#تجربه #مصاحبه #ارمنستان #دکتری #عمران #f1_f2 #معافیت_پزشکی #کلیرنس #سابقه_کار_شرکت_نفت_گازی #June_16
سلام دوستان، من 16 ژوئن در ارمنستان مصاحبه داشتم. با چند روز تاخیر میخوام تجربه مصاحبه ام رو به بقیه منتقل کنم. من متقاضی ویزای F1 به همراه همسر و پسر نوزادم برای ویزای F2 جمعه ساعت 2:30 وقت مصاحبه داشتیم. از هتل با تاکسی رفتیم سفارت و حدود 1:45 دقیقه رسیدیم اونجا. دم در یک آقایی پاسپورتهامون رو نگاه کرد و توی لیستی که دستش بود اسممون رو تیک زد. بعد وارد قسمتی شدیم که مثل گیت ورودی فرودگاه ها بازرسی کردن و وسایلمون رو توی ایکس ری گذاشتیم. ما چون با بچه نوزاد رفته بودیم کالسکه و کریر رو هم تا کردیم و گذاشتیم توی دستگاه. موبایلها و بطری آب رو هم ازمون گرفتن و یک شماره دادند.کوله شامل مدارکها و همچنین وسایل بچه رو همراه با کالسکه و کریر بردیم داخل سفارت. بعد دیگه پروسه نگاه کردن مدارک توسط یکی از کارمندان و گرفتن عکسها و انگشت نگاری رو گذروندیم که چیز خاصی نداره برای گفتن. بعد دیگه منتظر موندیم تا شماره مون رو روی LCD اعلام کردن و رفتیم برای مصاحبه. دو نفر مصاحبه میکردن، آقای موبور و آقای کچل که ما با آقای کچل بودیم. از این به بعدش رو از زبان آفیسر و خودم میگم. البته آفیسر با من انگلیسی صحبت کرد و با همسرم فارسی.کلا خیلی خیلی مهربون و خوش برخورد بود و من تا قبلش اگر یک کم استرس داشتم دیگه استرسم ریخت.راستی سرپا هم بودیم. شبیه این صرافی ها آفیسر پشت شیشه نشسته بود و با هم صحبت میکردیم.
مصاحبه:
آفیسر: سلام، خوش اومدید. [نگاه کرد به پسرم] چه دختر خوشگلی!
من: [با لبخند] البته پسر هست 😊.
آفیسر:[با لبخند] اوه، ببخشید. من خودم دختر دارم برای همین هر بچه ای که میبینم اول فکر میکنم دختره😊.
آفیسر: لطفاً اون پوشه مدارک هاتون رو به من بدید [توضیح: قبل از اینکه بریم توی کابین یک پوشه ای دادند که روش نوشته بود این مدارک رو داخل پوشه بگذارید: I20، CV، research plan، پاسپورت،sevis fee confirmation]
من: بفرمایید.
آفیسر: خب، کجا میخواید برید؟ چیکار میخواهید بکنید؟
من: من میخوام برای دکترا برم دانشگاه فلان. رشته ام عمرانه. میخوام روی این زمینه کار کنم و یک کم توضیح دادم.
آفیسر: خب، میتونم شناسنامه هاتون رو ببینم؟
من: بله، شناسنامه ها رو دادم بهش و با دقت صفحه دوم شناسنامه هامون رو نگاه کرد. [توضیح بدم که من شناسنامه ها، سند ازدواج و کارت معافیت سربازی رو ترجمه کرده بودم ولی اصلاً به کارم نیومد چون همون اصلشون رو نگاه میکرد و میخوند. ضمناً کارت معافیتم رو گذاشته بودم لای شناسنامه ام که وقتی شناسنامه ام رو باز کرد اون رو هم دید و خوندش]
آفیسر: خب، چند وقته که ازدواج کرده اید؟
من: دو سال
من: سند ازدواج رو هم میخواهید بدم؟
آفیسر: نه، لازم نیست.
آفیسر: شما از کی تصمیم داشتید که دکترا بخونید؟ چون تقریباً یک سال و نیمه که از ارشد فارغالتحصیل شده اید.
