی، آن را به چالش می کشند، عمدتا به خاطر استثناگرایی آمریکا در ارتباط با اسرائیل است.
مساله خیلی ساده است: آمریکا و برخی دولت های غربی کافیست که بدانند اشک ها و خون های امروز مردم غزه، نتیجەی اشک ها و قربانیان یهودی نازیسم نیست. بلکه نتیجەی مستقیم اشغال گری اسرائیل و سویەهای نژادپرستی ایدئولوژی صهیونیسم است.
صهیونیسم یک اندیشەی ناسیونالیستی دمساز با اروپای شرقی قرن نوزده و نیمەی قرن بیست است.
جایی که برخلاف بخش غربی قاره، که ابتدا دولت پدید آمد و سپس ملت از مجموع ساکنان و خرده فرهنگ ها و اتنیک ها تکوین یافت، ابتدا " قوم " بود و سپس دولتی که می بایست نماینده و نگهبان آن باشد.
به سخن دیگر منهای مسالەی اشغال گری هم، اسرائیل یک لیبرال دمکراسی نیست و نمی تواتد باشد.
فلسفەی وجودی اسرائیل به عنوان "میهن یهودی" و وطن خود بخودی تمام کسانی که نسب از مادری یهودی می برند، ارتباطی تنگاتنگ با " دیگری فلسطبنی " دارد.
به جرات می توان گفت جنگ غزه و نسل کشی آنلاین فلسطینی ها، چکیدەای جامع از 75 سال گذشته و کارگاهی فکری دربارەی اندیشەی بنیادین دولت یهود است.
اگر از تخریب تعمدی بیمارستان های غزه و زیرساخت های حیاتی آن مایوس و متعجب می شوید، احتمالا با نقش کانونی مکان کشی( spacio cide) و خانه کشی در اشغال سرزمین های فلسطینی در هفت دهەی گذشته آشنا نیستید!
غزەی امروز چکیدەی از یک گذشتەی تاریک هفتاد و پنج ساله است.
همانگونه که زبانەهای سوزان آتشی که در واشنگتن دی سی به تن و جان بوشنل افتاد، لهیبی از آتش مهیبی است که برای ابراهیم پیامبر افروخته شد. نیای مشترک یهودیان، مسلمانان و مسیحیان که نوادگانش امروز در مرزهای عقیدتی و فیزیکی علیه هم صف کشیدەاند!
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
Telegram
attach 📎
دیوانگانی هستند، خیل عظیم دیوانگانی که هیچچیز هرگز نخواهد توانست تب باشکوه عشق را از چشمانشان بزداید.
باشد که جاودان و متبرک باقی بمانند.
در سایهی آنهاست که زمین میچرخد و
خورشید هر روز طلوع میکند، طلوع میکند، طلوع میکند.
سی اثر
#کریستین_بوبن
باشد که جاودان و متبرک باقی بمانند.
در سایهی آنهاست که زمین میچرخد و
خورشید هر روز طلوع میکند، طلوع میکند، طلوع میکند.
سی اثر
#کریستین_بوبن
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
باد آمد و گل بر سر میخواران ریخت
یار آمد و می در قدح یاران ریخت
از سنبل تر رونق عطاران برد
وز نرگس مست خون هشیاران ریخت
#مولانا
#سلام_صبح_بخیر
یار آمد و می در قدح یاران ریخت
از سنبل تر رونق عطاران برد
وز نرگس مست خون هشیاران ریخت
#مولانا
#سلام_صبح_بخیر
Vois Sur Ton Chemin
Les Choristes
آهنگ «به راه بنگر»
آهنگسازان: Bruno Coulais و Christophe Barratier
برگردان متن ترانه:
در مسیرت ببین
کودکان از یادرفته و سرگردان را
دستشان را بگیر و سوی آیندهها ببر
در قلب شب احساس کن
موج امید را ، شور زندگی، راه افتخار.
دلخوشیهای کودکانه
خیلی زود فراموش شد و از یادها رفت
اما نوری طلایی ، بیانتها
میدرخشد در انتهای جاده
آن دختر، آن پسر
آن دختر، آن پسر را
در مسیرت ببین
کودکان از یادرفته و سرگردان را....
@Honare_Eterazi
آهنگسازان: Bruno Coulais و Christophe Barratier
برگردان متن ترانه:
در مسیرت ببین
کودکان از یادرفته و سرگردان را
دستشان را بگیر و سوی آیندهها ببر
در قلب شب احساس کن
موج امید را ، شور زندگی، راه افتخار.
دلخوشیهای کودکانه
خیلی زود فراموش شد و از یادها رفت
اما نوری طلایی ، بیانتها
میدرخشد در انتهای جاده
آن دختر، آن پسر
آن دختر، آن پسر را
در مسیرت ببین
کودکان از یادرفته و سرگردان را....
@Honare_Eterazi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پهلوانان نمی میرند
: يا قدس.. يا مدينتي يا قدس.. يا حبيبتي غداً.. غداً.. سيزهر الليمون وتفرح السنابل الخضراء والزيتون وتضحك العيون.. وترجع الحمائم المهاجرة.. إلى السقوف الطاهره ويرجع الأطفال يلعبون ويلتقي الآباء والبنون على رباك الزاهرة.. يا بلدي.. يا بلد السلام والزيتون
ای قدس... ای شهر من ای قدس... ای عشق من فردا... فردا... درخت لیمو شکوفه میدهد چشمها لبخند خواهند زد و کبوتران مهاجر به بامهای پاک تو بازخواهند گشت بچهها دوباره برای بازی خواهند آمد و پدران و پسران در تپههای سرسبزت به هم می رسند ای سرزمین من، ای سرزمین صلح و زیتون.
«نزار قبانی»
ای قدس... ای شهر من ای قدس... ای عشق من فردا... فردا... درخت لیمو شکوفه میدهد چشمها لبخند خواهند زد و کبوتران مهاجر به بامهای پاک تو بازخواهند گشت بچهها دوباره برای بازی خواهند آمد و پدران و پسران در تپههای سرسبزت به هم می رسند ای سرزمین من، ای سرزمین صلح و زیتون.
«نزار قبانی»