.
من دل زینبُ به شما معرفی کنم
.
خوبان روزگار مسلمان زینبند
دیوانه حسین و پریشان زینبند
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
حتما کنیز و پیر غلامان زینبند
در جنت الحسین تمام حسینیان
هستند غرق ناز که مهمان زینبند
مرغان خوش صدای بهشتی تمامشان
بیچاره طنین حسین جان زینبند
هفتاد و چند کشته آقای کربلا
مردان آسمانی گردان زینبند
.
من دل زینبُ به شما معرفی کنم
وقتی کاروان برگشت به سمت مدینه، یزید از بس نابود شده بود در اثر فشاری که به اهل بیت آورده بود،
گفت دیگه این کاروانُ اذیت نکنید.
به ساربان گفت دیگه اذیت نکنید با احترام ببرید.
می خواست دیگه اینجوری برا خودش آبرو درست بکنه.
که ما به اهل بیت احترام گذاشتیم.
چقدر بچه های حسین مقاومت کردن تا کار به اینجا رسید. چقدر زجر کشیدن تا کار به اینجا رسید.خب این کاروان رو آوردن، خسته، کوفته، بی حسین.
زینب می خواد برسه، وارد شهر مدینه بشه. نزدیکی های شهر مدینه اطراق کردن، خیمه زدن
دیگه فردا روز بشه وارد مدینه بشن
مردم به استقبال می خوان بیان
حالا زینب چه دلی داره؟ تو بگو؟
به خدا مرگبارترین لحظه ها اونجاست
از همون جا زینب مریض شد
کربلا مریض نشد. شام مریض نشد
برگرده خانه ی خالی حسینشو ببینه.
می دونید یعنی چی؟دیگه می تونه بدون حسین مدینه رو تحمل کنه زینب؟
بغض گلوگیر نمیاد خفه کنه زینبُ؟!
مریض شد. یک سال و خورده ای بیشتر دوام نیاورد
اطباء می گفتن چیزیش نیست این خانم
حالا زینبی که تو این حال و هواست،
برگشت به خانمای کاروان گفت، کسی از طلاجات و دارایی ها چیزی پیشش مونده بیاره؟از غارت حفظ شده باشه؟
آوردن همه رو تو دستمال کوچیکی ریختن آخرین دارایی هاشونُ.
خانم اینا رو برای چی می خوای
اینا رو بدید ساربان ازش تشکر کنید ما رو تازیانه نزد.
(بحار الانوار ج47 ص197)
.
#دل_زینب#استاد_پناهيان #پناهيان #پناهیانی
.
کانال تلگرام پناهیانی
https://telegram.me/panahiani
.
من دل زینبُ به شما معرفی کنم
.
خوبان روزگار مسلمان زینبند
دیوانه حسین و پریشان زینبند
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
حتما کنیز و پیر غلامان زینبند
در جنت الحسین تمام حسینیان
هستند غرق ناز که مهمان زینبند
مرغان خوش صدای بهشتی تمامشان
بیچاره طنین حسین جان زینبند
هفتاد و چند کشته آقای کربلا
مردان آسمانی گردان زینبند
.
من دل زینبُ به شما معرفی کنم
وقتی کاروان برگشت به سمت مدینه، یزید از بس نابود شده بود در اثر فشاری که به اهل بیت آورده بود،
گفت دیگه این کاروانُ اذیت نکنید.
به ساربان گفت دیگه اذیت نکنید با احترام ببرید.
می خواست دیگه اینجوری برا خودش آبرو درست بکنه.
که ما به اهل بیت احترام گذاشتیم.
چقدر بچه های حسین مقاومت کردن تا کار به اینجا رسید. چقدر زجر کشیدن تا کار به اینجا رسید.خب این کاروان رو آوردن، خسته، کوفته، بی حسین.
زینب می خواد برسه، وارد شهر مدینه بشه. نزدیکی های شهر مدینه اطراق کردن، خیمه زدن
دیگه فردا روز بشه وارد مدینه بشن
مردم به استقبال می خوان بیان
حالا زینب چه دلی داره؟ تو بگو؟
به خدا مرگبارترین لحظه ها اونجاست
از همون جا زینب مریض شد
کربلا مریض نشد. شام مریض نشد
برگرده خانه ی خالی حسینشو ببینه.
می دونید یعنی چی؟دیگه می تونه بدون حسین مدینه رو تحمل کنه زینب؟
بغض گلوگیر نمیاد خفه کنه زینبُ؟!
مریض شد. یک سال و خورده ای بیشتر دوام نیاورد
اطباء می گفتن چیزیش نیست این خانم
حالا زینبی که تو این حال و هواست،
برگشت به خانمای کاروان گفت، کسی از طلاجات و دارایی ها چیزی پیشش مونده بیاره؟از غارت حفظ شده باشه؟
آوردن همه رو تو دستمال کوچیکی ریختن آخرین دارایی هاشونُ.
خانم اینا رو برای چی می خوای
اینا رو بدید ساربان ازش تشکر کنید ما رو تازیانه نزد.
(بحار الانوار ج47 ص197)
.
#دل_زینب#استاد_پناهيان #پناهيان #پناهیانی
.
کانال تلگرام پناهیانی
https://telegram.me/panahiani
.
Telegram
Panahiani
تفکرات راهبردی استاد پناهیان
.
من دل زینبُ به شما معرفی کنم
.
خوبان روزگار مسلمان زینبند
دیوانه حسین و پریشان زینبند
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
حتما کنیز و پیر غلامان زینبند
در جنت الحسین تمام حسینیان
هستند غرق ناز که مهمان زینبند
مرغان خوش صدای بهشتی تمامشان
بیچاره طنین حسین جان زینبند
هفتاد و چند کشته آقای کربلا
مردان آسمانی گردان زینبند
.
من دل زینبُ به شما معرفی کنم
وقتی کاروان برگشت به سمت مدینه، یزید از بس نابود شده بود در اثر فشاری که به اهل بیت آورده بود،
گفت دیگه این کاروانُ اذیت نکنید.
به ساربان گفت دیگه اذیت نکنید با احترام ببرید.
می خواست دیگه اینجوری برا خودش آبرو درست بکنه.
که ما به اهل بیت احترام گذاشتیم.
چقدر بچه های حسین مقاومت کردن تا کار به اینجا رسید. چقدر زجر کشیدن تا کار به اینجا رسید.خب این کاروان رو آوردن، خسته، کوفته، بی حسین.
زینب می خواد برسه، وارد شهر مدینه بشه. نزدیکی های شهر مدینه اطراق کردن، خیمه زدن
دیگه فردا روز بشه وارد مدینه بشن
مردم به استقبال می خوان بیان
حالا زینب چه دلی داره؟ تو بگو؟
به خدا مرگبارترین لحظه ها اونجاست
از همون جا زینب مریض شد
کربلا مریض نشد. شام مریض نشد
برگرده خانه ی خالی حسینشو ببینه.
می دونید یعنی چی؟دیگه می تونه بدون حسین مدینه رو تحمل کنه زینب؟
بغض گلوگیر نمیاد خفه کنه زینبُ؟!
مریض شد. یک سال و خورده ای بیشتر دوام نیاورد
اطباء می گفتن چیزیش نیست این خانم
حالا زینبی که تو این حال و هواست،
برگشت به خانمای کاروان گفت، کسی از طلاجات و دارایی ها چیزی پیشش مونده بیاره؟از غارت حفظ شده باشه؟
آوردن همه رو تو دستمال کوچیکی ریختن آخرین دارایی هاشونُ.
خانم اینا رو برای چی می خوای
اینا رو بدید ساربان ازش تشکر کنید ما رو تازیانه نزد.
(بحار الانوار ج47 ص197)
.
#امان_از_دل_زینب #دل_زینب #روضه #شب_جمعه
#استاد_پناهيان #پناهيان #پناهیانی
.
کانال تلگرام پناهیانی
https://telegram.me/panahiani
.
من دل زینبُ به شما معرفی کنم
.
خوبان روزگار مسلمان زینبند
دیوانه حسین و پریشان زینبند
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
حتما کنیز و پیر غلامان زینبند
در جنت الحسین تمام حسینیان
هستند غرق ناز که مهمان زینبند
مرغان خوش صدای بهشتی تمامشان
بیچاره طنین حسین جان زینبند
هفتاد و چند کشته آقای کربلا
مردان آسمانی گردان زینبند
.
من دل زینبُ به شما معرفی کنم
وقتی کاروان برگشت به سمت مدینه، یزید از بس نابود شده بود در اثر فشاری که به اهل بیت آورده بود،
گفت دیگه این کاروانُ اذیت نکنید.
به ساربان گفت دیگه اذیت نکنید با احترام ببرید.
می خواست دیگه اینجوری برا خودش آبرو درست بکنه.
که ما به اهل بیت احترام گذاشتیم.
چقدر بچه های حسین مقاومت کردن تا کار به اینجا رسید. چقدر زجر کشیدن تا کار به اینجا رسید.خب این کاروان رو آوردن، خسته، کوفته، بی حسین.
زینب می خواد برسه، وارد شهر مدینه بشه. نزدیکی های شهر مدینه اطراق کردن، خیمه زدن
دیگه فردا روز بشه وارد مدینه بشن
مردم به استقبال می خوان بیان
حالا زینب چه دلی داره؟ تو بگو؟
به خدا مرگبارترین لحظه ها اونجاست
از همون جا زینب مریض شد
کربلا مریض نشد. شام مریض نشد
برگرده خانه ی خالی حسینشو ببینه.
می دونید یعنی چی؟دیگه می تونه بدون حسین مدینه رو تحمل کنه زینب؟
بغض گلوگیر نمیاد خفه کنه زینبُ؟!
مریض شد. یک سال و خورده ای بیشتر دوام نیاورد
اطباء می گفتن چیزیش نیست این خانم
حالا زینبی که تو این حال و هواست،
برگشت به خانمای کاروان گفت، کسی از طلاجات و دارایی ها چیزی پیشش مونده بیاره؟از غارت حفظ شده باشه؟
آوردن همه رو تو دستمال کوچیکی ریختن آخرین دارایی هاشونُ.
خانم اینا رو برای چی می خوای
اینا رو بدید ساربان ازش تشکر کنید ما رو تازیانه نزد.
(بحار الانوار ج47 ص197)
.
#امان_از_دل_زینب #دل_زینب #روضه #شب_جمعه
#استاد_پناهيان #پناهيان #پناهیانی
.
کانال تلگرام پناهیانی
https://telegram.me/panahiani
.
Telegram
Panahiani
تفکرات راهبردی استاد پناهیان
.
◆◆متن قبل: #بسیجی_یعنی_علی (علیه السلام) که تمام وجودش وقف اسلام بود.◆◆
.
من دل زینبُ به شما معرفی کنم
.
خوبان روزگار مسلمان زینبند
دیوانه حسین و پریشان زینبند
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
حتما کنیز و پیر غلامان زینبند
در جنت الحسین تمام حسینیان
هستند غرق ناز که مهمان زینبند
مرغان خوش صدای بهشتی تمامشان
بیچاره طنین حسین جان زینبند
هفتاد و چند کشته آقای کربلا
مردان آسمانی گردان زینبند
.
من دل زینبُ به شما معرفی کنم
وقتی کاروان برگشت به سمت مدینه، یزید از بس نابود شده بود در اثر فشاری که به اهل بیت آورده بود،
گفت دیگه این کاروانُ اذیت نکنید.
به ساربان گفت دیگه اذیت نکنید با احترام ببرید.
می خواست دیگه اینجوری برا خودش آبرو درست بکنه.
که ما به اهل بیت احترام گذاشتیم.
چقدر بچه های حسین مقاومت کردن تا کار به اینجا رسید. چقدر زجر کشیدن تا کار به اینجا رسید.خب این کاروان رو آوردن، خسته، کوفته، بی حسین.
زینب می خواد برسه، وارد شهر مدینه بشه. نزدیکی های شهر مدینه اطراق کردن، خیمه زدن
دیگه فردا روز بشه وارد مدینه بشن
مردم به استقبال می خوان بیان
حالا زینب چه دلی داره؟ تو بگو؟
به خدا مرگبارترین لحظه ها اونجاست
از همون جا زینب مریض شد
کربلا مریض نشد. شام مریض نشد
برگرده خانه ی خالی حسینشو ببینه.
می دونید یعنی چی؟دیگه می تونه بدون حسین مدینه رو تحمل کنه زینب؟
بغض گلوگیر نمیاد خفه کنه زینبُ؟!
مریض شد. یک سال و خورده ای بیشتر دوام نیاورد
اطباء می گفتن چیزیش نیست این خانم
حالا زینبی که تو این حال و هواست،
برگشت به خانمای کاروان گفت، کسی از طلاجات و دارایی ها چیزی پیشش مونده بیاره؟از غارت حفظ شده باشه؟
آوردن همه رو تو دستمال کوچیکی ریختن آخرین دارایی هاشونُ.
خانم اینا رو برای چی می خوای
اینا رو بدید ساربان ازش تشکر کنید ما رو تازیانه نزد.
(بحار الانوار ج47 ص197)
به خدا زینب کبری شما گریه کنها و زوار اربعین رو بی جواب نخواهد گذاشت
اینها خیلی خانواده رقیق القلبی اند
خیلی نازنینند
.
#دل_زینب #روضه #شب_جمعه #استاد_پناهيان #استاد #پناهيان #پناهیانی
.
عضو کانال تلگرام پناهیانی شوید
https://telegram.me/panahiani
.
◆◆متن قبل: #بسیجی_یعنی_علی (علیه السلام) که تمام وجودش وقف اسلام بود.◆◆
.
من دل زینبُ به شما معرفی کنم
.
خوبان روزگار مسلمان زینبند
دیوانه حسین و پریشان زینبند
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
حتما کنیز و پیر غلامان زینبند
در جنت الحسین تمام حسینیان
هستند غرق ناز که مهمان زینبند
مرغان خوش صدای بهشتی تمامشان
بیچاره طنین حسین جان زینبند
هفتاد و چند کشته آقای کربلا
مردان آسمانی گردان زینبند
.
من دل زینبُ به شما معرفی کنم
وقتی کاروان برگشت به سمت مدینه، یزید از بس نابود شده بود در اثر فشاری که به اهل بیت آورده بود،
گفت دیگه این کاروانُ اذیت نکنید.
به ساربان گفت دیگه اذیت نکنید با احترام ببرید.
می خواست دیگه اینجوری برا خودش آبرو درست بکنه.
که ما به اهل بیت احترام گذاشتیم.
چقدر بچه های حسین مقاومت کردن تا کار به اینجا رسید. چقدر زجر کشیدن تا کار به اینجا رسید.خب این کاروان رو آوردن، خسته، کوفته، بی حسین.
زینب می خواد برسه، وارد شهر مدینه بشه. نزدیکی های شهر مدینه اطراق کردن، خیمه زدن
دیگه فردا روز بشه وارد مدینه بشن
مردم به استقبال می خوان بیان
حالا زینب چه دلی داره؟ تو بگو؟
به خدا مرگبارترین لحظه ها اونجاست
از همون جا زینب مریض شد
کربلا مریض نشد. شام مریض نشد
برگرده خانه ی خالی حسینشو ببینه.
می دونید یعنی چی؟دیگه می تونه بدون حسین مدینه رو تحمل کنه زینب؟
بغض گلوگیر نمیاد خفه کنه زینبُ؟!
مریض شد. یک سال و خورده ای بیشتر دوام نیاورد
اطباء می گفتن چیزیش نیست این خانم
حالا زینبی که تو این حال و هواست،
برگشت به خانمای کاروان گفت، کسی از طلاجات و دارایی ها چیزی پیشش مونده بیاره؟از غارت حفظ شده باشه؟
آوردن همه رو تو دستمال کوچیکی ریختن آخرین دارایی هاشونُ.
خانم اینا رو برای چی می خوای
اینا رو بدید ساربان ازش تشکر کنید ما رو تازیانه نزد.
(بحار الانوار ج47 ص197)
به خدا زینب کبری شما گریه کنها و زوار اربعین رو بی جواب نخواهد گذاشت
اینها خیلی خانواده رقیق القلبی اند
خیلی نازنینند
.
#دل_زینب #روضه #شب_جمعه #استاد_پناهيان #استاد #پناهيان #پناهیانی
.
عضو کانال تلگرام پناهیانی شوید
https://telegram.me/panahiani
.
Telegram
Panahiani
تفکرات راهبردی استاد پناهیان
.
من دل زینبُ به شما معرفی کنم
.
خوبان روزگار مسلمان زینبند
دیوانه حسین و پریشان زینبند
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
حتما کنیز و پیر غلامان زینبند
در جنت الحسین تمام حسینیان
هستند غرق ناز که مهمان زینبند
مرغان خوش صدای بهشتی تمامشان
بیچاره طنین حسین جان زینبند
هفتاد و چند کشته آقای کربلا
مردان آسمانی گردان زینبند
.
من دل زینبُ به شما معرفی کنم
وقتی کاروان برگشت به سمت مدینه، یزید از بس نابود شده بود در اثر فشاری که به اهل بیت آورده بود،
گفت دیگه این کاروانُ اذیت نکنید.
به ساربان گفت دیگه اذیت نکنید با احترام ببرید.
می خواست دیگه اینجوری برا خودش آبرو درست بکنه.
که ما به اهل بیت احترام گذاشتیم.
چقدر بچه های حسین مقاومت کردن تا کار به اینجا رسید. چقدر زجر کشیدن تا کار به اینجا رسید.خب این کاروان رو آوردن، خسته، کوفته، بی حسین.
زینب می خواد برسه، وارد شهر مدینه بشه. نزدیکی های شهر مدینه اطراق کردن، خیمه زدن
دیگه فردا روز بشه وارد مدینه بشن
مردم به استقبال می خوان بیان
حالا زینب چه دلی داره؟ تو بگو؟
به خدا مرگبارترین لحظه ها اونجاست
از همون جا زینب مریض شد
کربلا مریض نشد. شام مریض نشد
برگرده خانه ی خالی حسینشو ببینه.
می دونید یعنی چی؟دیگه می تونه بدون حسین مدینه رو تحمل کنه زینب؟
بغض گلوگیر نمیاد خفه کنه زینبُ؟!
مریض شد. یک سال و خورده ای بیشتر دوام نیاورد
اطباء می گفتن چیزیش نیست این خانم
حالا زینبی که تو این حال و هواست،
برگشت به خانمای کاروان گفت، کسی از طلاجات و دارایی ها چیزی پیشش مونده بیاره؟از غارت حفظ شده باشه؟
آوردن همه رو تو دستمال کوچیکی ریختن آخرین دارایی هاشونُ.
خانم اینا رو برای چی می خوای
اینا رو بدید ساربان ازش تشکر کنید ما رو تازیانه نزد.
(بحار الانوار ج47 ص197)
.
#امان_از_دل_زینب #دل_زینب #روضه
#استاد_پناهیان #استاد #پناهیان #پناهیانی
#muslim #shia
.
عضو کانال تلگرام پناهیانی شوید
https://telegram.me/panahiani
.
من دل زینبُ به شما معرفی کنم
.
خوبان روزگار مسلمان زینبند
دیوانه حسین و پریشان زینبند
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
حتما کنیز و پیر غلامان زینبند
در جنت الحسین تمام حسینیان
هستند غرق ناز که مهمان زینبند
مرغان خوش صدای بهشتی تمامشان
بیچاره طنین حسین جان زینبند
هفتاد و چند کشته آقای کربلا
مردان آسمانی گردان زینبند
.
