#نکته_تست 15
#فیزیولوژی
#خون_ایمنی_انعقاد
مبحث :خطوط دفاع در برابر عفونت ها :
#نکات
🔴اولین خط : #فعال_شدن_ماکروفاژ های بافتی
دومین خط : #تهاجم_نوتروفیل به ناحیه التهاب
سومین خط : #تهاجم_مونوسیت_ماکروفاژ (تهاجم ماکروفاژی ثانویه)
چهارمین خط : افزایش #تولید مونوسیت و گرانولوسیت ها در مغز استخوان
#سوال :
سومین خط دفاع در برابر التهاب کدام است ؟
1⃣تهاجم مونوسیت _ ماکروفاژ
2⃣ لنفوسیت های B
3⃣تهاجم نوتروفیلی
4⃣تولید گرانولوسیت توسط مغز استخوان
😐
🤔
🙄
💪
#پاسخ
جواب گزینه 1⃣ است .
#فیزیولوژی
#خون_ایمنی_انعقاد
مبحث :خطوط دفاع در برابر عفونت ها :
#نکات
🔴اولین خط : #فعال_شدن_ماکروفاژ های بافتی
دومین خط : #تهاجم_نوتروفیل به ناحیه التهاب
سومین خط : #تهاجم_مونوسیت_ماکروفاژ (تهاجم ماکروفاژی ثانویه)
چهارمین خط : افزایش #تولید مونوسیت و گرانولوسیت ها در مغز استخوان
#سوال :
سومین خط دفاع در برابر التهاب کدام است ؟
1⃣تهاجم مونوسیت _ ماکروفاژ
2⃣ لنفوسیت های B
3⃣تهاجم نوتروفیلی
4⃣تولید گرانولوسیت توسط مغز استخوان
😐
🤔
🙄
💪
#پاسخ
جواب گزینه 1⃣ است .
#نکته_تست 16
#گردش_خون
مبحث:قوانین گردش خون
#نکات
🔊این مبحث شاید به نظر کوتاه و ساده برسد اما سهم مهمی در تست های گردش خون دارد، پس با دقت بخونید🤓
🔴قوانین گردش خون:
♦️قانون #پوآزو: سرعت جریان خون با اختلاف فشار دو انتهای رگ، و "توان_چهارم" شعاع رگ نسبت مستقیم و با طول رگ و هشت برابر ویسکوزیته خون نسبت عکس دارد.
♦️معادله عدد #رینولد (تمایل برای ایجاد آشفتگی)، برابر است با: حاصلضرب "میانگین سرعت جریان خون و قطر رگ و چگالی" تقسیم بر " ویسکوزیته"
♦️قانون #لاپلاس: حاصلضرب فشار در شعاع یک محفظه قابل اتساع مقدار ثابتی بوده و متاسب است با نیرویی که به جدار محفظه وارد میشود و تمایل به اتساع آن دارد به عبارت دیگر: کشش(فشار وارده بر جدار) برابر است با حاصلضرب فشار خون در شعاع رگ تقسیم بر دوبرابر ضخامت دیواره رگ
♦️اتساع پذیری عروقی: برابر است با افزایش در حجم تقسیم بر "حاصلضرب حجم اولیه در افزایش در فشار"
#سوال
در ارتباط با جریان خون، جمله صحیح کدام است؟
1⃣مقدار جریان با طول رگ نسبت مستقیم دارد
2⃣سرعت جریان خون با طول رگ نسبت معکوس دارد
3⃣مقدار مقاومت با شعاع رگ نسبت مستقیم دارد
4⃣مقدار جریان با سرعت نسبت معکوس دارد
(پزشکی اسفند 86)
😶
🙄
🤔
💪
#پاسخ
🎯با توجه به قانون پوآزو، گزینه 2⃣ صحیح می باشد.
#گردش_خون
مبحث:قوانین گردش خون
#نکات
🔊این مبحث شاید به نظر کوتاه و ساده برسد اما سهم مهمی در تست های گردش خون دارد، پس با دقت بخونید🤓
🔴قوانین گردش خون:
♦️قانون #پوآزو: سرعت جریان خون با اختلاف فشار دو انتهای رگ، و "توان_چهارم" شعاع رگ نسبت مستقیم و با طول رگ و هشت برابر ویسکوزیته خون نسبت عکس دارد.
♦️معادله عدد #رینولد (تمایل برای ایجاد آشفتگی)، برابر است با: حاصلضرب "میانگین سرعت جریان خون و قطر رگ و چگالی" تقسیم بر " ویسکوزیته"
♦️قانون #لاپلاس: حاصلضرب فشار در شعاع یک محفظه قابل اتساع مقدار ثابتی بوده و متاسب است با نیرویی که به جدار محفظه وارد میشود و تمایل به اتساع آن دارد به عبارت دیگر: کشش(فشار وارده بر جدار) برابر است با حاصلضرب فشار خون در شعاع رگ تقسیم بر دوبرابر ضخامت دیواره رگ
♦️اتساع پذیری عروقی: برابر است با افزایش در حجم تقسیم بر "حاصلضرب حجم اولیه در افزایش در فشار"
#سوال
در ارتباط با جریان خون، جمله صحیح کدام است؟
1⃣مقدار جریان با طول رگ نسبت مستقیم دارد
2⃣سرعت جریان خون با طول رگ نسبت معکوس دارد
3⃣مقدار مقاومت با شعاع رگ نسبت مستقیم دارد
4⃣مقدار جریان با سرعت نسبت معکوس دارد
(پزشکی اسفند 86)
😶
🙄
🤔
💪
#پاسخ
🎯با توجه به قانون پوآزو، گزینه 2⃣ صحیح می باشد.
#نکته_تست 18
#فیزیولوژی
#گردش_خون
مبحث: نیرو های استارلینگ
🔴۴ نیرو بر حرکت مایع از غشا مویرگ موثر است :
۱)#فشار_هیدروستاتیک_مویرگ که مایع را به خارج از غشا مویرگی میراند.
۲)#فشار_مایع_بین_سلولی که اگر مثبت باشد مایع را به داخل مویرگ میراند.
۳)#فشار_اسموتیک_کلوئیدی_پلاسما که توسط پروتئین های خون به ویژه #آلبومین مایع را به درون مویرگ میکشد.
۴)#فشار_اسموتیک_کلوئیدی_مایع_بین_سلولی که مایع را از رگ بیرون میکشد.
♦️فشار های اسموتیک وابسته به تعداد مولکول ها هستند نه وزنشان
🔴در مجموع زور نیرو هایی که مایع رو از رگ خارج میکنند بیشتر است در نتیجه یک مقدار از مایع خارج شده به رگ باز نمیگردد که این مقدار توسط لنف جمع میشود و به جریان خون بازمیگردد.
🔴حالا ادم چرا ایجاد میشه؟
۱ )افزایش فشار مویرگی که دو تا دلیل میتونه داشته باشه یا فشار خون رفته بالا یا فشار وریدی رفته بالا
۲ )افزایش فشار انکوتیک مایع میان بافتی
۳ )کاهش فشار انکوتیک پلاسما
۴ )افزایش تراوایی مویرگ
♦️۲ عامل هست که که باعث افزایش جریان لنف میشه
۱ )افزایش فشار مایع بین سلولی
۲ )افزایش فعالیت پمپ لنفاوی
پس سرعت جریان لنف مساوی است با حاصلضرب فشار مایع بین سلولی و فعالیت پمپ لنفاوی
#سوال
❓در مورد فیلتراسیون مویرگی گزینه درست کدام است ؟
1️⃣افزایش میزان آلبومین خون باعث افزایش فیلتراسیون میشود
2️⃣افزایش فعالیت سیستم لنفاوی باعث افزایش آماس میشود
3️⃣با افزایش اختلال در بازگشت وریدی مقدار آماس افزایش میابد
4️⃣با افزایش نفوذ پذیری مویرگی میزان آماس کاهش میابد
😐
🤔
🙄
💪
#پاسخ
گزینه درست 3️⃣ میشه
#فیزیولوژی
#گردش_خون
مبحث: نیرو های استارلینگ
🔴۴ نیرو بر حرکت مایع از غشا مویرگ موثر است :
۱)#فشار_هیدروستاتیک_مویرگ که مایع را به خارج از غشا مویرگی میراند.
۲)#فشار_مایع_بین_سلولی که اگر مثبت باشد مایع را به داخل مویرگ میراند.
۳)#فشار_اسموتیک_کلوئیدی_پلاسما که توسط پروتئین های خون به ویژه #آلبومین مایع را به درون مویرگ میکشد.
۴)#فشار_اسموتیک_کلوئیدی_مایع_بین_سلولی که مایع را از رگ بیرون میکشد.
♦️فشار های اسموتیک وابسته به تعداد مولکول ها هستند نه وزنشان
🔴در مجموع زور نیرو هایی که مایع رو از رگ خارج میکنند بیشتر است در نتیجه یک مقدار از مایع خارج شده به رگ باز نمیگردد که این مقدار توسط لنف جمع میشود و به جریان خون بازمیگردد.
