«راه برای نقشهبرداری از آن سمت کهکشان هموار شد»
—-------------------------------------------------
* سرانجام میتوانیم از آن سوی کهکشان هم نقشه برداریم. دقیقترین سنجشی که تاکنون برای جرمی در آن سمت مرکز کهکشان راه شیری انجام شده، راه را برای تهیهی نقشهای قطعی از آن بخش کهکشانمان هموار کرده.
دیدن و نقشهبرداری چیزهای آن سمت کهکشان برای ما کار سختی است زیرا انبوه چگال و درخشان گاز و غبار [و ستاره] در مرکز کهکشان جلوی دیدمان را گرفته. اکنون تامس دیم از بنیاد اخترفیزیک هاروارد-اسمیتسونین در ماساچوست و همکارانش توانستهاند با نگاه کردن به یک فوارهی ریزموج به نام G007.47+00.05 که از آن آشفته بازار مرکزی هم درخشانتر است، این کار را آغاز کنند.
دیم میگوید: «این چشمهای بسیار درخشان است که خبر از وجود یک منطقهی #ستارهزایی آتشین در آنجا میدهد، و این گونه مناطق تقریبا همیشه در بازوهای مارپیچی کهکشان جای دارند.» دیم و گروهش جایگاه این چشمه را در بازوی سپر-قنطورس شناسایی کردند، یکی از دو بازوی اصلی کهکشان راه شیری.
آنها برای این کار، از سنجش دیدگشت (اختلاف منظر) کمک گرفتند، یعنی تفاوت میان جایگاه آن از دو نقطهی جداگانه را محایبه کردند. اگر انگشتتان را به فاصلهی بازو از چشمتان دور نگه دارید و نخست با یک چشم و سپس با چشم دیگر به آن گاه کنید، به نظرتان کمی جابجا دیده خواهد شد- این تفاوت کوچک به نام #دیدگشت یا #اختلاف_منظر شناخته میشود. هر چه جسم به بیننده نزدیکتر باشد، و هر چه فاصلهی دو جایگاهی که از آن به جسم نگاه میکنیم بیشتر باشد، دیدگشت هم بزرگتر خواهد بود.
به گفتهی دیم، خوبی دیدگشت اینست که وابسته به اجرام دیگر نیست. یک سنجش سرراست است که تنها با مثلثات سروکار دارد.
ساخت یک نقشهی بهتر
جرمی که دیم و گروهش رصد کردند به اندازهای از ما دور بود که برای اندازهگیری دیدگشتش، نیاز به سنجش آن در یک بازهی زمانی یک ساله بود تا بتوانند آن را در دو نقطهی مخالف در مدار زمین [یکی این سمت خورشید و دیگری آن سمت] ببینند.
دیم میگوید: «زاویهای که از این راه اندازه گرفته شده حدود ۵۰ ثانیهی قوس است، یعنی از ردپای نیل آرمسترانگ روی ماه، که از روی زمین دیده شود هم کوچکتر.»
این دیدگشت کوچک نشانگر فاصلهی ۶۶۵۰۰ سال نوری است. این دورترین فاصلهایست که تاکنون از راه دیدگشت اندازه گرفته شده، و نخستین بارست که این ترفند برای جرمی در آن سوی کهکشان به کار میرود.
از آنجایی که بیشتر شناخت ما از ساختار آن بخش #کهکشان_راه_شیری از روی پنداشت و گمانیست که بر پایهی شناختمان از این سمت کهکشان انجام شده، سنجش (اندازهگیری فاصلهی) چندین جرم از راه دیدگشت میتواند به ما کمک کند تا یک نقشهی دقیقتر برای کل کهکشان پدید بیاوریم.
رابرت بنجامین از دانشگاه ویسکانسین، وایتواتر میگوید: «فکر کردن به این که میتوانیم چنین کاری را برای اجرام بیشتری در آن سمت کهکشان انجام دهیم هیجانانگیزست. چگونه میتوانیم دربارهی ساختار کهکشان حرف بزنیم با این که تنها نیمی از آن در دسترسمان است؟»
دیم میگوید ما با این ترفند میتوانیم در مدت ۱۰ سال، نقشهای کامل از همهی کهکشان راه شیری تهیه کنیم.
پژوهش این دانشمندان در نشریهی ساینس منتشر شده.
https://goo.gl/t2R94G
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/10/milky-way-far-side.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
—-------------------------------------------------
* سرانجام میتوانیم از آن سوی کهکشان هم نقشه برداریم. دقیقترین سنجشی که تاکنون برای جرمی در آن سمت مرکز کهکشان راه شیری انجام شده، راه را برای تهیهی نقشهای قطعی از آن بخش کهکشانمان هموار کرده.
دیدن و نقشهبرداری چیزهای آن سمت کهکشان برای ما کار سختی است زیرا انبوه چگال و درخشان گاز و غبار [و ستاره] در مرکز کهکشان جلوی دیدمان را گرفته. اکنون تامس دیم از بنیاد اخترفیزیک هاروارد-اسمیتسونین در ماساچوست و همکارانش توانستهاند با نگاه کردن به یک فوارهی ریزموج به نام G007.47+00.05 که از آن آشفته بازار مرکزی هم درخشانتر است، این کار را آغاز کنند.
دیم میگوید: «این چشمهای بسیار درخشان است که خبر از وجود یک منطقهی #ستارهزایی آتشین در آنجا میدهد، و این گونه مناطق تقریبا همیشه در بازوهای مارپیچی کهکشان جای دارند.» دیم و گروهش جایگاه این چشمه را در بازوی سپر-قنطورس شناسایی کردند، یکی از دو بازوی اصلی کهکشان راه شیری.
آنها برای این کار، از سنجش دیدگشت (اختلاف منظر) کمک گرفتند، یعنی تفاوت میان جایگاه آن از دو نقطهی جداگانه را محایبه کردند. اگر انگشتتان را به فاصلهی بازو از چشمتان دور نگه دارید و نخست با یک چشم و سپس با چشم دیگر به آن گاه کنید، به نظرتان کمی جابجا دیده خواهد شد- این تفاوت کوچک به نام #دیدگشت یا #اختلاف_منظر شناخته میشود. هر چه جسم به بیننده نزدیکتر باشد، و هر چه فاصلهی دو جایگاهی که از آن به جسم نگاه میکنیم بیشتر باشد، دیدگشت هم بزرگتر خواهد بود.
به گفتهی دیم، خوبی دیدگشت اینست که وابسته به اجرام دیگر نیست. یک سنجش سرراست است که تنها با مثلثات سروکار دارد.
ساخت یک نقشهی بهتر
جرمی که دیم و گروهش رصد کردند به اندازهای از ما دور بود که برای اندازهگیری دیدگشتش، نیاز به سنجش آن در یک بازهی زمانی یک ساله بود تا بتوانند آن را در دو نقطهی مخالف در مدار زمین [یکی این سمت خورشید و دیگری آن سمت] ببینند.
دیم میگوید: «زاویهای که از این راه اندازه گرفته شده حدود ۵۰ ثانیهی قوس است، یعنی از ردپای نیل آرمسترانگ روی ماه، که از روی زمین دیده شود هم کوچکتر.»
این دیدگشت کوچک نشانگر فاصلهی ۶۶۵۰۰ سال نوری است. این دورترین فاصلهایست که تاکنون از راه دیدگشت اندازه گرفته شده، و نخستین بارست که این ترفند برای جرمی در آن سوی کهکشان به کار میرود.
از آنجایی که بیشتر شناخت ما از ساختار آن بخش #کهکشان_راه_شیری از روی پنداشت و گمانیست که بر پایهی شناختمان از این سمت کهکشان انجام شده، سنجش (اندازهگیری فاصلهی) چندین جرم از راه دیدگشت میتواند به ما کمک کند تا یک نقشهی دقیقتر برای کل کهکشان پدید بیاوریم.
رابرت بنجامین از دانشگاه ویسکانسین، وایتواتر میگوید: «فکر کردن به این که میتوانیم چنین کاری را برای اجرام بیشتری در آن سمت کهکشان انجام دهیم هیجانانگیزست. چگونه میتوانیم دربارهی ساختار کهکشان حرف بزنیم با این که تنها نیمی از آن در دسترسمان است؟»
دیم میگوید ما با این ترفند میتوانیم در مدت ۱۰ سال، نقشهای کامل از همهی کهکشان راه شیری تهیه کنیم.
پژوهش این دانشمندان در نشریهی ساینس منتشر شده.
https://goo.gl/t2R94G
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/10/milky-way-far-side.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
«ستارهفشانیهای یک کهکشان»
—------------------------—
در این تصویر که توسط #تلسکوپ_فضایی_هابل ناسا گرفته شده انجیسی ۵۳۹۸ را میبینیم، یک کهکشان مارپیچی میلهای در فاصلهی حدود ۵۵ میلیون سال نوری زمین، در #صورت_فلکی_قنطورس.
