Panahiani
3.18K subscribers
943 photos
443 videos
48 files
720 links
تفکرات راهبردی استاد پناهیان
Download Telegram
.
کسی که با #دست_علی(ع) بیعت نکند با #پای_دشمن_علی(ع) بیعت خواهد کرد
.
#ولایت_طاغوت یعنی چه؟ یعنی آنکه خدا مقرر نکرده است که برقدرت مسلط باشد
و به دلیلی مسلط شده
دلیلش را کاری نداریم چیه.
همینکه خدا تعیین نکرده باشد، می شود طاغوت طبق تعابیر قرآن کریم.
کسانی که به سهولت زور و فریب و زر ولایت طاغوت را می پذیرند
و در مقابل ولایت طاغوت زبونی از خودشون نشان می دهند،
اینها به #ولایت_اولیاء_الله که می رسند جگر پیدا می کنند،
جرات پیدا می کنند،
جسارت و پررویی پیدا می کنند.
عبدالله بن عمر را آوردند با علیّ بن ابیطالب بیعت کند.
آقا فرمود: مجبورش نکنید
گفتند:آقا این هم بیعت نمی‌کند
آقا فرمود:خب بیعت نکند، ولش کنید
می‌گفتند:عبدالله بن عمر با علی بیعت کن می‌گفت:خب من نرسیدم ایشان خلیفة مسلمین باشد
عبدالله بن عمر! خلیفه مگر چه جوری می‌شود؟
امیرالمؤمنین که همة مردم رفتند سراغش
حالا بیا برو بیعت کن. نه میدونی آخه من...
همین آقای عبدالله بن عمر،
یک روزی #حجّاج بن یوسف سقفی آمد مدینه
حجّاج خونریزی بود، انقدر که کسی صدر اسلام به اندازة این، آدم نکشته.
گرسنه‌اش بود، اشتها نداشت می‌گفت یک نفر بیارید رگ بزنیم،من به اشتها بیام
انقدر در کوفه کشت، همانها که تنبلی ‌کردند با علی جنگ نمی رفتند
در بصره همانهایی که آمدند به جنگ امیرالمؤمنین، انقدر کشت!
آنوقت حجّاج آمده مدینه، بعد از بصره، همه حساب کار خودشان را کردند،
نصف شب رسیده، همان موقع در زدند.
کیست در دارالاماره را می‌زند؟
حجاج یکی از پیرمردهای بزرگ قومه
کیه؟ بیاریدش ببینم
عبدالله بن عمر است.
چی کار دارد نصف شبی؟ می‌خواهد با شما بیعت کند.
بگویید وقت نداریم، فردا بیاید، چه خبره نصف شبی؟
می‌گوید من نمی‌روم، باید امشب
بگو بیاید ببینم چِشه، چه مرگش است.
چِتِه؟ بگو ببینم!
گفت می‌خواهم بیعت کنم
گفت:چرا نصف شبی؟ گفت پیامبر فرموده است کسی با امامش بیعت نکرده باشد بمیرد،
بمیرد، ماتَ مَیْتَةً جاهِلیَّه!
گفت:من که امام نیستم، من نمایندة امیرالمؤمنین یزیدم، نمایندشم. گفت باشد، نماینده‌اش هم مثل خودش، من باید بیعت کنم
گفت:خسته ام بگذار صبح.
گفت:اگر امشب مرگم برسد چه بکنم؟ نامرد، پنج سال با امیرالمؤمنین بیعت نکردی، حالا، آن هم یک پیرمردی بود، مثلاً جزو صحابه به حساب می‌آمد، یا فوقش تابعین.می‌گوید حجّاج پایش را دراز کرد
گفت:حال ندارم دستم را دراز کنم، پایم را دراز کنم با پایم بیعت می‌کنی؟ گفت:بله
خم شد پای حجّاج را می‌گرفت بیعت می‌کرد
کسی با دست علی بیعت نکند با پای حجّاج بیعت خواهد کرد.داشته باش!
.
#استاد_پناهيان #پناهيان #پناهیانی
.
