اخبار ویزای آمریکا
46.8K subscribers
2.29K photos
138 videos
129 files
2.51K links
.
💎 اخبار ویزای آمریکا
🆔 @pargarvisa

معرفی هلدینگ مهاجرتی پرگار
🆔 @PargarGInfo

لینک همه ی گروه های مهاجرتی آمریکا
🆔 https://t.me/pargarGlinks/220

سپرهای اخذ ویزای تحصیلی آمریکا
https://pargar.group/usvisa

👈 ارتباط با ادمین
🆔 @USvisAdmin

.
Download Telegram
#تجربه #مصاحبه #ارمنستان #دکتری #عمران #f1_f2 #معافیت_پزشکی #کلیرنس #سابقه_کار_شرکت_نفت_گازی #June_16

سلام دوستان، من 16 ژوئن در ارمنستان مصاحبه داشتم. با چند روز تاخیر میخوام تجربه مصاحبه ام رو به بقیه منتقل کنم. من متقاضی ویزای F1 به همراه همسر و پسر نوزادم برای ویزای F2 جمعه ساعت 2:30 وقت مصاحبه داشتیم. از هتل با تاکسی رفتیم سفارت و حدود 1:45 دقیقه رسیدیم اونجا. دم در یک آقایی پاسپورتهامون رو نگاه کرد و توی لیستی که دستش بود اسممون رو تیک زد. بعد وارد قسمتی شدیم که مثل گیت ورودی فرودگاه ها بازرسی کردن و وسایلمون رو توی ایکس ری گذاشتیم. ما چون با بچه نوزاد رفته بودیم کالسکه و کریر رو هم تا کردیم و گذاشتیم توی دستگاه. موبایلها و بطری آب رو هم ازمون گرفتن و یک شماره دادند.کوله شامل مدارکها و همچنین وسایل بچه رو همراه با کالسکه و کریر بردیم داخل سفارت. بعد دیگه پروسه نگاه کردن مدارک توسط یکی از کارمندان و گرفتن عکسها و انگشت نگاری رو گذروندیم که چیز خاصی نداره برای گفتن. بعد دیگه منتظر موندیم تا شماره مون رو روی LCD اعلام کردن و رفتیم برای مصاحبه. دو نفر مصاحبه میکردن، آقای موبور و آقای کچل که ما با آقای کچل بودیم. از این به بعدش رو از زبان آفیسر و خودم میگم. البته آفیسر با من انگلیسی صحبت کرد و با همسرم فارسی.کلا خیلی خیلی مهربون و خوش برخورد بود و من تا قبلش اگر یک کم استرس داشتم دیگه استرسم ریخت.راستی سرپا هم بودیم. شبیه این صرافی ها آفیسر پشت شیشه نشسته بود و با هم صحبت میکردیم.

مصاحبه:
آفیسر: سلام، خوش اومدید. [نگاه کرد به پسرم] چه دختر خوشگلی!
من: [با لبخند] البته پسر هست 😊.
آفیسر:[با لبخند] اوه، ببخشید. من خودم دختر دارم برای همین هر بچه ای که میبینم اول فکر میکنم دختره😊.
آفیسر: لطفاً اون پوشه مدارک هاتون رو به من بدید [توضیح: قبل از اینکه بریم توی کابین یک پوشه ای دادند که روش نوشته بود این مدارک رو داخل پوشه بگذارید: I20، CV، research plan، پاسپورت،sevis fee confirmation]
من: بفرمایید.
آفیسر: خب، کجا میخواید برید؟ چیکار میخواهید بکنید؟
من: من میخوام برای دکترا برم دانشگاه فلان. رشته ام عمرانه. میخوام روی این زمینه کار کنم و یک کم توضیح دادم.
آفیسر: خب، میتونم شناسنامه هاتون رو ببینم؟
من: بله، شناسنامه ها رو دادم بهش و با دقت صفحه دوم شناسنامه هامون رو نگاه کرد. [توضیح بدم که من شناسنامه ها، سند ازدواج و کارت معافیت سربازی رو ترجمه کرده بودم ولی اصلاً به کارم نیومد چون همون اصلشون رو نگاه میکرد و میخوند. ضمناً کارت معافیتم رو گذاشته بودم لای شناسنامه ام که وقتی شناسنامه ام رو باز کرد اون رو هم دید و خوندش]
آفیسر: خب، چند وقته که ازدواج کرده اید؟
من: دو سال
من: سند ازدواج رو هم میخواهید بدم؟
آفیسر: نه، لازم نیست.
آفیسر: شما از کی تصمیم داشتید که دکترا بخونید؟ چون تقریباً یک سال و نیمه که از ارشد فارغ‌التحصیل شده اید.
من: از همون وقتی که فارغ التحصیل شدم میخواستم برای دکترا اپلای کنم ولی گفتم قبلش ازدواج کنم و تشکیل خونواده بدم.
آفیسر: توی I20تون نوشته که ده هزارتا از هزینه ها رو قراره family بدن، درسته؟ کی میخواد این پول رو بده؟ [ توضیح: من خودم به تنهایی فول فاند هستم اما هزینه همسرم و پسرم رو خودم باید بدم.]
من: برادرم.
آفیسر: برادرتون مگه چکاره هستند؟
من: برادرم توی ایران استاد دانشگاه هست و وضعیت مالیش هم خوبه. میخواهید BS رو نشونتون بدم؟
آفیسر: نه، قبول میکنم. لازم نیست.
[از این به بعد تقریباً فقط از کارم پرسید.]
آفیسر: خب، شما توی فلان شرکت کار میکنید. درسته؟
من: بله
آفیسر: چند وقته اونجا کار میکنید؟
من: یک سال و هفت ماه
آفیسر: اونجا چیکار میکنید؟
من: خب، من به عنوان یک مهندس عمران ساختمون های بتنی و فولادی رو تحلیل و طراحی میکنم. هزینه ساختشون رو برآورد میکنم. بعد دستی نقشه میکشم و میدم نقشه کش.
آفیسر: خب چه سازه هایی طراحی میکنید؟
من: سازه های مسکونی و اداری. در موارد محدود، دیوار حایل.
آفیسر: دیوار حايل؟!
من: بله، دیوار حايل یک دیواری هست که جلوی خاک میسازند که ریزش نکنه.
آفیسر: خب، دیگه چی؟ روی چه پروژه هایی کار میکنی؟
من: همین دیگه. یکبار هم سوله آتش نشانی طراحی کرده ام.
آفیسر: خب، با من صادق باش. اگر چیز دیگه ای هم هست بگو.
من: نه، همین ها دیگه. چیز دیگه ای نیست.
آفیسر: ببخشید اگر زیاد در مورد شرکت فلان ازت سوال میکنم چون همون طوری که میدونی این شرکت توی لیست شرکتهای نفت و گازی هست و ما هم خیلی بهش حساسیم.
من: خب، اشکالی نداره. اما من مهندس عمران هستم نه مهندس نفت.
آفیسر: [با خنده] میدونم. ولی نگرانی ما این هست که شما بعد از اینکه برگشتی دوباره نیایی این شرکت.
من: نگران نباشید. من وقتی برگردم دیگه نمیخوام این شرکت کار کنم و دوست دارم استاد دانشگاه بشم. میدونی کار ما توی این شرکت خیلی جذابیت
#تجربه #دبی #June #اف1 #F1 #دکتری #کامپیوتر #COMPUTER #فول_فاند #ڪلیرنس

سلام
با توجه به تایم شروع کلاسها و نوبت سفارتها تنها گزینه باقیمانده برای من دبی بود و بنابراین اونجا رو انتخاب کردم.

*سفر:
جدا از شرایط آب و هوا و شلوغی و معطلی زیاد در فرودگاه شب قبل از مصاحبه ب هتل رسیدم و درجا از خستگی خوابم برد (خوبی این مسئله این بود که اصلا فرصت استرس و فک کردن به فردا رو پیدا نکردم😄 ).

*روز مصاحبه:
روز مصاحبه به توصیه یکی از دوستان که گفتند شلوغ میشه و زود برید، من هم 1ساعت زودتر رفتم ولی حداکثر نیم ساعت قبل از زمان مصاحبه به شما اجازه ورود میدند. کارمندها همگی جدی بودند. موبایل ها باید خاموش و تحویل داده میشد.

محیط سفارت:
داخل سفارت مراحل روتین هست فقط اینکه هیچ مرحله ای عکس نخواستند!! فرم آی-20 و پاسپورت و دی-اس گرفتتد و بعدش هم انگشت نگاری و نوبت برای مصاحبه دادند.
بعضی باجها خیلی شلوغ بود ولی باجه 6 و 7 ظاهرا برای ایرانی ها بود و خلوتم بود.
قبل از من سه نفر بودن که فقط میدونستم ایرانی هستن ولی اطلاعی از کیس اونها نداشتم و متاسفانه دوتاشون ریجکت شدن. (اینجا بود که استرسم شروع شد و با خودم گفتم چه غلطی کردیم اومدیم دبی... اما باز به توصیه و تجربه هایی که توی گروه خوندم چند نفس عمیق کشیدم و سعی کردم کاملا مسلط و ریلکس بشم)

مصاحبه:
بعد از سلام (کاملا صورت جدی) پاسپورت و آی20 رو گرفت.
بعدش رزومه رو هم خواست (من چندتا مقاله دارم که جز موضوعات حساس هستن. البته در هیچکدومش من نقش حساسی نداشتم و بخش مربوط به کامپیوترش فعالیت داشتم من.)
به لیست مقالات که رسید گفت ریزنمرات رو بده. من هم مال لیسانس و ارشد رو دادم بهش. کاملا تمام صفحاتش رو ورق زد. (ضمنا هیچی تایپ نمیکرد در طول مصاحبه تا آخر)
بعد گفت sop رو بده. دادم بهش و خوند (منم دیدم کم کم داره بیخ پیدا میکنه گفتم که من RP هم دارم. گفت بده) ادمیشن لتر و نامه فاند و RP رو یجا دادم بهش.
نامه ادمیشن رو کنار گذاشت. ی نگاه به نامه فاند کرد ولی نامه RP رو کامل خوند.

نکته جالب اینکه هیچکدوم از این سوالات پرتکرار: "چرا امریکا، چرا این دانشگاه، چطور این استاد پیدا کردی، بعدش میخوای چکارکنی و..." نپرسید. حتی نپریید "کسی رو داری امریکا؟" در حالیکه برادرم امریکاس و توی فرم دی اس هم نوشتم که هست.
فقط وضعیت معافیت سربازی رو پرسید که علتش رو گفتم. و بعد گفت پدرت چیکاره بوده و الان چیکار میکنه !!
بعد گفت کوالیفاید هستی و برات ایمیل میاد که باید پاسخ بدی و برگ بنفش رو داد که توش نوشته:
"Your application requires administrative processing under section 221 (g)....

پرسیدم به کلاسهام میرسم. که گفت دست ما نیس و میره واشنگتن(اینقد جدی و خشک بود که ترسیدم ی سوال دیگه بپرسم ریجکت کنه. دیگه اومدم)

در مجموع فکر میکنم تمام سفارتها یکجور عمل میکنند و اگر مشکل خاصی ندارید خیلی فرق نمیکنه کجا برید. ولی خب نوع جدی بودن و ... دبی همونطور که دوستان هم قبلا گفته بودن هست و من هم با همین تفکر رفتم و آمادگیش رو داشتم. (خبری از افیسر مهربون و لبخند و تبریک و "واو" گفتن نیست اینجا... 😅 )

امیدوارم همگی پیروز و موفق باشید.
از گذشتگان به ما رسیده و از آنان به نیکی یاد میکنیم💞
🔆 فرهنگ انتقال تجربه را پاس میداریم و با انتقال تجربیاتمان، گذشته ای نیکو برای آیندگانمان خواهیم شد..💜

📌 کانال اخبار ویزای آمریکا
🌐 https://t.me/joinchat/AAAAAEAq39yLqJzIvnRAlw
📌 گروه جامع ویزا آمریکا
🌐 https://telegram.me/joinchat/BZFRjkGQSi4BcmsCcCeZbQ

🆔 @usavisa2018