🔴حالا ادم چرا ایجاد میشه؟
۱ )افزایش فشار مویرگی که دو تا دلیل میتونه داشته باشه یا فشار خون رفته بالا یا فشار وریدی رفته بالا
۲ )افزایش فشار انکوتیک مایع میان بافتی
۳ )کاهش فشار انکوتیک پلاسما
۴ )افزایش تراوایی مویرگ
♦️۲ عامل هست که که باعث افزایش جریان لنف میشه
۱ )افزایش فشار مایع بین سلولی
۲ )افزایش فعالیت پمپ لنفاوی
پس سرعت جریان لنف مساوی است با حاصلضرب فشار مایع بین سلولی و فعالیت پمپ لنفاوی
#سوال
❓در مورد فیلتراسیون مویرگی گزینه درست کدام است ؟
1️⃣افزایش میزان آلبومین خون باعث افزایش فیلتراسیون میشود
2️⃣افزایش فعالیت سیستم لنفاوی باعث افزایش آماس میشود
3️⃣با افزایش اختلال در بازگشت وریدی مقدار آماس افزایش میابد
4️⃣با افزایش نفوذ پذیری مویرگی میزان آماس کاهش میابد
😐
🤔
🙄
💪
#پاسخ
گزینه درست 3️⃣ میشه
#نکته_تست 22
#فیزیولوژی
#گردش_خون
مبحث :رفلکس بارورسپتوری
🔴#بارورسپتور ها (گیرنده فشار ) در #سینوس_کاروتید (دیواره ی شریان کاروتید داخلی یک کم بالاتر از دو شاخه شدن کاروتید) و #قوس_آئورت قرار دارد . افزایش فشار باعث تحریک آنها و ارسال پیام توسط عصب #واگ و #گلوسوفارینژیال به مرکز #وازوموتور میشود. تحریک هر کدام از این رسپتور ها به صورت ماساژ کاروتید یا افزایش فشار شریانی باعث تغییراتی در جهت کاهش فشار شریانی تا حد طبیعی می شود . حالا اگر به هر دلیلی فشار شریانی کم شه مثل کاهش ایمپالس SA و AV و کاهش ضربان قلب سمپاتیک مهار میشه و پاراسمپاتیک به سمپاتیک غلبه میکنه
🔺یک نکته هم که لازم به ذکر هست اینه که سیستم بارورسپتور ها از مکانیسم های تنظیم فشار شریانی #سریع_الاثر میباشد.
#سوال
در مورد کنترل سریع فشار شریانی کدام گزینه صحیح است ؟
(پزشکی شهریور ۸۹ )
1⃣ با بستن شریان کاروتید مشترک فشار خون افزایش میابد.
2⃣با کاهش فشار شریانی ارسال پیام از بارورسپتور ها زیاد میشود.
3⃣ماساژ سینوس کاروتید باعث افزایش فشار خون میشود.
4⃣با قطع آوران های بارورسپتور ها فشار خون شریانی کاهش میابد.
😐
🤔
🙄
💪
#پاسخ
با توجه به توضیحات گزینه 1⃣ صحیح است
#فیزیولوژی
#گردش_خون
مبحث :رفلکس بارورسپتوری
🔴#بارورسپتور ها (گیرنده فشار ) در #سینوس_کاروتید (دیواره ی شریان کاروتید داخلی یک کم بالاتر از دو شاخه شدن کاروتید) و #قوس_آئورت قرار دارد . افزایش فشار باعث تحریک آنها و ارسال پیام توسط عصب #واگ و #گلوسوفارینژیال به مرکز #وازوموتور میشود. تحریک هر کدام از این رسپتور ها به صورت ماساژ کاروتید یا افزایش فشار شریانی باعث تغییراتی در جهت کاهش فشار شریانی تا حد طبیعی می شود . حالا اگر به هر دلیلی فشار شریانی کم شه مثل کاهش ایمپالس SA و AV و کاهش ضربان قلب سمپاتیک مهار میشه و پاراسمپاتیک به سمپاتیک غلبه میکنه
🔺یک نکته هم که لازم به ذکر هست اینه که سیستم بارورسپتور ها از مکانیسم های تنظیم فشار شریانی #سریع_الاثر میباشد.
#سوال
در مورد کنترل سریع فشار شریانی کدام گزینه صحیح است ؟
(پزشکی شهریور ۸۹ )
1⃣ با بستن شریان کاروتید مشترک فشار خون افزایش میابد.
2⃣با کاهش فشار شریانی ارسال پیام از بارورسپتور ها زیاد میشود.
3⃣ماساژ سینوس کاروتید باعث افزایش فشار خون میشود.
4⃣با قطع آوران های بارورسپتور ها فشار خون شریانی کاهش میابد.
😐
🤔
🙄
💪
#پاسخ
با توجه به توضیحات گزینه 1⃣ صحیح است
#نکته_تست 23
#فیزیولوژی
#گردش_خون
مبحث :لنف
🔴اهمیت و نقش #دستگاه_لنفاوی:
🔻۱.کنترل غلظت پروتئین های بینابینی-->باعث کاهش غلظت پروتئین میان بافتی میگردد
🔻۲.کنترل حجم مایع میان بافتی--> باعث کاهش حجم مایع میان بافتی میشود.
🔻۳.کنترل فشار مایع میان بافتی--> باعث کاهش فشار مایع میان بافتی میشود.
♦️دستگاه لنفاوی یک فشار منفی در فضای بافتی ایجاد میکند که باعث نیروی اتصالی بیشتر بین سلول های بافتی می گردد.
🔴کانال های لنفی: تمام بافت های بدن دارای کانال لنفی مخصوص اند. به #استثنای: ۱.قسمت های سطحی پوست
۲.دستگاه عصبی مرکزی
۳.اندومیزیوم عضلات
۴.استخوان ها
‼️این ۴ مورد دارای مجاری #پره_لنفاتیک اند.
🔴ترکیب لنف:
🔻تقریبا با مایع میان بافتی یکسان است.
🔻غلظت #پروتئین آن ۲g/dl است؛ البته استثنا هایی هم وجود دارد.
🔻مسئول اصلی جذب #چربی در لوله گوارش است در نتیجه در آن مقداری چربی هم وجود دارد
🔻ذرات بزرگتری همچون #باکتری وجود دارد که در گره لنفی گیر افتاده و تخریب میگردد.
🔴جریان لنف به دو عامل بستگی دارد:
🔻فشار مایع میان بافتی
🔻فعالیت پمپ لنفاوی
درنتیجه #سرعت_جریان_لنف از رابطه زیر به دست می آید:
فشار مایع میان بافتی×فعالیت پمپ لنفاوی
‼️سرعت جریان لنف حدودا ۱۲۰ml/h یاlit/day ۳-۲ می باشد.
‼️هر عاملی که بر پمپ لنفاوی یا فشار مایع میان بافتی اثر بگذارد بر جریان لنف نیز اثر گذار است.
#سوال
⁉️دستگاه لنفاوی کدام یک از موارد زیر را زیاد می کند؟
1⃣غلظت پروتئین میان بافتی
2⃣مایع میان بافتی
3⃣فشار مایع میان بافتی
4⃣نیروی اتصالی بین سلول های بافتی
😐
🤔
🙄
💪
#پاسخ
با توجه به توضیحات بالا گرینه4⃣ درست است.
#فیزیولوژی
#گردش_خون
مبحث :لنف
🔴اهمیت و نقش #دستگاه_لنفاوی:
🔻۱.کنترل غلظت پروتئین های بینابینی-->باعث کاهش غلظت پروتئین میان بافتی میگردد
🔻۲.کنترل حجم مایع میان بافتی--> باعث کاهش حجم مایع میان بافتی میشود.
🔻۳.کنترل فشار مایع میان بافتی--> باعث کاهش فشار مایع میان بافتی میشود.
♦️دستگاه لنفاوی یک فشار منفی در فضای بافتی ایجاد میکند که باعث نیروی اتصالی بیشتر بین سلول های بافتی می گردد.
🔴کانال های لنفی: تمام بافت های بدن دارای کانال لنفی مخصوص اند. به #استثنای: ۱.قسمت های سطحی پوست
۲.دستگاه عصبی مرکزی
۳.اندومیزیوم عضلات
۴.استخوان ها
‼️این ۴ مورد دارای مجاری #پره_لنفاتیک اند.
🔴ترکیب لنف:
🔻تقریبا با مایع میان بافتی یکسان است.
🔻غلظت #پروتئین آن ۲g/dl است؛ البته استثنا هایی هم وجود دارد.
🔻مسئول اصلی جذب #چربی در لوله گوارش است در نتیجه در آن مقداری چربی هم وجود دارد
🔻ذرات بزرگتری همچون #باکتری وجود دارد که در گره لنفی گیر افتاده و تخریب میگردد.
🔴جریان لنف به دو عامل بستگی دارد:
🔻فشار مایع میان بافتی
🔻فعالیت پمپ لنفاوی
درنتیجه #سرعت_جریان_لنف از رابطه زیر به دست می آید:
فشار مایع میان بافتی×فعالیت پمپ لنفاوی
‼️سرعت جریان لنف حدودا ۱۲۰ml/h یاlit/day ۳-۲ می باشد.
‼️هر عاملی که بر پمپ لنفاوی یا فشار مایع میان بافتی اثر بگذارد بر جریان لنف نیز اثر گذار است.
#سوال
⁉️دستگاه لنفاوی کدام یک از موارد زیر را زیاد می کند؟
1⃣غلظت پروتئین میان بافتی
2⃣مایع میان بافتی
3⃣فشار مایع میان بافتی
4⃣نیروی اتصالی بین سلول های بافتی
😐
🤔
🙄
💪
#پاسخ
با توجه به توضیحات بالا گرینه4⃣ درست است.
#نکته_تست 29
#فیزیولوژی
#قلب_و_عروق
مبحث :سیستم تولید و هدایت جریان
🔴تحریک ریتمیک قلب❤️
سیستم تحریکی قلب شامل موارد زیر است:
الف) گره سینوسی-دهلیزی یا پیشاهنگ یا #SA
ب)گره دهلیزی-بطنی یا #AV
ج)دسته AV
د)فیبر های #پورکنژ
♦️الف)گره SA:
🔺محل:قسمت فوقانی دیواره طرفی دهلیز راست زیر ورید اجوف فوقانی
🔺وظیفه:ریتمیسیته قلب در شرایط طبیعی بر عهده آن است.
‼️نکته: سلول های دارای فعالیت الکتریکی ریتمیک پتانسیل غشای ناپایداری دارند و این پتانسیل بعد از هر ایمپالس به حد آستانه تحریک نزول میکند (pace maker potential ) این امر ماشه ایمپالس بعدی را میکشد-----> علت: کاهش تدریجی نفوذپذیری غشا به یون پتاسیم.
🔺دارای خاصیت self-excitation یا #خود_تحریکی---->علت:۱. نفوذپذیری زیاد غشا سلول های SA به یون سدیم ۲. کم یا عدم وجود کانال های سدیمی-کلسیمی آهسته
⭕️خود تحریکی فیبر های گره سینوسی:
نفوذپذیری غشا به یون سدیم---> ورود یون سدیم---> رسیدن ولتاژ پتانسیل استراحت به ۴۰- میلی ولت---> باز شدن کانال کلسیمی-سدیمی---> ورود یون کلسیم و سدیم به سلول---> ایجاد پتانسیل عمل.---> بسته شدن کانال کلسیمی-سدیمی پس از ۰.۱ تا ۰.۱۵ ثانیه و همزمان باز شدن تعداد زیادی کانال پتاسیمی---> باز ماندن طولانی تر ---> خروج بیشتر یون پتاسیم ---> پتانسیل غشا به ۵۵- تا ۶۰- رسیده و کانال بسته شده و غشا به حالت استراحت در می آید
‼️نکته: پتانسیل عمل در SA عمدتا بر عهده #کلسیم است
‼️نکته: در گره SA پتانسیل #کفه به وجود نمی آید.
♦️گرهAV:در قسمت خلفی دیواره سپتال دهلیز راست قرار دارد.
‼️نکته:گره AV تاخیری در عبور ایمپالس ها به بطن ها ایجاد میکند (۰/۱۶s ) که باعث افزایش PR میگردد.---> علت:۱.نازک بودن فیبر ها ۲.کم بودن #اتصالات_منفذدار ۳.پتانسیل استراحت غشای بسیار منفی.
♦️دسته AV: این دسته لایه فیبری بین دهلیز و بطن را سوراخ و ایمپالس ها را از دهلیز به بطن منتقل میکند.
‼️خصوصیت مهم دسته AV، عدم توانایی آن در بازگرداندن پتانسیل های عمل از بطن ها به دهلیز هاست.
♦️فیبر های پورکنژ: زیر آندوکارد سپتوم قرار دارد و ایمپالس قلبی را به تمام نقاط بطن میرسانند.
🔴هدایت ایمپالس:
به طور کلی سرعت هدایت ایمپالس به ۲ عامل بستگی دارد:۱.قطر فیبر زیاد---> سرعت هدایت بیشتر ۲.تعداد اتصالات منفذدار زیاد---> سرعت هدایت بیشتر
تولید ایمپالس در SA---> از SA به گرهAV (ثانیه۰.۰۳) --->در گره AV (ثانیه۰.۰۹) تاخیر ---> ورود ایمپالس به بخش نفوذکننده دستهAV در ۰.۰۴ ثانیه
‼️با توجه به مراحل بالا یک تاخیر ۰.۱۶ ثانیه ای برای رسیدن ایمپالس از دهلیز به بطن وجود دارد.
‼️سرعت عبور ایمپالس در فیبر های پورکنژ بسیار زیاد است و به ۱.۵ الی ۴ متر در ثانیه میرسد---> علت: وجود اتصالات منفذدار زیاد
‼️سرعت هدایت ایمپالس ها در فیبر های گره AV کم و ۰.۰۵ متر در ثانیه است و #کمترین سرعت هدایت ایمپالس در قلب را دارد. علت آن در بالا ذکر شد.
#سوال
⁉️در مورد گره سینوسی دهلیزی:
1⃣یون سدیم در ایجاد پتانسیل عمل نقش اصلی را دارد.
2⃣پتانسیل عمل عمدتا وابسته به یون کلسیم است.
3⃣دی پلاریزاسیون نیزه ای قبل از پتانسیل کفه دیده میشود.
4⃣پتانسیل استراحت غشا تا حد زیادی ثابت می ماند.
😐
🤔
🙄
💪
#پاسخ
در گروه SA پتانسیل عمل عمدتا وابسته به یون کلسیم است در نتیجه گزینه2⃣ پاسخ صحیح است.
#فیزیولوژی
#قلب_و_عروق
مبحث :سیستم تولید و هدایت جریان
🔴تحریک ریتمیک قلب❤️
سیستم تحریکی قلب شامل موارد زیر است:
الف) گره سینوسی-دهلیزی یا پیشاهنگ یا #SA
ب)گره دهلیزی-بطنی یا #AV
ج)دسته AV
د)فیبر های #پورکنژ
♦️الف)گره SA:
🔺محل:قسمت فوقانی دیواره طرفی دهلیز راست زیر ورید اجوف فوقانی
🔺وظیفه:ریتمیسیته قلب در شرایط طبیعی بر عهده آن است.
‼️نکته: سلول های دارای فعالیت الکتریکی ریتمیک پتانسیل غشای ناپایداری دارند و این پتانسیل بعد از هر ایمپالس به حد آستانه تحریک نزول میکند (pace maker potential ) این امر ماشه ایمپالس بعدی را میکشد-----> علت: کاهش تدریجی نفوذپذیری غشا به یون پتاسیم.
🔺دارای خاصیت self-excitation یا #خود_تحریکی---->علت:۱. نفوذپذیری زیاد غشا سلول های SA به یون سدیم ۲. کم یا عدم وجود کانال های سدیمی-کلسیمی آهسته
⭕️خود تحریکی فیبر های گره سینوسی:
نفوذپذیری غشا به یون سدیم---> ورود یون سدیم---> رسیدن ولتاژ پتانسیل استراحت به ۴۰- میلی ولت---> باز شدن کانال کلسیمی-سدیمی---> ورود یون کلسیم و سدیم به سلول---> ایجاد پتانسیل عمل.---> بسته شدن کانال کلسیمی-سدیمی پس از ۰.۱ تا ۰.۱۵ ثانیه و همزمان باز شدن تعداد زیادی کانال پتاسیمی---> باز ماندن طولانی تر ---> خروج بیشتر یون پتاسیم ---> پتانسیل غشا به ۵۵- تا ۶۰- رسیده و کانال بسته شده و غشا به حالت استراحت در می آید
‼️نکته: پتانسیل عمل در SA عمدتا بر عهده #کلسیم است
‼️نکته: در گره SA پتانسیل #کفه به وجود نمی آید.
♦️گرهAV:در قسمت خلفی دیواره سپتال دهلیز راست قرار دارد.
‼️نکته:گره AV تاخیری در عبور ایمپالس ها به بطن ها ایجاد میکند (۰/۱۶s ) که باعث افزایش PR میگردد.---> علت:۱.نازک بودن فیبر ها ۲.کم بودن #اتصالات_منفذدار ۳.پتانسیل استراحت غشای بسیار منفی.
♦️دسته AV: این دسته لایه فیبری بین دهلیز و بطن را سوراخ و ایمپالس ها را از دهلیز به بطن منتقل میکند.
‼️خصوصیت مهم دسته AV، عدم توانایی آن در بازگرداندن پتانسیل های عمل از بطن ها به دهلیز هاست.
♦️فیبر های پورکنژ: زیر آندوکارد سپتوم قرار دارد و ایمپالس قلبی را به تمام نقاط بطن میرسانند.
🔴هدایت ایمپالس:
به طور کلی سرعت هدایت ایمپالس به ۲ عامل بستگی دارد:۱.قطر فیبر زیاد---> سرعت هدایت بیشتر ۲.تعداد اتصالات منفذدار زیاد---> سرعت هدایت بیشتر
تولید ایمپالس در SA---> از SA به گرهAV (ثانیه۰.۰۳) --->در گره AV (ثانیه۰.۰۹) تاخیر ---> ورود ایمپالس به بخش نفوذکننده دستهAV در ۰.۰۴ ثانیه
‼️با توجه به مراحل بالا یک تاخیر ۰.۱۶ ثانیه ای برای رسیدن ایمپالس از دهلیز به بطن وجود دارد.
‼️سرعت عبور ایمپالس در فیبر های پورکنژ بسیار زیاد است و به ۱.۵ الی ۴ متر در ثانیه میرسد---> علت: وجود اتصالات منفذدار زیاد
‼️سرعت هدایت ایمپالس ها در فیبر های گره AV کم و ۰.۰۵ متر در ثانیه است و #کمترین سرعت هدایت ایمپالس در قلب را دارد. علت آن در بالا ذکر شد.
#سوال
⁉️در مورد گره سینوسی دهلیزی:
1⃣یون سدیم در ایجاد پتانسیل عمل نقش اصلی را دارد.
2⃣پتانسیل عمل عمدتا وابسته به یون کلسیم است.
3⃣دی پلاریزاسیون نیزه ای قبل از پتانسیل کفه دیده میشود.
4⃣پتانسیل استراحت غشا تا حد زیادی ثابت می ماند.
😐
🤔
🙄
💪
#پاسخ
در گروه SA پتانسیل عمل عمدتا وابسته به یون کلسیم است در نتیجه گزینه2⃣ پاسخ صحیح است.
#نکته_تست 30
#فیزیولوژی
#قلب
مبحث : بلوک قلبی و آریتمی
#نکات
🔴۳تا بلوک قلبی داریم :
1⃣درجه یک:همیشه P و QRS دارد فقط #PR_طولانی میشود. یعنی زمانش از ۰.۲ تا ۰.۲۵ بیشتر شه
2⃣درجه دو : #PR_طولانی و تقریبا یکی
از #QRSها_حذف میشود
3⃣درجه سه: دهلیز برای خودش میزنه بطن هم جدا برای خودش میزنه سیگنال از دهلیز اصلا به بطن نمیرسه و بطن شروع میکنه با یک ریتم کند تر از دهلیز برا خودش میزند برای همین دو تا موج P پشت سر هم میبینیم
♦️در بلوک شاخه ای چپ و راست و همینطور هایپرتروفی زمان QRS زیاد میشه و QRS میتونه دوشاخه بشه (2R )
#سوال
در کدام یک از حالات زیر زمان QRS در الکتروکاردیوگرام طبیعی است ؟
1⃣بلوک قلبی درجه یک
2⃣هایپرتروفی بطن چپ
3⃣بلوک شاخه ای هدایتی چپ
4⃣بلوک شاخه ای هدایتی راست
😭
😢
😐
☺️
#پاسخ :
1⃣پاسخ صحیح است به ♦️مراجعه کنید
#فیزیولوژی
#قلب
مبحث : بلوک قلبی و آریتمی
#نکات
🔴۳تا بلوک قلبی داریم :
1⃣درجه یک:همیشه P و QRS دارد فقط #PR_طولانی میشود. یعنی زمانش از ۰.۲ تا ۰.۲۵ بیشتر شه
2⃣درجه دو : #PR_طولانی و تقریبا یکی
از #QRSها_حذف میشود
3⃣درجه سه: دهلیز برای خودش میزنه بطن هم جدا برای خودش میزنه سیگنال از دهلیز اصلا به بطن نمیرسه و بطن شروع میکنه با یک ریتم کند تر از دهلیز برا خودش میزند برای همین دو تا موج P پشت سر هم میبینیم
♦️در بلوک شاخه ای چپ و راست و همینطور هایپرتروفی زمان QRS زیاد میشه و QRS میتونه دوشاخه بشه (2R )
#سوال
در کدام یک از حالات زیر زمان QRS در الکتروکاردیوگرام طبیعی است ؟
1⃣بلوک قلبی درجه یک
2⃣هایپرتروفی بطن چپ
3⃣بلوک شاخه ای هدایتی چپ
4⃣بلوک شاخه ای هدایتی راست
😭
😢
😐
☺️
#پاسخ :
1⃣پاسخ صحیح است به ♦️مراجعه کنید
#نکته_تست ۳۱
#فیزیولوژی
#قلب_و_عروق
مبحث : الکتروکاردیوگرام
❌مقدمه : الکتروکاردیوگرام طبیعی سه موج دارد
موج P : دپلاریزاسیون دهلیزی
موج QRS : دپلاریزاسیون بطنی
موج T : رپلاریزاسیون بطنی و ختم آن پایان انقباض بطنی را نشان میدهد .
🚩فاصله P-Q : فاصله ی بین انقباض بطن با دهلیزهاست ، حدود ۱۶ صدم ثانیه
🚩فاصله Q-T : مدت زمان انقباض بطن ،حدود ۳۵ صدم ثانیه
🚩قطعه ی ST از پایان کمپلکس QRS تا شروع موج T و دپلاریزه باقی ماندن بطن ها، همزمان با مراحل ۱ و ۲ پتانسیل عمل بطن
📌 نکته : همواره ناحیه ی دپلاریزه ی قلب به قطب منفی دستگاه وصل است ، و ناحیه ی پلاریزه به قطب مثبت ! جهت گسترش جریان در قلب از محل دپلاریزه به سمت محل پلاریزه است در نتیجه ثبت جریان در دستگاه از قطب مثبت به منفی ست .
🔴 اشتقاق های الکتروکاردیوگرافی
سه نوع مختلف از سیستم های اشتقاقی
وجود دارد :
#یک . دوقطبی اندام ها : دو الکترود مثبت و منفی که داری سه وضعیت است
📌اشتقاق یک
🔺قطب مثبت :دست چپ
🔻قطب منفی : دست راست
📌اشتقاق دو (۶۰ درجه ایت که تقریبا منطبق بر محور الکتریکی طبیعی قلب است . )
🔺قطب مثبت : پای چپ
🔻قطب منفی : دست راست
📌اشتقاق سه
🔺قطب مثبت: پای چپ
🔻قطب منفی :دست چپ
نکته : #قانون_آینتهوون به ما میگه اگر از انتهای بردار اشتقاق یک ، بردار اشتقاق سه رسم شود و از ابتدای بردار اشتقاق یک ، بردار اشتقاق دو رسم شود مثلثی🔺داریم به نام آینتهوون ! طبق اصول بردار ها می توان برای این مثلث نوشت ۱+۳=۲
#دو . اشتقاق های سینه ای
الکترود منفی اینجا بی تفاوت است و از طریق مقاومت های الکتریکی به هر دو دست و پای چپ وصل می شود ، الکترود مثبت هم در 6⃣ وضعیت از راست به چپ روی قفسه ی سینه قرار میگیرد .
🚩اشتقاق V1 , V2 : نزدیک قاعده ی قلب ، دارای موج QRS منفی
🚩اشتقاق V4,V5,V6 : نزدیک به راس قلب ، دارای موج QRS مثبت
🚩اشتقاق V3 : تقریبا صفر است چون ولتاژ مثبت و منفی دارد
📍توجه شود این اشتقاق ها #عمود بر سطح قلب هستند در نتیجه قابل انتقال روی دایره ی بردار ها نیستند .
#سه . اشتقاق های تک قطبی اندام
دوتا از اندام ها از طریق مقاومت الکتریکی به الکترود منفی وصل است و الکترود مثبت به عضو دیگر وصل است
اشتقاق aVR:
🔺قطب مثبت : دست راست
🔻طب منفی :دست چپ و پای چپ
اشتقاق aVL:
🔺قطب مثبت : دست چپ
🔻طب منفی : دست راست و پای چپ
اشتقاق aVF :
🔺قطب مثبت : پای چپ
🔻قطب منفی : دست ها
#سوال
❓در یک منحنی نوار قلب طبیعی زمان کدامیک از موارد طولانی تر است ؟
1⃣فاصله ی PR
2⃣فاصله QT
3⃣زمان QRS
4⃣ زمان ST
😐
🤔
🙄
💪
#پاسخ
فاصله Q-T نشان دهنده ی مدت زمان انقباض بطن هاست،حدود ۰/۳۵ ثانیه طول میکشد در نتیجه گزینه 2⃣ درست است
#فیزیولوژی
#قلب_و_عروق
مبحث : الکتروکاردیوگرام
❌مقدمه : الکتروکاردیوگرام طبیعی سه موج دارد
موج P : دپلاریزاسیون دهلیزی
موج QRS : دپلاریزاسیون بطنی
موج T : رپلاریزاسیون بطنی و ختم آن پایان انقباض بطنی را نشان میدهد .
🚩فاصله P-Q : فاصله ی بین انقباض بطن با دهلیزهاست ، حدود ۱۶ صدم ثانیه
🚩فاصله Q-T : مدت زمان انقباض بطن ،حدود ۳۵ صدم ثانیه
🚩قطعه ی ST از پایان کمپلکس QRS تا شروع موج T و دپلاریزه باقی ماندن بطن ها، همزمان با مراحل ۱ و ۲ پتانسیل عمل بطن
📌 نکته : همواره ناحیه ی دپلاریزه ی قلب به قطب منفی دستگاه وصل است ، و ناحیه ی پلاریزه به قطب مثبت ! جهت گسترش جریان در قلب از محل دپلاریزه به سمت محل پلاریزه است در نتیجه ثبت جریان در دستگاه از قطب مثبت به منفی ست .
🔴 اشتقاق های الکتروکاردیوگرافی
سه نوع مختلف از سیستم های اشتقاقی
وجود دارد :
#یک . دوقطبی اندام ها : دو الکترود مثبت و منفی که داری سه وضعیت است
📌اشتقاق یک
🔺قطب مثبت :دست چپ
🔻قطب منفی : دست راست
📌اشتقاق دو (۶۰ درجه ایت که تقریبا منطبق بر محور الکتریکی طبیعی قلب است . )
🔺قطب مثبت : پای چپ
🔻قطب منفی : دست راست
📌اشتقاق سه
🔺قطب مثبت: پای چپ
🔻قطب منفی :دست چپ
نکته : #قانون_آینتهوون به ما میگه اگر از انتهای بردار اشتقاق یک ، بردار اشتقاق سه رسم شود و از ابتدای بردار اشتقاق یک ، بردار اشتقاق دو رسم شود مثلثی🔺داریم به نام آینتهوون ! طبق اصول بردار ها می توان برای این مثلث نوشت ۱+۳=۲
#دو . اشتقاق های سینه ای
الکترود منفی اینجا بی تفاوت است و از طریق مقاومت های الکتریکی به هر دو دست و پای چپ وصل می شود ، الکترود مثبت هم در 6⃣ وضعیت از راست به چپ روی قفسه ی سینه قرار میگیرد .
🚩اشتقاق V1 , V2 : نزدیک قاعده ی قلب ، دارای موج QRS منفی
🚩اشتقاق V4,V5,V6 : نزدیک به راس قلب ، دارای موج QRS مثبت
🚩اشتقاق V3 : تقریبا صفر است چون ولتاژ مثبت و منفی دارد
📍توجه شود این اشتقاق ها #عمود بر سطح قلب هستند در نتیجه قابل انتقال روی دایره ی بردار ها نیستند .
#سه . اشتقاق های تک قطبی اندام
دوتا از اندام ها از طریق مقاومت الکتریکی به الکترود منفی وصل است و الکترود مثبت به عضو دیگر وصل است
اشتقاق aVR:
🔺قطب مثبت : دست راست
🔻طب منفی :دست چپ و پای چپ
اشتقاق aVL:
🔺قطب مثبت : دست چپ
🔻طب منفی : دست راست و پای چپ
اشتقاق aVF :
🔺قطب مثبت : پای چپ
🔻قطب منفی : دست ها
#سوال
❓در یک منحنی نوار قلب طبیعی زمان کدامیک از موارد طولانی تر است ؟
1⃣فاصله ی PR
2⃣فاصله QT
3⃣زمان QRS
4⃣ زمان ST
😐
🤔
🙄
💪
#پاسخ
فاصله Q-T نشان دهنده ی مدت زمان انقباض بطن هاست،حدود ۰/۳۵ ثانیه طول میکشد در نتیجه گزینه 2⃣ درست است
#نکته_تست 36
#فیزیولوژی
#گوارش
مبحث : ترشحات لوله گوارش
#نکات
🔺کوله سیستوکینین: ترشح از #مخاط_دوازدهه_و_ژوژنوم در پاسخ به چربی و اسید چرب .عملکرد: #انقباض_کیسه_صفرا و تا حد کمی مهار انقباض و کاهش تخلیه معده و #مهار_اشتها
🔺سکرتین :ترشح از #سلول_s دوازدهه در پاسخ به ورود شیره اسیدی معده به دوازدهه .عملکرد:#افزایش_ترشح_بیکربنات_ از_پانکراس
🔺موتیلین:ترشح از #ابتدای_دئودنوم در پاسخ به گرسنگی . عملکرد: افزایش حرکات لوله گوارش به صورت #میوالکتریک یا #کمپلکس_حرکت_مهاجرت_کننده
ترشح موتیلین بعد از صرف غذا کم میشه
🔺گاسترین : ترشح از #سلول_G_آنتروم_معده در پاسخ به غذا . عملکرد: #تحریک_ترشح_اسید_معده و تحریک رشد مخاط گوارشی
🔺 این دو GIP وVIP: مهار ترشح معده
🔻دو محرک اصلی ترشح پانکراس :استیل کولین و کوله سیستوکینین
🔻اینم بدانید که سمپاتیک اثر مهاری روی دستگاه گوارش دارد
#سوال
همه موارد زیر محرک اصلی برای ترشح لوزالمعده هستند به جز :
1⃣سکرتین
2⃣استیل کولین
3⃣کوله سیستوکینین
4⃣اپی نفرین
😭
😭
😭
😞
#پاسخ :
گزینه 4⃣پاسخ صحیح است
همانطور که میدانید اپی نفرین متعلق به سیستم سمپاتیک است و در 🔻دوم گفتیم که سمپاتیک دستگاه گوارش را مهار میکند
#فیزیولوژی
#گوارش
مبحث : ترشحات لوله گوارش
#نکات
🔺کوله سیستوکینین: ترشح از #مخاط_دوازدهه_و_ژوژنوم در پاسخ به چربی و اسید چرب .عملکرد: #انقباض_کیسه_صفرا و تا حد کمی مهار انقباض و کاهش تخلیه معده و #مهار_اشتها
🔺سکرتین :ترشح از #سلول_s دوازدهه در پاسخ به ورود شیره اسیدی معده به دوازدهه .عملکرد:#افزایش_ترشح_بیکربنات_ از_پانکراس
🔺موتیلین:ترشح از #ابتدای_دئودنوم در پاسخ به گرسنگی . عملکرد: افزایش حرکات لوله گوارش به صورت #میوالکتریک یا #کمپلکس_حرکت_مهاجرت_کننده
ترشح موتیلین بعد از صرف غذا کم میشه
🔺گاسترین : ترشح از #سلول_G_آنتروم_معده در پاسخ به غذا . عملکرد: #تحریک_ترشح_اسید_معده و تحریک رشد مخاط گوارشی
🔺 این دو GIP وVIP: مهار ترشح معده
🔻دو محرک اصلی ترشح پانکراس :استیل کولین و کوله سیستوکینین
🔻اینم بدانید که سمپاتیک اثر مهاری روی دستگاه گوارش دارد
#سوال
همه موارد زیر محرک اصلی برای ترشح لوزالمعده هستند به جز :
1⃣سکرتین
2⃣استیل کولین
3⃣کوله سیستوکینین
4⃣اپی نفرین
😭
😭
😭
😞
#پاسخ :
گزینه 4⃣پاسخ صحیح است
همانطور که میدانید اپی نفرین متعلق به سیستم سمپاتیک است و در 🔻دوم گفتیم که سمپاتیک دستگاه گوارش را مهار میکند
#نکته_تست 37
#فیزیولوژی
#گوارش
مبحث :حرکات و انقباضات لوله گوارش
#نکات
انواع حرکات لوله گوارش:
🔴حرکات جلوبرنده: حرکات دودی یا پریستالتیک است. حرکت دودی خاصیت ذاتی بسیاری از لوله های عضلانی صاف سن سی سیومی است.
❗️محرک شروع حرکت دودی---> #اتساع #لوله گوارش
هم چنین تحریک #اپیتلیوم لوله گوارش و پیام های عصبی خارجی به خصوص #پاراسمپاتیک موجب حرکت دودی می گردد.
❗️حرکت دودی در نتیجه فعالیت شبکه #میانتریک به وجود می آید.
❗️جهت حرکت دودی: به سمت مقعد
♦️رفلکس حرکت #دودی: ورود غذا---> گشاد شدن قطعه ای از لوله گوارش —-> انقباض بالای آن قطعه و انبساط پایی آن —-> غذا 🍕به سمت مقعد
♦️قانون روده: رفلکس حرکت دودی+ جابجایی رو به مقعد
🔴حرکت مخلوط کننده: برخورد حرکات دودی به اسفنکتر بسته+انقباضات موضعی---> مخلوط شدن غذا
این امواج از قسمت میانی #معده شروع به سمت #آنتر رفته و تقویت میشود.
حرکات دودی در قسمت پروگزیمال روده #قویتر و بیشتر از قسمت دیستال است.
🔴انقباض تونیک: در بعضی عضلات صاف لوله گوارش،غیر ریتمیک و مداوم و بدون ارتباط با امواج 🌊 آهسته
♦️علت: سه فرضیه:
۱.تکرر پتانسیل های نیزه ای
۲.دپلاریزاسیون زیاد ناشی از هورمون های گوارشی
۳.ورود مداوم کلسیم داخل سلول
#سوال
⁉️قانون روده(LAW of the gut) به کدامیک از موارد زیر اطلاق میشود؟
1️⃣ترشح بعلاوه حرکت در دستگاه گوارش
2️⃣حرکت ایجاد شده به وسیله شبکه عصبی میانتریک
3️⃣حرکت پریستالتیک بعلاوه جهت دار بودن آن
4️⃣شلی پذیرنده قسمت های مختلف روده
😐
🤔
🙄
💪
#پاسخ
💯با توجه به توضیحات داده شده گزینه3️⃣درست است.
#فیزیولوژی
#گوارش
مبحث :حرکات و انقباضات لوله گوارش
#نکات
انواع حرکات لوله گوارش:
🔴حرکات جلوبرنده: حرکات دودی یا پریستالتیک است. حرکت دودی خاصیت ذاتی بسیاری از لوله های عضلانی صاف سن سی سیومی است.
❗️محرک شروع حرکت دودی---> #اتساع #لوله گوارش
هم چنین تحریک #اپیتلیوم لوله گوارش و پیام های عصبی خارجی به خصوص #پاراسمپاتیک موجب حرکت دودی می گردد.
❗️حرکت دودی در نتیجه فعالیت شبکه #میانتریک به وجود می آید.
❗️جهت حرکت دودی: به سمت مقعد
♦️رفلکس حرکت #دودی: ورود غذا---> گشاد شدن قطعه ای از لوله گوارش —-> انقباض بالای آن قطعه و انبساط پایی آن —-> غذا 🍕به سمت مقعد
♦️قانون روده: رفلکس حرکت دودی+ جابجایی رو به مقعد
🔴حرکت مخلوط کننده: برخورد حرکات دودی به اسفنکتر بسته+انقباضات موضعی---> مخلوط شدن غذا
این امواج از قسمت میانی #معده شروع به سمت #آنتر رفته و تقویت میشود.
حرکات دودی در قسمت پروگزیمال روده #قویتر و بیشتر از قسمت دیستال است.
🔴انقباض تونیک: در بعضی عضلات صاف لوله گوارش،غیر ریتمیک و مداوم و بدون ارتباط با امواج 🌊 آهسته
♦️علت: سه فرضیه:
۱.تکرر پتانسیل های نیزه ای
۲.دپلاریزاسیون زیاد ناشی از هورمون های گوارشی
۳.ورود مداوم کلسیم داخل سلول
#سوال
⁉️قانون روده(LAW of the gut) به کدامیک از موارد زیر اطلاق میشود؟
1️⃣ترشح بعلاوه حرکت در دستگاه گوارش
2️⃣حرکت ایجاد شده به وسیله شبکه عصبی میانتریک
3️⃣حرکت پریستالتیک بعلاوه جهت دار بودن آن
4️⃣شلی پذیرنده قسمت های مختلف روده
😐
🤔
🙄
💪
#پاسخ
💯با توجه به توضیحات داده شده گزینه3️⃣درست است.
#نکته_تست 43
#فیزیولوژی
#نوروفیزیولوژی
مبحث :درد
✋‼️مبحث امروز یه مبحث مهم و سوال خوره که توجه زیادی میطلبه، با دقت بخونید پستو چون همه ی نکته های مربوط بهش رو یه جا جمع کردیم و مبحث آماده بلعیده شدنه👇
🔴مرکز تشخیص احساس درد:
۱.قشر حسی-پیکری اصلی یا اولیه #S1
۲.ناحیه #S2---> کارایی S1 را ندارد
🔴۲ مسیر برای انتقال درد وجود دارد:
♦️مسیر #پالئواسپاینوتالامیک: انتقال درد #مزمن،آهسته یا مبهم.
توسط فیبر های بدون میلین یا C منتقل میگردد
مسیر انتقال:فیبر های آوران مربوط به درد مبهم(آزاد کردن #مادهP که باعث تداوم اثر تحریک می گردد) ---> لایه دوم و سوم(لایه ژلاتینی) شاخ خلفی نخاع--> ورود به لایهV ---> به طرف مقابل رفته ---> مسیر نخاعی-تالاموسی طرفی به مراکز بالاتر ---> در ناحیه تشکیلات مشبک تنه مغزی در ناحیه بامی یا دور غلاف سیلویوس ختم می گردد(درصد کمی از فیبر های به هسته های غیر اختصاصی تالاموس و از آنجا به قشر حسی-پیکری می روند.)
♦️مسیر #نئواسپاینوتالامیک : انتقال درد #حاد،تیز،یا سوزنی
توسط فیبر A دلتا منتقل میگردد.
مسیر انتقال:فیبر های اولیه (آزاد کردن #گلوتامات که اثر سریع دارد.)--->لایه شماره ۱ نخاع---->تالاموس( به تنه مغزی کمتر سیناپس می دهد)---> به هسته های غیر اختصاصی و اختصاصی ختم می شود.
❗نکته: نواحی تحتانی تر مغز مثل #تالاموس و قسمت های پایین تر نقش ویژه ای در درک حس درد دارد.
🔴۳ نوع تحریک باعث ایجاد درد میشود:۱.مکانیکی (از مسیر نئواسپاینوتالامیک) ۲.شیمیایی (از مسیر پالئواسپاینوتالامیک) ۳.حرارتی( مسیر نئواسپاینوتالامیک )
🔴کنترل درد---> ۳ ناحیه در این منظور فعالیت دارند:
۱.ناحیه خاکستری اطراف سیلویوس و دور بطنی( به ناحیه ۲ و ۳ سیگنال می دهد.)
۲.هسته رافه بزرگ در پل تحتانی( به ناحیه ۳ سیگنال میدهد.)
❗️نکته:سیگنال ها از این نقطه از راه ستون خلفی- جانبی به کمپلکس مهار درد در شاخ خلفی منتقل میشود.
۳.ناحیه مهار درد در شاخ خلفی
❗️نکته:انکفالین مترشحه در محل سیناپس شاخ خلفی سبب مهار پیش سیناپسی و پس سیناپسی فیبرهای درد A دلتا و C می گردد.
❗️نکته:مغز انسان به طور طبیعی دارای انواع مختلف مواد شبه مخدر می باشد که مهمترین آنها: #مت_انکفاین ، #بو_انکفالین ، #بتا_اندورفین ، #دینورفین می باشند.گیرنده های این مواد در بخش های مختلف مغز خصوصا ضددرد وجود دارند و نوعی #بلوک_غیرحقیقی محسوب می شوند
❗️نکته:بلوک حقیقی توسط دارو های ضد التهابی غیراستروئیدی مثل #آسپیرین انجام شود.
🔴 مواد شیمیایی درد زا : ۱.#برادی_کینین ۲.#سروتونین ۳.#هیستامین ۴.#پتاسیم ۵.#اسیدها ۶.#استیل_کولین ۷.#آنزیم_های_پروتئولیتیک
❗️پروستاگلاندین و ماده P مستقیما ایجاد درد نمی کند بلکه حساسیت گیرنده های درد را افزایش می دهند.
🔴مهار انتقال درد توسط سیگنال های حس لمس: تحریک حس نوع #Aبتا موجب مهار انتقال سیگنال درد از طریق مهار جانبی و ناحیه ای می گرد. #ماساژ دادن و #طب_سوزنی با این مکانیسم درد را کاهش می دهند.
🔴درد راجعه:
زمانی که فرد درد احشایی دارد ولی این درد در جای دیگر بدن احساس می شود.
♦️مکانیسم: فیبر های درد احشایی و درد پوست در نورون دوم موجود در شاخ خلفی نخاع سیناپس مشترک با هم دارند #(همگرایی) و لذا با تحریک فیبر درد احشایی فرد منشا درد را از پوست احساس می کند.
🔴درد احشایی:
به طور معمول احشایی غیر از گیرنده درد گیرنده های حسی دیگر ندارند
🔺چه محرک هایی باعث درد احشایی می شوند: ۱. ایسکمی بافت های احشایی
۲.آسیب احشایی
۳.اتساع بیش از حد یک عضو توخالی
۴.اسپاسم و کشش لیگامانی عضو تو خالی
🔺انتقال درد های احشایی توسط: سیستم سمپاتیک و فیبر های نوع C
🔺چرا درد احشایی مبهم است؟: به علت تراکم کم گیرنده های درد در احشا
🔺#پارانشیم_کبد و #آلوئول_ریه گیرنده درد ندارد
#سوال
⁉️میانجی های عصبی درد سریع آهسته در سطح نخاع به ترتیب کدام است؟
1⃣نوراپی نفرین-گابا
2⃣گلوتامات-مادهP
3⃣استیل کولین-نوراپی نفرین
4⃣استیل کولین-گابا
😐
🤔
🙄
💪
#پاسخ
همانطور که در توضیحات گفته شدگزینه 2⃣ پاسخ درست می باشد.
#فیزیولوژی
#نوروفیزیولوژی
مبحث :درد
✋‼️مبحث امروز یه مبحث مهم و سوال خوره که توجه زیادی میطلبه، با دقت بخونید پستو چون همه ی نکته های مربوط بهش رو یه جا جمع کردیم و مبحث آماده بلعیده شدنه👇
🔴مرکز تشخیص احساس درد:
۱.قشر حسی-پیکری اصلی یا اولیه #S1
۲.ناحیه #S2---> کارایی S1 را ندارد
🔴۲ مسیر برای انتقال درد وجود دارد:
♦️مسیر #پالئواسپاینوتالامیک: انتقال درد #مزمن،آهسته یا مبهم.
توسط فیبر های بدون میلین یا C منتقل میگردد
مسیر انتقال:فیبر های آوران مربوط به درد مبهم(آزاد کردن #مادهP که باعث تداوم اثر تحریک می گردد) ---> لایه دوم و سوم(لایه ژلاتینی) شاخ خلفی نخاع--> ورود به لایهV ---> به طرف مقابل رفته ---> مسیر نخاعی-تالاموسی طرفی به مراکز بالاتر ---> در ناحیه تشکیلات مشبک تنه مغزی در ناحیه بامی یا دور غلاف سیلویوس ختم می گردد(درصد کمی از فیبر های به هسته های غیر اختصاصی تالاموس و از آنجا به قشر حسی-پیکری می روند.)
♦️مسیر #نئواسپاینوتالامیک : انتقال درد #حاد،تیز،یا سوزنی
توسط فیبر A دلتا منتقل میگردد.
مسیر انتقال:فیبر های اولیه (آزاد کردن #گلوتامات که اثر سریع دارد.)--->لایه شماره ۱ نخاع---->تالاموس( به تنه مغزی کمتر سیناپس می دهد)---> به هسته های غیر اختصاصی و اختصاصی ختم می شود.
❗نکته: نواحی تحتانی تر مغز مثل #تالاموس و قسمت های پایین تر نقش ویژه ای در درک حس درد دارد.
🔴۳ نوع تحریک باعث ایجاد درد میشود:۱.مکانیکی (از مسیر نئواسپاینوتالامیک) ۲.شیمیایی (از مسیر پالئواسپاینوتالامیک) ۳.حرارتی( مسیر نئواسپاینوتالامیک )
🔴کنترل درد---> ۳ ناحیه در این منظور فعالیت دارند:
۱.ناحیه خاکستری اطراف سیلویوس و دور بطنی( به ناحیه ۲ و ۳ سیگنال می دهد.)
۲.هسته رافه بزرگ در پل تحتانی( به ناحیه ۳ سیگنال میدهد.)
❗️نکته:سیگنال ها از این نقطه از راه ستون خلفی- جانبی به کمپلکس مهار درد در شاخ خلفی منتقل میشود.
۳.ناحیه مهار درد در شاخ خلفی
❗️نکته:انکفالین مترشحه در محل سیناپس شاخ خلفی سبب مهار پیش سیناپسی و پس سیناپسی فیبرهای درد A دلتا و C می گردد.
❗️نکته:مغز انسان به طور طبیعی دارای انواع مختلف مواد شبه مخدر می باشد که مهمترین آنها: #مت_انکفاین ، #بو_انکفالین ، #بتا_اندورفین ، #دینورفین می باشند.گیرنده های این مواد در بخش های مختلف مغز خصوصا ضددرد وجود دارند و نوعی #بلوک_غیرحقیقی محسوب می شوند
❗️نکته:بلوک حقیقی توسط دارو های ضد التهابی غیراستروئیدی مثل #آسپیرین انجام شود.
🔴 مواد شیمیایی درد زا : ۱.#برادی_کینین ۲.#سروتونین ۳.#هیستامین ۴.#پتاسیم ۵.#اسیدها ۶.#استیل_کولین ۷.#آنزیم_های_پروتئولیتیک
❗️پروستاگلاندین و ماده P مستقیما ایجاد درد نمی کند بلکه حساسیت گیرنده های درد را افزایش می دهند.
🔴مهار انتقال درد توسط سیگنال های حس لمس: تحریک حس نوع #Aبتا موجب مهار انتقال سیگنال درد از طریق مهار جانبی و ناحیه ای می گرد. #ماساژ دادن و #طب_سوزنی با این مکانیسم درد را کاهش می دهند.
🔴درد راجعه:
زمانی که فرد درد احشایی دارد ولی این درد در جای دیگر بدن احساس می شود.
♦️مکانیسم: فیبر های درد احشایی و درد پوست در نورون دوم موجود در شاخ خلفی نخاع سیناپس مشترک با هم دارند #(همگرایی) و لذا با تحریک فیبر درد احشایی فرد منشا درد را از پوست احساس می کند.
🔴درد احشایی:
به طور معمول احشایی غیر از گیرنده درد گیرنده های حسی دیگر ندارند
🔺چه محرک هایی باعث درد احشایی می شوند: ۱. ایسکمی بافت های احشایی
۲.آسیب احشایی
۳.اتساع بیش از حد یک عضو توخالی
۴.اسپاسم و کشش لیگامانی عضو تو خالی
🔺انتقال درد های احشایی توسط: سیستم سمپاتیک و فیبر های نوع C
🔺چرا درد احشایی مبهم است؟: به علت تراکم کم گیرنده های درد در احشا
🔺#پارانشیم_کبد و #آلوئول_ریه گیرنده درد ندارد
#سوال
⁉️میانجی های عصبی درد سریع آهسته در سطح نخاع به ترتیب کدام است؟
1⃣نوراپی نفرین-گابا
2⃣گلوتامات-مادهP
3⃣استیل کولین-نوراپی نفرین
4⃣استیل کولین-گابا
😐
🤔
🙄
💪
#پاسخ
همانطور که در توضیحات گفته شدگزینه 2⃣ پاسخ درست می باشد.
#نکته_تست 45
#فیزیولوژی
#نوروفیزیولوژی
مبحث : حس شنوایی
#نکات
🔴فضای داخل حلزون گوش داخلی توسط دو غشا دهلیزی و پایه به ۳ فضا تقسیم میشود.
طبقه وسط پر از #اندولنف است که توسط خط عروقی ترشح میشود. پتاسیم آن زیاد و سدیم آن کم است .
طبقه صماخی و دهلیزی از #پری_لنف پر شده اند که این مایع تقریباً شبیه مایع مغزی نخاعی است و سدیم زیاد و پتاسیم کم دارد .
🔺همواره اختلاف پتانسیل بین اندولنف و پری لنف +۸۰ میلی ولت است . این پتانسیل توسط ترشح مداوم پتاسیم به طبقه وسط ایجاد میشود.
🔴راس غشا حلزونی مربوط به دریافت امواج با فرکانس پایین و قاعده غشا حلزونی مربوط به دریافت امواج با فرکانس بالاست.
♦️اطراف و بالای سلول مژه دار اندولنف است و اختلاف پتانسیل داخل سلول با این مایع ۱۵۰-میلی ولت است و پایین سلول مژه دار پری لنف قرار دارد که اختلاف ۷۰-میلی ولت است .
🔺این اختلاف پتانسیل زیاد نوک مژک های فضایی سلول را حساس تر میکند و توان آن به پاسخ به خفیف ترین صدا ها افزایش میابد.
♦️ #هلیکوتروما بخشی از لابیرنت حلزونی است که محل تلاقی اسکالا تیمپانی و اسکالا وستیبول مییاشد .این قسمت بخش اصلی راس حلزون است که سلول های مژه دار نزدیک این قسمت بهترین تحریک پذیری رو به فرکانس های پایین دارند
#سوال
طبق اصل فرکانس اصوات با فرکانس پایین در کدام ناحیه درک میشود؟
1⃣قاعده حلزون
2⃣بخش میانی حلزون
3⃣نزدیک هلیکوتروما
4⃣هسته زانویی پشتی
😤
😩
😔
🙁
#پاسخ
جواب 3⃣ است چون اصوات با فرکانس پایین غشا حلزونی را در راس مرتعش میکنند و این بخش نزدیک هلیکوتروما است
@oloom_payeh
#فیزیولوژی
#نوروفیزیولوژی
مبحث : حس شنوایی
#نکات
🔴فضای داخل حلزون گوش داخلی توسط دو غشا دهلیزی و پایه به ۳ فضا تقسیم میشود.
طبقه وسط پر از #اندولنف است که توسط خط عروقی ترشح میشود. پتاسیم آن زیاد و سدیم آن کم است .
طبقه صماخی و دهلیزی از #پری_لنف پر شده اند که این مایع تقریباً شبیه مایع مغزی نخاعی است و سدیم زیاد و پتاسیم کم دارد .
🔺همواره اختلاف پتانسیل بین اندولنف و پری لنف +۸۰ میلی ولت است . این پتانسیل توسط ترشح مداوم پتاسیم به طبقه وسط ایجاد میشود.
🔴راس غشا حلزونی مربوط به دریافت امواج با فرکانس پایین و قاعده غشا حلزونی مربوط به دریافت امواج با فرکانس بالاست.
♦️اطراف و بالای سلول مژه دار اندولنف است و اختلاف پتانسیل داخل سلول با این مایع ۱۵۰-میلی ولت است و پایین سلول مژه دار پری لنف قرار دارد که اختلاف ۷۰-میلی ولت است .
🔺این اختلاف پتانسیل زیاد نوک مژک های فضایی سلول را حساس تر میکند و توان آن به پاسخ به خفیف ترین صدا ها افزایش میابد.
♦️ #هلیکوتروما بخشی از لابیرنت حلزونی است که محل تلاقی اسکالا تیمپانی و اسکالا وستیبول مییاشد .این قسمت بخش اصلی راس حلزون است که سلول های مژه دار نزدیک این قسمت بهترین تحریک پذیری رو به فرکانس های پایین دارند
#سوال
طبق اصل فرکانس اصوات با فرکانس پایین در کدام ناحیه درک میشود؟
1⃣قاعده حلزون
2⃣بخش میانی حلزون
3⃣نزدیک هلیکوتروما
4⃣هسته زانویی پشتی
😤
😩
😔
🙁
#پاسخ
جواب 3⃣ است چون اصوات با فرکانس پایین غشا حلزونی را در راس مرتعش میکنند و این بخش نزدیک هلیکوتروما است
@oloom_payeh
#نکته_تست 47
#فیزیولوژی
#نوروفیزیولوژی
مبحث:اعمال حرکتی نخاع
#نکات
🔺انواع نورون های حرکتی:
1.نورون حرکتی #آلفا: منشا فیبرهای حرکتی بزرگ از نوع Aآلفا هستند. پس از ورود به عضله چندین بار شاخه شاخه شده و فیبرهای قطور عضلات مخطط را عصبدهی میکند. تحریک یک فیبر آلفا👈تحریک سه تا چندصد فیبر عضله اسکلتی(یک واحد حرکتی)
👨🏻⚕در دوک عضلانی این فیبرها عصبدهی فیبرهای عضلانی خارج دوکی را برعهده دارند.
2.نورون حرکتی #گاما: درکنار نورون های حرکتی آلفا، نورون های حرکتی گاما به اندازه نصف آن ها وجود دارد که محل آن ها شاخ قدامی نخاع است. این نورون ها ایمپالس ها را از طریق فیبرهای عصبی کوچکتر از نوع Aگاما منتقل می کنند و به سمت فیبرهای عضلات مخطط کوچک و ویژه ای به نام فیبرهای داخل دوکی می روند، این فیبرها بخش میانی دوک عضله را می سازند👈 کنترل "تون" پایه عضله هم بر عهده آنهاست
3.نورون حرکتی #بتا: دو نوع نورون حرکتی بتا وجود دارد که شاخههای جانبی آنها به فیبرهای خارج دوکی نیز میروند.این دو نورون عبارتنداز:
☝️نورون حرکتی بتا نوع #دینامیک : این گروه فیبرهای با هستههای کیسه ای دوک عضلانی را عصب رسانی میکنند.
✌️نورون حرکتی بتا نوع #استاتیک : این دسته از نورونها فیبرهای با هستههای زنجیری را عصب دهی میکنند.
📚فیبرهای عصبی در هر سه نورون حرکتی تحتانی آلفا، بتا و گاما حاوی میلین است.نورونهای حرکتی آلفا در مقایسه با نورونهای حرکتی بتا و گاما قطورتر بوده و همچنین سرعت هدایت بیشتری دارند.
🔺فیبرهای دوک ماهیچه ای:
1. فیبرهای با هستههای #کیسه ای: هستهها در نوع فیبرهای کیسهای، در قسمت استوایی فیبر قرار میگیرند. این فیبرها خود شامل دو نوع Bag1 و Bag2 هستند. تعداد آنها معمولاً 1 تا 3 عدد است.
2. فیبرهای با هستههای #زنجیری: هستهها در این گروه، در امتداد طولی فیبر ماهیچهای قرار میگیرند. طول و قطر کمتری دارند. تعداد آنها ۳ تا ۹ عدد است.
🔺عصب گیری حسی در فیبرهای دوک ماهیچهای عبارتند از:
💎پایانه اولیه: این پایانهها دارای فیبر عصبی قطور Ia بوده که سرعت جریان عصبی آن برابر با ۷۰ الی ۱۲۰ متر در ثانیهاست.
💎پایانه ثانویه: فیبر عصبی این گروه، نوع II بوده که نسبت به نوع Ia دارای قطر و سرعت کمتری هستند.
🔊پایانههای اولیه در قسمت میانی هر دو نوع فیبر دوک ماهیچه ای(فیبرهای با هستههای کیسهای و زنجیری) دیده میشوند و چون به شکل حلقوی مارپیچی هستند به این نام خوانده میشوند.پایانههای ثانویه بیشتر فیبرهای دوک ماهیچهای نوع کیسهای دو(Bag۲) و گروه با هستههای زنجیری را عصب دهی میکنند و محل پایانههای ثانویه نسبت به پایانههای اولیه عمدتاً در یک طرف و گاهی در دوطرف آنها است(یعنی بیشتر یک فیبر حسی عصبی ولی گاهی دو فیبر عصبی وجود دارد).پایانههای ثانویه همانند نوع اولیه به دور فیبر داخل دوکی میپیچند ولی چون گاهی به شکل گل افشان هستند به این نام نیز خوانده میشوند.
🔺 #بازتابهای_کششی (Stretch reflex).پاسخهای فازیک و تونیک دوک ماهیچهای به ترتیب باعث رفلکس کششی دینامیک و رفلکس کششی ثابت استاتیک میگردند.همچنین رفلکس زانو و کلونوس( رفلکس عضلانی نوسان کننده: زمانی رخ میدهد که رفلکس کششی به میزان زیادی به وسیله ی ایمپالس های تسهیلی از مغز حساس شده باشد) که به علت کششهای ناحیه دوک ماهیچهای و تحریک گیرندههای آن ایجاد میشوند به عنوان یک رفلکس کششی محسوب میگردند.در Knee_jerk# رفلکس، Ia به میزان بالایی تحریک میشود که باعث بالا آمدن ساق پا میگردد و درنتیجه یک رفلکس کششی دینامیک ایجاد میشود.رفلکس کششی باعث تحریک یک ماهیچه و مهار ماهیچه مقابل(از طریق یک نورون واسطهای در نخاع) میگردد که به آن مهار متقابل(Reciprocal inhibition)می گویند.رفلکس کششی معکوس که از طریق اندام وتری گلژی و فیبرهای حسی Ib ایجاد میشود، چون برخلاف رفلکس کششی از انقباض همان ماهیچه جلوگیری میکند👈 رفلکس کششی معکوس
💡به مهار ماهیچه مربوطه در رفلکس کششی معکوس، مهار اتوژنیک(Autogenic inhibition) میگویند.در رفلکس کششی معکوس، برخلاف رفلکس زانو ماهیچه مقابل تحریک میشود.
#سوال
رفلکس کششی عضله مربوط به فعالیت کدام یک از فیبرهای حسی زیر است؟
1⃣تحریک Ib
2⃣مهار Ia
3⃣مهار II
4⃣تحریک Ia
(پزشکی اسفند87)
😳
🤔
🙄
💪
#پاسخ
همانطور که در توضیحات گفته شدگزینه 4⃣ پاسخ درست می باشد.
#فیزیولوژی
#نوروفیزیولوژی
مبحث:اعمال حرکتی نخاع
#نکات
🔺انواع نورون های حرکتی:
1.نورون حرکتی #آلفا: منشا فیبرهای حرکتی بزرگ از نوع Aآلفا هستند. پس از ورود به عضله چندین بار شاخه شاخه شده و فیبرهای قطور عضلات مخطط را عصبدهی میکند. تحریک یک فیبر آلفا👈تحریک سه تا چندصد فیبر عضله اسکلتی(یک واحد حرکتی)
👨🏻⚕در دوک عضلانی این فیبرها عصبدهی فیبرهای عضلانی خارج دوکی را برعهده دارند.
2.نورون حرکتی #گاما: درکنار نورون های حرکتی آلفا، نورون های حرکتی گاما به اندازه نصف آن ها وجود دارد که محل آن ها شاخ قدامی نخاع است. این نورون ها ایمپالس ها را از طریق فیبرهای عصبی کوچکتر از نوع Aگاما منتقل می کنند و به سمت فیبرهای عضلات مخطط کوچک و ویژه ای به نام فیبرهای داخل دوکی می روند، این فیبرها بخش میانی دوک عضله را می سازند👈 کنترل "تون" پایه عضله هم بر عهده آنهاست
3.نورون حرکتی #بتا: دو نوع نورون حرکتی بتا وجود دارد که شاخههای جانبی آنها به فیبرهای خارج دوکی نیز میروند.این دو نورون عبارتنداز:
☝️نورون حرکتی بتا نوع #دینامیک : این گروه فیبرهای با هستههای کیسه ای دوک عضلانی را عصب رسانی میکنند.
✌️نورون حرکتی بتا نوع #استاتیک : این دسته از نورونها فیبرهای با هستههای زنجیری را عصب دهی میکنند.
📚فیبرهای عصبی در هر سه نورون حرکتی تحتانی آلفا، بتا و گاما حاوی میلین است.نورونهای حرکتی آلفا در مقایسه با نورونهای حرکتی بتا و گاما قطورتر بوده و همچنین سرعت هدایت بیشتری دارند.
🔺فیبرهای دوک ماهیچه ای:
1. فیبرهای با هستههای #کیسه ای: هستهها در نوع فیبرهای کیسهای، در قسمت استوایی فیبر قرار میگیرند. این فیبرها خود شامل دو نوع Bag1 و Bag2 هستند. تعداد آنها معمولاً 1 تا 3 عدد است.
2. فیبرهای با هستههای #زنجیری: هستهها در این گروه، در امتداد طولی فیبر ماهیچهای قرار میگیرند. طول و قطر کمتری دارند. تعداد آنها ۳ تا ۹ عدد است.
🔺عصب گیری حسی در فیبرهای دوک ماهیچهای عبارتند از:
💎پایانه اولیه: این پایانهها دارای فیبر عصبی قطور Ia بوده که سرعت جریان عصبی آن برابر با ۷۰ الی ۱۲۰ متر در ثانیهاست.
💎پایانه ثانویه: فیبر عصبی این گروه، نوع II بوده که نسبت به نوع Ia دارای قطر و سرعت کمتری هستند.
🔊پایانههای اولیه در قسمت میانی هر دو نوع فیبر دوک ماهیچه ای(فیبرهای با هستههای کیسهای و زنجیری) دیده میشوند و چون به شکل حلقوی مارپیچی هستند به این نام خوانده میشوند.پایانههای ثانویه بیشتر فیبرهای دوک ماهیچهای نوع کیسهای دو(Bag۲) و گروه با هستههای زنجیری را عصب دهی میکنند و محل پایانههای ثانویه نسبت به پایانههای اولیه عمدتاً در یک طرف و گاهی در دوطرف آنها است(یعنی بیشتر یک فیبر حسی عصبی ولی گاهی دو فیبر عصبی وجود دارد).پایانههای ثانویه همانند نوع اولیه به دور فیبر داخل دوکی میپیچند ولی چون گاهی به شکل گل افشان هستند به این نام نیز خوانده میشوند.
🔺 #بازتابهای_کششی (Stretch reflex).پاسخهای فازیک و تونیک دوک ماهیچهای به ترتیب باعث رفلکس کششی دینامیک و رفلکس کششی ثابت استاتیک میگردند.همچنین رفلکس زانو و کلونوس( رفلکس عضلانی نوسان کننده: زمانی رخ میدهد که رفلکس کششی به میزان زیادی به وسیله ی ایمپالس های تسهیلی از مغز حساس شده باشد) که به علت کششهای ناحیه دوک ماهیچهای و تحریک گیرندههای آن ایجاد میشوند به عنوان یک رفلکس کششی محسوب میگردند.در Knee_jerk# رفلکس، Ia به میزان بالایی تحریک میشود که باعث بالا آمدن ساق پا میگردد و درنتیجه یک رفلکس کششی دینامیک ایجاد میشود.رفلکس کششی باعث تحریک یک ماهیچه و مهار ماهیچه مقابل(از طریق یک نورون واسطهای در نخاع) میگردد که به آن مهار متقابل(Reciprocal inhibition)می گویند.رفلکس کششی معکوس که از طریق اندام وتری گلژی و فیبرهای حسی Ib ایجاد میشود، چون برخلاف رفلکس کششی از انقباض همان ماهیچه جلوگیری میکند👈 رفلکس کششی معکوس
💡به مهار ماهیچه مربوطه در رفلکس کششی معکوس، مهار اتوژنیک(Autogenic inhibition) میگویند.در رفلکس کششی معکوس، برخلاف رفلکس زانو ماهیچه مقابل تحریک میشود.
#سوال
رفلکس کششی عضله مربوط به فعالیت کدام یک از فیبرهای حسی زیر است؟
1⃣تحریک Ib
2⃣مهار Ia
3⃣مهار II
4⃣تحریک Ia
(پزشکی اسفند87)
😳
🤔
🙄
💪
#پاسخ
همانطور که در توضیحات گفته شدگزینه 4⃣ پاسخ درست می باشد.