کانال علمی افق رویداد
12.7K subscribers
4K photos
1.26K videos
222 files
2.97K links
#زن_زندگی_آزادی
#مرد_میهن_آبادی

صفحه رسمی کانال افق رویداد
تاسیس ۲۰۱۵

کانال دیگر ما:

@ofoghroydad

آرشیو مستند و کلیپ علمی و کتاب:

@ofoghclip
Download Telegram
تأثیر شخصیت‌های تاریک سیاستمداران بر دوقطبی‌سازی سیاسی

بر اساس این پژوهش، سیاستمدارانی که دارای ویژگی‌های شخصیتی موسوم به سه‌گانه تاریک (Dark Triad) — شامل خودشیفتگی (تمرکز بیش از حد بر خود)، روان‌پریشی (سردی احساسی و بی‌احساسی) و ماکیاولیسم (گرایش به فریب و دستکاری) — هستند، باعث افزایش دوقطبی عاطفی در میان هواداران‌شان می‌شوند.


تأثیر درونی: هرچه رأی‌دهنده‌ها از نظر فکری به یک سیاستمدار نزدیک‌تر باشند، بیشتر از او تأثیر می‌گیرند و تمایل بیشتری به خصومت با مخالفان سیاسی پیدا می‌کنند.(یکی از دلایل خصومت شدید ولایت‌معاشان نسبت به مردم ایران همین شدت بالای سه گانه تاریک در رهبرشان است/سام)

نقش ماکیاولی‌ها: سیاستمداران ماکیاولی (هدف‌محور، دستکاری‌‌گر) بیش از دیگران در تشدید این دوقطبی احساسی مؤثرند.

بی‌تفاوتی به مخالف: شخصیت سیاستمداران مخالف تأثیر چندانی بر شدت دوقطبی شدن ندارد.

نمونه‌های مورد بررسی: رهبرانی مانند ترامپ، بولسونارو، ماکرون، اوربان، اردوغان، و مودى هم در این مطالعه بررسی شدند.(نمره هیچکدام فاش نشده است)

پیامدها:

دوقطبی احساسی باعث افزایش نفرت و خشم در جامعه می‌شود.

به تدریج هویت جمعی تضعیف می‌شود. ⚠️

ارزش‌ها و قواعد دموکراتیک در خطر فروپاشی قرار می‌گیرند.

در دوران‌های بحرانی، مردم تمایل بیشتری به رهبران مقتدر و سختگیر دارند _ حتی اگر این رهبران، هنجارشکن و تندخو باشند.

هشدار پژوهشگران:

نباید نقش ویژگی‌های تاریک شخصیت در سیاست را دست‌کم گرفت. این خصوصیات در رهبران اقتدارگرا و پوپولیست بیشتر دیده می‌شود و شواهد نشان می‌دهد که در دنیای امروز، این نوع شخصیت‌ها ریشه‌های بحران در سیاست جهانی را شکل می‌دهند.

European Journal of Political Research (2025).

🚀 @ofoghroydadd


نویسندگان: دانشگاه آمستردام، دانشگاه لوزان، و دانشگاه وری‌آمستردام

حال به سیاهچاله‌ای که در راس کشور ماست فکر‌ کنید.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
واکنش مادران ماکاک به مرگ نوزاد؛ متفاوت از اندوه انسانی

پزوهشی روی مادران ماکاک رزوس (نوعی میمون) نشان داد که پس از مرگ نوزادشان، آن‌ها دچار بی‌قراری جسمی کوتاه‌مدت می‌شوند، اما نشانه‌های متداول اندوه انسانی مانند بی‌حالی، کاهش اشتها و گوشه‌گیری را از خود نشان نمی‌دهند.

رفتار پس از فقدان:

در دو هفته اول پس از مرگ نوزاد، مادران ماکاک کمتر استراحت می‌کردند و دچار نوعی بی‌قراری فیزیکی می‌شدند.

برخلاف انتظار، میزان تغذیه، تیمار کردن (grooming) و رفتارهای جبرانی (مثل راه رفتن، خاراندن خود) در مقایسه با سایر مادران تغییر نکرد.


مرحله «اعتراض»:

پژوهشگران این بی‌قراری کوتاه را معادل یک دوره اعتراض (protest) می‌دانند که در مطالعات جدایی مادر-نوزاد در پریمات‌ها (نخستی‌ها) هم دیده شده _ اما این مرحله به یأس (despair) یا اندوه درازمدت منتهی نشد.

دو تعریف:

داغدیدگی (bereavement): وضعیت از دست دادن.
اندوه (grief): واکنش احساسی-رفتاری منفی به این فقدان.

پژوهشگران در این پژوهش این دو را از هم تفکیک کردند.

این پژوهش نخستین پژوهش نظام‌مند درباره واکنش مادران نخستی‌ها به مرگ نوزاد است.
بر اساس یافته‌ها، نشانه‌های اندوه به سبک انسانی در ماکاک‌ها دیده نشد و پژوهشگران توصیه کردند که برای درک بهتر سوگ در جانوران و تفاوت‌های تکاملی آن با انسان، پژوهش‌های بیشتری انجام شود.

«ما انتظار داشتیم مادران ماکاک پس از مرگ فرزند، استراحت بیشتری کنند _ اما در واقع کمتر استراحت کردند.»
دکتر آلیشیا کارتر (UCL Anthropology)

🚀 @ofoghroydadd

🐵 Biology Letters (2025)
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
در فاصله‌ای حدود ۱۲۰ سال نوری از زمین، سامانه‌ای شگفت‌انگیز و بی‌سابقه پیدا شده است. این منظومه که با نام 2M1510 شناخته می‌شود، از دو کوتوله‌ی قهوه‌ای در قالب یک جفت گرفت‌گر (eclipsing binary) و سیاره‌ای در مداری قطبی پیرامون آن‌ها تشکیل شده است؛

موضوعی که تاکنون در هیچ سامانه‌ای شناخته‌شده‌ای مشاهده نشده بود.