من: از همون وقتی که فارغ التحصیل شدم میخواستم برای دکترا اپلای کنم ولی گفتم قبلش ازدواج کنم و تشکیل خونواده بدم.
آفیسر: توی I20تون نوشته که ده هزارتا از هزینه ها رو قراره family بدن، درسته؟ کی میخواد این پول رو بده؟ [ توضیح: من خودم به تنهایی فول فاند هستم اما هزینه همسرم و پسرم رو خودم باید بدم.]
من: برادرم.
آفیسر: برادرتون مگه چکاره هستند؟
من: برادرم توی ایران استاد دانشگاه هست و وضعیت مالیش هم خوبه. میخواهید BS رو نشونتون بدم؟
آفیسر: نه، قبول میکنم. لازم نیست.
[از این به بعد تقریباً فقط از کارم پرسید.]
آفیسر: خب، شما توی فلان شرکت کار میکنید. درسته؟
من: بله
آفیسر: چند وقته اونجا کار میکنید؟
من: یک سال و هفت ماه
آفیسر: اونجا چیکار میکنید؟
من: خب، من به عنوان یک مهندس عمران ساختمون های بتنی و فولادی رو تحلیل و طراحی میکنم. هزینه ساختشون رو برآورد میکنم. بعد دستی نقشه میکشم و میدم نقشه کش.
آفیسر: خب چه سازه هایی طراحی میکنید؟
من: سازه های مسکونی و اداری. در موارد محدود، دیوار حایل.
آفیسر: دیوار حايل؟!
من: بله، دیوار حايل یک دیواری هست که جلوی خاک میسازند که ریزش نکنه.
آفیسر: خب، دیگه چی؟ روی چه پروژه هایی کار میکنی؟
من: همین دیگه. یکبار هم سوله آتش نشانی طراحی کرده ام.
آفیسر: خب، با من صادق باش. اگر چیز دیگه ای هم هست بگو.
من: نه، همین ها دیگه. چیز دیگه ای نیست.
آفیسر: ببخشید اگر زیاد در مورد شرکت فلان ازت سوال میکنم چون همون طوری که میدونی این شرکت توی لیست شرکتهای نفت و گازی هست و ما هم خیلی بهش حساسیم.
من: خب، اشکالی نداره. اما من مهندس عمران هستم نه مهندس نفت.
آفیسر: [با خنده] میدونم. ولی نگرانی ما این هست که شما بعد از اینکه برگشتی دوباره نیایی این شرکت.
من: نگران نباشید. من وقتی برگردم دیگه نمیخوام این شرکت کار کنم و دوست دارم استاد دانشگاه بشم. میدونی کار ما توی این شرکت خیلی جذابیت
سلام دوستان، من 16 ژوئن در ارمنستان مصاحبه داشتم. با چند روز تاخیر میخوام تجربه مصاحبه ام رو به بقیه منتقل کنم. من متقاضی ویزای F1 به همراه همسر و پسر نوزادم برای ویزای F2 جمعه ساعت 2:30 وقت مصاحبه داشتیم. از هتل با تاکسی رفتیم سفارت و حدود 1:45 دقیقه رسیدیم اونجا. دم در یک آقایی پاسپورتهامون رو نگاه کرد و توی لیستی که دستش بود اسممون رو تیک زد. بعد وارد قسمتی شدیم که مثل گیت ورودی فرودگاه ها بازرسی کردن و وسایلمون رو توی ایکس ری گذاشتیم. ما چون با بچه نوزاد رفته بودیم کالسکه و کریر رو هم تا کردیم و گذاشتیم توی دستگاه. موبایلها و بطری آب رو هم ازمون گرفتن و یک شماره دادند.کوله شامل مدارکها و همچنین وسایل بچه رو همراه با کالسکه و کریر بردیم داخل سفارت. بعد دیگه پروسه نگاه کردن مدارک توسط یکی از کارمندان و گرفتن عکسها و انگشت نگاری رو گذروندیم که چیز خاصی نداره برای گفتن. بعد دیگه منتظر موندیم تا شماره مون رو روی LCD اعلام کردن و رفتیم برای مصاحبه. دو نفر مصاحبه میکردن، آقای موبور و آقای کچل که ما با آقای کچل بودیم. از این به بعدش رو از زبان آفیسر و خودم میگم. البته آفیسر با من انگلیسی صحبت کرد و با همسرم فارسی.کلا خیلی خیلی مهربون و خوش برخورد بود و من تا قبلش اگر یک کم استرس داشتم دیگه استرسم ریخت.راستی سرپا هم بودیم. شبیه این صرافی ها آفیسر پشت شیشه نشسته بود و با هم صحبت میکردیم.
مصاحبه:
آفیسر: سلام، خوش اومدید. [نگاه کرد به پسرم] چه دختر خوشگلی!
من: [با لبخند] البته پسر هست 😊.
آفیسر:[با لبخند] اوه، ببخشید. من خودم دختر دارم برای همین هر بچه ای که میبینم اول فکر میکنم دختره😊.
آفیسر: لطفاً اون پوشه مدارک هاتون رو به من بدید [توضیح: قبل از اینکه بریم توی کابین یک پوشه ای دادند که روش نوشته بود این مدارک رو داخل پوشه بگذارید: I20، CV، research plan، پاسپورت،sevis fee confirmation]
من: بفرمایید.
آفیسر: خب، کجا میخواید برید؟ چیکار میخواهید بکنید؟
من: من میخوام برای دکترا برم دانشگاه فلان. رشته ام عمرانه. میخوام روی این زمینه کار کنم و یک کم توضیح دادم.
آفیسر: خب، میتونم شناسنامه هاتون رو ببینم؟
من: بله، شناسنامه ها رو دادم بهش و با دقت صفحه دوم شناسنامه هامون رو نگاه کرد. [توضیح بدم که من شناسنامه ها، سند ازدواج و کارت معافیت سربازی رو ترجمه کرده بودم ولی اصلاً به کارم نیومد چون همون اصلشون رو نگاه میکرد و میخوند. ضمناً کارت معافیتم رو گذاشته بودم لای شناسنامه ام که وقتی شناسنامه ام رو باز کرد اون رو هم دید و خوندش]
آفیسر: خب، چند وقته که ازدواج کرده اید؟
من: دو سال
من: سند ازدواج رو هم میخواهید بدم؟
آفیسر: نه، لازم نیست.
آفیسر: شما از کی تصمیم داشتید که دکترا بخونید؟ چون تقریباً یک سال و نیمه که از ارشد فارغالتحصیل شده اید.
من: از همون وقتی که فارغ التحصیل شدم میخواستم برای دکترا اپلای کنم ولی گفتم قبلش ازدواج کنم و تشکیل خونواده بدم.
آفیسر: توی I20تون نوشته که ده هزارتا از هزینه ها رو قراره family بدن، درسته؟ کی میخواد این پول رو بده؟ [ توضیح: من خودم به تنهایی فول فاند هستم اما هزینه همسرم و پسرم رو خودم باید بدم.]
من: برادرم.
آفیسر: برادرتون مگه چکاره هستند؟
من: برادرم توی ایران استاد دانشگاه هست و وضعیت مالیش هم خوبه. میخواهید BS رو نشونتون بدم؟
آفیسر: نه، قبول میکنم. لازم نیست.
[از این به بعد تقریباً فقط از کارم پرسید.]
آفیسر: خب، شما توی فلان شرکت کار میکنید. درسته؟
من: بله
آفیسر: چند وقته اونجا کار میکنید؟
من: یک سال و هفت ماه
آفیسر: اونجا چیکار میکنید؟
من: خب، من به عنوان یک مهندس عمران ساختمون های بتنی و فولادی رو تحلیل و طراحی میکنم. هزینه ساختشون رو برآورد میکنم. بعد دستی نقشه میکشم و میدم نقشه کش.
