🔹حتما بخوانید🔹
🔴 حسرت ِ سنگبودن! | حجتالاسلام #ملااحمدی
🔹 برای اسکان و بیتوته در کاظمین، ناخواسته هدایت شدیم بهسمت مسجدی که اسمش «بُراثا» بود. نام آن راهب مسیحی که اولبار قبل از اسلام در این محل عبادتگاهی بنا کردهبود. جایی که بنابر نقل، ۷۰ نبیّ در آن عبادت کرده اند!
🔹 گفتند وقتی امیرالمؤمنین -علیهالسلام- در بازگشت از جنگ نهروان (خوارج) بههمراه سپاهیانش در این محل اُتراق کردند، راهبی که در آنجا مستقر بود از حضرتش میپرسد:
- تو پیامبری یا وصیّ پیامبر؟!
- چطور؟
- در کتابهایمان خواندهایم که کسی در این نقطه بههمراه سپاهش اجلال نزول نمیکند مگر اینکه پیامبر است یا وصیّ پیامبر.
🔹 مولا پس از اینکه مطلع میشوند که آب شرب این عبادتگاه از طریق دجله (که حدود یک کیلومتر فاصله دارد) تأمین میشود، میپرسند که چرا چاه حفر نمیکنید؟! راهب از تلاش چندینباره و آبهای لجنآلود و بنبستها تعریف میکند. آقا با اشاره به نقطهٔ خاصی دستور میدهند که آنجا را حفر کنند.
هشت متر زمین را میکَنند و میرسند به سنگ سفیدی که نام چهارده معصوم بر آن حک شده است. (اکنون این سنگ در همان محل نگهداری میشود) مولا فرمودند :
- اینجا همان نقطهایست که عیسیبنمریم -علیهالسلام- متولد شده است و این همان سنگی است که مادرش پس از تولد وی را بر آن سنگ گذاشت.
🔹 سنگ را برمیدارند و پس از آن به سنگِ سیاهِ بزرگی میرسند که هرچه تلاش میکنند، نمیتوانند آن را از جا بکّنند! مولا خود وارد چاه شده و آن را از جا کَنده و بیرون میآورند. پس از اینست که آب زلال از زمین میجوشد و تا امروز خشک نشده است.
🔹 حالا اسم این سنگ شدهاست «الحجرةُ المُنَطِّقَة» که عربها وقتی میخواهند اطفالشان زبان باز کنند، کمی آب از همان چاه را روی این سنگ میریزند و قطرهای به کودکشان مینوشانند...
🔸 پ.ن : حالا من بودم و چشمهای که با «اشارهٔ علی» باز شده است و سنگ بزرگی که میدانم «دستهای علی» به آن خورده و لحظاتی در «آغوش علی» بودهاست...
. . . . یا لَیتَنی کُنتُ حَجراً . . . .
#اربعین
@ourpresident
🔴 حسرت ِ سنگبودن! | حجتالاسلام #ملااحمدی
🔹 برای اسکان و بیتوته در کاظمین، ناخواسته هدایت شدیم بهسمت مسجدی که اسمش «بُراثا» بود. نام آن راهب مسیحی که اولبار قبل از اسلام در این محل عبادتگاهی بنا کردهبود. جایی که بنابر نقل، ۷۰ نبیّ در آن عبادت کرده اند!
🔹 گفتند وقتی امیرالمؤمنین -علیهالسلام- در بازگشت از جنگ نهروان (خوارج) بههمراه سپاهیانش در این محل اُتراق کردند، راهبی که در آنجا مستقر بود از حضرتش میپرسد:
- تو پیامبری یا وصیّ پیامبر؟!
- چطور؟
- در کتابهایمان خواندهایم که کسی در این نقطه بههمراه سپاهش اجلال نزول نمیکند مگر اینکه پیامبر است یا وصیّ پیامبر.
🔹 مولا پس از اینکه مطلع میشوند که آب شرب این عبادتگاه از طریق دجله (که حدود یک کیلومتر فاصله دارد) تأمین میشود، میپرسند که چرا چاه حفر نمیکنید؟! راهب از تلاش چندینباره و آبهای لجنآلود و بنبستها تعریف میکند. آقا با اشاره به نقطهٔ خاصی دستور میدهند که آنجا را حفر کنند.
هشت متر زمین را میکَنند و میرسند به سنگ سفیدی که نام چهارده معصوم بر آن حک شده است. (اکنون این سنگ در همان محل نگهداری میشود) مولا فرمودند :
- اینجا همان نقطهایست که عیسیبنمریم -علیهالسلام- متولد شده است و این همان سنگی است که مادرش پس از تولد وی را بر آن سنگ گذاشت.
🔹 سنگ را برمیدارند و پس از آن به سنگِ سیاهِ بزرگی میرسند که هرچه تلاش میکنند، نمیتوانند آن را از جا بکّنند! مولا خود وارد چاه شده و آن را از جا کَنده و بیرون میآورند. پس از اینست که آب زلال از زمین میجوشد و تا امروز خشک نشده است.
🔹 حالا اسم این سنگ شدهاست «الحجرةُ المُنَطِّقَة» که عربها وقتی میخواهند اطفالشان زبان باز کنند، کمی آب از همان چاه را روی این سنگ میریزند و قطرهای به کودکشان مینوشانند...
🔸 پ.ن : حالا من بودم و چشمهای که با «اشارهٔ علی» باز شده است و سنگ بزرگی که میدانم «دستهای علی» به آن خورده و لحظاتی در «آغوش علی» بودهاست...
. . . . یا لَیتَنی کُنتُ حَجراً . . . .
#اربعین
@ourpresident