👑یک ستاره در هفت آسمان👑
1.14K subscribers
2.29K photos
598 videos
73 files
5.28K links
وبلاگ تخصصی نجوم و اخترفیزیک که از سال ۲۰۱۰ تاکنون بی‌وقفه به کار ترجمه‌ی مطالب متنوع و گوناگونِ این حوزه‌ی دانش، از معتبرترین سایت‌های بین‌المللی می‌پردازد:
http://www.1star7sky.com/
فیسبوک: https://www.facebook.com/1star7sky/
Download Telegram
«ابرهای یک شکارچی»
------------------------

صورت فلکی شکارچی (جبار) بسیار بیش از یک ردیف سه‌تایی ستاره است. این صورت فلکی پهنه‌ای از آسمان را می‌نمایاند که پر از سحابی‌های زیبا و چشم‌نوازست. برای آشنایی بیشتر با این بخش پرآوازه‌ی آسمان، عکسی تازه با نوردهی بلند در درازنای چند شب از شب‌های صاف ماه‌های ژانویه، فوریه، و مارس از آن گرفته شده.

پس از ۲۳ ساعت نوردهی و ساعت‌ها کار پردازشی، سرانجام این تصویر از پیوند داده‌های طیفی هیدروژن، اکسیژن، و گوگرد به دست آمد که پهنه‌ای بیش از ۴۰ برابر قطر زاویه‌ایِ ماه کامل را در آسمان می‌پوشاند. جزییات شگفت‌انگیز بسیاری در این تصویر پدیدار شده ولی بخشی که بیش از همه چشم را می‌نوازد، حلقه‌ی بارنارد است، رشته‌ی نیم‌دایره‌ای درخشان و نارنجی‌سرخی که سمت راست مرکز چارچوب رو به بالا کمانه زده.

سحابی نارنجی بزرگی که سمت چپ مرکز تصویر دیده می‌شود سحابی گل سرخ "نیست"، بلکه سحابی بزرگ‌تر ولی کمتر شناخته شده‌ایست که حلقه‌ی میسا یا سحابی "لاندا شکارچی" [همنام ستاره‌ی مرکزیش-م] نام دارد. سحابی گل سرخ یا روزت همان سحابی درخشان آبی و نارنجی است که پایین تصویر دیده می‌شود.

ستاره‌ی پرنور و نارنجی‌رنگی که درست سمت چپ مرکز چارچوب دیده می‌شود آلفا شکارچی (ابط‌الجوزا، شبان‌شانه) است و ستاره‌ی آبی‌فام و درخشان بالا، سمت راست هم ستاره‌ی پای شکارچی نام دارد.

در این تصویر شلوغ به سختی می‌توان سه ستاره‌ی آشنایی که کمربند شکارچی را آذین بسته‌اند را شناسایی کرد، ولی چشمان تیز و دقیق می‌توانند آنها را درست سمت راست مرکز تصویر پیدا کنند.

#apod
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/06/ap190605.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«حلقه گاز سرد پیرامون ابرسیاهچاله مرکز کهکشان راه شیری»
-------------------------------------------------------------

در پژوهشی تازه، اخترشناسان احتمالا برای نخستین بار قرصی از گاز سرد را پیرامون سیاهچاله‌ی غول‌پیکر مرکز کهکشان راه شیری به تصویر کشیده‌اند. این پژوهش می‌تواند بر شناخت ما از چگونگی رشد سیاهچاله‌ها و تاثیر آنها بر محیط پیرامونشان بیفزاید.

در دل بیشتر کهکشان‌ها ابرسیاهچاله‌هایی به جرم میلیون‌ها تا میلیاردها برابر خورشید پنهان شده. این ساختارهای غول‌پیکر می‌توانند تاثیرهایی ژرف بر کهکشان میزبانشان داشته باشند. برای نمونه، می‌توانند فواره‌هایی از مواد را با سرعتی نزدیک به سرعت نور به فضا بیفشانند که کل کهکشان را بپیماید و حتی بر دگرگونی و تکامل آن اثر بگذارد.

در مرکز کهکشان ما ابرسیاهچاله‌ای به نام "کمان ای*" (بخوانید: کمان ای-ستاره) لانه کرده. جرم این هیولا به حدود ۴ میلیون برابر جرم خورشید می‌رسد و دارای قطری نزدیک به ۲۳.۶ میلیون کیلومتر است.

گرداگرد کمان-ای* را حلقه‌ای از مواد و پسماندها در بر گرفته که به نام یک قرص برافزایشی شناخته می‌شود. اصطکاک میان گازهای درون این قرص به اندازه‌ای بالاست که آنها را به شدت داغ کرده و به گفته‌ی پژوهشگران در این بررسی تازه، دمایشان را احتمالا به ۱۰ میلیون درجه‌ی سلیوس رسانده. پژوهش گذشته پرتوهای ایکسی را نزدیک کمان-ای* آشکار کرده بود که گویا از همین گازهای داغ سرچشمه گرفته.

پژوهش‌های گذشته نشان می‌داد که کمان-ای* همچنین با گازهای به نسبت سرد هم در بر گرفته شده، با دماهایی از منفی ۱۷۰ تا مثبت ۱۰ هزار درجه‌ی سلسیوس. ولی مقدار و حجم این گازهای سرد هنوز به طور دقیق روشن نبود.

النا مورچیکووا، اخترفیزیکدان بنیاد پژوهش‌های پیشرفته در پرینستون نیوجرسی و نویسنده‌ی اصلی این پژوهش می‌گوید: «اگر بخواهیم بفهمیم چه فرآیندهایی در روش تغذیه‌ی یک سیاهچاله مهم است و چه فرآیندهایی مهم نیست، باید محیط پیرامون سیاهچاله را به خوبی بشناسیم. ولی سهم گاز سرد در یک سیاهچاله چیزیست که تاکنون بررسی نشده بوده.»

اکنون مورچیکووا و همکارانش می‌گویند شاید برای نخستین بار قرص برافزایشی گاز سرد پیرامون کمان-ای* را به تصویر کشیده باشند: «این بر شناخت ما از چگونگی کارکرد برافزایش در سیاهچاله‌ها می‌افزاید.»

این دانشمندان برای بررسی مرکز کهکشان از آرایه‌ی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (آلما) بهره گرفتند. آنها به طور ویژه بر طول موج‌هایی از نور تمرکز کردند که از گاز داغ و یونیده‌ی هیدروژن گسیلیده می‌شد و می‌توانست از قلب کهکشان به زمین برسد، بدون آن که دسترفت چندانی در سیگنالش رخ دهد.

پژوهشگران قرصی از گاز سرد، به قطر حدود ۲۰ هزار برابر خود ابرسیاهچاله‌ی کمان-ای* را آشکار کردند، با جرمی که حدود یک دهم جرم مشتری، یا حدود ۳۰ برابر جرم زمین برآورد شده.

مورچیکووا می‌گوید پژوهش‌های بیشتری به هدف گرفتن عکس‌هایی با وضوح بالاتر از گاز سرد پیرامون سیاهچاله‌ها، و چگونگی برهم‌کنش آنها با گاز داغ پیرامون سیاهچاله‌ها باید انجام شود: «ما می‌خواهیم تا جایی که می‌توانیم از آن چه به گرد یک سیاهچاله می‌گذرد بفهمیم.»

این دانشمندان گزارش یافته‌های خود را در شماره‌ی ۵ ژوئن نشریه‌ی نیچر منتشر کرده‌اند.

🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
توضیح تصویر:
🔴تصویر آلما از قرص گاز سرد هیدروژن که به گرد ابریاهچاله‌ی مرکز کهکشان راه شیری در گردش است. رنگ‌ها نشانگر جهت حرکت گاز نسبت به زمینند: بخش‌های سرخ دارند از ما دور می‌شوند و از همین رو طول موج رادیویی‌شان که آلما دریافت کرده دچار سرخگرایی شده، یعنی به سمت بخش‌های سرخ‌ترِ طیف رفته؛ رنگ آبی برعکس، گازهایی را نشان می‌دهد که رو به زمین می‌آیند و طیف رادیویی‌شان دچار آبیگرایی شده، یعنی به سمت بخش‌های آبی‌ترِ طیف رفته. نشان "بعلاوه" جای ابرسیاهچاله را نشان می‌دهد.

---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/06/Sgr-A.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«گل آفتابگردان زیبای کیهانی»
------------------------------

مسیه ۶۳، کهکشانی درخشان در آسمان نیم‌کره‌ی شمالی است که حدود ۲۵ میلیون سال نوری از ما فاصله داشته و در صورت فلکی باوفای تازی‌ها جای دارد. این کهکشان با عنوان ان‌جی‌سی ۵۰۵۵ نیز رده‌بندی شده. [فاصله‌ی این کهکشان هنوز به طور دقیق برآورد نشده و در جاهای گوناگون میان ۲۰ تا ۴۰ میلیون سال نوری گفته شده است-م]

مسیه ۶۳ (یا ام۶۳) که با نام رایج "کهکشان گل آفتابگردان" نیز شناخته می‌شود یک جزیره‌ی باشکوه کیهانی با پهنای نزدیک به ۱۰۰۰۰۰ سال نوری است، تقریبا هم‌اندازه‌ی کهکشان راه شیری خودمان.

در این تصویر تلسکوپی پُروضوح هسته‌ی زرد و پرنور ام۶۳ را می‌بینیم، با بازوهای مارپیچی آبی پهنی که رگه‌های تیره‌ی غبار و پولک‌های صورتی‌رنگ از مناطق ستاره‌زایی آنها را آراسته‌اند.

این تصویر ژرف همچنین یک کمان بزرگ ولی تیره را نیز نشان می‌دهد که تا درون هاله‌ی کهکشان، بالای صفحه‌ی روشنِ آن کشیده شده. اخترشناسان حرفه‌ای و آماتور با همکاری یکدیگر نشان داده‌اند که این کمان، یک جریان ستاره‌ای است که در پی برخورد کهکشان‌های ماهواره‌ای کوچک‌تر با ام۶۳ و از هم‌گسیختگی کشندی از آنها جدا شده است؛ روندی که از ۵ میلیارد سال پیش آغاز شده.

ام۶۳ عضو برجسته‌ی یک گروه شناخته شده‌ی کهکشانی به نام ام۱۰۱ است. این کهکشان در سرتاسر طبف الکترومغناطیسی می‌درخشد و گمان می‌رود فرآیندهای آتشین ستاره‌زایی (ستاره‌فشانی) در آن جریان داشته.

#apod
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/06/ap190606.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«مشتری و پیپ سیاه!»
----------------------

سیاره‌ی تابناک مشتری در این تصویر تله‌فوتوی رنگین که پهنه‌ای حدود ۲۰ درجه را در آسمان می‌پوشاند، بر زمینه‌ی میدان‌های شلوغ و پر از سحابی و ستاره‌ی کهکشان‌مان خودنمایی می‌کند.

مشتری همان گوی روشنی‌ست که بخشی از بالای تصویر را در نور خیره‌کننده‌اش پنهان کرده. سحابی تاریک ال‌دی‌ان ۱۷۷۳ را هم اینجا می‌بینیم، توده‌ای فشرده از گاز و غبار کیهانی که بر زمینه‌ی درخشان و پرستاره به حالت ضدنور و تمام تیره در آمده و پیکره‌ای را ساخته که مانند یک پیپ به نظر می‌رسد؛ از همین رو آن را به نام سحابی پیپ هم می‌شناسیم.

سحابی پیپ با فاصله‌ی ۴۵۰ سال نوری زمین، بخشی از مجموعه ابرهای تیره‌ی مارافسای در کهکشان راه شیری است. هسته‌های فشرده و چگالی از گاز و غبار در این سحابی در روندِ سرد شدن و ساختن ستاره‌اند.

سیاره‌ی مشتری که فاصله‌اش از زمین تنها حدود ۳۶ دقیقه‌ی نوریست، اکنون دارد به جایگاه پادیستان (مقابله) در مدارش نزدیک می‌شود و در ۱۲ ژوئن (۲۲ خرداد)، فاصله‌اش از خورشید در آسمان سیاره‌ی زمین به ۱۸۰ درجه خواهد رسید [و سرتاسر شب در آسمان دیده خواهد شد].

طرفدارانِ پیکره‌های تاریک در آسمان شاید در این چشم‌انداز بتوانند سحابی مار را هم زیر و سمت چپ مشتری ببینند.

#apod
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/06/ap190607.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بزرگ‌ترین توفان سامانه‌ی خورشیدی دارد به سرعت آب می‌رود و کوچک و کوچک‌تر می‌شود.

از نیمه‌های ماه می (اواخر اردیبهشت)، واچرخندِ "لکه‌ی سرخ بزرگ" سیاره‌ی مشتری به اندازه‌ی باورنکردنی ۳۰۰۰ کیلومتر کوچک‌تر شده، یعنی بیش از ۲۰ درصد.

این فیلم ۱۰ روزه که توسط مارکو ودوواتو از برنامه‌ی JUPOS و از همگذاری عکس‌های ده‌ها ستاره‌شناس درست شده، آنچه در این ۱۰ روز رخ داده را نشان می‌دهد.

به گفته‌ی رصدگران باتجربه، این توفان اکنون دارد "هر روز به یک شکلی در می‌آید".
درین باره اینجا هم خوانده بودید:»
https://t.me/onestar_in_sevenskies/5036
@onestar_in_sevenskies
لکه‌ی سرخ بزرگ مشتری در این چند هفته به اندازه‌ی چند دهه تغییر کرده و به سرعت دارد کوچک می‌شود
@onestar_in_sevenskies
«دردسری که شرکت اسپیسX برای جامعه اخترشناسی درست کرده!»
--------------------------------------------

میلیون‌ها سال پیش در کهکشانی دوردست ... یک ستاره منفجر شد. نور این انفجار (ابرنواختر) پس از سفری ۱۱۰ میلیون ساله در پهنه‌ی کیهان، سرانجام در ماه می ۲۰۱۹ به زمین رسید. اخترشناسان روشن شدن نور آن را در لبه‌ی کهکشان عدسی ان‌جی‌سی ۵۳۵۳ دیدند و بی‌درنگ منحنی نورش را زیر نظر گرفته و دیدبانی از آن را آغاز کردند.

تا این که آنچه در این تصویر می‌بینید رخ داد.

بیل ویلیامز از دهکده‌ی ستاره‌شناسی چیفلند در فلوریدای آمریکا که این تصویر پیوندی را درست کرده می‌گوید: «چارچوب سمت چپ عکسی را نشان می‌دهد که من روز ۱۵ می از ابرنواختر گرفتم، یک هفته پیش از پرتاب ماهواره‌های استارلینکِ شرکت اسپیس‌ایکس. چارچوب سمت راست عکسی همانند عکس من است که "پس از" پرتاب ماهواره‌ها در رصدخانه‌ی لوول گرفته شده.» چیزی که رخ داده اینست: استارلینک عکس رصدخانه‌ی لوول را تباه و نابود کرده.

این ابرنواختر که اس‌ان۲۰۱۹ئی‌آی‌ان (SN2019ein) نام دارد، ابرنواختری از گونه‌ی "یکم‌ای" (1a) است. این ابرنواخترها زمانی رخ می‌دهند که مواد از ستاره‌ای به همدمش (یک کوتوله‌ی سفید) سرازیر می‌شود و جرم آن کوتوله را بالاتر از آستانه‌ی انفجار ابرنواختری می‌برد. این رده‌ی ویژه از ابرنواخترها "شمع‌های استاندارد" هستند و کیهان‌شناسان با بهره از آنها شتاب گسترش کیهان را نشان داده‌اند. بررسی و دیدبانی منحنی‌های نور ابرنواخترهای یکم‌ای عملا به ما در شناخت سرنوشت کیهان کمک می‌کند.

ویلیامز می‌گوید: «برای من که یک رصدگر کهنه‌کار با پیشینه‌ی بیش از ۵۰ سال و همچنین علاقمند عکاسی زیر آبم، آرایه‌های ماهواره‌ای غول‌پیکری مانند استارلینک هم‌ارز آلودگی اقیانو‌‌س‌ها با پلاستیک است. امیدوارم بتوانیم از هر راهی که می‌شود اثر آلودگی نوریِ ماهواره‌ای را در آسمان شبمان کم کنیم.»

انجمن بین‌المللی اخترشناسی هم چنین نظری دارد. بیانیه‌ی آن را می‌توانید اینجا بخوانید.

---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/06/Starlink.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«در ساحل با شبچراغ سرخ آسمان»
----------------------------------

سیاره‌ی بهرام (مریخ) در اواخر تابستان گذشته‌، با آن که پادیستان (مقابله‌ی) خیره‌کننده‌اش با خورشید را پشت سر گذاشته بود ولی همچنان در آسمان می‌درخشید.

در این چشم‌انداز دریا و آسمان شب که از بیگ سور گرفته شده، مردی را به همره سگش می‌بینیم که هر دو به این شبچراغ سرخ‌فام آسمانی خیره شده‌اند.

نوار کهکشان هم در درازای تصویر کشیده شده، با کوژِ مرکزی و پرستاره‌اش در افق جنوب باختری. نوردهی بلندِ این تصویر همچنین تابش آبی‌فامی که دستاورد پدیده‌ی زیست‌تابی است را هم در امواج ساحلِ فایفر آشکار کرده.

بهرام که اکنون بسیار کم‌نورتر شده، این شب‌ها پس از غروب آفتاب در افق باختری دیده می‌شود، ولی در دهم این ماه (ژوئن) سیاره‌ی مشتری به پادیستان و نزدیک‌ترین نقطه‌ی مدارش به زمین می‌رسد و درخشان‌ترین شبچراغ آسمان خواهد شد.

آسمان‌دوستان می‌توانند در این شب‌ها این سیاره‌ی تابناک را بالای افق جنوبی ببینند که در کنار ستارگان مرکز کهکشان راه شیری می‌درخشد.
#apod
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/06/ap190608.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«آیا جهان پیش از مهبانگ، تصویر آینه جهان کنونی بوده؟»
---------------------------------------------------------

مانند کوهی که تصویر وارونه‌اش در آب آرام دریاچه‌ی کنارش افتاده، به نظر می‌رسد کیهان ما هم زمانی یک تصویر آینه‌ی کامل داشته. این نتیجه‌ایست که یک گروه از دانشمندان کانادایی با برون‌یابی قوانین کیهان هم پیش و هم پس از مهبانگ به آن رسیده‌اند.

فیزیکدانان به خوبی می‌دانند که ساختار کیهان از درست چند ثانیه پس از مهبانگ (انفجار بزرگ، بیگ بنگ) تاکنون چگونه بوده است. از جنبه‌های بسیاری، قوانین فیزیک بنیادی مانند همین امروز بوده است. اما چندین دهه است که دانشمندان در این باره که درست در نخستین دَم کیهان، هنگامی که آن ذره‌ی کوچکِ بی‌نهایت چگالِ ماده آغاز به گسترش کرد، اختلاف نظر دارند و اغلب بر این باورند که قوانین بنیادی فیزیک در آن زمان به گونه‌ای متفاوت با امروز بوده است.