من دل زینبُ به شما معرفی کنم
وقتی کاروان برگشت به سمت مدینه، یزید از بس نابود شده بود در اثر فشاری که به اهل بیت آورده بود،
گفت دیگه این کاروانُ اذیت نکنید.
به ساربان گفت دیگه اذیت نکنید با احترام ببرید.
می خواست دیگه اینجوری برا خودش آبرو درست بکنه.
که ما به اهل بیت احترام گذاشتیم.
چقدر بچه های حسین مقاومت کردن تا کار به اینجا رسید. چقدر زجر کشیدن تا کار به اینجا رسید.خب این کاروان رو آوردن، خسته، کوفته، بی حسین.
زینب می خواد برسه، وارد شهر مدینه بشه. نزدیکی های شهر مدینه اطراق کردن، خیمه زدن
دیگه فردا روز بشه وارد مدینه بشن
مردم به استقبال می خوان بیان
حالا زینب چه دلی داره؟ تو بگو؟
به خدا مرگبارترین لحظه ها اونجاست
از همون جا زینب مریض شد
کربلا مریض نشد. شام مریض نشد
برگرده خانه ی خالی حسینشو ببینه.
می دونید یعنی چی؟دیگه می تونه بدون حسین مدینه رو تحمل کنه زینب؟
بغض گلوگیر نمیاد خفه کنه زینبُ؟!
مریض شد. یک سال و خورده ای بیشتر دوام نیاورد
اطباء می گفتن چیزیش نیست این خانم
حالا زینبی که تو این حال و هواست،
برگشت به خانمای کاروان گفت، کسی از طلاجات و دارایی ها چیزی پیشش مونده بیاره؟از غارت حفظ شده باشه؟
آوردن همه رو تو دستمال کوچیکی ریختن آخرین دارایی هاشونُ.
خانم اینا رو برای چی می خوای
اینا رو بدید ساربان ازش تشکر کنید ما رو تازیانه نزد.
(بحار الانوار ج47 ص197)
.
#امان_از_دل_زینب #دل_زینب #روضه
#استاد_پناهیان #استاد #پناهیان #پناهیانی
#muslim #shia
.
عضو کانال تلگرام پناهیانی شوید
https://telegram.me/panahiani
.
Telegram
Panahiani
تفکرات راهبردی استاد پناهیان
.
من دل زینبُ به شما معرفی کنم
.
من دل زینبُ به شما معرفی کنم
وقتی کاروان برگشت به سمت مدینه، یزید از بس نابود شده بود در اثر فشاری که به اهل بیت آورده بود،
گفت دیگه این کاروانُ اذیت نکنید.
به ساربان گفت دیگه اذیت نکنید با احترام ببرید.
می خواست دیگه اینجوری برا خودش آبرو درست بکنه.
که ما به اهل بیت احترام گذاشتیم.
چقدر بچه های حسین مقاومت کردن تا کار به اینجا رسید. چقدر زجر کشیدن تا کار به اینجا رسید.خب این کاروان رو آوردن، خسته، کوفته، بی حسین.
زینب می خواد برسه، وارد شهر مدینه بشه. نزدیکی های شهر مدینه اطراق کردن، خیمه زدن
دیگه فردا روز بشه وارد مدینه بشن
مردم به استقبال می خوان بیان
حالا زینب چه دلی داره؟ تو بگو؟
به خدا مرگبارترین لحظه ها اونجاست
از همون جا زینب مریض شد
کربلا مریض نشد. شام مریض نشد
برگرده خانه ی خالی حسینشو ببینه.
می دونید یعنی چی؟دیگه می تونه بدون حسین مدینه رو تحمل کنه زینب؟
بغض گلوگیر نمیاد خفه کنه زینبُ؟!
مریض شد. یک سال و خورده ای بیشتر دوام نیاورد
اطباء می گفتن چیزیش نیست این خانم
حالا زینبی که تو این حال و هواست،
برگشت به خانمای کاروان گفت، کسی از طلاجات و دارایی ها چیزی پیشش مونده بیاره؟از غارت حفظ شده باشه؟
آوردن همه رو تو دستمال کوچیکی ریختن آخرین دارایی هاشونُ.
خانم اینا رو برای چی می خوای
اینا رو بدید ساربان ازش تشکر کنید ما رو تازیانه نزد.
(بحار الانوار ج47 ص197)
.
خوبان روزگار مسلمان زینبند
دیوانه حسین و پریشان زینبند
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
حتما کنیز و پیر غلامان زینبند
در جنت الحسین تمام حسینیان
هستند غرق ناز که مهمان زینبند
مرغان خوش صدای بهشتی تمامشان
بیچاره طنین حسین جان زینبند
هفتاد و چند کشته آقای کربلا
مردان آسمانی گردان زینبند
.
هزار سال گذشت از حکایت زينب
هنوز مهدي صحرا نشين سيه پوش است
.
#امان_از_دل_زینب #دل_زینب #روضه
#استاد_پناهیان #استاد #پناهیان #پناهیانی
#muslim #shia
.
عضو کانال تلگرام پناهیانی شوید
https://telegram.me/panahiani
.
من دل زینبُ به شما معرفی کنم
.
من دل زینبُ به شما معرفی کنم
وقتی کاروان برگشت به سمت مدینه، یزید از بس نابود شده بود در اثر فشاری که به اهل بیت آورده بود،
گفت دیگه این کاروانُ اذیت نکنید.
به ساربان گفت دیگه اذیت نکنید با احترام ببرید.
می خواست دیگه اینجوری برا خودش آبرو درست بکنه.
که ما به اهل بیت احترام گذاشتیم.
چقدر بچه های حسین مقاومت کردن تا کار به اینجا رسید. چقدر زجر کشیدن تا کار به اینجا رسید.خب این کاروان رو آوردن، خسته، کوفته، بی حسین.
زینب می خواد برسه، وارد شهر مدینه بشه. نزدیکی های شهر مدینه اطراق کردن، خیمه زدن
دیگه فردا روز بشه وارد مدینه بشن
مردم به استقبال می خوان بیان
حالا زینب چه دلی داره؟ تو بگو؟
به خدا مرگبارترین لحظه ها اونجاست
از همون جا زینب مریض شد
کربلا مریض نشد. شام مریض نشد
برگرده خانه ی خالی حسینشو ببینه.
می دونید یعنی چی؟دیگه می تونه بدون حسین مدینه رو تحمل کنه زینب؟
بغض گلوگیر نمیاد خفه کنه زینبُ؟!
مریض شد. یک سال و خورده ای بیشتر دوام نیاورد
اطباء می گفتن چیزیش نیست این خانم
حالا زینبی که تو این حال و هواست،
برگشت به خانمای کاروان گفت، کسی از طلاجات و دارایی ها چیزی پیشش مونده بیاره؟از غارت حفظ شده باشه؟
آوردن همه رو تو دستمال کوچیکی ریختن آخرین دارایی هاشونُ.
خانم اینا رو برای چی می خوای
اینا رو بدید ساربان ازش تشکر کنید ما رو تازیانه نزد.
(بحار الانوار ج47 ص197)
.
خوبان روزگار مسلمان زینبند
دیوانه حسین و پریشان زینبند
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
حتما کنیز و پیر غلامان زینبند
در جنت الحسین تمام حسینیان
هستند غرق ناز که مهمان زینبند
مرغان خوش صدای بهشتی تمامشان
بیچاره طنین حسین جان زینبند
هفتاد و چند کشته آقای کربلا
مردان آسمانی گردان زینبند
.
هزار سال گذشت از حکایت زينب
هنوز مهدي صحرا نشين سيه پوش است
.
#امان_از_دل_زینب #دل_زینب #روضه
#استاد_پناهیان #استاد #پناهیان #پناهیانی
#muslim #shia
.
عضو کانال تلگرام پناهیانی شوید
https://telegram.me/panahiani
.
Telegram
Panahiani
تفکرات راهبردی استاد پناهیان