«اندازهگیری جرم یک کوتوله سفید به کمک نسبیت عام»
—-------------------------------------------------
* اندازهگیری جرم ستارگان کار آسانی نیست- نمیتوانیم آنها را در ترازو بگذاریم و دقیق اندازه بگیریم. ولی اخترشناسان به لطف یکی از پیشبینیهای کلیدی اینشتین در نظریهی #نسبیت_عام توانستهاند برای نخستین بار، به طور مستقیم جرم یک کوتولهی سفید را اندازه بگیرند.
بر پایهی پیشبینی اینشتین که به نام "#همگرایی_گرانشی" شناخته میشود، خمیدگی فضا نزدیک یک جرم سنگین، مانند یک ستاره یا یک سیاهچاله، باعث میشود نور اجرام دیگر با گذشتن از کنار آن، به جای مسیر راست، مسیری خمیده را بپیمایند. ولی او در پژوهشنامهای که در سال ۱۹۳۶ منتشر شد، دیدن مستقیمِ چنین پدیدهای را ناممکن دانست، زیرا تلسکوپها توان دیدن این سطح از جزییات را نخواهند داشت.
ولی به نظر میرسد وی توانایی نسلهای بعدی تلسکوپها را دست کم گرفته بود، مانند همین رصد تازه که به کمک تلسکوپ فضایی هابل انجام شده.
کایلاش ساهو از بنیاد علمی تلسکوپ فضایی در بالتیمور مریلند به همراه همکارانش، برای اندازهگیری جرم کوتولهی سفید "استاین ۲۰۵۱ بی"، خمش نور توسط آن را اندازه گرفتند. این ستاره ۱۸ سال نوری از زمین فاصله دارد. به هنگام گذر این ستاره از برابر ستارهی پسزمینه، نور ستارهی دورتر در اثر گرانش استاین ۲۰۵۱ بی به اندازهی ۲ هزارم ثانیهی قوس جابجا شد. این خمیدگی به اندازهای کوچک است که دیدن آن مانند دیدن راه رفتن مورچهای روی سطح یک سکهی ۲۵ سنتی در فاصلهی ۲۴۰۰ کیلومتری است.
ساهو میگوید: «جرم ستاره اساسا همه چیز را دربارهی آن آشکار میکند.» دانستن جرم یک ستاره میتواند به اخترفیزیکدانان در اندازهگیری سن ستاره و پی بردن به سرنوشت پایانی آن کمک کند.
دانشمندان پی بردند که استاین ۲۰۵۱ بی حدود ۶۸ درصد جرم خورشید را دارد. این چندان دورتر از برآوردهای پیشین نست، ولی برآورد تازه به این دلیل اهمیت دارد که برخلاف سنجشهای گذشته، بر پایهی پنداشتها از همنهش (ترکیب) ستاره یا مدار آن پیرامون ستارگان دیگر انجام نشده. برای نمونه، در برآوردهای آغازین از جرم این کوتولهی سفید فرض شده بود که دارای هستهای آهنی است، ولی این سنجش سرراستِ تازه نشان میدهد که این فرض نادرست بوده.
مارتین بارستو از دانشگاه لستر بریتانیا، که در این پژوهش شرکت نداشت، از یافتههای آن به هیجان آمده. وی میگوید: «اندازهگیری جرم کوتولههای سفید بدون به کار بردن هیچ مدلی به راستی دشوار و چالشبرانگیز است.»
ساهو و همکارانش به مدت دو سال، گذشتن این کوتولهی سفید از برابر یک ستارهی دیگر رصد کردند. آنها توانستند با سنجش تغییر مسیر نور ستارهی پشتی به هنگام گذر کوتولهی سفید، جرم کوتوله را اندازه بگیرند- هر چه جرم ستاره بیشتر باشد، [گرانش نیرومندتر و] خمش نور ستارهی پشتی بیشتر میشود.
این گروه اکنون در تلاشند جرم پروکسیما قنطورس را هم اندازه بگیرند، یک کوتولهی سرخ که تنها ۴.۲۵ سال نوری از زمین فاصله دارد.
به گفتهی بارتو، همگرایی گرانشی راهی سودمند و کاربردی برای سنجش مستقلانهی جرم یک ستاره است، ولی یافتن ستارگانی که با همترازی مناسب برای سنجش، از برابر ستارهای دیگر میگذرند سخت است. ساهو و همکارانش بیش از ۵۰۰۰ ستاره را بررسی کردند تا سرانجام به مورد مناسبِ استاین ۲۰۵۱ بی رسیدند.
با این وجود، بارستو میگوید همگرایی گرانشی تنها راه برای اندازهگیری دقیق جرم ستارگانیست که جفت نیستند. [ولی] در سامانههای دوتایی که در آنها، دو ستاره با هم به گرد یک مرکز جرم مشترک میچرخند، اخترشناسان میتوانند جرم آنها را با بررسی مدارشان نیز برآورد کنند.
ساهو میگوید اندازهگیری جرم استاین ۲۰۵۱ بی شاید ۷.۵ درصد خطا داشته باشد که آن هم به دلیل نبودِ وضوح کافی است، ولی باز هم بهترین برآورد ما از جرم یک #کوتوله_سفید است. به گفتهی وی، تلسکوپهای آینده، مانند تلسکوپ جیمز وب ناسا میتوانند به اخترشناسان در اندازهگیریهایی از این هم دقیقتر کمک کنند.
https://goo.gl/GXV4iI
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/06/Stein2015B.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—-------------------------------------------------
* اندازهگیری جرم ستارگان کار آسانی نیست- نمیتوانیم آنها را در ترازو بگذاریم و دقیق اندازه بگیریم. ولی اخترشناسان به لطف یکی از پیشبینیهای کلیدی اینشتین در نظریهی #نسبیت_عام توانستهاند برای نخستین بار، به طور مستقیم جرم یک کوتولهی سفید را اندازه بگیرند.
بر پایهی پیشبینی اینشتین که به نام "#همگرایی_گرانشی" شناخته میشود، خمیدگی فضا نزدیک یک جرم سنگین، مانند یک ستاره یا یک سیاهچاله، باعث میشود نور اجرام دیگر با گذشتن از کنار آن، به جای مسیر راست، مسیری خمیده را بپیمایند. ولی او در پژوهشنامهای که در سال ۱۹۳۶ منتشر شد، دیدن مستقیمِ چنین پدیدهای را ناممکن دانست، زیرا تلسکوپها توان دیدن این سطح از جزییات را نخواهند داشت.
ولی به نظر میرسد وی توانایی نسلهای بعدی تلسکوپها را دست کم گرفته بود، مانند همین رصد تازه که به کمک تلسکوپ فضایی هابل انجام شده.
کایلاش ساهو از بنیاد علمی تلسکوپ فضایی در بالتیمور مریلند به همراه همکارانش، برای اندازهگیری جرم کوتولهی سفید "استاین ۲۰۵۱ بی"، خمش نور توسط آن را اندازه گرفتند. این ستاره ۱۸ سال نوری از زمین فاصله دارد. به هنگام گذر این ستاره از برابر ستارهی پسزمینه، نور ستارهی دورتر در اثر گرانش استاین ۲۰۵۱ بی به اندازهی ۲ هزارم ثانیهی قوس جابجا شد. این خمیدگی به اندازهای کوچک است که دیدن آن مانند دیدن راه رفتن مورچهای روی سطح یک سکهی ۲۵ سنتی در فاصلهی ۲۴۰۰ کیلومتری است.
ساهو میگوید: «جرم ستاره اساسا همه چیز را دربارهی آن آشکار میکند.» دانستن جرم یک ستاره میتواند به اخترفیزیکدانان در اندازهگیری سن ستاره و پی بردن به سرنوشت پایانی آن کمک کند.
دانشمندان پی بردند که استاین ۲۰۵۱ بی حدود ۶۸ درصد جرم خورشید را دارد. این چندان دورتر از برآوردهای پیشین نست، ولی برآورد تازه به این دلیل اهمیت دارد که برخلاف سنجشهای گذشته، بر پایهی پنداشتها از همنهش (ترکیب) ستاره یا مدار آن پیرامون ستارگان دیگر انجام نشده. برای نمونه، در برآوردهای آغازین از جرم این کوتولهی سفید فرض شده بود که دارای هستهای آهنی است، ولی این سنجش سرراستِ تازه نشان میدهد که این فرض نادرست بوده.
مارتین بارستو از دانشگاه لستر بریتانیا، که در این پژوهش شرکت نداشت، از یافتههای آن به هیجان آمده. وی میگوید: «اندازهگیری جرم کوتولههای سفید بدون به کار بردن هیچ مدلی به راستی دشوار و چالشبرانگیز است.»
ساهو و همکارانش به مدت دو سال، گذشتن این کوتولهی سفید از برابر یک ستارهی دیگر رصد کردند. آنها توانستند با سنجش تغییر مسیر نور ستارهی پشتی به هنگام گذر کوتولهی سفید، جرم کوتوله را اندازه بگیرند- هر چه جرم ستاره بیشتر باشد، [گرانش نیرومندتر و] خمش نور ستارهی پشتی بیشتر میشود.
این گروه اکنون در تلاشند جرم پروکسیما قنطورس را هم اندازه بگیرند، یک کوتولهی سرخ که تنها ۴.۲۵ سال نوری از زمین فاصله دارد.
به گفتهی بارتو، همگرایی گرانشی راهی سودمند و کاربردی برای سنجش مستقلانهی جرم یک ستاره است، ولی یافتن ستارگانی که با همترازی مناسب برای سنجش، از برابر ستارهای دیگر میگذرند سخت است. ساهو و همکارانش بیش از ۵۰۰۰ ستاره را بررسی کردند تا سرانجام به مورد مناسبِ استاین ۲۰۵۱ بی رسیدند.
با این وجود، بارستو میگوید همگرایی گرانشی تنها راه برای اندازهگیری دقیق جرم ستارگانیست که جفت نیستند. [ولی] در سامانههای دوتایی که در آنها، دو ستاره با هم به گرد یک مرکز جرم مشترک میچرخند، اخترشناسان میتوانند جرم آنها را با بررسی مدارشان نیز برآورد کنند.
ساهو میگوید اندازهگیری جرم استاین ۲۰۵۱ بی شاید ۷.۵ درصد خطا داشته باشد که آن هم به دلیل نبودِ وضوح کافی است، ولی باز هم بهترین برآورد ما از جرم یک #کوتوله_سفید است. به گفتهی وی، تلسکوپهای آینده، مانند تلسکوپ جیمز وب ناسا میتوانند به اخترشناسان در اندازهگیریهایی از این هم دقیقتر کمک کنند.
https://goo.gl/GXV4iI
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/06/Stein2015B.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«فرستادن ویدیو و تصویر از فضای میانستارهای با کمک خورشید آسان میشود»
—---------------------------------------------------------------------—
* می خواهید پیامی را به فضای میانستارهای بفرستید؟ از خورشید برای تقویت سیگنالها بهره بگیرید.
بر پایهی یک پیشنهاد تازه، گرانش خورشید میتواند برای تقویت سیگنالهای یک کاوشگر میانستارهای به کار رود و اجازه دهد ویدیوها از جایی به دوردستیِ آلفا قنطورس به ما برسند. گفتنی است فناوری مورد نیاز برای این کار پدید هم آمده است.
اگرچه ما هنوز کاوشگرهایی به آن اندازه دور نداریم که از این فناوری بهره بگیرند، ولی شاید روزی برای ارتباطات میانستارهای سودمند باشند. شاید در آینده بتوانیم شبکههای ارتباطی بسازیم که تماس ما با فضاپیماهایمان -یا فضاپیماهای بیگانگان- را امکانپذیر کنند.
اخترشناس مستقل، میشاییل هیپکه پی برده که دستگاههای روی زمین برای دریافت حتی یک سیگنال یک واتی از یک کاوشگر در آلفا قنطورس (که نزدیکترین سامانهی ستارهای به ما است)، باید پهنایی به اندازهی ۵۳ کیلومتر داشته باشند- بزرگتر از شهر نیویورک.
بر پایهی پژوهش هیپکه، به جای چنین دستگاه غولپیکری، یک تلسکوپ به قطر تنها حدود ۱ متر میتواند سیگنال را به سوی ما بازپخش کند. تنها چیزی که نیاز است اینست که باید در نقطهای حدود ۹۰ میلیارد کیلومتری خورشید باشد، فاصلهای که در آن پدیدهای به نام همگرایی گرانشی میتواند سیگنال را بزرگنمایی و تقویت کند.
در این اثر که توسط اینشتین پیشبینی شده بود و نخستین بار در سال ۱۹۱۹ دیده شد، نوری که از یک جرم دوردست تابیده، با گذشتن از کنار یک جرم بزرگ، مانند خورشید، خم و کانونی میشود.
گفتگو با آلفا قنطورس
چنین تقویت سیگنالی میتواند در ساختن گیرندهها برای ماموریتهای میانستارهای مهم باشد. بدون آن، نیاز به این خواهیم داشت که تلسکوپهایی غولپیکر روی زمین بسازیم و کاوشگرهایی که به فضای میان ستارهای میفرستیم به اندازهی کافی بزرگ باشند که بتوانند چشمههای بسیار بزرگ انرژی را با خود ببرند.
با اثر #همگرایی_گرانشی، یک مقدار انرژی اندک میتواند مسیر بسیار درازی را برای تراگسیل دادهها به زمین بپیماید. هیپکه میگوید: «از کنار نزدیکترین ستارگان، یک نشانهگر لیزر دستی هم میتواند چنین کاری انجام دهد.» نرخ دادهها در این شیوه میتواند به اندازهی کافی بالا باشد که بشود عکس و ویدیو فرستاد، هر چند که در هر حال ۴ سال باید برای دریافت هر گونه دادهای از آلفا قنطورس انتظار بکشیم.
آخرین پیشنهاد برای فرستادن کاوشگرها به آلفا قنطورس برنامهی Breakthrough Starshot است که در آن، ناوگانی از فضاپیماهای مینیاتوریِ چند گرمی با بادبانهای نوری راهی فضا میشوند. برای ساخته شدن این بادبانها، لیزری که آنها را پیش میراند، و دستگاههای الکترونیکی مورد نیازشان باید سالها انتظار کشید.
فناوری آماده
بر خلاف آن، طرح هیپکه تنها نیاز به فناوریهای کنونی دارد. ولی این بدان معنا نیست که کار آسانی باشد. فضاپیمای پیشنهادی وی باید در فاصلهی چهار برابر فاصلهی کنونی وویجر ۱ (یعنی ۲۰.۸ میلیارد کیلومتری خورشید) باشد- دورترین جسم ساختهی دست بشر تا امروز، که ۴۰ سال پیش راهی فضا شده بود.
گسیل سیگنال از هر فاصلهای کمتر از ۹۰ میلیارد کیلومتر بیفایده خواهد بود زیرا خورشید جلوی آن را میگیرد و به زمین نمیرسد.
اسلاوا توریشف، فیزیکدان آزمایشگاه پیشرانش جت ناسا، میگوید نقشهی هیپکه "دشوار است ولی ناممکن نیست". فضاپیمای گیرنده نیاز ندارد نزدیکتر بیاید زیرا از فاصلهی ۳۰۰ میلیارد کیلومتری خورشید هم میتواند سیگنالها را دریافت کند.
توریشف میگوید یک عملیات #قلابسنگ_گرانشی (کمک گرانشی) به گرد خورشید میتواند فضاپیما را در یک چارچوب زمانی ۲۵ تا ۳۰ ساله به فاصلهی ۹۰ میلیارد کیلومتری پرتاب کند.
با وجود دشواریها و چالشهای چنین پروژهی جاهطلبانهای، هیپکه میگوید بشر تاکنون تلسکوپهای فضایی بزرگتر از آنچه وی پیشنهاد کرده را هم به فضا فرستاده. وی میگوید: «این بسیار آسانتر از ساخت تلسکوپ فضایی هابل است.»
#بادبان_نوری
https://goo.gl/FYKQVN
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/07/Hippke.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—---------------------------------------------------------------------—
* می خواهید پیامی را به فضای میانستارهای بفرستید؟ از خورشید برای تقویت سیگنالها بهره بگیرید.
بر پایهی یک پیشنهاد تازه، گرانش خورشید میتواند برای تقویت سیگنالهای یک کاوشگر میانستارهای به کار رود و اجازه دهد ویدیوها از جایی به دوردستیِ آلفا قنطورس به ما برسند. گفتنی است فناوری مورد نیاز برای این کار پدید هم آمده است.
اگرچه ما هنوز کاوشگرهایی به آن اندازه دور نداریم که از این فناوری بهره بگیرند، ولی شاید روزی برای ارتباطات میانستارهای سودمند باشند. شاید در آینده بتوانیم شبکههای ارتباطی بسازیم که تماس ما با فضاپیماهایمان -یا فضاپیماهای بیگانگان- را امکانپذیر کنند.
اخترشناس مستقل، میشاییل هیپکه پی برده که دستگاههای روی زمین برای دریافت حتی یک سیگنال یک واتی از یک کاوشگر در آلفا قنطورس (که نزدیکترین سامانهی ستارهای به ما است)، باید پهنایی به اندازهی ۵۳ کیلومتر داشته باشند- بزرگتر از شهر نیویورک.
بر پایهی پژوهش هیپکه، به جای چنین دستگاه غولپیکری، یک تلسکوپ به قطر تنها حدود ۱ متر میتواند سیگنال را به سوی ما بازپخش کند. تنها چیزی که نیاز است اینست که باید در نقطهای حدود ۹۰ میلیارد کیلومتری خورشید باشد، فاصلهای که در آن پدیدهای به نام همگرایی گرانشی میتواند سیگنال را بزرگنمایی و تقویت کند.
در این اثر که توسط اینشتین پیشبینی شده بود و نخستین بار در سال ۱۹۱۹ دیده شد، نوری که از یک جرم دوردست تابیده، با گذشتن از کنار یک جرم بزرگ، مانند خورشید، خم و کانونی میشود.
گفتگو با آلفا قنطورس
چنین تقویت سیگنالی میتواند در ساختن گیرندهها برای ماموریتهای میانستارهای مهم باشد. بدون آن، نیاز به این خواهیم داشت که تلسکوپهایی غولپیکر روی زمین بسازیم و کاوشگرهایی که به فضای میان ستارهای میفرستیم به اندازهی کافی بزرگ باشند که بتوانند چشمههای بسیار بزرگ انرژی را با خود ببرند.
با اثر #همگرایی_گرانشی، یک مقدار انرژی اندک میتواند مسیر بسیار درازی را برای تراگسیل دادهها به زمین بپیماید. هیپکه میگوید: «از کنار نزدیکترین ستارگان، یک نشانهگر لیزر دستی هم میتواند چنین کاری انجام دهد.» نرخ دادهها در این شیوه میتواند به اندازهی کافی بالا باشد که بشود عکس و ویدیو فرستاد، هر چند که در هر حال ۴ سال باید برای دریافت هر گونه دادهای از آلفا قنطورس انتظار بکشیم.
آخرین پیشنهاد برای فرستادن کاوشگرها به آلفا قنطورس برنامهی Breakthrough Starshot است که در آن، ناوگانی از فضاپیماهای مینیاتوریِ چند گرمی با بادبانهای نوری راهی فضا میشوند. برای ساخته شدن این بادبانها، لیزری که آنها را پیش میراند، و دستگاههای الکترونیکی مورد نیازشان باید سالها انتظار کشید.
فناوری آماده
بر خلاف آن، طرح هیپکه تنها نیاز به فناوریهای کنونی دارد. ولی این بدان معنا نیست که کار آسانی باشد. فضاپیمای پیشنهادی وی باید در فاصلهی چهار برابر فاصلهی کنونی وویجر ۱ (یعنی ۲۰.۸ میلیارد کیلومتری خورشید) باشد- دورترین جسم ساختهی دست بشر تا امروز، که ۴۰ سال پیش راهی فضا شده بود.
گسیل سیگنال از هر فاصلهای کمتر از ۹۰ میلیارد کیلومتر بیفایده خواهد بود زیرا خورشید جلوی آن را میگیرد و به زمین نمیرسد.
اسلاوا توریشف، فیزیکدان آزمایشگاه پیشرانش جت ناسا، میگوید نقشهی هیپکه "دشوار است ولی ناممکن نیست". فضاپیمای گیرنده نیاز ندارد نزدیکتر بیاید زیرا از فاصلهی ۳۰۰ میلیارد کیلومتری خورشید هم میتواند سیگنالها را دریافت کند.
توریشف میگوید یک عملیات #قلابسنگ_گرانشی (کمک گرانشی) به گرد خورشید میتواند فضاپیما را در یک چارچوب زمانی ۲۵ تا ۳۰ ساله به فاصلهی ۹۰ میلیارد کیلومتری پرتاب کند.
با وجود دشواریها و چالشهای چنین پروژهی جاهطلبانهای، هیپکه میگوید بشر تاکنون تلسکوپهای فضایی بزرگتر از آنچه وی پیشنهاد کرده را هم به فضا فرستاده. وی میگوید: «این بسیار آسانتر از ساخت تلسکوپ فضایی هابل است.»
#بادبان_نوری
https://goo.gl/FYKQVN
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/07/Hippke.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«کشف یکی از درخشانترین کهکشانهایی که تاکنون شناخته شده»
—---------------------------------------------------------
بر پایهی نظریهی #نسبیت_عام اینشتین، هنگامی که پرتوی نور از نزدیک یک جسم بسیار پرجرم میگذرد، نیروی گرانش مسیر فوتونهای آن جسم تغییر داده و به سوی خود میکشد. این پدیده به نام #همگرایی_گرانشی شناخته میشود و آن را میتوان با اثری که یک عدسی روی پرتوهای نور میگذارد مقایسه کرد که مانند یک بزرگنما رفتار کرده و اندازه و شدت تصویر ظاهری جسم آغازین را تغییر میدهد.
اکنون با بهره از همین پدیده، یک گروه از دانشمندان در بنیاد اخترفیزیک جزایر قناری (IAC) به رهبری آناستازیو دیاز-سانچز از دانشگاه پلی تکنیک کارتاخنا (UPT) یک کهکشان بسیار دوردست، با فاصلهی ۱۰ هزار میلیون سال نوری یافتهاند که یک هزار برابر درخشانتر از کهکشان راه شیری است. این درخشانترین "کهکشان زیرمیلیمتری" است که تاکنون یافته شده؛ نام این اجرام به دلیل گسیلش بسیار نیرومند پرتوهای فروسرخ-دور از آنهاست. دانشمندان برای این اندازهگیری از تلسکوپ بزرگ قناری (GTC) در رصدخانهی صخرهی بچهها در گارافیا، لاپالمای جزایر قناری بهره جستند.
آناستازیو دیاز سانچز، پژوهشگر UPCT و نویسندهی نخست این پژوهش میگوید: «به لطف همگرایی گرانشی که توسط یک خوشهی کهکشانی میان ما و این جرم پدید آمده و مانند یک تلسکوپ رفتار میکند، ما این کهکشان را ۱۱ برابر بزرگتر و درخشانتر از چیزی که بدون این عدسی گرانشی دیده میشود میبینیم. از آن چندین تصویر پدید آمده که کمانی به مرکزیت پرجرمترین بخش خوشه را ساخته؛ چنین کمانی به نام حلقهی اینشتین شناخته میشود. خوبی این عدسیهای کیهانی اینست که ویژگیهای طیفی نور کهکشان را تغییر نمیدهد، به گونهای که میتوانیم آنها را مانند اجرامی که در فاصلهای بسیار نزدیکتر جای دارند بررسی کنیم.»
برای یافتن این کهکشان، که گزارش کشفش به تازگی در پژوهشنامهای در آستروفیزیکال جورنال لترز منتشر شده، جستجویی در سرتاسر آسمان انجام شد و پایگاه دادههای ماهوارههای وایز (ناسا) و پلانک (سازمان فضایی اروپا) برای شناسایی درخشانترین کهکشانهای زیرمیلیمتری با هم ترکیب شدند. نور این کهکشان توسط یک خوشهی کهکشانیِ بسیار نزدیکتر که رفتاری مانند یک عدسی همگرا دارد بزرگنمایی شده و تصویری از آن ساخته که بسیار بزرگتر از آنچه واقعا هست به نظر میآید، و به لطف این پدیده، دانشمندان توانستند سرشت و ویژگیهای آن را از راه طیفسنجی و با بهره از GTC بررسی کرده و بشناسند.
ستارهزایی با سرعت بالا
نرخ #ستارهزایی این کهکشان بسیار بالاست، و در هر سال ۱۰۰۰ ستارهی همجرم خورشید در آن ساخته می شود، بسیار بیش از کهکشان راه شیری که میشود گفت، سالانه تنها ۲ ستارهی همجرم خورشید میسازد. سوزانا ایگلسیاس-گروت، اخترفیزیکدان IAC و یکی از نویسندگان این پژوهش میگوید: «اجرامی مانند این کهکشان دارای نیرومندترین مناطق ستارهزایی شناخته شده در کیهانند. گام بعدی، بررسی محتوای مولکولی آنها خواهد بود.»
این حقیقت که این کهکشان بسیار درخشان است، نورش به طور گرانشی تقویت شده، و چندین تصویر از آن پدید آمده به ما اجازه میدهد تا نگاهی به ویژگیها و ساختارهای درونیش بیندازیم- کاری که بدون کمک عدسی گرانشی برای چنین کهکشان دوردستی امکان نداشت.
پژوهشگر IAC، هلموت دنربائر که در این پژوهش همکاری داشت در پایان میگوید: «در آینده خواهیم توانست با تداخلسنجهایی مانند آرایهی میلیمتری گستردهی شمالی (NOEMA/IRAM) در فرانسه، و آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (آلما) در شیلی، بررسیهای دقیقتری روی ستارهزایی در این کهکشان انجام دهیم.»
* توضیح تصویر:
تصاویر این کهکشان با پیکان سفید نشان داده شدهاند. پایین، سمت راست هم مقیاس تصویر به ثانیهی قوس است.
https://goo.gl/X82RS9
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/07/SubmillimetreGalaxy.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—---------------------------------------------------------
بر پایهی نظریهی #نسبیت_عام اینشتین، هنگامی که پرتوی نور از نزدیک یک جسم بسیار پرجرم میگذرد، نیروی گرانش مسیر فوتونهای آن جسم تغییر داده و به سوی خود میکشد. این پدیده به نام #همگرایی_گرانشی شناخته میشود و آن را میتوان با اثری که یک عدسی روی پرتوهای نور میگذارد مقایسه کرد که مانند یک بزرگنما رفتار کرده و اندازه و شدت تصویر ظاهری جسم آغازین را تغییر میدهد.
اکنون با بهره از همین پدیده، یک گروه از دانشمندان در بنیاد اخترفیزیک جزایر قناری (IAC) به رهبری آناستازیو دیاز-سانچز از دانشگاه پلی تکنیک کارتاخنا (UPT) یک کهکشان بسیار دوردست، با فاصلهی ۱۰ هزار میلیون سال نوری یافتهاند که یک هزار برابر درخشانتر از کهکشان راه شیری است. این درخشانترین "کهکشان زیرمیلیمتری" است که تاکنون یافته شده؛ نام این اجرام به دلیل گسیلش بسیار نیرومند پرتوهای فروسرخ-دور از آنهاست. دانشمندان برای این اندازهگیری از تلسکوپ بزرگ قناری (GTC) در رصدخانهی صخرهی بچهها در گارافیا، لاپالمای جزایر قناری بهره جستند.
آناستازیو دیاز سانچز، پژوهشگر UPCT و نویسندهی نخست این پژوهش میگوید: «به لطف همگرایی گرانشی که توسط یک خوشهی کهکشانی میان ما و این جرم پدید آمده و مانند یک تلسکوپ رفتار میکند، ما این کهکشان را ۱۱ برابر بزرگتر و درخشانتر از چیزی که بدون این عدسی گرانشی دیده میشود میبینیم. از آن چندین تصویر پدید آمده که کمانی به مرکزیت پرجرمترین بخش خوشه را ساخته؛ چنین کمانی به نام حلقهی اینشتین شناخته میشود. خوبی این عدسیهای کیهانی اینست که ویژگیهای طیفی نور کهکشان را تغییر نمیدهد، به گونهای که میتوانیم آنها را مانند اجرامی که در فاصلهای بسیار نزدیکتر جای دارند بررسی کنیم.»
برای یافتن این کهکشان، که گزارش کشفش به تازگی در پژوهشنامهای در آستروفیزیکال جورنال لترز منتشر شده، جستجویی در سرتاسر آسمان انجام شد و پایگاه دادههای ماهوارههای وایز (ناسا) و پلانک (سازمان فضایی اروپا) برای شناسایی درخشانترین کهکشانهای زیرمیلیمتری با هم ترکیب شدند. نور این کهکشان توسط یک خوشهی کهکشانیِ بسیار نزدیکتر که رفتاری مانند یک عدسی همگرا دارد بزرگنمایی شده و تصویری از آن ساخته که بسیار بزرگتر از آنچه واقعا هست به نظر میآید، و به لطف این پدیده، دانشمندان توانستند سرشت و ویژگیهای آن را از راه طیفسنجی و با بهره از GTC بررسی کرده و بشناسند.
ستارهزایی با سرعت بالا
نرخ #ستارهزایی این کهکشان بسیار بالاست، و در هر سال ۱۰۰۰ ستارهی همجرم خورشید در آن ساخته می شود، بسیار بیش از کهکشان راه شیری که میشود گفت، سالانه تنها ۲ ستارهی همجرم خورشید میسازد. سوزانا ایگلسیاس-گروت، اخترفیزیکدان IAC و یکی از نویسندگان این پژوهش میگوید: «اجرامی مانند این کهکشان دارای نیرومندترین مناطق ستارهزایی شناخته شده در کیهانند. گام بعدی، بررسی محتوای مولکولی آنها خواهد بود.»
این حقیقت که این کهکشان بسیار درخشان است، نورش به طور گرانشی تقویت شده، و چندین تصویر از آن پدید آمده به ما اجازه میدهد تا نگاهی به ویژگیها و ساختارهای درونیش بیندازیم- کاری که بدون کمک عدسی گرانشی برای چنین کهکشان دوردستی امکان نداشت.
پژوهشگر IAC، هلموت دنربائر که در این پژوهش همکاری داشت در پایان میگوید: «در آینده خواهیم توانست با تداخلسنجهایی مانند آرایهی میلیمتری گستردهی شمالی (NOEMA/IRAM) در فرانسه، و آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (آلما) در شیلی، بررسیهای دقیقتری روی ستارهزایی در این کهکشان انجام دهیم.»
* توضیح تصویر:
تصاویر این کهکشان با پیکان سفید نشان داده شدهاند. پایین، سمت راست هم مقیاس تصویر به ثانیهی قوس است.
https://goo.gl/X82RS9
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/07/SubmillimetreGalaxy.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«پوزخند گرانشی!»
—----------------
https://goo.gl/MVFiFF
نظریهی #نسبیت_عام آلبرت اینشتین که بیش از ۱۰۰ سال پیش منتشر شد پدیدهای به نام #همگرایی_گرانشی را پیشبینی کرده بود. و این همان چیزیست که چنین نمای شگفتانگیزی را در آمیزهی دادههای پرتو ایکس و نور دیدنیِ تلسکوپهای فضایی چاندرا و هابل به این کهکشانهای دوردست داده است.
این گروه با هم به نام گروه کهکشانی "گربهی چشایر" نامیده شدهاند و به نظر میرسد دو کهکشان بیضیگون آن با کمانهایی در بر گرفته شدهاند. ["گربهی چشایر" نام گربهی خندان در داستان آلیس در سرزمین عجایب است]
این کمانها تصاویر نوری کهکشانهایی دوردست هستند که جرم کلی گروه کهکشانیِ نزدیکتر به ما، با گرانش خود رفتاری مانند یک عدسی همگرا پدید آورده و تصویر آنها را همگراییده و دچار اعوجاج کرده است. گفتن ندارد که بخش بزرگ این جرم را مادهی تاریک تشکیل داده.
دو کهکشان بیضیگون بزرگی که نقش "چشمها" را بازی کردهاند درخشانترین عضو #گروه_کهکشانی خود هستند که دارند با هم ادغام میشوند. سرعت نسبی برخورد آنها حدود ۱۳۵۰ کیلومتر بر ثانیه است و گازهای درون خوشه را تا میلیونها درجه داغ کرده و چنین تابش بنفشی را در دادههای پرتو X به آنها داده است.
پوزخند گربهی چشایر با فاصلهی حدود ۴.۶ میلیارد سال نوری، در صورت فلکی خرس بزرگ (به عربی: دب اکبر) جای دارد.
*************
دربارهی این گروه بیشتر بخوانید:
* دیدار کیهانی آلبرت انیشتین با آلیس در سرزمین عجایب (https://goo.gl/ToCyfy)
#apod
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/08/CheshireCat.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—----------------
https://goo.gl/MVFiFF
نظریهی #نسبیت_عام آلبرت اینشتین که بیش از ۱۰۰ سال پیش منتشر شد پدیدهای به نام #همگرایی_گرانشی را پیشبینی کرده بود. و این همان چیزیست که چنین نمای شگفتانگیزی را در آمیزهی دادههای پرتو ایکس و نور دیدنیِ تلسکوپهای فضایی چاندرا و هابل به این کهکشانهای دوردست داده است.
این گروه با هم به نام گروه کهکشانی "گربهی چشایر" نامیده شدهاند و به نظر میرسد دو کهکشان بیضیگون آن با کمانهایی در بر گرفته شدهاند. ["گربهی چشایر" نام گربهی خندان در داستان آلیس در سرزمین عجایب است]
این کمانها تصاویر نوری کهکشانهایی دوردست هستند که جرم کلی گروه کهکشانیِ نزدیکتر به ما، با گرانش خود رفتاری مانند یک عدسی همگرا پدید آورده و تصویر آنها را همگراییده و دچار اعوجاج کرده است. گفتن ندارد که بخش بزرگ این جرم را مادهی تاریک تشکیل داده.
دو کهکشان بیضیگون بزرگی که نقش "چشمها" را بازی کردهاند درخشانترین عضو #گروه_کهکشانی خود هستند که دارند با هم ادغام میشوند. سرعت نسبی برخورد آنها حدود ۱۳۵۰ کیلومتر بر ثانیه است و گازهای درون خوشه را تا میلیونها درجه داغ کرده و چنین تابش بنفشی را در دادههای پرتو X به آنها داده است.
پوزخند گربهی چشایر با فاصلهی حدود ۴.۶ میلیارد سال نوری، در صورت فلکی خرس بزرگ (به عربی: دب اکبر) جای دارد.
*************
دربارهی این گروه بیشتر بخوانید:
* دیدار کیهانی آلبرت انیشتین با آلیس در سرزمین عجایب (https://goo.gl/ToCyfy)
#apod
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/08/CheshireCat.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram: @onestar_in_sevenskies
👑یک ستاره در هفت آسمان👑
«تهیه دقیقترین نقشه پراکندگی ماده تاریک کیهان » —------------------------------------------ * یافتهی تازه نشانگر دقت سنجشهای گذشته از تابش زمینهی ریزموج کیهان است- که از این نظریه پشتیبانی میکند که مادهی تاریک و انرژی تاریک بیشتر جهان هستی را ساختهاند.…
ادامهی پست پیشین 👆🏽👆🏽👆🏽👆🏽
... جو زونتز، از دانشگاه ادینبرو که بر این پژوهش کار میکند میگوید: «سنجشهای دیئیاس اگر با نقشهی پلانک مقایسه شود، از سادهترین نسخهی نظریهی مادهی تاریک/انرژی تاریک پشتیبانی میکند. لحظهای که دریافتیم سنجشمان با دقت ۷ درصد با یافتههای پلانک سازگاری دارد لحظهای تکاندهنده برای همهی گروهمان بود.»
ابزار اصلی دیئیاس ، دوربین ۵۷۰ مگاپیکسلی انرژی تاریک (DECam) است، که یکی از نیرومندترین دستگاههای موجود است و میتواند عکسهای دیجیتالی از نور کهکشانهایی در فاصلهی ۸ میلیارد سال نوری زمین بگیرد. این دوربین در آزمایشگاه فرمی که آزمایشگاه اصلی برای سنجش #انرژی_تاریک است ساخته و آزمایش شده و بر روی تلسکوپ ۴ متری "بلانکو"ی بنیاد ملی علوم، بخشی از رصدخانهی میانآمریکایی سرو تولولو که خود بخشی از رصدخانهی ملی اخترشناسی نوری است نصب شده. دادههای دیئیاس در مرکز ملی کاربردهای ابررایانش در دانشگاه ایلینوی در اربانا-شمپین پردازش شده.
دانشمندان دیئیاس دارند با بهره از این دوربین، به مدت پنج سال با دقتی بیسابقه از یک هشتم آسمان نقشه بر میدارند. پنجمین سال این رصدها در ماه اوت آغاز خواهد شد. نتایج تازهای که این هفته منتشر شده از دادههایی به دست آمده که در یک سال نخست این پیمایش گرد آمده بود و تنها یک سیام (۱/۳۰) آسمان را میپوشاند.
@onestar_in_sevenskies
نایجل شارپ، مدیر برنامه در بنیاد ملی علوم میگوید: «مایهی شگفتی است که این گروه توانستهاند تنها در یک سال از پیمایششان به چنین دقتی دست یابند. اکنون که روشهای بررسی آنها پیشرفت کرده و آزموده شده، ما مشتاقانه چشمانتظار نتایج نامنتظره در ادامهی پیمایشیم.»
دانشمندان دیئیاس از دو روش برای سنجش مادهی تاریک بهره جستند. نخست، نقشههایی از جایگاه کهکشانها به عنوان ردیاب درست کردند، و دوم، پیکرهی ۲۶ میلیون کهکشان را به دقت سنجیدند تا با بهره از چیزی به نام #همگرایی_گرانشی، الگوی مادهی تاریک را در میلیاردها سال نوری پدید بیاورند.
جهت انجام این سنجشهای فرا-دقیق، دیئیاس راهکارهای تازهای برای دیدن اعوجاجهای ریزی که در اثر همگرایی گرانشی در تصویر کهکشانها پدید آمده بود در پیش گرفتند؛ این همگراییهای ریز با چشم دیده نمیشوند و کار دانشمندان در دیدن آنها، پیشرفتهای انقلابی نامنتظرهای را در شناخت این سیگنالهای کیهانی امکانپذیر میسازد. با این فرآیند، دانشمندان توانستند بزرگترین راهنما برای دیدن مادهی تاریک کیهان را رسم کنند (تصویر بالا). اندازهی این نقشهی تازهی مادهی تاریک ۱۰ برابر چیزیست که دیئیاس در سال ۲۰۱۵ منتشر کرد و میتواند در پایان ۳ برابر گستردهتر نیز بشود.
ارین شلدون، فیزیکدانی در آزمایشگاه ملی بروکهیونِ دیاوئی و کسی که در پدید آوردن راهکار تازهی دیدن این همگراییها همکاری داشت میگوید: «این یک تلاش گروهی بسیار گسترده، و نقطهی اوج سالها کار متمرکز است.»
****
🔴 در این نقشه بخشهای سرخ دارای انرژی تاریکی بیشتر از میانگین، و بخشهای آبی کمتر از میانگیناند.
https://goo.gl/BQ3qZj
—---------------------—
* به دلیل بلند بودن خبر، بخشهایی از متن تا اندازهای که به ارزش علمی آن آسیب نرسد حذف شده.
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/08/DarkMatterMap.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram: @onestar_in_sevenskies
... جو زونتز، از دانشگاه ادینبرو که بر این پژوهش کار میکند میگوید: «سنجشهای دیئیاس اگر با نقشهی پلانک مقایسه شود، از سادهترین نسخهی نظریهی مادهی تاریک/انرژی تاریک پشتیبانی میکند. لحظهای که دریافتیم سنجشمان با دقت ۷ درصد با یافتههای پلانک سازگاری دارد لحظهای تکاندهنده برای همهی گروهمان بود.»
ابزار اصلی دیئیاس ، دوربین ۵۷۰ مگاپیکسلی انرژی تاریک (DECam) است، که یکی از نیرومندترین دستگاههای موجود است و میتواند عکسهای دیجیتالی از نور کهکشانهایی در فاصلهی ۸ میلیارد سال نوری زمین بگیرد. این دوربین در آزمایشگاه فرمی که آزمایشگاه اصلی برای سنجش #انرژی_تاریک است ساخته و آزمایش شده و بر روی تلسکوپ ۴ متری "بلانکو"ی بنیاد ملی علوم، بخشی از رصدخانهی میانآمریکایی سرو تولولو که خود بخشی از رصدخانهی ملی اخترشناسی نوری است نصب شده. دادههای دیئیاس در مرکز ملی کاربردهای ابررایانش در دانشگاه ایلینوی در اربانا-شمپین پردازش شده.
دانشمندان دیئیاس دارند با بهره از این دوربین، به مدت پنج سال با دقتی بیسابقه از یک هشتم آسمان نقشه بر میدارند. پنجمین سال این رصدها در ماه اوت آغاز خواهد شد. نتایج تازهای که این هفته منتشر شده از دادههایی به دست آمده که در یک سال نخست این پیمایش گرد آمده بود و تنها یک سیام (۱/۳۰) آسمان را میپوشاند.
@onestar_in_sevenskies
نایجل شارپ، مدیر برنامه در بنیاد ملی علوم میگوید: «مایهی شگفتی است که این گروه توانستهاند تنها در یک سال از پیمایششان به چنین دقتی دست یابند. اکنون که روشهای بررسی آنها پیشرفت کرده و آزموده شده، ما مشتاقانه چشمانتظار نتایج نامنتظره در ادامهی پیمایشیم.»
دانشمندان دیئیاس از دو روش برای سنجش مادهی تاریک بهره جستند. نخست، نقشههایی از جایگاه کهکشانها به عنوان ردیاب درست کردند، و دوم، پیکرهی ۲۶ میلیون کهکشان را به دقت سنجیدند تا با بهره از چیزی به نام #همگرایی_گرانشی، الگوی مادهی تاریک را در میلیاردها سال نوری پدید بیاورند.
جهت انجام این سنجشهای فرا-دقیق، دیئیاس راهکارهای تازهای برای دیدن اعوجاجهای ریزی که در اثر همگرایی گرانشی در تصویر کهکشانها پدید آمده بود در پیش گرفتند؛ این همگراییهای ریز با چشم دیده نمیشوند و کار دانشمندان در دیدن آنها، پیشرفتهای انقلابی نامنتظرهای را در شناخت این سیگنالهای کیهانی امکانپذیر میسازد. با این فرآیند، دانشمندان توانستند بزرگترین راهنما برای دیدن مادهی تاریک کیهان را رسم کنند (تصویر بالا). اندازهی این نقشهی تازهی مادهی تاریک ۱۰ برابر چیزیست که دیئیاس در سال ۲۰۱۵ منتشر کرد و میتواند در پایان ۳ برابر گستردهتر نیز بشود.
ارین شلدون، فیزیکدانی در آزمایشگاه ملی بروکهیونِ دیاوئی و کسی که در پدید آوردن راهکار تازهی دیدن این همگراییها همکاری داشت میگوید: «این یک تلاش گروهی بسیار گسترده، و نقطهی اوج سالها کار متمرکز است.»
****
🔴 در این نقشه بخشهای سرخ دارای انرژی تاریکی بیشتر از میانگین، و بخشهای آبی کمتر از میانگیناند.
https://goo.gl/BQ3qZj
—---------------------—
* به دلیل بلند بودن خبر، بخشهایی از متن تا اندازهای که به ارزش علمی آن آسیب نرسد حذف شده.
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/08/DarkMatterMap.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«کشف کهکشانهایی که در مرکز خوشههای کهکشانی "وول میخورند"»
—----------------------------------------------------------------
اخترشناسان به کمک تلسکوپ فضایی هابل ناسا پی بردهاند که درخشانترین کهکشانها در خوشههای کهکشانی، نسبت به مرکز جرم خوشه "میلولند" (وول میخورند). این یافتهی نامنتظره با پیشبینیهای کنونی مدل استانداردِ مادهی تاریک سازگار نیست. شاید بررسی بیشتر در این باره بتواند بینشهای تازهای دربارهی سرشت مادهی تاریک به ما بدهد، شاید حتی نشان دهد که در این باره نیاز به فیزیک تازهای داریم.
مادهی تاریک کمی بیش از ۲۵ درصد جرم-انرژی کیهان را تشکیل میدهد ولی به طور مستقیم دیده نمیشود و از همین رو به عنوان یکی از بزرگترین رازهای اخترشناسی نوین دانسته میشود. هم کهکشانها و هم خوشههای کهکشانی با هالههایی نادیدنی از مادهی تاریک در بر گرفته شدهاند. خوشههای کهکشانی گروههای غول پیکری از کهکشانند که گاه تا هزار کهکشان را در خود جای دادهاند و همهی آنها در گاز داغ میانکهکشانی غرقند. چنین خوشههایی هستههای بسیار چگال و انبوهی دارند که در هر یک، کهکشانی غولآسا با عنوان "درخشانترین کهکشان خوشه" (بیسیجی، BCG) دیده میشود.
مدل استاندارد مادهی تاریک (مدل مادهی تاریک سرد) پیشبینی میکند که اگر یک خوشهی کهکشانی پس از گذراندن دورهی پرآشوب ادغام کهکشانها، به یک حالت واهِلیده (آرام گرفته، relaxed) برگردد، دیگر درخشانترین کهکشانش (بیسیجی) از مرکز خوشه جابجا نخواهد شد و نفوذ گرانشی سهمگین مادهی تاریک، آن را سر جای خود نگه خواهد داشت.
ولی اکنون گروهی از اخترشناسان سوییسی، فرانسوی و بریتانیایی با بررسی ۱۰ #خوشه_کهکشانی به کمک #تلسکوپ_فضایی_هابل دریافتهاند که بر خلاف چشمداشتها، بیسیجیهای آنها در مرکز خوشه ثابت نیستند.
بر پایهی دادههای هابل، با آن که این خوشهها دیرزمانیست به حالت واهلیده رسیدهاند، ولی این کهکشانها دارند به گرد مرکز جرم (گرانیگاه) خوشه "میلولند". به بیان دیگر، مرکز بخش دیدارپذیر هر یک از این خوشهها و گرانیگاه کلی آنها (که هالهی مادهی تاریک را هم در بر دارد) بر هم منطبق نیستند و به اندازهی ۴۰ هزار سال نوری از هم فاصله دارند.
دیوید هاروی، اخترشناس بنیاد پلیتکنیک فدرال لوزان سوییس (EPFL)، و نویسندهی اصلی گزارش این پژوهش میگوید: «ما پی بردیم که این بیسیجیها به گرد مرکز هالهها میلولند. این نشان میدهد که در مرکز این خوشهها به جای یک منطقهی انبوه و چگال (چیزی که مدل مادهی تاریک سرد پیشبینی کرده)، ناحیهای با چگالی بسیار کمتر وجود دارد. این یک نشانهی خیرهکننده از وجود گونههای ناشناختهای از مادهی تاریک درست در قلب خوشههای کهکشانیست.»
بررسی حرکت بیسیجیها تنها میتواند به هنگام بررسی رفتار #همگرایی_گرانشی خوشهها انجام شود. این خوشهها به اندازهای پرجرمند که فضازمان را خم کرده و باعث شدهاند مسیر نوری که از اجرام دورتر (اجرام پشتشان) تابیده را خم کنند [مانند یک عدسی]. این اثر که به نام همگرایی گرانشی قوی شناخته میشود میتواند در تهیهی نقشه از مادهی تاریک خوشههای کهکشانی به کار رود، و به اخترشناسان اجازه دهد جای گرانیگاه را به دقت شناسایی کرده و سپس انحراف بی سیجیها از این مرکز را اندازه بگیرند.
اگر این "لنگش" یک پدیدهی ناشناختهی اخترفیزیکی نباشد و در حقیقت دستاورد رفتار مادهی تاریک باشد، پس با مدل استاندارد مادهی تاریک همخوانی نداشته و تنها میتواند با "برهمکنش ذرات #ماده_تاریک با یکدیگر" توجیه شود- یک ناسازگاری (تناقض) نیرومند با تعریف کنونی ما از مادهی تاریک. این میتواند نشان دهد که برای حل راز مادهی تاریک نیازمند فیزیک بنیادی تازهای هستیم.
فردریک کوربَن، یکی از نویسندگان پژوهش از EPFL در پایان میگوید: «ما چشم به راه کاوشگرهای بزرگی مانند ماهوارهی اقلیدس هستیم که مجموعه دادههای ما را گسترش خواهند داد. پس از آن خواهیم فهمید که این لولیدن بیسیجیها زیر سر یک پدیدهی اخترفیزیکی تازه است یا فیزیک بنیادی تازهای نیاز داریم. هر کدام که باشد، چیز هیجانانگیزی خواهد بود!»
**********
تصویر: خوشهی کهکشانی آبل اس۱۰۶۳ از چشم تلسکوپ هابل. این خوشه به اندازهای پرجرم است که مانند یک عدسی همگرا، نور اجرام پشتش را خمانده و به چشم ما رسانده. این خوشه با فاصلهی ۴ میلیارد سال نوری از زمین، در صورت فلکی درنا جای دارد.
https://goo.gl/SaETxg
—---------------------------------------—
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/10/DarkMatter.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
—----------------------------------------------------------------
اخترشناسان به کمک تلسکوپ فضایی هابل ناسا پی بردهاند که درخشانترین کهکشانها در خوشههای کهکشانی، نسبت به مرکز جرم خوشه "میلولند" (وول میخورند). این یافتهی نامنتظره با پیشبینیهای کنونی مدل استانداردِ مادهی تاریک سازگار نیست. شاید بررسی بیشتر در این باره بتواند بینشهای تازهای دربارهی سرشت مادهی تاریک به ما بدهد، شاید حتی نشان دهد که در این باره نیاز به فیزیک تازهای داریم.
مادهی تاریک کمی بیش از ۲۵ درصد جرم-انرژی کیهان را تشکیل میدهد ولی به طور مستقیم دیده نمیشود و از همین رو به عنوان یکی از بزرگترین رازهای اخترشناسی نوین دانسته میشود. هم کهکشانها و هم خوشههای کهکشانی با هالههایی نادیدنی از مادهی تاریک در بر گرفته شدهاند. خوشههای کهکشانی گروههای غول پیکری از کهکشانند که گاه تا هزار کهکشان را در خود جای دادهاند و همهی آنها در گاز داغ میانکهکشانی غرقند. چنین خوشههایی هستههای بسیار چگال و انبوهی دارند که در هر یک، کهکشانی غولآسا با عنوان "درخشانترین کهکشان خوشه" (بیسیجی، BCG) دیده میشود.
مدل استاندارد مادهی تاریک (مدل مادهی تاریک سرد) پیشبینی میکند که اگر یک خوشهی کهکشانی پس از گذراندن دورهی پرآشوب ادغام کهکشانها، به یک حالت واهِلیده (آرام گرفته، relaxed) برگردد، دیگر درخشانترین کهکشانش (بیسیجی) از مرکز خوشه جابجا نخواهد شد و نفوذ گرانشی سهمگین مادهی تاریک، آن را سر جای خود نگه خواهد داشت.
ولی اکنون گروهی از اخترشناسان سوییسی، فرانسوی و بریتانیایی با بررسی ۱۰ #خوشه_کهکشانی به کمک #تلسکوپ_فضایی_هابل دریافتهاند که بر خلاف چشمداشتها، بیسیجیهای آنها در مرکز خوشه ثابت نیستند.
بر پایهی دادههای هابل، با آن که این خوشهها دیرزمانیست به حالت واهلیده رسیدهاند، ولی این کهکشانها دارند به گرد مرکز جرم (گرانیگاه) خوشه "میلولند". به بیان دیگر، مرکز بخش دیدارپذیر هر یک از این خوشهها و گرانیگاه کلی آنها (که هالهی مادهی تاریک را هم در بر دارد) بر هم منطبق نیستند و به اندازهی ۴۰ هزار سال نوری از هم فاصله دارند.
دیوید هاروی، اخترشناس بنیاد پلیتکنیک فدرال لوزان سوییس (EPFL)، و نویسندهی اصلی گزارش این پژوهش میگوید: «ما پی بردیم که این بیسیجیها به گرد مرکز هالهها میلولند. این نشان میدهد که در مرکز این خوشهها به جای یک منطقهی انبوه و چگال (چیزی که مدل مادهی تاریک سرد پیشبینی کرده)، ناحیهای با چگالی بسیار کمتر وجود دارد. این یک نشانهی خیرهکننده از وجود گونههای ناشناختهای از مادهی تاریک درست در قلب خوشههای کهکشانیست.»
بررسی حرکت بیسیجیها تنها میتواند به هنگام بررسی رفتار #همگرایی_گرانشی خوشهها انجام شود. این خوشهها به اندازهای پرجرمند که فضازمان را خم کرده و باعث شدهاند مسیر نوری که از اجرام دورتر (اجرام پشتشان) تابیده را خم کنند [مانند یک عدسی]. این اثر که به نام همگرایی گرانشی قوی شناخته میشود میتواند در تهیهی نقشه از مادهی تاریک خوشههای کهکشانی به کار رود، و به اخترشناسان اجازه دهد جای گرانیگاه را به دقت شناسایی کرده و سپس انحراف بی سیجیها از این مرکز را اندازه بگیرند.
اگر این "لنگش" یک پدیدهی ناشناختهی اخترفیزیکی نباشد و در حقیقت دستاورد رفتار مادهی تاریک باشد، پس با مدل استاندارد مادهی تاریک همخوانی نداشته و تنها میتواند با "برهمکنش ذرات #ماده_تاریک با یکدیگر" توجیه شود- یک ناسازگاری (تناقض) نیرومند با تعریف کنونی ما از مادهی تاریک. این میتواند نشان دهد که برای حل راز مادهی تاریک نیازمند فیزیک بنیادی تازهای هستیم.
فردریک کوربَن، یکی از نویسندگان پژوهش از EPFL در پایان میگوید: «ما چشم به راه کاوشگرهای بزرگی مانند ماهوارهی اقلیدس هستیم که مجموعه دادههای ما را گسترش خواهند داد. پس از آن خواهیم فهمید که این لولیدن بیسیجیها زیر سر یک پدیدهی اخترفیزیکی تازه است یا فیزیک بنیادی تازهای نیاز داریم. هر کدام که باشد، چیز هیجانانگیزی خواهد بود!»
**********
تصویر: خوشهی کهکشانی آبل اس۱۰۶۳ از چشم تلسکوپ هابل. این خوشه به اندازهای پرجرم است که مانند یک عدسی همگرا، نور اجرام پشتش را خمانده و به چشم ما رسانده. این خوشه با فاصلهی ۴ میلیارد سال نوری از زمین، در صورت فلکی درنا جای دارد.
https://goo.gl/SaETxg
—---------------------------------------—
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/10/DarkMatter.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
«ماری که آبستن ستاره است!»
—------------------------—
در این تصویر تلسکوپ فضایی هابل ناسا "مار کیهانی" را میبینیم، یک کهکشان دوردست انباشته از مناطق پرانرژی ستارهزایی که پیکرهاش در اثر پدیدهی همگرایی گرانشی، از چشم ما به پیچ و تاب افتاده. این کهکشان غولپیکرِ کمان-مانند در حقیقت پشت یک خوشهی کهکشانی غولآسا به نام MACSJ1206.2-0847 جای دارد ولی به لطف گرانش نیرومند خوشه میتوانیم آن را از زمین ببینیم. فاصلهی این خوشه که میان ما و کهکشان مار کیهانیست ۴ میلیارد سال نوری است و در صورت فلکی دوشیزه جای دارد.
طول موج نور این کهکشان دوردست در اثر پدیدهی سرخگرایی (انتقال به سرخ) بسیار بلندتر شده و به سرخی گراییده و با گذر از درون خوشهی سر راهش، در اثر گرانش آن خم شده. جالب این که این گونه همگراییهای نیرومند به جای آن که دیدن و شناختن اجرام کیهانی را دشوارتر کنند، واگشود (وضوح) آنها را بهتر کرده و با بزرگنمایی اجرام پسزمینه، ژرفای میدان تصویرشان را بالا میبرد. همگرایی گرانشی گاهی حتی میتواند با خم کردن نور یک جرم از جهتهای گوناگون، چندین تصویر از یک جرم پدید بیاورد.
اخترشناسان به تازگی به کمک هابل چندین نمونه از تصاویری که از این مار کیهانی پدید آمده بود و بزرگنمایی هر یک با دیگری تفاوت داشت را رصد کردند. در این شیوه، کهکشان و ساختارهایش را میتوان با مقیاسهای گوناگون بررسی کرد. پُروضوحترین تصاویر نشان میدادند که تودههای غولپیکرِ درون کهکشانهای بسیار دوردست از زیرساختار پیچیدهای از تودههای کوچکتر تشکیل شده، و این چیزیست که میتواند به ما در شناخت فرآیند #ستارهزایی در کهکشانهای دوردست کمک کند.
#تلسکوپ_فضایی_هابل #همگرایی_گرانشی #صورت_فلکی_دوشیزه
https://goo.gl/KacXSM
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/11/CosmicSnake.html
—-------------------------------------------------
کانال یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
—------------------------—
در این تصویر تلسکوپ فضایی هابل ناسا "مار کیهانی" را میبینیم، یک کهکشان دوردست انباشته از مناطق پرانرژی ستارهزایی که پیکرهاش در اثر پدیدهی همگرایی گرانشی، از چشم ما به پیچ و تاب افتاده. این کهکشان غولپیکرِ کمان-مانند در حقیقت پشت یک خوشهی کهکشانی غولآسا به نام MACSJ1206.2-0847 جای دارد ولی به لطف گرانش نیرومند خوشه میتوانیم آن را از زمین ببینیم. فاصلهی این خوشه که میان ما و کهکشان مار کیهانیست ۴ میلیارد سال نوری است و در صورت فلکی دوشیزه جای دارد.
طول موج نور این کهکشان دوردست در اثر پدیدهی سرخگرایی (انتقال به سرخ) بسیار بلندتر شده و به سرخی گراییده و با گذر از درون خوشهی سر راهش، در اثر گرانش آن خم شده. جالب این که این گونه همگراییهای نیرومند به جای آن که دیدن و شناختن اجرام کیهانی را دشوارتر کنند، واگشود (وضوح) آنها را بهتر کرده و با بزرگنمایی اجرام پسزمینه، ژرفای میدان تصویرشان را بالا میبرد. همگرایی گرانشی گاهی حتی میتواند با خم کردن نور یک جرم از جهتهای گوناگون، چندین تصویر از یک جرم پدید بیاورد.
اخترشناسان به تازگی به کمک هابل چندین نمونه از تصاویری که از این مار کیهانی پدید آمده بود و بزرگنمایی هر یک با دیگری تفاوت داشت را رصد کردند. در این شیوه، کهکشان و ساختارهایش را میتوان با مقیاسهای گوناگون بررسی کرد. پُروضوحترین تصاویر نشان میدادند که تودههای غولپیکرِ درون کهکشانهای بسیار دوردست از زیرساختار پیچیدهای از تودههای کوچکتر تشکیل شده، و این چیزیست که میتواند به ما در شناخت فرآیند #ستارهزایی در کهکشانهای دوردست کمک کند.
#تلسکوپ_فضایی_هابل #همگرایی_گرانشی #صورت_فلکی_دوشیزه
https://goo.gl/KacXSM
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/11/CosmicSnake.html
—-------------------------------------------------
کانال یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
«"شبدر چهاربرگ" اینشتین»
—------------------------
بیشتر کهکشانها یک هسته بیشتر ندارند - ولی آیا این کهکشان چهار تا دارد؟
اخترشناسانی که در پی پاسخ شگفتانگیز این پرسش بودند به این نتیجه رسیدند که هستهی این کهکشان اصلا در این تصویر دیده نمیشود.
شبدر چهاربرگی که در مرکز این کهکشان میبینیم نوریست که از یک اختروش در پشت کهکشان میتابد. میدان گرانشی کهکشانی که در تصویر دیده می شود و در حقیقت میان ما و آن اختروش دوردست جای گرفته، نور آن را شکسته و از آن چهار تصویر جداگانه ساخته است.
برای این که از دیدگاه ما چنین سرابی درست شود، آن اختروش میبایست درست پشت مرکز این کهکشان پرجرم و در راستای خط دید ما جای گرفته باشد. نام کلی این پدیده #همگرایی_گرانشی است و در این مورد ویژه، به نام صلیب انیشتین خوانده میشود.
شگفتآورتر اینست که درخشش نسبی صلیب انیشتین تغییر میکند؛ زیرا گاهی اثر همگرایی گرانشی ستارگانی از کهکشان جلویی هم افزوده شده و باعث افزایش گاه به گاهی نور صلیب میگردد. این اثرِ افزوده به نام ریزهمگرایی گرانشی شناخته میشود.
#apod
https://goo.gl/Xc522R
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/12/EinsteinCross.html
—-------------------------------------------------
کانال یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
—------------------------
بیشتر کهکشانها یک هسته بیشتر ندارند - ولی آیا این کهکشان چهار تا دارد؟
اخترشناسانی که در پی پاسخ شگفتانگیز این پرسش بودند به این نتیجه رسیدند که هستهی این کهکشان اصلا در این تصویر دیده نمیشود.
شبدر چهاربرگی که در مرکز این کهکشان میبینیم نوریست که از یک اختروش در پشت کهکشان میتابد. میدان گرانشی کهکشانی که در تصویر دیده می شود و در حقیقت میان ما و آن اختروش دوردست جای گرفته، نور آن را شکسته و از آن چهار تصویر جداگانه ساخته است.
برای این که از دیدگاه ما چنین سرابی درست شود، آن اختروش میبایست درست پشت مرکز این کهکشان پرجرم و در راستای خط دید ما جای گرفته باشد. نام کلی این پدیده #همگرایی_گرانشی است و در این مورد ویژه، به نام صلیب انیشتین خوانده میشود.
شگفتآورتر اینست که درخشش نسبی صلیب انیشتین تغییر میکند؛ زیرا گاهی اثر همگرایی گرانشی ستارگانی از کهکشان جلویی هم افزوده شده و باعث افزایش گاه به گاهی نور صلیب میگردد. این اثرِ افزوده به نام ریزهمگرایی گرانشی شناخته میشود.
#apod
https://goo.gl/Xc522R
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/12/EinsteinCross.html
—-------------------------------------------------
کانال یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
«نمای زیبای یک کهکشان دوردست از پشت یک "تلسکوپ کیهانی"»
—------------------------------------------------------------
* عدسیهای گرانشی نمایی مارگونه از یک کهکشان دوردستِ "خاموش" به اخترشناسان دادهاند، آن هم در روزگاری که بیشتر کهکشانها به شدت ستارهزا بودهاند.
هر چه جرمی دورتر باشد، از چشم ما نمایی کوچکتر دارد. اخترشناسان برای دیدن و بررسی این گونه اجرام دوردست تلسکوپهای بزرگی ساختهاند، ولی گاهی خود کیهان پا پیش میگذارد و از راه فرآیندی به نام همگرایی گرانشی، یک "تلسکوپ" طبیعی ویژهی خود میسازد. هر مادهای که میان ما و آن جرم دوردست باشد، از تک ستارگان گرفته تا خوشههای کهکشانی، میتوانند مانند یک عدسی گرانشی رفتار کرده و با خم کردن نور اجرام دورتر که در حالت معمولی شاید سخت دیده شده یا حتی اصلا دیده نشوند، تصویری بزرگتر و روشنتر پدید بیاورند. این همان چیزی بود که برای eMACSJ1341-QG-1 رخ داد- یک کهکشان دوردست که در اثر گرانش یک خوشهی کهکشانیِ نزدیکتر، ۳۰ برابر بزرگتر شده و چشماندازی بیمانند از ساختار خود برای اخترشناسان فراهم کرده.
نور کهکشان eMACSJ1341-QG-1 از روزگاری میآید که تنها حدود چهار میلیارد سال از عمر کیهان میگذشته. این یک کهکشان خفته است که دیگر از ذخیرهی گاز و غبارش ستارهی تازهای نمیسازد. اگرچه eMACSJ1341-QG-1 دورترین نمونهی دیده شده از چنین کهکشانهایی نیست، ولی بیشتر از همهی نمونههایی که تاکنون دیدهایم بزرگنمایی شده و روشنتر از همهی آنها دیده میشود. این کشف که گزارشش در نشریهی آستروفیزیکال جورنال لترز منتشر شده، دستاورد کار گروهی از اخترشناسان به رهبری هرالد ابلینگ از بنیاد اخترشناسی دانشگاه هاوایی است. وی درگزارش رسانهای گفت: «ما به طور ویژه در پی یافتن خوشههای بیاندازه پرجرمی هستیم که مانند تلسکوپهای طبیعی رفتار میکنند و تاکنون چندین مورد همگرایی گرانشی جالب را نیز کشف کردهایم. ولی این یکی با دیگران تفاوت دارد زیرا توان بزرگنمایی شدید خوشهی کهکشانی eMACSJ1341.9-2441 به ما اجازهی بررسی دقیق یک کهکشان از گونهای بسیار کمیاب را داده.»
کمیاب بودن eMACSJ1341-QG-1 از این جهت است که بسیار آرام و خفته است، آن هم در روزگاری که کیهان بسیار جوانتر از امروز بوده. در آن دوران، کهکشانها بسیار در #ستارهزایی فعال بودند، برخلاف بیشتر کهکشانهای امروزی که آرامند. یکی از اعضای گروه به نام میکل استوکمان از دانشگاه کپنهاگ میگوید: «به کهکشانهای دورتر که نگاه میکنیم، به گذشتهی دورتر میرویم، بنابراین اجرامی را میبینیم که جوانترند و نباید هنوز ذخیرهی گازشان را به پایان برده باشند. بررسی این که چرا این کهکشان به این زودی ستارهزایی را متوقف کرده میتواند سرنخهای کلیدی دربارهی فرآیندهای حاکم بر فرگشت و دگرگونی کهکشانها برای ما فراهم کند.»
#همگرایی_گرانشی، پدیدهای که اینشتین وجودش را پیش بینی کرده بود، به اخترشناسان امکان میدهد تا هر چیزی، از فراسیارهها (سیارههای فراخورشیدی) گرفته تا کهکشانهای کهن را بررسی کنند. آنها نه تنها تصویری بزرگتر از اجرامی که دور از دسترس تلسکوپها هستند میآفرینند، بلکه آگاهیهایی دربارهی جرم میانجی که نقش عدسی گرانشی را بازی کرده نیز به ما میدهند، از جمله دربارهی میزان انبوهی و پراکندگی جرم در خوشههای کهکشانی، و همچنین سنجش مقدار مادهی تاریکِ درونشان. خوشهی eMACSJ1341.9-2441 تنها یکی از چندین خوشهی کهکشانی بزرگیست که برای شناخت کیهان دور و نزدیک به اخترشناسان کمک کرده.
🔹 در چارچوب پیوست، نمای واقعی این کهکشان خاموش و دوردست را بدون تاثیر همگرایی گرانشی میبینیم.
https://goo.gl/yqueb5
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/02/eMACSJ1341-QG-1.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
—------------------------------------------------------------
* عدسیهای گرانشی نمایی مارگونه از یک کهکشان دوردستِ "خاموش" به اخترشناسان دادهاند، آن هم در روزگاری که بیشتر کهکشانها به شدت ستارهزا بودهاند.
هر چه جرمی دورتر باشد، از چشم ما نمایی کوچکتر دارد. اخترشناسان برای دیدن و بررسی این گونه اجرام دوردست تلسکوپهای بزرگی ساختهاند، ولی گاهی خود کیهان پا پیش میگذارد و از راه فرآیندی به نام همگرایی گرانشی، یک "تلسکوپ" طبیعی ویژهی خود میسازد. هر مادهای که میان ما و آن جرم دوردست باشد، از تک ستارگان گرفته تا خوشههای کهکشانی، میتوانند مانند یک عدسی گرانشی رفتار کرده و با خم کردن نور اجرام دورتر که در حالت معمولی شاید سخت دیده شده یا حتی اصلا دیده نشوند، تصویری بزرگتر و روشنتر پدید بیاورند. این همان چیزی بود که برای eMACSJ1341-QG-1 رخ داد- یک کهکشان دوردست که در اثر گرانش یک خوشهی کهکشانیِ نزدیکتر، ۳۰ برابر بزرگتر شده و چشماندازی بیمانند از ساختار خود برای اخترشناسان فراهم کرده.
نور کهکشان eMACSJ1341-QG-1 از روزگاری میآید که تنها حدود چهار میلیارد سال از عمر کیهان میگذشته. این یک کهکشان خفته است که دیگر از ذخیرهی گاز و غبارش ستارهی تازهای نمیسازد. اگرچه eMACSJ1341-QG-1 دورترین نمونهی دیده شده از چنین کهکشانهایی نیست، ولی بیشتر از همهی نمونههایی که تاکنون دیدهایم بزرگنمایی شده و روشنتر از همهی آنها دیده میشود. این کشف که گزارشش در نشریهی آستروفیزیکال جورنال لترز منتشر شده، دستاورد کار گروهی از اخترشناسان به رهبری هرالد ابلینگ از بنیاد اخترشناسی دانشگاه هاوایی است. وی درگزارش رسانهای گفت: «ما به طور ویژه در پی یافتن خوشههای بیاندازه پرجرمی هستیم که مانند تلسکوپهای طبیعی رفتار میکنند و تاکنون چندین مورد همگرایی گرانشی جالب را نیز کشف کردهایم. ولی این یکی با دیگران تفاوت دارد زیرا توان بزرگنمایی شدید خوشهی کهکشانی eMACSJ1341.9-2441 به ما اجازهی بررسی دقیق یک کهکشان از گونهای بسیار کمیاب را داده.»
کمیاب بودن eMACSJ1341-QG-1 از این جهت است که بسیار آرام و خفته است، آن هم در روزگاری که کیهان بسیار جوانتر از امروز بوده. در آن دوران، کهکشانها بسیار در #ستارهزایی فعال بودند، برخلاف بیشتر کهکشانهای امروزی که آرامند. یکی از اعضای گروه به نام میکل استوکمان از دانشگاه کپنهاگ میگوید: «به کهکشانهای دورتر که نگاه میکنیم، به گذشتهی دورتر میرویم، بنابراین اجرامی را میبینیم که جوانترند و نباید هنوز ذخیرهی گازشان را به پایان برده باشند. بررسی این که چرا این کهکشان به این زودی ستارهزایی را متوقف کرده میتواند سرنخهای کلیدی دربارهی فرآیندهای حاکم بر فرگشت و دگرگونی کهکشانها برای ما فراهم کند.»
#همگرایی_گرانشی، پدیدهای که اینشتین وجودش را پیش بینی کرده بود، به اخترشناسان امکان میدهد تا هر چیزی، از فراسیارهها (سیارههای فراخورشیدی) گرفته تا کهکشانهای کهن را بررسی کنند. آنها نه تنها تصویری بزرگتر از اجرامی که دور از دسترس تلسکوپها هستند میآفرینند، بلکه آگاهیهایی دربارهی جرم میانجی که نقش عدسی گرانشی را بازی کرده نیز به ما میدهند، از جمله دربارهی میزان انبوهی و پراکندگی جرم در خوشههای کهکشانی، و همچنین سنجش مقدار مادهی تاریکِ درونشان. خوشهی eMACSJ1341.9-2441 تنها یکی از چندین خوشهی کهکشانی بزرگیست که برای شناخت کیهان دور و نزدیک به اخترشناسان کمک کرده.
🔹 در چارچوب پیوست، نمای واقعی این کهکشان خاموش و دوردست را بدون تاثیر همگرایی گرانشی میبینیم.
https://goo.gl/yqueb5
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/02/eMACSJ1341-QG-1.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«پنجرهای به دوردستهای کیهان»
—---------------------------—
در این عکسِ تلسکوپ فضایی هابل ناسا یک خوشهی کهکشانی به نام PLCK G004.5-19.5 را میبینیم. این خوشه توسط ماهوارهی اروپایی پلانک و به کمک پدیدهی سونیائف-زلدویچ یافته شده بود. در این پدیده، با گذر تابش زمینهی ریزموج کیهان از درون خوشههای کهکشانی، اعوجاجهایی توسط الکترونهای پرانرژیِ گازهای درون خوشه در این تابش پدید میآید.
کهکشان بزرگ مرکز تصویر درخشانترین کهکشانِ خوشه و جرم اصلی در تصویر است. یک کمان باریک عدسی گرانشی هم بالای آن دیده میشود. این کمان دستاورد نیروهای گرانشی خوشه است که نور ستارگان و کهکشانهای پشتش را خم کرده و به چشم ما رسانده، همانند روشی که در آن، یک عدسی شیشهای نور را خم میکند.
تک و توکی ستاره در پیشزمینه دیده میشود که همگی از ستارگان کهکشان خودمانند، و این را از روی تیزیهای پراش که در نورشان پدید آمده میتوانیم تشخیص دهیم [زیرا این ستارگان به ما نزدیکند و تلسکوپ رویشان تنظیم نشده-م]. به جز این تکستارگان، هر جرم دیگری که در تصویر دیده میشود یک کهکشان دوردست است.
نور این کهکشانها به دلیل گسترش کیهان به سرخی گراییده و باعث شده آنها را سرختر از چیزی که واقعا هستند ببینیم. اخترشناسان با سنجش میزان این سرخگرایی (انتقال به سرخ) پی بردهاند که نور کهکشانهای این خوشه بیش از ۵ میلیارد سال در راه بوده تا به چشم ما برسد. کهکشانهای پشتی که آنها را به شکل کمانهای #همگرایی_گرانشی میبینیم از این هم دورترند و از همین رو میتوان گفت این تصویر پنجرهای به روزگار بیاندازه کهن کیهان رو به ما گشوده.
#تلسکوپ_فضایی_هابل این عکس را به کمک دوربین پیمایشی پیشرفته (ACS) و دوربین میدانگستردهی شماره ۳ی خود (WFC3) و به عنوان بخشی از یک برنامهی رصدی گسترده به نام RELICS گرفته. در این برنامه از ۴۱ خوشهی بزرگ کهکشانی تصویربرداری میشود تا با بهره از آنها به عنوان عدسیهای گرانشی، به جستجوی کهکشانهای درخشان دوردست بپردازند. این کهکشانها سپس به کمک تلسکوپهای کنونی و همچنین در آینده با تلسکوپ فضایی جیمز وب (JWST) با جزییات بیشتری بررسی خواهند شد.
#خوشه_کهکشانی
https://goo.gl/RYzDXT
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/02/PLCKG004.5-19.5.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
—---------------------------—
در این عکسِ تلسکوپ فضایی هابل ناسا یک خوشهی کهکشانی به نام PLCK G004.5-19.5 را میبینیم. این خوشه توسط ماهوارهی اروپایی پلانک و به کمک پدیدهی سونیائف-زلدویچ یافته شده بود. در این پدیده، با گذر تابش زمینهی ریزموج کیهان از درون خوشههای کهکشانی، اعوجاجهایی توسط الکترونهای پرانرژیِ گازهای درون خوشه در این تابش پدید میآید.
کهکشان بزرگ مرکز تصویر درخشانترین کهکشانِ خوشه و جرم اصلی در تصویر است. یک کمان باریک عدسی گرانشی هم بالای آن دیده میشود. این کمان دستاورد نیروهای گرانشی خوشه است که نور ستارگان و کهکشانهای پشتش را خم کرده و به چشم ما رسانده، همانند روشی که در آن، یک عدسی شیشهای نور را خم میکند.
تک و توکی ستاره در پیشزمینه دیده میشود که همگی از ستارگان کهکشان خودمانند، و این را از روی تیزیهای پراش که در نورشان پدید آمده میتوانیم تشخیص دهیم [زیرا این ستارگان به ما نزدیکند و تلسکوپ رویشان تنظیم نشده-م]. به جز این تکستارگان، هر جرم دیگری که در تصویر دیده میشود یک کهکشان دوردست است.
نور این کهکشانها به دلیل گسترش کیهان به سرخی گراییده و باعث شده آنها را سرختر از چیزی که واقعا هستند ببینیم. اخترشناسان با سنجش میزان این سرخگرایی (انتقال به سرخ) پی بردهاند که نور کهکشانهای این خوشه بیش از ۵ میلیارد سال در راه بوده تا به چشم ما برسد. کهکشانهای پشتی که آنها را به شکل کمانهای #همگرایی_گرانشی میبینیم از این هم دورترند و از همین رو میتوان گفت این تصویر پنجرهای به روزگار بیاندازه کهن کیهان رو به ما گشوده.
#تلسکوپ_فضایی_هابل این عکس را به کمک دوربین پیمایشی پیشرفته (ACS) و دوربین میدانگستردهی شماره ۳ی خود (WFC3) و به عنوان بخشی از یک برنامهی رصدی گسترده به نام RELICS گرفته. در این برنامه از ۴۱ خوشهی بزرگ کهکشانی تصویربرداری میشود تا با بهره از آنها به عنوان عدسیهای گرانشی، به جستجوی کهکشانهای درخشان دوردست بپردازند. این کهکشانها سپس به کمک تلسکوپهای کنونی و همچنین در آینده با تلسکوپ فضایی جیمز وب (JWST) با جزییات بیشتری بررسی خواهند شد.
#خوشه_کهکشانی
https://goo.gl/RYzDXT
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/02/PLCKG004.5-19.5.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«تلسکوپ هابل به کمک یک همترازی کمیاب توانست دورترین ستارهای که تاکنون دیده شده را ببیند»
—---------------------------------------------------------------------—
تلسکوپ فضایی هابل یک رکورد رصدی دیگر را هم شکست: یافتن دورترین ستارهی "معمولی" که تاکنون دیده شده، در فاصلهی سرگیجهآور ۹ میلیارد سال نوری زمین- یعنی نوری که از آن میبینیم ۹ میلیارد سال در راه بوده تا به چشممان برسد؛ فراموش نکنید که عمر جهان هستی حدود ۱۳.۸ میلیارد سال است.
به طور معمول دیدن تکستارگان از فاصلهی بسیار دور کار سختیست؛ یک کهکشان و یا ستارهای که منفجر شود (ابرنواختر) بسیار آسانتر دیده میشوند. ولی این ستاره که یک ستارهی رشتهی اصلی است (یعنی در گام همجوشی هیدروژن به هلیوم از زندگیاش به سر میبرد) به کمک یک همترازی کمیاب دیده شد. هنگامی که سوخت هیدروژن یک ستارهی رشتهی اصلی ته میکشد و هیدروژنسوزی در هستهاش پایان مییابد از گام رشتهی اصلی خارج میشود و در پی آن به سرنوشتهای گوناگونی دچار میشود. ستارگانی که بزرگتر از حدی باشند، پس از گام رشتهی اصلی دچار انفجار ابرنواختری میشوند ولی ستارگان کمجرم تر میرمبند و کوتولهی سفید میسازند.
این ستاره که ایکاروس نام گرفته به کمک پدیدهی #همگرایی_گرانشی یافته شد- پدیدهای که در آن، یک جرم بزرگ، مانند یک خوشهی کهکشانی، نور اجرام پشت سرش را خم میکند و باعث میشود به چشم ما برسد، آن هم با درخششی بیش از اندازهی معمولی که به طور مستقیم میتوانستیم ببینیم.
به طور معمول، توان بزرگنمایی این فرآیندهای همگرایی میتواند به ۵۰ برابر برسد، ولی در این مورد اخترشناسان خوششانس بودند: ستارهی ایکاروس تا بیش از ۲۰۰۰ برابر بزرگنمایی شد زیرا یک ستاره داشت از درون خط دید میان هابل و آن میگذشت. به گفتهی پژوهشگران دانشگاه کالیفرنیا، برکلی، دیده شدن ستارهای به این دوری میتواند آگاهیهایی دربارهی چگونگی فرگشت ستارگان به طور عام، و ستارگان بیاندازه تابان به طور خاص به ما بدهد.
نویسندهی اصلی پژوهش، پاتریک کلی میگوید: «ما میتوانیم کهکشانهای بسیار دور را ببینیم، ولی این ستاره دستکم ۱۰۰ برابر دورتر از دورترین تکستارهایست که میتوانیم بررسیاش کنیم.»
ایکاروی که نام ...
ادامه در پست بعد 👇👇👇👇
—---------------------------------------------------------------------—
تلسکوپ فضایی هابل یک رکورد رصدی دیگر را هم شکست: یافتن دورترین ستارهی "معمولی" که تاکنون دیده شده، در فاصلهی سرگیجهآور ۹ میلیارد سال نوری زمین- یعنی نوری که از آن میبینیم ۹ میلیارد سال در راه بوده تا به چشممان برسد؛ فراموش نکنید که عمر جهان هستی حدود ۱۳.۸ میلیارد سال است.
به طور معمول دیدن تکستارگان از فاصلهی بسیار دور کار سختیست؛ یک کهکشان و یا ستارهای که منفجر شود (ابرنواختر) بسیار آسانتر دیده میشوند. ولی این ستاره که یک ستارهی رشتهی اصلی است (یعنی در گام همجوشی هیدروژن به هلیوم از زندگیاش به سر میبرد) به کمک یک همترازی کمیاب دیده شد. هنگامی که سوخت هیدروژن یک ستارهی رشتهی اصلی ته میکشد و هیدروژنسوزی در هستهاش پایان مییابد از گام رشتهی اصلی خارج میشود و در پی آن به سرنوشتهای گوناگونی دچار میشود. ستارگانی که بزرگتر از حدی باشند، پس از گام رشتهی اصلی دچار انفجار ابرنواختری میشوند ولی ستارگان کمجرم تر میرمبند و کوتولهی سفید میسازند.
این ستاره که ایکاروس نام گرفته به کمک پدیدهی #همگرایی_گرانشی یافته شد- پدیدهای که در آن، یک جرم بزرگ، مانند یک خوشهی کهکشانی، نور اجرام پشت سرش را خم میکند و باعث میشود به چشم ما برسد، آن هم با درخششی بیش از اندازهی معمولی که به طور مستقیم میتوانستیم ببینیم.
به طور معمول، توان بزرگنمایی این فرآیندهای همگرایی میتواند به ۵۰ برابر برسد، ولی در این مورد اخترشناسان خوششانس بودند: ستارهی ایکاروس تا بیش از ۲۰۰۰ برابر بزرگنمایی شد زیرا یک ستاره داشت از درون خط دید میان هابل و آن میگذشت. به گفتهی پژوهشگران دانشگاه کالیفرنیا، برکلی، دیده شدن ستارهای به این دوری میتواند آگاهیهایی دربارهی چگونگی فرگشت ستارگان به طور عام، و ستارگان بیاندازه تابان به طور خاص به ما بدهد.
نویسندهی اصلی پژوهش، پاتریک کلی میگوید: «ما میتوانیم کهکشانهای بسیار دور را ببینیم، ولی این ستاره دستکم ۱۰۰ برابر دورتر از دورترین تکستارهایست که میتوانیم بررسیاش کنیم.»
ایکاروی که نام ...
ادامه در پست بعد 👇👇👇👇
«گویا واقعا تنها چیزی که ماده تاریک حس میکند "گرانش" است»
—----------------------------------------------------------
https://goo.gl/7XUrDT
مادهی تاریک سه سال دانشمندان را پی "نخود سیاه" فرستاده بود!! سنجشهای تازهای که با دقت بیشتر روی دستهای از کهکشانهای برخوردی انجام شده نشان میدهد که این مادهی رازگونه به احتمال بسیار تنها نیرویی که حس میکند نیروی گرانش است و تنها از این راه با خودش و مادهی معمولی برهمکنش انجام میدهد، چیزی بر خلاف نتیجهی پژوهشی در سه سال پیش.
#ماده_تاریک حدود ۲۷ درصد جرم کیهان را تشکیل داده ولی دانشمندان هنوز شناختی از چیستی واقعی آن ندارند. این ماده هیچ نوری نمیگسیلد و بازنمیتاباند و از همین رو بررسیاش بسیار دشوارست. ولی نیروی گرانش آن میتواند مسیر نور را در پدیدهای به نام #همگرایی_گرانشی خم کند و همین اخترشناسان را از وجود چیزی در آنجا آگاه میسازد.
سه سال پیش، یک گروه از پژوهشگران به کمک تلسکوپ فضایی هابل کهکشانهای برخوردی در خوشهی آبل ۳۸۲۷ در فاصلهی حدود ۱.۳ میلیارد سال نوری زمین را بررسی کردند و دیدند که گویا مادهی تاریکِ این کهکشانها از مادهی معمولیِ آنها جدا شده [و در حرکت از آن عقب افتاده]. در آن هنگام دانشمندان این عقبافتادگی را نشانهی احتمالی این دانستند که مادهی تاریک از راه نیرویی به جز گرانش هم برهمکنش انجام میدهد [خبر کامل سه سال پیش را اینجا بخوانید: * نخستین نشانهها از برهمکنش ماده تاریک با خودش (https://goo.gl/nd5KtE)].
اکنون همان گروه از دانشمندان دوباره و این بار به کمک آرایهی میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (#آلما) در شیلی این کهکشانها را بررسی کردند. این آرایهی قدرتمند توانست جزییاتی را ببیند که هابل ندیده بود: اعوجاج نور فروسرخی که از یک کهکشان در پسزمینه میآمد. این دادههای تازه جایگاه مادهی تاریکی در این برخورد را نشان میدهند که پیشتر دیده نشده بود.
لیلیا ویلیامز، پژوهشگر دانشگاه مینهسوتا و یکی از نویسندگان پژوهش تازه میگوید: «ما به کمک آلما این کهکشان دوردست را با وضوحی بیشتر از هابل دیدیم. جایگاه واقعی مادهی تاریک دقیقتر از پژوهش پیشین نشان داده شد.»
تصویر تازه نشان میدهد که بیشتر مادهی تاریک این کهکشانها در هنگامهی برخورد همراهشان مانده [و بر خلاف بررسی سه سال پیش، از آنها عقب نیفتاده-م]. این نشان میدهد که مادهی تاریک یا تنها اثر گرانش را حس میکند یا اگر هم با نیروی دیگری برهمکنش داشته باشد بسیار اندک و ضعیف است.
ولی به گفتهی پژوهشگران، اگر حرکت خوشه رو به زمین باشد، حتی اگر مادهی تاریک از آن عقب هم افتاده باشد، عقبافتادگی یا حتی پیشافتادگیاش نسبت به خوشه از دیدگاه ما دیده نمیشود.
اخترشناسان سراسر جهان به رصد آسمان برای یافتن سرنخهایی دربارهی سرشت مادهی تاریک ادامهمیدهند. در چند سال گذشت انگاشتهای (فرضیههای) بسیاری در این باره پیشنهاد شده و همچنین دانشمندان شبیهسازیهای رایانهای برای این که بهتر بدانیم به دنبال چه باید بگردیم انجام دادهاند. اندرو رابرتسون از دانشگاه دورام بریتانیا و یکی دیگر از نویسندگان این پژوهش میگوید: «ویژگیهای گوناگون مادهی تاریک نشانههای بارزی به جا میگذارند.»
وی میافزاید: «یکی از آزمایشهای جالب در این زمینه اینست که برهمکنشهای مادهی تاریک [میبایست] تودههای مادهی تاریک را کرویتر کند. این چیز بعدیست که ما میخواهیم بررسیاش کنیم.»
گزارش این دانشمندان در ماهنامهی انجمن سلطنتی اخترشناسی منتشر خواهد شد.
************
🔴توضیح تصویر:
در این تصویر چهار کهکشان مرکزی در خوشهی آبل ۳۸۲۷ را میبینید که از پیوند دادههای فرابنفش هابل (رنگ آبی) و دادههای فروسرخ آلما (رنگ سرخ) درست شده. دانشمندان در این طول موجها میتوانند میزان کجنمایی (اعوجاج) یک کهکشان دوردست در اثر گرانش مادهی تاریک و معمولی خوشه را تعیین کنند.
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/04/blog-post_8.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
—----------------------------------------------------------
https://goo.gl/7XUrDT
مادهی تاریک سه سال دانشمندان را پی "نخود سیاه" فرستاده بود!! سنجشهای تازهای که با دقت بیشتر روی دستهای از کهکشانهای برخوردی انجام شده نشان میدهد که این مادهی رازگونه به احتمال بسیار تنها نیرویی که حس میکند نیروی گرانش است و تنها از این راه با خودش و مادهی معمولی برهمکنش انجام میدهد، چیزی بر خلاف نتیجهی پژوهشی در سه سال پیش.
#ماده_تاریک حدود ۲۷ درصد جرم کیهان را تشکیل داده ولی دانشمندان هنوز شناختی از چیستی واقعی آن ندارند. این ماده هیچ نوری نمیگسیلد و بازنمیتاباند و از همین رو بررسیاش بسیار دشوارست. ولی نیروی گرانش آن میتواند مسیر نور را در پدیدهای به نام #همگرایی_گرانشی خم کند و همین اخترشناسان را از وجود چیزی در آنجا آگاه میسازد.
سه سال پیش، یک گروه از پژوهشگران به کمک تلسکوپ فضایی هابل کهکشانهای برخوردی در خوشهی آبل ۳۸۲۷ در فاصلهی حدود ۱.۳ میلیارد سال نوری زمین را بررسی کردند و دیدند که گویا مادهی تاریکِ این کهکشانها از مادهی معمولیِ آنها جدا شده [و در حرکت از آن عقب افتاده]. در آن هنگام دانشمندان این عقبافتادگی را نشانهی احتمالی این دانستند که مادهی تاریک از راه نیرویی به جز گرانش هم برهمکنش انجام میدهد [خبر کامل سه سال پیش را اینجا بخوانید: * نخستین نشانهها از برهمکنش ماده تاریک با خودش (https://goo.gl/nd5KtE)].
اکنون همان گروه از دانشمندان دوباره و این بار به کمک آرایهی میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (#آلما) در شیلی این کهکشانها را بررسی کردند. این آرایهی قدرتمند توانست جزییاتی را ببیند که هابل ندیده بود: اعوجاج نور فروسرخی که از یک کهکشان در پسزمینه میآمد. این دادههای تازه جایگاه مادهی تاریکی در این برخورد را نشان میدهند که پیشتر دیده نشده بود.
لیلیا ویلیامز، پژوهشگر دانشگاه مینهسوتا و یکی از نویسندگان پژوهش تازه میگوید: «ما به کمک آلما این کهکشان دوردست را با وضوحی بیشتر از هابل دیدیم. جایگاه واقعی مادهی تاریک دقیقتر از پژوهش پیشین نشان داده شد.»
تصویر تازه نشان میدهد که بیشتر مادهی تاریک این کهکشانها در هنگامهی برخورد همراهشان مانده [و بر خلاف بررسی سه سال پیش، از آنها عقب نیفتاده-م]. این نشان میدهد که مادهی تاریک یا تنها اثر گرانش را حس میکند یا اگر هم با نیروی دیگری برهمکنش داشته باشد بسیار اندک و ضعیف است.
ولی به گفتهی پژوهشگران، اگر حرکت خوشه رو به زمین باشد، حتی اگر مادهی تاریک از آن عقب هم افتاده باشد، عقبافتادگی یا حتی پیشافتادگیاش نسبت به خوشه از دیدگاه ما دیده نمیشود.
اخترشناسان سراسر جهان به رصد آسمان برای یافتن سرنخهایی دربارهی سرشت مادهی تاریک ادامهمیدهند. در چند سال گذشت انگاشتهای (فرضیههای) بسیاری در این باره پیشنهاد شده و همچنین دانشمندان شبیهسازیهای رایانهای برای این که بهتر بدانیم به دنبال چه باید بگردیم انجام دادهاند. اندرو رابرتسون از دانشگاه دورام بریتانیا و یکی دیگر از نویسندگان این پژوهش میگوید: «ویژگیهای گوناگون مادهی تاریک نشانههای بارزی به جا میگذارند.»
وی میافزاید: «یکی از آزمایشهای جالب در این زمینه اینست که برهمکنشهای مادهی تاریک [میبایست] تودههای مادهی تاریک را کرویتر کند. این چیز بعدیست که ما میخواهیم بررسیاش کنیم.»
گزارش این دانشمندان در ماهنامهی انجمن سلطنتی اخترشناسی منتشر خواهد شد.
************
🔴توضیح تصویر:
در این تصویر چهار کهکشان مرکزی در خوشهی آبل ۳۸۲۷ را میبینید که از پیوند دادههای فرابنفش هابل (رنگ آبی) و دادههای فروسرخ آلما (رنگ سرخ) درست شده. دانشمندان در این طول موجها میتوانند میزان کجنمایی (اعوجاج) یک کهکشان دوردست در اثر گرانش مادهی تاریک و معمولی خوشه را تعیین کنند.
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/04/blog-post_8.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«کشف شواهد ستارهزاییهای آتشین در "سپیدهدم کیهان"»
—-------------------------------------------------
https://goo.gl/2dQJAt
اخترشناسان نخستین ستارگان کیهان را در کهکشانی بسیار دور رصد کردهاند. آگاهی ما دربارهی ستارهزایی در کیهان آغازین بسیار اندک است، تنها به این دلیل که بسیار دورتر از آنست که دیده و بررسی شود. رصد اجرامی در چندصد میلیون سال نخست پس از مهبانگ چالشی بزرگ حتی برای بهترین تلسکوپهای ما است.
اما اکنون تاکویا هاشیموتو از دانشگاه سانگیو اوزاکای ژاپن به همراه همکارانش ستارگانی را دیدهاند که تنها ۲۵۰ میلیون سال پس از مهبانگ ساخته شده اند؛ آنها این کار را به کمک عدسی بزرگنمای خود کیهان انجام دادند.
کهکشان میزبان این ستارهها که MACS1149-JD1 نام گرفته، ۱۳.۲ میلیارد سال نوری از زمین فاصله دارد و دورتر از آنست که به طور مستقیم دیده شود، ولی اخترشناسان آن را به کمک پدیدهی همگرایی گرانشی، هنگامی که نور آن توسط یک خوشهی کهکشانیِ نزدیکتر به نام MACS J1149.5+2223 در فاصلهی ۵ میلیارد سال نوری زمین خم و همگراییده شد مشاهده کردند.
پژوهشگران برای بررسی این کهکشان در سه دامنهی طیفی جداگانه، ۴ تا از پرقدرتترین تلسکوپهای جهان را به کار گرفتند. آنها برای اندازهگیری فاصلهی این کهکشان از شناسهی طیفی اکسیژن بهره جستند -آغازینترین شناسهی اکسیژن در جوانی کیهان که تاکنون دیدهایم.
بسامد نوری که یک ستاره میگسیلد با پیرتر و سردتر شدن آن بلندتر میشود، بنابراین هاشیموتو و همکارانش برای اندازهگیری سن این ستارگان، از طیف نور کهکشانشان کمک گرفتند.
سرزمین ناشناخته
این کهکشان به اندازهای دور است که ما آن را به شکلی که در ۵۵۰ میلیون سالگی کیهان داشته میبینیم. سنجشهای پژوهشگران نشان داد که پیرترین ستارگان آن حدود ۳۰۰ میلیون سال سن دارند، بنابراین میبایست زمانی ساخته شده باشند که تنها ۲۵۰ میلیون سال از مهبانگ میگذشته.
دنیل استارک از دانشگاه آریزونا، توسان میگوید: «این قلمرویی ناشناخته است. ما همچنان به گذشته نزدیک میشویم تا سرشت نخستین ستارگان را بشناسیم- این که چگونه زندگی میکردند، چگونه میمردند، و چه تاثیری روی کیهان میگذاشتند.»
به گفتهی استارک، ستارگان پیر در این کهکشان دوردست مانند گونهای "ردپای سنگواره" (ردپای فسیل) رفتار میکنند. آنها از نخستین و بهترین گواهها از وجود ستارهزاییهای آتشین در کیهان آغازینند. در ماه فوریه، اخترشناسان گزارش دادند که با بهره از تلسکوپ اجِز (EDGES)، رد نخستین ستارگان کیهان را از حدود ۱۸۰ میلیون سال پس از مهبانگ پیدا کردهاند، ولی آنها به طور مستقیم این ستارگان را ندیده بودند، و دانشمندان دیگر در این زمینه یافتههای آنها را بسیار به چالش کشیدند. [اینجا خواندید:* جستجوی نخستین ستارگان کیهان به کشف نشانههای ماده تاریک انجامید (https://goo.gl/mJdpeC)]
ما این را میدانستیم که هر چه به گذشتهی دورتر نگاه میکنیم، کهکشانهای ستارهزای کمتری میبینیم، ولی چون کهکشانهای بسیار دوردست به سختی دیده میشوند، از میزان #ستارهزایی در آن روزگار اطمینان نداشتیم. این پژوهش تازه به ما در کامل کردن این تصویر کمک خواهد کرد.
این پژوهش با بهره از دادههای آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (آلما)، تلسکوپ بسیار بزرگ (ویالتی) انجام گرفته. یافتههای این دانشمندان در نشریهی نیچر منتشر شده است.
#همگرایی_گرانشی
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/05/MACS1149-JD1.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
—-------------------------------------------------
https://goo.gl/2dQJAt
اخترشناسان نخستین ستارگان کیهان را در کهکشانی بسیار دور رصد کردهاند. آگاهی ما دربارهی ستارهزایی در کیهان آغازین بسیار اندک است، تنها به این دلیل که بسیار دورتر از آنست که دیده و بررسی شود. رصد اجرامی در چندصد میلیون سال نخست پس از مهبانگ چالشی بزرگ حتی برای بهترین تلسکوپهای ما است.
اما اکنون تاکویا هاشیموتو از دانشگاه سانگیو اوزاکای ژاپن به همراه همکارانش ستارگانی را دیدهاند که تنها ۲۵۰ میلیون سال پس از مهبانگ ساخته شده اند؛ آنها این کار را به کمک عدسی بزرگنمای خود کیهان انجام دادند.
کهکشان میزبان این ستارهها که MACS1149-JD1 نام گرفته، ۱۳.۲ میلیارد سال نوری از زمین فاصله دارد و دورتر از آنست که به طور مستقیم دیده شود، ولی اخترشناسان آن را به کمک پدیدهی همگرایی گرانشی، هنگامی که نور آن توسط یک خوشهی کهکشانیِ نزدیکتر به نام MACS J1149.5+2223 در فاصلهی ۵ میلیارد سال نوری زمین خم و همگراییده شد مشاهده کردند.
پژوهشگران برای بررسی این کهکشان در سه دامنهی طیفی جداگانه، ۴ تا از پرقدرتترین تلسکوپهای جهان را به کار گرفتند. آنها برای اندازهگیری فاصلهی این کهکشان از شناسهی طیفی اکسیژن بهره جستند -آغازینترین شناسهی اکسیژن در جوانی کیهان که تاکنون دیدهایم.
بسامد نوری که یک ستاره میگسیلد با پیرتر و سردتر شدن آن بلندتر میشود، بنابراین هاشیموتو و همکارانش برای اندازهگیری سن این ستارگان، از طیف نور کهکشانشان کمک گرفتند.
سرزمین ناشناخته
این کهکشان به اندازهای دور است که ما آن را به شکلی که در ۵۵۰ میلیون سالگی کیهان داشته میبینیم. سنجشهای پژوهشگران نشان داد که پیرترین ستارگان آن حدود ۳۰۰ میلیون سال سن دارند، بنابراین میبایست زمانی ساخته شده باشند که تنها ۲۵۰ میلیون سال از مهبانگ میگذشته.
دنیل استارک از دانشگاه آریزونا، توسان میگوید: «این قلمرویی ناشناخته است. ما همچنان به گذشته نزدیک میشویم تا سرشت نخستین ستارگان را بشناسیم- این که چگونه زندگی میکردند، چگونه میمردند، و چه تاثیری روی کیهان میگذاشتند.»
به گفتهی استارک، ستارگان پیر در این کهکشان دوردست مانند گونهای "ردپای سنگواره" (ردپای فسیل) رفتار میکنند. آنها از نخستین و بهترین گواهها از وجود ستارهزاییهای آتشین در کیهان آغازینند. در ماه فوریه، اخترشناسان گزارش دادند که با بهره از تلسکوپ اجِز (EDGES)، رد نخستین ستارگان کیهان را از حدود ۱۸۰ میلیون سال پس از مهبانگ پیدا کردهاند، ولی آنها به طور مستقیم این ستارگان را ندیده بودند، و دانشمندان دیگر در این زمینه یافتههای آنها را بسیار به چالش کشیدند. [اینجا خواندید:* جستجوی نخستین ستارگان کیهان به کشف نشانههای ماده تاریک انجامید (https://goo.gl/mJdpeC)]
ما این را میدانستیم که هر چه به گذشتهی دورتر نگاه میکنیم، کهکشانهای ستارهزای کمتری میبینیم، ولی چون کهکشانهای بسیار دوردست به سختی دیده میشوند، از میزان #ستارهزایی در آن روزگار اطمینان نداشتیم. این پژوهش تازه به ما در کامل کردن این تصویر کمک خواهد کرد.
این پژوهش با بهره از دادههای آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (آلما)، تلسکوپ بسیار بزرگ (ویالتی) انجام گرفته. یافتههای این دانشمندان در نشریهی نیچر منتشر شده است.
#همگرایی_گرانشی
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/05/MACS1149-JD1.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«دقیقترین آزمایش نسبیت عام در بیرون از کهکشان راه شیری»
----------------------------------------------------------
* یک گروه بینالمللی از اخترشناسان به کمک تلسکوپ فضایی هابل و تلسکوپ بسیار بزرگ (ویالتی) در رصدخانهی جنوبی اروپا دقیقترین سنجش برای نظریهی #نسبیت_عام اینشتین بیرون از کهکشان راه شیری را انجام دادند.
کهکشانی بیضیگون به نام ئیاساو ۳۲۵-جی۰۰۴ با رفتاری مانند یک عدسی گرانشی نیرومند، نور یک کهکشان دورتر که پشتش است را خم کرده و یک حلقهی اینشتین به گرد مرکز خود درست کرده است. اکنون دانشمندان با اندازهگیری جرم کهکشان نزدیکتر و مقایسهی آن با خمش فضای پیرامونش پی بردند که رفتار گرانش در این فاصلههای بلند هم همان رفتاریست که در نسبیت عام پیشبینی شده. با این نتیجه، برخی از نظریههای جایگزین برای گرانش رد میشود.
به پیشبینی نظریهی نسبیت عام، اجرام با تغییر هندسهی فضازمان باعث میشوند نوری که از کنار آنها میگذرد مسیرش کج شود و پدیدهای به نام #همگرایی_گرانشی رخ دهد. این پدیده تنها برای اجرام بسیار سنگین برجسته و نمایان است. تاکنون صدها عدسی گرانشی نیرومند شناخته شده ولی بیشترشان دورتر از آن بودهاند که بتوان جرم دقیقشان را اندازه گرفت. ولی کهکشان ئیاساو ۳۲۵-جی۰۰۴ با فاصلهی تنها ۴۵۰ میلیون سال نوری از زمین، نزدیکترین عدسی گرانشی است که تا به امروز یافته شده.
این اخترشناسان با بهره از دستگاه میوز (MUSE) روی تلسکوپ ویالتی، حرکت ستارگان در کهکشان ئیاساو ۳۲۵-جی۰۰۴ را سنجیده و از این راه جرم آن را اندازه گرفتند. به کمک تلسکوپ هابل هم توانستند حلقهی اینشتین که که در اثر گذشتن نور کهکشانی دورتر از کنار ئیاساو ۳۲۵-جی۰۰۴ درست شده بود را ببینند. بررسی این حلقه به آنها اجازه داد تا میزان خمش نور، و در نتیجه، میزان انحنای فضازمان توسط جرم کهکشان غولپیکر ئیاساو ۳۲۵-جی۰۰۴ را بسنجند.
توماس کالت، رهبر این پژوهش از دانشگاه پورتسموث بریتانیا میگوید: «ما با دستگاه میوز جرم کهکشان پیشزمینه را اندازه گرفتیم و میزان همگرایی گرانشیای که با هابل دیده بودیم را سنجیدیم. با مقایسهی این دو راه، شدت گرانش [گرانش کهکشان پیشزمینه] را به دست آوردیم- و نتیجه با خطای تنها ۹ درصد، همان چیزی بود که نسبیت عام اینشتین پیشبینی کرده. این دقیقترین آزمایشی بود که تاکنون بیرون از کهکشان راه شیری برای نسبیت عام انجام شده. آن هم تنها با یک کهکشان!»
نسبیت عام در فاصلههای درون سامانهی خورشیدی با دقت بسیار خوب آزموده شده، و حرکت ستارگان پیرامون ابرسیاهچالهی مرکز کهکشان راه شیری هم در دست پژوهشهای دقیق است. ولی تا به امروز هیچ سنجش دقیقی برای فاصلههای دورتر انجام نشده بود. آزمایش ویژگیهای گرانش در مسافتهای بسیار بلند، برای تایید مدل کنونی کیهانشناختی نیازی بنیادین است.
این یافتهها پیامدهای مهمی برای نظریههای گرانشی جایگزینِ نسبیت عام دارد. بر پایهی این نظریههای جایگزین، میزان تاثیر گرانش بر خمیدگی فضا "وابسته به مقیاس" است. این بدین معناست که در فاصلههای نجومی بلندتر، رفتار گرانش باید متفاوت با رفتار آن در فاصلههای کمتری مانند سامانهی خورشیدی باشد. یافته های کالت و همکارانش نشان میدهد که چنین چیزی بعید است که درست باشد.
باب نیکول، یکی از اعضای گروه از دانشگاه پورتسموث میگوید: «کیهان جای شگفتانگیزیست که چنین عدسیهای را به ما میدهد تا بتوانیم از آنها به عنوان آزمایشگاه بهره ببریم. این که با به کار بردن بهترین تلسکوپهای جهان بتوانیم اینشتین را به چالش بکشیم بسیار مایهی خشنودیست، تنها برای این که بفهمیم وی چقدر درست میگفته.»
کهکشان ئیاساو ۳۲۵-جی۰۰۴ با فاصلهی ۴۵۰ میلیون سال نوری از زمین، کهکشان مرکزی خوشهی آبل اس۷۴۰ در صورت فلکی قنطورس است.
---------------------------------------------------
در همین زمینه:
* دیروز سالگرد نخستین آزمایش موفق نظریه "نسبیت عام" بود
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/06/GeneralRelativity.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
----------------------------------------------------------
* یک گروه بینالمللی از اخترشناسان به کمک تلسکوپ فضایی هابل و تلسکوپ بسیار بزرگ (ویالتی) در رصدخانهی جنوبی اروپا دقیقترین سنجش برای نظریهی #نسبیت_عام اینشتین بیرون از کهکشان راه شیری را انجام دادند.
کهکشانی بیضیگون به نام ئیاساو ۳۲۵-جی۰۰۴ با رفتاری مانند یک عدسی گرانشی نیرومند، نور یک کهکشان دورتر که پشتش است را خم کرده و یک حلقهی اینشتین به گرد مرکز خود درست کرده است. اکنون دانشمندان با اندازهگیری جرم کهکشان نزدیکتر و مقایسهی آن با خمش فضای پیرامونش پی بردند که رفتار گرانش در این فاصلههای بلند هم همان رفتاریست که در نسبیت عام پیشبینی شده. با این نتیجه، برخی از نظریههای جایگزین برای گرانش رد میشود.
به پیشبینی نظریهی نسبیت عام، اجرام با تغییر هندسهی فضازمان باعث میشوند نوری که از کنار آنها میگذرد مسیرش کج شود و پدیدهای به نام #همگرایی_گرانشی رخ دهد. این پدیده تنها برای اجرام بسیار سنگین برجسته و نمایان است. تاکنون صدها عدسی گرانشی نیرومند شناخته شده ولی بیشترشان دورتر از آن بودهاند که بتوان جرم دقیقشان را اندازه گرفت. ولی کهکشان ئیاساو ۳۲۵-جی۰۰۴ با فاصلهی تنها ۴۵۰ میلیون سال نوری از زمین، نزدیکترین عدسی گرانشی است که تا به امروز یافته شده.
این اخترشناسان با بهره از دستگاه میوز (MUSE) روی تلسکوپ ویالتی، حرکت ستارگان در کهکشان ئیاساو ۳۲۵-جی۰۰۴ را سنجیده و از این راه جرم آن را اندازه گرفتند. به کمک تلسکوپ هابل هم توانستند حلقهی اینشتین که که در اثر گذشتن نور کهکشانی دورتر از کنار ئیاساو ۳۲۵-جی۰۰۴ درست شده بود را ببینند. بررسی این حلقه به آنها اجازه داد تا میزان خمش نور، و در نتیجه، میزان انحنای فضازمان توسط جرم کهکشان غولپیکر ئیاساو ۳۲۵-جی۰۰۴ را بسنجند.
توماس کالت، رهبر این پژوهش از دانشگاه پورتسموث بریتانیا میگوید: «ما با دستگاه میوز جرم کهکشان پیشزمینه را اندازه گرفتیم و میزان همگرایی گرانشیای که با هابل دیده بودیم را سنجیدیم. با مقایسهی این دو راه، شدت گرانش [گرانش کهکشان پیشزمینه] را به دست آوردیم- و نتیجه با خطای تنها ۹ درصد، همان چیزی بود که نسبیت عام اینشتین پیشبینی کرده. این دقیقترین آزمایشی بود که تاکنون بیرون از کهکشان راه شیری برای نسبیت عام انجام شده. آن هم تنها با یک کهکشان!»
نسبیت عام در فاصلههای درون سامانهی خورشیدی با دقت بسیار خوب آزموده شده، و حرکت ستارگان پیرامون ابرسیاهچالهی مرکز کهکشان راه شیری هم در دست پژوهشهای دقیق است. ولی تا به امروز هیچ سنجش دقیقی برای فاصلههای دورتر انجام نشده بود. آزمایش ویژگیهای گرانش در مسافتهای بسیار بلند، برای تایید مدل کنونی کیهانشناختی نیازی بنیادین است.
این یافتهها پیامدهای مهمی برای نظریههای گرانشی جایگزینِ نسبیت عام دارد. بر پایهی این نظریههای جایگزین، میزان تاثیر گرانش بر خمیدگی فضا "وابسته به مقیاس" است. این بدین معناست که در فاصلههای نجومی بلندتر، رفتار گرانش باید متفاوت با رفتار آن در فاصلههای کمتری مانند سامانهی خورشیدی باشد. یافته های کالت و همکارانش نشان میدهد که چنین چیزی بعید است که درست باشد.
باب نیکول، یکی از اعضای گروه از دانشگاه پورتسموث میگوید: «کیهان جای شگفتانگیزیست که چنین عدسیهای را به ما میدهد تا بتوانیم از آنها به عنوان آزمایشگاه بهره ببریم. این که با به کار بردن بهترین تلسکوپهای جهان بتوانیم اینشتین را به چالش بکشیم بسیار مایهی خشنودیست، تنها برای این که بفهمیم وی چقدر درست میگفته.»
کهکشان ئیاساو ۳۲۵-جی۰۰۴ با فاصلهی ۴۵۰ میلیون سال نوری از زمین، کهکشان مرکزی خوشهی آبل اس۷۴۰ در صورت فلکی قنطورس است.
---------------------------------------------------
در همین زمینه:
* دیروز سالگرد نخستین آزمایش موفق نظریه "نسبیت عام" بود
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/06/GeneralRelativity.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky