.
یا فاطمه زهرا #مادر_جان عزاداریهای ما رو هم قبول میکنید؟
.
آقای رسول ترک یک آدم پرتی بود
ولی #روضه_امام_حسین رو هیچ موقع ترک نمیکرد
میرفت روضه دهنش رو آب میکشید، میگفت با دهن نجس آدم نمیره روضه
یک روز از هیأت بیرونش کردن
گفتن این عرق خوره میاد هیأت برای ما خوب نیست بیرونش کنید.
بیرونش کردند
صبح مسئول هیأت رفت در خونش
آقا رسول دید همونی هست که دیشب بیرونش کرده
گفت آقا رسول من غلط کردم تو رو بیرون کردم، برگرد
گفت نه نمیام برای چی بیرونم کردی ضایع کردی
گفت حالا ما اشتباه کردیم شما بیا
گفت برای چی الآن میگی اشتباه کردم
گفت من دیشب خواب دیدم
گفت باید بگی خوابت رو
گفت من نمیگم تو حالا بیا
گفت باید بگی، نگی نمیام
نمیخواست خوابش رو بهش بگه
بالاخره گفت: آقا رسول ببخشید خواب دیدم در کربلا #خیمه_امام_حسین تنهاست
مردم اومدن بهش یورش بیارن
یک سگی داره پارس میکنه نمیگذاره کسی بیاد جلو
گفت ربطش به من چیه
گفت آقا رسول اون سگه تو بودی، بدنش بدن سگ بود
دید آقا رسول نشست شروع کرد به گریه کردن
گفت پس بالاخره من رو به عنوان سگ خودشون پذیرفتن
عوض شد
عوض شد
شد یک گریه کن حسابی برای امام حسین
بعدها نماز میخوند در مساجد، بعد هر نماز جاش رو تغییر میداد
هر جا دو رکعت میخوند
گفتن چرا این جوری میکنی؟ یکجا بشین
گفت این زمین گناه من رو زیاد دیده میخوام نماز خوندنم هم ببینه، قیامت شهادت بده
یک چیزی شده بودا
آقا رسول یک چیزی شده بود
یک نفسی پیدا کرده بود
همه برای روضه دعوتش میکردن
یک روحانی در تهران روضه گرفته بود گفته بود آقا این آقا رسول هم بگید بیاد
پیداش نکردن
جلسه روضه برقرار شد
صاحب جلسه گفت به آقا رسول نگفتید
گفتن ندیدیمش
یکدفعه وسطای روضه تاریک بود دیدن آقا رسول اومد داخل
هی راه میره میگه مادر مادر #کجایی_مادر؟!
دیگه #روضه تا آخر با #مادر مادر گفتن آقا رسول همراه شد
حالا بعدش سر سفره نشستن
گفتن آقا رسول ما تو رو پیدا نکردیم چه جوری آدرس پیدا کردی اومدی؟!
گفت دیشب حضرت زهرا اومد به خوابم
فرمود فلان جا روضه هست، دوست داریم تو هم باشی
دیگه به اینجا رسیده بود
به اینجا رسیده بود
.
#شب_جمعه #استاد_پناهیان #استاد #پناهیان #پناهیانی
#muslim #shia
.
عضو کانال تلگرام پناهیانی شوید
https://telegram.me/panahiani
.
یا فاطمه زهرا #مادر_جان عزاداریهای ما رو هم قبول میکنید؟
.
آقای رسول ترک یک آدم پرتی بود
ولی #روضه_امام_حسین رو هیچ موقع ترک نمیکرد
میرفت روضه دهنش رو آب میکشید، میگفت با دهن نجس آدم نمیره روضه
یک روز از هیأت بیرونش کردن
گفتن این عرق خوره میاد هیأت برای ما خوب نیست بیرونش کنید.
بیرونش کردند
صبح مسئول هیأت رفت در خونش
آقا رسول دید همونی هست که دیشب بیرونش کرده
گفت آقا رسول من غلط کردم تو رو بیرون کردم، برگرد
گفت نه نمیام برای چی بیرونم کردی ضایع کردی
گفت حالا ما اشتباه کردیم شما بیا
گفت برای چی الآن میگی اشتباه کردم
گفت من دیشب خواب دیدم
گفت باید بگی خوابت رو
گفت من نمیگم تو حالا بیا
گفت باید بگی، نگی نمیام
نمیخواست خوابش رو بهش بگه
بالاخره گفت: آقا رسول ببخشید خواب دیدم در کربلا #خیمه_امام_حسین تنهاست
مردم اومدن بهش یورش بیارن
یک سگی داره پارس میکنه نمیگذاره کسی بیاد جلو
گفت ربطش به من چیه
گفت آقا رسول اون سگه تو بودی، بدنش بدن سگ بود
دید آقا رسول نشست شروع کرد به گریه کردن
گفت پس بالاخره من رو به عنوان سگ خودشون پذیرفتن
عوض شد
عوض شد
شد یک گریه کن حسابی برای امام حسین
بعدها نماز میخوند در مساجد، بعد هر نماز جاش رو تغییر میداد
هر جا دو رکعت میخوند
گفتن چرا این جوری میکنی؟ یکجا بشین
گفت این زمین گناه من رو زیاد دیده میخوام نماز خوندنم هم ببینه، قیامت شهادت بده
یک چیزی شده بودا
آقا رسول یک چیزی شده بود
یک نفسی پیدا کرده بود
همه برای روضه دعوتش میکردن
یک روحانی در تهران روضه گرفته بود گفته بود آقا این آقا رسول هم بگید بیاد
پیداش نکردن
جلسه روضه برقرار شد
صاحب جلسه گفت به آقا رسول نگفتید
گفتن ندیدیمش
یکدفعه وسطای روضه تاریک بود دیدن آقا رسول اومد داخل
هی راه میره میگه مادر مادر #کجایی_مادر؟!
دیگه #روضه تا آخر با #مادر مادر گفتن آقا رسول همراه شد
حالا بعدش سر سفره نشستن
گفتن آقا رسول ما تو رو پیدا نکردیم چه جوری آدرس پیدا کردی اومدی؟!
گفت دیشب حضرت زهرا اومد به خوابم
فرمود فلان جا روضه هست، دوست داریم تو هم باشی
دیگه به اینجا رسیده بود
به اینجا رسیده بود
.
#شب_جمعه #استاد_پناهیان #استاد #پناهیان #پناهیانی
#muslim #shia
.
عضو کانال تلگرام پناهیانی شوید
https://telegram.me/panahiani
.
Telegram
Panahiani
تفکرات راهبردی استاد پناهیان