#علی_ربیعی، سخنگوی دولت، در توئیتی نوشته که "ورود زنان به ورزشگاه ثمره تلاشهای داخلی است، نه فشار خارجی."
برادر من! حداقل یک بازی قبل از آخرین اولتیماتوم #فیفا زنان را به ورزشگاه راه میدادید تا افاضاتتان را باور کنیم. تازه حالا هم که فقط در بازیهایی که فیفا کنترل مستقیم دارد زنان را راه میدهید. اگر توانستید برای بازیهای باشگاهی داخلی هم ثمره "تلاشهای داخلیتان" را به منصه ظهور برسانید.
پینوشت: اینکه مسئولین همچنان میتوانند توئیت کنند و توئیتر همچنان از دسترس شهروندان درجه دو خارج است، خود حکایتی جداگانه دارد. ظاهرا آنجا هم نیاز به #تلاشهای_داخلی داریم.
#نیمکت
http://T.me/nymkat
برادر من! حداقل یک بازی قبل از آخرین اولتیماتوم #فیفا زنان را به ورزشگاه راه میدادید تا افاضاتتان را باور کنیم. تازه حالا هم که فقط در بازیهایی که فیفا کنترل مستقیم دارد زنان را راه میدهید. اگر توانستید برای بازیهای باشگاهی داخلی هم ثمره "تلاشهای داخلیتان" را به منصه ظهور برسانید.
پینوشت: اینکه مسئولین همچنان میتوانند توئیت کنند و توئیتر همچنان از دسترس شهروندان درجه دو خارج است، خود حکایتی جداگانه دارد. ظاهرا آنجا هم نیاز به #تلاشهای_داخلی داریم.
#نیمکت
http://T.me/nymkat
Telegram
اسلامی بیدگلی
نکات کوتاه اقتصادی، مالی و ...
اسلامی بیدگلی
"تنفس مصنوعی" #سعید_اسلامی_بیدگلی در میزگرد پیشبینی روند بازارهای مالی در نیمه دوم سال در هفتهنامه #تجارت_فردا (بخش اول): - اورشوتینگ بازارها در سال 97، اثر انباشت یکسری مشکلات اقتصادی ایران طی سالهای گذشته بود. بخش بزرگی از کاهش تورم در دولت اول آقای…
"تنفس مصنوعی"
#سعید_اسلامی_بیدگلی در میزگرد پیشبینی روند بازارهای مالی در نیمه دوم سال در هفتهنامه #تجارت_فردا (بخش دوم):
- بعضی وقتها سیاستمداران از رشد بازار سوءاستفاده هم میکنند. بخش بزرگی از رشدی که در بازار سرمایه در طول یکسال ونیم گذشته رخ داده، رشد اسمی است. آن هم بهویژه ناشی از افزایش نرخ ارز و تورم است، بهخاطر اینکه ارزش جایگزینی شرکتها و سود اسمی شرکتها به شدت افزایش پیدا کرده بود. بنابراین بخشی از بازار سرمایه، مانند بسیاری از داراییهای دیگر، در حقیقت خودش را به آن جهش رخ داده، رسانده است.
- نوسانات دلار در بازار تاثیر میگذارد، تاثیرش هم از دو جهت است. اول اینکه ارزش جایگزینی شرکتها را تغییر میدهد. از طرف دیگر هم بر درآمد و هزینه بسیاری از شرکتها تاثیر میگذارد.
- من فکر میکنم که بازار رشد سریع خودش را تجربه کرده و رشد هیجانی شاخص متوقف خواهد شد. یک بخشی از مجموع رشد بازار از ابتدای امسال تاکنون، بهخاطر ورود سرمایههای جدید بود که کاملاً محسوس بود. اگر سیاستگذاری خوبی از سوی دولت و نهاد ناظر بازار سرمایه صورت میگرفت، میتوانستیم امسال عرضههای اولیه خیلی خوبی داشته باشیم. به هر حال نگرانی از نوسانات در سیاستگذاران هم وجود دارد. معمولاً در بازار سرمایه، ترس زیاد است، چراکه شاخص هر روز پیداست و به خاطر همین خیلی از سیاستگذاران به سمت ریسک کردن در بازار سرمایه نمیروند.
- معمولاً وقتی حاکمیتها عملکرد ضعیفی دارند، تلاش میکنند نشان دهند کشور در خطر است. در ماههای گذشته، حاکمیت متوجه شده بود که بازارها در یک آرامش پس از جهش قرار گرفتهاند یا اینکه حس کرده بود که در برخی بازارها، توان مداخله و دخالت در شرایطی را که سطح ریسک عوض نشود، دارد. بنابراین به جامعه القا میکرد که کارهای خیلی مهمی در منطقه انجام میدهد. خبرهایی را که به خطرات ایران میپرداخت در رسانههای داخلی، بیشتر از رسانههای خارجی میدیدیم.
- فکر میکنم بازارها تا پایان سال خیلی نوسانات جدی نداشته باشند. حدس من این است که دلار در همین کانالها بماند و افزایش جدی پیدا نکند. بهویژه اگر ورود اروپا به ماجرای حل مسائل اقتصادی ایران جدی شود، حتی ممکن است شرایط بهبود یابد.
- فعالان بازار سرمایه معمولا از دانش مالی بالاتری نسبت به متوسط جامعه برخوردارند. فکر میکنم که در بازار سرمایه، فرصت خوب هست و احتمالاً هم ورود سرمایه جدید را شاهد باشیم، اما این ورود به حدی نیست که تاثیراتی در متغیرهای اقتصاد کلان بگذارد، چون اصلاً چنین ظرفیتی وجود ندارد. بنابراین فکر میکنم بخش بزرگی از سرمایهگذاریها مجدداً به شبکه پولی برمیگردد. برای توسعه بازار سرمایه، انتشار اوراق بدهی میتواند کمککننده باشد، این اوراق میتواند مردم عادی را هم که در کلاس ریسکگریزی متوسط جامعه هستند، جذب بازار سرمایه کند.
#نیمکت
http://T.me/nymkat
#سعید_اسلامی_بیدگلی در میزگرد پیشبینی روند بازارهای مالی در نیمه دوم سال در هفتهنامه #تجارت_فردا (بخش دوم):
- بعضی وقتها سیاستمداران از رشد بازار سوءاستفاده هم میکنند. بخش بزرگی از رشدی که در بازار سرمایه در طول یکسال ونیم گذشته رخ داده، رشد اسمی است. آن هم بهویژه ناشی از افزایش نرخ ارز و تورم است، بهخاطر اینکه ارزش جایگزینی شرکتها و سود اسمی شرکتها به شدت افزایش پیدا کرده بود. بنابراین بخشی از بازار سرمایه، مانند بسیاری از داراییهای دیگر، در حقیقت خودش را به آن جهش رخ داده، رسانده است.
- نوسانات دلار در بازار تاثیر میگذارد، تاثیرش هم از دو جهت است. اول اینکه ارزش جایگزینی شرکتها را تغییر میدهد. از طرف دیگر هم بر درآمد و هزینه بسیاری از شرکتها تاثیر میگذارد.
- من فکر میکنم که بازار رشد سریع خودش را تجربه کرده و رشد هیجانی شاخص متوقف خواهد شد. یک بخشی از مجموع رشد بازار از ابتدای امسال تاکنون، بهخاطر ورود سرمایههای جدید بود که کاملاً محسوس بود. اگر سیاستگذاری خوبی از سوی دولت و نهاد ناظر بازار سرمایه صورت میگرفت، میتوانستیم امسال عرضههای اولیه خیلی خوبی داشته باشیم. به هر حال نگرانی از نوسانات در سیاستگذاران هم وجود دارد. معمولاً در بازار سرمایه، ترس زیاد است، چراکه شاخص هر روز پیداست و به خاطر همین خیلی از سیاستگذاران به سمت ریسک کردن در بازار سرمایه نمیروند.
- معمولاً وقتی حاکمیتها عملکرد ضعیفی دارند، تلاش میکنند نشان دهند کشور در خطر است. در ماههای گذشته، حاکمیت متوجه شده بود که بازارها در یک آرامش پس از جهش قرار گرفتهاند یا اینکه حس کرده بود که در برخی بازارها، توان مداخله و دخالت در شرایطی را که سطح ریسک عوض نشود، دارد. بنابراین به جامعه القا میکرد که کارهای خیلی مهمی در منطقه انجام میدهد. خبرهایی را که به خطرات ایران میپرداخت در رسانههای داخلی، بیشتر از رسانههای خارجی میدیدیم.
- فکر میکنم بازارها تا پایان سال خیلی نوسانات جدی نداشته باشند. حدس من این است که دلار در همین کانالها بماند و افزایش جدی پیدا نکند. بهویژه اگر ورود اروپا به ماجرای حل مسائل اقتصادی ایران جدی شود، حتی ممکن است شرایط بهبود یابد.
- فعالان بازار سرمایه معمولا از دانش مالی بالاتری نسبت به متوسط جامعه برخوردارند. فکر میکنم که در بازار سرمایه، فرصت خوب هست و احتمالاً هم ورود سرمایه جدید را شاهد باشیم، اما این ورود به حدی نیست که تاثیراتی در متغیرهای اقتصاد کلان بگذارد، چون اصلاً چنین ظرفیتی وجود ندارد. بنابراین فکر میکنم بخش بزرگی از سرمایهگذاریها مجدداً به شبکه پولی برمیگردد. برای توسعه بازار سرمایه، انتشار اوراق بدهی میتواند کمککننده باشد، این اوراق میتواند مردم عادی را هم که در کلاس ریسکگریزی متوسط جامعه هستند، جذب بازار سرمایه کند.
#نیمکت
http://T.me/nymkat
Telegram
اسلامی بیدگلی
نکات کوتاه اقتصادی، مالی و ...
#نیما_نامداری در #تجارت_فردا نوشته است:
نظام اداره کشور واگراست، یعنی مکانیسمهای تصمیمگیری در نظام اداره کشور طوری طراحی شده که تصمیمگیرنده نهایی مشخص نیست و معلوم نیست چه کسی در نهایت پاسخگوی یک تصمیم است و فرآیندهای تصمیمسازی بهشدت پیچیده و وصله پینهای هستند. مثلاً هر جا قرار بوده تصمیمی گرفته شود که تبعات چندوجهی دارد یک شورا یا مجمع یا کمیسیون جدید ایجاد شده و انبوهی از اشخاص حقیقی و حقوقی در آن عضو شدهاند. در چنین فرآیندی همانقدر که جلو بردن یک کار سخت است (چون باید انبوهی از نهادها و اشخاص را متقاعد کرد) ممانعت از انجام یک کار، آسان است. برای کار کردن باید همه را قانع کرد اما برای کار نکردن، یک مخالف هم کافی است.
در عین حال مکانیسمهای چک و بالانس هم وجود ندارد. یعنی مشخص نیست اگر جایی گرفتار بنبست شد و نهادهای متعدد، قدرت هم را خنثی کردند چگونه میتوان از بنبست خارج شد (مثلاً قضیه FATF یا مبارزه با فساد اقتصادی راببینید). برای این موضوعات راهحل حقوقی و نهادی نداشتهایم در نتیجه شکاف عمیقی میان مسئولیت (Responsibility) و پاسخگویی (Accountability) ایجاد شده، یعنی افراد بهاندازه تأثیری که در ایجاد یک وضعیت داشتهاند در قبال تبعات آن پاسخگو نیستند. پاسخگویی در قبال تبعات اقدامات یکی از مهمترین روشهای چک و بالانس است. وقتی کسی بداند باید در قبال تبعات اقداماتش پاسخگو باشد (هم نزد افکار عمومی و هم نزد نهادهای نظارتی) و مسئولیت آن را کامل بپذیرد، طبیعی است که شیوه رفتارش تغییر خواهد کرد.
#نیمکت
http://T.me/nymkat
نظام اداره کشور واگراست، یعنی مکانیسمهای تصمیمگیری در نظام اداره کشور طوری طراحی شده که تصمیمگیرنده نهایی مشخص نیست و معلوم نیست چه کسی در نهایت پاسخگوی یک تصمیم است و فرآیندهای تصمیمسازی بهشدت پیچیده و وصله پینهای هستند. مثلاً هر جا قرار بوده تصمیمی گرفته شود که تبعات چندوجهی دارد یک شورا یا مجمع یا کمیسیون جدید ایجاد شده و انبوهی از اشخاص حقیقی و حقوقی در آن عضو شدهاند. در چنین فرآیندی همانقدر که جلو بردن یک کار سخت است (چون باید انبوهی از نهادها و اشخاص را متقاعد کرد) ممانعت از انجام یک کار، آسان است. برای کار کردن باید همه را قانع کرد اما برای کار نکردن، یک مخالف هم کافی است.
در عین حال مکانیسمهای چک و بالانس هم وجود ندارد. یعنی مشخص نیست اگر جایی گرفتار بنبست شد و نهادهای متعدد، قدرت هم را خنثی کردند چگونه میتوان از بنبست خارج شد (مثلاً قضیه FATF یا مبارزه با فساد اقتصادی راببینید). برای این موضوعات راهحل حقوقی و نهادی نداشتهایم در نتیجه شکاف عمیقی میان مسئولیت (Responsibility) و پاسخگویی (Accountability) ایجاد شده، یعنی افراد بهاندازه تأثیری که در ایجاد یک وضعیت داشتهاند در قبال تبعات آن پاسخگو نیستند. پاسخگویی در قبال تبعات اقدامات یکی از مهمترین روشهای چک و بالانس است. وقتی کسی بداند باید در قبال تبعات اقداماتش پاسخگو باشد (هم نزد افکار عمومی و هم نزد نهادهای نظارتی) و مسئولیت آن را کامل بپذیرد، طبیعی است که شیوه رفتارش تغییر خواهد کرد.
#نیمکت
http://T.me/nymkat
Telegram
اسلامی بیدگلی
نکات کوتاه اقتصادی، مالی و ...
Forwarded from یک لیوان چای داغ، نوشتههای حامد قدوسی hamed_ghoddusi
نوبل اقتصاد ۲۰۱۹
اگر میپرسید بنرجی و دوفلو و کرمر به خاطر چه کاری نوبل اقتصاد امسال را گرفتند، پاسخ این است که «برای وارد کردن آزمایشهای میدانی در بحث اقتصاد توسعه».
آزمایش میدانی یعنی چه؟ یعنی روشی که زیستشناسها و پزشکان از طریق «گروه مداخله و گروه شاهد (پلاسیبو)» برای سنجش نتایج مداخلههای پزشکی استفاده میکنند را در اقتصاد هم پیاده کنیم: مداخلههای سیاستی را به صورت تصادفی بین گروههای مختلف تغییر بدهیم و پاسخ افراد را در محیط واقعی عمل بسنجیم. مثلا به جای اینکه به مدلهای تئوریک برای فهم رفتار کشاورزان در بیمه کشاورزی تکیه کنیم، به یک تعداد روستا برویم و چند مدل مختلف بیمه کشاورزی را به صورت تصادفی بین کشاورزان مختلف توزیع کنیم و سال بعد ببینیم که آیا شیوه کشت آنها در اثر دریافت بیمههای مختلف تغییر کرده است یا نه؟ یا مثلا برای اینکه بفهمیم که آیا مشکل پایین بودن کارآفرینی در مناطق فقیر کمبود سرمایه یا کمبود آزمایش یا کمبود شبکه اجتماعی و الخ است، به مناطق مختلفی برویم و به صورت تصادفی به یک عده مربی کارآفرینی و به عده دیگری وام اشتغال و به عده دیگری هر دو و به عده نهایی کلاس آموزش ادبیات بدهیم و ببینیم آیا بعد از ۵ سال زندگی این افراد با هم و با بقیه جامعه محلی تفاوت دارد یا نه.
خب البته این کارها چه چیزی لازم دارد؟ اول از همه همت و ارادت رفتن و برقراری این روابط در این مناطق، ثانیا پول و امکانات نسبتا زیاد، ثالثا ارتباطات و اعتباری که امکان اجرای چنین آزمایشهایی را فراهم کند و رابعا شناسایی موضوعات مهم و کلیدی.
خوشبختانه کتاب معروف و پرفروش بنرجی و دوفلو، «اقتصاد فقیر»، توسط دوستان گرامیام مهدی فیضی و جعفر خیرخواهان ترجمه و منتشر شده است و در نتیجه حداقل یک منبع فارسی خوب برای خواندن در مورد کارهای این افراد وجود دارد.
البته کارهای این سه نفر در این نوع خاص از اقتصاد خلاصه نمیشود. بنرجی در جوانیاش چند مقاله خیلی مهم نظری (مثلا تاثیر ساختار اجتماعی در انتخاب شغل) دارد. دوفلو هم در ابتدا برای کارهای مهمی که در «شناسایی علی» (Causal Identification) با دادههای خرد ولی غیرآزمایشگاهی داشت معروف شد.
اگر میخواهید توصیف فنیتری از موضوع را مطالعه کنید، به سند پیشینه علمی جایزه که توسط کمیته نوبل اقتصاد منتشر میشود رجوع کنید.
https://www.nobelprize.org/uploads/2019/10/advanced-economicsciencesprize2019.pdf
@hamed_ghoddusi تماس با نویسنده
@hamedghoddusi
اگر میپرسید بنرجی و دوفلو و کرمر به خاطر چه کاری نوبل اقتصاد امسال را گرفتند، پاسخ این است که «برای وارد کردن آزمایشهای میدانی در بحث اقتصاد توسعه».
آزمایش میدانی یعنی چه؟ یعنی روشی که زیستشناسها و پزشکان از طریق «گروه مداخله و گروه شاهد (پلاسیبو)» برای سنجش نتایج مداخلههای پزشکی استفاده میکنند را در اقتصاد هم پیاده کنیم: مداخلههای سیاستی را به صورت تصادفی بین گروههای مختلف تغییر بدهیم و پاسخ افراد را در محیط واقعی عمل بسنجیم. مثلا به جای اینکه به مدلهای تئوریک برای فهم رفتار کشاورزان در بیمه کشاورزی تکیه کنیم، به یک تعداد روستا برویم و چند مدل مختلف بیمه کشاورزی را به صورت تصادفی بین کشاورزان مختلف توزیع کنیم و سال بعد ببینیم که آیا شیوه کشت آنها در اثر دریافت بیمههای مختلف تغییر کرده است یا نه؟ یا مثلا برای اینکه بفهمیم که آیا مشکل پایین بودن کارآفرینی در مناطق فقیر کمبود سرمایه یا کمبود آزمایش یا کمبود شبکه اجتماعی و الخ است، به مناطق مختلفی برویم و به صورت تصادفی به یک عده مربی کارآفرینی و به عده دیگری وام اشتغال و به عده دیگری هر دو و به عده نهایی کلاس آموزش ادبیات بدهیم و ببینیم آیا بعد از ۵ سال زندگی این افراد با هم و با بقیه جامعه محلی تفاوت دارد یا نه.
خب البته این کارها چه چیزی لازم دارد؟ اول از همه همت و ارادت رفتن و برقراری این روابط در این مناطق، ثانیا پول و امکانات نسبتا زیاد، ثالثا ارتباطات و اعتباری که امکان اجرای چنین آزمایشهایی را فراهم کند و رابعا شناسایی موضوعات مهم و کلیدی.
خوشبختانه کتاب معروف و پرفروش بنرجی و دوفلو، «اقتصاد فقیر»، توسط دوستان گرامیام مهدی فیضی و جعفر خیرخواهان ترجمه و منتشر شده است و در نتیجه حداقل یک منبع فارسی خوب برای خواندن در مورد کارهای این افراد وجود دارد.
البته کارهای این سه نفر در این نوع خاص از اقتصاد خلاصه نمیشود. بنرجی در جوانیاش چند مقاله خیلی مهم نظری (مثلا تاثیر ساختار اجتماعی در انتخاب شغل) دارد. دوفلو هم در ابتدا برای کارهای مهمی که در «شناسایی علی» (Causal Identification) با دادههای خرد ولی غیرآزمایشگاهی داشت معروف شد.
اگر میخواهید توصیف فنیتری از موضوع را مطالعه کنید، به سند پیشینه علمی جایزه که توسط کمیته نوبل اقتصاد منتشر میشود رجوع کنید.
https://www.nobelprize.org/uploads/2019/10/advanced-economicsciencesprize2019.pdf
@hamed_ghoddusi تماس با نویسنده
@hamedghoddusi
Forwarded from كانون نهادهای سرمایهگذاری ایران
اختتامیه دومین جشنواره تحلیل برتر که بهابتکار و همت کانون نهادهای سرمایهگذاری ایران راهاندازی شده است، امروز در محل شرکت سپردهگذاری مرکزی برگزار گردید. در این مراسم مصطفی امیدقائمی(مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری اهداف) و محمدرضا مدیری (مدیرعامل شرکت پتروشیمی زنجان) در خصوص جایگاه و موقعیت صنعت پتروشیمی سخنرانی کردند.
🔸️ شرکت سرمایه گذاری مدبران اقتصاد و شرکت سرمایهگذاری اعتضاد غدیر نیز به عنوان حامیان دومین دوره جشنواره با کانون همکاری نمودند.
🔸️به گزارش معاونت توسعه کانون تعداد گزارشهاي تحليلي رسيده به دبيرخانه ۱۶ گزارش، تعداد نفرات شركت كننده ۲۶ نفر، و تعداد داوران ۱۳ داور بوده است که جمعا ۸۱ داوری انجام شده است.
حداقل تعداد داوري هر گزارش ۳ داوری و حداكثر تعداد داوري هر گزارش ۶ داوري براي هر گزارش بوده است.
🔸️در این دوره از جشنواره که به تحلیل صنعت پتروشیمی اختصاص داشت
گروه تحلیلی تیم برگزیده اول:
محمود پاکباز، پریسا خدایاری، زهرا صدیقی از شرکت سبدگردان ایساتیس پویا کیش که رتبه اول را کسب کردند.
🔹️تیم برگزیده دوم: هاشم فتح آبادی، رضا حسین زاده از شرکت سبدگردان پاداش سرمایه و شرکت به رابین
تیم برگزیده دوم شدند
🔹️تیم برگزیده سوم:
کتایون محمدی، فاطمه رسولیان، از شرکت سرمایه گذاری صنایع ایران نیز بهعنوان سومین تحلیل انتخاب شد.
🔸️همچنین در حاشیه این مراسم جوایز برندگان دومین دوره مسابقات ورزشی کارکنان نهادهای مالی نیز اهدا شد.
و در پایان این مراسم مسئولین کمیته داوری از سومین دوره جشنواره که به موضوع تحلیل صنعت دارو در بورس اختصاص داشت خبر دادند.
اطلاعات تکمیلی دوره سوم از طریق سایت و روابط عمومی کانون نهادهای سرمایهگذاری ایران در اختیار
علاقهمندان قرار خواهد گرفت.
@iiiair
🔸️ شرکت سرمایه گذاری مدبران اقتصاد و شرکت سرمایهگذاری اعتضاد غدیر نیز به عنوان حامیان دومین دوره جشنواره با کانون همکاری نمودند.
🔸️به گزارش معاونت توسعه کانون تعداد گزارشهاي تحليلي رسيده به دبيرخانه ۱۶ گزارش، تعداد نفرات شركت كننده ۲۶ نفر، و تعداد داوران ۱۳ داور بوده است که جمعا ۸۱ داوری انجام شده است.
حداقل تعداد داوري هر گزارش ۳ داوری و حداكثر تعداد داوري هر گزارش ۶ داوري براي هر گزارش بوده است.
🔸️در این دوره از جشنواره که به تحلیل صنعت پتروشیمی اختصاص داشت
گروه تحلیلی تیم برگزیده اول:
محمود پاکباز، پریسا خدایاری، زهرا صدیقی از شرکت سبدگردان ایساتیس پویا کیش که رتبه اول را کسب کردند.
🔹️تیم برگزیده دوم: هاشم فتح آبادی، رضا حسین زاده از شرکت سبدگردان پاداش سرمایه و شرکت به رابین
تیم برگزیده دوم شدند
🔹️تیم برگزیده سوم:
کتایون محمدی، فاطمه رسولیان، از شرکت سرمایه گذاری صنایع ایران نیز بهعنوان سومین تحلیل انتخاب شد.
🔸️همچنین در حاشیه این مراسم جوایز برندگان دومین دوره مسابقات ورزشی کارکنان نهادهای مالی نیز اهدا شد.
و در پایان این مراسم مسئولین کمیته داوری از سومین دوره جشنواره که به موضوع تحلیل صنعت دارو در بورس اختصاص داشت خبر دادند.
اطلاعات تکمیلی دوره سوم از طریق سایت و روابط عمومی کانون نهادهای سرمایهگذاری ایران در اختیار
علاقهمندان قرار خواهد گرفت.
@iiiair
واگذاری بخشی از سهام دولت به بخشهای حاکمیتی از اتفاقات تلخ اقتصاد ایران بود. این امر نهتنها اقتصاد را از فساد و ناکارایی حاصل از دولتی بودن رها نکرد، بلکه اندک پاسخگویی و مسئولیتپذیری هم که وجود داشت از بین برد.
بدیهی است که واگذاری اداره شرکتها از یک بخش حاکمیت (قوه مجریه) به سایر بخشهای حاکمیت، هیچکدام از اهداف خصوصیسازی را محقق نخواهد کرد (و نکرده است).
این روزها خبر خرید سهام بنگاهها توسط این نهادهای حاکمیتی دوباره دهان به دهان میچرخد. حالا این نهادها حتی میخواهند سهام بخش خصوصی در بنگاهها را هم خریداری کنند. حرکتی معکوس خصوصیسازی که اقتصاد ایران را در چاهی عمیق فرو خواهد انداخت.
#فساد
#نیمکت
http://T.me/nymkat
بدیهی است که واگذاری اداره شرکتها از یک بخش حاکمیت (قوه مجریه) به سایر بخشهای حاکمیت، هیچکدام از اهداف خصوصیسازی را محقق نخواهد کرد (و نکرده است).
این روزها خبر خرید سهام بنگاهها توسط این نهادهای حاکمیتی دوباره دهان به دهان میچرخد. حالا این نهادها حتی میخواهند سهام بخش خصوصی در بنگاهها را هم خریداری کنند. حرکتی معکوس خصوصیسازی که اقتصاد ایران را در چاهی عمیق فرو خواهد انداخت.
#فساد
#نیمکت
http://T.me/nymkat
Telegram
اسلامی بیدگلی
نکات کوتاه اقتصادی، مالی و ...
نشست "آسیبشناسی وضعیت مسکن"
سخنران: دکتر #حسین_عبده_تبریزی
اعضای پنل:
دکتر #ناصر_خیابانی
دکتر #تیمور_رحمانی
دکتر #مهدی_برکچیان
چهارشنبه ۱ آبان، ساعت ۱۴ الی ۱۷
تلفن تماس: ۲۲۸۰۲۷۰۶-۰۲۱
#نیمکت
@nymkat
سخنران: دکتر #حسین_عبده_تبریزی
اعضای پنل:
دکتر #ناصر_خیابانی
دکتر #تیمور_رحمانی
دکتر #مهدی_برکچیان
چهارشنبه ۱ آبان، ساعت ۱۴ الی ۱۷
تلفن تماس: ۲۲۸۰۲۷۰۶-۰۲۱
#نیمکت
@nymkat
Forwarded from دغدغه ایران
پادشاهان لُخت
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ هانس کریستین آندرسن قصهای دارد به نام لباس جدید، که در آن دو خیاط حقهباز به پادشاه میگویند ما قادریم پارچه عجیبی ببافیم که آدمهای احمق نمیتوانند آنرا ببینند. پول زیادی گرفتند و شروع به کار کردند.
✅ نمایندگان پادشاه میدیدند که این دو نفر با ماشینهای پارچهبافی کار میکنند اما پارچهای نمیدیدند ولی از ترس احمق خوانده شدن، چنان عمل میکردند گویی پارچهای زیبا میبینند. همین بلا بر سر پادشاه نیز آمد.
✅ خیاطها عاقبت لباس شاه را هم درآوردند و لباس دوخته شده از هیچ را تن پادشاه کردند. مردم شهر نیز نیز پادشاه لخت را دیدند اما خودشان را به کوچه علی چپ زدند و برای زیبایی لباس پادشاه هورا کشیدند و تنها یک پسرک بود که حقیقت را فریاد کشید: «پادشاه لُخت است.»
✅ نزدیک بیست سال پیش وقتی پایاننامه کارشناسی ارشدم درباره «جامعهشناسی نوشتن پایاننامه» را مینوشتم، بعد از قریب یک سال مطالعه، به تکرار این وضعیت در نظام دانشگاهی ایران رسیدم.
✅ خلاصه یکی از یافتههایم این بود که «دانشگاهها در ایران پادشاه لُخت تربیت میکنند.» امروز که مدرس دانشگاه شدهام، بیش از آن زمان ماهیت این «لُختی دانشگاهی» را احساس میکنم.
✅ پایاننامه نوشتن، مراسم گذار، عین مراسم مرد شدن در قبائل، است. جوان قبیله، کار سختی میکند (مثل رفتن روی آتش یا دزدیدن دختر مورد علاقهاش یا شکار خرس) تا ثابت کند گذار کرده و مرد شده است.
✅ پایاننامه هم همان شکار خرس – کار دشوار – است تا دانشجو ثابت کند اهل علم و محقق شده و شایسته هویت دانشگاهی است و تحقق کردن بلد است.
✅ دانشجو از جلسه دفاع که بیرون میرود، باید بتواند سرش را بالا بگیرد، احساس هویت کند، خودش را ثابت کرده باشد و لباس زندگی علمی را به تن کند.
✅ وضع اما الان اغلب چگونه است؟ دانشجو موضوعی انتخاب کرده، استادی دارد که خیلی برایش وقت نگذاشته، خودش هزار مشکل داشته، دادهها و تحلیلهای پایاننامهاش صد مشکل دارد و با هزار استرس و از ترس شهریه اضافی و سنوات، در دقیقه نود راهی جلسه دفاع شده است.
✅ برخی استاد راهنماها یک بار هم پایاننامه را نخواندهاند، استاد داور هم تازه یک روز قبل دویست صفحه متن دریافت کرده که بخواند و فرصت هم نداشته است. دانشجو خودش میداند که کار درستی انجام نداده، داور و راهنما هم خودشان اینکارهاند و میدانند چه حکایتی است.
✅ اغلب جلسات به گونهای برگزار میشود که استاد و دانشجو میدانند کار پایاننامه صد مشکل دارد، اما داور هم سکوت میکند (عین وزیران و مردم داستان لباس جدید)، هیچ بچه شیطانی هم پیدا نمیشود که فریاد کند این پایاننامه هزار و یک مشکل دارد.
✅ اگر مشکلات پایان نامه را کسی بگوید، استاد راهنما هزار توجیه میآورد که بله، دانشجو مشکلات داشته و انشاءالله در آینده تلاش میکند و ایرادات را رفع میکند.
✅ موقع نمره دادن، اغلب گفته میشود که نمرات در این دانشکده بین 18.5 تا 19.5 در نوسان است؛ یعنی بین پایاننامه خوب و بد فرقی نیست. داوری که نمره کمتر از اینها بدهد، آدم بد میشود، همان بچه شیطانی که فریاد زد «پادشاه لخت است.»
✅ همه با هم تبانی نانوشتهای دارند که از خیر دیدن «لختی پادشاه» بگذرند. دانشجو در این تبانی، نمرهاش را میگیرد اما اهل علم نمیشود. خودش میداند لخت است، استادش هم میداند و همیشه پادشاه لخت میماند.
✅ لختی، به داغ هویتی زندگی علمی دانشجو بدل میشود. این پادشاهان لخت یک عمر با این داغ سر میکنند. هیچ وقت گذار نمیکنند، مرد نمیشوند.
✅ پادشاهان لخت، میفهمند که علم و دانشگاه عرصه کوشش نیست، بلکه عرصه پوشش و حداکثر ستر عورت است، ضرورتی نیست که دیبای علم به تن کنید، لباس زیر داشته باشید کافی است، بقیه خودشان را به ندیدن میزنند.
✅ پادشاهان لخت بعدها همین کردار را در جامعه تکرار و تکثیر میکنند. لختها یکدیگر را نیز میشناسند و به تدریج قراردادی نانوشته شکل میگیرد که هیچ کس لختی دیگری را به رخش نکشد و صدایش را درنیاورد.
✅ دانشگاه لُختپرور به تدریج جامعه را نیز از درون بیهویت و لُخت میکند؛ و پادشاهان لخت بر مسندها مینشینند و پوچی نهاد علم و ضرورت سرپوش نهادن بر لختیها را پیشه میکنند. کردار آتیشان نیز در همان اندازه ستر عورت است. (البته همه خروجیها لخت نیستند.)
(اگر میپسندید، به اشتراک بگذارید.)
⭕ دغدغه ایران در اینستاگرام: 👇👇
https://www.instagram.com/p/Bzrw9Knn3BX/?igshid=1njikiezpwhuq
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ هانس کریستین آندرسن قصهای دارد به نام لباس جدید، که در آن دو خیاط حقهباز به پادشاه میگویند ما قادریم پارچه عجیبی ببافیم که آدمهای احمق نمیتوانند آنرا ببینند. پول زیادی گرفتند و شروع به کار کردند.
✅ نمایندگان پادشاه میدیدند که این دو نفر با ماشینهای پارچهبافی کار میکنند اما پارچهای نمیدیدند ولی از ترس احمق خوانده شدن، چنان عمل میکردند گویی پارچهای زیبا میبینند. همین بلا بر سر پادشاه نیز آمد.
✅ خیاطها عاقبت لباس شاه را هم درآوردند و لباس دوخته شده از هیچ را تن پادشاه کردند. مردم شهر نیز نیز پادشاه لخت را دیدند اما خودشان را به کوچه علی چپ زدند و برای زیبایی لباس پادشاه هورا کشیدند و تنها یک پسرک بود که حقیقت را فریاد کشید: «پادشاه لُخت است.»
✅ نزدیک بیست سال پیش وقتی پایاننامه کارشناسی ارشدم درباره «جامعهشناسی نوشتن پایاننامه» را مینوشتم، بعد از قریب یک سال مطالعه، به تکرار این وضعیت در نظام دانشگاهی ایران رسیدم.
✅ خلاصه یکی از یافتههایم این بود که «دانشگاهها در ایران پادشاه لُخت تربیت میکنند.» امروز که مدرس دانشگاه شدهام، بیش از آن زمان ماهیت این «لُختی دانشگاهی» را احساس میکنم.
✅ پایاننامه نوشتن، مراسم گذار، عین مراسم مرد شدن در قبائل، است. جوان قبیله، کار سختی میکند (مثل رفتن روی آتش یا دزدیدن دختر مورد علاقهاش یا شکار خرس) تا ثابت کند گذار کرده و مرد شده است.
✅ پایاننامه هم همان شکار خرس – کار دشوار – است تا دانشجو ثابت کند اهل علم و محقق شده و شایسته هویت دانشگاهی است و تحقق کردن بلد است.
✅ دانشجو از جلسه دفاع که بیرون میرود، باید بتواند سرش را بالا بگیرد، احساس هویت کند، خودش را ثابت کرده باشد و لباس زندگی علمی را به تن کند.
✅ وضع اما الان اغلب چگونه است؟ دانشجو موضوعی انتخاب کرده، استادی دارد که خیلی برایش وقت نگذاشته، خودش هزار مشکل داشته، دادهها و تحلیلهای پایاننامهاش صد مشکل دارد و با هزار استرس و از ترس شهریه اضافی و سنوات، در دقیقه نود راهی جلسه دفاع شده است.
✅ برخی استاد راهنماها یک بار هم پایاننامه را نخواندهاند، استاد داور هم تازه یک روز قبل دویست صفحه متن دریافت کرده که بخواند و فرصت هم نداشته است. دانشجو خودش میداند که کار درستی انجام نداده، داور و راهنما هم خودشان اینکارهاند و میدانند چه حکایتی است.
✅ اغلب جلسات به گونهای برگزار میشود که استاد و دانشجو میدانند کار پایاننامه صد مشکل دارد، اما داور هم سکوت میکند (عین وزیران و مردم داستان لباس جدید)، هیچ بچه شیطانی هم پیدا نمیشود که فریاد کند این پایاننامه هزار و یک مشکل دارد.
✅ اگر مشکلات پایان نامه را کسی بگوید، استاد راهنما هزار توجیه میآورد که بله، دانشجو مشکلات داشته و انشاءالله در آینده تلاش میکند و ایرادات را رفع میکند.
✅ موقع نمره دادن، اغلب گفته میشود که نمرات در این دانشکده بین 18.5 تا 19.5 در نوسان است؛ یعنی بین پایاننامه خوب و بد فرقی نیست. داوری که نمره کمتر از اینها بدهد، آدم بد میشود، همان بچه شیطانی که فریاد زد «پادشاه لخت است.»
✅ همه با هم تبانی نانوشتهای دارند که از خیر دیدن «لختی پادشاه» بگذرند. دانشجو در این تبانی، نمرهاش را میگیرد اما اهل علم نمیشود. خودش میداند لخت است، استادش هم میداند و همیشه پادشاه لخت میماند.
✅ لختی، به داغ هویتی زندگی علمی دانشجو بدل میشود. این پادشاهان لخت یک عمر با این داغ سر میکنند. هیچ وقت گذار نمیکنند، مرد نمیشوند.
✅ پادشاهان لخت، میفهمند که علم و دانشگاه عرصه کوشش نیست، بلکه عرصه پوشش و حداکثر ستر عورت است، ضرورتی نیست که دیبای علم به تن کنید، لباس زیر داشته باشید کافی است، بقیه خودشان را به ندیدن میزنند.
✅ پادشاهان لخت بعدها همین کردار را در جامعه تکرار و تکثیر میکنند. لختها یکدیگر را نیز میشناسند و به تدریج قراردادی نانوشته شکل میگیرد که هیچ کس لختی دیگری را به رخش نکشد و صدایش را درنیاورد.
✅ دانشگاه لُختپرور به تدریج جامعه را نیز از درون بیهویت و لُخت میکند؛ و پادشاهان لخت بر مسندها مینشینند و پوچی نهاد علم و ضرورت سرپوش نهادن بر لختیها را پیشه میکنند. کردار آتیشان نیز در همان اندازه ستر عورت است. (البته همه خروجیها لخت نیستند.)
(اگر میپسندید، به اشتراک بگذارید.)
⭕ دغدغه ایران در اینستاگرام: 👇👇
https://www.instagram.com/p/Bzrw9Knn3BX/?igshid=1njikiezpwhuq
Instagram
دغدغه ایران
. ⭕ حال و روز نویسنده اصلی خوب نیست . ⭕ یکی از دردهای بزرگ معلم دانشگاه بودن در این سالها آن است که وقتی به دانشجوی خوب باانگیزه آموختن، تکلیف میکنی پایاننامهات را خوب بنویس تا یاد بگیری و آن قدر توانمند بشوی که بتوانی شغلی بیابی، پاسخ اغلبشان: . ⭕…
#کریمی_قدوسی، نماینده مشهد در #مجلس_شورای_اسلامی، گفته که در رابطه با پرونده #آمدنیوز تعدادی از کارکنان دفتر رئیس جمهور بازداشت شدهاند.
#علی_ربیعی، سخنگوی دولت، اما این ادعا را تکذیب کرده است.
یکی از این دو مسئول #دروغ میگوید. همان را امروز سلب صلاحیت یا عزل کنید.
#به_دروغ_مسئولین_حساس_باشیم
#نیمکت
@nymkat
#علی_ربیعی، سخنگوی دولت، اما این ادعا را تکذیب کرده است.
یکی از این دو مسئول #دروغ میگوید. همان را امروز سلب صلاحیت یا عزل کنید.
#به_دروغ_مسئولین_حساس_باشیم
#نیمکت
@nymkat
کارت مترو با ماندهای در حدود ده هزار تومان سوخته است. شرکت پشتیبان میگوید "کارت قدیمی است، نمیشود کاری کرد و باید کارت جدید بگیری و موجودیات هم از بین رفته است." مبلغ هم آنقدرها نیست که ارزش پیگیری داشته باشد...
کمبود بودجه همه را به "دزدی" انداخته است.
#فساد
#نیمکت
http://T.me/nymkat
کمبود بودجه همه را به "دزدی" انداخته است.
#فساد
#نیمکت
http://T.me/nymkat
Telegram
اسلامی بیدگلی
نکات کوتاه اقتصادی، مالی و ...
اصلاحات ساختاری اقتصادی بدون خروج کامل تمام بخشهای حاکمیت از کسبوکار امکانپذیر نیست.
اگر چنین قصدی ندارید، خودتان را مضحکه تاریخ نکنید.
#نیمکت
http://T.me/nymkat
اگر چنین قصدی ندارید، خودتان را مضحکه تاریخ نکنید.
#نیمکت
http://T.me/nymkat
Telegram
اسلامی بیدگلی
نکات کوتاه اقتصادی، مالی و ...
- چرا #خانه_پدری رو توقیف کردید؟
- خشونت علیه زنان را ترویج میکرد و به تعصبات مذهبی اهانت کرده بود.
- اما همین چند روز پیش تو #صداوسیما صحنه دار زدن یه زن رو نشون دادن.
- گفتی کجا نشون دادن؟
- شبکه سه. تو یه سریال.
- آهان. اونجا مال خودمونه. هر چی دلمون بخواد نشون میدیم.
- پس چرا فیلم رو توقیف کردید؟
- سینما هم مال خودمونه. هر چی نخوایم نمیذاریم نشون بدن. فهمیدی؟
- بله
- بله قربان.
- بله قربان.
- این شد.
#نیمکت
http://T.me/nymkat
- خشونت علیه زنان را ترویج میکرد و به تعصبات مذهبی اهانت کرده بود.
- اما همین چند روز پیش تو #صداوسیما صحنه دار زدن یه زن رو نشون دادن.
- گفتی کجا نشون دادن؟
- شبکه سه. تو یه سریال.
- آهان. اونجا مال خودمونه. هر چی دلمون بخواد نشون میدیم.
- پس چرا فیلم رو توقیف کردید؟
- سینما هم مال خودمونه. هر چی نخوایم نمیذاریم نشون بدن. فهمیدی؟
- بله
- بله قربان.
- بله قربان.
- این شد.
#نیمکت
http://T.me/nymkat
Telegram
اسلامی بیدگلی
نکات کوتاه اقتصادی، مالی و ...
حالا که کاهش درآمدهای نفتی به دولت و حاکمیت فشار آورده است و ظاهرا عزم برای افزایش درآمدهای مالیاتی و واگذاری سهام شرکتهای دولتی جدی است خوب است نکات زیر نیز مدنظر سیاستگذار قرار گیرد:
۱. تنها افزایش درآمدها به رفع مشکلات کمک نخواهد کرد. همزمان باید هزینهها نیز کنترل شود. شاید وقت این باشد که بودجه بسیاری از نهادهای غیرشفاف، موازی و غیرپاسخگو مورد بازبینی قرار گیرد.
۲. نهادهایی که سالهای سال از منابع بودجهای و نفتی رشد کردهاند اکنون باید به کمک دولت بیایند. آنها نیز باید داراییهای خود را واگذار کنند و درآمدهای خود را به خزانه بریزند.
۳. خریدارانِ واگذاری شرکتهای دولتی نباید هیچیک از نهادهای حاکمیتی باشند.
#نیمکت
http://T.me/nymkat
۱. تنها افزایش درآمدها به رفع مشکلات کمک نخواهد کرد. همزمان باید هزینهها نیز کنترل شود. شاید وقت این باشد که بودجه بسیاری از نهادهای غیرشفاف، موازی و غیرپاسخگو مورد بازبینی قرار گیرد.
۲. نهادهایی که سالهای سال از منابع بودجهای و نفتی رشد کردهاند اکنون باید به کمک دولت بیایند. آنها نیز باید داراییهای خود را واگذار کنند و درآمدهای خود را به خزانه بریزند.
۳. خریدارانِ واگذاری شرکتهای دولتی نباید هیچیک از نهادهای حاکمیتی باشند.
#نیمکت
http://T.me/nymkat
Telegram
اسلامی بیدگلی
نکات کوتاه اقتصادی، مالی و ...
ظاهرا در بازی #پرسپولیس با #ماشینسازی، تماشاگران علیه #رسول_خطیبی شعار دادهاند و فحاشی کردهاند...
باشگاه پرسپولیس در بیانیهای اعلام کرده که "ایمان داریم تماشاگرانی که علیه آقای خطیبی شعارهایی سر دادند هرگز نمیدانستند که والده ایشان مادر ۲ شهید والامقام هستند."!!!
اگرچه در ابتدای بیانیه نوشته شده که "باشگاه فرهنگی ورزشی پرسپولیس شعارهایی که نسبت به آقای رسول خطیبی و هر یک از عوامل تیمها سر داده شود را هرگز تایید نمیکند."؛ اما متن بیانیه بهگونهای است که انگار فقط شعار علیه خانواده شهداء قبیح و ناسزا است.
باشگاه پرسپولیس حتی تاکید کرده است که "حال با آگاهی از این موضوع که والده آقای خطیبی مادر ۲ شهید عزیز و گرانقدر بودهاند از ایشان دلجویی خواهند کرد."!!!! یعنی اگر مادر ایشان والده دو شهید نبود نیازی به دلجویی نبود؟!؟!
آدم انگشت به دهان میماند واقعا....
#ورزش
#فرهنگ
#نیمکت
http://T.me/nymkat
باشگاه پرسپولیس در بیانیهای اعلام کرده که "ایمان داریم تماشاگرانی که علیه آقای خطیبی شعارهایی سر دادند هرگز نمیدانستند که والده ایشان مادر ۲ شهید والامقام هستند."!!!
اگرچه در ابتدای بیانیه نوشته شده که "باشگاه فرهنگی ورزشی پرسپولیس شعارهایی که نسبت به آقای رسول خطیبی و هر یک از عوامل تیمها سر داده شود را هرگز تایید نمیکند."؛ اما متن بیانیه بهگونهای است که انگار فقط شعار علیه خانواده شهداء قبیح و ناسزا است.
باشگاه پرسپولیس حتی تاکید کرده است که "حال با آگاهی از این موضوع که والده آقای خطیبی مادر ۲ شهید عزیز و گرانقدر بودهاند از ایشان دلجویی خواهند کرد."!!!! یعنی اگر مادر ایشان والده دو شهید نبود نیازی به دلجویی نبود؟!؟!
آدم انگشت به دهان میماند واقعا....
#ورزش
#فرهنگ
#نیمکت
http://T.me/nymkat
Telegram
اسلامی بیدگلی
نکات کوتاه اقتصادی، مالی و ...
Forwarded from کافه استراتژی
🔴 پول چایی را هدفمند کنیم ...
رحیم سرهنگی؛ دکترای مدیریت دانشگاه شریف
«به بهانۀ رتبۀ 127 ایران در گزارش جهانی سهولت کسبوکار سال۲۰۲۰»
🖱اگر کارتان به یکی از ادارات افتاده باشد، احتمالا حاضر بودهاید چندین برابر هزینۀ دولتی آن خدمات را بپردازید ولی فقط کارتان زودتر راه بیافتد و یا تکلیفتان زودتر مشخص شود. بنابراین، برخی از پیشکسوتان مراجعه به ادارات، حتما به شما پیشنهاد خواهند کرد که باید مقداری پول چایی به یکی از دولتیها بدهید تا کارتان راه بیافتد. البته شما حتما رگ ملی و مذهبیتان باد خواهد کرد و با خود خواهید گفت: با این کار، دیگر سنگ روی سنگ بند نمیشود. ولی بعد از چند بار رفت و آمد، از او خواهید پرسید که باید به چه کسی و چه مقدار پول چایی بدهم تا کارم راه بیافتد؟ متاسفانه در این سیستم، گویا در یک تعادل عجیبی، مدتهاست سنگها روی هم بند شدهاند. نمیدانم چرا؛ ولی حتی وقتی میگوییم «پول چایی»، گویی رشوه دادن آسانتر و حلالتر و بدون وجداندرد میشود.
🖱همین موضوع را در ارتباط با فعالیتهای اداری راهاندازی یک کسبوکار در نظر بگیرید؛ یک کارآفرین حاضر است مبلغی بدهد که فقط تکلیف مجوز کاری یا کالای مانده در گمرکش زودتر حل شود؛ چراکه ممکن است از موعد آن بگذرد و دیگر نوشدارویی بعد از مرگ سهراب باشد. یادم میآید با دوست آلمانیام (مشاور یکی از بانکهای بزرگ آلمان) از گلخانۀ پرورش گلهای لیلیوم صادراتی یک کارآفرین در همدان بازدید میکردیم. دوست آلمانی، از گلخانهای با این کیفیت و امکانات شگفتزده شده بود.
کارآفرین برای ما تعریف میکرد که از یک بانکِ مجری طرح حمایتی دولت، درخواست وام کرده بود و همۀ مدارک لازم و وثایق را هم تامین کرده بود؛ ولی تا مدتها به او میگفتند که باید نوبت پروندۀ شما برسد. اگرچه او برایشان توضیح داده بود که کلی پیاز گل از هلند خریده است و اگر گلخانه تجهیز نشود همه از بین میروند و باید با قیمت دلار جدید و با ضرری معادل وام درخواستی، دوباره آنها را بخرد، ولی کسی قبول نکرده بود. در نتیجه، وام وقتی برای او واریز شده بود که پیاز گلها از بین رفته بودند و او نیز صرفا توانسته بود نصف تعهداتش به خریدار روسی را عمل کند و پول نصفه و عدم اعتماد آن خریدار نصیبش شده بود.
🖱در یک سفر کاری مهم که به گرجستان برای بررسی تجربۀ موفق این کشور در همکاری با بانکهای آلمان داشتم، یکی از نکاتی که دوست داشتم بدانم رشد چشمگیر گرجستان در رتبۀ شاخص جهانی سهولت کسبوکار بود. گرجستان توانسته بود از یک رتبۀ بسیار پایین به رتبۀ هفتم دست باید. این را مقایسه کنید با ایران، که طی همین سه سال اخیر، از رتبۀ 120 به رتبۀ 127 نائل شدهایم! در آنجا با موارد متعددی از تلاشهای هوشمندانۀ این کشور برای بالا بردن شفافیت و بهبود سهولت کسبوکار آشنا شدم؛ شاید مهمترین آنها، که در کلیپ طنز زیر هم خیلی خوب به آن اشاره شده است، قانونمند کردن «پولهای چایی» و «رشوهها» بود به اینصورت که متقاضیِ دریافتکنندۀ خدمت دولتی، فقط لازم بود به خانه (دیوان) عدالت (House of Justice ) مراجعه کند و پس از مراجعۀ او به این محل، دیگر این ادارات دولتی بودند که باید پشت صحنه با یکدیگر هماهنگ میشدند تا خدمت مورد نظر را به او ارائه دهند. از همه مهمتر، برای هر خدمتی یک هزینۀ مشخص در ازای یک زمان مشخص تعیین شده بود و اگر متقاضی عجله داشت میتوانست همان خدمت را ظرف مدت زمان کمتر ولی با هزینۀ بالاتری دریافت کند. در واقع سه حالت وجود داشت: 1. زمان عادی با تعرفۀ عادی؛ 2. زمان متوسط با تعرفۀ بالاتر؛ و 3. زمان خیلی سریع با تعرفۀ خیلی بالا.
🖱در نتیجۀ سازوکار هوشمندانۀ فوق، دو اتفاق مثبت میافتاد: یکی اینکه نیازی به تماس مستقیمِ متقاضی با افراد دولتی و فسادهای احتمالیِ این تماس نبود؛ و ثانیا هر کس به تناسب فوریت کارش میتوانست خدمت خود را در اسرع وقت دریافت کند. نتیجه اینکه متوسط راهاندازی یک کسبوکار در گرجستان فقط یک روز است. حال این را مقایسه کنید با وضعیت ایران که 72 روز است!!
🖱در خانه(دیوان)های عدالت گرجستان، که بسته به جمعیت هر شهر، حداقل یکی از آنها در هر شهر وجود دارد، بیش از 400 خدمت در یک فضای بسیار دلنشین، مفرح، فروشگاهی، و غیراداری ارائه میشود. این فضا شامل فوت کورت، کافی شاپ، محوطۀ بازی بچهها، و ... است. از همه جالبتر، خدمات دولتی در خانه(دیوان) تفلیس، به صورت یک فرآیند بازیگونه و در کنار رودخانۀ زیبای متکواری تفلیس ارائه میشود.
🖱کلیپ زیر، اگرچه به اصطلاح یک طنز سیاه محسوب میشود، ولی دقیقا همان چیزی است که در گرجستان شاهد آن بودم و حاصل آن، شفاف شدن همه چیز و سرعت باورنکردنی کارها بوده است. پس شاید وقت آن رسیده باشد که ما نیز در ایران، پا را از شعارهای اخلاقی فراتر گذاشته و دست به نوآوری های واقعی در رابطۀ دولت با کسبوکارها بزنیم.
@Cafe_Strategy
رحیم سرهنگی؛ دکترای مدیریت دانشگاه شریف
«به بهانۀ رتبۀ 127 ایران در گزارش جهانی سهولت کسبوکار سال۲۰۲۰»
🖱اگر کارتان به یکی از ادارات افتاده باشد، احتمالا حاضر بودهاید چندین برابر هزینۀ دولتی آن خدمات را بپردازید ولی فقط کارتان زودتر راه بیافتد و یا تکلیفتان زودتر مشخص شود. بنابراین، برخی از پیشکسوتان مراجعه به ادارات، حتما به شما پیشنهاد خواهند کرد که باید مقداری پول چایی به یکی از دولتیها بدهید تا کارتان راه بیافتد. البته شما حتما رگ ملی و مذهبیتان باد خواهد کرد و با خود خواهید گفت: با این کار، دیگر سنگ روی سنگ بند نمیشود. ولی بعد از چند بار رفت و آمد، از او خواهید پرسید که باید به چه کسی و چه مقدار پول چایی بدهم تا کارم راه بیافتد؟ متاسفانه در این سیستم، گویا در یک تعادل عجیبی، مدتهاست سنگها روی هم بند شدهاند. نمیدانم چرا؛ ولی حتی وقتی میگوییم «پول چایی»، گویی رشوه دادن آسانتر و حلالتر و بدون وجداندرد میشود.
🖱همین موضوع را در ارتباط با فعالیتهای اداری راهاندازی یک کسبوکار در نظر بگیرید؛ یک کارآفرین حاضر است مبلغی بدهد که فقط تکلیف مجوز کاری یا کالای مانده در گمرکش زودتر حل شود؛ چراکه ممکن است از موعد آن بگذرد و دیگر نوشدارویی بعد از مرگ سهراب باشد. یادم میآید با دوست آلمانیام (مشاور یکی از بانکهای بزرگ آلمان) از گلخانۀ پرورش گلهای لیلیوم صادراتی یک کارآفرین در همدان بازدید میکردیم. دوست آلمانی، از گلخانهای با این کیفیت و امکانات شگفتزده شده بود.
کارآفرین برای ما تعریف میکرد که از یک بانکِ مجری طرح حمایتی دولت، درخواست وام کرده بود و همۀ مدارک لازم و وثایق را هم تامین کرده بود؛ ولی تا مدتها به او میگفتند که باید نوبت پروندۀ شما برسد. اگرچه او برایشان توضیح داده بود که کلی پیاز گل از هلند خریده است و اگر گلخانه تجهیز نشود همه از بین میروند و باید با قیمت دلار جدید و با ضرری معادل وام درخواستی، دوباره آنها را بخرد، ولی کسی قبول نکرده بود. در نتیجه، وام وقتی برای او واریز شده بود که پیاز گلها از بین رفته بودند و او نیز صرفا توانسته بود نصف تعهداتش به خریدار روسی را عمل کند و پول نصفه و عدم اعتماد آن خریدار نصیبش شده بود.
🖱در یک سفر کاری مهم که به گرجستان برای بررسی تجربۀ موفق این کشور در همکاری با بانکهای آلمان داشتم، یکی از نکاتی که دوست داشتم بدانم رشد چشمگیر گرجستان در رتبۀ شاخص جهانی سهولت کسبوکار بود. گرجستان توانسته بود از یک رتبۀ بسیار پایین به رتبۀ هفتم دست باید. این را مقایسه کنید با ایران، که طی همین سه سال اخیر، از رتبۀ 120 به رتبۀ 127 نائل شدهایم! در آنجا با موارد متعددی از تلاشهای هوشمندانۀ این کشور برای بالا بردن شفافیت و بهبود سهولت کسبوکار آشنا شدم؛ شاید مهمترین آنها، که در کلیپ طنز زیر هم خیلی خوب به آن اشاره شده است، قانونمند کردن «پولهای چایی» و «رشوهها» بود به اینصورت که متقاضیِ دریافتکنندۀ خدمت دولتی، فقط لازم بود به خانه (دیوان) عدالت (House of Justice ) مراجعه کند و پس از مراجعۀ او به این محل، دیگر این ادارات دولتی بودند که باید پشت صحنه با یکدیگر هماهنگ میشدند تا خدمت مورد نظر را به او ارائه دهند. از همه مهمتر، برای هر خدمتی یک هزینۀ مشخص در ازای یک زمان مشخص تعیین شده بود و اگر متقاضی عجله داشت میتوانست همان خدمت را ظرف مدت زمان کمتر ولی با هزینۀ بالاتری دریافت کند. در واقع سه حالت وجود داشت: 1. زمان عادی با تعرفۀ عادی؛ 2. زمان متوسط با تعرفۀ بالاتر؛ و 3. زمان خیلی سریع با تعرفۀ خیلی بالا.
🖱در نتیجۀ سازوکار هوشمندانۀ فوق، دو اتفاق مثبت میافتاد: یکی اینکه نیازی به تماس مستقیمِ متقاضی با افراد دولتی و فسادهای احتمالیِ این تماس نبود؛ و ثانیا هر کس به تناسب فوریت کارش میتوانست خدمت خود را در اسرع وقت دریافت کند. نتیجه اینکه متوسط راهاندازی یک کسبوکار در گرجستان فقط یک روز است. حال این را مقایسه کنید با وضعیت ایران که 72 روز است!!
🖱در خانه(دیوان)های عدالت گرجستان، که بسته به جمعیت هر شهر، حداقل یکی از آنها در هر شهر وجود دارد، بیش از 400 خدمت در یک فضای بسیار دلنشین، مفرح، فروشگاهی، و غیراداری ارائه میشود. این فضا شامل فوت کورت، کافی شاپ، محوطۀ بازی بچهها، و ... است. از همه جالبتر، خدمات دولتی در خانه(دیوان) تفلیس، به صورت یک فرآیند بازیگونه و در کنار رودخانۀ زیبای متکواری تفلیس ارائه میشود.
🖱کلیپ زیر، اگرچه به اصطلاح یک طنز سیاه محسوب میشود، ولی دقیقا همان چیزی است که در گرجستان شاهد آن بودم و حاصل آن، شفاف شدن همه چیز و سرعت باورنکردنی کارها بوده است. پس شاید وقت آن رسیده باشد که ما نیز در ایران، پا را از شعارهای اخلاقی فراتر گذاشته و دست به نوآوری های واقعی در رابطۀ دولت با کسبوکارها بزنیم.
@Cafe_Strategy
Telegram
🖇 attach
#مغزهای_کوچک_زنگزده شعر "باغ بیبرگی" از #مهدی_اخوانثالث، غزل "در این سرای بیکسی" از #هوشنگ_ابتهاج، شعر "به کجا چنین شتابان" از #محمدرضا_شفیعیکدکنی، غزل "جوانی" از #رهی_معیری، شعرهای "مهتاب" و "داروگ" از #نیمایوشیج، یک داستان از #بزرگ_علوی، نام #صادق_هدایت، #محمود_دولتآبادی و #ایرجمیرزا و حتی رباعیات #خیام و داستان "حلاج" از تذکرہالاولیا را از کتابهای درسی حذف کردهاند.
اما احتمالا چرکنوشتههایی (چون نمیشود نام "متن" و "شعر" بر آنها گذاشت) از #غلامعلی_حداد_عادل، #حمید_سبزواری، #سپیده_کاشانی و #علیرضا_قزوه در کتابها باقی خواهد ماند.
شاید هم حق دارند. شاهکارهای ادبیات را مردم خودشان خواهند خواند، اما ترشحات ویروسی آنها تنها با گنجاندن در کتابهای درسی و بهزور خوانده خواهند شد.
خدا به فرزندان این سرزمین رحم کند...
#نیمکت
http://T.me/nymkat
اما احتمالا چرکنوشتههایی (چون نمیشود نام "متن" و "شعر" بر آنها گذاشت) از #غلامعلی_حداد_عادل، #حمید_سبزواری، #سپیده_کاشانی و #علیرضا_قزوه در کتابها باقی خواهد ماند.
شاید هم حق دارند. شاهکارهای ادبیات را مردم خودشان خواهند خواند، اما ترشحات ویروسی آنها تنها با گنجاندن در کتابهای درسی و بهزور خوانده خواهند شد.
خدا به فرزندان این سرزمین رحم کند...
#نیمکت
http://T.me/nymkat
Telegram
اسلامی بیدگلی
نکات کوتاه اقتصادی، مالی و ...
"صلحی که همه صلحها را بر باد داد"
ترجمهای از کتاب
A Peace to End All Peace
اگر میخواهید داستان شکلگیری جغرافیای سیاسی خاورمیانه امروز را بدانید، این کتاب را بخوانید.
اثری از #دیوید_فرامکین، ترجمه #حسن_افشار
#کتاب
#معرفی_کتاب
#نیمکت
@nymkat
ترجمهای از کتاب
A Peace to End All Peace
اگر میخواهید داستان شکلگیری جغرافیای سیاسی خاورمیانه امروز را بدانید، این کتاب را بخوانید.
اثری از #دیوید_فرامکین، ترجمه #حسن_افشار
#کتاب
#معرفی_کتاب
#نیمکت
@nymkat
پس از حملات یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ بسیاری از آمریکاییها ترجیح میدادند که برای سفر (حتی سفرهای طولانی) بهجای هواپیما از اتومبیل استفاده کنند؛ در حالی که همچنان خطر مرگ در تصادفات اتومبیل بیش از خطر مرگ در سوانح هوایی بود. #گرد_گیگرنزر Gerd) Gigenrenzer) روانشناس آلمانی در تحقیقی به بررسی رفتار مسافران ۵ سال قبل و بعد از حوادث تروریستی یازده سپتامبر پرداخت و نشان داد که اگرچه ترس از سوار شدن هواپیما یک سال پس از حادثه فروکش کرده و رفتار شهروندان مانند قبل شده است، اما در همین یک سال ۱۵۹۵ نفر بهخاطر تغییر رفتار سفر (ناشی از ترس از حضور در یک سانحه هوایی) جان خود را از دست دادهاند.
گاهی ترس انسانها را به کام مرگ میکشاند...
#نیمکت
http://T.me/nymkat
گاهی ترس انسانها را به کام مرگ میکشاند...
#نیمکت
http://T.me/nymkat
Telegram
اسلامی بیدگلی
نکات کوتاه اقتصادی، مالی و ...