Forwarded from نوشتههای افشار جابری
این داستان واقعی است
#دانشگاه_صنعت_نفت
دیروز که داشتم انتخاب واحد میکردم دوستم با تعجب ازم پرسید: «چطوریه که تو هنوز یه نمرهت نیومده و دوتای دیگه هم تأیید نشده، اما میتونی انتخاب واحد کنی؟» گفتم: «تونستنی نیست، مجبوریه.» بعد یه داستان از چند سال پیش واسش تعریف کردم که جا داره شما هم بشنوید.
ترم چهارم بود. از ترم سوم یکی از اساتید جوونمون نمرهی یه درسی رو هنوز وارد نکرده بود. کار خیلی طول کشید. تا جایی که پیشقراولا ساکارو بستن و واسه تعطیلات #عید رفتن خونه. اتفاقا ما هم داشتیم میبستیم و بلیطا رزرو شده بود. حالا تو همین حین نمرههای درس مذکور هم بالاخره اومد. چنان که افتد و دانی ما زیر سبیلی ردش کردیم. اما یکی از دوستانم نه. دوستم اون درس رو افتاد. اما علاوه بر اون به خاطرهی نمرهی پایینی که استاد بهش داده بود یوهویی #مشروط هم شده بود. خیلی خندهدار بود قضیه. دوستم رفت با استاد صحبت کرد که زن حسابی، دم عید نمره میدی فدای سرت، انداختی (یعنی افتادم) فدای سرم، ولی خدایی با نه و نیم بنداز که مشروط نشم، اونم وسط ترم بعد.
چی بگم؟ استاد قبول نکرد نمره بده و دوستم مشروط شد. در نتیجه رفت آموزش و هفت هشت واحد حذف کرد، اونم وسط ترم. بنده خدا جزوشونم نوشته بود. بله بله، استاد طبق عدالت رفتار کرد و حق کسی رو ضایع نکرد، بیست امتیاز!
رفیقم تازه فهمید دانشگاه صنعت نفت یعنی چی. دیگه سؤال نپرسید.
🔹افشارجابری🔹
🔶 @AfsharJaberi_channel 🔶
#دانشگاه_صنعت_نفت
دیروز که داشتم انتخاب واحد میکردم دوستم با تعجب ازم پرسید: «چطوریه که تو هنوز یه نمرهت نیومده و دوتای دیگه هم تأیید نشده، اما میتونی انتخاب واحد کنی؟» گفتم: «تونستنی نیست، مجبوریه.» بعد یه داستان از چند سال پیش واسش تعریف کردم که جا داره شما هم بشنوید.
ترم چهارم بود. از ترم سوم یکی از اساتید جوونمون نمرهی یه درسی رو هنوز وارد نکرده بود. کار خیلی طول کشید. تا جایی که پیشقراولا ساکارو بستن و واسه تعطیلات #عید رفتن خونه. اتفاقا ما هم داشتیم میبستیم و بلیطا رزرو شده بود. حالا تو همین حین نمرههای درس مذکور هم بالاخره اومد. چنان که افتد و دانی ما زیر سبیلی ردش کردیم. اما یکی از دوستانم نه. دوستم اون درس رو افتاد. اما علاوه بر اون به خاطرهی نمرهی پایینی که استاد بهش داده بود یوهویی #مشروط هم شده بود. خیلی خندهدار بود قضیه. دوستم رفت با استاد صحبت کرد که زن حسابی، دم عید نمره میدی فدای سرت، انداختی (یعنی افتادم) فدای سرم، ولی خدایی با نه و نیم بنداز که مشروط نشم، اونم وسط ترم بعد.
چی بگم؟ استاد قبول نکرد نمره بده و دوستم مشروط شد. در نتیجه رفت آموزش و هفت هشت واحد حذف کرد، اونم وسط ترم. بنده خدا جزوشونم نوشته بود. بله بله، استاد طبق عدالت رفتار کرد و حق کسی رو ضایع نکرد، بیست امتیاز!
رفیقم تازه فهمید دانشگاه صنعت نفت یعنی چی. دیگه سؤال نپرسید.
🔹افشارجابری🔹
🔶 @AfsharJaberi_channel 🔶