کوتوله‌های قهوه‌ای اجرامی میان‌رده «میان سیارات و ستارگان» به‌شمار می‌روند؛ آن‌ها به اندازه‌ای پرجرم هستند که همجوشی دوتریوم (هیدروژن سنگین) را در هسته‌ی خود آغاز کنند، اما برای همجوشی هیدروژن که در ستارگان رخ می‌دهد، به‌اندازه‌ی کافی پرجرم نیستند. از این رو، برخی آن‌ها را «ستارگان ناکام» می‌نامند.

یافتن این سیاره از راهی غیرمتعارف صورت گرفت. در جریان تحلیل نور دو کوتوله‌ی قهوه‌ای این سامانه، ستاره‌شناسان متوجه تغییرات کوچکی در حرکت آن‌ها شدند؛ لرزشی که با مدار دوتایی‌شان قابل توجیه نبود. پس از بررسی‌های دقیق و مدل‌سازی‌های گوناگون، تنها توضیح ممکن وجود سیاره‌ای در مدار قطبی پیرامون این جفت کوتوله بود.

جرم این سیاره که 2M1510 (AB) b نامیده شده، هنوز به‌طور دقیق مشخص نیست و در بازه‌ای میان ۱۰ تا ۱۰۰۰ برابر جرم زمین تخمین زده می‌شود. مدار آن نیز احتمالاً در بازه‌ی ۱۰۰ تا چند هزار روز قرار دارد که پژوهش‌های آینده به روشن شدن این جزئیات کمک خواهد کرد.

این سامانه، دومین سامانه‌ی شناخته‌شده از نوع دوتاییِ گرفت‌گر در میان کوتوله‌های قهوه‌ای است و «نخستین نمونه از سامانه‌ای با سیاره‌ای در مدار قطبی» به شمار می‌آید. این یافته‌ی تصادفی، دریچه‌ای تازه به درک شکل‌گیری و پویایی سامانه‌های ستاره‌ای و سیاره‌ای گشوده است.

🚀 @ofoghroydadd

🌎 Science Advances

اگر به تصویر دقت کنید مدار سیاره از سمت قطب دو کوتوله است.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
یک دفتر خیالی که مشرف به رصدخانه پارانال در شیلی است؛ در دوردست، تلسکوپ بسیار بزرگ رصدخانه جنوبی اروپا (VLT) با پرتو لیزرش روی تپه دیده می‌شود و در پیش‌زمینه، چهار تلسکوپ کوچک‌تر SPECULOOS قرار دارند.

در آسمان، طرحی از پیکربندی مداری سامانه 2M1510 دیده می‌شود(در پست پیشین)؛ با دو کوتوله‌ی قهوه‌ای به رنگ قرمز که به دور هم می‌چرخند و سیاره‌ی فراخورشیدی فرضی که در مداری قطبی به رنگ سفید می‌گردد.

درون دفتر، پوستری از کشف اولیه‌ی دو کوتوله‌ی قهوه‌ای 2M1510 به دیوار نصب شده و روی میز، سقف و زمین، نمودارها و الگوهایی از پیشروی محورمدار (Apsidal Precession) مدار کوتوله‌های قهوه‌ای _ که بر اثر نیروی گرانشی سیارات ایجاد شده _ به نمایش درآمده است.

اعتبار: دانشگاه بیرمنگام / آماندا اسمیت
آشنایی با مفهوم «سیگما» در مقالات علمی

در پژوهش‌های علمی، مخصوصاً در رشته‌های فیزیک، اخترفیزیک و آمار، از واژه سیگما (σ) برای بیان میزان اطمینان آماری و احتمال خطا در نتایج استفاده می‌شود.

سیگما در واقع نشان می‌دهد که یک نتیجه تا چه حد می‌تواند رندوم باشد یا چقدر می‌توان به درستی آن اطمینان داشت.

تعریف سیگما

در آمار، سیگما (σ) نماد انحراف معیار است؛ یعنی شاخصی از پراکندگی داده‌ها حول میانگین. در پژوهش‌های تجربی، تعداد سیگما مشخص می‌کند که یک نتیجه چند انحراف معیار با مقدار مورد انتظار در حالت رندوم فاصله دارد. هرچه تعداد سیگما بالاتر باشد، احتمال رندوم بودن نتیجه کمتر است.

تاریخچه‌ای کوتاه

مفهوم انحراف معیار و سیگما در قرن نوزدهم، توسط کارل فردریش گاوس، ریاضی‌دان آلمانی، در نظریه توزیع نرمال مطرح شد و به تدریج در تحلیل‌های آماری و فیزیکی به کار رفت. در قرن بیستم، به ویژه در فیزیک ذرات بنیادی، سیگما به آستانه‌های استاندارد برای پذیرش یا رد فرضیه‌ها تبدیل شد.

انواع آستانه‌های سیگما و معنی آن‌ها

در علم، معمولاً:

۳ سیگما (۹۹.۷٪): نشانه‌ای جدی اما کافی برای ادعای کشف نیست.(این عدد جامعه علمی را قانع نمیکند)

۵ سیگما (۹۹.۹۹۹۹۴٪): استاندارد بین‌المللی برای اعلام کشف قطعی( «آن‌قدر احتمال خطا ناچیز است (یک در ۳.۵ میلیون) که در عمل، ما آن را کشف قطعی می‌نامیم، اما در واقع، از نظر فلسفه علم، این واژه قطعی هنوز مشروط به صحت مدل، داده‌ها و روش ماست. هیچ چیز در علم، قطعیت مطلق ندارد_ فقط آن‌قدر به صحت نزدیک شده‌ایم که دیگر شکی در «کاربرد و نتیجه عملی» آن نیست.»).

مقادیر بالاتر از ۵ سیگما (۶σ، ۷σ و …) در عمل کمیاب است و در پروژه‌های بسیار خاص و بزرگ (مثل کشف بوزون هیگز) گزارش می‌شود، اما تفاوت آن‌ها با ۵ سیگما از نظر علمی آن‌قدر کم است که اغلب ضروری نیست.

کاربرد سیگما در مقالات علمی:

• سنجش اطمینان به نتایج تجربی
• مقایسه فرضیه‌ها با نتایج مشاهده‌شده
• تشخیص وجود سیگنال معنادار در میان داده‌های پر نویز
• تعیین آستانه قطعی برای اعلام کشف

چند تا مثال

۱. در سال ۲۰۱۲، کشف بوزون هیگز در مرکز سرن با اطمینان ۵ سیگما اعلام شد.

۲. در اخترفیزیک، تشخیص امواج گرانشی یا سیگنال‌های شیمیایی در سیارات فراخورشیدی نیازمند دست‌کم ۵ سیگما اطمینان آماری است.

۳. در پژوهش اخیر درباره سیاره K2-18b، نشانه‌های شیمیایی مرتبط با زندگی در سطح ۳ سیگما گزارش شده که برای ادعای کشف کافی نیست و دانشمندان در تلاشند تا آن را به ۵ سیگما ارتقا دهند. (البته در این مورد اگر به ۵ سیگما هم برسد به معنای تایید قطعی زندگی روی سیاره مورد نظر نیست)

سیگما ابزاری بنیادین در سنجش اعتبار علمی است. ۵ سیگما به عنوان آستانه استاندارد کشف پذیرفته شده و مقادیر بالاتر از آن بیشتر جنبه نمایشی یا موارد استثنایی دارد. این معیار به ما کمک می‌کند که مرز میان رندوم و واقعیت علمی را با دقت ریاضی تعیین کنیم.

به تصویر پست نگاه کنید

🚀 @ofoghroydad

گردآروی سام آریامنش
تصویر و ویرایش نگارشی از هوش مصنوعی

اطلاعات بیشتر از سایت سرن
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
خاستگاه پیچیده گربه‌های اهلی؛ تونس در مرکز ماجرا

دو پژوهش بزرگ‌مقیاس که یکی به سرپرستی دانشگاه رم تور ورگاتا و دیگری به سرپرستی دانشگاه اکستر انجام شده‌اند، داستان اهلی‌سازی گربه‌ها را پیچیده‌تر از آنچه پیش‌تر تصور می‌شد نشان می‌دهند. هر دو پژوهش بر اساس داده‌های ژنتیکی گسترده و شواهد باستان‌شناسی، تونس را به‌عنوان خاستگاه احتمالی گربه‌های اهلی معرفی می‌کنند.

برای سال‌ها این‌طور فرض می‌شد که گربه‌ها همراه با کشاورزان نوسنگی به اروپا راه یافته‌اند، اما یافته‌های تازه نشان می‌دهد که گربه‌های با منشأ اهلی، تنها از حدود قرن اول میلادی در اروپا ظاهر شده‌اند؛ هزاران سال دیرتر از آنچه روایت‌های قبلی بیان می‌کرد.

پژوهش‌های دانشگاه رم تور ورگاتا

این تیم با تجزیه و تحلیل ژنوم‌های کم‌پوشش از ۷۰ نمونه باستانی گربه، به همراه نمونه‌های موزه‌ای از ایتالیا، بلغارستان و شمال آفریقا، و ۳۷ اسکلت تاریخ‌گذاری شده با رادیوکربن، دریافت که دو موج اصلی از انتقال گربه‌ها وجود داشته است:
موج اول: در سده دوم پیش از میلاد، گربه‌های وحشی شمال‌غرب آفریقا به ساردینیا راه یافته و نسل گربه‌های وحشی کنونی آن‌جا را شکل دادند.
موج دوم: در دوران امپراتوری روم، گربه‌هایی که از نظر ژنتیکی به گربه‌های اهلی امروزی نزدیک بودند، از تونس به سراسر اروپا گسترش یافتند.

پژوهش‌های دانشگاه اکستر

این تیم در بررسی بیش از ۲۴۰۰ قطعه استخوان گربه از ۲۰۶ محوطه باستانی و تطبیق آن با داده‌های ژنتیکی، به نتایج کمی متفاوت رسید. آن‌ها حضور گربه‌های اهلی در اروپا را از هزاره اول پیش از میلاد تأیید کردند؛ پیش از اوج‌گیری روم.
آن‌ها هاپلوگروه‌های متفاوت میتوکندری را در بریتانیا در قرون چهارم تا دوم پیش از میلاد شناسایی کردند که نشان از ورود گربه‌ها در عصر آهن دارد. این پژوهش نیز تونس را به‌عنوان خاستگاه این گربه‌ها معرفی می‌کند.

ابعاد فرهنگی و مذهبی

هر دو پژوهش، عوامل فرهنگی و مذهبی را در گسترش گربه‌ها بسیار مؤثر می‌دانند. در مصر باستان، گربه‌ها تقدس داشتند و با الهه باستت همراه بودند؛ این تقدس باعث مومیایی کردن و جابه‌جایی آن‌ها از راه شبکه‌های مذهبی شد. در یونان و روم، گربه‌ها با الهه‌هایی چون آرتمیس و دیانا پیوند خوردند. در اسطوره‌شناسی اسکاندیناوی نیز گربه‌ها به فریا، الهه عشق و حاصلخیزی وابسته بودند.


گرچه این دو پژوهش در جزئیات زمان و مسیر پراکندگی تفاوت دارند، اما در یک نکته کلیدی هم‌نظرند:
اهلی‌سازی و گسترش گربه‌ها در اروپا در دوره‌ای بسیار نو تر از آنچه تصور می‌شد و با انگیزه‌های فرهنگی-مذهبی و شبکه‌های تجاری-اجتماعی صورت گرفته است؛ نه به‌سادگی در کنار کشاورزان نوسنگی.

این یافته‌ها همچنین نشان می‌دهد که تکیه صرف بر نشانگرهای میتوکندری می‌تواند درک ما از فرایند اهلی‌سازی را دچار خطا کند.

🐱 biorxiv (2025)
🐱 biorxiv (2025)

🚀 @Ofoghroydadd
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
یافتن دو تا «کوتوله سفید دوچهره» دیگر

در یک پژوهش تازه که در The Astrophysical Journal منتشر شده، تیمی از اخترشناسان از دانشگاه اوکلاهما (آمریکا)، دانشگاه مونترال (کانادا) و مرکز اخترفیزیک هاروارد-اسمیتسونین (آمریکا) موفق به یافتن دو کوتوله سفید دیگر با ویژگی شگفت‌انگیز «دوچهره» شدند.
با این یافته، تعداد کوتوله‌های سفید شناخته‌شده از این نوع به عدد ۷ رسید.


برای سال‌ها تصور می‌شد که سطح بیشتر کوتوله‌های سفید عمدتاً از هیدروژن تشکیل شده است. اما دو سال پیش، برای نخستین بار ستاره‌ای پیدا شد که یک سمت آن پوشیده از هیدروژن و سمت دیگرش از هلیوم بود. این یافته به پیدایش گونه‌ای نو از کوتوله‌های سفید منجر شد که به آن‌ها double-faced white dwarfs (کوتوله‌های سفید دوچهره) می‌گویند.


کوتوله‌های سفید ستارگان بسیار چگالی هستند که پس از پایان عمرشان، لایه‌های بیرونی خود را از دست داده‌اند و تنها هسته‌ی داغ آن‌ها باقی مانده است. جرم آن‌ها معمولاً هم‌سنگ خورشید است، در حالی که حجمی نزدیک به زمین دارند. این ستارگان در ترکیب خود علاوه بر هیدروژن، هلیوم، اکسیژن و کربن هم دارند.


در این پژوهش، دو کوتوله سفید تازه با این ویژگی‌ها شناسایی شد که هنگام چرخش، سطح آن‌ها بین لایه‌های هیدروژن و هلیوم جابه‌جا می‌شود. مقایسه این ستارگان با سایر کوتوله‌های سفید نشان می‌دهد که ۴ مورد از ۷ کوتوله سفید دوچهره یافت شده، میدان مغناطیسی بسیار قوی دارند. این در حالی است که در کوتوله‌های سفید معمولی، چنین میادین مغناطیسی نادیده است.

پژوهشگران بر این باورند که این میدان مغناطیسی قوی، بویژه در قطب‌های ستاره، عامل شکل‌گیری این ساختار دوگانه است. میدان مغناطیسی با تأثیر بر فرآیند همرفت (convection) در ستاره، باعث می‌شود مواد مختلف در بخش‌های گوناگون سطح آن تجمع یابند. به این ترتیب، در یک نیم‌کره هیدروژن و در نیم‌کره دیگر هلیوم غالب می‌شود.

این یافته علاوه بر شناسایی گونه‌ی تازه‌ای از کوتوله‌های سفید، درک ما از ساختار داخلی، میدان‌های مغناطیسی و فرایندهای دینامیکی ستارگان مرده را گسترش می‌دهد و می‌تواند به مدل‌های دقیق‌تری در تکامل ستارگان کمک کند.

🏴󠁧󠁢󠁥󠁮󠁧󠁿 @ofoghroydadd

🪐 The Astrophysical Journal (2025)
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
بیگانگان فرازمینی کجا هستند؟ توضیح پارادوکس فرمی


«آنها کجا هستند؟» این پرسش درباره‌ی نبود بیگانگان در این جهان پهناور، به نام پارادوکس فرمی شناخته می‌شود.

ستاره‌شناسان روز پنجشنبه امیدها را زنده کردند که شاید بشر در این جهان تنها نباشد؛ چراکه آن‌ها نشانه‌های امیدبخشی از زندگی در یک سیاره‌ی دوردست پیدا کردند.

اما با توجه به سن و گستردگی غول‌آسای کیهان، مدت‌هاست یک پرسش مخ برخی دانشمندان(برخی که نه, همه) را مشغول کرده:
چرا ما تا به حال با بیگانگان برخورد نداشته‌ایم؟

در سال ۱۹۵۰، انریکو فرمی، فیزیکدان برجسته، در زمان ناهار این پرسش را از دیگر فیزیکدانان معروف ازجمله ادوارد تلر(توی فیلم اوپنهایمر دیدید این دانشمند رو؛ پدر بمب هیدروژنی هستند این بزرگوار) پرسید:
«آنها کجا هستند؟»

این مسئله بعدها به نام پارادوکس فرمی شناخته شد.

جیسون رایت، مدیر مرکز هوش فرازمینی در دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا، به خبرگزاری AFP گفت:
«این یک مسئله‌ی عددی است.»
کهکشان راه شیری حدود ۱۰ میلیارد سال سن دارد و بیش از ۱۰۰ میلیارد ستاره در خود جای داده است. این موضوع نشان می‌دهد که تعداد سیارات بالقوه قابل سکونت در همین کهکشان خودمان هم بسیار شگفت‌آور است.

یکی از آن‌ها می‌تواند K2-18b(سیاره‌ای که این روزها سرتیتر خبرگزاری ها است) باشد؛ جایی که ستاره‌شناسان گفته‌اند نشانه‌هایی از یک ماده شیمیایی پیدا کرده‌اند که در زمین فقط توسط میکروب‌ها تولید می‌شود.

رایت می‌گوید: پارادوکس فرمی اساساً می‌گوید که _ اگر زمان کافی در اختیار باشد_ «هر گونه بیگانه‌ای در نهایت شخصیتی شبیه ایلان ماسک خواهد داشت که به ستاره‌ی بعدی سفر کند و آن را سکونت دهد.» و اینکه ما هنوز چیزی از بیگانگان نشنیده‌ایم، به نام «راز سکوت بزرگ» شناخته می‌شود.

پس تئوری‌ها چه می‌گویند؟

تا به حال دست‌کم ۷۵ راه‌حل احتمالی برای پارادوکس فرمی پیشنهاد شده است (بر اساس یک کتاب در سال ۲۰۱۵؛ توی دو کانال کاوش کنید پارادوکس فرمی) و رایت حدس می‌زند که تعداد بیشتری هم بعد از آن اضافه شده است.

نخست، ممکن است بشر هنوز حیات بیگانه را پیدا نکرده، چون اصلاً از اول وجود نداشته یعنی ما واقعاً تنها هستیم.

گرچه بسیاری از دانشمندان این را بسیار بعید می‌دانند.
بر اساس یک نظرسنجی در Nature Astronomy در اوایل امسال، حدود ۸۷٪ از بیش از ۱۰۰۰ دانشمند در رشته‌های مرتبط، معتقدند که دست‌کم شکلی از حیات فرازمینی(هوشمند و غیرهوشمند) وجود دارد. بیش از ۶۷٪ هم باور دارند که موجودات هوشمند فضایی در جایی از کیهان هستند.
البته امکانش هست که بیگانگان همین حالا هم اینجا باشند و ما متوجه نشده باشیم _ یا اینکه مخفی شده باشد.
یا شاید فضای میان‌ستاره‌ای _برای جابجایی بیش از حد دشوار، فاصله‌ها خیلی زیاد و منابع لازم خیلی بزرگ باشد.

اگر «فیلتر بزرگ» وجود داشته باشد چه؟

یک گمانه‌ی دیگر این است که نوعی «فیلتر بزرگ» وجود دارد که مانع از شکل‌گیری حیات _ یا دست‌کم حیات هوشمند _ در درجه اول می‌شود(کلیپ آموزشی فیلتر بزرگ).

یا شاید مانعی هست که اجازه نمی‌دهد تمدن‌ها بیش از یک حد مشخص پیشرفت کنند.
مثلاً تمدن‌ها وقتی به فناوری سفر فضایی می‌رسند، ممکن است خودشان را با چیزهایی مانند سلاح‌های هسته‌ای نابود کنند. یا منابع سیاره‌شان را تمام کنند، یا آب‌وهوای‌شان را غیرقابل سکونت کنند.

بعضی از این گمانه‌ها(درواقع پاسخ‌های احتمالی پارادوکس مورد بحث) تحت‌تأثیر نگرانی‌ها درباره‌ی تمدن انسانی شکل گرفته _ تنها نمونه‌ای که از حیات هوشمند می‌شناسیم(یعنی انسان انگارانه هستند).

اما رایت معتقد است این هم بعید است، چون چنین مانعی باید در سراسر کیهان یکسان عمل کند(یعنی اگر چنینه و همچین موانعی است، پس ما هم نباید موجود میشدیم). همچنین باید گونه‌ها را به‌طور کامل منقرض کند؛ وگرنه بالاخره دوباره می‌کوشند و دوباره سراغ سفر فضایی می‌روند.

آیا ما در یک باغ‌وحش یا آسمان‌نما هستیم؟

گمانه‌های بسیار عجیبی هم وجود دارد.
طبق فرضیه‌ی «باغ‌وحش»، بیگانگان پیشرفته ما را از دور تحت نظر دارند، بدون اینکه دخالت کنند _ مثل حیواناتی در باغ‌وحش.
گمانه‌‌ی «آسمان‌نما» هم می‌گوید که بیگانگان ممکن است یک توهم برای ما ساخته باشند تا فضا را خالی و بی‌جان ببینیم و در ناآگاهی بمانیم(تمام اینها انواع پاسخ‌های پارادوکس فرمی هستند).

... یا یک «جنگل تاریک»؟

این گمانه نامش را از کتاب دوم مجموعه علمی-تخیلی «مسئله‌ی سه‌‌جرم» نوشته‌ی نویسنده‌ی چینی سی‌شین لیو گرفته است.(سریال تلویزیونی مشکل سه جرم را ببینید)....


ادامه این گزارش ✍️

🚀 @ofoghroydadd
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from مستند و کلیپ افق رویداد (سام آریامنش)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چرا وجود حیات بیگانه حکم پایان ما را دارد – فیلتر بزرگ

کشف حیات بیگانه در سیاره ای دوردست خبری فوق العاده است - یا شاید هم برعکس؟ اگر ما تنها حیات هوشمند در کیهان نباشیم، احتمالا بدین معناست که شمارش معکوس روزهایمان تا نابودی، سرنوشت محتوم ماست.

زیرنویس حمیدرضا بیدار

♨️ @ofoghroydadd
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مستند سامانه‌ی خورشیدی
با برایان کاکس


هر بخش ۶۰ دقیقه، همراه با زیرنویس

دانلود بخش ۱ :

کیفیت خوب 480p
کیفیت عالی‌ 1080p

دانلود بخش ۲ :

کیفیت خوب
کیفیت عالی

دانلود بخش ۳ :

کیفیت خوب
کیفیت عالی

دانلود بخش ۴ :

کیفیت خوب
کیفیت عالی

دانلود بخش ۵ :

کیفیت خوب
کیفیت عالی

🚀 @ofoghroydadd

برای دانلود باید فیلترشکن خاموش باشد. 👑
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
هااا، آهااا، آهااان

پژوهشی درباره لحظه‌های «آها» (Insight)

پژوهشگران دانشگاه توکیو در پژوهشی تازه، فرایند شکل‌گیری بینش ناگهانی یا همان لحظه «آها» را بررسی کرده‌اند؛ لحظه‌ای که فرد ناگهان به راه‌حلی خلاقانه یا درک عمیق‌تری از مسئله دست می‌یابد.

در این پژوهش، ۱۰۵ شرکت‌کننده در آزمونی به نام Remote Associates Test (RAT) شرکت کردند که در آن باید ارتباط معنایی میان سه نویسه ژاپنی (کانجی) را پیدا می‌کردند. پژوهشگران با اعمال محدودیت‌های ذهنی (fixation) و حذف آن (de-fixation) در دو حالت مختلف، عملکرد ذهنی افراد را سنجیدند.

نتیجه نشان داد که لحظه‌های «آها» زمانی رخ می‌دهند که ذهن انسان فاصله بیشتری در فضای راه‌حل‌ها جستجو می‌کند؛ به‌عبارت دیگر، فرد از محدوده فکرهای کلیشه‌ای فاصله می‌گیرد و ایده‌های دورتر و متفاوت‌تر را نیز بررسی می‌کند.

در حالت fixation، افراد روی ایده‌های غلط پافشاری می‌کنند و در نتیجه احتمال یافتن راه‌حل کاهش می‌یابد.

در حالت de-fixation، کنار گذاشتن این تفکرات غلط باعث گسترش دامنه جستجو در فضای راه‌حل‌ها و افزایش احتمال درک بینشی می‌شود.

برای تحلیل این فرایند، پژوهشگران از یک مدل شبیه‌سازی برای ردیابی نحوه حرکت ذهن شرکت‌کنندگان در فضای واژگانی ژاپنی بهره بردند.

این پژوهش نشان می‌دهد که خلاقیت و حل مسئله وابسته به گشت‌وگذار فعال در دامنه‌های فکری دورتر از ذهنیت اولیه است. این یافته می‌تواند مبنایی برای پژوهش‌های آینده در حوزه‌های روانشناسی خلاقیت و آموزش روش‌های حل مسئله باشد.

🚀 @ofoghroydadd

🎮 Communications Psychology (2025)

این لحظه الزاما با صدا دادن نیست، فرد ممکن است در ذهنش بگوید آها
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
تایید وجود یک سیاه‌چاله‌ی تنها، برای نخستین بار

تیمی از اخترشناسان در مؤسسه علمی تلسکوپ فضایی همراه با همکارانی از دانشگاه سنت اندروز و رصدخانه جنوبی اروپا، توانستند برای نخستین بار وجود یک سیاه‌چاله تنها (بدون ستاره همدم) را تأیید کنند.

در سال ۲۰۲۲ همین تیم، گزارش داده بود که جسم تاریکی در صورت فلکی قوس (Sagittarius) حرکت می‌کند. در ابتدا گمان می‌رفت که این جرم می‌تواند ستاره نوترونی باشد. با تحلیل داده‌های جدید هابِل (۲۰۱۱ تا ۲۰۱۷، سپس ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲) و کاوشگر گایا:
جرم این جسم حدود ۷ برابر جرم خورشید تخمین زده شد.
این مقدار برای یک ستاره نوترونی بیش از حد زیاد است، پس تنها گزینه منطقی: سیاه‌چاله.

روش شناسایی

برخلاف دیگر سیاه‌چاله‌های پیدا شده که با تاثیرشان بر نور ستاره همدم دیده می‌شوند،
این یکی تنها از طریق همگرایی گرانشی (در حین عبور از جلوی یک ستاره دوردست و تغییر موقتی مکان و شدت نور آن) پیدا شد.

تایید نهایی

در ۲۰۲۳ تیم دوم هم که قبلاً مخالف بود، نظرش را اصلاح کرد و تأیید کرد که این جرم سیاه‌چاله‌ای با حدود ۶ جرم خورشیدی است.

نتیجه‌گیری نهایی: اولین تایید رسمی وجود یک سیاه‌چاله تنها در کهکشان.

این تیم امیدوار است که با تلسکوپ فضایی نانسی گریس رومَن (پرواز در ۲۰۲۷)، نمونه‌های بیشتری از این نوع سیاه‌چاله‌ها بیابد.

🚀 @ofoghroydadd

🎮 The Astrophysical Journal (2025)
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
زندگی روی بهرام؛ گلسنگ‌ها، نامزدهای مقاوم در برابر شرایط مرگبار سیاره سرخ

بهرام یکی از دشوارترین جاها برای زندگی در سامانه‌ی خورشیدی است؛ سیاره‌ای سرد، خشک و بی‌هوا که جو بسیار رقیقی دارد و در معرض تابش مداوم پرتوهای کیهانی و شراره‌های خورشیدی قرار گرفته است.

نبود میدان مغناطیسی و آب مایع در سطح آن، امکان زیست را برای بیشتر موجودات زنده ناممکن می‌کند.

با این حال، در پژوهشی تازه، گروهی از دانشمندان اروپایی نشان داده‌اند که برخی گونه‌های گلسنگ (lichen) _ موجودات هیبریدی متشکل از قارچ و جلبک فتوسنتزکننده یا باکتری _ می‌توانند در برابر این شرایط سخت مقاومت کنند.

جزئیات آزمایش جالب است:

در این پژوهش که در مارس ۲۰۲۵ در نشریه IMA Fungus منتشر شده، دو گونه گلسنگ به نام‌های Diploschistes muscorum و Cetraria aculeata درون یک اتاقک خلأ در مرکز پژوهشکده فضایی آکادمی علوم لهستان قرار گرفتند.
این اتاقک شرایط جوی بهرام را شبیه‌سازی کرد؛ فشار کم، ترکیب گازهای مریخی، دمای پایین و تابش یونیزان.

در مدت ۵ ساعت، معادل یک سال تشعشعات بهرام به این گلسنگ‌ها تابیده شد. نتایج نشان داد هر دو گونه توانستند فعال باقی بمانند و متابولیسم خود را حفظ کنند؛ در این میان، D. muscorum بیشترین مقاومت را از خود نشان داد.


این پژوهش نه تنها نشان‌دهنده توان بالای این موجودات در برابر شرایط سیاره بهرام است، بلکه چشم‌انداز تازه‌ای در زمینه امکان انتقال و بقای برخی موجودات زنده زمینی در محیط‌های فرازمینی ارائه می‌دهد. البته بقای بلندمدت آن‌ها بدون حضور آب در سطح بهرام هنوز غیرممکن است.

از سوی دیگر، این یافته‌ها دانش ما را درباره فرایندهای زیستی در محیط‌های بیگانه گسترش داده و می‌تواند مبنایی برای طراحی مأموریت‌های زیست‌فناورانه در آینده باشد.

دیگر نامزدهای مقاوم اینها هستند:

تاردیگریدها (خرس‌های آبی)، جانورانی میکروسکوپی که می‌توانند در خلا، سرما، گرما، فشارهای بسیار بالا و تشعشعات شدید دوام بیاورند.

خزه‌های صحرایی که در برابر پرتوهای گاما و سرمای شدید مقاوم‌اند.

میکروارگانیسم‌های زیرزمینی که می‌توانند در اعماق مریخ، دور از تابش‌ها، به حالت خواب طولانی فرو بروند.

اگرچه در حال حاضر بهرام مکانی مناسب برای زیست موجودات زنده نیست، اما این پژوهش نشان می‌دهد که برخی گونه‌های زمینی می‌توانند در شرایط شبیه بهرام دوام بیاورند. این دانش می‌تواند در مأموریت‌های آینده، چه برای پژوهش پتانسیل زیست بهرام و چه برای بهره‌برداری‌های زیستی-فناورانه، کاربرد داشته باشد.

جالب آنکه با وجود همه این موجودات مقاوم، نخستین قدم بر سطح بهرام را به احتمال زیاد، انسانی برخواهد داشت که خود بسیار آسیب‌پذیر در برابر همین تهدیدات است.

🚀 @ofoghroydadd
🌖 Livescience
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
یک قاعده ریاضی پنهان، منقار پرندگان و سایر دایناسورها را به مدت ۲۰۰ میلیون سال شکل داده است.

منقار پرندگان تقریباً در هر شکل و اندازه‌ای وجود دارد _ از منقار نی‌مانند مرغ مگس‌خوار گرفته تا منقار بُرنده و چاقومانند عقاب.

اما ما دریافته‌ایم که این تنوع حیرت‌انگیز، در واقع بر پایه یک قاعده ریاضی پنهان بنا شده که رشد و شکل منقارها را در تقریباً تمام پرندگان زنده کنترل می‌کند.

جالب‌تر این که این قاعده حتی شکل منقار در نیاکان پرندگان _ یعنی دایناسورها _ را هم توضیح می‌دهد.

ما خوشحالیم که نتایج این پژوهش را که اکنون در مجله iScience منتشر شده، با شما به اشتراک می‌گذاریم.
با پژوهش منقارها در پرتو این قاعده ریاضی، می‌توانیم درک کنیم که چگونه چهره پرندگان و سایر دایناسورها طی ۲۰۰ میلیون سال تکامل یافته است.
همچنین می‌توانیم بفهمیم که چرا در برخی موارد نادر، این قاعده نقض می‌شود....

ادامه این گزارش ✍️ ✍️

🚀 @ofoghroydadd
🦖 iScience (2025)

🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥

معرفی چند کانال در زمینه دیرینه‌شناسی:

🦖 https://t.me/paleogram
🦖 https://t.me/referenceevolution
🦕 https://t.me/dirinenegar
🦤 https://t.me/irpaleochannel
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
روز زمین گرامی باد.

نخست از خودم بگویم؛ یک عادت شاید از نظر شما عجیب؛ مهم نیست کجا باشم، هرگاه چیزی می‌نوشم یا میخورم پوستش را در جیبم میگذارم اگر سطل آشغالی نباشد؛ به گونه‌ای که این به عملی ناخودآگاه تبدیل شده است. از این رو همیشه جیب های من پر از پوست خوردنی هستند.
به یاد دارم، وقتی در پارک پوست خوراکی های خود را به سمت سطل آشغال میبردم، خانواده ها چهار چشمی نگاهم میکردند. تحمل این نگاه برایم سخت بود، احساس میکردم من عجیب هستم. ولی نه؛ من عجیب نیستم، خیلی از مردم هستند که رفتار نادرستی دارند و فرهنگ خوبی در این زمینه ندارند.

یک بحث کوتاه؛ آیا مقصر آلودگی سیاره مردم هستند یا افرادی ویژه؟

همه انسان‌ها به صورت مستقیم و غیر مستقیم سهمی در آلوده کردن زمین دارند.‌ بسیاری از انسان‌ها مستقیما زباله‌هایشان را در محیط، مثل خیابان و پارک و جاده و حیات وحش و آب‌ها رها میکنند. ته سیگارها مصیبتی شده‌اند.

اما آیا همه این‌ها به خودی خود می‌تواند عامل اصلی بحران‌های زیست‌محیطی باشد؟
یا باید نگاه عمیق‌تری به افراد و شرکت‌هایی داشت که با فعالیت‌های خود حجم زیادی از آلودگی را به وجود می‌آورند؟
آیا تصمیمات فردی که در سطحی کوچک انجام می‌شود، می‌تواند در برابر تولیدات صنعتی، جنگل‌زدایی‌های گسترده و آلودگی‌های صنعتی ایستادگی کند؟ حقیقت این است که آلودگی به دلیل رفتارهای فردی و کلان، در هم تنیده است. اما از آنجا که هر فردی نقشی دارد، مسئولیت‌پذیری فردی می‌تواند به تغییرات جمعی منجر شود.

باید پذیرفت که هرچه به آگاهی‌مان از تاثیرات این رفتارها افزوده شود، تغییرات بزرگ‌تری ممکن است رخ دهد. عادت‌هایی مثل نگه‌داشتن زباله در جیب یا تفکیک درست پسماندها، ممکن است به نظر بی‌اهمیت برسند، اما وقتی در سطح جمعی گسترش یابند، تأثیرات مثبتی در پی خواهند داشت. ما باید بیاموزیم که هیچ کار کوچک یا بی‌اهمیتی در این مسیر وجود ندارد. این یک مبارزه جمعی است و ما همه در آن شریک هستیم.

آلودگی زمین تنها نتیجه رفتارهای فردی نیست، بلکه بسیاری از مشکلات زیست‌محیطی به فعالیت‌های صنعتی و تجاری برمی‌گردد. شرکت‌ها و کارخانه‌ها که به دنبال سود بیشتر هستند، غالباً به هزینه‌ی محیط زیست و منابع طبیعی اقدام به تولید می‌کنند. صنایع بزرگ، از نفت و گاز گرفته تا تولید پلاستیک و مواد شیمیایی، سهم بزرگی در آلودگی هوا، آب و خاک دارند.

این شرکت‌ها به دلیل هزینه‌های بالای تصفیه و مدیریت زباله‌ها، اغلب از روش‌های ساده‌تری برای دفع مواد زائد استفاده می‌کنند که به محیط زیست آسیب می‌زند.

یکی از بدترین نمونه‌ها، آلودگی دریاها به دلیل رهاسازی پلاستیک و مواد شیمیایی است. میلیاردها قطعه پلاستیکی هر روزه وارد اقیانوس‌ها می‌شود و موجودات دریایی را به خطر می‌اندازد. علاوه بر این، کارخانه‌ها با انتشار گازهای گلخانه‌ای و مواد سمی به جو، تغییرات اقلیمی را تشدید می‌کنند. این مسئله نه تنها بر سلامت کره‌زمین تأثیر می‌گذارد، بلکه باعث تهدید سلامت انسان‌ها و سایر موجودات زنده نیز می‌شود.

افراد ویژه و قدرتمند، چه در سطح دولتی و چه در سطح تجاری، اغلب به دلیل منافع شخصی و اقتصادی، در برابر قوانین زیست‌محیطی مقاومت می‌کنند و در مواردی حتی به تخریب طبیعت و بهره‌برداری بی‌رویه از منابع ادامه می‌دهند. این افراد، از جمله شرکت‌های بزرگ نفتی، خودروسازی و صنعتی، ممکن است برای جلوگیری از هزینه‌های بیشتر، به راحتی از قوانین زیست‌محیطی چشم‌پوشی کنند و به این ترتیب، به آلودگی‌ها دامن بزنند.

در نهایت، اگر ما خواستار تغییر واقعی هستیم، باید فشار بیشتری به این نهادها و شرکت‌ها وارد کنیم تا اقدامات موثرتر و مسئولانه‌تری در قبال محیط زیست انجام دهند. مبارزه با آلودگی، تنها از تغییر رفتار فردی حاصل نمی‌شود، بلکه نیاز به اصلاحات کلان در سیاست‌گذاری‌ها، نظارت‌های قوی‌تر و مسئولیت‌پذیری بیشتر از سوی شرکت‌ها و دولت‌ها دارد. در آخر هرگز نباید به این دلایل، تاثیر رفتار فردی را نادیده گرفت و باید رفتار خودمان را درست کنیم.

میتوانید برای شروع جلوی ساختن این پتروشیمی به هر روشی که شد بایستید؛ اگر جایی برای امضا کردن بود امضا کنید، شاید تاثیر داشت؛ اگر کانالی و صفحه‌ای دارید، در چند خط کوتاه معترض شوید.

کلیپهای مرتبط:

آیا برای توقف تغییرات اقلیمی به انرژی هسته‌ای نیاز داریم؟

مسئول تغییرات اقلیمی چه کسانی هستند؟ منو شما؟ یا افرادی خاص– چه کسی باید این بحران را حل کند؟
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چگونه خون، به دفعات، فرگشت یافت
از PBS Eons

شانزدهم ژانویه 2019

ترجمه و زیرنویس از نادیه افشاری
دهم مرداد 1401

ویدئوی این پست : 360P

🚀 @ofoghroydadd

#تکامل_خون #فرگشت_خون
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
معرفی کوتاه اجرام فضایی

۱. ستاره‌ها

ستاره رشته اصلی: ستاره‌هایی که در تعادل پایدار بوده و در هسته خود هیدروژن را به هلیوم تبدیل می‌کنند (مانند خورشید).

غول سرخ: ستاره در فاز پایانی عمر که منبسط شده و سطح آن سردتر و سرخ‌رنگ می‌شود.

غول آبی: ستاره پرجرم و داغ که به رنگ آبی می‌درخشد و عمر کوتاهی دارد.

ابرغول سرخ: ستاره‌های بسیار عظیم در پایان عمر با اندازه‌ای صدها برابر خورشید (مانند بتلگئوز).

ابرغول آبی: ستاره‌های بسیار داغ و پرنور در مراحل پایانی زندگی (مانند اِتا کارینا).

کوتوله سفید: هسته متراکم باقی‌مانده از ستاره‌های سبک‌وزن که سوختشان به پایان رسیده.

کوتوله سفید دوچهره: نوعی کوتوله سفید با یک سمت درخشان و یک سمت تاریک به دلیل قفل گرانشی.

کوتوله قهوه‌ای: جرم میان‌رده بین سیاره و ستاره که جرم کافی برای همجوشی هیدروژن ندارد.

کوتوله سرخ: ستاره‌های کوچک و کم‌جرم که همجوشی هیدروژن را به‌آرامی انجام می‌دهند.

کوتوله سیاه (فرضی): کوتوله سفیدی که پس از گذر میلیاردها سال، کاملاً سرد و تاریک شده است.

ستاره نوترونی: بازمانده متراکم ابرنواختر ستاره‌های پرجرم، عمدتاً از نوترون‌ها.

پولسار: ستاره نوترونی چرخانی که پرتوهای الکترومغناطیسی منظم می‌تاباند.

مگنتار: ستاره نوترونی با میدان مغناطیسی بسیار شدید، هزاران برابر بیشتر از پولسار.

ستاره سیاه: جسمی (فرضی) فروپاشیده پیش از تشکیل سیاهچاله که اندکی نور از خود منتشر می‌کند.

ادامه این پست✍️

🚀 @ofoghroydadd

این پست تنها حاوی یک تعریف یک خطی کوتاه است؛ می‌شد از دیدگاه‌های دیگری نیز سیارات و کهکشان‌ها و ستارگان و غیره را دسته بندی کرد؛
همچنین احتمالا اجرامی جا افتاده‌اند که میتوانید در بخش دیدگاه بفرستید.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM