آه منصور
منصور خورشیدی
پدرکاوه و
انار
برادرمن و
کلمه
رفیق جیکِ "هفتاد سنگ قبر" *
به من بگو
چطور
(در طرح ساده یک گل
با جلوه های جدید)* ۱
در پیراهنی سفید
که سوزنی به خود ندید
به خاک سرزمین مادری
لبخند زدی!!
بلندشو
"خطابه های کهنسال کودکی" ات را ۲
مرغابی های میانکاله
به دهان گرفتند
و"ازفکرهای باتو" ۳
عاشقانه ترین "آبی ناگهان" را ۴
به آسمان سنجاق کردند
به من بگو شاعر
از رازمگوی
با بانوی
سالیان باران و
بوسه ات سیده فاطمه
از قراربا او
دربهشت
تا"سجاده روی ماه بینداز" ی ۵
فقط تو می توانستی
" درحجم رویاهایت" ۶

در
"تاجریزی خاکستر" ۶
"پروانه های پراکنده" را
به بهار بخوانی
نامت داستان سترگِ
سربدارانی ست
که راهشان درجهان یکی ست
راستی
https://t.me/attach_kh/411
#کیوان_ملکی_سوادکوهی
#منصور_خورشیدی
#حنیف_خورشیدی
#کاوه_خورشیدی
۱ سطری ازشعر استاد
نام کتاب ها استاد۲_۳_۴_۵_۶
#انتشارات_نیم_نگاه
#انتشارات_فصل_پنجم
#انتشارات_نصیرا
#انتشارات_نیم_نگاه
#شعر_حجم #شعر_امروز #شعر_سپید
#غروب_خورشید_حجم #انجمن_قلم_شمال
#روی_خط_ترانه #انجمن_شعر_قائمشهر
#انجمن_ادبی_مازندران #شعر_امروز_مازندران
#هفتاد_سنگ_قبر
#یدالله_رویایی
#سیده_فاطمه_ادهمی #همسراستاد

🆔 @Haavest