پژوهشگران، لاتام بویل، کیرن فین و نیل توروک از بنیاد فیزیک نظری پریمتر در واترلوی اونتاریو با در نظر گرفتن این فرض که کیهان همیشه از نظر بنیادی متقارن و ساده بوده، و سپس با برون‌یابی ریاضی تا نخستین لحظه‌ی کیهان، این نظریه را دگرگون کرده‌اند.
@onestar_in_sevenskies
آنها با این کار به کیهانی در گذشته رسیدند که تصویر آینه‌ی کیهانِ کنونی بوده، تنها با این تفاوت که همه چیز در آن وارونه است. زمانش رو به عقب می‌رود و ذراتش هم پادذره‌اند. این نخستین بار نیست که فیزیکدانان جهانی پیش از مهبانگ را تجسم می‌کنند، ولی آن جهان‌ها همیشه به عنوان جهان‌هایی جداگانه و بسیار مانند جهان خودمان در نظر گرفته می‌شدند.

توروک در گفتگو با لایوساینس می‌گوید: «ما به جای این که بگوییم جهان متفاوتِ دیگری پیش از مهبانگ بوده، می‌گوییم جهان پیش از مهبانگ عملا -از برخی لحاظ- تصویری از جهانِ پس از مهبانگ بوده است [تصویر آینه].»

بویل می‌گوید: «انگار که جهان کنونی ما در مهبانگ بازتاب پیدا کرده [مهبانگ به جای آینه] باشد. روزگار پیشین در حقیقت بازتاب در مهبانگ بود.»
@onestar_in_sevenskies
شکستن یک تخم مرغ در این "پادجهان" را تصور کنید. نخست این که به طور کامل از پادپروتون‌های با بار منفی و پادالکترون‌های با بار مثبت تشکیل شده. دوم این که از چشم‌انداز ما، این تخم مرغ با گذشت زمان از یک توده‌ی زرده و سفیده به یک تخم مرغ شکسته، و سپس به یک تخم مرغ سالم در آشپزخانه می‌رسد. به همین گونه، آن جهان هم با گذشت زمان از یک جهانِ گسترده به تکینگی مهبانگ رسیده و سپس دوباره گسترده می‌شود و چهان ما را می‌سازد.

ولی از دیدی دیگر، هر دو جهان همزمان در نقطه‌ی مهبانگ پدید آمده و رو به پس و به پیش در زمان گسترده شدند. این دورستگی (دیکوتومی) می‌تواند توضیح‌هایی خلاقانه را برای برخی از مسایلی که سال‌هاست فیزیکدانان را سردرگم کرده امکان‌پذیر سازد. برای نمونه، می‌تواند با حذف نیاز به چندجهانی‌ها و بُعدهایی که سه دهه است برای توضیح برخی از سخت‌ترین جنبه‌های فیزیک کوانتومی و مدل استاندارد -که جنگل ذرات زیراتمیِ سازنده‌ی کیهان را توصیف می‌کند- به کار می‌رود، نخستین ثانیه‌ی کیهان را ساده‌تر کند.

توروک می‌گوید ...
@onestar_in_sevenskies
ادامه‌ی این مطلب را در پست بعدی بخوانید 👇👇👇👇👇👇👇👇
👑یک ستاره در هفت آسمان👑
«آیا جهان پیش از مهبانگ، تصویر آینه جهان کنونی بوده؟» --------------------------------------------------------- مانند کوهی که تصویر وارونه‌اش در آب آرام دریاچه‌ی کنارش افتاده، به نظر می‌رسد کیهان ما هم زمانی یک تصویر آینه‌ی کامل داشته. این نتیجه‌ایست که یک…
ادامه‌ی پست پیشین 👆👆👆👆👆👆👆👆

... توروک می‌گوید: «نظریه‌پردازان نظریه‌های یگانش بزرگ (یکپارچه‌ی بزرگ، وحدت بزرگ) را ابداع کرده‌اند که در آنها صدها ذره‌ی تازه، که هرگز دیده نشده مطرح شده است -ابرتقارن، نظریه‌ی ریسمان با بعدهای اضافی، نظریه‌های چندجهانی و .... اساسا همین جوری چیزهای تازه ابداع می‌کنند. شواهد رصدی برای هیچ یک از آنها هم دیده نشده.»

بویل می‌گوید این نظریه می‌تواند توضیحی بسیار ساده‌تر هم برای ماده‌ی تاریک داشته باشد.

بویل در گفتگو با لایوساینس می‌گوید: «با داشتن این دیدِ متقارن و گسترده از فضا/زمان، یکی از ذرات فرضی‌مان (نوترینوی راست-دست) ناگهان به یک نامزد بسیار شسته‌رُفته‌ برای ماده‌ی تاریک تبدیل می‌شود. و دیگر نیازی به این که دست به دامن ذرات دیگر بشویم نخواهیم داشت.» (منظور بویل از ذرات نوترینوهای راست-دست، نوترونیوهای سترون فرضی است که بدون هیچ برهم‌کنشی از درون ماده‌ی معمولی می‌گذرند.)

این دانشمندان می‌گویند انگیزه‌ی ارایه‌ی نظریه‌ی تازه، ناخشنودی‌هایی بوده که نسبت به نظریه‌های عجیب و غریبِ فیزیکدانان در سال‌های گذشته وجود داشته است. خود توروک هم در پدید آوردن چنین توضیح‌هایی کمک کرده ولی تمایل بسیاری به یک توضیح ساده‌تر برای کیهان و مهبانگ داشته. آنها همچنین می‌گویند خوبی این نظریه‌ی تازه آزمون‌پذیر بودنش است که برای رفع تردیدها نیازی کلیدیست.
@onestar_in_sevenskies
شان کارول، کیهان‌شناس بنیاد فناوری کالیفرنیا درباره‌ی این پژوهش می گوید: «اگر کسی بتواند نگارش ساده‌تری از تاریخ کیهان نسبت به نگارش کنونی پیدا کند یک گام به جلو برداشته خواهد شد. این به معنای درست بودن نگارش تازه نیست، ولی بدین معناست که ارزش بررسی دارد.» کارول که در این پژوهش شرکت نداشت می‌گوید نامزد کنونی برای ماده‌ی تاریک (ذرات سنگین با برهم‌کنش ضعیف یا "ویمپ"ها) تاکنون یافته نشده‌اند و شاید زمان آن رسیده باشد که به گزینه‌های دیگر فکر کنیم، از جمله همین نوترینوهای راست-دستی که بویل پیشنهاد کرده. ولی او می‌گوید بسیار مانده تا متقاعد شود و این پژوهش را "نظری" می‌نامد.

این گروه کانادایی از نظری بودن پیشنهادشان آگاهند و می‌خواهند برای بررسی درستی‌اش، از این مدل برای ارایه‌ی عنصرهای سنجش‌پذیر و آزمون‌پذیر بهره بگیرند. برای نمونه، مدل آنها پیش‌بینی می‌کند که سبک‌ترین نوترینوها باید عملا همگی بدون جرم باشند. اگر نظرشان درست باشد، این شاید بتواند چشم‌انداز ما از کیهان را دگرگون کند.

توروک می‌گوید: «این سیار چشمگیر و دراماتیک است. این به کلی در تناقض با رویکرد فیزیکدانان، از جمله خود ما، در ۳۰ سال گذشته است. ما واقعا از خودمان پرسیدیم آیا ماجرا نمی‌تواند چیزی ساده‌تر باشد؟»

---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/06/MirrorImage.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«سایه یک آتشفشان»
--------------------

چرا سایه‌ی این آتشفشان به شکل مثلث دیده می‌شود؟

خود کوه که آتشفشان تیده است برخلاف چیزی که هندسه‌ی سایه‌اش نشان می‌دهد یک هرم (یا مخروط) کامل نیست.

این پدیده‌ی سایه‌ی مثلثی تنها ویژه‌ی کوه تیده نیست و آن را معمولا از بالای بسیاری از قله‌ها و آتشفشان‌های بزرگ دیگر نیز می‌توان دید.

خورشید اینجا در افق پشت سر بیننده [دوربین] است و دارد غروب (یا طلوع) می‌کند و از همین رو سایه‌ی بلندی را از کوه در برابر چشم بیننده درست کرده. بیننده دارد رو به پایین، از درون یک دالان بلند که از سایه‌ی کوه پدید آمده و تا افق کشیده شده نگاه می‌کند.

حتی اگر این آتشفشان غول‌پیکر به شکل مکعب کامل نیز بود و سایه‌ی پدید آمده‌اش به شکل یک مستطیل بلند می‌شد، باز هم به نظر می‌آمد مکعب در دوردست افق باریک و تیز می شود، درست مانند ریل‌های همراستای راه آهن که از دید ما در افق به هم می‌رسند.

در پیش‌زمینه‌ی این تصویر زیبا دهانه‌ی "پیکو ویه‌خو"، در تنه‌ریف جزایر قناری اسپانیا را می‌بینیم. قرص تقریبا کامل ماه نیز کنار سایه دیده می‌شود، اندکی پس از یک ماه‌گرفتگی.

#apod
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/06/ap190609.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«"پل رادیویی" به بلندی ۱۰ میلیون سال نوری میان دو خوشه کهکشانی»
----------------------------------------------------------------------

* اخترشناسان پلی از تابش‌های رادیویی به درازای ۱۰ میلیون سال نوری را میان دو خوشه‌ی کهکشانی که به آرامی دارند به سوی هم آمده و با هم برخورد می‌کنند یافته‌اند.

دانشمندان این دو خوشه‌ی کهکشانی با نام‌های آبل ۰۳۹۹ و آبل ۰۴۰۱ را با بهره از "آرایه‌ی بسامد پایین" (لوفار، LOFAR) که در هلند است بررسی کردند. این رصدخانه دستگاهی بسیار خوب برای بررسی امواج رادیوییِ بسیار بلندِ کم‌بسامد در آسمانست. دلیل بررسی این دو خوشه با آرایه‌ی لوفار این بود که پیش از آن، رصدخانه‌های دیگر رشته‌ای را دیده بودند که آن دو را به هم پیوند داده، این رشته بخشی از شبکه‌ی گسترده و غول‌پیکری بود که بیشتر فضا را پوشانده.

فدریکا گووونی، اخترشناس بنیاد ملی اخترفیزیک در کالیاری ایتالیا و نویسنده‌ی اصلی این پژوهش می‌گوید: «وجود این رشته کنجکاوی ما را برانگبخت.»

دانشمندان در گذشته چند دوجین خوشه‌ی کهکشانی با میدان مغناطیسی یافته بودند؛ دلیل ویژه‌ی کنجکاوی گووونی و همکارانش هم این بود که پیش این دریافته بودند هر دوی این خوشه‌ها جزو این چند دوجین هستند. بنابراین پرسشی که برایشان پیش آمد این بود که آیا رشته‌ی میان این دو خوشه‌ هم میدان مغناطیسی دارد یا نه.

الکترون‌هایی که در یک میدان‌ مغناطیسی با سرعت بسیار بسیار بالا حرکت می‌کنند پرتوی سنکروترون می‌گسیلند، چیزی که دانشمندان می‌توانند مانند تابش رادیویی ببینند. بنابراین بهترین راه برای یافتن پاسخ، بررسی تابش‌های رادیویی میان دو خوشه بود. و این درست چیزی بود که گووونی و همکارانش هنگامی که با لوفار این رشته را نگاه کردند دیدند: پلی از تابش‌های رادیویی به درازای ۱۰ میلیون سال نوری میان دو خوشه.

به گفته‌ی گووونی و همکارانش، تابش رادیویی نشان می‌دهد که خود این رشته هم مغناطیسی است. ولی از آنجایی که فاکتورهای بسیاری اینجا گرد هم آمده‌اند -دو خوشه‌ی کهکشانی برخوردی که اتفاقا با یک رشته به هم پیوسته‌اند، و اتفاقا هر دو میدان مغناطیسی دارند- این پژوهشگران هنور از میزان رایج بودن چنین پدیده‌ای در کیهان مطمئن نیستند.

گووونی می‌گوید: «چیزی که اکنون می‌خواهیم بدانیم اینست که آیا رشته‌های مغناطیسی پدیده‌هایی رایج در شبکه‌ی کیهانی‌اند یا نه.»

خوشبختانه پژوهشگران به زودی می‌توانند دستگاه‌های دیگری را به کار بگیرند، زیرا لوفار خودش راه‌بازکن یک رصدخانه‌ی نیرومندتر به نام "آرایه‌ی کیلومتر مربعی" است که دانشمندان امیدوارند بزرگ‌ترین تلسکوپ رادیویی جهان شود. یکی از برنامه‌های آینده‌ی این دستگاه بررسی میدان‌های مغناطیسی درون همین شبکه‌ی کیهانی‌ست که گووونی و همکارانش این رشته را در آن یافته‌اند.

گزارش یافته‌های این پژوهش در شماره‌ی ۶ ژوئن نشریه‌ی ساینس منتشر شده.

---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/06/RadioBridge.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«حفره سیاه و اسرارآمیز در سیاره مشتری»
------------------------------------------

این نقطه‌ی سیاه در سیاره‌ی مشتری چیست؟ راستش هیچ کس پاسخ درست را نمی‌داند.

فضاپیمای جونوی ناسا در تازه‌ترین گذرَش از کنار مشتری عکسی از یک ساختار ابری شگفت‌انگیز گرفت که به گونه‌ی نامعمولی تیره بود و از همین رو نام "مغاک" یا چهچال (ابیس، Abyss) روی آن گذاشته شد.

الگوی ابرهای پیرامون این مغاک نشان می‌دهد که باید مرکز یک تاوه (vortex) باشد. بر پایه‌ی آنچه تاکنون در مشتری دیده شده، ساختارهای جَویِ آن هر چه ژرف‌تر باشند تیره‌تر به نظر می‌رسند، بنابراین این مغاک هم می‌تواند چاله‌ای ژرف باشد- ولی این نظریه بدون شواهد بیشتر در حد یک گمانه‌زنی خواهد ماند.

این مغاک با مجموعه‌ای از ابرهای چرخان و همچنین سامانه‌های توفانی پرپیچ و تاب در بر گرفته شده؛ در قله‌ی ابرهای این سامانه‌ها ابرهایی فراز بالا و رنگ روشن دیده می‌شود.

فضاپیمای جونو این عکس را در دیدار ماه گذشته‌اش، هنگامی که تنها حدود ۱۵۰۰۰ کیلومتر بالاتر از قله‌ی ابرهای مشتری فاصله داشت گرفت. گذر بعدی این فضاپیمای روباتیک از کنار مشتری در ماه ژوییه انجام خواهد شد.

#apod
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/06/ap190610.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«درون و بیرون سحابی غار»
-----------------------------

درون و پیرامون این غار کیهانی چه می‌گذرد؟

تلسکوپ فضایی اسپیتزر ناسا برای یافتن پاسخ، این منطقه‌ی ستاره‌زایی که در طیف دیدنی (مریی) تیره و تاریک دیده می‌شود را در چهار رنگ طیف فروسرخ بررسی کرد.

این منطقه که به نام سحابی غار یا اس‌اچ۲-۱۵۵ شناخته می‌شود، در طیف فروسرخ تاریک نیست و به شدت می‌درخشد. در این طیف، جزییاتی نه تنها از ستون‌های گاز و غبار درونش، بلکه از خوشه‌ی ستارگان درخشان کنارشان پدیدار می‌شود- همگی بالای چارچوب این تصویر.

پرتوی سرخ پیرامون دهانه‌ی غار از غبارهاییست که زیر نور ستارگان جوان داغ شده‌اند. سمت راست، "قیفاووس بی" را می‌بینیم، خوشه‌ی ستاره‌ای دیگری که پیش‌تر، در دل همین ابر گاز و غبار ساخته شده بوده.

شمار دیگری از ستارگان جالب قیفاووس هم در طیف فروسرخ نمایان می‌شوند، از جمله آنهایی که یک سحابیِ جوان‌تر در پایین چارچوب را روشن کرده‌اند، و همچنین یک ستاره‌ی گریزان (runaway star) در مرکز تصویر که با پیشروی‌اش در این ابرها، یک شوک کمانی به رنگ سرخ در آنها درست کرده.

این اجرام با فاصله‌ی حدود ۲۵۰۰ سال نوری از زمین، در راستای صورت فلکی قیفاووس جای دارند. در این فاصله، این چارچوب پهنه‌ای نزدیک به ۵۰ سال نوری را می‌پوشاند.

برای شناسایی بهترِ این اجرام تصویر دوم را ببینید. (پست بعدی)
#apod
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/06/ap190611.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«مارپیچیِ زیبایی به نام ام۹۶»
------------------------------

در این تصویر رنگین واضح و پرجزییات که بخش مرکزی کهکشان زیبای مسیه ۹۶ را هم نشان می‌دهد، رگه‌های غباری را می‌بینیم که گرداگرد هسته‌ی آن تابیده‌اند.

گفتن ندارد که ام۹۶ یک کهکشان مارپیچی است و با در نظر گرفتن بازوانش که تا فاصله‌ای دور از هسته گسترده شده‌اند، پهنای آن به حدود ۱۰۰ هزار سال نوری می‌رسد، چیزی هم‌اندازه‌ی راه شیری خودمان.

ام۹۶ که به نام ان‌جی‌سی ۳۳۶۸ هم شناخته می‌شود حدود ۳۵ میلیون سال نوری از زمین فاصله دارد و یکی از اعضای برجسته‌ی گروه کهکشانی "شیر آی" ( Leo I) است.

دلیل نامتقارن بودن کهکشان ام۹۶ روشن نیست- می‌تواند دستاورد برهم‌کنش‌های گرانشی با دیگر اعضای گروه "شیر آی" باشد، ولی این که در فضای درونی گروه، هیچ تابشِ محوی دیده نمی‌شود نشانگر اینست که در گذشته‌ی نزدیک، برهم‌کنش‌های چندانی آنجا رخ نداده.

این تصویر را تلسکوپ فضایی هابل گرفته. با دقت در در لبه‌های چارچوب می‌توانید شماری از کهکشان‌های دوردست را هم ناسایی کنید.

#apod
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/06/ap190612.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«بدون ماده تاریک چه بر سر قانون گرانش می‌آید؟»
--------------------------------------------------

* با سپاس از مهران مرتضایی عزیز برای همکاری در ترجمه و همچنین ویرایش مطلب
***********

ما با شناختی که از گرانش داریم [و با فرمول‌های آن] می‌توانیم دلیل افتادن یک سیب از یک درخت و چرخش سیاره‌مان به گرد خورشید را توضیح دهیم. ولی به ساختارهای هیولاپیکر کیهانی (بزرگ‌تر از کهکشان) که می‌رسیم نظریه‌های کنونی‌مان با شکست روبرو می‌شوند. برترین پاسخی که برای چراییِ رفتار بیرون از قاعده‌ی ساختارهای بزرگ ارایه شده، وجود جوهره‌ای نظری به نام "ماده‌ی تاریک" است. ولی ما تاکنون آن را به طور مستقیم ندیده‌ایم، و از آن بدتر، حتی #ماده‌_تاریک هم پاسخگوی کامل این رازهای #گرانش نیست. اندک کسانی هستند که وجود ماده‌ی تاریک را از پایه رد می‌کنند. آنها می‌گویند این شناخت ما از گرانش است که نیاز به دستکاری دارد. چه کسی در این میان درست می‌گوید؟
@onestar_in_sevenskies
چیزهایی مانند دیگران نیستند
این پنداشت که چیزی نادیدنی در کار بزرگ‌ترین ساختارهای کیهان دخالت می‌کند ناگهانی و بدون زمینه‌ی پیشین ارایه نشده. مانند بسیاری از چیزها در جهان دانش، پنداشت ماده‌ی تاریک هم نتیجه‌ی گام‌های رو به جلو بوده. یکی از پرآوازه‌ترین نمونه‌های آغازین که دانشمندان چیزی با رفتار نامتعارف در آن دیدند سیاره‌ی اورانوس بود که سال ۱۷۸۱ یافته شد. قانون‌های آیزاک نیوتن پیش‌بینی‌های استواری برای حرکت و رفتار سیاره‌هایی که از خورشید دورند دارد، ولی اورانوس [با این که از خورشید دورست] از این قانون‌ها پیروی نمی‌کرد: تا چند دهه بسیار سریع پیش می‌رفت که با پیش‌بینی‌ها سازگار بود، و سپس بسیار کند می‌شد.

برخی دلیل آن را نقص بنیادی قانون گرانش دانستند؛ برخی دیگر احتمال دادند که شاید جرم دیگری در سامانه‌ی خورشیدی باشد که دارد خرابکاری می‌کند (مانند مدارهای نامعمول شمار بسیاری از اجرام کمربند کوییپر که باعث شده اخترشناسان امروزی احتمالِ وجودِ سیاره‌ی نهم را پیش بکشند). در پایان، اخترشناسان آن جرم دیگر را پیدا کردند : نپتون، و قانون‌های نیوتن هم دست نخورده ماندند.
@onestar_in_sevenskies
پس از آن دانشمندان متوجه شدند مدار سیاره‌ی تیر (عطارد) هم کمی ناهنجار است، ولی این بار دیگر جرم تازه و پنهانی در کار نبود، به جای آن، نیاز به یک نظریه‌ی تازه بود: نظریه‌ی نسبیت عام اینشتین که می‌گوید اجرام بزرگی مانند خورشید فضازمان را خم می‌کنند. بر پایه‌ی این نظریه، نامعمول بودن مدار تیر به دلیل نزدیکیِ بسیارِ آن به خورشید و خمیدگی فضازمان در اثر گرانش آنست.

ولی در طرح بزرگ کیهان، مدار سیاره‌ها ساختارهایی بسیار خُرد و ناچیزند. در دهه‌ی ۱۹۳۰، دانشمندان از رفتار ناجور کهکشان‌ها بسیار آشفته‌تر شده بودند. ببینید، بیشتر ستارگان در یک کهکشان مارپیچی نزدیک مرکز آن انباشته شده‌اند، پس منطقی است که بیشتر جرم کهکشان را در آنجا در نظر بگیریم، و بنابراین گرانش آنجا می‌بایست بیشتر باشد. درست مانند پلوتو که بسیار کندتر از تیر به گرد خورشید می‌چرخد، ستارگان هم هر چه از مرکز کهکشان دورترند می‌بایست گردش کندتری به گرد مرکز داشته باشند.
@onestar_in_sevenskies
ولی این گونه نیست. دورترین ستارگان همان سرعتِ ستارگان نزدیک‌تر را دارند. در دهه‌ی ۱۹۶۰، دو اخترشناس به نام‌های ورا روبین و کنت فورد این را زیر سر جرمی نادیدنی، یا "ماده‌ی تاریک" با جرمی حدود ۱۰ برابر جرمِ ماده‌ی معمولی و دیدارپذیر پنداشتند.

ما هنوز این ...

ادامه در پست بعد 👇👇👇👇👇
👑یک ستاره در هفت آسمان👑
«بدون ماده تاریک چه بر سر قانون گرانش می‌آید؟» -------------------------------------------------- * با سپاس از مهران مرتضایی عزیز برای همکاری در ترجمه و همچنین ویرایش مطلب *********** ما با شناختی که از گرانش داریم [و با فرمول‌های آن] می‌توانیم دلیل افتادن…
ادامه‌ی پست پیشین 👆👆👆👆👆

... ما هنوز این جرم "نادیدنی" را ندیده‌ایم (و از آنجایی که نور را نه جذب می‌کند، نه بازمی‌تاباند و نه می‌گسیلد) آن را به طور مستقیم هرگز ندیده و نخواهیم دید، ولی شواهد بیشماری دیده‌ایم که وجودش را گواهی می‌دهند. جرم آن با خم کردن فضازمان کهکشان‌ها را به عدسی‌های بزرگ‌کننده تبدیل می‌کند، و تاثیر آن در نورِ به جا مانده از تولد کیهان (تابش زمینه‌ی ریزموج) هم دیده می‌شود. امروزه به برآورد دانشمندان، ماده‌ی تاریک ۲۷ درصد از جرم درون کبهان را ساخته. سهم ماده‌ی معمولی کمتر از پنج درصد است.
@onestar_in_sevenskies
گردنکشان می‌آیند
در سال ۱۹۸۳، یک فیزیکدان اسراییلی به نام مردخای میلگرام یک راه حل جایگزین پیشنهاد کرد: شاید ماده‌ی نادیدنی‌ای در کار نباشد. شاید این نیوتن است که اشتباه کرده- یا جاهایی را اشتباه گفته. نظریه‌ی وی، دینامیک نیوتنی اصلاح‌شده‌ (ماند، MOND)، پیشنهاد می‌کند قانون دوم نیوتن که می‌گوید اجسام به نسبت نیرویی که بر آنها وارد می‌شود شتاب می‌گیرند اندکی تغییر داده شود. میلگرام می‌گوید شاید این قانون‌ها (قانون‌های نیوتن) در شرایطی ویژه تغییر می‌کنند، مانند شرایط ستاره‌ای که بسیار از مرکز کهکشانش دور است. اگر این گفته درست باشد، دیگر برای توضیح سرعت ستارگان کهکشان نیازی به وجود یک ماده‌ی نادیدنی نخواهیم داشت.

از آن هنگام تاکنون مقاله‌های بیشماری نوشته شده که نشان می‌دهند اصلاحِ [قانونِ] گرانش واقعا می‌تواند رفتاری که در کهکشان‌ها می‌بینیم را توضیح دهد. این از تک کهکشان‌ها؛ ولی اگر چشم‌انداز گسترده‌تری را در نظر بگیریم، چیزها کمی آشفته و ناهنجار می‌شوند. بر پایه‌ی مدل‌های "موند"، کهکشان‌های برخوردی و کهکشان‌های درون خوشه‌ها رفتارشان آنگونه که باید باشد نیست، و الگوها و طرح‌های درون تابش زمینه‌ی ریزموج کیهان هم جور در نمی‌آیند. خلاصه انگار بخواهی با کاموا سوراخ یک ژاکت را درست کنی ولی بقیه‌ی آن را هم خراب کنی!
@onestar_in_sevenskies
با این همه، اردوی ماده‌ی تاریک هنوز چالش‌هایش را دارد، عمدتا به این دلیل که ما تنها می‌توانیم بخش‌های بسیاری از فضا را شبیه‌سازی کنیم. ایتن سیگل می‌‌نویسد: «اغلب شبیه‌سازی‌های ماده‌ی تاریک دربردارنده‌ی تریلیون‌ها ذره، و در نظر گرفتن اثر فشار فوتون، ستاره‌زایی، ابرنواخترها و دیگر بازخوردهاست. ولی هر تک کهکشان برآورد می‌شود چیزی میان ۱۰ به توان ۶۰ و ۱۰ به توان ۸۰ ذره‌ی ماده‌ی تاریک داشته باشد- یک تریلیون تنها ۱۰ به توان ۱۲ است.» برای کهکشان‌های کوچک و اندازه-میانگین، بیش از یک میلیون ذره به حساب نمی‌آید، پس ما نمی‌توانیم رفتار آنها را در اثر ماده‌ی تاریک را ثابت کنیم.

سیگل می‌نویسد: «چالش بزرگ پیشِ روی گرانشِ اصلاح شده بازتولید نتایج پیروزمند در مقیاس‌های بزرگ کیهان‌شناسی نوین است؛ چالش پیش روی ماده‌ی تاریک بازتولید درستِ جزییاتی برای کوچک‌ترین مقیاس‌هاست.» ولی شواهد می‌گویند ماده‌ی تاریک دارد پیروز می‌شود- حتی اگر ناچار شویم عدم قطعیت‌های به نسبت پذیرفتنی‌ای را هم به حساب بیاوریم.

🔴* تصویر: نقشه‌ی ماده‌ی تاریک برای بخشی از آسمان. این نقشه بر پایه‌ی یک بررسی روی همگرایی‌های گرانشی پدید آمده

🔴 در همین زمینه: * چرا کسی نمی‌تواند اینشتین را رد کند؟
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/06/Gravity.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«رنگ و نور یک خوشه»
-------------------------

ام۱۳ گاهی با عنوان "خوشه‌ی ستاره‌ای کروی بزرگ زانوزَده (هرکول)" هم شناخته می‌شود. در این خوشه، صدها هزار ستاره در کره‌ای به قطر ۱۵۰ سال نوری در فاصله‌ی حدود ۲۵ هزار سال نوری زمین انباشته شده‌اند.

تصویر رنگی و پروضوح ام۱۳ در بالا، سمت چپِ این چارچوب برای بسیاری از رصدگران تلسکوپی آشناست. ولی نمودار رنگ و قدر روشنایی این خوشه (پایین، سمت راست) که با بهره از داده‌های همین عکس درست شده، می‌تواند چیزهای بیشتری درباره‌اش به ما بگوید.

این نمودار که به نام "نمودار هرتسپرونگ راسل" (اچ‌آر) هم شناخته می‌شود درخشش ظاهری تک تک ستارگان این خوشه را در برابر نمایه‌ی (شاخص) رنگ آنها نشان می‌دهد.

برای به دست آوردن شاخص رنگ هر ستاره، قدر روشنایی آن (فروغ آن) را از پشت یک فیلتر سرخ اندازه گرفته و سپس از همین قدر که از پشت یک فیلتر آبی اندازه گرفته شده کم کرده‌اند (B-R).

ستارگان آبی داغند و ستارگان سرخ خنک (نسبت به آبی‌ها)، بنابراین شاخص رنگ اخترشناسی آنها از آبی‌تر به سرخ‌تر، مقیاس دمای نسبی آنها را از چپ (داغ) به راست (خنک) می‌نمایاند.

در نمودار اچ‌آرِ ام۱۳، ستارگان آشکارا در چند دسته جای می‌گیرند.

نوار پهنی که از پایین، سمت راست، همراستا با قطر رو به بالا کشیده شده از آنِ ستارگان رشته‌ی اصلی خوشه است. نمودار از انتهای این نوار با شیبی تند رو به بالا، سمت راست رفته که شاخه‌ی غول‌های سرخ را نشان می‌دهد؛ نمودار بالا، سمت چپ هم غول‌های آبی را در بر دارد.

ستارگان ام۱۳ که همگی در یک زمان به دنیا آمده‌اند، در آغاز همه بر پایه‌ی جرم در رشته‌ی اصلی بوده‌اند، کم‌جرم‌ترها پایین سمت راست. با گذشت زمان، پرجرم‌ترها از رشته‌ی اصلی بیرون رفتند و غول سرخ شدند، سپس غول آبی و فراتر از آن. در حقیقت نقطه‌ی خروج از رشته‌ی اصلی به شاخه‌ی غول‌های سرخ، سن خوشه را نشان می‌دهد، یعنی ۱۲ میلیارد سال.
#apod
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/06/ap190613.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky