Panahiani
3.15K subscribers
943 photos
443 videos
48 files
720 links
تفکرات راهبردی استاد پناهیان
Download Telegram
.
#نظم دادن به دانایی‌های دینی
#شوق ما را به حرکت بیشتر می‌کند
#قدرت_مراقبت می‌دهد
مراقبت را #ثمربخش می‌کند
.
اولین سخنی که به عنوان یک ضرورت مطرح می‌شود این است که می‌خواهیم به معارف و دانایی‌های دینی خود نظم دهیم
این نظم، مشکل ما را در #هدف‌گیری برطرف می‌کند
و شوق ما را برای حرکت بیشتر می‌کند.
این نظم ما را #قدرتمند به مراقبت می‌کند و مراقبت را نیز بسیار ثمربخش خواهد کرد
.
برای ارزیابی خودمان به این نظم نیاز داریم
.
یکی از نتایج این تشتت و پراکندگی معارف این است که
خیلی‌ها آدم خوبی هستند ولی خودشان را آدم خوبی نمی‌دانند
و بعضی‌ها هم آدم‌های بدی هستند ولی خودشان را آدم‌های خوبی می‌دانند؛
چون معارفی که دارند، #نظام ندارد.
یعنی برای #ارزیابی از خود هم نیاز به چنین نظامی داریم
.
شناختن این نظام برای مناجات با خدا هم ضروری است
از چه کمبودی توبه کنیم؟
.
شناختن این نظام برای #مناجات با خدا هم ضروری است؛ انسان هنگام مناجات و #استغفار باید بداند که از چه کاستی و کمبودی باید #توبه کند
انسان باید #درد خود را بشناسد
تا بتواند به دنبال #مداوای آن باشد
.
جهاد با نفس، نخ تسبیح تمام فضایل است
خط عملیاتی ما، مبارزه با نفس است
.
پیامبر اکرم(ص) تعبیری دربارۀ جهاد با نفس دارند که بنده از این تعبیر برای معرفی بحث استفاده می‌کنم
جهاد در راه خدا، کار مهم و باعظمتی است که یکی از اتفاقاتی که در آن می‌افتد، شهادت در راه خداست و فضای بسیار عاشقانه‌ای هم دارد؛
اما وقتی #پیامبر_اکرم(ص) از چنین جهادی برگشته بودند،
از فضیلت دفاع مقدس همراه با شهادت و جانبازی و ایثاری که در آن وجود داشت،
تعبیر به #جهاد_اصغر فرمودند
و بعد فرمودند حالا به سراغ #جهاد_اکبر برویم
موضوع صحبت، که
نخ تسبیح فضائل است، جهاد با نفس است
.
●ادامه متن قبل●
.
#تنها_مسیر #تنهامسیر #تنها #مسیر #نخ_تسبیح #استاد_پناهيان #پناهيان #پناهیانی
.
کانال تلگرام پناهیانی
https://telegram.me/panahiani
.
.
«ای دریای بی‌کران انسان‌ها به پاخیزید!»
.
ما بچگی وقتی حس می‌کردیم که مخاطب امام(ره) همۀ بشریت است
واقعاً از کلام این مرد بزرگ لذت‌بردیم
امام به قدرت مردم معتقد بود
دردناک‌ترین واقعه در جهان بشریت برای یک انسان چیست؟
بنده تصور می‌کنم بدیِ تک‌تک آدم‌ها نیست،
بزرگترین رنج این است که قدرت‌هایی بر انسان‌ها مسلط باشند
و آنها را به زور وارد بدی‌ها کنند
و به زور مانع خوبی بشوند
بزرگترین دردهای یک انسان کامل، دردهای #سیاسی است
در عرصۀ #سیاست است که قدرت‌ها بر جوامع بشری سلطه می یابند
مثلاً این انسان‌ها می‌توانند روی پای خودشان بایستند
و آزاد و آباد زندگی کنند
اما #سیاسیون فریب‌کار، از طرفی اینها را فریب
و از طرفی به سُلطه می‌کِشند
یا به زیر بار سلطه‌طلبان می‌برند!
خدا چنین سیاستمدارانی را لعنت کند!
اینها از همۀ زناکارها، چاقوکش‌ها،
شراب‌خورها، عرق‌خورها،
دروغگوها و بداخلاق‌ها بدتر هستند!
رذالت اینها حد و حصر ندارد!
انسان‌هایی که می‌آیند در موضع سیاست و قدرت
و مردم را#مهار می‌‌کنند
آدم کجا دردمند می‌شود؟
آنجایی که می‌بیند قدرتمندان در جوامع دموکراتیک به فریبِ رأی مردم،
و در جوامع دیکتاتوری، به زور آمده‌اند
و مردم را مهار می‌کنند که آزاد نشوند، آباد نشوند
این دو گروه را تصور کنید و بگویید کدام رذل‌ترند؟
یک عده‌ای از مستکبران که به خاطر خودشان، به مردم زور می‌گویند. اینها خیلی آدم‌های بی‌ادبی اند اگرچه همیشه اُتوکشیده رفتار می‌کنند
دومین گروه از مهار ‌کنندگان،
سیاستمدارانی اند که مردمشان را تحت ستم مستکبران دیگر قرار می‌دهند،
یعنی این بدبخت‌ها واسطه اند
و خدا شاهده که اینها رذل‌ترند.
#دیکتاتورها، کارتل‌ها و تراست‌های خون‌آشام یا همین #رژیم_غاصب_صهیونیستی که برای خودش دارد جنایت می‌کند،
اینها #سگ‌شان شرف دارد بر سیاستمداران کشورهای جهان سوم
که ملت خودشان را به بردگی آنها در می‌آورند!
اینها پلیدترین انسان‌هایی هستند که خدا در طول خلقت آفریده است
به عشق دست‌های قطع‌شدۀ اباالفضل‌العباس(ع) باید بر دستان سیاستمدارانی که ملت خود را آزاد می‌کنند بوسه زد
و شمشیر عباس(ع) را باید بر فرق سیاستمدارانی که ملت خودشان را در مسیر آزادی#مهار می‌کنند، کوبید
بعضی از سیاستمداران مورد غضب اباالفضل‌(ع) هستند؛
آنانکه به ملت خودشان«#ما_نمی_توانیم» می‌گویند «ما نمی‌توانیم آزاد باشیم؛ بیایید به بردگی تن بدهیم!»
درد کجاست؟!
آدم با کدام درد مقام می یابد و بالا می‌رود؟
با درد خودش؟با درد خانواده‌اش؟جامعه‌اش؟ صنفش؟ گروهش؟ حتی ملتش؟!
انسان با#درد_بشریت بالا می رود
.
#استاد_پناهيان #پناهيان #پناهیانی
.
کانال تلگرام پناهیانی
https://telegram.me/panahiani
.
.
#درد_دل_امیرالمؤمنین (ع) را
#کسی_غیر_از_چاه_نشنود!
.
میثم تمّار داستانی دارد از غربت علی که داستانی شنیدنی و پر از سوز است
میثم می‌گوید: یک‌شب در نیمه‌های شب دیدم امیرالمؤمنین علی‌ـ‌علیه‌السلام‌ـ دارد تنهایی در نخلستان‌های اطراف کوفه قدم می‌زند.
دنبال آقای خودم راه افتادم؛ گفتم مبادا آقایمان را محاصره کنند؛ مبادا حضرت را ترور کنند
میثم از نیروهای شرطة الخمیس بود؛
یعنی جزو محافظین مخصوص و هم قسم‌های حضرت بود.
می‌گوید من هم به دنبال حضرت راه افتادم
حضرت صدای پای من را شنید و برگشت
فرمود: کیست در تاریکی دنبال من می‌آید؟
میثم می‌گوید: جلو رفتم و خودم را معرفی کردم.
آقا فرمود: چرا دنبال من می‌آیی؟
عرضه داشتم: یا امیرالمؤمنین دیدم تنها هستید؛ در این تنهایی نگران جانِ شما بودم.
حضرت چند قدمی با من راه رفتند.
ایستادند و دو رکعت نماز خواندند.
بعد خطی جلوی پای من کشیدند و فرمودند:
میثم از این‌جا دیگر جلوتر نیا،
می‌خواهم تنها باشم
می‌گوید: وقتی حضرت حرکت کردند و رفتند به امر حضرت ایستادم
ولی دوباره در دلم آشوب شد و نگرانی و ترس از جان مولایم سراغم آمد.
از خط عبور کردم و دنبال حضرت راه افتادم
دیدم حضرت سر مبارک را تا سینه در چاه فرو برده‌اند و دارند سخن می‌گویند.
من از صحبتهای حضرت چیزی نشنیدم.
حضرت متوجه شدند و فرمودند: کیستی؟
گفتم: میثم هستم.
آقا فرمودند: میثم مگر نگفته بودم از خط جلوتر نیایی؟
گفتم: آقا آخر در این تاریکی شب و با وجود دشمنان، چطور شما را تنها بگذارم؟
امّا این‌جا امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) #سوالی_غریبانه از میثم پرسیدند
پرسیدند: میثم؛ آیا شنیدی که من با چاه چه می‌گفتم؟
عرض کردم: خیر مولای من.آقا خیالش راحت شد...
(المزار للشهید اول، ص275)
.
#استاد_پناهیان #پناهيان #پناهیانی
.
💢 کانال تلگرام 📺پناهیانی
https://telegram.me/panahiani
.