Panahiani
3.15K subscribers
943 photos
443 videos
48 files
720 links
تفکرات راهبردی استاد پناهیان
Download Telegram
🎶 طُوبی لِمَن شَغَلَهُ عَیبُهُ 🎶

زندگی دینی مثل #رانندگی نیست، رانندگی مراقبت می کنی که تصادف نکنی ولی ماشین ها بنا ندارن به تو بزنن، مراقبت می کنی در دره سقوط نکنی ولی جاده ها رو طوری نساخته اند که تو بری تو دره. بعضی از این بازی های ماشین سواری هست که بنا دارن ماشین تو رو داغون کنن، مدام داره بهت #حمله می کنه و تو باید جا خالی بدی، وقتی میای تو این #مسابقه یه آمادگی داری برای صدمه خوردن یا نخوردن؛ زندگی همین جوری است، مدام دارن تو رو می زنن.

نگرشمون باید این چنین باشه، یک همچین ذهنتی باید داشته باشیم، صبح که از #خواب بیدار شدیم بگیم خب ببینیم امروز کی می خواد ما رو بزنه؟
ما همانند یک بکسور هستیم که تو رینگ #بکس قرار داره، حریف می خواد بزنه تو باید #مقاومت کنی، از وقتی به #دنیا اومدی وارد رینگ شدی، باید آماده باشی، آماده نباشی هی ضربه می خوری و ناله می زنی، متوجه این نگاه نباشی مدام ضربه می خوری، دائماً باید آماده باشی، الان یدونه جا خالی بده، یه دونه با دستت دفع کن، یه دونه تو بزن، بزن بزنه؛ این زندگی است دائم در درگیری.
#غفلت یعنی آسودگی از این نگرش و این بازی، صبح از خواب بیدار می شی خدا میره سراغ نقطه ضعف های تو، #امتحان اول رد شد، امتحان دوم و سوم و...، امام صادق(ع) می فرماید: وقتی #مؤمن یک صفت بد درونش رو از بین می بره بلافاصله صفت بد بعدی میاد رو تا از دنیا بره.
این مبارزه و تلاش دائمی است، تصادفی نیست، تصادفاً برای ما صحنه ی #گناه پیش نمی یاد، تصادفاً نقطه ضعف های ما بیرون نمی آید.
#امیر_المؤمنین علی (ع) فرمودند: طُوبی لِمَن شَغَلَهُ عَیبُهُ عَن عُیوبِ الناس ، خوش به حال کسی که عیبش او رو مشغولش می کنه به خودش به حدی که دیگه عیب دیگری رو نمی بینه. (ابن ابی الحدید، ج 20، ص 296)
واقعا کسی که مشغول #عیب خودش هست #عشق_بازی می کنه با انتقاد، امام صادق(ع) فرمود: عزیزترین دوستان من کسی است که عیب مرا به من #هدیه کند؛ أَحَبُّ إِخْوَانِی إِلَیَّ مَنْ أَهْدَى إِلَیَّ عُیُوبِی‏ (کافی/2/639)

خدایا روحیه ما رو سرشار از مشغولیت به عیوبمان قرار بده.
احساس کاذب دانایی
#مسیر #لقاء_الله رفتنی نیست بلکه کشیدنی و بردنی است.
اگر #موانع_رشد را بردارید، مثل فنر می‌جهید و رشد می‌کنید. در این‌صورت، دیگر بحث «رفتن» نیست، بلکه بحث «کشاندن و بردن» است! در #دفاع_مقدس همه می‌دیدند که برخی از رزمندگان از یک لحظه‌ای به بعد-انگار که مهار را از روی فنر وجودشان برداشته باشند- می‌جهیدند و می‌رفتند، همه‌چیزشان تغییر می‌کرد، و واقعاً راه صد ساله را یک‌شبه طی می‌کردند. ولی آنها چگونه این‌قدر رشد می‌کردند؟ موانع رشد خود را بر می‌داشتند و لذا عوامل رشدشان به‌کار می افتاد.
زدودن جهل، کار ساده‌ای نیست؛ #جهل‌گرایی و #علم‌گریزی یک فرهنگ و یک عادت شوم است که خیلی‌ها دچارش هستند. امیرالمؤمنین(ع) در نامۀ 31 #نهج_‌البلاغه سعی دارد یک فرهنگ یا عادت زشت یا یک بدیِ رایج را از بین ببرد؛ و آن هم «احساس کاذب دانایی» است، یعنی اینکه «آدم فکر کند همه‌چیز را می‌داند!» یا اینکه وقتی آدم یک‌مقدار علم پیدا کرد و دانست، دچار #غرور می‌شود و مطالب دیگری که با دانسته‌های قبلی او منافات دارد را انکار می‌کند و بی‌احترامی می‌کند. و اصلاً سعی نمی‌کند که بفهمد.
#امیر_المؤمنین(ع) خطاب به جوان می‌فرماید: من تو را به انواع جهل‌ها و نادانی‌ها، سرزنش کردم که از من بپذیری که «خیلی چیزها را نمی‌دانی و یک‌وقت خودت را دانا تصور نکنی»! عالم کسی است که بداند آن چیزهایی که بلد است در مقابل چیزهایی که بلد نیست، خیلی کم هستند و لذا خودش را جاهل حساب می‌کند. (وَ قَرَعْتُکَ بِأَنْوَاعِ الْجَهَالاتِ لِئَلَّا تَعُدَّ نَفْسَکَ عَالِماً...؛ تحف‌العقول/73)
لأنَّ العالم مَن عرَف أنَّ ما يَعْلَمُ فِيما لا يَعْلَمُ قَلِيلٌ: #عالم کسی است که بداند که آنچه که نمی داند خیلی بیشتر از آنچه است که می داند، فَعَدَّ نفسَه بذلِك جاهِلًا، وازْدادَ بما عرَف من ذلِك في طلب العِلم‏ اجتهاداً، فما يَزالُ للْعِلم طالِباً: فرد باید خود را جاهل بداند تا طالب علم گردد.
ومنه مُسْتَحِيياً، وإنْ وَرَدَ عليْه مالا يعرِفُ لم يُنْكِر ذلِك، لِما قَرَّر به نفسَه من الجِهالة: وقتی چیزی را نمی داند معترف به آن است و آنچه را نمی داند منکر دانایی دیگران نمی گردد.
وإنَّ الجاهل مَن عَدَّ نفسَه لِما جهِل من معرفة العلم عالِماً: جاهل کسی است که خود را عالم می داند، وبرأيِه مكْتَفِياً: به رأی و نظر خود اکتفا می کند.
مهم نیست که چه مقدار می دانیم و یا چه مقدار نمی دانیم، مهم تر از علم داشتن این است که #روحیه ی طالب علم داشته باشیم و روحیه ی خود عالم پنداری نداشته باشیم، #فرهنگ جهل را از خود بزداییم.