آفیسر: خب چه سازه هایی طراحی میکنید؟
من: سازه های مسکونی و اداری. در موارد محدود، دیوار حایل.
آفیسر: دیوار حايل؟!
من: بله، دیوار حايل یک دیواری هست که جلوی خاک میسازند که ریزش نکنه.
آفیسر: خب، دیگه چی؟ روی چه پروژه هایی کار میکنی؟
من: همین دیگه. یکبار هم سوله آتش نشانی طراحی کرده ام.
آفیسر: خب، با من صادق باش. اگر چیز دیگه ای هم هست بگو.
من: نه، همین ها دیگه. چیز دیگه ای نیست.
آفیسر: ببخشید اگر زیاد در مورد شرکت فلان ازت سوال میکنم چون همون طوری که میدونی این شرکت توی لیست شرکتهای نفت و گازی هست و ما هم خیلی بهش حساسیم.
من: خب، اشکالی نداره. اما من مهندس عمران هستم نه مهندس نفت.
آفیسر: [با خنده] میدونم. ولی نگرانی ما این هست که شما بعد از اینکه برگشتی دوباره نیایی این شرکت.
من: نگران نباشید. من وقتی برگردم دیگه نمیخوام این شرکت کار کنم و دوست دارم استاد دانشگاه بشم. میدونی کار ما توی این شرکت خیلی جذابیت
#تجربه #دبی #June #اف1 #F1 #دکتری #کامپیوتر #COMPUTER #فول_فاند #ڪلیرنس
سلام
با توجه به تایم شروع کلاسها و نوبت سفارتها تنها گزینه باقیمانده برای من دبی بود و بنابراین اونجا رو انتخاب کردم.
*سفر:
جدا از شرایط آب و هوا و شلوغی و معطلی زیاد در فرودگاه شب قبل از مصاحبه ب هتل رسیدم و درجا از خستگی خوابم برد (خوبی این مسئله این بود که اصلا فرصت استرس و فک کردن به فردا رو پیدا نکردم😄 ).
*روز مصاحبه:
روز مصاحبه به توصیه یکی از دوستان که گفتند شلوغ میشه و زود برید، من هم 1ساعت زودتر رفتم ولی حداکثر نیم ساعت قبل از زمان مصاحبه به شما اجازه ورود میدند. کارمندها همگی جدی بودند. موبایل ها باید خاموش و تحویل داده میشد.
محیط سفارت:
داخل سفارت مراحل روتین هست فقط اینکه هیچ مرحله ای عکس نخواستند!! فرم آی-20 و پاسپورت و دی-اس گرفتتد و بعدش هم انگشت نگاری و نوبت برای مصاحبه دادند.
بعضی باجها خیلی شلوغ بود ولی باجه 6 و 7 ظاهرا برای ایرانی ها بود و خلوتم بود.
قبل از من سه نفر بودن که فقط میدونستم ایرانی هستن ولی اطلاعی از کیس اونها نداشتم و متاسفانه دوتاشون ریجکت شدن. (اینجا بود که استرسم شروع شد و با خودم گفتم چه غلطی کردیم اومدیم دبی... اما باز به توصیه و تجربه هایی که توی گروه خوندم چند نفس عمیق کشیدم و سعی کردم کاملا مسلط و ریلکس بشم)
مصاحبه:
بعد از سلام (کاملا صورت جدی) پاسپورت و آی20 رو گرفت.
بعدش رزومه رو هم خواست (من چندتا مقاله دارم که جز موضوعات حساس هستن. البته در هیچکدومش من نقش حساسی نداشتم و بخش مربوط به کامپیوترش فعالیت داشتم من.)
به لیست مقالات که رسید گفت ریزنمرات رو بده. من هم مال لیسانس و ارشد رو دادم بهش. کاملا تمام صفحاتش رو ورق زد. (ضمنا هیچی تایپ نمیکرد در طول مصاحبه تا آخر)
بعد گفت sop رو بده. دادم بهش و خوند (منم دیدم کم کم داره بیخ پیدا میکنه گفتم که من RP هم دارم. گفت بده) ادمیشن لتر و نامه فاند و RP رو یجا دادم بهش.
