.
میدانید کربلا از کجا آغاز شد؟
.
◆ادامه متن قبل◆
.
من فقط از این #دومینو میترسم؛
از دومینویی که یواش یواش شروع کنند تا برسد به #گودی_قتلگاه!
ببین من و تو باید #اهل_سیاست باشیم و دومینوها را بفهمیم.
وقتی ما برای امام حسین(ع) گریه میکنیم، نمیگوییم که
«یکدفعهای یک کسانی آمدند و امام حسین(ع) را کشتند!»
شما باور میکنید که سی هزار نفر #داوطلبانه آمدند و امام حسین(ع) را محاصره کردند!
علتش چه بود؟
یکی از علتهایش این بود که گفتند: «ما هر چیزی که خواستیم، به علی بن ابیطالب(ع) تحمیل کردیم! خُب به امام حسین(ع) هم تحمیل میکنیم و میگوییم:
تسلیم شو تا قائله تمام بشود!»
عمر سعد که فرماندۀ این سی هزار نفر بود، تا سه روز قبل از عاشورا اصلاً فکرش را نمیکرد که این کار را بکند!
یک دفعهای #امام_حسین(ع) فرمود: کور خواندهاید که فکر میکنید میتوانید همه چیز را تحمیل کنید! هر چیزی را که دلتان خواست به #امیرالمومنین(ع) و به داداشم #امام_حسن(ع) تحمیل کردید، حالا این ذلت را میخواهید به من تحمیل کنید؟ آنها اگر تحمل کردند برای بیداری مردم بود،
ولی من اگر تحمل کنم دیگر چیزی باقی نمیماند، لذا من میایستم و قبول نمیکنم.
(زبان حال #کوفیان این بود): «اما وقتی ما زور میگفتیم و #تحمیل میکردیم، پدرِ شما قبول میکرد!»
بله! آن موقع #مصلحت بود که قبول کند، ولی الان دیگر نمیتوانم قبول بکنم!این یک دومینو بود که شروع شد و به #کربلا منجر شد.
میدانید کربلا از کجا آغاز شد؟
از آنجایی آغاز شد که ابوموسی اشعری را بهعنوان نمایندۀ مذاکرهکننده، به علی بن ابیطالب(ع) تحمیل کردند.
آیا شما خبر دارید وقتی که ابوموسی اشعری داشت با دشمنان مذاکره میکرد، امیرالمومنین علی(ع) چه نامهای به ابوموسی اشعری نوشتند؟
ایشان نوشتند:
#تجربه!
#ابوموسی_اشعری! کسی که تجربه را زیر پایش بگذارد شقی است، شقاوت دارد.(نهج البلاغه/نامه78)
ولی ابوموسی اشعری، باز هم به عمروعاص اعتماد کرد.
عمروعاص به او گفت: «خُب بیا هر دوی ما جلو مردم، خلیفههایمان را خلع کنیم و بعد هم خود مردم بروند و یکی دیگر را انتخاب کنند! حالا که ما توافقمان نشده، این یک راه میانه است»
بعد ابوموسی اول رفت و گفت: «من علی بن ابی طالب را از خلافت خلع میکنم، همانطوری که این انگشتری را در میآورم»
عمروعاص بالای منبر گفت: «من هم معاویه را بر خلافت نصب میکنم، همانطوری که این انگشتر را میگذارم.»
ابوموسی گفت: اِ اِ ! قرارمان این نبود!... و مجلس به هم خورد.
#نتیجۀ_مذاکره این شد!
.
#سیاسی_بودن #استاد_پناهيان #پناهيان #پناهیانی
.
کانال تلگرام پناهیانی
https://telegram.me/panahiani
.
میدانید کربلا از کجا آغاز شد؟
.
◆ادامه متن قبل◆
.
من فقط از این #دومینو میترسم؛
از دومینویی که یواش یواش شروع کنند تا برسد به #گودی_قتلگاه!
ببین من و تو باید #اهل_سیاست باشیم و دومینوها را بفهمیم.
وقتی ما برای امام حسین(ع) گریه میکنیم، نمیگوییم که
«یکدفعهای یک کسانی آمدند و امام حسین(ع) را کشتند!»
شما باور میکنید که سی هزار نفر #داوطلبانه آمدند و امام حسین(ع) را محاصره کردند!
علتش چه بود؟
یکی از علتهایش این بود که گفتند: «ما هر چیزی که خواستیم، به علی بن ابیطالب(ع) تحمیل کردیم! خُب به امام حسین(ع) هم تحمیل میکنیم و میگوییم:
تسلیم شو تا قائله تمام بشود!»
عمر سعد که فرماندۀ این سی هزار نفر بود، تا سه روز قبل از عاشورا اصلاً فکرش را نمیکرد که این کار را بکند!
یک دفعهای #امام_حسین(ع) فرمود: کور خواندهاید که فکر میکنید میتوانید همه چیز را تحمیل کنید! هر چیزی را که دلتان خواست به #امیرالمومنین(ع) و به داداشم #امام_حسن(ع) تحمیل کردید، حالا این ذلت را میخواهید به من تحمیل کنید؟ آنها اگر تحمل کردند برای بیداری مردم بود،
ولی من اگر تحمل کنم دیگر چیزی باقی نمیماند، لذا من میایستم و قبول نمیکنم.
(زبان حال #کوفیان این بود): «اما وقتی ما زور میگفتیم و #تحمیل میکردیم، پدرِ شما قبول میکرد!»
بله! آن موقع #مصلحت بود که قبول کند، ولی الان دیگر نمیتوانم قبول بکنم!این یک دومینو بود که شروع شد و به #کربلا منجر شد.
میدانید کربلا از کجا آغاز شد؟
از آنجایی آغاز شد که ابوموسی اشعری را بهعنوان نمایندۀ مذاکرهکننده، به علی بن ابیطالب(ع) تحمیل کردند.
آیا شما خبر دارید وقتی که ابوموسی اشعری داشت با دشمنان مذاکره میکرد، امیرالمومنین علی(ع) چه نامهای به ابوموسی اشعری نوشتند؟
ایشان نوشتند:
#تجربه!
#ابوموسی_اشعری! کسی که تجربه را زیر پایش بگذارد شقی است، شقاوت دارد.(نهج البلاغه/نامه78)
ولی ابوموسی اشعری، باز هم به عمروعاص اعتماد کرد.
عمروعاص به او گفت: «خُب بیا هر دوی ما جلو مردم، خلیفههایمان را خلع کنیم و بعد هم خود مردم بروند و یکی دیگر را انتخاب کنند! حالا که ما توافقمان نشده، این یک راه میانه است»
بعد ابوموسی اول رفت و گفت: «من علی بن ابی طالب را از خلافت خلع میکنم، همانطوری که این انگشتری را در میآورم»
عمروعاص بالای منبر گفت: «من هم معاویه را بر خلافت نصب میکنم، همانطوری که این انگشتر را میگذارم.»
ابوموسی گفت: اِ اِ ! قرارمان این نبود!... و مجلس به هم خورد.
#نتیجۀ_مذاکره این شد!
.
#سیاسی_بودن #استاد_پناهيان #پناهيان #پناهیانی
.
کانال تلگرام پناهیانی
https://telegram.me/panahiani
.
Telegram
Panahiani
تفکرات راهبردی استاد پناهیان
.
◆◆متن قبل: #خبر_شهادت_امام_حسین (علیه السلام) به ما میرسد
چه اتفاقی باید بیافتد؟◆◆
.
#امام_حسین(ع) به #کوفیان فرمود:
«میخواهم شما را از يزيد نجات دهم»
اما آنها مقابلش ایستادند و نگذاشتند حسين(ع) كارش را انجام دهد.
همین داستان #عاشورا، در دل تك تك ما هم اتفاق میافتد.
حسين(ع) هر محرم به دلهای ما ميآيد و میفرمايد:
«میخواهم با يزيد دلت مبارزه كنم؛ تو فقط #مانعم_نشو، بگذار كارم را انجام دهم»
اما كوفيان دل ما نمیگذارند حسين كارش را تمام كند.
یعنی ما معمولاً در مقابل حسین(ع) مقاومت میکنیم.
فدايش بشوم که دوباره سال بعد ميآيد:
من حسينم! #آمده_ام_دلت_را_آباد_کنم...
.
#استاد_پناهیان #استاد #پناهيان #پناهیانی
.
عضو کانال تلگرام پناهیانی شوید
https://telegram.me/panahiani
.
◆◆متن قبل: #خبر_شهادت_امام_حسین (علیه السلام) به ما میرسد
چه اتفاقی باید بیافتد؟◆◆
.
#امام_حسین(ع) به #کوفیان فرمود:
«میخواهم شما را از يزيد نجات دهم»
اما آنها مقابلش ایستادند و نگذاشتند حسين(ع) كارش را انجام دهد.
همین داستان #عاشورا، در دل تك تك ما هم اتفاق میافتد.
حسين(ع) هر محرم به دلهای ما ميآيد و میفرمايد:
«میخواهم با يزيد دلت مبارزه كنم؛ تو فقط #مانعم_نشو، بگذار كارم را انجام دهم»
اما كوفيان دل ما نمیگذارند حسين كارش را تمام كند.
یعنی ما معمولاً در مقابل حسین(ع) مقاومت میکنیم.
فدايش بشوم که دوباره سال بعد ميآيد:
من حسينم! #آمده_ام_دلت_را_آباد_کنم...
.
#استاد_پناهیان #استاد #پناهيان #پناهیانی
.
عضو کانال تلگرام پناهیانی شوید
https://telegram.me/panahiani
.
Telegram
Panahiani
تفکرات راهبردی استاد پناهیان