.
#راجعون الی الحسین تنها 18 روز مانده به #میعادگاه #اربعین #حسینی
.
(من فکر میکنم
خداوند میفرماید:#حسین_من را زدند روی زمین.
تا وقتی جهان برنگردد #پابوس حسین من و
نگوید: #غلط_کردیم_حسین که نبودیم کربلا، دیر رسیدیم، تو را تنها گذاشتیم.
من اوضاع عالم را درست نمی کنم)
.
عراقی ها میگفتن:
یکی از جوانهای لا ابالی کوفه رو برداشتیم خودمون ببریم برای زیارت
اون زمانی که کلا دویست سیصد نفر فوقش یک کاروان کوچک جمع میشدن میرفتن
در این خونه های مردم، در راه کنار نهر
پذیرایی میشدن
هر چی بهش گفتیم بیاد که نمیومد
بعد تبلیغ کردیم گفتیم بیا شامهای خوبی میدن در مسیر
اومد گفت برای شامش میام
اومد در موکب و بعد از اینکه شام خورد
میخواست برگرده از وسط راه
گفت من خسته شدم نمی خوام بیام
برای شام اومدم حالا غذا خوردم میخوام برگردم
بهش گفتن حالا واستا ناامنه، فردا صبح بر می گردی بگیر بخواب
دیدن نصفه شب بلند شده داد میزنه:
یا حسین یا حسین
بهش میگن چه خبرته؟ بگیر بخواب
بهشون میگه شما بلند شید الان امام حسین اینجاست
بهش میگن چی شده؟
میگه دیدم امام حسین اومد
یکی یکی پتو ها رو از روی صورتها کنار میزنه
می فرماید: #حبیب_اسمش_رو_بنویس
اسمش رو بنویس
اومد رسید به من
تا خواست اسم من رو به حبیب بفرماید
گفتم: آقا من جزو اینها نیستم، من برای غذا اومدم
میگه امام حسین یک لبخند به من زد
فرمود: حبیب اسم این هم بنویس
دیگه ما که از اون کمتر نیستیم
یک جور مبارزه با ابلیس اینه
میخواد بیاد مأیوست بکنه
میگه: مگه تو آیت الله بهجتی؟
مگه تو فلان عارفی
مگه تو فلان عالمی
بهش بگو: برو کنار
#من_زائر_حسینم، میفهمی یعنی چی؟
من پیاده دارم میرم حرم امام حسین
اگه نمی خواست من رو ببخشه
که نمی آورد در این راه
خودش رو در رودربایستی که نمی اندازه امام حسین
میخواست نبخشه راه نمی داد
براشون کاری نداشت
این همه آدمایی که نیومدن من هم می شدم یکی از اونا
هیچ وقت نگو: امام حسین نمیتونه من رو ببخشه
.
#روضه #شب_جمعه #استاد_پناهیان #استاد #پناهيان #پناهیانی
.
عضو کانال تلگرام پناهیانی شوید
https://telegram.me/panahiani
.

.
#راجعون_الی_الحسین (علیه السلام) تنها ۷ روز مانده به #میعادگاه #اربعین #حسینی.
.
(من فکر میکنم
خداوند میفرماید: #حسین_من را در کربلا شهید کردند
تا وقتی جهان برنگردد #پابوس_حسین من
و نگوید:"#غلط_کردیم_حسین که کربلا نبودیم، دیر رسیدیم
تو را تنها گذاشتیم."
من #اوضاع_عالم را درست نمی کنم.)
.
عراقی ها میگفتن:
یکی از جوانهای لا ابالی کوفه رو برداشتیم خودمون ببریم برای زیارت
اون زمانی که کلا دویست سیصد نفر فوقش یک کاروان کوچک جمع میشدن میرفتن
در این خونه های مردم، در راه کنار نهر
پذیرایی میشدن
هر چی بهش گفتیم بیاد که نمیومد
بعد تبلیغ کردیم گفتیم بیا شامهای خوبی میدن در مسیر
اومد گفت برای شامش میام
اومد در موکب و بعد از اینکه شام خورد
میخواست برگرده از وسط راه
گفت من خسته شدم نمی خوام بیام
برای شام اومدم حالا غذا خوردم میخوام برگردم
بهش گفتن حالا واستا ناامنه، فردا صبح بر می گردی بگیر بخواب
دیدن نصفه شب بلند شده داد میزنه:
یا حسین یا حسین
بهش میگن چه خبرته؟ بگیر بخواب
بهشون میگه شما بلند شید الان امام حسین اینجاست
بهش میگن چی شده؟
میگه دیدم امام حسین اومد
یکی یکی پتو ها رو از روی صورتها کنار میزنه
می فرماید: #حبیب_اسمش_رو_بنویس
اسمش رو بنویس
اومد رسید به من
تا خواست اسم من رو به حبیب بفرماید
گفتم: آقا من جزو اینها نیستم، من برای غذا اومدم
میگه امام حسین یک لبخند به من زد
فرمود: حبیب اسم این هم بنویس
دیگه ما که از اون کمتر نیستیم
یک جور مبارزه با ابلیس اینه
میخواد بیاد مأیوست بکنه
میگه: مگه تو آیت الله بهجتی؟
مگه تو فلان عارفی
مگه تو فلان عالمی
بهش بگو: برو کنار
#من_زائر_حسینم، میفهمی یعنی چی؟
من پیاده دارم میرم حرم امام حسین
اگه نمی خواست من رو ببخشه
که نمی آورد در این راه
خودش رو در رودربایستی که نمی اندازه امام حسین
میخواست نبخشه راه نمی داد
براشون کاری نداشت
این همه آدمایی که نیومدن من هم می شدم یکی از اونا
هیچ وقت نگو: امام حسین نمیتونه من رو ببخشه
.
#روضه #شب_جمعه #استاد_پناهیان #استاد #پناهيان #پناهیانی
.
عضو کانال تلگرام پناهیانی شوید
https://telegram.me/panahiani
.