نامه ادمیشن رو کنار گذاشت. ی نگاه به نامه فاند کرد ولی نامه RP رو کامل خوند.
نکته جالب اینکه هیچکدوم از این سوالات پرتکرار: "چرا امریکا، چرا این دانشگاه، چطور این استاد پیدا کردی، بعدش میخوای چکارکنی و..." نپرسید. حتی نپریید "کسی رو داری امریکا؟" در حالیکه برادرم امریکاس و توی فرم دی اس هم نوشتم که هست.
فقط وضعیت معافیت سربازی رو پرسید که علتش رو گفتم. و بعد گفت پدرت چیکاره بوده و الان چیکار میکنه !!
بعد گفت کوالیفاید هستی و برات ایمیل میاد که باید پاسخ بدی و برگ بنفش رو داد که توش نوشته:
"Your application requires administrative processing under section 221 (g)....
پرسیدم به کلاسهام میرسم. که گفت دست ما نیس و میره واشنگتن(اینقد جدی و خشک بود که ترسیدم ی سوال دیگه بپرسم ریجکت کنه. دیگه اومدم)
در مجموع فکر میکنم تمام سفارتها یکجور عمل میکنند و اگر مشکل خاصی ندارید خیلی فرق نمیکنه کجا برید. ولی خب نوع جدی بودن و ... دبی همونطور که دوستان هم قبلا گفته بودن هست و من هم با همین تفکر رفتم و آمادگیش رو داشتم. (خبری از افیسر مهربون و لبخند و تبریک و "واو" گفتن نیست اینجا... 😅 )
امیدوارم همگی پیروز و موفق باشید.
از گذشتگان به ما رسیده و از آنان به نیکی یاد میکنیم💞
🔆 فرهنگ انتقال تجربه را پاس میداریم و با انتقال تجربیاتمان، گذشته ای نیکو برای آیندگانمان خواهیم شد..💜
📌 کانال اخبار ویزای آمریکا
🌐 https://t.me/joinchat/AAAAAEAq39yLqJzIvnRAlw
📌 گروه جامع ویزا آمریکا
🌐 https://telegram.me/joinchat/BZFRjkGQSi4BcmsCcCeZbQ
🆔 @usavisa2018
سلام
با توجه به تایم شروع کلاسها و نوبت سفارتها تنها گزینه باقیمانده برای من دبی بود و بنابراین اونجا رو انتخاب کردم.
*سفر:
جدا از شرایط آب و هوا و شلوغی و معطلی زیاد در فرودگاه شب قبل از مصاحبه ب هتل رسیدم و درجا از خستگی خوابم برد (خوبی این مسئله این بود که اصلا فرصت استرس و فک کردن به فردا رو پیدا نکردم😄 ).
*روز مصاحبه:
روز مصاحبه به توصیه یکی از دوستان که گفتند شلوغ میشه و زود برید، من هم 1ساعت زودتر رفتم ولی حداکثر نیم ساعت قبل از زمان مصاحبه به شما اجازه ورود میدند. کارمندها همگی جدی بودند. موبایل ها باید خاموش و تحویل داده میشد.
محیط سفارت:
داخل سفارت مراحل روتین هست فقط اینکه هیچ مرحله ای عکس نخواستند!! فرم آی-20 و پاسپورت و دی-اس گرفتتد و بعدش هم انگشت نگاری و نوبت برای مصاحبه دادند.
بعضی باجها خیلی شلوغ بود ولی باجه 6 و 7 ظاهرا برای ایرانی ها بود و خلوتم بود.
قبل از من سه نفر بودن که فقط میدونستم ایرانی هستن ولی اطلاعی از کیس اونها نداشتم و متاسفانه دوتاشون ریجکت شدن. (اینجا بود که استرسم شروع شد و با خودم گفتم چه غلطی کردیم اومدیم دبی... اما باز به توصیه و تجربه هایی که توی گروه خوندم چند نفس عمیق کشیدم و سعی کردم کاملا مسلط و ریلکس بشم)
مصاحبه:
بعد از سلام (کاملا صورت جدی) پاسپورت و آی20 رو گرفت.
بعدش رزومه رو هم خواست (من چندتا مقاله دارم که جز موضوعات حساس هستن. البته در هیچکدومش من نقش حساسی نداشتم و بخش مربوط به کامپیوترش فعالیت داشتم من.)
به لیست مقالات که رسید گفت ریزنمرات رو بده. من هم مال لیسانس و ارشد رو دادم بهش. کاملا تمام صفحاتش رو ورق زد. (ضمنا هیچی تایپ نمیکرد در طول مصاحبه تا آخر)
بعد گفت sop رو بده. دادم بهش و خوند (منم دیدم کم کم داره بیخ پیدا میکنه گفتم که من RP هم دارم. گفت بده) ادمیشن لتر و نامه فاند و RP رو یجا دادم بهش.
نامه ادمیشن رو کنار گذاشت. ی نگاه به نامه فاند کرد ولی نامه RP رو کامل خوند.
نکته جالب اینکه هیچکدوم از این سوالات پرتکرار: "چرا امریکا، چرا این دانشگاه، چطور این استاد پیدا کردی، بعدش میخوای چکارکنی و..." نپرسید. حتی نپریید "کسی رو داری امریکا؟" در حالیکه برادرم امریکاس و توی فرم دی اس هم نوشتم که هست.
فقط وضعیت معافیت سربازی رو پرسید که علتش رو گفتم. و بعد گفت پدرت چیکاره بوده و الان چیکار میکنه !!
بعد گفت کوالیفاید هستی و برات ایمیل میاد که باید پاسخ بدی و برگ بنفش رو داد که توش نوشته:
"Your application requires administrative processing under section 221 (g)....
پرسیدم به کلاسهام میرسم. که گفت دست ما نیس و میره واشنگتن(اینقد جدی و خشک بود که ترسیدم ی سوال دیگه بپرسم ریجکت کنه. دیگه اومدم)
در مجموع فکر میکنم تمام سفارتها یکجور عمل میکنند و اگر مشکل خاصی ندارید خیلی فرق نمیکنه کجا برید. ولی خب نوع جدی بودن و ... دبی همونطور که دوستان هم قبلا گفته بودن هست و من هم با همین تفکر رفتم و آمادگیش رو داشتم. (خبری از افیسر مهربون و لبخند و تبریک و "واو" گفتن نیست اینجا... 😅 )
امیدوارم همگی پیروز و موفق باشید.
از گذشتگان به ما رسیده و از آنان به نیکی یاد میکنیم💞
🔆 فرهنگ انتقال تجربه را پاس میداریم و با انتقال تجربیاتمان، گذشته ای نیکو برای آیندگانمان خواهیم شد..💜
📌 کانال اخبار ویزای آمریکا
🌐 https://t.me/joinchat/AAAAAEAq39yLqJzIvnRAlw
📌 گروه جامع ویزا آمریکا
🌐 https://telegram.me/joinchat/BZFRjkGQSi4BcmsCcCeZbQ
🆔 @usavisa2018
Telegram
اخبار ویزای آمریکا
.
💎 اخبار ویزای آمریکا
🆔 @pargarvisa
معرفی هلدینگ مهاجرتی پرگار
🆔 @PargarGInfo
لینک همه ی گروه های مهاجرتی آمریکا
🆔 https://t.me/pargarGlinks/220
سپرهای اخذ ویزای تحصیلی آمریکا
https://pargar.group/usvisa
👈 ارتباط با ادمین
🆔 @USvisAdmin
.
💎 اخبار ویزای آمریکا
🆔 @pargarvisa
معرفی هلدینگ مهاجرتی پرگار
🆔 @PargarGInfo
لینک همه ی گروه های مهاجرتی آمریکا
🆔 https://t.me/pargarGlinks/220
سپرهای اخذ ویزای تحصیلی آمریکا
https://pargar.group/usvisa
👈 ارتباط با ادمین
🆔 @USvisAdmin
.