این کهکشان به داشتن یک منطقهی بسیار گستردهی HII (اچ۲) آوازه یافته، ابری بزرگ از هیدروژن یونیده که به نام اچ۲ نیز شناخته میشود، H نماد شیمیایی هیدروژن است و II هم نشانگر این که اتمهای آنها یک الکترون از دست داده و یونیده شدهاند. این ابرِ انجیسی ۵۳۹۸ به نام "تول ۸۹" شناخته میشود و پایین، سمت چپ کهکشان جای دارد، در نوک ساختار "میلهای" که از هستهی کهکشان گذشته و برای ادامهی فرآیندهای #ستارهزایی، مواد را به درون میکشد.
تول ۸۹ تنها مجموعهی بزرگ و گستردهی ستاره زایی در سرتاسر این کهکشانست که پهنهای نزدیک به ۵۰۰۰ در ۴۰۰۰ سال نوری را میپوشاند و دستکم هفت خوشهی ستارهای جوان و پرجرم را در بر دارد.
دو تودهی از همه درخشان تر در تول ۸۹ که تنها به نامهای "ای" و "بی" نامیده میشوند به نظر میرسد به ترتیب حدود ۴ و ۳ میلیون سال پیش یک فرآیند ستارهزایی آتشین (ستارهفشانی) در آنها رخ داده بوده. گمان میرود تول ۸۹-ای به تنهایی دارای چندین ستارهی بسیار درخشان و بزرگ از گونهی ستارگان ولف-رایه است که با دمای بسیار بالا و بادهای سهمگینشان شناخته میشوند
https://goo.gl/vuQebg
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/11/Tol89.html
—-------------------------------------------------
کانای یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
—------------------------—
در این تصویر که توسط #تلسکوپ_فضایی_هابل ناسا گرفته شده انجیسی ۵۳۹۸ را میبینیم، یک کهکشان مارپیچی میلهای در فاصلهی حدود ۵۵ میلیون سال نوری زمین، در #صورت_فلکی_قنطورس.
این کهکشان به داشتن یک منطقهی بسیار گستردهی HII (اچ۲) آوازه یافته، ابری بزرگ از هیدروژن یونیده که به نام اچ۲ نیز شناخته میشود، H نماد شیمیایی هیدروژن است و II هم نشانگر این که اتمهای آنها یک الکترون از دست داده و یونیده شدهاند. این ابرِ انجیسی ۵۳۹۸ به نام "تول ۸۹" شناخته میشود و پایین، سمت چپ کهکشان جای دارد، در نوک ساختار "میلهای" که از هستهی کهکشان گذشته و برای ادامهی فرآیندهای #ستارهزایی، مواد را به درون میکشد.
تول ۸۹ تنها مجموعهی بزرگ و گستردهی ستاره زایی در سرتاسر این کهکشانست که پهنهای نزدیک به ۵۰۰۰ در ۴۰۰۰ سال نوری را میپوشاند و دستکم هفت خوشهی ستارهای جوان و پرجرم را در بر دارد.
دو تودهی از همه درخشان تر در تول ۸۹ که تنها به نامهای "ای" و "بی" نامیده میشوند به نظر میرسد به ترتیب حدود ۴ و ۳ میلیون سال پیش یک فرآیند ستارهزایی آتشین (ستارهفشانی) در آنها رخ داده بوده. گمان میرود تول ۸۹-ای به تنهایی دارای چندین ستارهی بسیار درخشان و بزرگ از گونهی ستارگان ولف-رایه است که با دمای بسیار بالا و بادهای سهمگینشان شناخته میشوند
https://goo.gl/vuQebg
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/11/Tol89.html
—-------------------------------------------------
کانای یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
«حبابها و شاخکهای رتیل»
—------------------------
#ابر_ماژلانی_بزرگ (الامسی) با فاصلهی تنها ۱۶۰ هزار سال نوری از ما، یکی از نزدیکترین همدمهای کهکشان راه شیریست. این ابر [در واقع کهکشان] جایگاه یکی از بزرگترین و پرانرژیترین مناطق فعال #ستارهزایی است که تاکنون در گروه محلی شناخته شده: سحابی رتیل یا "۳۰ زرینماهی".
در این تصویر که #تلسکوپ_فضایی_هابل ناسا گرفته، هم رشتههای تار عنکبوتی از گاز و غبار که نام این منطقه از روی آنها گرفته شده را میبینیم، و هم دستهای از "حبابها" که به نام "سحابی کندو" (یا سحابی لانه زنبوری) شناخته میشوند (پایین، سمت چپ).
سحابی کندو به طور شانسی توسط ستارهشناسانی یافته شد که با "تلسکوپ فناوری نوین" (انتیتی) در رصدخانهی جنوبی اروپا، سرگرم تصویربرداری از #ابرنواختر اسان۱۹۸۷ای، نزدیکترین ابرنواخترِ دیده شده به زمین در ۴۰۰ سال گذشته بودند. ساختار حبابگونه و شگفتانگیز این سحابی از زمان یافته شدن آن در دههی ۱۹۹۰ تاکنون، یرای اخترشناسان یک راز بوده. نظریههای گوناگونی برای توضیح ساختار یگانهی پیشنهاد شده که برخی آنها نسبت به دیگران بسیار شگفتانگیز بودهاند.
در سال ۲۰۱۰، گروهی از اخترشناسان این سحابی را بررسی کردند و با بهره از روشها و مدلسازیهای پیشرفته، به این نتیجه رسیدند که به احتمال بسیار، نمای ویژهی این سحابی دستاورد تاثیر ترکیبی دو ابرنواختر است- یک انفجار تازهتر، پوستهی رو به گسترشی که در یک انفجار کهنتر پدید آمده بود را شکافت. گمان میرود اکنون زاویهی دید ما باعث شده این پوستههای دایرهای چنین نمای خیرهکنندهی داشته باشند- احتمالا اگر از زاویهی دیگری آنها را ببینیم ساختار آن را لانه زنبوری نخواهیم دید.
https://goo.gl/MtzEvJ
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/11/LMC.html
—-------------------------------------------------
کانال یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
—------------------------
#ابر_ماژلانی_بزرگ (الامسی) با فاصلهی تنها ۱۶۰ هزار سال نوری از ما، یکی از نزدیکترین همدمهای کهکشان راه شیریست. این ابر [در واقع کهکشان] جایگاه یکی از بزرگترین و پرانرژیترین مناطق فعال #ستارهزایی است که تاکنون در گروه محلی شناخته شده: سحابی رتیل یا "۳۰ زرینماهی".
در این تصویر که #تلسکوپ_فضایی_هابل ناسا گرفته، هم رشتههای تار عنکبوتی از گاز و غبار که نام این منطقه از روی آنها گرفته شده را میبینیم، و هم دستهای از "حبابها" که به نام "سحابی کندو" (یا سحابی لانه زنبوری) شناخته میشوند (پایین، سمت چپ).
سحابی کندو به طور شانسی توسط ستارهشناسانی یافته شد که با "تلسکوپ فناوری نوین" (انتیتی) در رصدخانهی جنوبی اروپا، سرگرم تصویربرداری از #ابرنواختر اسان۱۹۸۷ای، نزدیکترین ابرنواخترِ دیده شده به زمین در ۴۰۰ سال گذشته بودند. ساختار حبابگونه و شگفتانگیز این سحابی از زمان یافته شدن آن در دههی ۱۹۹۰ تاکنون، یرای اخترشناسان یک راز بوده. نظریههای گوناگونی برای توضیح ساختار یگانهی پیشنهاد شده که برخی آنها نسبت به دیگران بسیار شگفتانگیز بودهاند.
در سال ۲۰۱۰، گروهی از اخترشناسان این سحابی را بررسی کردند و با بهره از روشها و مدلسازیهای پیشرفته، به این نتیجه رسیدند که به احتمال بسیار، نمای ویژهی این سحابی دستاورد تاثیر ترکیبی دو ابرنواختر است- یک انفجار تازهتر، پوستهی رو به گسترشی که در یک انفجار کهنتر پدید آمده بود را شکافت. گمان میرود اکنون زاویهی دید ما باعث شده این پوستههای دایرهای چنین نمای خیرهکنندهی داشته باشند- احتمالا اگر از زاویهی دیگری آنها را ببینیم ساختار آن را لانه زنبوری نخواهیم دید.
https://goo.gl/MtzEvJ
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/11/LMC.html
—-------------------------------------------------
کانال یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
«درخشش هفت خواهر در میان غبار»
—------------------------------—
هفت خواهر پرآوازهی آسمان، خوشهی ستارهای پروین دارد به آهستگی ابری از گاز و غبار که گذرش به آن بخش فضا افتاده را نابود میکند.
خوشهی پروین درخشانترین خوشهی ستارهای باز در آسمان سیارهی زمین است و تقریبا در سرتاسر نیمکرهی شمالی با چشم نامسلح دیده میشود.
گمان می رود ابر غبار جوانی که دارد میگذرد بخشی از "کمربند گولد" باشد، حلقهای شگفتانگیز از #ستارهزایی که خورشید ما را در این بخش از کهکشان در بر گرفته.
اکنون ۱۰۰ هزار سال است که بخشی از کمربند گولد به گونهای شانسی دارد یکراست از درون خوشهی پیرترِ پروین میگذرد و گذرَش به یک کنش و واکنش نیرومند انجامیده که میان ستارگان خوشه و غبار درون ابر جریان دارد:
از سویی ذرات غبار که نور آبی را بیشتر و شدیدتر از نور سرخ میپراکنند باعث شدهاند این ابر در فضای پیرامون ستارگان به یک #سحابی_بازتابی آبیفام تبدیل شود، و از سویی دیگر فشار نور ستارگان به گونهی چشمگیری غبار درون سحابی را پس میزند و در این روند، ذرات کوچکتر غبار با شدت بیشتری رانده میشوند. یک نتیجهی کوتاه مدتِ چنین فرایندی این بوده که چنان چه در این تصویر ژرف میبینید، بخشهایی از این ابر غبار رشته رشته و لایهبندی شده است.
گفتنی است، #دنبالهدار سی/۲۰۱۵ ئیآر۶۱ (پاناستارز) را هم میتوانید در این تصویر، در گوشهی پایین، سمت چپ چارچوب ببینید.
#apod #خوشه_باز
https://goo.gl/xXyvvw
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/11/Pleiades.html
—-------------------------------------------------
کانال یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
—------------------------------—
هفت خواهر پرآوازهی آسمان، خوشهی ستارهای پروین دارد به آهستگی ابری از گاز و غبار که گذرش به آن بخش فضا افتاده را نابود میکند.
خوشهی پروین درخشانترین خوشهی ستارهای باز در آسمان سیارهی زمین است و تقریبا در سرتاسر نیمکرهی شمالی با چشم نامسلح دیده میشود.
گمان می رود ابر غبار جوانی که دارد میگذرد بخشی از "کمربند گولد" باشد، حلقهای شگفتانگیز از #ستارهزایی که خورشید ما را در این بخش از کهکشان در بر گرفته.
اکنون ۱۰۰ هزار سال است که بخشی از کمربند گولد به گونهای شانسی دارد یکراست از درون خوشهی پیرترِ پروین میگذرد و گذرَش به یک کنش و واکنش نیرومند انجامیده که میان ستارگان خوشه و غبار درون ابر جریان دارد:
از سویی ذرات غبار که نور آبی را بیشتر و شدیدتر از نور سرخ میپراکنند باعث شدهاند این ابر در فضای پیرامون ستارگان به یک #سحابی_بازتابی آبیفام تبدیل شود، و از سویی دیگر فشار نور ستارگان به گونهی چشمگیری غبار درون سحابی را پس میزند و در این روند، ذرات کوچکتر غبار با شدت بیشتری رانده میشوند. یک نتیجهی کوتاه مدتِ چنین فرایندی این بوده که چنان چه در این تصویر ژرف میبینید، بخشهایی از این ابر غبار رشته رشته و لایهبندی شده است.
گفتنی است، #دنبالهدار سی/۲۰۱۵ ئیآر۶۱ (پاناستارز) را هم میتوانید در این تصویر، در گوشهی پایین، سمت چپ چارچوب ببینید.
#apod #خوشه_باز
https://goo.gl/xXyvvw
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/11/Pleiades.html
—-------------------------------------------------
کانال یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
«در جستجوی بازوی گمشده»
—-------------------------
در این تصویر تازهی #تلسکوپ_فضایی_هابل ناسا انجیسی ۴۶۲۵ را میبینیم، کهکشان کوتولهای که با فاصلهی حدود ۳۰ میلیون سال نوری از زمین، در صورت فلکی تازیها جای دارد. عکس با دوربین پیمایشی پیشرفتهی تلسکوپ هابل (ACS) گرفته شده و تک بازوی مارپیچ این کهکشان را که نمایی نامتقارن به ساختارش داده نشان میدهد. ولی کهکشانهای مارپیچی که دستکم دو بازو دارند، پس چرا این کهکشان تک-بازو است؟
اخترشناسان به امید گرهگشایی از این راز کیهانی، انجیسی ۴۶۲۵ را در طول موجهای گوناگون بررسی کردهاند. نخستین پاسخ از رصدهای فرابنفش به دست آمد: در این طیف، قرص کهکشان چهار برابر چیزی که در این تصویر میبینیم دیده میشود، نشانهای از این که شمار فراوانی از ستارگان بسیار جوان و داغ دارند در بخشهای بیرونی کهکشان ساخته میشوند (به دلیل همین داغی و جوانی به طور عمده در طیف فرابنفش دیده میشوند).
این ستارگان جوان سنی کمتر از یک میلیارد سال دارند و حدود ۱۰ برابر جوانتر از ستارگانیاند که اینجا در طیف دیدنی (مریی) دیده میشوند. دانشمندان در آغاز پنداشتند این ستارهزاییهای گسترده در پی برهمکنش انجیسی ۴۶۲۵ با یک کهکشان کوتولهی دیگر در آن نزدیکی به نام انجیسی ۴۶۱۸ به راه افتاده است. به گمان آنها، انجیسی ۴۶۱۸ است که با همسایهآزاری خود انجیسی ۴۶۲۵ را به ستوه آورده و باعث شده همهی بازوهای مارپیچیاش به جز یکی را از دست بدهد. در سال ۲۰۰۴ اخترشناسان اثباتی بر این مدعا یافتند و آن این بود که گازهای بیرونیترین بخشهای #کهکشان_کوتوله ی انجیسی ۴۶۱۸ به شدت از انجیسی ۴۶۲۵ تاثیر گرفتهاند، چیزی که نشانگر برهمکنشهای گرانشی نیرومند میان این دو است.
#کهکشان_مارپیچی #برخورد_کهکشانی #ستارهزایی
https://goo.gl/BAF8H3
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/11/NGC4625.html
—-------------------------------------------------
کانال یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
—-------------------------
در این تصویر تازهی #تلسکوپ_فضایی_هابل ناسا انجیسی ۴۶۲۵ را میبینیم، کهکشان کوتولهای که با فاصلهی حدود ۳۰ میلیون سال نوری از زمین، در صورت فلکی تازیها جای دارد. عکس با دوربین پیمایشی پیشرفتهی تلسکوپ هابل (ACS) گرفته شده و تک بازوی مارپیچ این کهکشان را که نمایی نامتقارن به ساختارش داده نشان میدهد. ولی کهکشانهای مارپیچی که دستکم دو بازو دارند، پس چرا این کهکشان تک-بازو است؟
اخترشناسان به امید گرهگشایی از این راز کیهانی، انجیسی ۴۶۲۵ را در طول موجهای گوناگون بررسی کردهاند. نخستین پاسخ از رصدهای فرابنفش به دست آمد: در این طیف، قرص کهکشان چهار برابر چیزی که در این تصویر میبینیم دیده میشود، نشانهای از این که شمار فراوانی از ستارگان بسیار جوان و داغ دارند در بخشهای بیرونی کهکشان ساخته میشوند (به دلیل همین داغی و جوانی به طور عمده در طیف فرابنفش دیده میشوند).
این ستارگان جوان سنی کمتر از یک میلیارد سال دارند و حدود ۱۰ برابر جوانتر از ستارگانیاند که اینجا در طیف دیدنی (مریی) دیده میشوند. دانشمندان در آغاز پنداشتند این ستارهزاییهای گسترده در پی برهمکنش انجیسی ۴۶۲۵ با یک کهکشان کوتولهی دیگر در آن نزدیکی به نام انجیسی ۴۶۱۸ به راه افتاده است. به گمان آنها، انجیسی ۴۶۱۸ است که با همسایهآزاری خود انجیسی ۴۶۲۵ را به ستوه آورده و باعث شده همهی بازوهای مارپیچیاش به جز یکی را از دست بدهد. در سال ۲۰۰۴ اخترشناسان اثباتی بر این مدعا یافتند و آن این بود که گازهای بیرونیترین بخشهای #کهکشان_کوتوله ی انجیسی ۴۶۱۸ به شدت از انجیسی ۴۶۲۵ تاثیر گرفتهاند، چیزی که نشانگر برهمکنشهای گرانشی نیرومند میان این دو است.
#کهکشان_مارپیچی #برخورد_کهکشانی #ستارهزایی
https://goo.gl/BAF8H3
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/11/NGC4625.html
—-------------------------------------------------
کانال یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
«قلمروی آتشین یک رتیل»
—----------------------
سحابی رتیل با پهنای بیش از ۱۰۰۰ سال نوری، یک منطقهی ستارهزایی غولپیکر و در واقع بزرگترین و خشنترین منطقهی ستارهزایی در سرتاسر گروه محلی کهکشانهاست که با فاصلهی حدود ۱۸۰ هزار سال نوری از زمین، در کهکشان ماهوارهی راه شیری، #ابر_ماژلانی_بزرگ (LMC) جای دارد.
در اینجا این عنکبوت کیهانی را میبینیم که سرتاسر چارچوب این چشمانداز تماشایی را پوشانده. این تصویر از همگذاری دادههای باندباریک درست شده و پرتوهای تابیده از اتمهای یونیدهی هیدروژن و اکسیژن را نشان میدهد.
درون سحابی رتیل (انجیسی۲۰۷۰) خوشهی جوانی از ستارگان بزرگ به نام آر۱۳۶ جای دارد که با پرتوهای پرانرژی، بادهای ستارهای، و شوکهای ابرنواختری تارهای این عنکبوت را برافروخته و آن را به یک سحابی گسیلشی درخشان تبدیل کرده.
پیرامون این رتیل هم مناطق #ستارهزایی دیگری هم وجود دارد که در هر یک، خوشههای ستارگان جوان با افروزهها و ابرهایی که خودشان به شکل حباب در آوردهاند را میتوان دید. در واقع در سمت راست مرکز این تصویر، جایگاه نزدیکترین ابرنواختر روزگار نوین، یعنی اسان ۱۹۸۷ای را هم میتوانیم ببینیم.
این میدان دید پُرمایه حدود ۱ درجه از آسمان، هم ارز ۲ فرص کامل ماه را در صورت فلکی جنوبی "زرین ماهی" می پوشاند. اگر این سحابی به اندازهی سحابی شکارچی (جبار) -نزدیکترین پرورشگاه ستاره ای به زمین با فاصلهی ۱۵۰۰ سال نوری- از ما فاصله داشت، پهنهای بیش از ۳۰ درجه (۶۰ برابر قرص کامل ماه) و در واقع نیمی از آسمان سیارهی زمین را می پوشاند.
#صورت_فلکی_زرینماهی #apod
https://goo.gl/wJA7XJ
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/11/spider.html
—-------------------------------------------------
کانال یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
—----------------------
سحابی رتیل با پهنای بیش از ۱۰۰۰ سال نوری، یک منطقهی ستارهزایی غولپیکر و در واقع بزرگترین و خشنترین منطقهی ستارهزایی در سرتاسر گروه محلی کهکشانهاست که با فاصلهی حدود ۱۸۰ هزار سال نوری از زمین، در کهکشان ماهوارهی راه شیری، #ابر_ماژلانی_بزرگ (LMC) جای دارد.
در اینجا این عنکبوت کیهانی را میبینیم که سرتاسر چارچوب این چشمانداز تماشایی را پوشانده. این تصویر از همگذاری دادههای باندباریک درست شده و پرتوهای تابیده از اتمهای یونیدهی هیدروژن و اکسیژن را نشان میدهد.
درون سحابی رتیل (انجیسی۲۰۷۰) خوشهی جوانی از ستارگان بزرگ به نام آر۱۳۶ جای دارد که با پرتوهای پرانرژی، بادهای ستارهای، و شوکهای ابرنواختری تارهای این عنکبوت را برافروخته و آن را به یک سحابی گسیلشی درخشان تبدیل کرده.
پیرامون این رتیل هم مناطق #ستارهزایی دیگری هم وجود دارد که در هر یک، خوشههای ستارگان جوان با افروزهها و ابرهایی که خودشان به شکل حباب در آوردهاند را میتوان دید. در واقع در سمت راست مرکز این تصویر، جایگاه نزدیکترین ابرنواختر روزگار نوین، یعنی اسان ۱۹۸۷ای را هم میتوانیم ببینیم.
این میدان دید پُرمایه حدود ۱ درجه از آسمان، هم ارز ۲ فرص کامل ماه را در صورت فلکی جنوبی "زرین ماهی" می پوشاند. اگر این سحابی به اندازهی سحابی شکارچی (جبار) -نزدیکترین پرورشگاه ستاره ای به زمین با فاصلهی ۱۵۰۰ سال نوری- از ما فاصله داشت، پهنهای بیش از ۳۰ درجه (۶۰ برابر قرص کامل ماه) و در واقع نیمی از آسمان سیارهی زمین را می پوشاند.
#صورت_فلکی_زرینماهی #apod
https://goo.gl/wJA7XJ
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/11/spider.html
—-------------------------------------------------
کانال یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
«ستارگانی که پرورشگاه خود را جاروب میکنند»
—-------------------------------------------
ستارگان جوان سرگرم رُفت و روب پرورشگاهشان در انجیسی ۷۸۲۲ هستند.
لبههای درخشان و ساختارهای پیچیده و تراش خوردهی غبار درون این سحابی، در این تصویر فروسرخ پرجزییات که به کمک ماهوارهی پیمایشگر میدانگستردهی فروسرخ ناسا (وایز، WISE) به دست آمده خودنمایی میکنند.
#سحابی_گسیبشی انجیسی ۷۸۲۲ که در لبهی یک ابر مولکولی غولآسا در #صورت_فلکی_قیفاووس جای دارد، یک منطقهی #ستارهزایی برافروخته در فاصلهی حدود ۳۰۰۰ سال نوری زمین است.
نوری که از اتمهای گازهای این سحابی گسیلیده میشود دستاورد پرتوهای پرانرژی ستارگان داغست؛ این ستارگان با بادهای نیرومند و نورشان نه تنها این اتمها را برانگیختهاند، بلکه تودههای ابری را نیز پس زده و با تراشیدنشان، پیکرههای فشردهی ستونمانندی پدید آوردهاند.
درون همین ستونها هم با ادامهی رُمبش گرانشی و چگالش گاز و غبار، ستارگان تازهای میتوانند ساخته شوند ولی از آن سوريال با ادامهی تراشیده شدن ستونها و پس زده شدن گاز و غبارشان توسط ستارگان بیرونی، ستارگان تازهی درونشان از مواد ستارهساز خود جدا شده و از رشد بیشتر باز خواهند ماند.
پهنای میدان درون این چارچوب در راستای برآورد شدهی انجیسی ۷۸۲۲ حدود ۴۰ سال نوریست.
#apod
https://goo.gl/QiRFwd
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/11/NGC7822.html
—-------------------------------------------------
کانال یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
—-------------------------------------------
ستارگان جوان سرگرم رُفت و روب پرورشگاهشان در انجیسی ۷۸۲۲ هستند.
لبههای درخشان و ساختارهای پیچیده و تراش خوردهی غبار درون این سحابی، در این تصویر فروسرخ پرجزییات که به کمک ماهوارهی پیمایشگر میدانگستردهی فروسرخ ناسا (وایز، WISE) به دست آمده خودنمایی میکنند.
#سحابی_گسیبشی انجیسی ۷۸۲۲ که در لبهی یک ابر مولکولی غولآسا در #صورت_فلکی_قیفاووس جای دارد، یک منطقهی #ستارهزایی برافروخته در فاصلهی حدود ۳۰۰۰ سال نوری زمین است.
نوری که از اتمهای گازهای این سحابی گسیلیده میشود دستاورد پرتوهای پرانرژی ستارگان داغست؛ این ستارگان با بادهای نیرومند و نورشان نه تنها این اتمها را برانگیختهاند، بلکه تودههای ابری را نیز پس زده و با تراشیدنشان، پیکرههای فشردهی ستونمانندی پدید آوردهاند.
درون همین ستونها هم با ادامهی رُمبش گرانشی و چگالش گاز و غبار، ستارگان تازهای میتوانند ساخته شوند ولی از آن سوريال با ادامهی تراشیده شدن ستونها و پس زده شدن گاز و غبارشان توسط ستارگان بیرونی، ستارگان تازهی درونشان از مواد ستارهساز خود جدا شده و از رشد بیشتر باز خواهند ماند.
پهنای میدان درون این چارچوب در راستای برآورد شدهی انجیسی ۷۸۲۲ حدود ۴۰ سال نوریست.
#apod
https://goo.gl/QiRFwd
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/11/NGC7822.html
—-------------------------------------------------
کانال یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
«ماری که آبستن ستاره است!»
—------------------------—
در این تصویر تلسکوپ فضایی هابل ناسا "مار کیهانی" را میبینیم، یک کهکشان دوردست انباشته از مناطق پرانرژی ستارهزایی که پیکرهاش در اثر پدیدهی همگرایی گرانشی، از چشم ما به پیچ و تاب افتاده. این کهکشان غولپیکرِ کمان-مانند در حقیقت پشت یک خوشهی کهکشانی غولآسا به نام MACSJ1206.2-0847 جای دارد ولی به لطف گرانش نیرومند خوشه میتوانیم آن را از زمین ببینیم. فاصلهی این خوشه که میان ما و کهکشان مار کیهانیست ۴ میلیارد سال نوری است و در صورت فلکی دوشیزه جای دارد.
طول موج نور این کهکشان دوردست در اثر پدیدهی سرخگرایی (انتقال به سرخ) بسیار بلندتر شده و به سرخی گراییده و با گذر از درون خوشهی سر راهش، در اثر گرانش آن خم شده. جالب این که این گونه همگراییهای نیرومند به جای آن که دیدن و شناختن اجرام کیهانی را دشوارتر کنند، واگشود (وضوح) آنها را بهتر کرده و با بزرگنمایی اجرام پسزمینه، ژرفای میدان تصویرشان را بالا میبرد. همگرایی گرانشی گاهی حتی میتواند با خم کردن نور یک جرم از جهتهای گوناگون، چندین تصویر از یک جرم پدید بیاورد.
اخترشناسان به تازگی به کمک هابل چندین نمونه از تصاویری که از این مار کیهانی پدید آمده بود و بزرگنمایی هر یک با دیگری تفاوت داشت را رصد کردند. در این شیوه، کهکشان و ساختارهایش را میتوان با مقیاسهای گوناگون بررسی کرد. پُروضوحترین تصاویر نشان میدادند که تودههای غولپیکرِ درون کهکشانهای بسیار دوردست از زیرساختار پیچیدهای از تودههای کوچکتر تشکیل شده، و این چیزیست که میتواند به ما در شناخت فرآیند #ستارهزایی در کهکشانهای دوردست کمک کند.
#تلسکوپ_فضایی_هابل #همگرایی_گرانشی #صورت_فلکی_دوشیزه
https://goo.gl/KacXSM
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/11/CosmicSnake.html
—-------------------------------------------------
کانال یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
—------------------------—
در این تصویر تلسکوپ فضایی هابل ناسا "مار کیهانی" را میبینیم، یک کهکشان دوردست انباشته از مناطق پرانرژی ستارهزایی که پیکرهاش در اثر پدیدهی همگرایی گرانشی، از چشم ما به پیچ و تاب افتاده. این کهکشان غولپیکرِ کمان-مانند در حقیقت پشت یک خوشهی کهکشانی غولآسا به نام MACSJ1206.2-0847 جای دارد ولی به لطف گرانش نیرومند خوشه میتوانیم آن را از زمین ببینیم. فاصلهی این خوشه که میان ما و کهکشان مار کیهانیست ۴ میلیارد سال نوری است و در صورت فلکی دوشیزه جای دارد.
طول موج نور این کهکشان دوردست در اثر پدیدهی سرخگرایی (انتقال به سرخ) بسیار بلندتر شده و به سرخی گراییده و با گذر از درون خوشهی سر راهش، در اثر گرانش آن خم شده. جالب این که این گونه همگراییهای نیرومند به جای آن که دیدن و شناختن اجرام کیهانی را دشوارتر کنند، واگشود (وضوح) آنها را بهتر کرده و با بزرگنمایی اجرام پسزمینه، ژرفای میدان تصویرشان را بالا میبرد. همگرایی گرانشی گاهی حتی میتواند با خم کردن نور یک جرم از جهتهای گوناگون، چندین تصویر از یک جرم پدید بیاورد.
اخترشناسان به تازگی به کمک هابل چندین نمونه از تصاویری که از این مار کیهانی پدید آمده بود و بزرگنمایی هر یک با دیگری تفاوت داشت را رصد کردند. در این شیوه، کهکشان و ساختارهایش را میتوان با مقیاسهای گوناگون بررسی کرد. پُروضوحترین تصاویر نشان میدادند که تودههای غولپیکرِ درون کهکشانهای بسیار دوردست از زیرساختار پیچیدهای از تودههای کوچکتر تشکیل شده، و این چیزیست که میتواند به ما در شناخت فرآیند #ستارهزایی در کهکشانهای دوردست کمک کند.
#تلسکوپ_فضایی_هابل #همگرایی_گرانشی #صورت_فلکی_دوشیزه
https://goo.gl/KacXSM
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/11/CosmicSnake.html
—-------------------------------------------------
کانال یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
«نبرد آتشین دو خدای کهکشانی در روزگار آغازین کیهان»
—---------------------------------------------------
* ستونهای آفرینش در سحابی عقاب را که میشناسید؟ اگر نیرویی سهمگین باعث میشد نرخ ستارهزایی در این سحابی هزار برابر امروز شود، آن را چگونه میدیدیم؟
مشاهدات تازه نشان میدهند نقطهی روشنی که در #صورت_فلکی_زرینماهی یافته شده در حقیقت یک منطقهی ستارهزایی آتشین با درخششی باورنکردنی است. این ستارهفشانی دستاورد نبرد و رویاروییهای پی در پی دو #کهکشان_مارپیچی بسیار دوردست است.
سرخگرایی این دو ۶ است و نورشان در محدودهی طول موجهای میلیمتری و زیرمیلیمتری به چشم ما میرسد. از همین رو دومینیک ریکرز، اخترشناس دانشگاه کرنل در ایتاکای نیویرک، و نویسندهی اصلی این پژوهش تازه، به همراه گروهش این دو کهکشان برخوردی ستارهفشان را به کمک آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (#آلما) در شمال شیلی رصد کردند. هر دوی این کهکشانها از نظر ساختار همسان با کهکشان خودمانند که سحابی ستارهزای عقاب را هم در بر دارد.
یافتهها نشان میدهند که درخشش این دو کهکشان ستارهفشان تنها دستاورد برخورد آنها نیست. این دو ساختار مارپیچی که حدود ۱۲.۷ میلیارد سال نوری از زمین فاصله دارند و با هم به نام ADFS-27 شناخته شدهاند، مواد ستارهسازشان هم بیشتر از کهکشان راه شیری است. در واقع به نوشتهی این پژوهشگران، گازهای ستارهساز این سامانه ۵۰ برابر کهکشان راه شیری است.
کهکشانهای ستارهفشان به نسبت کمیابند، و این گروه پژوهشی میگویند از یافتن این دو کهکشان بزرگ [ستارهفشان] نزدیک هم شگفتزده شدهاند. رصد این دو همچنین نگاهی دیدنی به گذشته است: از آنجایی که این دو بسیار از ما دورند، ما در حقیقت داریم آنها را در زمانی میبینیم که تنها ۱ میلیارد سال از عمر کیهان میگذشته. در آن روزگار، دیگر فرآیند باز-یونش به پایان رسیده و کیهان شفاف و برای نور، گذرا شده بوده.
ریکرز میگوید: «با توجه به فاصلهی بسیارِ آنها از زمین و فعالیت #ستارهزایی آتشین هر دو، شاید بتوانیم بگوییم چیزی که داریم میبینیم خشنترین ادغام کهکشانی است که تاکنون شناخته شده.» پیشبینی میشود این دو سرانجام به هم پیوسته و یک کهکشان بیضیگون بزرگ را بسازند. و از آنجایی که نور زمان میبرد تا به چشم ما برسد، فاصلهی مکانی همارز فاصلهی زمانی میشود، و بنابراین ما داریم رویارویی این دو کهکشان را در وضعیتی که میلیاردها سال پیش داشتهاند میبینیم، پس شاید تاکنون این نبرد کیهانی به پایان رسیده و دو کهکشان با هم یکی شده باشند.
گزارش این دانشمندان در نشریهی آستروفیزیکال جونال منتشر شده.
#برخورد_کهکشانی
🔴 تصویر نخست یک برداشت هنری است🔴
https://goo.gl/gNeRGT
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/11/ADFS-27.html
—-------------------------------------------------
انال یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
—---------------------------------------------------
* ستونهای آفرینش در سحابی عقاب را که میشناسید؟ اگر نیرویی سهمگین باعث میشد نرخ ستارهزایی در این سحابی هزار برابر امروز شود، آن را چگونه میدیدیم؟
مشاهدات تازه نشان میدهند نقطهی روشنی که در #صورت_فلکی_زرینماهی یافته شده در حقیقت یک منطقهی ستارهزایی آتشین با درخششی باورنکردنی است. این ستارهفشانی دستاورد نبرد و رویاروییهای پی در پی دو #کهکشان_مارپیچی بسیار دوردست است.
سرخگرایی این دو ۶ است و نورشان در محدودهی طول موجهای میلیمتری و زیرمیلیمتری به چشم ما میرسد. از همین رو دومینیک ریکرز، اخترشناس دانشگاه کرنل در ایتاکای نیویرک، و نویسندهی اصلی این پژوهش تازه، به همراه گروهش این دو کهکشان برخوردی ستارهفشان را به کمک آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (#آلما) در شمال شیلی رصد کردند. هر دوی این کهکشانها از نظر ساختار همسان با کهکشان خودمانند که سحابی ستارهزای عقاب را هم در بر دارد.
یافتهها نشان میدهند که درخشش این دو کهکشان ستارهفشان تنها دستاورد برخورد آنها نیست. این دو ساختار مارپیچی که حدود ۱۲.۷ میلیارد سال نوری از زمین فاصله دارند و با هم به نام ADFS-27 شناخته شدهاند، مواد ستارهسازشان هم بیشتر از کهکشان راه شیری است. در واقع به نوشتهی این پژوهشگران، گازهای ستارهساز این سامانه ۵۰ برابر کهکشان راه شیری است.
کهکشانهای ستارهفشان به نسبت کمیابند، و این گروه پژوهشی میگویند از یافتن این دو کهکشان بزرگ [ستارهفشان] نزدیک هم شگفتزده شدهاند. رصد این دو همچنین نگاهی دیدنی به گذشته است: از آنجایی که این دو بسیار از ما دورند، ما در حقیقت داریم آنها را در زمانی میبینیم که تنها ۱ میلیارد سال از عمر کیهان میگذشته. در آن روزگار، دیگر فرآیند باز-یونش به پایان رسیده و کیهان شفاف و برای نور، گذرا شده بوده.
ریکرز میگوید: «با توجه به فاصلهی بسیارِ آنها از زمین و فعالیت #ستارهزایی آتشین هر دو، شاید بتوانیم بگوییم چیزی که داریم میبینیم خشنترین ادغام کهکشانی است که تاکنون شناخته شده.» پیشبینی میشود این دو سرانجام به هم پیوسته و یک کهکشان بیضیگون بزرگ را بسازند. و از آنجایی که نور زمان میبرد تا به چشم ما برسد، فاصلهی مکانی همارز فاصلهی زمانی میشود، و بنابراین ما داریم رویارویی این دو کهکشان را در وضعیتی که میلیاردها سال پیش داشتهاند میبینیم، پس شاید تاکنون این نبرد کیهانی به پایان رسیده و دو کهکشان با هم یکی شده باشند.
گزارش این دانشمندان در نشریهی آستروفیزیکال جونال منتشر شده.
#برخورد_کهکشانی
🔴 تصویر نخست یک برداشت هنری است🔴
https://goo.gl/gNeRGT
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/11/ADFS-27.html
—-------------------------------------------------
انال یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
«ستونی از غبار که فوارههایی درخشان را پنهان کرده»
—------------------------------------------------
از نگاه برخی، این مانند کندوی یک زنبور اهریمنی به نظر میرسداز نگاه برخی، این مانند کندوی یک زنبور اهریمنی به نظر میرسد.
ولی واقعیت اینست که آنچه در این تصویرِ #تلسکوپ_فضایی_هابل میبینید ستونی از غبار کیهانی به بلندی دو سال نوریست که در آن "هربیگ-هارو ۶۶۶" (اچاچ ۶۶۶) پنهان شده، یک ستارهی نوزاد که فوارههایی نیرومند به بیرون میافشاند.
این ساختار در یکی از بزرگترین مناطق #ستارهزایی کهکشان خودمان جای دارد: سحابی شاهتخته (کارینا) در فاصلهی ۷۵۰۰ سال نوری زمین که در آسمان شبهای نیمکرهی جنوبی میدرخشد.
ساختار لایهای این جرم دستاورد بادها و پرتوهای ستارگان بزرگ، جوان و داغ سحابی شاهتخته است که برخی از آنها هنوز گامهای پیدایش خود را در دل این سحابی میگذرانند.
در طیف فروسرخ که پرتوهایش میتوانند در غبارهای سحابی رخنه کنند، دو فوارهی باریک و پرانرژی آشکار میشود که دارند از این ستارهی نوزاد و همچنان نهفته بیرون میزنند. [تصویر پست بعدی را ببینید]
#apod #هربیگ_هارو
https://goo.gl/wHZSzN
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/12/HH666.html
—-------------------------------------------------
کانال یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
—------------------------------------------------
از نگاه برخی، این مانند کندوی یک زنبور اهریمنی به نظر میرسداز نگاه برخی، این مانند کندوی یک زنبور اهریمنی به نظر میرسد.
ولی واقعیت اینست که آنچه در این تصویرِ #تلسکوپ_فضایی_هابل میبینید ستونی از غبار کیهانی به بلندی دو سال نوریست که در آن "هربیگ-هارو ۶۶۶" (اچاچ ۶۶۶) پنهان شده، یک ستارهی نوزاد که فوارههایی نیرومند به بیرون میافشاند.
این ساختار در یکی از بزرگترین مناطق #ستارهزایی کهکشان خودمان جای دارد: سحابی شاهتخته (کارینا) در فاصلهی ۷۵۰۰ سال نوری زمین که در آسمان شبهای نیمکرهی جنوبی میدرخشد.
ساختار لایهای این جرم دستاورد بادها و پرتوهای ستارگان بزرگ، جوان و داغ سحابی شاهتخته است که برخی از آنها هنوز گامهای پیدایش خود را در دل این سحابی میگذرانند.
در طیف فروسرخ که پرتوهایش میتوانند در غبارهای سحابی رخنه کنند، دو فوارهی باریک و پرانرژی آشکار میشود که دارند از این ستارهی نوزاد و همچنان نهفته بیرون میزنند. [تصویر پست بعدی را ببینید]
#apod #هربیگ_هارو
https://goo.gl/wHZSzN
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/12/HH666.html
—-------------------------------------------------
کانال یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
«نمای زیبای یک کهکشان دوردست از پشت یک "تلسکوپ کیهانی"»
—------------------------------------------------------------
* عدسیهای گرانشی نمایی مارگونه از یک کهکشان دوردستِ "خاموش" به اخترشناسان دادهاند، آن هم در روزگاری که بیشتر کهکشانها به شدت ستارهزا بودهاند.
هر چه جرمی دورتر باشد، از چشم ما نمایی کوچکتر دارد. اخترشناسان برای دیدن و بررسی این گونه اجرام دوردست تلسکوپهای بزرگی ساختهاند، ولی گاهی خود کیهان پا پیش میگذارد و از راه فرآیندی به نام همگرایی گرانشی، یک "تلسکوپ" طبیعی ویژهی خود میسازد. هر مادهای که میان ما و آن جرم دوردست باشد، از تک ستارگان گرفته تا خوشههای کهکشانی، میتوانند مانند یک عدسی گرانشی رفتار کرده و با خم کردن نور اجرام دورتر که در حالت معمولی شاید سخت دیده شده یا حتی اصلا دیده نشوند، تصویری بزرگتر و روشنتر پدید بیاورند. این همان چیزی بود که برای eMACSJ1341-QG-1 رخ داد- یک کهکشان دوردست که در اثر گرانش یک خوشهی کهکشانیِ نزدیکتر، ۳۰ برابر بزرگتر شده و چشماندازی بیمانند از ساختار خود برای اخترشناسان فراهم کرده.
نور کهکشان eMACSJ1341-QG-1 از روزگاری میآید که تنها حدود چهار میلیارد سال از عمر کیهان میگذشته. این یک کهکشان خفته است که دیگر از ذخیرهی گاز و غبارش ستارهی تازهای نمیسازد. اگرچه eMACSJ1341-QG-1 دورترین نمونهی دیده شده از چنین کهکشانهایی نیست، ولی بیشتر از همهی نمونههایی که تاکنون دیدهایم بزرگنمایی شده و روشنتر از همهی آنها دیده میشود. این کشف که گزارشش در نشریهی آستروفیزیکال جورنال لترز منتشر شده، دستاورد کار گروهی از اخترشناسان به رهبری هرالد ابلینگ از بنیاد اخترشناسی دانشگاه هاوایی است. وی درگزارش رسانهای گفت: «ما به طور ویژه در پی یافتن خوشههای بیاندازه پرجرمی هستیم که مانند تلسکوپهای طبیعی رفتار میکنند و تاکنون چندین مورد همگرایی گرانشی جالب را نیز کشف کردهایم. ولی این یکی با دیگران تفاوت دارد زیرا توان بزرگنمایی شدید خوشهی کهکشانی eMACSJ1341.9-2441 به ما اجازهی بررسی دقیق یک کهکشان از گونهای بسیار کمیاب را داده.»
کمیاب بودن eMACSJ1341-QG-1 از این جهت است که بسیار آرام و خفته است، آن هم در روزگاری که کیهان بسیار جوانتر از امروز بوده. در آن دوران، کهکشانها بسیار در #ستارهزایی فعال بودند، برخلاف بیشتر کهکشانهای امروزی که آرامند. یکی از اعضای گروه به نام میکل استوکمان از دانشگاه کپنهاگ میگوید: «به کهکشانهای دورتر که نگاه میکنیم، به گذشتهی دورتر میرویم، بنابراین اجرامی را میبینیم که جوانترند و نباید هنوز ذخیرهی گازشان را به پایان برده باشند. بررسی این که چرا این کهکشان به این زودی ستارهزایی را متوقف کرده میتواند سرنخهای کلیدی دربارهی فرآیندهای حاکم بر فرگشت و دگرگونی کهکشانها برای ما فراهم کند.»
#همگرایی_گرانشی، پدیدهای که اینشتین وجودش را پیش بینی کرده بود، به اخترشناسان امکان میدهد تا هر چیزی، از فراسیارهها (سیارههای فراخورشیدی) گرفته تا کهکشانهای کهن را بررسی کنند. آنها نه تنها تصویری بزرگتر از اجرامی که دور از دسترس تلسکوپها هستند میآفرینند، بلکه آگاهیهایی دربارهی جرم میانجی که نقش عدسی گرانشی را بازی کرده نیز به ما میدهند، از جمله دربارهی میزان انبوهی و پراکندگی جرم در خوشههای کهکشانی، و همچنین سنجش مقدار مادهی تاریکِ درونشان. خوشهی eMACSJ1341.9-2441 تنها یکی از چندین خوشهی کهکشانی بزرگیست که برای شناخت کیهان دور و نزدیک به اخترشناسان کمک کرده.
🔹 در چارچوب پیوست، نمای واقعی این کهکشان خاموش و دوردست را بدون تاثیر همگرایی گرانشی میبینیم.
https://goo.gl/yqueb5
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/02/eMACSJ1341-QG-1.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
—------------------------------------------------------------
* عدسیهای گرانشی نمایی مارگونه از یک کهکشان دوردستِ "خاموش" به اخترشناسان دادهاند، آن هم در روزگاری که بیشتر کهکشانها به شدت ستارهزا بودهاند.
هر چه جرمی دورتر باشد، از چشم ما نمایی کوچکتر دارد. اخترشناسان برای دیدن و بررسی این گونه اجرام دوردست تلسکوپهای بزرگی ساختهاند، ولی گاهی خود کیهان پا پیش میگذارد و از راه فرآیندی به نام همگرایی گرانشی، یک "تلسکوپ" طبیعی ویژهی خود میسازد. هر مادهای که میان ما و آن جرم دوردست باشد، از تک ستارگان گرفته تا خوشههای کهکشانی، میتوانند مانند یک عدسی گرانشی رفتار کرده و با خم کردن نور اجرام دورتر که در حالت معمولی شاید سخت دیده شده یا حتی اصلا دیده نشوند، تصویری بزرگتر و روشنتر پدید بیاورند. این همان چیزی بود که برای eMACSJ1341-QG-1 رخ داد- یک کهکشان دوردست که در اثر گرانش یک خوشهی کهکشانیِ نزدیکتر، ۳۰ برابر بزرگتر شده و چشماندازی بیمانند از ساختار خود برای اخترشناسان فراهم کرده.
نور کهکشان eMACSJ1341-QG-1 از روزگاری میآید که تنها حدود چهار میلیارد سال از عمر کیهان میگذشته. این یک کهکشان خفته است که دیگر از ذخیرهی گاز و غبارش ستارهی تازهای نمیسازد. اگرچه eMACSJ1341-QG-1 دورترین نمونهی دیده شده از چنین کهکشانهایی نیست، ولی بیشتر از همهی نمونههایی که تاکنون دیدهایم بزرگنمایی شده و روشنتر از همهی آنها دیده میشود. این کشف که گزارشش در نشریهی آستروفیزیکال جورنال لترز منتشر شده، دستاورد کار گروهی از اخترشناسان به رهبری هرالد ابلینگ از بنیاد اخترشناسی دانشگاه هاوایی است. وی درگزارش رسانهای گفت: «ما به طور ویژه در پی یافتن خوشههای بیاندازه پرجرمی هستیم که مانند تلسکوپهای طبیعی رفتار میکنند و تاکنون چندین مورد همگرایی گرانشی جالب را نیز کشف کردهایم. ولی این یکی با دیگران تفاوت دارد زیرا توان بزرگنمایی شدید خوشهی کهکشانی eMACSJ1341.9-2441 به ما اجازهی بررسی دقیق یک کهکشان از گونهای بسیار کمیاب را داده.»
کمیاب بودن eMACSJ1341-QG-1 از این جهت است که بسیار آرام و خفته است، آن هم در روزگاری که کیهان بسیار جوانتر از امروز بوده. در آن دوران، کهکشانها بسیار در #ستارهزایی فعال بودند، برخلاف بیشتر کهکشانهای امروزی که آرامند. یکی از اعضای گروه به نام میکل استوکمان از دانشگاه کپنهاگ میگوید: «به کهکشانهای دورتر که نگاه میکنیم، به گذشتهی دورتر میرویم، بنابراین اجرامی را میبینیم که جوانترند و نباید هنوز ذخیرهی گازشان را به پایان برده باشند. بررسی این که چرا این کهکشان به این زودی ستارهزایی را متوقف کرده میتواند سرنخهای کلیدی دربارهی فرآیندهای حاکم بر فرگشت و دگرگونی کهکشانها برای ما فراهم کند.»
#همگرایی_گرانشی، پدیدهای که اینشتین وجودش را پیش بینی کرده بود، به اخترشناسان امکان میدهد تا هر چیزی، از فراسیارهها (سیارههای فراخورشیدی) گرفته تا کهکشانهای کهن را بررسی کنند. آنها نه تنها تصویری بزرگتر از اجرامی که دور از دسترس تلسکوپها هستند میآفرینند، بلکه آگاهیهایی دربارهی جرم میانجی که نقش عدسی گرانشی را بازی کرده نیز به ما میدهند، از جمله دربارهی میزان انبوهی و پراکندگی جرم در خوشههای کهکشانی، و همچنین سنجش مقدار مادهی تاریکِ درونشان. خوشهی eMACSJ1341.9-2441 تنها یکی از چندین خوشهی کهکشانی بزرگیست که برای شناخت کیهان دور و نزدیک به اخترشناسان کمک کرده.
🔹 در چارچوب پیوست، نمای واقعی این کهکشان خاموش و دوردست را بدون تاثیر همگرایی گرانشی میبینیم.
https://goo.gl/yqueb5
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/02/eMACSJ1341-QG-1.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«بزرگترین سیاهچالهها سریعتر از کهکشان میزبانشان رشد میکنند»
—----------------------------------------------------
* سرعت رشد بزرگترین سیاهچالههای کیهان بیش از نرخ #ستارهزایی کهکشانهای میزبانشان است؛ این یافتهی پژوهشیست که بر پایهی دادههای رصدخانهی پرتو X چاندرای ناسا و چند تلسکوپ دیگر انجام شده.
دادههایی که اخترشناسان در درازنای چندین سال دربارهی روند پیدایش ستارگان در کهکشانها و رشد سیاهچالههای ابرپرجرم (ابرسیاهچالهها) در مرکزشان گرد آورده بودند نشان میداد که ابرسیاچالهها و ستارگان کهکشان میزبانشان پا به پای هم رشد میکنند. (ابرسیاهچالهها چند میلیون تا چند میلیارد برابر خورشید جرم دارند.)
ولی اکنون دو پژوهش جداگانه نشان میدهد که سیاهچالههای کهکشانهای بزرگ بسیار سریعتر از سیاهچالههای کهکشانهای کوچکتر رشد کردهاند.
گوانگ یانگ از دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا و رهبر یکی از دو پژوهش میگوید: «ما در تلاشیم مسابقهای که میلیاردها سال پیش آغاز شده بود را بازسازی کنیم. میخواهیم با بهره از دادههایی باورنکردنی که از تلسکوپهای گوناگون به دست آمده بفهمیم این رقابت کیهانی چگونه به راه افتاد.»
یانگ و همکارانش به کمک تلسکوپهای فضایی هابل و چاندرا و چند تلسکوپ دیگر نرخ رشد سیاهچالهها در کهکشانهایی در فاصلهی ۴.۳ تا ۱۲.۲ میلیارد سال نوری زمین را بررسی کردند.
آنها نسبت میان نرخ رشد یک ابرسیاهچاله و نرخ ستارهزایی کهکشان میزبانش را اندازه گرفتند. باور همگانی تاکنون این بوده که این نسبت میبایست برای همهی کهکشانها تقریبا یکسان باشد. ولی آنها دریافتند که این نسبت برای کهکشانهای پرجرمتر بسیار بیشتر است. این نسبت در کهکشانهایی به جرم حدود ۱۰۰ میلیارد خورشید حدود ۱۰ برابر کهکشانهایی به جرم ۱۰ میلیارد خورشید بود.
نیل برنت، نویسندهی دیگرِ پژوهش از دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا میگوید: «پرسش آشکار اینست: چرا؟ شاید کهکشانهای بزرگ بهتر از کهکشانهای کمجرم میتوانند ابرسیاهچالههای مرکزشان را با گازهای سرد تغذیه کنند.»
گروه دیگری از دانشمندان نیز در پژوهشی جداگانه نشانههایی از این یافتند که پرجرمترین سیاهچالهها در روند رشد، از ستارگان کهکشانهایشان پیشی گرفتهاند. مار مزکوا از بنیاد علوم فضایی اسپانیا به همراه همکارانش سیاهچالههای درون برخی از درخشانترین و پرجرمترین کهکشانهای کیهان را بررسی کردند. آنها به بررسی ۷۲ کهکشان پرداختند که در مرکز خوشههایی کهکشانی تا فاصلهی ۳.۵ میلیارد سال نوری زمین بودند. در این پژوهش، از دادههای پرتو ایکس چاندرا و دادههای رادیویی چند تلسکوپ رادیویی بزرگ بهره جستند.
جرم سیاهچالهها پیوندی شناخته شده با تابش پرتو ایکس و رادیویی آنها دارد؛ مزکوا و همکارانش به کمک همین پیوند، جرم سیاهچالههای این خوشههای کهکشانی را برآورد کردند. سپس همین کار را با فرض هماهنگ بودن رشد سیاهچالهها و کهکشانهایشان تکرار کردند و جرم سیاهچالهها را یک دهم چیزی که در روش نخست اندازه گرفته بودند به دست آوردند.
مزکوا میگوید: «ما سیاهچالههایی را یافتیم که بسیار بزرگتر از چشمداشتها بودند. شاید آنها مسابقهی رشد را بسیار زودتر آغاز کرده بودهاند یا شاید هم نرخ رشدشان در درازنای میلیاردها سال بیشتر بوده.»
این پژوهشگران دریافتند که تقریبا نیمی از سیاهچالههایی که بررسی کردند، جرم برآوردیشان دستکم ۱۰ میلیارد برابر خورشید بود. از این نظر آنها در ردهای از سیاهچالههای بیاندازه پرجرم به نام سیاهچالههای "فراپرجرم" (یا فراسیاهچالهها) جای میگیرند.
جی. هالاواچک-لرندو، یکی از این پژوهشگران از دانشگاه مونترآل میگوید: «ما میدانیم که #سیاهچاله ها اجرامی افراطی هستند، بنابراین جای شگفتی نیست اگر افراطیترین نمونههای آنها قوانینی که فکر میکردیم بر آنها حاکم است را بشکنند.»
🔴توضیح تصویر:
این تصویر از پیوند دادههای پرتو ایکس چاندرا (آبی) و دادههای نوری و فروسرخ هابل (سرخ، سبز و آبی) درست شده. تصویر چاندرا ژرفترین تصویریست که تاکنون در طیف X گرفته شده. هر چشمه در تصویر چاندرا دستاورد قرصهای برافزایشی ابر سیاهچالههای مرکز کهکشانهاست (چیزی مانند نقاشی درون چارچوب پیوست).
https://goo.gl/zVvPMH
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/02/blackhole.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
—----------------------------------------------------
* سرعت رشد بزرگترین سیاهچالههای کیهان بیش از نرخ #ستارهزایی کهکشانهای میزبانشان است؛ این یافتهی پژوهشیست که بر پایهی دادههای رصدخانهی پرتو X چاندرای ناسا و چند تلسکوپ دیگر انجام شده.
دادههایی که اخترشناسان در درازنای چندین سال دربارهی روند پیدایش ستارگان در کهکشانها و رشد سیاهچالههای ابرپرجرم (ابرسیاهچالهها) در مرکزشان گرد آورده بودند نشان میداد که ابرسیاچالهها و ستارگان کهکشان میزبانشان پا به پای هم رشد میکنند. (ابرسیاهچالهها چند میلیون تا چند میلیارد برابر خورشید جرم دارند.)
ولی اکنون دو پژوهش جداگانه نشان میدهد که سیاهچالههای کهکشانهای بزرگ بسیار سریعتر از سیاهچالههای کهکشانهای کوچکتر رشد کردهاند.
گوانگ یانگ از دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا و رهبر یکی از دو پژوهش میگوید: «ما در تلاشیم مسابقهای که میلیاردها سال پیش آغاز شده بود را بازسازی کنیم. میخواهیم با بهره از دادههایی باورنکردنی که از تلسکوپهای گوناگون به دست آمده بفهمیم این رقابت کیهانی چگونه به راه افتاد.»
یانگ و همکارانش به کمک تلسکوپهای فضایی هابل و چاندرا و چند تلسکوپ دیگر نرخ رشد سیاهچالهها در کهکشانهایی در فاصلهی ۴.۳ تا ۱۲.۲ میلیارد سال نوری زمین را بررسی کردند.
آنها نسبت میان نرخ رشد یک ابرسیاهچاله و نرخ ستارهزایی کهکشان میزبانش را اندازه گرفتند. باور همگانی تاکنون این بوده که این نسبت میبایست برای همهی کهکشانها تقریبا یکسان باشد. ولی آنها دریافتند که این نسبت برای کهکشانهای پرجرمتر بسیار بیشتر است. این نسبت در کهکشانهایی به جرم حدود ۱۰۰ میلیارد خورشید حدود ۱۰ برابر کهکشانهایی به جرم ۱۰ میلیارد خورشید بود.
نیل برنت، نویسندهی دیگرِ پژوهش از دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا میگوید: «پرسش آشکار اینست: چرا؟ شاید کهکشانهای بزرگ بهتر از کهکشانهای کمجرم میتوانند ابرسیاهچالههای مرکزشان را با گازهای سرد تغذیه کنند.»
گروه دیگری از دانشمندان نیز در پژوهشی جداگانه نشانههایی از این یافتند که پرجرمترین سیاهچالهها در روند رشد، از ستارگان کهکشانهایشان پیشی گرفتهاند. مار مزکوا از بنیاد علوم فضایی اسپانیا به همراه همکارانش سیاهچالههای درون برخی از درخشانترین و پرجرمترین کهکشانهای کیهان را بررسی کردند. آنها به بررسی ۷۲ کهکشان پرداختند که در مرکز خوشههایی کهکشانی تا فاصلهی ۳.۵ میلیارد سال نوری زمین بودند. در این پژوهش، از دادههای پرتو ایکس چاندرا و دادههای رادیویی چند تلسکوپ رادیویی بزرگ بهره جستند.
جرم سیاهچالهها پیوندی شناخته شده با تابش پرتو ایکس و رادیویی آنها دارد؛ مزکوا و همکارانش به کمک همین پیوند، جرم سیاهچالههای این خوشههای کهکشانی را برآورد کردند. سپس همین کار را با فرض هماهنگ بودن رشد سیاهچالهها و کهکشانهایشان تکرار کردند و جرم سیاهچالهها را یک دهم چیزی که در روش نخست اندازه گرفته بودند به دست آوردند.
مزکوا میگوید: «ما سیاهچالههایی را یافتیم که بسیار بزرگتر از چشمداشتها بودند. شاید آنها مسابقهی رشد را بسیار زودتر آغاز کرده بودهاند یا شاید هم نرخ رشدشان در درازنای میلیاردها سال بیشتر بوده.»
این پژوهشگران دریافتند که تقریبا نیمی از سیاهچالههایی که بررسی کردند، جرم برآوردیشان دستکم ۱۰ میلیارد برابر خورشید بود. از این نظر آنها در ردهای از سیاهچالههای بیاندازه پرجرم به نام سیاهچالههای "فراپرجرم" (یا فراسیاهچالهها) جای میگیرند.
جی. هالاواچک-لرندو، یکی از این پژوهشگران از دانشگاه مونترآل میگوید: «ما میدانیم که #سیاهچاله ها اجرامی افراطی هستند، بنابراین جای شگفتی نیست اگر افراطیترین نمونههای آنها قوانینی که فکر میکردیم بر آنها حاکم است را بشکنند.»
🔴توضیح تصویر:
این تصویر از پیوند دادههای پرتو ایکس چاندرا (آبی) و دادههای نوری و فروسرخ هابل (سرخ، سبز و آبی) درست شده. تصویر چاندرا ژرفترین تصویریست که تاکنون در طیف X گرفته شده. هر چشمه در تصویر چاندرا دستاورد قرصهای برافزایشی ابر سیاهچالههای مرکز کهکشانهاست (چیزی مانند نقاشی درون چارچوب پیوست).
https://goo.gl/zVvPMH
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/02/blackhole.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky