Forwarded from داستان ایرانی
#مرتضی_احمدی_نجات: باغ اناری/محمد شریفی نعمت آباد/نشر نون
اسطوره سازی از خرده فرهنگ های بومی
باغ اناری مجموعه داستانی است از شاعر،نویسنده و مترجم کرمانی که چاپ سومش در نشر نون وارد بازار شده است و شامل 11 داستان کوتاه است.
وضعیت،باغ اناری،پاسگاه،شور زندگی،کودکان ابری،زن سورچی،عاشقانه،حیونکی بارون،کوکبه،حیاط خلوت و آخرین شعر یازده داستان این مجموعه 117 صفحه ای است.
نویسنده اگر چه خود ره آورد کویر زیبای کرمان است ولی تمام داستانهایش عطر عجیب باران می دهد.تمام داستانهایش در نامکانی می گذرد و با روایت خرده فرهنگ های بومی جهان اسطوره ای توهم زای گروتیک واری خلق می کند که به دل مخاطب می نشیند.جهان اسطوره ای که از مرگ و نیستی نه تنها خالی نیست بلکه مدام هی یادشان می آورد که مرگ و نیستی سوغات شما از دنیای توهم زاست.شخصیت های ملموسی که همه دنیا آنها را می شناسند و انگار غریبه ای بین شان نیست.
محمد شریفی اگر چه هرگز سعی نکرده داستان های پست مدرنی را خلق کند اما به افول فرا روایت ها به شدت وفادار بوده و با محیطی بومی و زبان محلی دنیای آشنایی خلق کرده که ممکن است در هر جای جهان اتفاق بیفتد.
زبان شسته و رفته و استفاده از واژه های بومی و استفاده نکردن از صفت باعث صیغل خوردن نثر شده است و کشش داستان ها رو دوچندان کرده است.
داستان های وضعیت و کودکان ابری از درخشان ترین داستان های این مجموعه هستند و داستان کوکبه به دلیل استفاده نابجا از شاعرانگی زبان و اطناب در بکاربردن توصیف ها مخاطب را دل زده می کند
با همه این تفاصیل باغ اناری مجموعه ای است که می شود چندباره خوانی کرد و هر بار از خواندش لذت برد.عین قند مکرر #کی_چی_خونده @dastanirani
اسطوره سازی از خرده فرهنگ های بومی
باغ اناری مجموعه داستانی است از شاعر،نویسنده و مترجم کرمانی که چاپ سومش در نشر نون وارد بازار شده است و شامل 11 داستان کوتاه است.
وضعیت،باغ اناری،پاسگاه،شور زندگی،کودکان ابری،زن سورچی،عاشقانه،حیونکی بارون،کوکبه،حیاط خلوت و آخرین شعر یازده داستان این مجموعه 117 صفحه ای است.
نویسنده اگر چه خود ره آورد کویر زیبای کرمان است ولی تمام داستانهایش عطر عجیب باران می دهد.تمام داستانهایش در نامکانی می گذرد و با روایت خرده فرهنگ های بومی جهان اسطوره ای توهم زای گروتیک واری خلق می کند که به دل مخاطب می نشیند.جهان اسطوره ای که از مرگ و نیستی نه تنها خالی نیست بلکه مدام هی یادشان می آورد که مرگ و نیستی سوغات شما از دنیای توهم زاست.شخصیت های ملموسی که همه دنیا آنها را می شناسند و انگار غریبه ای بین شان نیست.
محمد شریفی اگر چه هرگز سعی نکرده داستان های پست مدرنی را خلق کند اما به افول فرا روایت ها به شدت وفادار بوده و با محیطی بومی و زبان محلی دنیای آشنایی خلق کرده که ممکن است در هر جای جهان اتفاق بیفتد.
زبان شسته و رفته و استفاده از واژه های بومی و استفاده نکردن از صفت باعث صیغل خوردن نثر شده است و کشش داستان ها رو دوچندان کرده است.
داستان های وضعیت و کودکان ابری از درخشان ترین داستان های این مجموعه هستند و داستان کوکبه به دلیل استفاده نابجا از شاعرانگی زبان و اطناب در بکاربردن توصیف ها مخاطب را دل زده می کند
با همه این تفاصیل باغ اناری مجموعه ای است که می شود چندباره خوانی کرد و هر بار از خواندش لذت برد.عین قند مکرر #کی_چی_خونده @dastanirani
Forwarded from داستان ایرانی
#حسن_محمودی
شناخت ما از داستان جهان عرب به شدت کم است. و هر بار که با نویسنده خوبی از آن ها رو به رو می شوم، در می یابم که خیلی غافل بوده ایم. سال ها پیش رفیق شامی نویسنده ی سوری، غافلگیرم کرده بود و حالا امیل حبیبی. این رمان فرم گرا به شدت متاثر از سنت داستان گویی شرق است و البته جسور در پرداخت به موضوعات جهان امروز عرب. امیل حبیبی برخلاف خیلی از نویسندگان کشورهای همسایه و ایران خودمان، چشم به سنت روایت در ادبیات شرق دارد و پیشنهادهای جدیدی برای رمان مدرن عرب. لحن طنز آمیز هم در این رمان فوق العاده است. نوشتن از فلسطتین و مقاومت به طنز، آن هم برای روایت ویرانی و نابودی و کشت و کشتار، کتاب را متفاوت با ادبیات مقاومت فلسطینی ها می کند. احسان موسوی خلخالی انتخاب خوبی داشته است و یکی از رمان های خوب نشر نون است.
#کی_چی_خونده
@dastanirani
شناخت ما از داستان جهان عرب به شدت کم است. و هر بار که با نویسنده خوبی از آن ها رو به رو می شوم، در می یابم که خیلی غافل بوده ایم. سال ها پیش رفیق شامی نویسنده ی سوری، غافلگیرم کرده بود و حالا امیل حبیبی. این رمان فرم گرا به شدت متاثر از سنت داستان گویی شرق است و البته جسور در پرداخت به موضوعات جهان امروز عرب. امیل حبیبی برخلاف خیلی از نویسندگان کشورهای همسایه و ایران خودمان، چشم به سنت روایت در ادبیات شرق دارد و پیشنهادهای جدیدی برای رمان مدرن عرب. لحن طنز آمیز هم در این رمان فوق العاده است. نوشتن از فلسطتین و مقاومت به طنز، آن هم برای روایت ویرانی و نابودی و کشت و کشتار، کتاب را متفاوت با ادبیات مقاومت فلسطینی ها می کند. احسان موسوی خلخالی انتخاب خوبی داشته است و یکی از رمان های خوب نشر نون است.
#کی_چی_خونده
@dastanirani
Forwarded from داستان ایرانی
#منصور_یوسفی_کیا
این هفته رمان؛ «یک کاسه گل سرخ» نوشته؛ مرجان عالیشاه
چاپ اول، ۱۳۹۴، نشر نون را خواندم.
رمان با نثری ساده و توصیفهای گهگاه شاعرانه و صحنهای عاشقانه از زبان راوی اول شخص آغاز میشود. راوی که ریز و درشت زندگیاش را روی دایره میریزد و تا پایان داستان حاکم مطلق متن است.
سهما، دختری که پس از ازدواج با دیدن یک اسم و تاریخ بر روی دیوار، دچار بحرانهای روحی شدید میشود. گره از همین جا افکنده میشود که؛ چرا سهما با دیدن هر بارهٔ این اسم و تاریخ کنده شده روی دیوار، به مرز گر گرفتگی و آتش درون کشیدهمیشود؟ و گرهافکنیهای پیدرپی در روایت داستان، خواننده را به دنبال خود میکشاند.
«یک کاسه گل سرخ»، قصهٔ دختری است که از عشقهایش جدا میشود. یا به جبر یا به اختیار. یا با جنگ یا با قهر. زندگی که ناکامیهای بسیاری در آن ریخته شدهاست و در کنکاشی به گذشته، جنگ را سرچشمهٔ آنها مییابد. جنگی که دفاع است برای مردان اما برای زنانی مانند او، نابودی دنیایشان را به همراه دارد. رمان قصهای دارد به قدمت تاریخ بشر. قصهٔ تنهایی و درد تنهایی. قصهای از آثار جنگ بر کسانی که ماندند و مرگ و شهادت عزیزانشان را نظارهگر بودند. همان گونه که اینیاتسیوسیلونه در رمان یک مشت تمشک میگوید؛ « هیچ بلایی بدتر از دورهٔ بعد از جنگ نیست.»
مرجان عالیشاه در این رمان به مقولهٔ جنگ از انتها به ابتدا نگاه کردهاست. جنگی که یکی را ویران میکند و تا مرگ میکشاند و دیگری را از مرگی نادیده به جنون میرساند و به سوی مرگ سوق میدهد. با این حال سفر به دل آثار مادی و معنوی جنگ و پیبردن به واقعیتهای زندگی در جنگ، در دوری از جنون و در آغوش گرفتن آرامش مؤثر است.
#کی_چی_خونده
@dastanirani
این هفته رمان؛ «یک کاسه گل سرخ» نوشته؛ مرجان عالیشاه
چاپ اول، ۱۳۹۴، نشر نون را خواندم.
رمان با نثری ساده و توصیفهای گهگاه شاعرانه و صحنهای عاشقانه از زبان راوی اول شخص آغاز میشود. راوی که ریز و درشت زندگیاش را روی دایره میریزد و تا پایان داستان حاکم مطلق متن است.
سهما، دختری که پس از ازدواج با دیدن یک اسم و تاریخ بر روی دیوار، دچار بحرانهای روحی شدید میشود. گره از همین جا افکنده میشود که؛ چرا سهما با دیدن هر بارهٔ این اسم و تاریخ کنده شده روی دیوار، به مرز گر گرفتگی و آتش درون کشیدهمیشود؟ و گرهافکنیهای پیدرپی در روایت داستان، خواننده را به دنبال خود میکشاند.
«یک کاسه گل سرخ»، قصهٔ دختری است که از عشقهایش جدا میشود. یا به جبر یا به اختیار. یا با جنگ یا با قهر. زندگی که ناکامیهای بسیاری در آن ریخته شدهاست و در کنکاشی به گذشته، جنگ را سرچشمهٔ آنها مییابد. جنگی که دفاع است برای مردان اما برای زنانی مانند او، نابودی دنیایشان را به همراه دارد. رمان قصهای دارد به قدمت تاریخ بشر. قصهٔ تنهایی و درد تنهایی. قصهای از آثار جنگ بر کسانی که ماندند و مرگ و شهادت عزیزانشان را نظارهگر بودند. همان گونه که اینیاتسیوسیلونه در رمان یک مشت تمشک میگوید؛ « هیچ بلایی بدتر از دورهٔ بعد از جنگ نیست.»
مرجان عالیشاه در این رمان به مقولهٔ جنگ از انتها به ابتدا نگاه کردهاست. جنگی که یکی را ویران میکند و تا مرگ میکشاند و دیگری را از مرگی نادیده به جنون میرساند و به سوی مرگ سوق میدهد. با این حال سفر به دل آثار مادی و معنوی جنگ و پیبردن به واقعیتهای زندگی در جنگ، در دوری از جنون و در آغوش گرفتن آرامش مؤثر است.
#کی_چی_خونده
@dastanirani