کانال تلگرام پناهیانی
https://telegram.me/panahiani
.
.
کسی که با #دست_علی(ع) بیعت نکند با #پای_دشمن_علی(ع) بیعت خواهد کرد
.
#ولایت_طاغوت یعنی چه؟
یعنی آنکه خدا مقرر نکرده است که برقدرت مسلط باشد
و به دلیلی مسلط شده
دلیلش را کاری نداریم چیه.
همینکه خدا تعیین نکرده باشد، می شود طاغوت طبق تعابیر قرآن کریم.
کسانی که به سهولت زور و فریب و زر ولایت طاغوت را می پذیرند
و در مقابل ولایت طاغوت زبونی از خودشون نشان می دهند،
اینها به #ولایت_اولیاء_الله که می رسند جگر پیدا می کنند،
جرأت پیدا می کنند،
جسارت و پررویی پیدا می کنند.
عبدالله بن عمر را آوردند با علیّ بن ابیطالب بیعت کند.
آقا فرمود: مجبورش نکنید
گفتند:آقا این هم بیعت نمی‌کند
آقا فرمود:خب بیعت نکند، ولش کنید
می‌گفتند:عبدالله بن عمر با علی بیعت کن می‌گفت:خب من نرسیدم ایشان خلیفه مسلمین باشد
عبدالله بن عمر! خلیفه مگر چه جوری می‌شود؟
امیرالمؤمنین که همة مردم رفتند سراغش
حالا بیا برو بیعت کن
نه میدونی آخه من...
همین آقای عبدالله بن عمر
یک روزی #حجّاج بن یوسف ثقفی آمد مدینه
حجّاج خونریزی بود، انقدر که کسی صدر اسلام به اندازة این، آدم نکشته.
گرسنه‌اش بود، اشتها نداشت می‌گفت یک نفر بیارید رگ بزنیم،من به اشتها بیام
انقدر در کوفه کشت، همانها که تنبلی ‌کردند با علی جنگ نمی رفتند
در بصره همانهایی که آمدند به جنگ امیرالمؤمنین، انقدر کشت!
آنوقت حجّاج آمده مدینه، بعد از بصره، همه حساب کار خودشان را کردند،
نصف شب رسیده، همان موقع در زدند.
کیست در دارالاماره را می‌زند؟
حجاج یکی از پیرمردهای بزرگ قومه
کیه؟ بیاریدش ببینم
عبدالله بن عمره
چی کار دارد نصف شبی؟ می‌خواهد با شما بیعت کند.
بگویید وقت نداریم، فردا بیاد، چه خبره نصف شبی؟
می‌گوید من نمی‌روم، باید امشب
بگو بیاید ببینم چِشه، چه مرگش است.
چِتِه؟ بگو ببینم!
گفت می‌خواهم بیعت کنم
گفت:چرا نصف شبی؟
گفت: پیامبر فرموده است کسی با امامش بیعت نکرده باشد بمیرد،
بمیرد، ماتَ مَیْتَةً جاهِلیَّه!
گفت:من که امام نیستم، من نمایندة امیرالمؤمنین یزیدم، نمایندشم.
گفت باشد، نماینده‌اش هم مثل خودش، من باید بیعت کنم
گفت:خسته ام بگذار صبح.
گفت:اگر امشب مرگم برسد چه کنم؟
نامرد، پنج سال با امیرالمؤمنین بیعت نکردی، حالا، آن هم یک پیرمردی بود، مثلاً جزو صحابه به حساب می‌آمد، یا فوقش تابعین
می‌گوید حجّاج پایش را دراز کرد
گفت:حال ندارم دستم را دراز کنم، پایم را دراز کنم با پایم بیعت می‌کنی؟ گفت:بله
خم شد پای حجّاج را می‌گرفت بیعت می‌کرد
کسی با دست علی بیعت نکند با پای حجّاج بیعت خواهد کرد
داشته باش! نگی نگفتی
.
#استاد_پناهيان #پناهيان #پناهیانی
.
💢 کانال تلگرام 📺پناهیانی
https://telegram.me/panahiani
.