«رشتههایی که یک کهکشان را در خود پیچیدهاند»
—---------------------------------------------------
https://goo.gl/GrbVm9
تصاویر تازهی تلسکوپ فضایی هابل اِسا/ناسا ساختار در هم پیچیدهی کهکشان انجیسی ۴۶۹۶ را با جزییاتی بیسابقه را آشکار کردهاند. این #کهکشان_بیضیگون یک شگفتی زیبای کیهانی با یک هستهی درخشان است که در سامانهای از رشتههای تیرهی تاب خورده و نخ-مانند پیچیده شده.
انجیسی ۴۶۹۶ یکی از اعضای خوشهی کهکشانی قنطورس است، خوشهای از صدها کهکشان نزدیک به هم که گرانش میانشان آنها را در کنار یکدیگر نگه داشته. این خوشه با فاصلهی ۵۰ میلیون سال نوری از زمین، در #صورت_فلکی_قنطورس جای دارد.
با آن که خوشهی قنطورس خوشهی بزرگیست، ولی انجیسی ۴۶۹۶ در برابر همخوشهایهایش بسیار خودنمایی میکند، زیرا درخشانترین عضو این خوشه است و به دلایل آشکار، عنوان "درخشانترین کهکشان خوشه" (#Brightest_Cluster_Galaxy یا BCG) را یدک میکشد. BCGها از جملهی بزرگترین و درخشانترین کهکشانهای کیهان هستند.
ولی انجیسی ۴۶۹۶ به یک دلیل دیگر نیز بسیار به چشم میآید: به دلیل ساختار یگانه و ویژهاش. مشاهدات پیشین وجود رشتههای پرپیچ و تابی را آشکار کرده بودند که از بدنهی اصلی کهکشان بیرون زده و یک "علامت سوال" کیهانی در آسمان ساختهاند، پیچکهای تیرهای که به گرد یک هستهی درخشان حلقه زدهاند.
اکنون یک گروه بینالمللی از دانشمندان به رهبری اخترشناسان دانشگاه کمبریج بریتانیا با بهره از تلسکوپ فضایی هابل یک بار دیگر و این بار با دقت بیشتر این ساختار نخ-مانند را بررسی کردهاند. آنها دریافتند که هر یک از این رشتههای غباری پهنایی حدود ۲۰۰ سال نوری داشته و ۱۰ برابر از گاز پیرامونش چگالتر است. این رشتهها به یکدیگر بافته شده، رو به درون، به سوی مرکز کهکشان پیچ خورده، و گازهای تشکیلدهندهی کهکشان را به هستهاش وصل کردهاند.
در واقع به نظر میرسد هستهی این کهکشان مسئول پیچ و تاب خود این رشتهها است. انجیسی ۴۶۹۶ در مرکزش یک ابرسیاهچالهی فعال دارد که منطقهی درونی کهکشان را بسیار پرانرژی کرده و باعث داغ شدن گازهای آن بخش و فرستادن جریانهایی از مواد داغ به بیرون شده است.
گویا این جریانهای گازی داغ رو به بیرون حباب درست میکنند و مواد رشتهها را هم با خود تاب میدهند. #میدان_مغناطیسی کهکشان هم با باد شدن این حباب رو به بیرون کشیده میشود و مواد درون رشتهها را میفشارد و آنها را شکل میدهد.
در دل کهکشان، رشتهها در مارپیچی شگفتانگیز رو به درون پیچ و تاب میخورند و به گرد ابرسیاهچالهی مرکزی تابیده شده و سرانجام خوراک آن میشوند.
آگاهی بیشتر دربارهی کهکشانهای رشتهای مانند انجیسی ۴۶۹۶ میتواند به ما در رسیدن به پاسخ این پرسش که چرا به نظر میرسد بسیاری از کهکشانهای بزرگ در کیهانِ نزدیک ما مردهاند؛ به جای این که با ذخیرههای گستردهی گاز و غبار خود ستارگان تازه بسازند، آرام هستند و انباشته از ستارگان پا به سن گذاشته و پیر. انجیسی ۴۶۹۶ هم یکی از این گونه کهکشانهاست. دلیلش شاید این باشد که میدان مغناطیسی مرکز کهکشان که به همراه حبابها در سرتاسر کهکشان کشیده شده، جلوی فرآیندهای #ستارهزایی از گاز و غبارها را گرفته است.
در ویدیویی که در ادامه میبینید، با بزرگنمایی آسمان در صورت فلکی قنطورس، به کهکشان انجیسی ۴۶۹۶ میرسید.👇🏼
#NGC_4696 #BCG #خوشه_کهکشانی #خوشه_قنطورس #تلسکوپ_هابل
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/12/NGC4696.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—---------------------------------------------------
https://goo.gl/GrbVm9
تصاویر تازهی تلسکوپ فضایی هابل اِسا/ناسا ساختار در هم پیچیدهی کهکشان انجیسی ۴۶۹۶ را با جزییاتی بیسابقه را آشکار کردهاند. این #کهکشان_بیضیگون یک شگفتی زیبای کیهانی با یک هستهی درخشان است که در سامانهای از رشتههای تیرهی تاب خورده و نخ-مانند پیچیده شده.
انجیسی ۴۶۹۶ یکی از اعضای خوشهی کهکشانی قنطورس است، خوشهای از صدها کهکشان نزدیک به هم که گرانش میانشان آنها را در کنار یکدیگر نگه داشته. این خوشه با فاصلهی ۵۰ میلیون سال نوری از زمین، در #صورت_فلکی_قنطورس جای دارد.
با آن که خوشهی قنطورس خوشهی بزرگیست، ولی انجیسی ۴۶۹۶ در برابر همخوشهایهایش بسیار خودنمایی میکند، زیرا درخشانترین عضو این خوشه است و به دلایل آشکار، عنوان "درخشانترین کهکشان خوشه" (#Brightest_Cluster_Galaxy یا BCG) را یدک میکشد. BCGها از جملهی بزرگترین و درخشانترین کهکشانهای کیهان هستند.
ولی انجیسی ۴۶۹۶ به یک دلیل دیگر نیز بسیار به چشم میآید: به دلیل ساختار یگانه و ویژهاش. مشاهدات پیشین وجود رشتههای پرپیچ و تابی را آشکار کرده بودند که از بدنهی اصلی کهکشان بیرون زده و یک "علامت سوال" کیهانی در آسمان ساختهاند، پیچکهای تیرهای که به گرد یک هستهی درخشان حلقه زدهاند.
اکنون یک گروه بینالمللی از دانشمندان به رهبری اخترشناسان دانشگاه کمبریج بریتانیا با بهره از تلسکوپ فضایی هابل یک بار دیگر و این بار با دقت بیشتر این ساختار نخ-مانند را بررسی کردهاند. آنها دریافتند که هر یک از این رشتههای غباری پهنایی حدود ۲۰۰ سال نوری داشته و ۱۰ برابر از گاز پیرامونش چگالتر است. این رشتهها به یکدیگر بافته شده، رو به درون، به سوی مرکز کهکشان پیچ خورده، و گازهای تشکیلدهندهی کهکشان را به هستهاش وصل کردهاند.
در واقع به نظر میرسد هستهی این کهکشان مسئول پیچ و تاب خود این رشتهها است. انجیسی ۴۶۹۶ در مرکزش یک ابرسیاهچالهی فعال دارد که منطقهی درونی کهکشان را بسیار پرانرژی کرده و باعث داغ شدن گازهای آن بخش و فرستادن جریانهایی از مواد داغ به بیرون شده است.
گویا این جریانهای گازی داغ رو به بیرون حباب درست میکنند و مواد رشتهها را هم با خود تاب میدهند. #میدان_مغناطیسی کهکشان هم با باد شدن این حباب رو به بیرون کشیده میشود و مواد درون رشتهها را میفشارد و آنها را شکل میدهد.
در دل کهکشان، رشتهها در مارپیچی شگفتانگیز رو به درون پیچ و تاب میخورند و به گرد ابرسیاهچالهی مرکزی تابیده شده و سرانجام خوراک آن میشوند.
آگاهی بیشتر دربارهی کهکشانهای رشتهای مانند انجیسی ۴۶۹۶ میتواند به ما در رسیدن به پاسخ این پرسش که چرا به نظر میرسد بسیاری از کهکشانهای بزرگ در کیهانِ نزدیک ما مردهاند؛ به جای این که با ذخیرههای گستردهی گاز و غبار خود ستارگان تازه بسازند، آرام هستند و انباشته از ستارگان پا به سن گذاشته و پیر. انجیسی ۴۶۹۶ هم یکی از این گونه کهکشانهاست. دلیلش شاید این باشد که میدان مغناطیسی مرکز کهکشان که به همراه حبابها در سرتاسر کهکشان کشیده شده، جلوی فرآیندهای #ستارهزایی از گاز و غبارها را گرفته است.
در ویدیویی که در ادامه میبینید، با بزرگنمایی آسمان در صورت فلکی قنطورس، به کهکشان انجیسی ۴۶۹۶ میرسید.👇🏼
#NGC_4696 #BCG #خوشه_کهکشانی #خوشه_قنطورس #تلسکوپ_هابل
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/12/NGC4696.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«بر پایه نسبیت خاص، خورشید ما دارد ترمز میکند!»
—------------------------------------------------------
https://goo.gl/maEAM4
* اگرچه خورشید نزدیکترین ستاره به ماست، ولی هنوز رازهای بسیاری را از ما پنهان کرده. به نظر میرسد اکنون یکی از معماهای خورشیدی حل شده و یک نظریه که نخستین بار در سال ۱۹۰۵ توسط آلبرت اینشتین مطرح شده بود میتواند آن را کامل توضیح دهد.
بیست سال پیش، اخترشناسان خورشیدی پی بردند که بالاترین لایهی خورشید کُندتر از دیگر لایههای زیرین میچرخد. این شگفتانگیز بود. به خوبی میدانیم که چرخش خورشید در استوایش سریعتر از قطبهایش است -پدیدهای که به نام چرخش ناهماهنگ یا دگرسانهای (differential rotation) شناخته میشود و چرخهی ۱۱ سالهی خورشید را به پا میکند. ولی این واقعیت که خورشید یک لایهی رویی تنبل دارد درکش دشوار بوده. انگار که نیرویی جلوی حرکت این لایه را میگیرد و نمیگذارد پا به پای لایههای زیرین پیش برود.
اکنون شاید پژوهشگرانی از بنیاد اخترشناسی دانشگاه هاوایی (IfA)، برزیل، و دانشگاه استنفورد به پاسخی که به طور کامل بر پایهی فیزیک بنیادی است برای آن دست یافته باشند. به نظر میرسد نوری که خورشید تولید میکند یک اثر ترمزی روی لایههای سطحیاش دارد.
جف کوهن از IfA می گوید: «خورشید به این زودیها از چرخش باز نخواهد ایستاد، ولی ما دریافتهایم همان تابشی که گرمابخش زمین است، دارد خورشید را هم "ترمز میدهد". این ترمز که دلیلش #نسبیت_خاص اینشتین است، دارد به آرامی از سرعت خورشید میکاهد و این کاهش را هم از سطح آن شروع کرده.»
بر پایهی نظریهی نسبیت خاص، فوتونها که حامل نیروی الکترومغناطیس (همان نور) هستند، اندکی تکانه (اندازه حرکت) را نیز با خود میبرد. اگر به اندازهی کافی #فوتون از جسمی جدا شود، با خود مقدار بزرگی #تکانه را خواهند برد. در عمر ۵ میلیارد سالهی خورشید، سطح آن مقدار هنگفتی فوتون از دست داده که باعث شده سرعتِ ۵ درصدِ بالاییِ این ستاره کاهش بیابد. این سازوکار که به نام "#اثر_پوینتینگ_رابرتسون" شناخته میشود، پیش از این در غبارهای میانسیارهای دیده شده بود؛ کشش تابش خورشید باعث شده این غبارها تکانه از دست بدهند و از کمربند سیارکها به بخش درونی سامانهی خورشیدی بیایند.
@onestar_in_sevenskies
چیزی که بر غبارها اثر میگذارد بیشک بر سوپ فرا-داغِ گاز در لایههای بالایی خورشید هم تاثیر میگذارد، و در درازنای عمر این ستاره، ترمزی که از سوی فوتونهای گسیلیده از آن ایجاد شده به پیدایش یک اثر سنجشپذیر (قابل اندازهگیری) انجامیده که تا امروز برای دانشمندان یک راز مانده بود.
این پژوهشگران با بهره از دادههای چندین سالهی رصدخانهی دینامیک خورشیدی ناسا (SDO) توانستند موجهایی که در دل خورشید پیش میروند را بسنجند تا با کمک آن اندازهی دقیق لایهای که دارد ترمز میکند را به دست آورند. این شگرد فنی که به نام "هورلَرزهشناسی" (#اخترلرزهشناسی برای خورشید) شناخته میشود، بسیار همانند سنجش حرکت امواج لرزه در دل زمین برای اندازهگیری شدت زمینلرزه است. موادی که این امواج لرزه از درونشان جابجا میشوند، امواج را تغییر میدهند و لرزهشناسان از همین راه میتوانند زیر سطح زمین را "ببینند".
اگرچه خورشید یک جسم جامدِ ساخته شده از سنگ و فلز نیست، ولی پلاسمای چگال درون آن هم به امواج اجازهی حرکت میدهد و نوسانهایی در سطحش پدید میآورد که میتواند اندازهگیری شود. بنابراین هورلرزهشناسی به اخترشناسان امکان میدهد تا درون نزدیکترین ستاره را "ببینند" و جزییات بسیاری را دربارهی درون آن که شاید روی سطحش پیدا نباشند آشکار کنند. و در این مورد، ما به کمک هورلرزهشناسی و بررسی #میدان_مغناطیسی خورشید که به فضا میرود و به درونش بر میگردد میتوانیم مقدار کششی که بر پایهی نسبیت خاص اینشتین بر سطحش وارد میشود را اندازه بگیریم.
کوهن میگوید: «این یک گشتاور نیروی کوچک است که دارد به آرامی از سرعت آن میکاهد، ولی در درازنای زندگی ۵ میلیاردسالهی خورشید، همین گشتاور نیروی اندک تاثیر چشمگیری بر ۳۵۰۰۰ کیلومتری بالایی آن گذاشته.» پژوهشنامهی این ذانشمندان برای انتشار در نشریهی فیزیکال ریویو لترز پذیرفته شده و نگارش پیش-چاپ آن هم در arXiv در دسترس است.... (ادامه در پست بعد 👇🏼👇🏼👇🏼)
—------------------------------------------------------
https://goo.gl/maEAM4
* اگرچه خورشید نزدیکترین ستاره به ماست، ولی هنوز رازهای بسیاری را از ما پنهان کرده. به نظر میرسد اکنون یکی از معماهای خورشیدی حل شده و یک نظریه که نخستین بار در سال ۱۹۰۵ توسط آلبرت اینشتین مطرح شده بود میتواند آن را کامل توضیح دهد.
بیست سال پیش، اخترشناسان خورشیدی پی بردند که بالاترین لایهی خورشید کُندتر از دیگر لایههای زیرین میچرخد. این شگفتانگیز بود. به خوبی میدانیم که چرخش خورشید در استوایش سریعتر از قطبهایش است -پدیدهای که به نام چرخش ناهماهنگ یا دگرسانهای (differential rotation) شناخته میشود و چرخهی ۱۱ سالهی خورشید را به پا میکند. ولی این واقعیت که خورشید یک لایهی رویی تنبل دارد درکش دشوار بوده. انگار که نیرویی جلوی حرکت این لایه را میگیرد و نمیگذارد پا به پای لایههای زیرین پیش برود.
اکنون شاید پژوهشگرانی از بنیاد اخترشناسی دانشگاه هاوایی (IfA)، برزیل، و دانشگاه استنفورد به پاسخی که به طور کامل بر پایهی فیزیک بنیادی است برای آن دست یافته باشند. به نظر میرسد نوری که خورشید تولید میکند یک اثر ترمزی روی لایههای سطحیاش دارد.
جف کوهن از IfA می گوید: «خورشید به این زودیها از چرخش باز نخواهد ایستاد، ولی ما دریافتهایم همان تابشی که گرمابخش زمین است، دارد خورشید را هم "ترمز میدهد". این ترمز که دلیلش #نسبیت_خاص اینشتین است، دارد به آرامی از سرعت خورشید میکاهد و این کاهش را هم از سطح آن شروع کرده.»
بر پایهی نظریهی نسبیت خاص، فوتونها که حامل نیروی الکترومغناطیس (همان نور) هستند، اندکی تکانه (اندازه حرکت) را نیز با خود میبرد. اگر به اندازهی کافی #فوتون از جسمی جدا شود، با خود مقدار بزرگی #تکانه را خواهند برد. در عمر ۵ میلیارد سالهی خورشید، سطح آن مقدار هنگفتی فوتون از دست داده که باعث شده سرعتِ ۵ درصدِ بالاییِ این ستاره کاهش بیابد. این سازوکار که به نام "#اثر_پوینتینگ_رابرتسون" شناخته میشود، پیش از این در غبارهای میانسیارهای دیده شده بود؛ کشش تابش خورشید باعث شده این غبارها تکانه از دست بدهند و از کمربند سیارکها به بخش درونی سامانهی خورشیدی بیایند.
@onestar_in_sevenskies
چیزی که بر غبارها اثر میگذارد بیشک بر سوپ فرا-داغِ گاز در لایههای بالایی خورشید هم تاثیر میگذارد، و در درازنای عمر این ستاره، ترمزی که از سوی فوتونهای گسیلیده از آن ایجاد شده به پیدایش یک اثر سنجشپذیر (قابل اندازهگیری) انجامیده که تا امروز برای دانشمندان یک راز مانده بود.
این پژوهشگران با بهره از دادههای چندین سالهی رصدخانهی دینامیک خورشیدی ناسا (SDO) توانستند موجهایی که در دل خورشید پیش میروند را بسنجند تا با کمک آن اندازهی دقیق لایهای که دارد ترمز میکند را به دست آورند. این شگرد فنی که به نام "هورلَرزهشناسی" (#اخترلرزهشناسی برای خورشید) شناخته میشود، بسیار همانند سنجش حرکت امواج لرزه در دل زمین برای اندازهگیری شدت زمینلرزه است. موادی که این امواج لرزه از درونشان جابجا میشوند، امواج را تغییر میدهند و لرزهشناسان از همین راه میتوانند زیر سطح زمین را "ببینند".
اگرچه خورشید یک جسم جامدِ ساخته شده از سنگ و فلز نیست، ولی پلاسمای چگال درون آن هم به امواج اجازهی حرکت میدهد و نوسانهایی در سطحش پدید میآورد که میتواند اندازهگیری شود. بنابراین هورلرزهشناسی به اخترشناسان امکان میدهد تا درون نزدیکترین ستاره را "ببینند" و جزییات بسیاری را دربارهی درون آن که شاید روی سطحش پیدا نباشند آشکار کنند. و در این مورد، ما به کمک هورلرزهشناسی و بررسی #میدان_مغناطیسی خورشید که به فضا میرود و به درونش بر میگردد میتوانیم مقدار کششی که بر پایهی نسبیت خاص اینشتین بر سطحش وارد میشود را اندازه بگیریم.
کوهن میگوید: «این یک گشتاور نیروی کوچک است که دارد به آرامی از سرعت آن میکاهد، ولی در درازنای زندگی ۵ میلیاردسالهی خورشید، همین گشتاور نیروی اندک تاثیر چشمگیری بر ۳۵۰۰۰ کیلومتری بالایی آن گذاشته.» پژوهشنامهی این ذانشمندان برای انتشار در نشریهی فیزیکال ریویو لترز پذیرفته شده و نگارش پیش-چاپ آن هم در arXiv در دسترس است.... (ادامه در پست بعد 👇🏼👇🏼👇🏼)