«نبرد دو کهکشان و سرنوشت سیاهچالههای آنها»
—----------------------------------------------------
https://goo.gl/BWosp7
اینجا یک سیاهچالهی فعال وجود دارد یا دو تا؟
اخترشناسان برای یافتن پاسخ این پرسش، دو تلسکوپ مدارگرد ناسا به نامهای #چاندرا و #نوستار (NuSTAR) را رو به #Arp_299 (#آرپ_۲۹۹) گرفتند، دو کهکشان برخوردی شگفتانگیز که در حال پس زدن مواد است.
این دو کهکشان میلیونها سالست که در کشمکش گرانشی با یکدیگر گرفتار شدهاند و به زودی سیاهچالههای مرکزیشان نیز با هم گلاویز خواهند شد.
این تصویر پُروضوح از همگذاری تصویر نور دیدنی (مریی) تلسکوپ هابل با دادههای #پرتو_X تلسکوپ نوستار درست شده؛ دادههای نوستار به رنگهای سرخ، سبز، و آبی نمایش داده شدهاند.
مشاهدات نوستار نشان میدهد که تنها یکی از این دو #سیاهچاله در مسیرش وارد منطقهای پر گاز و غبار شده، و بنابراین تنها آنست که اکنون دارد مواد را میبلعد و پرتوهای X تولید میکند. این پرتوهای پرانرژی که از مرکز کهکشان سمت راست میآیند، بیشک از کنار #افق_رویداد سیاهچالهی مرکزی (ولی بیرون از آن) سرچشمه گرفتهاند.
تا حدود یک میلیارد سال دیگر این دو کهکشان به هم خواهند پیوست و تنها یک کهکشان، با تنها یک #ابرسیاهچاله مرکزی از آنها پدید خواهد آمد. گرچه به زودی پس از یکی شدن این دو، شاید یک کهکشان دیگر هم وارد معرکه شود.
#apod
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/blog-post_1.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—----------------------------------------------------
https://goo.gl/BWosp7
اینجا یک سیاهچالهی فعال وجود دارد یا دو تا؟
اخترشناسان برای یافتن پاسخ این پرسش، دو تلسکوپ مدارگرد ناسا به نامهای #چاندرا و #نوستار (NuSTAR) را رو به #Arp_299 (#آرپ_۲۹۹) گرفتند، دو کهکشان برخوردی شگفتانگیز که در حال پس زدن مواد است.
این دو کهکشان میلیونها سالست که در کشمکش گرانشی با یکدیگر گرفتار شدهاند و به زودی سیاهچالههای مرکزیشان نیز با هم گلاویز خواهند شد.
این تصویر پُروضوح از همگذاری تصویر نور دیدنی (مریی) تلسکوپ هابل با دادههای #پرتو_X تلسکوپ نوستار درست شده؛ دادههای نوستار به رنگهای سرخ، سبز، و آبی نمایش داده شدهاند.
مشاهدات نوستار نشان میدهد که تنها یکی از این دو #سیاهچاله در مسیرش وارد منطقهای پر گاز و غبار شده، و بنابراین تنها آنست که اکنون دارد مواد را میبلعد و پرتوهای X تولید میکند. این پرتوهای پرانرژی که از مرکز کهکشان سمت راست میآیند، بیشک از کنار #افق_رویداد سیاهچالهی مرکزی (ولی بیرون از آن) سرچشمه گرفتهاند.
تا حدود یک میلیارد سال دیگر این دو کهکشان به هم خواهند پیوست و تنها یک کهکشان، با تنها یک #ابرسیاهچاله مرکزی از آنها پدید خواهد آمد. گرچه به زودی پس از یکی شدن این دو، شاید یک کهکشان دیگر هم وارد معرکه شود.
#apod
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/blog-post_1.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«سیاهچالهای که از میدان نبرد دو کهکشان گریخته»
—----------------------------------------------------
https://goo.gl/EBGuDa
اخترشناسان به کمک چشم رادیویی تیزبین آرایهی خط پایهی بسیار بلند (VLBA) متعلق به بنیاد ملی دانش، بازماندههای پاره پارهی یک کهکشان را دیدهاند که پس از برخورد با یک کهکشان بزرگتر، ازدرون آن گذشته و اکنون سیاهچالهاش به همراه بخش کوچکی از پیکرش، دارد با سرعت بیش از ۳۲۰۰ کیلومتر بر ثانیه از میدان نبرد میگریزد.
این دو کهکشان اعضای یک خوشهی کهکشانی در فاصلهی بیش از ۲ میلیارد سال نوری زمین هستند. در رویارویی نزدیک آنها که میلیونها سال پیش انجام گرفته بود، تقریبا همهی ستارگان و گازهای کهکشان کوچکتر از آن جدا شد. تنها چیزی که باقی مانده سیاهچالهی آنست و یک پسماندهی کوچک کهکشانی به پهنای تنها ۳۰۰۰ سال نوری. برای مقایسه، کهکشان راه شیری حدود ۱۰۰ هزار سال نوری پهنا دارد.
این کشف بخشی از یک برنامه برای یافتن ابرسیاهچالههایی چند میلیون تا چند برابر خورشید بود که در مرکز کهکشانها جای "ندارند". به طور معمول ابرسیاهچالهها در مرکز بیشتر کهکشانهای لانه کردهاند. باور بر اینست که کهکشانهای بزرگ با بلعیدن همدمهای کوچکترشان رشد میکنند. در چنین فرآیندهایی، سیاهچالههای هر دو کهکشان هم به گرد یکدیگر میچرخند تا سرانجام با هم یکی شوند.
جیمز کاندن از رصدخانهی ملی اخترشناسی رادیویی (نارو، NARO) میگوید: «ما در جستجوی جفتهای ابرسیاهچالهای که به گرد هم میچرخند و کمی از مرکز کهکشان بیرونند -چیزی که نشانهی ویژهی یک ادغام کهکشانی در گذشته است- بودیم. ولی به جایش این سیاهچاله را دیدیم که دارد از کهکشان بزرگتر میگریزد و ردی از مواد آواری پشت سر خود به جا میگذارد.»
وی میگوید: «ما تاکنون چنین چیزی ندیده بودیم.»
اخترشناسان جستجویشان را با بهره از VLBA آغاز کردند تا بتوانند عکسهایی با وضوح بسیار بالا از بیش از ۱۲۰۰ کهکشان بگیرند. این کهکشانها در پیمایشهای بزرگ فروسرخ و رادیوییِ گذشته شناسایی شده بودند. نماهای VLBA نشان داد که ابرسیاهچالههای تقریبا همهی این کهکشانها در مرکزهایشان جای دارند.
ولی در خوشهی کهکشانی ZwCl 8193 جرمی را دیدند که از این الگو پیروی نمیکرد. بررسیهای بیشتر نشان داد که این جرم، با نام B3 1715+425، یک ابرسیاهچاله است که با کهکشانی بسیار کوچکتر و کمنورتر از چیزی که انتظار میرود در بر گرفته شده. افرون بر آن، این جرم دارد به سرعت از هستهی یک کهکشان بسیار بزرگتر دور میشود و ردی از گازهای یونیده پشت سر خود به جا میگذارد.
دانشمندان به این نتیجه رسیدند که B3 1715 + 425 پسماندهی کهکشانی است که از درون کهکشان بزرگتر گذشته بوده و بیشتر گازها و ستارگانش در اثر این رویارویی از آن جدا شده. در واقع یک ابرسیاهچالهی "تقریبا برهنه" است.
به گفتهی دانشمندان، این پسماندهی پرسرعت به احتمال بسیار باز هم جرم از دست خواهد داد و دیگر توان ستارهزایی بیشتر نخواهد داشت.
کاندن میگوید: «این جرم به احتمال بسیار تا حدود یک میلیارد سال دیگر به کلی از دیدهها پنهان خواهد شد.» به گفتهی وی این بدان معناست که چه بسا شمار بسیاری از چنین اجرامی که از رویاروییهای گذشتهی کهکشانها به جا ماندهاند وجود داشته باشد که اخترشناسان دیگر نمیتوانند آنها را ببینند. با این وجود دانشمندان به مشاهدات خود ادامه خواهند داد.
گزارش این پژوهش برای انتشار در آستروفیزیکال جورنال پذیرفته شده است.
[🔴در این عکس که توسط تلسکوپ فضایی هابل از خوشهی کهکشانی ZwCl 8193 گرفته شده، هستهی کهکشان غولپیکر 2MASX 17171926+4226571 را میبینیم، به همراه کهکشان کوچکتر و همچنین ردی از مواد پشت آن. جایگاه هستهی کهکشان بزرگتر با +، و آنچه از کهکشان کوچکتر (B3 1715+425) دیده میشود هم با دایره نشان داده شده.]
تصویر دوم که در ادامه میآید را هم ببینید👇🏼
#VLBA #NARO #ZwCl_8193
#آرایه_خط_پایه_بسیار_بلند #خوشه_کهکشانی #ابرسیاهچاله #برخورد_کهکشانی
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/blog-post_66.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—----------------------------------------------------
https://goo.gl/EBGuDa
اخترشناسان به کمک چشم رادیویی تیزبین آرایهی خط پایهی بسیار بلند (VLBA) متعلق به بنیاد ملی دانش، بازماندههای پاره پارهی یک کهکشان را دیدهاند که پس از برخورد با یک کهکشان بزرگتر، ازدرون آن گذشته و اکنون سیاهچالهاش به همراه بخش کوچکی از پیکرش، دارد با سرعت بیش از ۳۲۰۰ کیلومتر بر ثانیه از میدان نبرد میگریزد.
این دو کهکشان اعضای یک خوشهی کهکشانی در فاصلهی بیش از ۲ میلیارد سال نوری زمین هستند. در رویارویی نزدیک آنها که میلیونها سال پیش انجام گرفته بود، تقریبا همهی ستارگان و گازهای کهکشان کوچکتر از آن جدا شد. تنها چیزی که باقی مانده سیاهچالهی آنست و یک پسماندهی کوچک کهکشانی به پهنای تنها ۳۰۰۰ سال نوری. برای مقایسه، کهکشان راه شیری حدود ۱۰۰ هزار سال نوری پهنا دارد.
این کشف بخشی از یک برنامه برای یافتن ابرسیاهچالههایی چند میلیون تا چند برابر خورشید بود که در مرکز کهکشانها جای "ندارند". به طور معمول ابرسیاهچالهها در مرکز بیشتر کهکشانهای لانه کردهاند. باور بر اینست که کهکشانهای بزرگ با بلعیدن همدمهای کوچکترشان رشد میکنند. در چنین فرآیندهایی، سیاهچالههای هر دو کهکشان هم به گرد یکدیگر میچرخند تا سرانجام با هم یکی شوند.
جیمز کاندن از رصدخانهی ملی اخترشناسی رادیویی (نارو، NARO) میگوید: «ما در جستجوی جفتهای ابرسیاهچالهای که به گرد هم میچرخند و کمی از مرکز کهکشان بیرونند -چیزی که نشانهی ویژهی یک ادغام کهکشانی در گذشته است- بودیم. ولی به جایش این سیاهچاله را دیدیم که دارد از کهکشان بزرگتر میگریزد و ردی از مواد آواری پشت سر خود به جا میگذارد.»
وی میگوید: «ما تاکنون چنین چیزی ندیده بودیم.»
اخترشناسان جستجویشان را با بهره از VLBA آغاز کردند تا بتوانند عکسهایی با وضوح بسیار بالا از بیش از ۱۲۰۰ کهکشان بگیرند. این کهکشانها در پیمایشهای بزرگ فروسرخ و رادیوییِ گذشته شناسایی شده بودند. نماهای VLBA نشان داد که ابرسیاهچالههای تقریبا همهی این کهکشانها در مرکزهایشان جای دارند.
ولی در خوشهی کهکشانی ZwCl 8193 جرمی را دیدند که از این الگو پیروی نمیکرد. بررسیهای بیشتر نشان داد که این جرم، با نام B3 1715+425، یک ابرسیاهچاله است که با کهکشانی بسیار کوچکتر و کمنورتر از چیزی که انتظار میرود در بر گرفته شده. افرون بر آن، این جرم دارد به سرعت از هستهی یک کهکشان بسیار بزرگتر دور میشود و ردی از گازهای یونیده پشت سر خود به جا میگذارد.
دانشمندان به این نتیجه رسیدند که B3 1715 + 425 پسماندهی کهکشانی است که از درون کهکشان بزرگتر گذشته بوده و بیشتر گازها و ستارگانش در اثر این رویارویی از آن جدا شده. در واقع یک ابرسیاهچالهی "تقریبا برهنه" است.
به گفتهی دانشمندان، این پسماندهی پرسرعت به احتمال بسیار باز هم جرم از دست خواهد داد و دیگر توان ستارهزایی بیشتر نخواهد داشت.
کاندن میگوید: «این جرم به احتمال بسیار تا حدود یک میلیارد سال دیگر به کلی از دیدهها پنهان خواهد شد.» به گفتهی وی این بدان معناست که چه بسا شمار بسیاری از چنین اجرامی که از رویاروییهای گذشتهی کهکشانها به جا ماندهاند وجود داشته باشد که اخترشناسان دیگر نمیتوانند آنها را ببینند. با این وجود دانشمندان به مشاهدات خود ادامه خواهند داد.
گزارش این پژوهش برای انتشار در آستروفیزیکال جورنال پذیرفته شده است.
[🔴در این عکس که توسط تلسکوپ فضایی هابل از خوشهی کهکشانی ZwCl 8193 گرفته شده، هستهی کهکشان غولپیکر 2MASX 17171926+4226571 را میبینیم، به همراه کهکشان کوچکتر و همچنین ردی از مواد پشت آن. جایگاه هستهی کهکشان بزرگتر با +، و آنچه از کهکشان کوچکتر (B3 1715+425) دیده میشود هم با دایره نشان داده شده.]
تصویر دوم که در ادامه میآید را هم ببینید👇🏼
#VLBA #NARO #ZwCl_8193
#آرایه_خط_پایه_بسیار_بلند #خوشه_کهکشانی #ابرسیاهچاله #برخورد_کهکشانی
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/blog-post_66.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«یک مگامیزر کیهانی»
—---------------------------
https://goo.gl/zPkRK9
* به ظاهر آشنای این کهکشان نگاه نکنید، این جرم در یک ردهبندی بسیار هیجانانگیزتر و پیشرفتهتر از دیگر کهکشانها جای دارد- این یک "مگامیزر" است.
مگامیزرها میزرهایی به شدت درخشان، حدود ۱۰۰ میلیون بار درخشانتر از میزرهایی هستند که در کهکشانهایی مانند راه شیری پیدا میشود. این کهکشان به طور یکپارچه رفتار یک چشمهی "لیزر" کیهانی را دارد که به جای پرتوهای نور دیدنی، پرتوهای #ریزموج (مایکروویو) میگسیلد (به همین دلیل حرف "m" جانشین حرف "l" در واژهی laser شده).
نام این مگامیزر #IRAS_16399_0937 است و بیش از ۳۷۰ میلیون سال نوری از زمین فاصله دارد. عکسی که در اینجا از آن میبینید توسط تلسکوپ فضایی هابل گرفته شده. و به جای نشان دادن سرشت خشن و پرانرژی آن، با رنگآمیزیاش نمایی زیبا و دلپذیر مانند یک غنچهی گل کیهانی به آن داده. این عکس از همگذاری دادههای تصویری در طول موجهایی گوناگون درست شده که به کمک دو دستگاه تلسکوپ هابل گردآوری شدند: "دوربین پیمایشی پیشرفته" (#ACS)، و "دوربین فروسرخ-نزدیک و طیفسنج چندجرمی" (#NICMOS).
حسمندی و وضوح بسیار بالا و میدان دید گستردهی NICMOS به اخترشناسان امکان داد تا شانسی بیمانند برای مشاهدهی دقیق ساختار IRAS 16399-0937 بیابند. آنها دریافتند که IRAS 16399-0937 دارای یک هستهی دوگانه است- #هسته_کهکشان از دو هستهی جداگانه تشکیل شده که دارند با هم یکی میشوند. این دو هستهی شمالی و جنوبی که به ترتیب IRAS 16399N و IRAS 16399S نام دارند، بیش از ۱۱۰۰۰ سال نوری از یکدیگر فاصلهدارند. ولی هر دوی آنها با هم در ژرفای دل گردابی از گاز و غبار کیهانی پنهان شده و با برهمکنش با یکدیگر، چنین ساختار شگرفی را برای این کهکشان آفریدهاند.
این هستهها بسیار با هم متفاوتند. هستهی جنوبی به نظر میرسد یک منطقهی #ستارهفشانی است که دارد با نرخی باورنکردنی ستارگان تازه میسازد. ولی هستهی شمالی از گونهای به نام هستههای #LINER است (منطقهی گسیلش هستهای با یونش کم)، و در واقع منطقهایست که گسیلشهایش به طور عمده از هستههای اتمی خنثا یا کم-یونیدهی گازهایی ویژه سرچشمه میگیرد. هستهی شمالی همچنین میزبان یک #ابرسیاهچاله به جرم ۱۰۰ میلیون برابر خورشید نیز هست.
#تلسکوپ_هابل #مگامیزر #میزر #لیزر
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/12/megamaser.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—---------------------------
https://goo.gl/zPkRK9
* به ظاهر آشنای این کهکشان نگاه نکنید، این جرم در یک ردهبندی بسیار هیجانانگیزتر و پیشرفتهتر از دیگر کهکشانها جای دارد- این یک "مگامیزر" است.
مگامیزرها میزرهایی به شدت درخشان، حدود ۱۰۰ میلیون بار درخشانتر از میزرهایی هستند که در کهکشانهایی مانند راه شیری پیدا میشود. این کهکشان به طور یکپارچه رفتار یک چشمهی "لیزر" کیهانی را دارد که به جای پرتوهای نور دیدنی، پرتوهای #ریزموج (مایکروویو) میگسیلد (به همین دلیل حرف "m" جانشین حرف "l" در واژهی laser شده).
نام این مگامیزر #IRAS_16399_0937 است و بیش از ۳۷۰ میلیون سال نوری از زمین فاصله دارد. عکسی که در اینجا از آن میبینید توسط تلسکوپ فضایی هابل گرفته شده. و به جای نشان دادن سرشت خشن و پرانرژی آن، با رنگآمیزیاش نمایی زیبا و دلپذیر مانند یک غنچهی گل کیهانی به آن داده. این عکس از همگذاری دادههای تصویری در طول موجهایی گوناگون درست شده که به کمک دو دستگاه تلسکوپ هابل گردآوری شدند: "دوربین پیمایشی پیشرفته" (#ACS)، و "دوربین فروسرخ-نزدیک و طیفسنج چندجرمی" (#NICMOS).
حسمندی و وضوح بسیار بالا و میدان دید گستردهی NICMOS به اخترشناسان امکان داد تا شانسی بیمانند برای مشاهدهی دقیق ساختار IRAS 16399-0937 بیابند. آنها دریافتند که IRAS 16399-0937 دارای یک هستهی دوگانه است- #هسته_کهکشان از دو هستهی جداگانه تشکیل شده که دارند با هم یکی میشوند. این دو هستهی شمالی و جنوبی که به ترتیب IRAS 16399N و IRAS 16399S نام دارند، بیش از ۱۱۰۰۰ سال نوری از یکدیگر فاصلهدارند. ولی هر دوی آنها با هم در ژرفای دل گردابی از گاز و غبار کیهانی پنهان شده و با برهمکنش با یکدیگر، چنین ساختار شگرفی را برای این کهکشان آفریدهاند.
این هستهها بسیار با هم متفاوتند. هستهی جنوبی به نظر میرسد یک منطقهی #ستارهفشانی است که دارد با نرخی باورنکردنی ستارگان تازه میسازد. ولی هستهی شمالی از گونهای به نام هستههای #LINER است (منطقهی گسیلش هستهای با یونش کم)، و در واقع منطقهایست که گسیلشهایش به طور عمده از هستههای اتمی خنثا یا کم-یونیدهی گازهایی ویژه سرچشمه میگیرد. هستهی شمالی همچنین میزبان یک #ابرسیاهچاله به جرم ۱۰۰ میلیون برابر خورشید نیز هست.
#تلسکوپ_هابل #مگامیزر #میزر #لیزر
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/12/megamaser.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«چرا سیاهچاله مرکزی کهکشان ما کم فروغ است؟»
—---------------------------------------------------
https://goo.gl/x0XPSZ
* دانشمندان دانشگاه پرینستون و آزمایشگاه فیزیک پلاسمای پرینستون (PPPL) یک روش تازه و بسیار دقیق برای شبیهسازی از قرص برافزایشیای پدید آوردهاند که ابرسیاهچالهی مرکز کهکشان راه شیری را تغذیه میکند.
قرصهای برافزایشی ابرهایی از پلاسما هستند که در مداری به گرد یک جرم بزرگ، مانند یک سیاهچاله میچرخند و به آرامی در مسیری مارپیچی به کام آن فرو میروند. این اجرامِ رُمبیده و بسیار چگال با مرزی به نام "#افق_رویداد" در بر گرفته شدهاند، مرزی که حتی نور هم با گذشتن از آن، دیگر توان بازگشت نخواهد داشت. قرصهای برافزایشی با پیشروی مارپیچی به سوی افق رویداد به شدت داغ شده و تبدیل به برخی از درخشانترین و پرانرژیترین چشمههای تابش الکترومغناطیسی کیهان میشوند.
چهار میلیون بار پرجرمتر از خورشید
سیاهچالهی غولپیکر مرکز کهکشان راه شیری "#کمان_ای*" نام دارد (بخوانید: کمان اِی-ستاره) و دلیل این نامگذاری هم جایگاه آن در صورت فلکی کمان است. جرم این سیاهچاله چهار میلیون برابر خورشید است. با این وجود، پلاسمای #قرص_برافزایشی که به کام آن فرو میرود در تابش الکترومغناطیسی بسیار کمتوانتر از چشمداشتهاست.
متیو کونس، نویسنده ی اصلی اینپژوهش میگوید: «پس پرسش اینجاست، چرا این قرص اینقدر آرام است.» کونس استادیار اخترفیزیک دانشگاه پرینستون و همچنین از فیزیکدانان PPPL است.
این پژوهشگران برای پدید آوردن روشی جهت پاسخ به این پرسش، سرشت قرص برافزایشی فرا-داغِ کمان ای* را در نظر گرفتند. پلاسمای این قرص به اندازهای داغ و تنُک (رقیق) است که برخورد چندانی در آن روی نمی دهد، یعنی مسیر پروتونها و الکترونهای درونش به ندرت همدیگر را قطع میکنند.
نبود همکوبِش (#collisionality) چیزیست که قرص برافزایشی کمان ای* را از قرصهای درخشانتر و تابشیتر سیاهچالههای دیگر متمایز میکند. قرصهای درخشانتر همکوبشیتر هستند و میتوان از راه فرمولهایی که در دههی ۹۰ میلادی نوشته شدند و رفتار پلاسما را مانند یک #شاره رسانای الکتریکی در نظر میگیرد برای آنها مدلی تهیه کرد. ولی به گفتهی کونس، چنین مدلهایی برای برفزایش سیاهچالهی ما کارایی ندارند زیرا نمیتوانند فرآیندی را توضیح دهند که باعث میشود قرص بدون همکوبشیِ کمان ای* ناپایدار شود و مارپیچوار پایین برود.
ردیابی ذرات بدون برخورد
در این پژوهش، دانشمندان برای دنبال کردن مسیر ذراتِ بدون برخورد به شیوهای سامانمند (سیستماتیک)، فرمولهایی که حرکت پلاسمای همکوبشی را به عنوان یک شارهی ماکروسکوپی در نظر میگیرد را با فرمولبندیهایی جایگزین کردند که فیزیکدانان به آن "#نظریه_جنبشی" (kinetic) میگویند و مسیر هر ذرهی بدون #همکوبشی را دنبال میکند. این رویکرد پیچیده که با بهره از کد رایانهایِ Pegasus انجام شد، مجموعهای از معادلات را پدید آورد که بهتر میتوانستند رفتار قرص #ابرسیاهچاله کهکشانمان را شبیهسازی کنند.
رویکرد جنبشی میتواند به اخترفیزیکدانان در شناخت چیزی که باعث کمتابشی بیش از اندازهی منطقهی قرص برافزایشی ابرسیاهچالهی مرکز راه شیری شده کمک کند. دستاوردهای این رویکرد میتوانند همچنین شناخت ما از دیگر مسایل کلیدی، مانند چگونگی رفتار پلاسمای مغناطیده در محیطهای خشن و افراطی و چگونگی تقویت میدان های مغناطیسی بهبود ببخشد.
به گفتهی کونس، هدف این روش تازه "پدید آوردن مدلهای پیشگویانهی بیشتری برای گسیلش قرصهای برافزایشی سیاهچالههای مرکز کهکشانها جهت مقایسه با مشاهدات اخترفیزیکی خواهد بود." چنین مشاهداتی به کمک دستگاههایی مانند رصدخانهی پرتو X چاندرای ناسا، تلسکوپی که در سال ۱۹۹۹ راهی فضا شد، و تلسکوپ آیندهی افق رویداد (Event Horizon Telescope)، آرایهای از ۹ رادیوتلسکوپ که در کشورهای سرتاسر جهان نصب میشوند انجام میگیرند.
پژوهشنامهی این دانشمندان در نگارش برخط نشریهی جورنال فیزیکال ریویو لترز منتشر شده.
🔶 توضیح تصویر: بخش مرکزی کهکشان در طیف پرتو X. چارچوب پیوست، ناحیه ی پیرامون سیاهچالهی کمان ای* را نشان میدهد.
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/01/accretiondisk.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—---------------------------------------------------
https://goo.gl/x0XPSZ
* دانشمندان دانشگاه پرینستون و آزمایشگاه فیزیک پلاسمای پرینستون (PPPL) یک روش تازه و بسیار دقیق برای شبیهسازی از قرص برافزایشیای پدید آوردهاند که ابرسیاهچالهی مرکز کهکشان راه شیری را تغذیه میکند.
قرصهای برافزایشی ابرهایی از پلاسما هستند که در مداری به گرد یک جرم بزرگ، مانند یک سیاهچاله میچرخند و به آرامی در مسیری مارپیچی به کام آن فرو میروند. این اجرامِ رُمبیده و بسیار چگال با مرزی به نام "#افق_رویداد" در بر گرفته شدهاند، مرزی که حتی نور هم با گذشتن از آن، دیگر توان بازگشت نخواهد داشت. قرصهای برافزایشی با پیشروی مارپیچی به سوی افق رویداد به شدت داغ شده و تبدیل به برخی از درخشانترین و پرانرژیترین چشمههای تابش الکترومغناطیسی کیهان میشوند.
چهار میلیون بار پرجرمتر از خورشید
سیاهچالهی غولپیکر مرکز کهکشان راه شیری "#کمان_ای*" نام دارد (بخوانید: کمان اِی-ستاره) و دلیل این نامگذاری هم جایگاه آن در صورت فلکی کمان است. جرم این سیاهچاله چهار میلیون برابر خورشید است. با این وجود، پلاسمای #قرص_برافزایشی که به کام آن فرو میرود در تابش الکترومغناطیسی بسیار کمتوانتر از چشمداشتهاست.
متیو کونس، نویسنده ی اصلی اینپژوهش میگوید: «پس پرسش اینجاست، چرا این قرص اینقدر آرام است.» کونس استادیار اخترفیزیک دانشگاه پرینستون و همچنین از فیزیکدانان PPPL است.
این پژوهشگران برای پدید آوردن روشی جهت پاسخ به این پرسش، سرشت قرص برافزایشی فرا-داغِ کمان ای* را در نظر گرفتند. پلاسمای این قرص به اندازهای داغ و تنُک (رقیق) است که برخورد چندانی در آن روی نمی دهد، یعنی مسیر پروتونها و الکترونهای درونش به ندرت همدیگر را قطع میکنند.
نبود همکوبِش (#collisionality) چیزیست که قرص برافزایشی کمان ای* را از قرصهای درخشانتر و تابشیتر سیاهچالههای دیگر متمایز میکند. قرصهای درخشانتر همکوبشیتر هستند و میتوان از راه فرمولهایی که در دههی ۹۰ میلادی نوشته شدند و رفتار پلاسما را مانند یک #شاره رسانای الکتریکی در نظر میگیرد برای آنها مدلی تهیه کرد. ولی به گفتهی کونس، چنین مدلهایی برای برفزایش سیاهچالهی ما کارایی ندارند زیرا نمیتوانند فرآیندی را توضیح دهند که باعث میشود قرص بدون همکوبشیِ کمان ای* ناپایدار شود و مارپیچوار پایین برود.
ردیابی ذرات بدون برخورد
در این پژوهش، دانشمندان برای دنبال کردن مسیر ذراتِ بدون برخورد به شیوهای سامانمند (سیستماتیک)، فرمولهایی که حرکت پلاسمای همکوبشی را به عنوان یک شارهی ماکروسکوپی در نظر میگیرد را با فرمولبندیهایی جایگزین کردند که فیزیکدانان به آن "#نظریه_جنبشی" (kinetic) میگویند و مسیر هر ذرهی بدون #همکوبشی را دنبال میکند. این رویکرد پیچیده که با بهره از کد رایانهایِ Pegasus انجام شد، مجموعهای از معادلات را پدید آورد که بهتر میتوانستند رفتار قرص #ابرسیاهچاله کهکشانمان را شبیهسازی کنند.
رویکرد جنبشی میتواند به اخترفیزیکدانان در شناخت چیزی که باعث کمتابشی بیش از اندازهی منطقهی قرص برافزایشی ابرسیاهچالهی مرکز راه شیری شده کمک کند. دستاوردهای این رویکرد میتوانند همچنین شناخت ما از دیگر مسایل کلیدی، مانند چگونگی رفتار پلاسمای مغناطیده در محیطهای خشن و افراطی و چگونگی تقویت میدان های مغناطیسی بهبود ببخشد.
به گفتهی کونس، هدف این روش تازه "پدید آوردن مدلهای پیشگویانهی بیشتری برای گسیلش قرصهای برافزایشی سیاهچالههای مرکز کهکشانها جهت مقایسه با مشاهدات اخترفیزیکی خواهد بود." چنین مشاهداتی به کمک دستگاههایی مانند رصدخانهی پرتو X چاندرای ناسا، تلسکوپی که در سال ۱۹۹۹ راهی فضا شد، و تلسکوپ آیندهی افق رویداد (Event Horizon Telescope)، آرایهای از ۹ رادیوتلسکوپ که در کشورهای سرتاسر جهان نصب میشوند انجام میگیرند.
پژوهشنامهی این دانشمندان در نگارش برخط نشریهی جورنال فیزیکال ریویو لترز منتشر شده.
🔶 توضیح تصویر: بخش مرکزی کهکشان در طیف پرتو X. چارچوب پیوست، ناحیه ی پیرامون سیاهچالهی کمان ای* را نشان میدهد.
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/01/accretiondisk.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
🔴ادامه ی پست پیشین👆🏼👆🏼👆🏼
... پژوهشگران همچنین تابش پرتوهای ایکس را از کهکشانهایی بزرگ در فاصلههایی حدود ۱۲.۵ میلیارد سال نوری زمین دریافت کردند. بیشتر این پرتوهای ایکس که از دورترین کهکشانها میآید به احتمال بسیار از شمار هنگفتی از سیاهچالههای ستارهوار درون این کهکشانها سرچشمه میگیرد. سیاهچالههای ستارهوار از رُمبش یک ستارهی غولپیکر، به جرم چندین خورشید پدید میآیند.
یکی از اعضای گروه به نام فابیو ویتو از دانشگاه پنسیلوانیا میگوید: «ما با آشکارسازی پرتوهای ایکس از چنین کهکشانهای دوردستی، چیزهای بیشتری دربارهی پیدایش و فرگشت سیاهچالههای ستارهوار و ابَرسیاهچالهها در روزگار آغازین کیهان میآموزیم. ما داریم به زمانی در گذشته نگاه میکنیم که سیاهچالهها مانند نوزادان و نوجوانان گرسنه، در گامهای مهمی از رشدشان بودند.»
دانشمندان برای انجام این پژوهش دادههای پرتو ایکس چاندرا را با دادههای ژرف تلسکوپ فضایی هابل از همان بخش آسمان ترکیب کردند. آنها تابش پرتو ایکسِ بیش از ۲۰۰۰ کهکشان که توسط هابل یافته شده و در فاصلهی ۱۲ و ۱۳ میلیارد سال نوری زمین جای داشتند را بررسی کردند.
کارهای بیشتری باید به کمک تلسکوپ چاندرا و رصدخانههای پرتو ایکسِ آینده انجام شود تا پاسخی قطعی برای راز رشد سریع ابرسیاهچالههای آغازین یافته شود. با آغاز کار تلسکوپ فضایی جیمز وب، بررسیهای پرتو ایکس سیاهچالهها تا فاصلههایی از این هم دورتر گسترده خواهد شد.
#سیاهچاله_ستارهوار #ابرسیاهچاله #سیاهچاله #تلسکوپ_هابل
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/01/Chandra.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
... پژوهشگران همچنین تابش پرتوهای ایکس را از کهکشانهایی بزرگ در فاصلههایی حدود ۱۲.۵ میلیارد سال نوری زمین دریافت کردند. بیشتر این پرتوهای ایکس که از دورترین کهکشانها میآید به احتمال بسیار از شمار هنگفتی از سیاهچالههای ستارهوار درون این کهکشانها سرچشمه میگیرد. سیاهچالههای ستارهوار از رُمبش یک ستارهی غولپیکر، به جرم چندین خورشید پدید میآیند.
یکی از اعضای گروه به نام فابیو ویتو از دانشگاه پنسیلوانیا میگوید: «ما با آشکارسازی پرتوهای ایکس از چنین کهکشانهای دوردستی، چیزهای بیشتری دربارهی پیدایش و فرگشت سیاهچالههای ستارهوار و ابَرسیاهچالهها در روزگار آغازین کیهان میآموزیم. ما داریم به زمانی در گذشته نگاه میکنیم که سیاهچالهها مانند نوزادان و نوجوانان گرسنه، در گامهای مهمی از رشدشان بودند.»
دانشمندان برای انجام این پژوهش دادههای پرتو ایکس چاندرا را با دادههای ژرف تلسکوپ فضایی هابل از همان بخش آسمان ترکیب کردند. آنها تابش پرتو ایکسِ بیش از ۲۰۰۰ کهکشان که توسط هابل یافته شده و در فاصلهی ۱۲ و ۱۳ میلیارد سال نوری زمین جای داشتند را بررسی کردند.
کارهای بیشتری باید به کمک تلسکوپ چاندرا و رصدخانههای پرتو ایکسِ آینده انجام شود تا پاسخی قطعی برای راز رشد سریع ابرسیاهچالههای آغازین یافته شود. با آغاز کار تلسکوپ فضایی جیمز وب، بررسیهای پرتو ایکس سیاهچالهها تا فاصلههایی از این هم دورتر گسترده خواهد شد.
#سیاهچاله_ستارهوار #ابرسیاهچاله #سیاهچاله #تلسکوپ_هابل
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/01/Chandra.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
1Star7Sky
گنجینهای از ابرسیاهچالهها در ژرفترین تصویر پرتو X که تاکنون گرفته شده
* تلسکوپ فضایی چاندرا با خیره شدن به بخش کوچکی از آسمان به مدت حدود ۱۲ هفته، ۱۰۰۸ چشمهی پرتو X را آشکار کرده که بیشترشان سیاهچالههای ابر...
«در مرکز یک جزیره کیهانی»
—----------------------------------------
https://goo.gl/xH4F8S
در مرکز #کهکشان_مارپیچی انجیسی ۵۰۳۳ چیزهای بسیاری وجود دارد- چیزهای گِرد، چیزهای پرانرژی، و چیزهایی هم که هنوز به خوبی بررسی نشدهاند.
انجیسی ۵۰۳۳ به دلیل فعالیتهای بسیاری که در هستهاش جریان دارد، به عنوان یک #کهکشان_سیفرت شناخته شده [کهکشان سیفرت کهکشانیست که در سرتاسر طیف الکترومفناطیسی، از رادیویی گرفته تا پرتو ایکس میدرخشد. تفاوت این گونه کهکشانهای فعال با اختروشها در اینست که در آنها، خود کهکشان به خوبی دیده میشود-م].
ستارگان درخشان، غبارهای تیره، و گازهای میانستارهای همگی با سرعت به گرد مرکز این کهکشان در چرخشند. به نظر میرسد مرکز چرخشی این کهکشان که یک #ابرسیاهچاله است کمی نسبت به هستهی آن جابجا شده که گمان میرود دستاورد ادغام انجیسی ۵۰۳۳ با یک کهکشان دیگر در چند میلیارد سال پیش بوده است.
عکسی که اینجا میبینید در سال ۲۰۰۵ توسط تلسکوپ فضایی هابل گرفته شد. پهنای انجیسی ۵۰۳۳ نزدیک به ۱۰۰ هزار سال نوریست و ما اکنون چهرهی آن در ۴۰ میلیون سال پیش را میبینیم. این کهکشان در صورت فلکی شمالی #تازیها جای دارد.
نمای کامل این کهکشان را در این پیوند ببینید: * یک کهکشان مارپیچی پهناور (https://goo.gl/JJQhin)
#NGC_5033 #apod #تلسکوپ_هابل #برخورد_کهکشانی
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/01/NGC5033.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—----------------------------------------
https://goo.gl/xH4F8S
در مرکز #کهکشان_مارپیچی انجیسی ۵۰۳۳ چیزهای بسیاری وجود دارد- چیزهای گِرد، چیزهای پرانرژی، و چیزهایی هم که هنوز به خوبی بررسی نشدهاند.
انجیسی ۵۰۳۳ به دلیل فعالیتهای بسیاری که در هستهاش جریان دارد، به عنوان یک #کهکشان_سیفرت شناخته شده [کهکشان سیفرت کهکشانیست که در سرتاسر طیف الکترومفناطیسی، از رادیویی گرفته تا پرتو ایکس میدرخشد. تفاوت این گونه کهکشانهای فعال با اختروشها در اینست که در آنها، خود کهکشان به خوبی دیده میشود-م].
ستارگان درخشان، غبارهای تیره، و گازهای میانستارهای همگی با سرعت به گرد مرکز این کهکشان در چرخشند. به نظر میرسد مرکز چرخشی این کهکشان که یک #ابرسیاهچاله است کمی نسبت به هستهی آن جابجا شده که گمان میرود دستاورد ادغام انجیسی ۵۰۳۳ با یک کهکشان دیگر در چند میلیارد سال پیش بوده است.
عکسی که اینجا میبینید در سال ۲۰۰۵ توسط تلسکوپ فضایی هابل گرفته شد. پهنای انجیسی ۵۰۳۳ نزدیک به ۱۰۰ هزار سال نوریست و ما اکنون چهرهی آن در ۴۰ میلیون سال پیش را میبینیم. این کهکشان در صورت فلکی شمالی #تازیها جای دارد.
نمای کامل این کهکشان را در این پیوند ببینید: * یک کهکشان مارپیچی پهناور (https://goo.gl/JJQhin)
#NGC_5033 #apod #تلسکوپ_هابل #برخورد_کهکشانی
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/01/NGC5033.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«کهکشانی با یک سیاهچاله "خروس وزن"!»
—------------------------------------------—
https://goo.gl/kcqGxT
در این تصویر که با بهره از دوربین پیشرفتهی پیمایشی تلسکوپ فضایی هابل (ACS) گرفته شده یک کهکشان در #صورت_فلکی_دوشیزه و به فاصلهی یک میلیارد سال نوری زمین را میبینیم. دوربین ACS که در سال ۲۰۰۲ روی #تلسکوپ_هابل نصب شد، میدان دید گستردهاش دو برابر دوربین پیش از خود است و با بهره از کیفیت بالای تصویربرداری و حسمندی افزودهاش، میتواند تصاویر خیرهکنندهای مانند عکسی که اینجا میبینید بگیرد.
#کهکشان_مارپیچی زیبایی که در مرکز این عکس دیده میشود RX J1140.1+0307 نام دارد و یک پرسش جالب برای دانشمندان پدید آورده است. این کهکشان در نگاه نخست مانند یک کهکشان مارپیچی معمولی، بسیار همانند راه شیری به نظر میرسد، ولی خوب نخستین نماها میتوانند گمراهکننده باشند.
کهکشان راه شیری، مانند بیشتر کهکشانهای بزرگ در مرکزش یک #ابرسیاهچاله (#سیاهچاله ابرپرجرم) دارد، ولی برخی از کهکشانها میزبان سیاهچالههایی سبکتر و میان-وزن هستند. #RX_J1140_1_0307 یکی از این دسته کهکشانهاست- در حقیقت این کهکشان در مرکزش یکی از کمجرمترین سیاهچالههای شناخته شده در هستههای درخشان کهکشانی را دارد. چیزی که دانشمندان را دربارهی این کهکشان ویژه سردرگم کرده اینست که محاسبات دربارهی آن با چیزی که دیده میشود جور در نمیآید.
مدلهایی که برای گسیلش از جرمی با چنین سیاهچالهی مرکزیِ به نسبت سبکی ارایه شده نمیتواند پاسخگوی طیفِ گسیلیده از آن باشد؛ مگر این که فرض کنیم سازوکارهای دیگری در برهمکنشهای میان بخشهای درونی و بیرونیِ #قرص_برافزایشی این سیاهچاله نقش دارد که ما از آنها بیخبریم.
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/01/blackhole.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—------------------------------------------—
https://goo.gl/kcqGxT
در این تصویر که با بهره از دوربین پیشرفتهی پیمایشی تلسکوپ فضایی هابل (ACS) گرفته شده یک کهکشان در #صورت_فلکی_دوشیزه و به فاصلهی یک میلیارد سال نوری زمین را میبینیم. دوربین ACS که در سال ۲۰۰۲ روی #تلسکوپ_هابل نصب شد، میدان دید گستردهاش دو برابر دوربین پیش از خود است و با بهره از کیفیت بالای تصویربرداری و حسمندی افزودهاش، میتواند تصاویر خیرهکنندهای مانند عکسی که اینجا میبینید بگیرد.
#کهکشان_مارپیچی زیبایی که در مرکز این عکس دیده میشود RX J1140.1+0307 نام دارد و یک پرسش جالب برای دانشمندان پدید آورده است. این کهکشان در نگاه نخست مانند یک کهکشان مارپیچی معمولی، بسیار همانند راه شیری به نظر میرسد، ولی خوب نخستین نماها میتوانند گمراهکننده باشند.
کهکشان راه شیری، مانند بیشتر کهکشانهای بزرگ در مرکزش یک #ابرسیاهچاله (#سیاهچاله ابرپرجرم) دارد، ولی برخی از کهکشانها میزبان سیاهچالههایی سبکتر و میان-وزن هستند. #RX_J1140_1_0307 یکی از این دسته کهکشانهاست- در حقیقت این کهکشان در مرکزش یکی از کمجرمترین سیاهچالههای شناخته شده در هستههای درخشان کهکشانی را دارد. چیزی که دانشمندان را دربارهی این کهکشان ویژه سردرگم کرده اینست که محاسبات دربارهی آن با چیزی که دیده میشود جور در نمیآید.
مدلهایی که برای گسیلش از جرمی با چنین سیاهچالهی مرکزیِ به نسبت سبکی ارایه شده نمیتواند پاسخگوی طیفِ گسیلیده از آن باشد؛ مگر این که فرض کنیم سازوکارهای دیگری در برهمکنشهای میان بخشهای درونی و بیرونیِ #قرص_برافزایشی این سیاهچاله نقش دارد که ما از آنها بیخبریم.
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/01/blackhole.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«سیاهچالهای که یک دهه است دارد غذایش را میجود»
—----------------------------------------
https://goo.gl/DlTcla
* حدود یک دهه پیش یک سیاهچالهی غولپیکر ستارهای را تکه تکه کرد و هنوز که هنوز است دارد آن را میجود. این بیش از ده برابر طولانیتر از همهی رویدادهای مرگ ستارگان در چنگ سیاهچالهها است که تاکنون دیده شده.
پژوهشگران این کشف را به کمک دادههای رصدخانهی پرتو X چاندرای ناسا و ماهوارهی سویفت و ماهوارهی XMM-نیوتن سازمان فضایی اروپا انجام دادند.
این سه تلسکوپ مدارگرد پرتو X نشانههایی از یک "رویداد گسست کشندی" یا #TDE یافتند، رویدادی که در آن نیروهای کشندی ناشی از گرانش سهمگین یک سیاهچاله میتواند جرمی مانند یک ستاره که بیش از اندازه به آن نزدیک شده را از هم پاره کند. در زمان یک تیدیای، بخشی از پسماندهای ستاره با سرعت بسیار به بیرون پرتاب میشوند ولی بقیهی آن به سوی سیاهچاله میروند. هنگامی که این مواد به سوی سیاهچاله میروند تا توسط آن بلعیده شوند، دمایشان تا میلیونها درجه بالا رفته و شرارهی پرتو X ویژهای تولید میکنند.
داچینگ لین از دانشگاه نیوهمپشیر و رهبر این پژوهش میگوید: «ما بینندهی مرگ تماشایی و درازمدت یک ستاره بودهایم. از دههی ۱۹۹۰ تاکنون دهها #رویداد_گسست_کشندی دیده شده ولی درخشش هیچ کدام به اندازهی این یکی دوام نداشت.»
دورهی دهساله و بیش از اندازه بلند درخشش این تیدیای دو توضیح میتواند داشته باشد: یکی این که تنها فرض کنیم ستاره زیادی بزرگ بوده و به همین دلیل سیاهچاله زمان بیشتری را صرف از هم گسستن کامل آن کرده. در این صورت، این ستاره شاید ۱۰ برابر خورشید جرم داشته. ولی چنین ستارگان پرجرمی کمیابند (کمتر از ۱% جمعیت ستارگان)، پس نظریهی جایگزین که احتمال بیشتری هم دارد مطرح شد: ستاره کوچک بوده ولی سیاهچاله پیش از خوردن ستاره، آن را "به طور کامل" تکه پاره کرده [چیزی که برای نخستین بار دیده میشود].
چشمهی پرتو X مربوط به این سیاهچاله به نام XJ1500+0154 شناخته میشود و در کهکشان کوچکی در فاصلهی ۱.۸ میلیارد سال نوری از زمین جای دارد.
این چشمهی پرتو X در عکسهای رصدخانهی چاندرا در دوم آوریل ۲۰۰۵ دیده نشده بود ، ولی در عکسهای XMM-نیوتن در ۲۳ ژوییهی ۲۰۰۵ دیده شد و در ۵ ژوئن ۲۰۰۸ به اوج درخشش خود در تصاویر چاندرا رسید. این عکسها نشان میدهند که این چشمه دستکم ۱۰۰ برابر در طیف پرتو X درخشانتر شده بود. از آن هنگام تاکنون رصدخانههای چاندرا، سویفت و XMM-نیوتن آن را زیر نظر داشتهاند.
دادههای پرتو ایکسِ بسیار روشن چاندرا نشان میدهند که XJ1500+0154 در مرکز کهکشان میزبانش جای دارد، یعنی همان جایی که برای یک سیاهچالهی ابرپرجرم (#ابرسیاهچاله) انتظار میرود.
دادههای پرتو X همچنین نشان می دهند که تابش مواد پیرامون این سیاهچاله به طور پیوسته از مرزی به نام "#حد_ادینگتون" گذشته، مرزی که در آن، فشار برونگرای پرتوهای گاز داغ با کششِ گرانشی درونگرای سیاهچاله برابر شده و با هم به تعادل میرسند.
یکی از نویسندگان پژوهش، جیمز گیلوکان از مرکز اخترفیزیک هاروارد-اسمیتسونیان میگوید: «در بیشتر زمانی که این جرم را نگاه میکردیم، رشد آن را سریع یافتیم. این به ما میگوید که چیزی نامعمول- مانند ستارهای دو برابر پرجرمتر از خورشید دارد به کام سیاهچاله میرود.»
این نتیجهگیری که ابرسیاهچالهها میتوانند از راه تیدیای یا راههای دیگر، با نرخی بالاتر از نرخ مربوط به حد ادینگتون رشد کنند پیامدهای مهمی دارد. اخترشناسان مدتها در این فکر بودند که ابرسیاهچالههای کیهان چگونه به این سرعت رشد میکنند. سیاهچالههایی یافته شده که در زمانی تنها ۱ میلیارد سال پس از مهبانگ، جرمی ۱ میلیارد برابر خورشید داشتهاند. یافتههای این پژوهش شاید بتواند پاسخی برای این پرسش به ما بدهد.
استفانی کوموسا، یکی دیگر از نویسندگان پژوهش هم می گوید: «این رویداد نشان میدهد که سیاهچالهها به راستی میتوانند با نرخهای باورنکردنی بیاندازه بالا رشد کنند. این شاید بتوانند به ما در شناخت چگونگی پیدایش سیاهچالههای زودرس کمک کند.»
بر پایهی مدلسازی پژوهشگران، ذخیرهی موادی که این سیاهچاله را تغذیه میکنند تا دههی دیگر به اندازهی چشمگیری کاهش خواهد یافت. این باعث خواهد شد تا چند سال دیگر، XJ1500+0154 در طیف #پرتو_X ناپدید شود.
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/02/TDE.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—----------------------------------------
https://goo.gl/DlTcla
* حدود یک دهه پیش یک سیاهچالهی غولپیکر ستارهای را تکه تکه کرد و هنوز که هنوز است دارد آن را میجود. این بیش از ده برابر طولانیتر از همهی رویدادهای مرگ ستارگان در چنگ سیاهچالهها است که تاکنون دیده شده.
پژوهشگران این کشف را به کمک دادههای رصدخانهی پرتو X چاندرای ناسا و ماهوارهی سویفت و ماهوارهی XMM-نیوتن سازمان فضایی اروپا انجام دادند.
این سه تلسکوپ مدارگرد پرتو X نشانههایی از یک "رویداد گسست کشندی" یا #TDE یافتند، رویدادی که در آن نیروهای کشندی ناشی از گرانش سهمگین یک سیاهچاله میتواند جرمی مانند یک ستاره که بیش از اندازه به آن نزدیک شده را از هم پاره کند. در زمان یک تیدیای، بخشی از پسماندهای ستاره با سرعت بسیار به بیرون پرتاب میشوند ولی بقیهی آن به سوی سیاهچاله میروند. هنگامی که این مواد به سوی سیاهچاله میروند تا توسط آن بلعیده شوند، دمایشان تا میلیونها درجه بالا رفته و شرارهی پرتو X ویژهای تولید میکنند.
داچینگ لین از دانشگاه نیوهمپشیر و رهبر این پژوهش میگوید: «ما بینندهی مرگ تماشایی و درازمدت یک ستاره بودهایم. از دههی ۱۹۹۰ تاکنون دهها #رویداد_گسست_کشندی دیده شده ولی درخشش هیچ کدام به اندازهی این یکی دوام نداشت.»
دورهی دهساله و بیش از اندازه بلند درخشش این تیدیای دو توضیح میتواند داشته باشد: یکی این که تنها فرض کنیم ستاره زیادی بزرگ بوده و به همین دلیل سیاهچاله زمان بیشتری را صرف از هم گسستن کامل آن کرده. در این صورت، این ستاره شاید ۱۰ برابر خورشید جرم داشته. ولی چنین ستارگان پرجرمی کمیابند (کمتر از ۱% جمعیت ستارگان)، پس نظریهی جایگزین که احتمال بیشتری هم دارد مطرح شد: ستاره کوچک بوده ولی سیاهچاله پیش از خوردن ستاره، آن را "به طور کامل" تکه پاره کرده [چیزی که برای نخستین بار دیده میشود].
چشمهی پرتو X مربوط به این سیاهچاله به نام XJ1500+0154 شناخته میشود و در کهکشان کوچکی در فاصلهی ۱.۸ میلیارد سال نوری از زمین جای دارد.
این چشمهی پرتو X در عکسهای رصدخانهی چاندرا در دوم آوریل ۲۰۰۵ دیده نشده بود ، ولی در عکسهای XMM-نیوتن در ۲۳ ژوییهی ۲۰۰۵ دیده شد و در ۵ ژوئن ۲۰۰۸ به اوج درخشش خود در تصاویر چاندرا رسید. این عکسها نشان میدهند که این چشمه دستکم ۱۰۰ برابر در طیف پرتو X درخشانتر شده بود. از آن هنگام تاکنون رصدخانههای چاندرا، سویفت و XMM-نیوتن آن را زیر نظر داشتهاند.
دادههای پرتو ایکسِ بسیار روشن چاندرا نشان میدهند که XJ1500+0154 در مرکز کهکشان میزبانش جای دارد، یعنی همان جایی که برای یک سیاهچالهی ابرپرجرم (#ابرسیاهچاله) انتظار میرود.
دادههای پرتو X همچنین نشان می دهند که تابش مواد پیرامون این سیاهچاله به طور پیوسته از مرزی به نام "#حد_ادینگتون" گذشته، مرزی که در آن، فشار برونگرای پرتوهای گاز داغ با کششِ گرانشی درونگرای سیاهچاله برابر شده و با هم به تعادل میرسند.
یکی از نویسندگان پژوهش، جیمز گیلوکان از مرکز اخترفیزیک هاروارد-اسمیتسونیان میگوید: «در بیشتر زمانی که این جرم را نگاه میکردیم، رشد آن را سریع یافتیم. این به ما میگوید که چیزی نامعمول- مانند ستارهای دو برابر پرجرمتر از خورشید دارد به کام سیاهچاله میرود.»
این نتیجهگیری که ابرسیاهچالهها میتوانند از راه تیدیای یا راههای دیگر، با نرخی بالاتر از نرخ مربوط به حد ادینگتون رشد کنند پیامدهای مهمی دارد. اخترشناسان مدتها در این فکر بودند که ابرسیاهچالههای کیهان چگونه به این سرعت رشد میکنند. سیاهچالههایی یافته شده که در زمانی تنها ۱ میلیارد سال پس از مهبانگ، جرمی ۱ میلیارد برابر خورشید داشتهاند. یافتههای این پژوهش شاید بتواند پاسخی برای این پرسش به ما بدهد.
استفانی کوموسا، یکی دیگر از نویسندگان پژوهش هم می گوید: «این رویداد نشان میدهد که سیاهچالهها به راستی میتوانند با نرخهای باورنکردنی بیاندازه بالا رشد کنند. این شاید بتوانند به ما در شناخت چگونگی پیدایش سیاهچالههای زودرس کمک کند.»
بر پایهی مدلسازی پژوهشگران، ذخیرهی موادی که این سیاهچاله را تغذیه میکنند تا دههی دیگر به اندازهی چشمگیری کاهش خواهد یافت. این باعث خواهد شد تا چند سال دیگر، XJ1500+0154 در طیف #پرتو_X ناپدید شود.
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/02/TDE.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«غولی که از خانه رانده شد»
—------------------------
* یک گروه بینالمللی از دانشمندان با بهره از تلسکوپ فضایی هابل ناسا یک #ابرسیاهچاله (سیاهچالهی ابرپرجرم) را یافتهاند که از مرکز کهکشان دوردست ۳سی۱۸۶ به بیرون رانده شده و دلیل آن هم به احتمال بسیار، نیروی امواج گرانشی بوده است. این نخستین بار است که اخترشناسان یک ابرسیاهچاله را در چنین فاصلهی دوری از مرکز کهکشان میزبانش می یابند.
در گذشته سیاهچالههای گریزان دیگری هم یافته شده بودند ولی نه این همه دور از خانه [۱]. جرم این ابرسیاهچاله یک میلیارد برابر جرم خورشید است. استفانو بیانکی، نویسندهی اصلی این پژوهش از دانشگاه رُما تره در ایتالیا میگوید: «به برآورد ما، پرتاب شدن این ابرسیاهچاله نیاز به انرژیای همارز انفجار همزمانِ ۱۰۰ میلیون ابرنواختر داشته است.»
عکسهای تلسکوپ هابل نخستین سرنخ از نامعمول بودنِ کهکشان ۳سی۱۸۶ که ۸ میلیارد سال نوری از زمین فاصله دارد را به دانشمندان داد. عکسهای این کهکشان وجود یک اختروش درخشان (نشانهی پرانرژی یک سیاهچالهی فعال) را در جایی دور از هستهی کهکشان آشکار کرد. مارکو کیابرگه، رهبر پژوهشگران و پژوهشگر بنیاد علمی تلسکوپ فضایی در آمریکا می گوید: «سیاهچالهها [ابرسیاهچالهها-م] در مرکز کهکشانها جای دارند، از همین رو دیدن یک #اختروش در جایی بیرون از مرکز یک کهکشان مایهی شگفتی است.»
محاسبهی این پژوهشگران نشان می دهد که این سیاهچاله تاکنون ۳۵۰۰۰ سال نوری از مرکز دور شده است، یعنی از فاصلهی میان خورشید تا مرکز کهکشان راه شیری هم بیشتر؛ و همچنین دارد به سرعت ۷.۵ میلیون کیلومتر بر ساعت به راه خود ادامه میدهد [۲]. با چنین سرعتی، مسیر میان زمین تا ماه را میتوان در سه دقیقه پیمود.
اگرچه توضیحهای احتمالی دیگر را نمیتوان کنار گذاشت، ولی پذیرفتنیترین سرچشمهی انرژی پیشران اینست که این ابرسیاهچاله لگدی از امواج گرانشیای خورده بوده که در پی ادغام دو ابرسیاهچالهی جدا در مرکز کهکشان میزبان آن پدید آمده بودند [۳]. دنبالههای کشندی کمانی-شکلی که توسط این دانشمندان شناسایی شده و دستاورد کشمکش گرانشی میان دو کهکشان برخوردی است، از این نظریه پشتیبانی میکنند.
@onestar_in_sevenskies
بر پایهی نظریهی این دانشمندان، ۱ تا ۲ میلیارد سال پیش دو کهکشان که هر یک دارای ابرسیاهچالهای در مرکزشان بودند، با یکدیگر ادغام شدند و یک کهکشان بیضیگون درست کردند. سیاهچالههای مرکزی دو کهکشانِ نخست در مرکز کهکشان تازه به طور مارپیچ به گرد یکدیگر نزدیک شدند و در این چرخش، #امواج_گرانشی پدید آوردند که مانند آب یک آبپاش چرخان، در فضا پخش میشد [۴]. از آنجایی که جرم و نرخ چرخش دو سیاهچاله با هم برابر نبود، امواج گرانشی گسیلیده از آنها در یک راستا نیرومندتر از راستای دیگر بود. سرانجام با به هم پیوستن دو سیاهچاله، گسیلش ناهمسانگرد امواج گرانشی لگدی پدید آورد که تک-سیاهچالهی به وجود آمده را از مرکز کهکشان به بیرون پرتاب کرد.
استفانو بیانکی دربارهی اهمیت این کشف میگوید: «اگر نظریهی ما درست باشد، این مشاهدات شواهد نیرومندی از این هستند که ابرسیاهالهها هم در عمل میتوانند با هم ادغام شوند. تا پیش از این، شواهدی از برخورد و ادغام سیاهچالههای ستارهوار در دست داشتیم، ولی فرآیندی که مهارکننده و سامانبخش ابرسیاهچالههاست پیچیدهتر است و هنوز به طور کامل شناخته نشده.»
این پژوهشگران شانس آوردهاند که این رویداد یگانه را شناسایی کردهاند زیرا همهی ادغامهای سیاهچالهای امواج گرانشی نامتوازنی که یکی از آنها را از کهکشان بیرون بیاندازد تولید نمیکنند. آنها اکنون میخواهند وقت بیشتری برای رصد با هابل گرفته و به جز آن، از آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (آلما) و تاسیسات دیگر نیز کمک بگیرند تا سرعت این #سیاهچاله و قرص گاز پیرامونش را با دقت بیشتری بسنجند تا به آگاهیهای بیشتری دربارهی سرشت این جرم کمیاب دست بیابند.
#برخورد_کهکشانی
⚫️یادداشت ها در پست بعد👇👇
🔴توضیح تصویر:
کهکشان ۳سی۱۸۶ که دستاورد ادغام دو کهکشان برخوردی است. اختروش آن که مانند ستارهای میدرخشد در مرکز تصویر دیده میشود.
https://goo.gl/U85onP
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/03/3C186.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—------------------------
* یک گروه بینالمللی از دانشمندان با بهره از تلسکوپ فضایی هابل ناسا یک #ابرسیاهچاله (سیاهچالهی ابرپرجرم) را یافتهاند که از مرکز کهکشان دوردست ۳سی۱۸۶ به بیرون رانده شده و دلیل آن هم به احتمال بسیار، نیروی امواج گرانشی بوده است. این نخستین بار است که اخترشناسان یک ابرسیاهچاله را در چنین فاصلهی دوری از مرکز کهکشان میزبانش می یابند.
در گذشته سیاهچالههای گریزان دیگری هم یافته شده بودند ولی نه این همه دور از خانه [۱]. جرم این ابرسیاهچاله یک میلیارد برابر جرم خورشید است. استفانو بیانکی، نویسندهی اصلی این پژوهش از دانشگاه رُما تره در ایتالیا میگوید: «به برآورد ما، پرتاب شدن این ابرسیاهچاله نیاز به انرژیای همارز انفجار همزمانِ ۱۰۰ میلیون ابرنواختر داشته است.»
عکسهای تلسکوپ هابل نخستین سرنخ از نامعمول بودنِ کهکشان ۳سی۱۸۶ که ۸ میلیارد سال نوری از زمین فاصله دارد را به دانشمندان داد. عکسهای این کهکشان وجود یک اختروش درخشان (نشانهی پرانرژی یک سیاهچالهی فعال) را در جایی دور از هستهی کهکشان آشکار کرد. مارکو کیابرگه، رهبر پژوهشگران و پژوهشگر بنیاد علمی تلسکوپ فضایی در آمریکا می گوید: «سیاهچالهها [ابرسیاهچالهها-م] در مرکز کهکشانها جای دارند، از همین رو دیدن یک #اختروش در جایی بیرون از مرکز یک کهکشان مایهی شگفتی است.»
محاسبهی این پژوهشگران نشان می دهد که این سیاهچاله تاکنون ۳۵۰۰۰ سال نوری از مرکز دور شده است، یعنی از فاصلهی میان خورشید تا مرکز کهکشان راه شیری هم بیشتر؛ و همچنین دارد به سرعت ۷.۵ میلیون کیلومتر بر ساعت به راه خود ادامه میدهد [۲]. با چنین سرعتی، مسیر میان زمین تا ماه را میتوان در سه دقیقه پیمود.
اگرچه توضیحهای احتمالی دیگر را نمیتوان کنار گذاشت، ولی پذیرفتنیترین سرچشمهی انرژی پیشران اینست که این ابرسیاهچاله لگدی از امواج گرانشیای خورده بوده که در پی ادغام دو ابرسیاهچالهی جدا در مرکز کهکشان میزبان آن پدید آمده بودند [۳]. دنبالههای کشندی کمانی-شکلی که توسط این دانشمندان شناسایی شده و دستاورد کشمکش گرانشی میان دو کهکشان برخوردی است، از این نظریه پشتیبانی میکنند.
@onestar_in_sevenskies
بر پایهی نظریهی این دانشمندان، ۱ تا ۲ میلیارد سال پیش دو کهکشان که هر یک دارای ابرسیاهچالهای در مرکزشان بودند، با یکدیگر ادغام شدند و یک کهکشان بیضیگون درست کردند. سیاهچالههای مرکزی دو کهکشانِ نخست در مرکز کهکشان تازه به طور مارپیچ به گرد یکدیگر نزدیک شدند و در این چرخش، #امواج_گرانشی پدید آوردند که مانند آب یک آبپاش چرخان، در فضا پخش میشد [۴]. از آنجایی که جرم و نرخ چرخش دو سیاهچاله با هم برابر نبود، امواج گرانشی گسیلیده از آنها در یک راستا نیرومندتر از راستای دیگر بود. سرانجام با به هم پیوستن دو سیاهچاله، گسیلش ناهمسانگرد امواج گرانشی لگدی پدید آورد که تک-سیاهچالهی به وجود آمده را از مرکز کهکشان به بیرون پرتاب کرد.
استفانو بیانکی دربارهی اهمیت این کشف میگوید: «اگر نظریهی ما درست باشد، این مشاهدات شواهد نیرومندی از این هستند که ابرسیاهالهها هم در عمل میتوانند با هم ادغام شوند. تا پیش از این، شواهدی از برخورد و ادغام سیاهچالههای ستارهوار در دست داشتیم، ولی فرآیندی که مهارکننده و سامانبخش ابرسیاهچالههاست پیچیدهتر است و هنوز به طور کامل شناخته نشده.»
این پژوهشگران شانس آوردهاند که این رویداد یگانه را شناسایی کردهاند زیرا همهی ادغامهای سیاهچالهای امواج گرانشی نامتوازنی که یکی از آنها را از کهکشان بیرون بیاندازد تولید نمیکنند. آنها اکنون میخواهند وقت بیشتری برای رصد با هابل گرفته و به جز آن، از آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (آلما) و تاسیسات دیگر نیز کمک بگیرند تا سرعت این #سیاهچاله و قرص گاز پیرامونش را با دقت بیشتری بسنجند تا به آگاهیهای بیشتری دربارهی سرشت این جرم کمیاب دست بیابند.
#برخورد_کهکشانی
⚫️یادداشت ها در پست بعد👇👇
🔴توضیح تصویر:
کهکشان ۳سی۱۸۶ که دستاورد ادغام دو کهکشان برخوردی است. اختروش آن که مانند ستارهای میدرخشد در مرکز تصویر دیده میشود.
https://goo.gl/U85onP
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/03/3C186.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«ستارگانی که در دل توفان به دنیا آمدهاند»
—-------------------------------------------
* دانشمندان ستارگان نوزادی را یافتهاند که در دل جریانهای برونریز خشن و پرانرژی یک #ابرسیاهچاله به دنیا آمدهاند.
این ستارگان در برافشانههایی (فوارههایی) از مواد یافته شدهاند که توسط یک سیاهچالهی هیولاپیکر در مرکز کهکشانی به فاصلهی ۶۰۰ میلیون سال نوری زمین به فضا پس زده میشوند. چنان چه در بسیاری از کهکشانهای دیگر دیده میشود، نیروی باورنکردنی گرانش سیاهچاله گاز و غبار پیرامونش را شتاب داده و سپس آنها را در دو فواره در خلاف جهت هم به بیرون میافشانند.
پژوهشگران در یکی از این "شلنگهای آتشنشانی" کیهانی دستهای ستاره با سن کمتر از چند ده میلیون سال را یافتهاند که بیشترشان دارند با سرعتی بسیار به همراه مواد فواره جابجا میشوند. این کشف به کمک تلسکوپ بسیار بزرگ (ویالتی) در رصدخانه ی جنوبی اروپا (اِسو) انجام گرفته. به نظر میرسد این فوارهها محیطی غنی و پُرمایه برای شکلگیری ستارگان فراهم کردهاند و به گزارش پژوهشگران، این ستارگان درخشانتر و داغتر از ستارگانی هستند که در محیطهایی آرامتر، مانند قرصهای کهکشانی پدید میآیند.
فوارههایی که #ستارهزایی در آنها رخ داده از مرکز یکی از دو کهکشان برخوردی که با هم IRAS F23128-5919 نام دارند بیرون زدهاند. گروه دانشمندان برای دیدن این ستارگان نوزاد از دستگاههای میوز (MUSE) و ایکس-افکن (X-shooter) روی تلسکوپ ویالتی کمک گرفتند. آنها نخست ستارگان درون این فوارههای به نسبت انبوه را به طور نامستقیم شناسایی کردند، و سپس توانستند به طور مستقیم هم آنها را ببینند.
روبرتو مایولینو، رهبر پژوهشگران و استاد اخترفیزیک تجربی دانشگاه کمبریج در این باره میگوید: «اخترشناسان مدتی به این فکر افتاده بودند که شرایط درون این برونریزیها میتواند برای ستارهزایی مناسب باشد، ولی از آنجایی که مشاهدهی چنین چیزی بسیار دشوار است، هیچ کس در عمل آن را ندیده بود. یافتههای ما هیجانانگیزند زیرا به روشنی نشان میدهند که ستارگانی دارند در دل این جریانهای برونریز به دنیا می آیند.»
با این که در ظاهر، فوارهی سیاهچاله یک محیط بارور برای ستارهزایی فراهم میکند، ولی شاید در پایان، سرنوشت پرآشوبی نیز برای این ستارگان رقم بزند.
هلن راسل، پژوهشگر بنیاد اخترشناسی در کمبریج میگوید: «ستارگانی که در بخشهای دورتری از فواره به دنیا میآیند سرعتشان کاهش کمتری مییابد و حتی میتوانند با هم از کهکشان بیرون بزنند.» ولی «ستارگانی که به مرکز کهکشان نزدیکترند سرعتشان میتواند کاهش یافته و حتی برگردند و به سوی سیاهچاله کشیده شوند.»
در بیانیهی این پژوهشگران آمده، اگر فوارههای کیهانی ستارگان را به درون فضای کیهان پرت کنند، این میتواند وجود عنصرهای "سنگین" در فضاهای میان کهکشانها را توضیح دهد. ستارگان عنصرهای سبک، مانند هیدروژن و هلیم را هممیجوشانند و عنصرهای سنگینتری مانند کربن، نیتروژن، اکسیژن و بسیاری دیگر را میسازند. انفجار ستارگان بسیار سنگین میتواند عنصرهایی از اینها هم سنگینتر را پدید آورد. هنگامی که ستارگانِ پرتاب شده میمیرند، میتوانند این عنصرهای سنگین را در محیط میانکهکشانی پخش کنند.
ساخته شدن ستارگان درون فوارههای برونریز پدیدهی چشمگیر و شایان توجهی است- در این پژوهش تازه پی برده شده که تقریبا هر سال یک ستاره به جرم ۳۰ برابر خورشید در این برونریزی به دنیا میآید.
به گفتهی پژوهشگران، این همارز یک چهارم کل ستارهزایی در سرتاسر این سامانهی کهکشان برخوردی است.
در این بیانیه آمده که سهم یک چهارم به اندازهی کافی بزرگ است که بتواند در تعیین شکل یک کهکشان بزرگ نقش داشته باشد. کهکشانهای بیضیگون و مارپیچی ساختارهای متفاوتی دارند که نشانگر فرآیندهای متفاوتی در پیدایش آنهاست، ولی هر دو گونه کهکشان با هالهای از ستاره در میان گرفته شدهاند. بررسی ستارگانی که در فوارهی سیاهچالهها به دنیا میآیند میتواند چگونگی شکلگیری این ساختارها را توضیح دهد.
مایولینو میگوید: «اگر به راستی فرآیند ستارهزایی در بیشتر برونریزیهای کهکشانی رخ بدهد، چنان چه برخی از نظریهپردازان پیشبینی کردهاند، این میتواند یک نظریهی کاملا تازه برای شناخت ما از فرگشت کهکشانی فراهم کند.»
#برخورد_کهکشانی
https://goo.gl/OME1n3
—---------------------------------------------—
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/04/IRASF23128-5919.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—-------------------------------------------
* دانشمندان ستارگان نوزادی را یافتهاند که در دل جریانهای برونریز خشن و پرانرژی یک #ابرسیاهچاله به دنیا آمدهاند.
این ستارگان در برافشانههایی (فوارههایی) از مواد یافته شدهاند که توسط یک سیاهچالهی هیولاپیکر در مرکز کهکشانی به فاصلهی ۶۰۰ میلیون سال نوری زمین به فضا پس زده میشوند. چنان چه در بسیاری از کهکشانهای دیگر دیده میشود، نیروی باورنکردنی گرانش سیاهچاله گاز و غبار پیرامونش را شتاب داده و سپس آنها را در دو فواره در خلاف جهت هم به بیرون میافشانند.
پژوهشگران در یکی از این "شلنگهای آتشنشانی" کیهانی دستهای ستاره با سن کمتر از چند ده میلیون سال را یافتهاند که بیشترشان دارند با سرعتی بسیار به همراه مواد فواره جابجا میشوند. این کشف به کمک تلسکوپ بسیار بزرگ (ویالتی) در رصدخانه ی جنوبی اروپا (اِسو) انجام گرفته. به نظر میرسد این فوارهها محیطی غنی و پُرمایه برای شکلگیری ستارگان فراهم کردهاند و به گزارش پژوهشگران، این ستارگان درخشانتر و داغتر از ستارگانی هستند که در محیطهایی آرامتر، مانند قرصهای کهکشانی پدید میآیند.
فوارههایی که #ستارهزایی در آنها رخ داده از مرکز یکی از دو کهکشان برخوردی که با هم IRAS F23128-5919 نام دارند بیرون زدهاند. گروه دانشمندان برای دیدن این ستارگان نوزاد از دستگاههای میوز (MUSE) و ایکس-افکن (X-shooter) روی تلسکوپ ویالتی کمک گرفتند. آنها نخست ستارگان درون این فوارههای به نسبت انبوه را به طور نامستقیم شناسایی کردند، و سپس توانستند به طور مستقیم هم آنها را ببینند.
روبرتو مایولینو، رهبر پژوهشگران و استاد اخترفیزیک تجربی دانشگاه کمبریج در این باره میگوید: «اخترشناسان مدتی به این فکر افتاده بودند که شرایط درون این برونریزیها میتواند برای ستارهزایی مناسب باشد، ولی از آنجایی که مشاهدهی چنین چیزی بسیار دشوار است، هیچ کس در عمل آن را ندیده بود. یافتههای ما هیجانانگیزند زیرا به روشنی نشان میدهند که ستارگانی دارند در دل این جریانهای برونریز به دنیا می آیند.»
با این که در ظاهر، فوارهی سیاهچاله یک محیط بارور برای ستارهزایی فراهم میکند، ولی شاید در پایان، سرنوشت پرآشوبی نیز برای این ستارگان رقم بزند.
هلن راسل، پژوهشگر بنیاد اخترشناسی در کمبریج میگوید: «ستارگانی که در بخشهای دورتری از فواره به دنیا میآیند سرعتشان کاهش کمتری مییابد و حتی میتوانند با هم از کهکشان بیرون بزنند.» ولی «ستارگانی که به مرکز کهکشان نزدیکترند سرعتشان میتواند کاهش یافته و حتی برگردند و به سوی سیاهچاله کشیده شوند.»
در بیانیهی این پژوهشگران آمده، اگر فوارههای کیهانی ستارگان را به درون فضای کیهان پرت کنند، این میتواند وجود عنصرهای "سنگین" در فضاهای میان کهکشانها را توضیح دهد. ستارگان عنصرهای سبک، مانند هیدروژن و هلیم را هممیجوشانند و عنصرهای سنگینتری مانند کربن، نیتروژن، اکسیژن و بسیاری دیگر را میسازند. انفجار ستارگان بسیار سنگین میتواند عنصرهایی از اینها هم سنگینتر را پدید آورد. هنگامی که ستارگانِ پرتاب شده میمیرند، میتوانند این عنصرهای سنگین را در محیط میانکهکشانی پخش کنند.
ساخته شدن ستارگان درون فوارههای برونریز پدیدهی چشمگیر و شایان توجهی است- در این پژوهش تازه پی برده شده که تقریبا هر سال یک ستاره به جرم ۳۰ برابر خورشید در این برونریزی به دنیا میآید.
به گفتهی پژوهشگران، این همارز یک چهارم کل ستارهزایی در سرتاسر این سامانهی کهکشان برخوردی است.
در این بیانیه آمده که سهم یک چهارم به اندازهی کافی بزرگ است که بتواند در تعیین شکل یک کهکشان بزرگ نقش داشته باشد. کهکشانهای بیضیگون و مارپیچی ساختارهای متفاوتی دارند که نشانگر فرآیندهای متفاوتی در پیدایش آنهاست، ولی هر دو گونه کهکشان با هالهای از ستاره در میان گرفته شدهاند. بررسی ستارگانی که در فوارهی سیاهچالهها به دنیا میآیند میتواند چگونگی شکلگیری این ساختارها را توضیح دهد.
مایولینو میگوید: «اگر به راستی فرآیند ستارهزایی در بیشتر برونریزیهای کهکشانی رخ بدهد، چنان چه برخی از نظریهپردازان پیشبینی کردهاند، این میتواند یک نظریهی کاملا تازه برای شناخت ما از فرگشت کهکشانی فراهم کند.»
#برخورد_کهکشانی
https://goo.gl/OME1n3
—---------------------------------------------—
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/04/IRASF23128-5919.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«مشاهده حرکت مداری دو ابرسیاهچاله برای نخستین بار»
—------------------------------------------------—
* اخترشناسان به کمک چشم رادیویی بیاندازه تیزبین آرایهی خط پایهی بسیار بلند (VLBA، ویالبیای) متعلق به بنیاد ملی دانش [آمریکا] برای نخستین بار گردش مداری در یک جفتِ ابرسیاهچالهای را در کهکشانی حدود ۷۵۰ میلیون سال نوری دور از زمین مشاهده کردهاند.
این دو سیاهچاله، با مجموع جرم ۱۵ میلیارد برابر خورشید، به احتمال بسیار تنها به اندازهی ۲۴ سال نوری از هم فاصله دارند که برای چنین سامانهای بیاندازه نزدیک است.
گرِگ تیلور از دانشگاه نیومکزیکو (یوانام، UNM) میگوید: «این نخستین جفت سیاهچالهایست که جدایی آنها و جابجاییشان نسبت به یکدیگر را میبینیم، و بنابراین میتوانیم آن را نخستین "دوتایی دیداری" سیاهچالهای بدانیم.»
ابرسیاهچالهها (سیاهچالههای ابرپرجرم) که میلیونها یا میلیاردها برابر خورشید جرم دارند در هستهی بیشتر کهکشانها یافته میشوند. وجود این دو هیولا در در مرکز یک تک کهکشان بدین معناست که این کهکشان در گذشته با کهکشانی دیگر یکی (ادغام) شده بوده. در چنین مواردی، امکان دارد سیاهچالههای هر دو هم سرانجام در رویدادی که به تولید امواج گرانشی (موجهایی در بافت فضازمان) میانجامد با هم یکی شوند.
کریشما بانسال، دانشجوی کارشناسی ارشد یوانام میگوید: «به باور ما، این دو ابرسیاهچاله در این کهکشان با هم یکی خواهند شد.» ولی میافزاید این رویداد دستکم چند میلیون سال دیگر رخ خواهد داد.
کهکشان میزبانِ این دو یک کهکشان بیضیگون است که بر پایهی جایگاهش در آسمان، به نام ۳۷۹+۰۴۰۲ شناخته شده و نخستین بار در سال ۱۹۹۵ یافته شده بود. ویالبیای در سالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۰۵ هم آن را بررسی کرده بود. تیلور و همکارانش در سال ۲۰۰۶ به دلیل یافتن دو هسته -به جای یکی- در این کهکشان، نتیجه گرفتند که در بردارندهی یک جفت ابرسیاهچاله است.
در تازهترین بررسی که گزارش آن از سوی تیلور و همکارانش در آستروفیزیکال جورنال منتشر شده، مشاهدات تازهی ویالبیای از سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۵، به همراه بازبینی دادههای گذشتهی این آرایه به کار رفته است. این پژوهش حرکت دو هسته را نشان میدهد که تاییدیست بر گردش دو سیاهچاله به گرد یکدیگر. برآوردهای آغازین دانشمندان نشان میدهد که این دو، هر دور مدار را در مدت ۳۰ هزار سال کامل میکنند.
تیلور میگوید «ما باید برای آگاهی بیشتر دربارهی مدار و جرم این سیاهچالهها به رصد این کهکشان ادامه دهیم. این جفت سیاهچاله نخستین شانس را برای بررسی چگونگی برهمکنش چنین سامانههایی به ما داده است.»
این اخترشناسان همچنین امیدوارند نمونههای دیگری از این گونه سامانهها را بیابند. ادغامهای کهکشانی که باعث میشوند دو #ابرسیاهچاله به هم نزدیک شوند به عنوان فرآیندهایی رایج در کیهان شناخته میشوند، بنابراین چشمداشت اخترشناسان اینست که دوتاییهایی از این دست هم فراوان باشند.
بانسال میگوید: «اکنون که توانستهایم گردش مداری در یکی از این سامانهها را اندازه بگیریم، ترغیب شدهایم تا جفتهای دیگری را هم جستجو کنیم.»
ویالبیای که بخشی از رصدخانهی خط پایهی بلند است، یک سامانهی رادیوتلسکوپی قارهگستر است که از ۱۰ آنتن بشقابی به وزن ۲۴۰ تُن که از هاوایی تا سن کرویک در دریای کاراییب پراکنده شدهاند بهره میگیرد. هر ۱۰ آنتن با هم مانند یک تلسکوپ با بالاترین توان واگشود (تفکیکپذیری، وضوح) که در اخترشناسی در دسترس است کار میکنند. این توان واگشود باورنکردنی به دانشمندان اجازه میدهد تا سنجشهایی بیاندازه دقیق روی اجرام و حرکتها در آسمان انجام دهند، مانند همین سنجشی که برای ۳۷۹+۰۴۰۲ انجام گرفته.
#برخورد_کهکشانی
https://goo.gl/F7E6yX
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/06/0402-379.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram: @onestar_in_sevenskies
🔴توضیح عکس:🔴
عکس ویالبیای از منطقهی مرکزی کهکشان 0402+379. دو هستهی این کهکشان که به نامهای سی۱ و سی۲ نشان داده شدهاند در بر دارندهی دو ابرسیاهچاله هستند که در مداری به گرد یکدیگر در گردشند.
—------------------------------------------------—
* اخترشناسان به کمک چشم رادیویی بیاندازه تیزبین آرایهی خط پایهی بسیار بلند (VLBA، ویالبیای) متعلق به بنیاد ملی دانش [آمریکا] برای نخستین بار گردش مداری در یک جفتِ ابرسیاهچالهای را در کهکشانی حدود ۷۵۰ میلیون سال نوری دور از زمین مشاهده کردهاند.
این دو سیاهچاله، با مجموع جرم ۱۵ میلیارد برابر خورشید، به احتمال بسیار تنها به اندازهی ۲۴ سال نوری از هم فاصله دارند که برای چنین سامانهای بیاندازه نزدیک است.
گرِگ تیلور از دانشگاه نیومکزیکو (یوانام، UNM) میگوید: «این نخستین جفت سیاهچالهایست که جدایی آنها و جابجاییشان نسبت به یکدیگر را میبینیم، و بنابراین میتوانیم آن را نخستین "دوتایی دیداری" سیاهچالهای بدانیم.»
ابرسیاهچالهها (سیاهچالههای ابرپرجرم) که میلیونها یا میلیاردها برابر خورشید جرم دارند در هستهی بیشتر کهکشانها یافته میشوند. وجود این دو هیولا در در مرکز یک تک کهکشان بدین معناست که این کهکشان در گذشته با کهکشانی دیگر یکی (ادغام) شده بوده. در چنین مواردی، امکان دارد سیاهچالههای هر دو هم سرانجام در رویدادی که به تولید امواج گرانشی (موجهایی در بافت فضازمان) میانجامد با هم یکی شوند.
کریشما بانسال، دانشجوی کارشناسی ارشد یوانام میگوید: «به باور ما، این دو ابرسیاهچاله در این کهکشان با هم یکی خواهند شد.» ولی میافزاید این رویداد دستکم چند میلیون سال دیگر رخ خواهد داد.
کهکشان میزبانِ این دو یک کهکشان بیضیگون است که بر پایهی جایگاهش در آسمان، به نام ۳۷۹+۰۴۰۲ شناخته شده و نخستین بار در سال ۱۹۹۵ یافته شده بود. ویالبیای در سالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۰۵ هم آن را بررسی کرده بود. تیلور و همکارانش در سال ۲۰۰۶ به دلیل یافتن دو هسته -به جای یکی- در این کهکشان، نتیجه گرفتند که در بردارندهی یک جفت ابرسیاهچاله است.
در تازهترین بررسی که گزارش آن از سوی تیلور و همکارانش در آستروفیزیکال جورنال منتشر شده، مشاهدات تازهی ویالبیای از سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۵، به همراه بازبینی دادههای گذشتهی این آرایه به کار رفته است. این پژوهش حرکت دو هسته را نشان میدهد که تاییدیست بر گردش دو سیاهچاله به گرد یکدیگر. برآوردهای آغازین دانشمندان نشان میدهد که این دو، هر دور مدار را در مدت ۳۰ هزار سال کامل میکنند.
تیلور میگوید «ما باید برای آگاهی بیشتر دربارهی مدار و جرم این سیاهچالهها به رصد این کهکشان ادامه دهیم. این جفت سیاهچاله نخستین شانس را برای بررسی چگونگی برهمکنش چنین سامانههایی به ما داده است.»
این اخترشناسان همچنین امیدوارند نمونههای دیگری از این گونه سامانهها را بیابند. ادغامهای کهکشانی که باعث میشوند دو #ابرسیاهچاله به هم نزدیک شوند به عنوان فرآیندهایی رایج در کیهان شناخته میشوند، بنابراین چشمداشت اخترشناسان اینست که دوتاییهایی از این دست هم فراوان باشند.
بانسال میگوید: «اکنون که توانستهایم گردش مداری در یکی از این سامانهها را اندازه بگیریم، ترغیب شدهایم تا جفتهای دیگری را هم جستجو کنیم.»
ویالبیای که بخشی از رصدخانهی خط پایهی بلند است، یک سامانهی رادیوتلسکوپی قارهگستر است که از ۱۰ آنتن بشقابی به وزن ۲۴۰ تُن که از هاوایی تا سن کرویک در دریای کاراییب پراکنده شدهاند بهره میگیرد. هر ۱۰ آنتن با هم مانند یک تلسکوپ با بالاترین توان واگشود (تفکیکپذیری، وضوح) که در اخترشناسی در دسترس است کار میکنند. این توان واگشود باورنکردنی به دانشمندان اجازه میدهد تا سنجشهایی بیاندازه دقیق روی اجرام و حرکتها در آسمان انجام دهند، مانند همین سنجشی که برای ۳۷۹+۰۴۰۲ انجام گرفته.
#برخورد_کهکشانی
https://goo.gl/F7E6yX
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/06/0402-379.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram: @onestar_in_sevenskies
🔴توضیح عکس:🔴
عکس ویالبیای از منطقهی مرکزی کهکشان 0402+379. دو هستهی این کهکشان که به نامهای سی۱ و سی۲ نشان داده شدهاند در بر دارندهی دو ابرسیاهچاله هستند که در مداری به گرد یکدیگر در گردشند.
«رازهای قلب نامهربان راه شیری»
—------------------------------
* منطقهی پیرامون "کمان ای*"، #ابرسیاهچاله مرکزی کهکشان راه شیری که ۴ میلیون برابر خورشید جرم دارد، جایی پیچیده و پویا است. اکنون مشاهدات آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (آلما) از راه شیری، چیزهای بیشتری را دربارهی این محیط خشن و نامهربان آشکار کرده است.
یک نمای تازه
یکی از ساختارهای برجسته در قلب راه شیری تودهای از جریانهای گاز یونیده است که پیرامون کمان ای*، و به فاصلهی حدود ۶.۵ سال نوری آن جای دارند. این جریانها ساختاری مانند یک میله و چند بازو را ساختهاند که بسیار همانند یک کهکشان مارپیچی کوچک است- به همین دلیل به نام "ریزمارپیچ مرکز کهکشان" (GCMS) شناخته میشود.
این گازها از کجا آمدهاند؟ چه دارد برایشان رخ میدهد؟ و چه چیزی میتوانند دربارهی محیط پیرامون کمان ای* [کمان ای ستاره] به ما بگویند؟ اکنون گروهی از دانشمندان به رهبری ماساتو تسوبی از سازمان کاوشهای هوافضای ژاپن با کمک آرایهی آلما عکسهایی از این ریزمارپیچ گرفتهاند که به ما در یافتن پاسخ این پرسشها کمک می کند.
سرنخها از گاز
تسوبی و همراهانش این عکسها را به عنوان بخشی از نخستین چرخهی رصد آلما گرفتند. آنها با بهره از تصاویر این تلسکوپ قدرتمند جریانهایی از گاز یونیده را درون بازوهای ریزمارپیچ دیدند و سرعتشان را اندازه گرفتند. سپس به کمک این اندازهگیریها توانستند اجزای گوناگون درون رشتهها را شناسایی، و سرعت و جهت حرکت هر یک از آنها را تعیین کنند.
دانشمندان افزون بر ردگیری حرکتهای گازهای یونیدهی درون ریزمارپیچ، پی بردند که "دمای الکترونی" و "چگالی الکترونی" در جریانها با نزدیکتر شدن به کمان ای* بیشتر میشود. چشمداشت ما این بود که این افزایشها باعث شود بازوها با نزدیکتر شدن به کمان ای* بازتر شوند- ولی این چیزی نبود که دیدیم. بازوها محدود و نزدیک به هم میمانند. [۱]
این ناهمخوانی نشاندهندهی چیزی دربارهی محیط پیرامون ریزمارپیچ است: یک گاز یونیدهی محیطی باید باشد که دارد به جریانها فشار اضافهای میآورد و آنها را محدود نگه میدارد.
یک توضیح برای پروپلیدها
تسوبی و همکارانش تصاویر الما از گاز یونیده در ریزمارپیچ را با عکسهای مرکز کهکشان که توسط آرایهی بسیار بزرگ کارل جانسکی (جیویالای) گرفته شده بود مقایسه کردند. تصاویر جیویالای حضور ساختارهای فشردهی نیم-پوسته ای را آشکار کرد که میتوانند "پروپلید" باشند -پیشستارگانی که پدیدهی "نور-بخارش" دارد برای آنها رخ میدهد: دارند در اثر پرتوهای داغ خوشهی ستارهای مرکزیِ پیرامون کمان ای* بخار میشوند.
این پروپلیدها یک چیستان اخترشناختی را پدید آوردند: شرایط میان نیروهای کشندی سهمگین کمان ای* و پرتوهایی که از خوشهی مرکزی گسیلیده میشود بیاندازه برای ستارهزایی خشن است. پس این پروپلیدها از کجا آمدهاند؟
یافتههای تسوبی و گروهش شاید کمی این موضوع را روشنتر کند. دادهای تازهی #آلما در کنار دادههای قدیمی جیویالای به روشنی نشان میدهند که این پروپلیدها در راستای جریان گاز یونیده در بازوی شمال خاوری ریزمارپیچ انباشته شدهاند. این به ما میگوید که این پیشستارگان میتوانند در جایی دورتر از کمان ای* ساخته شده باشند و همین جریانِ بازوی شمال خاوری با نزدیک شدن به سیاهچاله، آنها را هم با خود به آنجا کشانده است.
یافتههای این دانشمندان در نشریهی آستروفیزیکال جورنال منتشر شده است.
#کهکشان_راه_شیری
—------------------------------------------
یادداشت از مترجم:
۱] چگالی الکترونی اندازهگیریِ احتمالِ بودن یک الکترون در یک مکان ویژه است. منبع: ویکیپدیا
https://goo.gl/QD8r5H
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/07/GCMS.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—------------------------------
* منطقهی پیرامون "کمان ای*"، #ابرسیاهچاله مرکزی کهکشان راه شیری که ۴ میلیون برابر خورشید جرم دارد، جایی پیچیده و پویا است. اکنون مشاهدات آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (آلما) از راه شیری، چیزهای بیشتری را دربارهی این محیط خشن و نامهربان آشکار کرده است.
یک نمای تازه
یکی از ساختارهای برجسته در قلب راه شیری تودهای از جریانهای گاز یونیده است که پیرامون کمان ای*، و به فاصلهی حدود ۶.۵ سال نوری آن جای دارند. این جریانها ساختاری مانند یک میله و چند بازو را ساختهاند که بسیار همانند یک کهکشان مارپیچی کوچک است- به همین دلیل به نام "ریزمارپیچ مرکز کهکشان" (GCMS) شناخته میشود.
این گازها از کجا آمدهاند؟ چه دارد برایشان رخ میدهد؟ و چه چیزی میتوانند دربارهی محیط پیرامون کمان ای* [کمان ای ستاره] به ما بگویند؟ اکنون گروهی از دانشمندان به رهبری ماساتو تسوبی از سازمان کاوشهای هوافضای ژاپن با کمک آرایهی آلما عکسهایی از این ریزمارپیچ گرفتهاند که به ما در یافتن پاسخ این پرسشها کمک می کند.
سرنخها از گاز
تسوبی و همراهانش این عکسها را به عنوان بخشی از نخستین چرخهی رصد آلما گرفتند. آنها با بهره از تصاویر این تلسکوپ قدرتمند جریانهایی از گاز یونیده را درون بازوهای ریزمارپیچ دیدند و سرعتشان را اندازه گرفتند. سپس به کمک این اندازهگیریها توانستند اجزای گوناگون درون رشتهها را شناسایی، و سرعت و جهت حرکت هر یک از آنها را تعیین کنند.
دانشمندان افزون بر ردگیری حرکتهای گازهای یونیدهی درون ریزمارپیچ، پی بردند که "دمای الکترونی" و "چگالی الکترونی" در جریانها با نزدیکتر شدن به کمان ای* بیشتر میشود. چشمداشت ما این بود که این افزایشها باعث شود بازوها با نزدیکتر شدن به کمان ای* بازتر شوند- ولی این چیزی نبود که دیدیم. بازوها محدود و نزدیک به هم میمانند. [۱]
این ناهمخوانی نشاندهندهی چیزی دربارهی محیط پیرامون ریزمارپیچ است: یک گاز یونیدهی محیطی باید باشد که دارد به جریانها فشار اضافهای میآورد و آنها را محدود نگه میدارد.
یک توضیح برای پروپلیدها
تسوبی و همکارانش تصاویر الما از گاز یونیده در ریزمارپیچ را با عکسهای مرکز کهکشان که توسط آرایهی بسیار بزرگ کارل جانسکی (جیویالای) گرفته شده بود مقایسه کردند. تصاویر جیویالای حضور ساختارهای فشردهی نیم-پوسته ای را آشکار کرد که میتوانند "پروپلید" باشند -پیشستارگانی که پدیدهی "نور-بخارش" دارد برای آنها رخ میدهد: دارند در اثر پرتوهای داغ خوشهی ستارهای مرکزیِ پیرامون کمان ای* بخار میشوند.
این پروپلیدها یک چیستان اخترشناختی را پدید آوردند: شرایط میان نیروهای کشندی سهمگین کمان ای* و پرتوهایی که از خوشهی مرکزی گسیلیده میشود بیاندازه برای ستارهزایی خشن است. پس این پروپلیدها از کجا آمدهاند؟
یافتههای تسوبی و گروهش شاید کمی این موضوع را روشنتر کند. دادهای تازهی #آلما در کنار دادههای قدیمی جیویالای به روشنی نشان میدهند که این پروپلیدها در راستای جریان گاز یونیده در بازوی شمال خاوری ریزمارپیچ انباشته شدهاند. این به ما میگوید که این پیشستارگان میتوانند در جایی دورتر از کمان ای* ساخته شده باشند و همین جریانِ بازوی شمال خاوری با نزدیک شدن به سیاهچاله، آنها را هم با خود به آنجا کشانده است.
یافتههای این دانشمندان در نشریهی آستروفیزیکال جورنال منتشر شده است.
#کهکشان_راه_شیری
—------------------------------------------
یادداشت از مترجم:
۱] چگالی الکترونی اندازهگیریِ احتمالِ بودن یک الکترون در یک مکان ویژه است. منبع: ویکیپدیا
https://goo.gl/QD8r5H
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/07/GCMS.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«آزمایش نسبیت اینشتین به کمک یک ستاره و یک سیاهچاله هیولا»
—----------------------------------------------------------
* گروهی از اخترشناسان آلمان و جمهوری چک سه ستاره در یک خوشه را نزدیک ابرسیاهچالهی مرکزی کهکشان راه شیری مشاهده کرده و به کمک تلسکوپ بسیار بزرگ (ویالتی) در رصدخانهی جنوبی اروپا (اسو) توانسند شیوهی جابجایی آنها به گرد این سیاهچالهی هیولا را تعیین کنند.
به گفتهی این دانشمندان، یکی از این ستارگان به نام اس۲، در مدارش انحرافهایی دیده میشود که میتواند دستاورد اثرهای نسبیتی باشد. اگر این دیدهها تایید شوند، نشانگر اینست که نظریهی #نسبیت_عام اینشتین حتی در شرایط افراطی -در میدانهای گرانشی که توسط اجرامی مانند #ابرسیاهچاله مرکزی کهکشانمان، با جرمی همارز ۴ میلیون خورشید پدید آمده- نیز پابرجاست. بر پایهی نسبیت عام، این اجرام فضای پیرامون خود را خم میکنند و باعث میشوند اجرام دیگر از مسیر راستی که در نبودِ هیچ نیرویی باید بپیمایند منحرف شوند.
آندره اکارت، استاد فیزیک آزمایشگاهی (تجربی) در دانشگاه کلن آلمان، که رهبر این گروه پژوهشی بود در گفتگو با اسپیس دات کام میگوید: «بیشتر آزمایشهای نسبیتی به کمک خورشید و ستارگان انجام میشود، بنابراین به جرم یک یا چند برابر خورشید محدودند. به تازگی هم به کمک رصدخانهی لیگو انجام شده که آن هم تنها در حد چند ۱۰ جرم خورشیدی بود.»
اکارت میگوید ستارههایی که در این آزمایش به کار رفتند به اندازهای به ابرسیاهچاله نزدیکند که با سرعتی همارز ۱ تا ۲ درصد سرعت نور حرکت میکنند، و تنها حدود ۱۰۰ برابر فاصلهی زمین و خورشید به ابرسیاهچاله نزدیک میشوند، یعنی با استاندارد کهکشانی، بسیار نزدیک. (میانگین فاصلهی پلوتو از خورشید ۳۹ برابر فاصلهی زمین تا خورشید است- قاصلهی زمین تا خورشید برابر با ۱۵۰ میلیون کیلومتر، به نام یکای اخترشناسی شناخته میشود).
بهره گرفتن از اجرامی که در مدارها میگردند برای نشان دادن اثرهای نسبیتی چیز تارهای نیست؛ رصدهایی که در سدهی ۱۹ بر روی سیارهی تیر (عطارد) انجام شد جابجاییهای آن نسبت به چیزی که نظریهی گرانش آیزاک نیوتن پیشبینی میکند انحراف دارد. در آغاز اخترشناسان فکر کردند این انحرافها نشانهی وجود یک سیارهی دیگر است که آن را وولکان نامیدند. اینشتین در سال ۱۹۱۵ توانست نشان دهد که نسبیت میتواند این انحراف را توضیح دهد.»
مدار سیارهی تیر درستی نظر اینشتین را ثابت کرد، ولی گرانش خورشید نسبت به گرانش یک ابرسیاهچاله ضعیف است. از همین رو اکارت و گروهش بر آن شدند تا درستی یا نادرستی نظریهی اینشتین را در محیطی بسیار افراطیتر بیازمایند. اگرچه همگرایی گرانشی، خمیدن نور توسط اجرام بزرگ، نشان داد که جرم فضا را خم میکند، ولی این نخستین بارست که کسی سنجشهایی دقیق بر روی جرمی که مدارش تا این اندازه به یک سیاهچاله نزدیک است انجام داده.
به گفتهی اکهارت، خود این سنجش آن اندازهای که میتواند باشد دقیق نیست. بررسی آینده میتواند خوانش بهتری از جایگاه این ستارگان داده و نتیجه را دقیقتر کند. وی میگوید یک نقشه، انجام دادن سنجشهای طیفی بهتر است که میتواند حرکتهای اس۲ را با دقت بیشتری نشان دهد.
https://goo.gl/n76gw4
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/08/S2Relativity.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—----------------------------------------------------------
* گروهی از اخترشناسان آلمان و جمهوری چک سه ستاره در یک خوشه را نزدیک ابرسیاهچالهی مرکزی کهکشان راه شیری مشاهده کرده و به کمک تلسکوپ بسیار بزرگ (ویالتی) در رصدخانهی جنوبی اروپا (اسو) توانسند شیوهی جابجایی آنها به گرد این سیاهچالهی هیولا را تعیین کنند.
به گفتهی این دانشمندان، یکی از این ستارگان به نام اس۲، در مدارش انحرافهایی دیده میشود که میتواند دستاورد اثرهای نسبیتی باشد. اگر این دیدهها تایید شوند، نشانگر اینست که نظریهی #نسبیت_عام اینشتین حتی در شرایط افراطی -در میدانهای گرانشی که توسط اجرامی مانند #ابرسیاهچاله مرکزی کهکشانمان، با جرمی همارز ۴ میلیون خورشید پدید آمده- نیز پابرجاست. بر پایهی نسبیت عام، این اجرام فضای پیرامون خود را خم میکنند و باعث میشوند اجرام دیگر از مسیر راستی که در نبودِ هیچ نیرویی باید بپیمایند منحرف شوند.
آندره اکارت، استاد فیزیک آزمایشگاهی (تجربی) در دانشگاه کلن آلمان، که رهبر این گروه پژوهشی بود در گفتگو با اسپیس دات کام میگوید: «بیشتر آزمایشهای نسبیتی به کمک خورشید و ستارگان انجام میشود، بنابراین به جرم یک یا چند برابر خورشید محدودند. به تازگی هم به کمک رصدخانهی لیگو انجام شده که آن هم تنها در حد چند ۱۰ جرم خورشیدی بود.»
اکارت میگوید ستارههایی که در این آزمایش به کار رفتند به اندازهای به ابرسیاهچاله نزدیکند که با سرعتی همارز ۱ تا ۲ درصد سرعت نور حرکت میکنند، و تنها حدود ۱۰۰ برابر فاصلهی زمین و خورشید به ابرسیاهچاله نزدیک میشوند، یعنی با استاندارد کهکشانی، بسیار نزدیک. (میانگین فاصلهی پلوتو از خورشید ۳۹ برابر فاصلهی زمین تا خورشید است- قاصلهی زمین تا خورشید برابر با ۱۵۰ میلیون کیلومتر، به نام یکای اخترشناسی شناخته میشود).
بهره گرفتن از اجرامی که در مدارها میگردند برای نشان دادن اثرهای نسبیتی چیز تارهای نیست؛ رصدهایی که در سدهی ۱۹ بر روی سیارهی تیر (عطارد) انجام شد جابجاییهای آن نسبت به چیزی که نظریهی گرانش آیزاک نیوتن پیشبینی میکند انحراف دارد. در آغاز اخترشناسان فکر کردند این انحرافها نشانهی وجود یک سیارهی دیگر است که آن را وولکان نامیدند. اینشتین در سال ۱۹۱۵ توانست نشان دهد که نسبیت میتواند این انحراف را توضیح دهد.»
مدار سیارهی تیر درستی نظر اینشتین را ثابت کرد، ولی گرانش خورشید نسبت به گرانش یک ابرسیاهچاله ضعیف است. از همین رو اکارت و گروهش بر آن شدند تا درستی یا نادرستی نظریهی اینشتین را در محیطی بسیار افراطیتر بیازمایند. اگرچه همگرایی گرانشی، خمیدن نور توسط اجرام بزرگ، نشان داد که جرم فضا را خم میکند، ولی این نخستین بارست که کسی سنجشهایی دقیق بر روی جرمی که مدارش تا این اندازه به یک سیاهچاله نزدیک است انجام داده.
به گفتهی اکهارت، خود این سنجش آن اندازهای که میتواند باشد دقیق نیست. بررسی آینده میتواند خوانش بهتری از جایگاه این ستارگان داده و نتیجه را دقیقتر کند. وی میگوید یک نقشه، انجام دادن سنجشهای طیفی بهتر است که میتواند حرکتهای اس۲ را با دقت بیشتری نشان دهد.
https://goo.gl/n76gw4
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/08/S2Relativity.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«از ریزموجها تا مگامیزرها»
—-------------------------
پدیدههای کیهانی پرتوهایی گوناگون در سرتاسر #طیف_الکترومغناطیسی میگسیلند- از پرتوهای پرانرژی گاما که از نیرومندترین رویدادهای کیهان سرچشمه میگیرند گرفته تا امواج کمارژیترِ ریزموج و امواج رادیویی.
امواج ریزموج (مایکروویو)، همان امواجی که میتوانند ناهار ما را گرم کنند، از بسیاری از چشمههای اخترفیزیکی سرچشمه میگیرند، از جمله گسیلندههای نیرومندی که به نام مِیزر شناخته میشوند و لیزرهای ریزموج می گسیلند، چشمههایی از این هم نیرومدتر با نام هراسانگیز مگامیزر، و مرکز برخی از کهکشانها، به ویژه مرکزهای کهکشانی درخشان و پرانرژی که به نام "هستهی کهکشانی فعال" (AGN) شناخته میشوند. گمان میرود خود این مرکزها هم به نوبهی خود از #ابرسیاهچاله ها (سیاهچالههای کلانجرم) نیرو میگیرند: آنها مواد پیرامون خود را میبلعند و در این فرآیند، فوارهها و پرتوهایی درخشان پدید میآورند.
دو کهکشانی که در این عکس تلسکوپ فضایی هابل دیده میشود با نامهای MCG+01-38-004 (کهکشان سرخفام بالایی)، و MCG+01-38-005 (کهکشان آبیفام پایینی) شناخته میشوند. این دو #کهکشان_برخوردیِ حدود ۴۰۰ میلیون سال نوری از زمین فاصله دارند و در #صورت_فلکی_دوشیزه دیده میشوند.
کهکشان پایینی گونهی ویژهای از مگامیزرهاست؛ هستهی فعال آن مقدار بسیار هنگفتی انرژی به بیرون میدمد که ابرهای "آب" پیرامونش را به تابش واداشته. اتمهای اکسیژن و هیدروژنِ این آبها هم میتوانند بخشی از این انرژی را جذب کرده و آن را در طول موجی ویژه بازگسیلند، که یکی از این طول موجها در منطقهی ریزموجِ طیف است. بنابراین، کهکشان پایینی به نام یک "مگامیزر آبی" شناخته میشود!
اخترشناسان میتواند از این اجرام برای بررسی ویژگیهای بنیادین کیهان بهره بگیرند. پرتوهای ریزموج MCG+01-38-005 در محاسبهی یک مقدار پالایش یافته برای ثابت هابل (نرخ گسترش کیهان) به کار رفته است. این ثابت به نام اخترشناسیست که رصدهایش به کشف پدیدهی گسترش (انبساط) کیهان انجامید و همچنین #تلسکوپ_فضایی_هابل نیز نام او را بر خود دارد: ادوین هابل.
https://goo.gl/zRu9tc
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/09/megamaser.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
—-------------------------
پدیدههای کیهانی پرتوهایی گوناگون در سرتاسر #طیف_الکترومغناطیسی میگسیلند- از پرتوهای پرانرژی گاما که از نیرومندترین رویدادهای کیهان سرچشمه میگیرند گرفته تا امواج کمارژیترِ ریزموج و امواج رادیویی.
امواج ریزموج (مایکروویو)، همان امواجی که میتوانند ناهار ما را گرم کنند، از بسیاری از چشمههای اخترفیزیکی سرچشمه میگیرند، از جمله گسیلندههای نیرومندی که به نام مِیزر شناخته میشوند و لیزرهای ریزموج می گسیلند، چشمههایی از این هم نیرومدتر با نام هراسانگیز مگامیزر، و مرکز برخی از کهکشانها، به ویژه مرکزهای کهکشانی درخشان و پرانرژی که به نام "هستهی کهکشانی فعال" (AGN) شناخته میشوند. گمان میرود خود این مرکزها هم به نوبهی خود از #ابرسیاهچاله ها (سیاهچالههای کلانجرم) نیرو میگیرند: آنها مواد پیرامون خود را میبلعند و در این فرآیند، فوارهها و پرتوهایی درخشان پدید میآورند.
دو کهکشانی که در این عکس تلسکوپ فضایی هابل دیده میشود با نامهای MCG+01-38-004 (کهکشان سرخفام بالایی)، و MCG+01-38-005 (کهکشان آبیفام پایینی) شناخته میشوند. این دو #کهکشان_برخوردیِ حدود ۴۰۰ میلیون سال نوری از زمین فاصله دارند و در #صورت_فلکی_دوشیزه دیده میشوند.
کهکشان پایینی گونهی ویژهای از مگامیزرهاست؛ هستهی فعال آن مقدار بسیار هنگفتی انرژی به بیرون میدمد که ابرهای "آب" پیرامونش را به تابش واداشته. اتمهای اکسیژن و هیدروژنِ این آبها هم میتوانند بخشی از این انرژی را جذب کرده و آن را در طول موجی ویژه بازگسیلند، که یکی از این طول موجها در منطقهی ریزموجِ طیف است. بنابراین، کهکشان پایینی به نام یک "مگامیزر آبی" شناخته میشود!
اخترشناسان میتواند از این اجرام برای بررسی ویژگیهای بنیادین کیهان بهره بگیرند. پرتوهای ریزموج MCG+01-38-005 در محاسبهی یک مقدار پالایش یافته برای ثابت هابل (نرخ گسترش کیهان) به کار رفته است. این ثابت به نام اخترشناسیست که رصدهایش به کشف پدیدهی گسترش (انبساط) کیهان انجامید و همچنین #تلسکوپ_فضایی_هابل نیز نام او را بر خود دارد: ادوین هابل.
https://goo.gl/zRu9tc
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/09/megamaser.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
«ازدحام "ابرکها" به گرد ابرسیاهچاله مرکز کهکشان»
--------------------------------------------------
در این تصویر که از دادههای آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (آلما) به دست آمده منطقهی پیرامون کمان ای*، ابرسیاهچالهای که در قلب کهکشان راه شیری لانه کرده را میبینیم. خود این سیاهچاله در تصویر با دایرهی کوچک سرخ نشان داده شده. در پژوهشی تازه، شواهد هیجانانگیزی از گاز و غبار میانستارهای دیده شده که با سرعتهایی بسیار به گرد این ابرسیاهچاله در گردشند. این ابرهای گازی پر از هیدروژن مولکولی که "ابرکهای مولکولی" نام گرفتهاند، هرگز پیش از این به روشنی دیده و شناسایی نشده بودند.
این عکس در حقیقت پراکندگی چند مولکول، از جمله مونوکسید کربن که دومین مولکول فراوان در این ابرکهاست را نشان میدهد. فاصلهی آنها از زمین ۲۶ هزار سال نوریست و با سرعت و به فاصلهی اندکِ حدود یک سال نوری به گرد ابرسیاهچالهی مرکز کهکشان میچرخند.
این ابرکها که واگشود (وضوح) بالای آلما آشکارشان کرده، بازماندهی ابرهای غولپیکریاند که پیش از این به گرد مرکز کهکشان در چرخش بودند. آن ابرهای بزرگ دچار گسیخت کشندی شده و به تکههای چگال و یک تکهی کمچگالتر با عمر کوتاه تقسیم شدند. آن تکهی کمچگالتر به لطف تابش سینکروترونی یافته شد که از #ابرسیاهچاله کمان ای* گسیلیده شده بود؛ این تابش برای رسیدن به چشم ما از درون گازهای تُنُک میان ابرکها گذشت و نشانههایی از خود در آن به جای گذاشت.
اگرچه ابرهای گاز مولکولی [به طور معمول] توان این را دارند که ستارگان تازه بسازند، ولی بعید است که این ابرکها ستارهزا شوند. آنها جرمی به نسبت کم، حدود ۶۰ برابر خورشید دارند، و به حریم گرانشی سهمگین و خشن ابرسیاهچالهی کمان ای* نیز نزدیکند.
پیش از این ستارگانی دیده شده بودند که به گرد کمان ای* در چرخشند، ولی این ابرکهای مولکولی چگال که بسیار به مرکز کهکشان نزدیکند تاکنون آشکار نشده بودند.
--------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/10/Cloudlets.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
--------------------------------------------------
در این تصویر که از دادههای آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (آلما) به دست آمده منطقهی پیرامون کمان ای*، ابرسیاهچالهای که در قلب کهکشان راه شیری لانه کرده را میبینیم. خود این سیاهچاله در تصویر با دایرهی کوچک سرخ نشان داده شده. در پژوهشی تازه، شواهد هیجانانگیزی از گاز و غبار میانستارهای دیده شده که با سرعتهایی بسیار به گرد این ابرسیاهچاله در گردشند. این ابرهای گازی پر از هیدروژن مولکولی که "ابرکهای مولکولی" نام گرفتهاند، هرگز پیش از این به روشنی دیده و شناسایی نشده بودند.
این عکس در حقیقت پراکندگی چند مولکول، از جمله مونوکسید کربن که دومین مولکول فراوان در این ابرکهاست را نشان میدهد. فاصلهی آنها از زمین ۲۶ هزار سال نوریست و با سرعت و به فاصلهی اندکِ حدود یک سال نوری به گرد ابرسیاهچالهی مرکز کهکشان میچرخند.
این ابرکها که واگشود (وضوح) بالای آلما آشکارشان کرده، بازماندهی ابرهای غولپیکریاند که پیش از این به گرد مرکز کهکشان در چرخش بودند. آن ابرهای بزرگ دچار گسیخت کشندی شده و به تکههای چگال و یک تکهی کمچگالتر با عمر کوتاه تقسیم شدند. آن تکهی کمچگالتر به لطف تابش سینکروترونی یافته شد که از #ابرسیاهچاله کمان ای* گسیلیده شده بود؛ این تابش برای رسیدن به چشم ما از درون گازهای تُنُک میان ابرکها گذشت و نشانههایی از خود در آن به جای گذاشت.
اگرچه ابرهای گاز مولکولی [به طور معمول] توان این را دارند که ستارگان تازه بسازند، ولی بعید است که این ابرکها ستارهزا شوند. آنها جرمی به نسبت کم، حدود ۶۰ برابر خورشید دارند، و به حریم گرانشی سهمگین و خشن ابرسیاهچالهی کمان ای* نیز نزدیکند.
پیش از این ستارگانی دیده شده بودند که به گرد کمان ای* در چرخشند، ولی این ابرکهای مولکولی چگال که بسیار به مرکز کهکشان نزدیکند تاکنون آشکار نشده بودند.
--------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/10/Cloudlets.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«وجود ابرسیاهچاله در مرکز کهکشان راه شیری تایید شد»
-----------------------------------------------------
* دانشمندان سرانجام تایید کردند که جرم بزرگ و سنگینی که در قلب کهکشان راه شیری لانه کرده در حقیقت یک ابرسیاهچاله (سیاهچالهی ابرپرجرم) است.
پژوهشگران به کمک دستگاه جسمند "گراویتی" (GRAVITY) در تلسکوپ #ویالتی در رصدخانهی جنوبی اروپا درخششهای فروسرخی را از قرص برافزایشی پیرامون "کمان ای*" -جرم بزرگی که در مرکز کهکشان پنهان شده- مشاهده کردند. به باور دانشمندان، بیشتر کهکشانها دارای یک ابرسیاهچاله در مرکز خود هستند، ولی تا به امروز هرگز دادهها و رصدهایی که این باور را اثبات کند به دست نیاورده بودند.
دانشمندان برای سنجش و اندازهگیری اثرهای گرانشی در نزدیکی یک سیاهچاله، نیاز به این دارند که بتوانند جرمی را که دارد بسیار نزدیک به آن به دورش میچرخد ببینند. آنها چنین چیزی را به لطف یک ستارهی کوچک به نام اس۲ که در ژرفای چاه گرانشی کمان ای*، در مداری ۱۶ ساله به گرد آن میچرخد دیدند. آنها سه برق درخشان را نزدیک افق رویداد این سیاهچاله مشاهده کردند که داشتند با سرعت ۳۰ درصد سرعت نور (حدود ۳۴۷ میلیون کیلومتر بر ساعت) به گرد آن میچرخیدند.
[🔴 اس۲ همان ستارهایست که چند ماه پیش، همین دانشمندان به کمکش نظریهی نسبیت عام را تاید کردند. اینجا خواندید: * ابرسیاهچاله مرکز کهکشان هم نسبیت عام اینشتین را تایید کرد]
این گسیلشها از سوی الکترونهایی به شدت پرانرژی نزدیک سیاهچاله میآمد و مانند سه برق بسیار درخشان و آشکار بودند. گمان میرود این درخششها دستاورد برهمکنشهای مغناطیسی در گازهای داغی بودند که بسیار نزدیک به سیاهچاله به گرد آن میچرخد.
این دقیقا چیزیست که به پیشبینی اینشتین در نظریهی #نسبیت_عام، اگر یک کانون گرمایی از نزدیک یک سیاهچاله با جرم ۴ میلیون برابر خورشید بگذرد باید رخ بدهد، و این مشاهدات ثابت کرد که به راستی چنین چیزی با این جرم در آنجاست.
الیور فول، دانشمند بنیاد ماکس پلانک برای فیزیک فرازمینی (امپیئی) در آلمان میگوید: «ما به دقت ستارهی اس۲ را زیر نظر داشتیم، و البته همیشه هم چشممان به کمان ای* بود. ما شانس این را پیدا کردیم که در مدت رصدهایمان متوجه سه برق فروسرخ پیرامون سیاهچاله شویم- این یک همرویدادی شانسی بود!»
پنداشتهای درست
این نخستین بارست که اخترشناسان مواد را در مداری تا این اندازه نزدیک به نقطهی بیبازگشت یک سیاهچاله (افق رویداد) میبینند. این رصدها همچنین دقیقترین مشاهداتیست که تا به امروز از مواد در مداری تا این اندازه نزدیک به یک سیاهچاله انجام شده.
فول میگوید: «این شگفتآور است که عملا بینندهی موادی باشیم که دارند با سرعت ۳۰ درصد سرعت نور به گرد یک ابرسیاهچاله میچرخند. حسمندی بسیار بالای دستگاه گراویتی به ما اجازه داد تا فرآیندهای برافزایش را به طور زنده و با جزییاتی بیسابقه مشاهده کنیم.»
دانشمندان مدتهاست که میپندارند یک #ابرسیاهچاله در مرکز کهکشان راه شیری و بسیاری از کهکشانهای دیگر لانه کرده. ولی این نخستین بارست که توانستهاند این نظریهی دیرپای خود را به طور رصدی ثابت کنند.
راینهارد گنزل، رهبر این پژوهش از امپیئی می گوید: «این همیشه یکی از برنامههای رویایی ما بود ولی جرات این که امیدوار باشیم به این زودی انجام شود را نداشتیم... این یافتهها یک تایید استوار و قاطع از الگووارهی (پارادایم) ابرسیاهچالههاست.»
********
🔵 تصویر: نمایی ثابت از شبیهسازی حرکت مداری گازی که با سرعت ۳۰ درصد سرعت نور در مداری دایرهای به گرد سیاهچاله میچرخد.
********
--------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/11/SBH.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
-----------------------------------------------------
* دانشمندان سرانجام تایید کردند که جرم بزرگ و سنگینی که در قلب کهکشان راه شیری لانه کرده در حقیقت یک ابرسیاهچاله (سیاهچالهی ابرپرجرم) است.
پژوهشگران به کمک دستگاه جسمند "گراویتی" (GRAVITY) در تلسکوپ #ویالتی در رصدخانهی جنوبی اروپا درخششهای فروسرخی را از قرص برافزایشی پیرامون "کمان ای*" -جرم بزرگی که در مرکز کهکشان پنهان شده- مشاهده کردند. به باور دانشمندان، بیشتر کهکشانها دارای یک ابرسیاهچاله در مرکز خود هستند، ولی تا به امروز هرگز دادهها و رصدهایی که این باور را اثبات کند به دست نیاورده بودند.
دانشمندان برای سنجش و اندازهگیری اثرهای گرانشی در نزدیکی یک سیاهچاله، نیاز به این دارند که بتوانند جرمی را که دارد بسیار نزدیک به آن به دورش میچرخد ببینند. آنها چنین چیزی را به لطف یک ستارهی کوچک به نام اس۲ که در ژرفای چاه گرانشی کمان ای*، در مداری ۱۶ ساله به گرد آن میچرخد دیدند. آنها سه برق درخشان را نزدیک افق رویداد این سیاهچاله مشاهده کردند که داشتند با سرعت ۳۰ درصد سرعت نور (حدود ۳۴۷ میلیون کیلومتر بر ساعت) به گرد آن میچرخیدند.
[🔴 اس۲ همان ستارهایست که چند ماه پیش، همین دانشمندان به کمکش نظریهی نسبیت عام را تاید کردند. اینجا خواندید: * ابرسیاهچاله مرکز کهکشان هم نسبیت عام اینشتین را تایید کرد]
این گسیلشها از سوی الکترونهایی به شدت پرانرژی نزدیک سیاهچاله میآمد و مانند سه برق بسیار درخشان و آشکار بودند. گمان میرود این درخششها دستاورد برهمکنشهای مغناطیسی در گازهای داغی بودند که بسیار نزدیک به سیاهچاله به گرد آن میچرخد.
این دقیقا چیزیست که به پیشبینی اینشتین در نظریهی #نسبیت_عام، اگر یک کانون گرمایی از نزدیک یک سیاهچاله با جرم ۴ میلیون برابر خورشید بگذرد باید رخ بدهد، و این مشاهدات ثابت کرد که به راستی چنین چیزی با این جرم در آنجاست.
الیور فول، دانشمند بنیاد ماکس پلانک برای فیزیک فرازمینی (امپیئی) در آلمان میگوید: «ما به دقت ستارهی اس۲ را زیر نظر داشتیم، و البته همیشه هم چشممان به کمان ای* بود. ما شانس این را پیدا کردیم که در مدت رصدهایمان متوجه سه برق فروسرخ پیرامون سیاهچاله شویم- این یک همرویدادی شانسی بود!»
پنداشتهای درست
این نخستین بارست که اخترشناسان مواد را در مداری تا این اندازه نزدیک به نقطهی بیبازگشت یک سیاهچاله (افق رویداد) میبینند. این رصدها همچنین دقیقترین مشاهداتیست که تا به امروز از مواد در مداری تا این اندازه نزدیک به یک سیاهچاله انجام شده.
فول میگوید: «این شگفتآور است که عملا بینندهی موادی باشیم که دارند با سرعت ۳۰ درصد سرعت نور به گرد یک ابرسیاهچاله میچرخند. حسمندی بسیار بالای دستگاه گراویتی به ما اجازه داد تا فرآیندهای برافزایش را به طور زنده و با جزییاتی بیسابقه مشاهده کنیم.»
دانشمندان مدتهاست که میپندارند یک #ابرسیاهچاله در مرکز کهکشان راه شیری و بسیاری از کهکشانهای دیگر لانه کرده. ولی این نخستین بارست که توانستهاند این نظریهی دیرپای خود را به طور رصدی ثابت کنند.
راینهارد گنزل، رهبر این پژوهش از امپیئی می گوید: «این همیشه یکی از برنامههای رویایی ما بود ولی جرات این که امیدوار باشیم به این زودی انجام شود را نداشتیم... این یافتهها یک تایید استوار و قاطع از الگووارهی (پارادایم) ابرسیاهچالههاست.»
********
🔵 تصویر: نمایی ثابت از شبیهسازی حرکت مداری گازی که با سرعت ۳۰ درصد سرعت نور در مداری دایرهای به گرد سیاهچاله میچرخد.
********
--------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/11/SBH.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«آبنمای غولپیکر کهکشانی»
------------------------------------------------
اخترشناسان جریان آبنما-مانندِ غولآسایی از گاز مولکولی را در درخشانترین کهکشانِ خوشهی کهکشانی آبل ۲۵۹۷ در فاصلهی یک میلیارد سال نوری زمین یافتهاند که توسط چرخهی کهکشانی کاملی از برونریزیها و درونریزیهای نیرومند پدید آمده. آنچه دانشمندان دیدهاند نشان میدهد که ابرسیاهچالهای در قلب این کهکشان دارد با فوارهای بزرگ، گاز مولکولی سرد را به فضای میانکهکشانی میافشاند، و سپس این گاز -که نمیتواند از چنگ گرانش کهکشان بگریزد- دوباره مانند یک سیلِ میانکهکشانی بر روی #ابرسیاهچاله میریزد. یک برونریزی و درونریزی هماهنگ از چنین آبنمای غولپیکری تا به امروز دیده نشده بود.
گرنت ترمبلی از مرکز اخترفیزیک هاروارد-اسمیتسونیان که رهبر این پژوهش بود میگوید: «این شاید نخستین سامانهای باشد که در آن شواهدی آشکار از هر دو پدیدهی برونریزی و درونریزی گاز مولکولی سرد برای یک سیاهچاله میبینیم. ابرسیاهچالهی این کهکشان بزرگ رفتاری مانند تلمبهی مکانیکی در یک آبنما را دارد.»
ترمیلی و گروهش به کمک آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (#آلما) رد مولکولهای مونوکسید کربن در این آبنمای کیهانی را دنبال کردند و پی بردند که این مولکولهای سرد، با دماهای منفی ۲۵۰-۲۶۰ درجهی سلسیوس دارند رو به درون، بر سر سیاهچاله سرازیر میشوند. آنها همچنین به کمک طیفنگار "میوز" در تلسکوپ بسیار بزرگ (#ویالتی) گازهای گرمتری را ردیابی کردند که دارد با فوارههایی از سیاهچاله بیرون میریزد.
ترمبلی میگوید: «ویژگی این پژوهش، بررسی بسیار دقیقیست که با همکاری آلما و ویالتی روی این سامانه انجام شده. این دو دستگاه با هم ترکیبی با توانمندی باورنکردنی را میسازند.»
آمیزهی دادههای این دو دستگاه تصویری کامل از این فرآیند ساخت- گاز سرد به سوی سیاهچاله کشیده میشود، آن را فعال میکند و باعث میشود سیاهچاله فوارههایی پرسرعت و درخشان از پلاسما را به فضای درون خوشه بیفشاند. گازهای این فوارهها نمیتوانند از چنگ گرانش کهکشان نجات یابند و سرد شده و دوباره به پایین کشیده میشوند، تا سرانجام بر سر سیاهچاله میریزند، و این چرخه دوباره آغاز میشود.
این مشاهدات پرجزییات میتواند در آشنایی بیشتر با چرخهی زندگی کهکشانها به اخترشناسان کمک کند. این پژوهشگران گمان دارند که این فرآیند نه تنها میتواند رایج باشد، بلکه برای شناخت پیدایش کهکشانها نیازی بنیادین است. در گذشته هم برونریزی و هم درونریزی گازهای سرد دیده شده بود، ولی این نخستین بارست که هر دو با هم در یک سامانه دیده میشوند، و این نخستین گواه بر اینست که هر دوی آنها بخشی از یک فرآیندند.
#خوشه_کهکشانی آبل ۲۵۹۷ در صورت فلکی #دلو جای دارد و عضو کاتلوگ آبل برای خوشههای پرجمعیت است. خوشههایی مانند خوشهی کوره، خوشهی هرکول، و خوشهی پاندورا نیز در این فهرستند.
***********
توضیح تصویر:
🔴 دادههای آلما با رنگ زرد، گازهای سرد را نشان میدهد. دادههای طیفنگار میوز در ویالتی هم با رنگ سرخ، گاز هیدروژن داغ در همین منطقه را نشان میدهد. رنگ آبی هم از دادههای تلسکوپ پرتو ایکس چاندرا به تصویر افزوده شده و گازهای یونیدهی داغ گسترده را نمایان کرده است
--------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/11/Abell2597.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
------------------------------------------------
اخترشناسان جریان آبنما-مانندِ غولآسایی از گاز مولکولی را در درخشانترین کهکشانِ خوشهی کهکشانی آبل ۲۵۹۷ در فاصلهی یک میلیارد سال نوری زمین یافتهاند که توسط چرخهی کهکشانی کاملی از برونریزیها و درونریزیهای نیرومند پدید آمده. آنچه دانشمندان دیدهاند نشان میدهد که ابرسیاهچالهای در قلب این کهکشان دارد با فوارهای بزرگ، گاز مولکولی سرد را به فضای میانکهکشانی میافشاند، و سپس این گاز -که نمیتواند از چنگ گرانش کهکشان بگریزد- دوباره مانند یک سیلِ میانکهکشانی بر روی #ابرسیاهچاله میریزد. یک برونریزی و درونریزی هماهنگ از چنین آبنمای غولپیکری تا به امروز دیده نشده بود.
گرنت ترمبلی از مرکز اخترفیزیک هاروارد-اسمیتسونیان که رهبر این پژوهش بود میگوید: «این شاید نخستین سامانهای باشد که در آن شواهدی آشکار از هر دو پدیدهی برونریزی و درونریزی گاز مولکولی سرد برای یک سیاهچاله میبینیم. ابرسیاهچالهی این کهکشان بزرگ رفتاری مانند تلمبهی مکانیکی در یک آبنما را دارد.»
ترمیلی و گروهش به کمک آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (#آلما) رد مولکولهای مونوکسید کربن در این آبنمای کیهانی را دنبال کردند و پی بردند که این مولکولهای سرد، با دماهای منفی ۲۵۰-۲۶۰ درجهی سلسیوس دارند رو به درون، بر سر سیاهچاله سرازیر میشوند. آنها همچنین به کمک طیفنگار "میوز" در تلسکوپ بسیار بزرگ (#ویالتی) گازهای گرمتری را ردیابی کردند که دارد با فوارههایی از سیاهچاله بیرون میریزد.
ترمبلی میگوید: «ویژگی این پژوهش، بررسی بسیار دقیقیست که با همکاری آلما و ویالتی روی این سامانه انجام شده. این دو دستگاه با هم ترکیبی با توانمندی باورنکردنی را میسازند.»
آمیزهی دادههای این دو دستگاه تصویری کامل از این فرآیند ساخت- گاز سرد به سوی سیاهچاله کشیده میشود، آن را فعال میکند و باعث میشود سیاهچاله فوارههایی پرسرعت و درخشان از پلاسما را به فضای درون خوشه بیفشاند. گازهای این فوارهها نمیتوانند از چنگ گرانش کهکشان نجات یابند و سرد شده و دوباره به پایین کشیده میشوند، تا سرانجام بر سر سیاهچاله میریزند، و این چرخه دوباره آغاز میشود.
این مشاهدات پرجزییات میتواند در آشنایی بیشتر با چرخهی زندگی کهکشانها به اخترشناسان کمک کند. این پژوهشگران گمان دارند که این فرآیند نه تنها میتواند رایج باشد، بلکه برای شناخت پیدایش کهکشانها نیازی بنیادین است. در گذشته هم برونریزی و هم درونریزی گازهای سرد دیده شده بود، ولی این نخستین بارست که هر دو با هم در یک سامانه دیده میشوند، و این نخستین گواه بر اینست که هر دوی آنها بخشی از یک فرآیندند.
#خوشه_کهکشانی آبل ۲۵۹۷ در صورت فلکی #دلو جای دارد و عضو کاتلوگ آبل برای خوشههای پرجمعیت است. خوشههایی مانند خوشهی کوره، خوشهی هرکول، و خوشهی پاندورا نیز در این فهرستند.
***********
توضیح تصویر:
🔴 دادههای آلما با رنگ زرد، گازهای سرد را نشان میدهد. دادههای طیفنگار میوز در ویالتی هم با رنگ سرخ، گاز هیدروژن داغ در همین منطقه را نشان میدهد. رنگ آبی هم از دادههای تلسکوپ پرتو ایکس چاندرا به تصویر افزوده شده و گازهای یونیدهی داغ گسترده را نمایان کرده است
--------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/11/Abell2597.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky